در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مشاوره و روان درمانی خانواده
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: هوش اخلاقی,نگرش به بیوفایی,بیوفایی پدرومادر
- چکیده: بیوفایی زناشویی پدرومادر برای فرزندان تنشزاست و فرزندان در هر سنی که باشند تحت تأثیر بیوفایی آنها قرار میگیرند. ازاینرو پژوهش حاضر با هدف بررسی همبستگی هوش اخلاقی، با نگرش به بیوفایی در دو گروه از فرزندان با و بدون تجربه بیوفایی پدرومادر انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را، همه افراد بالای 18 سال با و بدون تجربه بیوفایی پدرومادر مناطق چهارگانه شهر تهران در سال 1396 - 1395 تشکیل میدادند که با استفاده از روش تحلیل توان تعداد 212 نفر از این افراد به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. دادهها با بهکارگیری پرسشنامههای هوش اخلاقی لنیک و کیل 2005 و نگرش به بیوفایی ویتلی 2006 گردآوری شد. بهمنظور تحلیل دادهها از روشهای t مستقل و z فیشر استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد، میان نگرش به بیوفایی در دو گروه از فرزندان با و بدون تجربه بیوفایی پدرومادر تفاوت معنیداری وجود دارد (0.05>p)، همچنین از میان ده مؤلفة هوش اخلاقی دو مؤلفة وفای به عهد (p<0.15, f=2.07) و عمل کردن مبتنی بر اصول، ارزشها و باورها (p<0.09, f=2.94) در فرزندان با و بدون تجربه بیوفایی پدرومادر همبستگی معنیداری وجود داشت. نتایج آزمون z فیشر نیز نشان داد هنگامیکه دو متغیر هوش اخلاقی و نگرش به بیوفایی در هر دو گروه مورد هم سنجی قرار گرفتند، تفاوت معنیداری میان دو گروه مشاهده نشد. اما یافتههای پژوهش روشنگر این است که علاوه بر خانواده اصلی، فرهنگ، سن، جنسیت و تفاوتهای رشدی بتواند بر دیدگاه فرزندان از هوش اخلاقی و نگرش بر بیوفایی تأثیر بگذارد.
- چکیده انگلیسی: Parents 'infidelity is stressful for children and children affected by their parents' infidelity at any age. Therefore, the aim of this study was investigate the correlation between moral intelligence and attitude towards infidelity in two groups of children with and without parental infidelity experience. The research method was correlation. The statistical population of the study consisted of all individuals over 18 years of age with and without experience of parents' infidelity in the four districts of Tehran in 2016-2017. The empowerment analysis method was used to select 212 people through available sampling method. Data were collected using a questionnaire of moral intelligence Lennik & Kiel 2005 and attitude toward infidelity Whitley 2006. For data analysis, independent t-test and z-Fisher used. The findings of the study showed that there is a significant difference between the attitude toward infidelity in two groups of children with and without parental infidelity experience (p <0.05). In addition, the components of moral intelligence are two components of commitment to act (p
- انتشار مقاله: 25-07-1396
- نویسندگان: سمیرا اکبرپور,منصوره السادات صادقی,تقی پور ابراهیم,امید شکری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه مدیریت بر آموزش انتظامی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: سرمایه اجتماعی,رفتار تسهیم دانش,انگیزش افراد,قصد تسهیم دانش
- چکیده: ظرفیت یک سازمان برای تسهیم دانش در میان کارکنان و کاربرد دانش تسهیم شده به عنوان یک منبع مهم و اساسی مزیت رقابتی برای بسیاری از سازمانها در نظر گرفته می شود. از آنجا که رفتار تسهیم دانش بر بسیاری از ستاده های عملکردی تاثرگذار بوده و از بسیاری از عوامل تاثیر می پذیرد لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و انگیزش افراد با رفتار تسهیم دانش با نقش میانجی قصد تسهیم دانش در کارکنان شرکت توزیع برق استان گلستان میباشد. این پژوهش به لحاظ روش جزء تحقیقات توصیفی - پیمایشی و ازنظر نحوه گردآوری اطلاعات از زمره تحقیقات همبستگی و ازنظر هدف، کاربردی میباشد. برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه استاندارد یئون و همکاران(2016) بهرهگیری شده است که ضریب پایایی آن بالای 7/0 بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان شرکت توزیع برق استان گلستان بوده است که تعداد آنها در بازه زمانی تحقیق 417 نفر میباشد. از این تعداد، 242 نفر بهعنوان نمونه با بهرهگیری از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان انتخابشدهاند.این پژوهش شامل 7 فرضیه بوده و برای بررسی فرضیات از روش مدل معادلات ساختاری و از نرمافزار لیزرل استفاده گردیده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که بین وابستگی اجتماعی، اعتماد اجتماعی، چشمانداز مشترک و خودکارآمدی و قصد تسهیم دانش و همچنین قصد تسهیم دانش و رفتار تسهیم دانش رابطه معناداری وجود دارد. هم چنین بین لذت از کمک به دیگران و منفعت متقابل با قصد تسهیم دانش رابطه معنیداری وجود ندارد.
