در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مخاطرات محیط طبیعی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: زلزله,ارزیابی آسیبپذیری,تأسیسات شهری,محله قدغون بروجرد
- چکیده: از شرایط حیات محلات در شهر، وجود زیرساختهای تأسیساتی چون آب، فاضلاب، برق، گاز و ... می باشد. وجود نقصان در عملکرد هر بخش از این تأسیسات، موجب خدشهدار شدن زندگی در محله می شود و آسیبپذیری کل محله را به دنبال خواهد داشت؛ بنابراین سنجش میزان آسیب پذیری تأسیسات شهری و شناخت وضع موجود آنها، از اولین گامهای کاهش آسیب پذیری شهر است. پژوهش حاضر باهدف کاربردی کردن دانش بنیادین ارزیابی آسیب پذیری، به روش توصیفی و با رویکرد کمی به ارزیابی میزان آسیبپذیری تأسیسات در مقابل زلزله در دو دسته شاخصهای عینی و مدیریتی (که هرکدام دارای زیرشاخصهایی هستند که به روش دلفی-AHP وزن گذاری و نقشههایشان در محیط GIS تولیدشدهاند)، در مقیاس محله قدغونِ بروجرد می پردازد. نتایج حاصل از مطالعات میدانی و مصاحبه با مسئولین ذیربط نشانمیدهد که پس از گذشت 12 سال از آغاز فرایند بازسازی این محله، 27% لوله های فاضلاب، 35% لوله های آب شهری، 80% سیم های برق، 24% تیرهای چوبی، 51% لوله های گاز تعویض شده است، از طرفی عدم لحاظ استانداردهای لرزهای سیستماتیک و برنامه مدیریت بحران در تاسیسات، کاهشی جزئی در آسیب پذیری آنها را منجر شده است. نتایج حاصل از ارزیابی آسیب پذیری تأسیسات در شاخصهای عینی نشان می دهد، تمامی 5 شاخص لوله های فاضلاب، آب شهری، برق، گاز و مخابرات، عددی بالاتر از 3 از 5 را کسب نموده؛ و در شاخصهای مدیریتی از میان 6 مورد بررسی شده، شاخصهای وجود استاندارد و برنامه ریزی با عدد بالاتر از 4 و شاخص های تراکم و عمرتاسیسات در بازه 2-3 از 5 ارزیابی شده اند. درمجموع عدد آسیب پذیری تأسیسات در دودسته شاخصهای عینی و مدیریتی به ترتیب برابر 3.47 و 2.805 از بازه 0-5 است، که در ترکیبی وزنی، عدد آسیبپذیری تأسیسات محله 3.2496 با آسیبپذیری متوسط روبه بالا ارزیابی می شود.
- چکیده انگلیسی: Infrastructures such as water, sewage, electricity, gas and etc. are some of the crucial living conditions of neighborhoods in cities. The deficiency of the performance in any part of the facility disrupts the life of the neighborhood. Therefore, measuring the vulnerability of urban facilities and their current status are the first steps in reducing urban vulnerability. The purpose of this study is applying the fundamental knowledge of vulnerability assessment in practical and quantitative approach to assessing the vulnerability of the facility against earthquake in two categories of objective and managerial indicators (each of which has sub-indicators weighed in the Delphi-AHP method and their maps are generated in the GIS software) in the scale of the Ghodghun neighborhood of Borujerd. The results of field studies and interviews with relevant authorities indicate that after 12 years since the beginning of the reconstruction process, 27% of sewage pipes, 35% of urban water pipes, 80% of electrical wires, 24% of wooden beams, 51% Of gas pipes replaced, while due to the lack of systematic seismic standards and the facility disaster management plans, has led to a slight decrease in the facility vulnerability. The vulnerability assessment results of the facility in the objective indicators show that all five indicators of sewage pipes, urban water, electricity, gas, and telecommunication have a number higher than 3 out of 5; and in management indicators of 6 The index, the existence of standard and planning indicators above 4, the indicators of congestion and utilities in the range of 2-3 out of 5 have been evaluated. In total, the vulnerability number of the facility in the two categories of objective and managerial indicators is 3.47 and 2.805, out of 0-5 range, which, in the weighted combination facility vulnerability, is estimated 3.2496 which evaluated a Medium upward.