- چکیده انگلیسی: An organization’s capacity to share knowledge among its employees and apply that shared knowledge is regarded a vital source of competitive advantage in many organizations. Because knowledge sharing behavior effect many performance outputs and affect from many factors so the main goal of this study is to considering the relationship between social capital and individuals’ motivation with knowledge sharing behavior emphasizing the mediating role of knowledge sharing intention employees of Golestan Electricity Company. Methodologically talking this study is survey- descriptive and regarding data collection is a correlation and regarding the purpose is a an applied one. In order to collect the required data, Yeon et al (2016) standard questionnaire was utilized. Reliability of the questionnaires was above 0/7.participants of the study included 417 employees of Golestan Electricity Company. Among them 242 were selected as a sample of the study using stratified random sampling and using Krejesi and Morgan table. In order to analyze data, SEM method and LISREL software were used. The results show that there is a positive and significant relationship between all dimensions of social capital and knowledge sharing intention an also knowledge sharing intention and knowledge sharing behavior but relationship between dimensions of individual’s motivation and knowledge sharing intention was not approved.
- انتشار مقاله: 01-09-1396
- نویسندگان: سامره شجاعی,هادی پورشجاعی,منصوره صادقی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: رضایت زناشویی,خانواده ایرانی,خانواده همسر,خانواده اصلی
- چکیده: پژوهشهای متعدد قبلی نشان دادهاند که یکی از مهمترین پیشبینی کنندههای طلاق در جامعه ایران دخالت خانوادههای همسران بوده است. پژوهش حاضر بهمنظور بررسی نقش کیفیت ارتباط همسران با خانوادههای اصلی در پیشبینی رضایت زناشویی آنها انجام گردید. 109 زن و 63 مرد متأهل بهشیوه در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده عبارت بودند از انریچ چهار مقیاسی و پرسشنامه رابطه با خانوادههای اصلی. دادههای حاصل از پرسشنامهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام بهگام تحلیل شدند. یافتههای پژوهش نشان داد که متغیر خرسندی زوجین از ارتباط با دو خانواده، بهتنهایی قادر به پیشبینی %40 واریانس رضایت زناشویی، %35 واریانس ارتباط زوجین، %28 واریانس حل تعارض و %32 واریانس تحریف آرمانی بوده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که ایجاد پیوستگی بین زوجین و خانوادههای اصلی نقش مهمی در رضایتمندی زناشویی در جامعه ایران ایفا میکند. مؤلفان بر لزوم طراحی مداخلات خاص پیشگیرانه و درمانی برای ارتقای رابطه بین همسران و خانوادههای اصلی تأکید میورزند.
- چکیده انگلیسی: The existing research demonstrates that one of the most important predictors of divorce in Iranian society is interference of families of spouses in the couples’ affairs. The present prepare is an attempt to study the role of quality of spouses’ relationships with their main families in predicting their marital satisfaction. 109 available married women and 63 married men were selected. The instruments used included Enrich Marital Satisfaction Assessment instrument as well as a questionnaire for assessing the relations with the main families. The data were analyzed by employing Pearson’s correlation and stepwise regression analysis. The findings of the paper demonstrate that the variable of couples’ satisfaction with relations with the two families accounts for 40% of variation in marital satisfaction; 35% of variation in the couples’ relations, 28% of variation in conflict resolution and 32% of variations in ideal falsification. The results of the research also show that creation of connection between couples and main families plays an important role in marital satisfaction in Iranian society. The authors suggested specific preventive and curative interventions for promotion of couples’ relations with the main families.
- انتشار مقاله: 28-02-1395
- نویسندگان: مونا چراغی,محمدعلی مظاهری,فرشته موتابی,لیلی پناغی,منصورهالسادات صادقی,خدیجه سلمانی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه روان شناسی تربیتی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تربیت دینی,کنارآمدن با مشکل,مدارس مذهبی و معمولی
- چکیده: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی
تأثیرگذاری رویکردهای مذهبی و معمولی مدارس در ابعاد دینداری دانشآموزان و کاربرد
دین در زندگی آنان طراحی و اجرا گردید. به این منظور از بین مدارس غیرانتفاعی
دخترانه شهر تهران، دو دبیرستان با رویکرد مذهبی و دو دبیرستان با رویکرد معمولی
با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شده و دانشآموزان پایه اول و سوم
آنها به تکمیل- چکیده انگلیسی: This study is designed to investigate the relationship between religious practice and coping styles in students of religious and secular high schools and discover the impact of approaches taken by schools to religious education on the students’ religiosity and application of religion in their lives. Therefore, two religious and two secular non-profit high schools were selected through accessible proportional stratified sampling, and the students completed questioners measuring religious practice (Golzari, 2000) and coping styles (Frydenberg & Lewis, 1994). The results showed that there was no significant difference between students of secular and religious high schools in coping styles, yet some significant differences were found in coping strategies between these students. There were also significant differences between the students of secular and religious high schools in religious practice, so the mean of students of religious high schools were higher than the students of secular high schools. These differences demonstrate that students of religious high schools are in better situation because of their high scores in religious practice and some coping strategies.
- انتشار مقاله: 19-06-1390
- نویسندگان: سمیه عزیزی,منصوره سادات صادقی,محمدعلی مظاهری,محمدعلی فیاضبخش
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه روان شناسی تربیتی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: اهمال کاری تحصیلی,راهبردهای خودتنظیمی
- چکیده: اهمالکاری، پدیدهای شایع به ویژه در زمینه تحصیلی است. هدف پژوهش حاضر، تعیین راهبردهای خودتنظیمی پیشبینی کننده اهمالکاری تحصیلی و مشخص کردن تفاوت دختران و پسران در استفاده از راهبردهای خودتنظیمی و اهمالکاری است. از بین دانشآموزان اول دبیرستانهای شهر تهران، نمونهای به حجم 250 نفر از طریق نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب شد. دو پرسشنامه اهمالکاری تحصیلی سولومون و راثبلوم (1984)، و راهبردهای انگیزشی یادگیری پینتریچ و دیگروت (1991) که قبلاً اعتبار و روایی آنها احراز شدهبود، به روش گروهی و به وسیله آزمودنیها تکمیل گردید. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که مولفههای ارزشگذاری درونی و بیرونی نسبت به هدف، سازماندهی، راهبردهای خودنظمدهی فراشناختی، مدیریت زمان و مکان مطالعه و تلاش برای خودتنظیمی به طور معناداری پیشبینی کننده اهمالکاری تحصیلی هستند. نتایج آزمون تی مستقل تفاوت معناداری در اهمالکاری میان دختران و پسران نشان نداد، در حالیکه آزمون تحلیل واریانس چند متغیری در پارهای از مولفههای خودتنظیمی این تفاوت را نشان داد. یافتههای این مطالعه با یافتههای پژوهشهای قبلی همخوان است.