- انتشار مقاله: 05-05-1397
- نویسندگان: علی حسینی,فرشیده امیدواری,علیرضا فلاحی,زهرا اهری,شریف مطوف
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مجله علمی صوت و ارتعاش
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: فلزات,ارتعاشات فراصوت,نرمشدگی آکوستیکی,متالورژی,نابجایی
- چکیده: پدیدههای فیزیکی مانند امواج فراصوتی، مایکروویو، الکترومغناطیس و گرمایی هرکدام براساس ذات درونی خود بر برخی و یا تمامی مواد اعم از فلزی و غیر فلزی اثرات متنوعی دارند. تحقیق در مورد اثر هرکدام از انواع این پدیدهها امروزه یکی از پربحثترین زمینههای تحقیقاتی میباشد. در این بین مشاهده شده است که ارتعاشات فراصوت اثرات مفیدی مانند کاهش نیروهای شکلدهی و ماشینکاری در جهت تسهیل فرایندهای ساخت قطعات دارد. بیشتر تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته است بر روی اثر اعمال ارتعاشات فراصوت بر رفتار تنش-کرنش ماده میباشد و در این زمینه کمتر به پدیدههای فیزیکی و متالورژیکی موثر در این مشاهدات پرداخته شده است. در این مقاله به عوامل اثرگذار ارتعاشات فراصوت بر رفتار متالورژیکی مواد پرداخته شده است و اثر و احتمال بروز هرکدام از پدیدهها در شرایط و فرایندهای مختلف حین اعمال ارتعاشات مورد بررسی قرار گرفتهاست. از جمله مهمترین تاثیرات ارتعاشات فراصوت بر رفتار متالورژیکی ماده میتوان به افزایش سرعت رشد دانهها، کاهش میزان نابجاییها، کاهش چرخش شبکههای کریستالی، کاهش تشکیل ریزمرزها و ریزدانهها و افزایش میزان بازیابی و تبلور مجدد ماده اشاره کرد. امواج فراصوتی در مواضع ناهمگونی و ناپیوستگی ایجاد حرارت موضعی مینماید و به همین دلیل در مواضعی که به صورت عادی نابجاییها قفل میشوند، به علت وجود حرارت موضعی، امکان حرکت و نفوذ نابجاییها از کریستالی به کریستال دیگر و از دانهای به دانهی دیگر امکانپذیر میگردد و با ادغام نابجاییهای دو قطبی با یکدیگر، از میزان نابجاییها کاسته میشود.
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 24-09-1393
- نویسندگان: مرتضی صادقی,امیر عبداله,علیرضا فلاحی آرزودار,رضوان عابدینی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مجله آب و فاضلاب
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: نیشابور,دادههای تابلویی,پیشبینی,تقاضای آب,اثرات تصادفی,تابع مطلوبیت استون-گری
- چکیده: روند افزایشی تقاضا برای آب در همه مناطق جهان مسئلهای اجتناب ناپذیر است. با توجه به رشد جمعیت، گسترش صنعت، بالارفتن سطح بهداشت و رفاه عمومی، سرانه منابع تجدید شونده مانند آب، رو به کاهش است. دراین تحقیق تقاضای آب از تابع مطلوبیت استون-گری استخراج و با استفاده از روش اقتصاد سنجی مدل اثرات تصادفی برآورد شد. دادهها بهصورت تابلویی و سالانه بوده و مربوط به 266 خانوار شهر نیشابور طی دوره زمانی 1382 تا 1386 بود. با استفاده از متغیرهای قیمت متوسط، درآمد سرانه، شاخص قیمت کالاها و خدمات مصرفی و متوسط درجه حرارت هوا، تابع تقاضای آب شرب خانوار برآورد شد. نتایج نشان داد که کشش قیمتی0/15- ، کشش درآمدی0/15 و کشش متقاطع 0/00025- است. بررسیها در مجموع، کم کشش بودن تقاضای آب خانوار نسبت به درآمد و قیمت و نیز مکمل بودن آب با سایر کالاها را تأیید نمود. به علاوه متوسط دمای هوا در مدل برآورد شده معنیدار نبود. بهمنظور پیشبینی مصرف آب، سه سناریو مورد استفاده قرار گرفت. نتایج بیانگر آن بود که اگر قیمت آب برای سالهای آینده افزایش نیابد، با افزایش درآمد سرانه، مصرف سرانه آب خانوار افزایش مییابد. اما در صورت افزایش تعرفهها در سالهای آینده، مصرف سرانه آب خانوار در شبانه روز کاهش خواهد یافت.