- چکیده انگلیسی: Procrastination is a common phenomenon mainly observed in school settings. Recognized as a self-regulatory failure, it is believed to adversely affect students’ academic achievements. Research exploring the relationship between self-regulated learning and procrastination is unfortunately lacking. In the current study, the role of self-regulated learning strategies as predictors of academic procrastination was assessed. Furthermore, the relationship between gender differences in academic procrastination and self-regulated learning was examined. 250 (121 female and 129 male) Iranian first-grade high-school students completed the Motivated Strategies for Learning questionnaire and Procrastination Assessment Scale-Student. The multiple regression results indicated that academic procrastination was negatively correlated with intrinsic goal orientation, extrinsic goal orientation, metacognitive self-regulation, time/study environmental management and effort regulation. Furthermore, the organization was a positive predictor of academic procrastination. Finally, the independent t-test revealed no significant differences across genders in academic procrastination. MANOVA test showed that female students used rehearsal, effort regulation and peer learning strategies significantly more than male students. The findings were discussed with regard to prior research on self-regulated learning and procrastination. Finally, some strategies to overcome procrastination through self-regulated learning are suggested.
- انتشار مقاله: 21-03-1391
- نویسندگان: حورا مطیعی,محمود حیدری,منصوره السادات صادقی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علمی علوم و فنون بسته بندی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: بسته بندی,طراحی زیست محیطی,ظاهر دیداری,ادّعای کلامی,نیت خرید
- چکیده: امروزه شرکتها به صورت فزاینده ای از بستهبندیهای پایدار استفاده میکنند. در این مقاله، در دو مطالعه جداگانه در زمینه بسته بندی مواد شوینده و آجیل مخلوط، عناصری همچون ظاهر دیداری و ادّعاهای کلامی را که با ویژگی دوستدار محیط زیست بودن ارتباط دارند مورد مطالعه قرار داده شد و سپس تأثیر آنها بر نگرش عاطفی و نیت خرید مصرفکنندگان مورد آزمون قرار گرفت. نتایج بررسی از دو نمونۀ غیردانشجویی نشان میدهد که میزان نگرانی مصرفکنندگان در رابطه با محیط زیست بر روی عکسالعمل آنها نسبت به ظاهر دیداری و ادعای کلامی بستهبندی تأثیر میگذارد. مشتریان با نگرانیهای زیست محیطی کم هیچ حساسیتی نسبت به ناسازگاری در ظاهر دیداری و ادّعای کلامی نداشتند و عکسالعمل منفی از خود نشان ندادند ولی در مشتریانی که سطح بالایی از نگرانی زیست محیطی داشتند برعکس بود. سپس، نشان داده شد که اخلاقی بودن مارک تجاری، رابطۀ بین تعامل ظاهر دیداری، ادّعاهای کلامی پایداری، نگرانیهای زیست محیطی و نیت خرید را میانجیگری میکند.
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 11-07-1395
- نویسندگان: منصوره صادقی,هرمز مهرانی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تحقیقات مدیریت آموزشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: اعتماد,رفتار شهروندی سازمانی,عملکرد کارکنان,رهبری پدرسالارانه
- چکیده: در حالیکه پدر سالاری مفهومی برجسته در حوزه خط مشی عمومی است اما بیان آن در ادبیات رهبری بسیار چالش برانگیز می باشد لذا هدف از این مطالعه بررسی رابطه بین رهبری پدرسالارانه با عملکرد کارکنان و رفتارهای شهروندی سازمانی با نقش میانجی اعتماد در بین دبیران مقطع دبیرستان دوره اول متوسطه پسرانه شهرستان کلاله است.روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی است و جامعهی آماری آن،کلیه معلمان دوره ی اول دبیرستان های شهرستان کلاله به تعداد 320 نفرمی باشد و تعداد نمونه نیز بر اساس روش نمونهگیری تصادفی طبقه ای و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان،175 نفر بوده است که جهت حصول اطمینان بیشتر 190 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. ابزار گرداوری دادهها در این پژوهش پرسشنامه است که از چهار پرسشنامه رهبری پدرسالارانه شنگ و همکاران (2000)، پرسشنامه اعتماد مک آلیستر (1995)، پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی ویلیام و اندرسون (1991) و پرسشنامه عملکرد مقیمی و رمضان(1390) استفادهشده است که ضریب آلفای کرونباخ همه آنها بالای 7/0 بوده است. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از روش معادلات ساختاری مبتنی بر نرمافزار لیزرل استفادهشده است. نتایج حاکی از آن است که همه فرضیات تحقیق تایید شده اند.
- چکیده انگلیسی: Although paternalistic leadership is an important concept in public policy but utilizing it in leadership literature is so challenging so The chief goal of the present study is to shed light on the relationship between paternalistic leadership and employee performance and organizational citizenship behavior emphasizing the mediating role of trust. Methodology of this research project is survey- descriptive. The participants of this research project were all 320 teachers of Kalale boy first high school. The sample of the study were 175 teachers were chosen through random stratified sampling. Data were collected through 4 questionnaires such as paternalistic leadership of Cheng et al(2000),citizenship behaviors of William Anderson (1991), trust McAlister (1995) and performance Moghimi and Ramezan(2011).The measured Cronbach's alpha in these questionnaires was (0.7). The employed methodology was descriptive- correlation and data were analyzed utilizing structural equitation modeling (SEM). The results show that hypothesis were confirmed.The employed methodology was descriptive- correlation and data were analyzed utilizing structural equitation modeling (SEM). The results show that hypothesis were confirmed.
- انتشار مقاله: 13-12-1396
- نویسندگان: سامره شجاعی,منصوره صادقی,صالح صالحی راد
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهشهای زبانی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: مقولهبندی زبانی,مقولههای اسمی,مقولههای رابطهای,دانشآموزان بینا,دانشآموزان نابینا,دانش-آموزان کم بینا
- چکیده: لانگاکر ضمن زیر سؤال بردن نظریههای سنتی در مورد مقولههای زبانی توصیفات طرحوارهای از آنهاارائه داد. دستور مدل لانگاکر به چگونگی رمزگذاریزیرنظامهای دستوری مفاهیم مربوط به فضا و زمان و پدیدههای شناختی توجه و زاویه دید در زبان میپردازد. پژوهش حاضر میکوشد تا با مقایسه مقولهبندی زبانی در دانشآموزان بینا، کمبینا و نابینا تفاوت میزان آشنایی سه گروه را با مقولههای زبانی و توزیع آنها در جمله آشکار کند. روش: روش نمونهگیری همتایابی فردی بود. بدین ترتیب که افراد بینا از نظر عوامل مختلف اجتماعی متناسب با گروه نابینا-کمبینا انتخاب شدند. ابزار این پژوهش پرسشنامهای محقق ساخته است که پس از رواییسنجی و پایاییسنجی بازبینی شد و سپس روی نمونه اصلی اجرا شد. در این پژوهش در مجموع صد و شصت دانشآموز مقطع دبستان (پیشدبستانی تا پنجم) شرکت داشتند که در مدارس دو استان یزد و قم تحصیل میکردند. یافتهها: دادهها به دو صورت کمی و کیفی تحلیل شد. نتایج به دست آمده از این پژوهش حاکی از میانگین بالاتر افراد گروه بینا در اکثر مقولات زبانی مورد سؤال در پرسشنامه بود. همچنین یافتههای این پژوهش همسو با تحقیقات پیشین نشان داد کودکان کمبینا نسبت به دو گروه دیگر اسمهای انتزاعی را در سنین بالاتری فرا میگیرند. نتایج: نتایج این پژوهش نشان داد افراد گروه نابینا و کمبینا در مقایسه با بینایان در کاربرد مقولههای زبانی اسمی و رابطهای میانگین رتبه پایینتری داشتند. پس میتوان گفت نقص سیستم ادراکی بینایی آسیبی جدی بر فرآیند فراگیری مقولههای رابطهای به میزان گستردهتر و مقولههای اسمی به میزان کمتر وارد میکند.
- چکیده انگلیسی: Langacker provided new schema-based descriptions of linguistic categories when he was questioning traditional theories of categorization. Langecker's model of grammar deals with the reflection of grammatical subsystems of concepts related to space and time in language. Also he explains how phenomena such as attention and point of view are encoded in language. The present research aimed to explore the differences of the three groups of sighted, semi-blind and blind students in terms of usage and distribution of linguistic categories. Method: sampling method in this research was matched sampling method. So the sighted student group matched with visually impaired group in socialfactors. The research instrument was a researcher-made questionnaire revised after validity and reliability analysis. The new revised questionnaire was applied on three groups. Participants were 160 students being educated at a primary school. Data were analyzed quantitatively and qualitatively. The results showed a higher mean rank for sighted groups in most of the linguistic categories on the questionnaire. In Longacker's terms, the three groups' differences of mean rank were more considerable in questions asked about relational categories rather than nominal categories. Also in line with previous research, the present study shows that semi-blind students acquire abstract words at older ages compared to their sighted and blind groups. The results of this study highlight that visually impaired students have a lower mean rank in both relational and nominal categories. It can be concluded that the visual perceptual impairments can cause serious damages partly to nominal categories and more widely to relational categories.
- انتشار مقاله: 07-02-1392
- نویسندگان: طاهره محمودی احمد آبادی,منصوره السادات صادقی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهش های علوم شناختی و رفتاری
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: آموزش والدین,تنیدگی مادر- کودک,مشکلات تغذیه
- چکیده: در مداخلات مشکلات غذاخوردن، باید مؤلّفههای مربوط به مادر و کودک را در نظر گرفت. یکی از این مؤلّفهها تنیدگی مادر و کودک است. هدف مطالعۀ حاضر، بررسی تأثیر آموزش مادران در زمینۀ مشکلات غذاخوردن کودک بر درمان این مشکلات و کاهش تنیدگی مادر - کودکان مورد مطالعه است. 34 مادر که کودکانشان مشکلات خوردن داشتند با روش غیراحتمالی در دسترس انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند (16 نفر گروه آزمایش و 18 نفر گروه کنترل). در این مطالعۀ شبه آزمایشی، آزمودنیهای گروه آزمایش و کنترل در سه مرحلۀ پیشآزمون (قبل از مداخله)، پسآزمون (پس از تمامشدن جلسات آموزشی) و پیگیری (22 روز پس از تمامشدن جلسات آموزشی) از طریق پرسشنامۀ تنیدگی والدین (PSI) و مشکلات غذاخوردن ارزیابی شدند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مادران در زمینۀ مشکلات خوردن، مشکل غذاخوردن کودکان گروه آزمایش را در پسآزمون (004/0=p) و پیگیری (001/0=p) بهطور معناداری کاهش میدهد (004/0=p). همچنین این آموزش، تنیدگی کلّی (001/0=p)، تنیدگی مؤلّفۀ والد (001/0=p) و مؤلّفۀ کودک (05/0=p) را در پسآزمون بهطور معناداری کاهش میدهد. همچنین این آموزش، تنیدگی کلّی (001/0=p)، تنیدگی مؤلّفۀ والد (001/0=p) و مؤلّفۀ کودک (05/0=p) را در مرحلۀ پیگیری 22 روزه نیز کاهش میدهد. بنابراین آموزش در زمینۀ مشکلات خوردن از میزان این مشکلات و همچنین تنیدگی مادر و کودک میکاهد. دربارۀ مشکلات غذاخوردن، مؤلّفۀ مادر و کودک اهمّیت فراوانی دارد و یابد به این مؤلّفهها توجّه کرد.
- چکیده انگلیسی: Mother and child psychological features are important in developing feeding problem. Parenting stress is one of these issues. The current study sought to investigate the efficacy of training programs for parents in treating children’s feeding problems and reducing parenting stress. The present study was a semi-experimental research based on pre-test, post-test and follow-up design with a control group. 34 mothers whose children had feeding problems were chosen and randomly divided into control and experimental groups. Experimental group was intervened using training program for mothers for six sessions. Mothers in the experimental and control groups were assessed in three time intervals, that is, pre-test (before intervention), post-test (after finishing training sessions) and the follow-up stage (22 days after finishing training sessions), by the questionnaires of feeding problems and Parent Stress. Findings of covariance indicated that training programs for parents significantly reduced the feeding problem of experiment group in post-test (p=0/004) and follow up (p=0/001). Also, this program reduced total stress (p=0/001), parent stress (p=0/001) and child- stress (p=0/05) in the post-test. Moreover, this program reduced follow-up total stress (p=0/001), parent stress (p=0/001) and child- stress (p=0/05) too. This finding confirmed that parent-child components are important issue in feeding problem.
- انتشار مقاله: 10-07-1392
- نویسندگان: شیرین زینالی,محمدعلی مظاهری,کارینه طهماسیان,منصوره سادات صادقی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهش اجتماعی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: مسئولیت اجتماعی,ارزش ادراک شده,رضایت مصرف کننده,شرکت دلند الکتریک
- چکیده: هدف از مطالعه حاضر تأثیر مسئولیت اجتماعی بر ارزش ادراک شده مصرفکنندگان شرکت دلند الکتریک با تاکید بر نقش میانجی رضایتمندی مصرف کننده در استان گلستان است.روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی است و جامعهی آماری آن،کلیه مصرف کنندگان شرکت دلند الکتریک در استان گلستان می باشند و تعداد نمونه نیز بر اساس روش نمونهگیری تصادفی ساده و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان،384 نفر بوده است . ابزار گرداوری دادهها در این پژوهش پرسشنامه است که ضریب آلفای کرونباخ همه سوالات پرسشنامه بالای 7/0 بوده است. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از روش معادلات ساختاری مبتنی بر نرمافزار لیزرل استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که بین مسائل زیست محیطی بر رضایت مصرف کنندگان، بینتوسعه جامعه بر رضایت مصرف کنندگان، بین شرایط فیزیکی محیط کار بررضایت مصرف کنندگان، بین قیمت مناسب محصولات بر رضایت مصرف کنندگان، بین کیفیت محصولات بر رضایت مصرف کنندگان ، بین برآورده شدن انتظارات بر رضایت مصرف کنندگان، بین فروش رابطه مند بر رضایت مصرف کنندگان و بین رضایت مصرف کنندگان بر روی ارزش درک شده مصرف کنندگان شرکت دلند الکتریک تاثیر مثبت و معنادار وجود دارد.
- چکیده انگلیسی: هدف از مطالعه حاضر تأثیر مسئولیت اجتماعی بر ارزش ادراک شده مصرفکنندگان شرکت دلند الکتریک با تاکید بر نقش میانجی رضایتمندی مصرف کننده در استان گلستان است.روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی است و جامعهی آماری آن،کلیه مصرف کنندگان شرکت دلند الکتریک در استان گلستان می باشند و تعداد نمونه نیز بر اساس روش نمونهگیری تصادفی ساده و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان،384 نفر بوده است . ابزار گرداوری دادهها در این پژوهش پرسشنامه است که ضریب آلفای کرونباخ همه سوالات پرسشنامه بالای 7/0 بوده است. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از روش معادلات ساختاری مبتنی بر نرمافزار لیزرل استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که بین مسائل زیست محیطی بر رضایت مصرف کنندگان، بینتوسعه جامعه بر رضایت مصرف کنندگان، بین شرایط فیزیکی محیط کار بررضایت مصرف کنندگان، بین قیمت مناسب محصولات بر رضایت مصرف کنندگان، بین کیفیت محصولات بر رضایت مصرف کنندگان ، بین برآورده شدن انتظارات بر رضایت مصرف کنندگان، بین فروش رابطه مند بر رضایت مصرف کنندگان و بین رضایت مصرف کنندگان بر روی ارزش درک شده مصرف کنندگان شرکت دلند الکتریک تاثیر مثبت و معنادار وجود دارد.
- انتشار مقاله: 23-12-1396
- نویسندگان: هرمز مهرانی,منصوره صادقی
- مشاهده