- چکیده انگلیسی: The increasing trend of water demand is an inevitable problem all over the world. Considering the population growth, industry development, improvement of sanitation level and public welfare, renewable resources per capita like water is decreasing. In this paper, water demand is derived using Stone-Geary function and it is estimated using the random effects model. The used data is panel and yearly and is related to 266 household during 1382-1386 in Neishabour.Water demand is estimated using average price, income per capita, price index of goods and services and average temperature variables. The price elasticity is -0.15, income elasticity is 0.15 and cross-elasticity is -0.00025. It is shown that water demand has low elasticity with respect to income and price and it is complementary with other goods. Furthermore, the average temperature is not significant. Three scenarios are used to forecast water consumption. The results show that if the price of water does not increase, the water consumption per capita of household will increase with increase of income per capita. Also an increase in tariffs will decrease the per capita water consumption household.
- انتشار مقاله: 30-02-1389
- نویسندگان: محمدعلی فلاحی,حسین انصاری,سعیده مقدس
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مجله آب و فاضلاب
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تعرفه,قیمتگذاری,آب شرب,کشش درآمدی,کشش قیمتی تقاضا,پولاک - والس
- چکیده: با توجه به شرایط خشک و نیمه خشک در کشور و با عنایت به اینکه ایران در سال 2025 در گروه کشورهای تشنه دنیا قرار خواهد گرفت، فعالیتهایی در بخشهای مختلف بهخصوص در بخش کنترل آب، در کشور صورت پذیرفته است. علیرغم پیشرفتهای حاصل، سطح خدمات و کارایی مصرف آب و بهخصوص آب شرب، ناکافی و نامناسب به نظر میرسد. بهمنظور رفع معضل مذکور و با توجه به نیاز مبرم به انجام تحقیقات در خصوص آب شرب، در این مقاله با ارائه روشی ساده، دقیق، کارا و عملیاتی، کشش قیمتی و درآمدی تقاضا در بخش آب شرب خانگی برآورده شد تا زمینهساز تحقیقات بعدی باشد. کشش درآمدی، با استفاده از یک جانشین مناسب برای درآمد خانوار، بهنام عرصه و اعیان هر مشترک و با استفاده از توابع لگاریتمی دوسویه برای بلوکهای مختلف مصرفی در سالهای آماری 80 تا 83 برای یک نمونه تصادفی تعیین گردید. در کلیه توابع لگاریتمی محاسبه شده، ضریب همبستگی بالای 40 درصد بوده و مقادیر متوسط کشش درآمدی، در بازة 0/704برای بلوک اول با سطح درآمد کم تا 0/411 برای بلوک پنجم با درآمد و مصرف زیاد، متغیر بود. این امر نشان میدهد که این کالا در سبد مصرفی خانوار، ضروری و بیجانشین است. کشش قیمتی تقاضا نیز با استفاده از روش پولاک-والس اصلاح شده و با توجه به تغییر قیمت در دو بازه زمانی و مقدار کشش درآمدی برای دوره آماری محاسبه شد. مقدار این کشش از0/3- برای بلوک دوم تا 0/01- برای بلوک چهارم متغیر بود که این موضوع، کم کشش بودن تقاضای آب نسبت به قیمتهای موجود را نمایان میکند.
- چکیده انگلیسی: Iran is located in an arid and semi-arid region and will be joining the ‘Thirsty States’ by 2025. However, water use efficiency and water services seem to be low and inadequate, as they do not match the emerging conditions of water scarcity. As part of the research efforts required to address the problems in this area, this paper endeavors to use a simple, efficient, precise, and practical method for determining the income and price elasticity of the domestic drinking water demand. The household income in this method is replaced by a good, measurable substitute index which is the household land and building areas. Log-log functions are presented for different blocks for the statistical period 2001-2004. Correlation coefficients obtained were above 40% in all the functions. The average income elasticity ranged from 0.704 to 0.411 for the first to the fifth blocks, respectively. This shows that water is a necessary and non-substitutable commodity in the household portfolio. The price demand elasticity was estimated using the modified Pollak–Wales method, price variations over two different time periods, and income elasticity over the statistical period. The price elasticity value varied from -0.3 to -0.01 for the second to fourth blocks, respectively. This indicates the inelasticity or low elasticity of water for current prices.
- انتشار مقاله: 29-03-1386
- نویسندگان: نرگس صالحنیا,حسین انصاری,محمد علی فلاحی,کامران داوری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مجله آب و فاضلاب
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: نیشابور,الگوی مصرف,تعرفه,قیمتگذاری,آب شرب,شرکت آب و فاضلاب شهری
- چکیده: رشد روز افزون تقاضای آب در شرایط خاص اقلیمی، کشور را در آستانه کمبود شدید و به دنبال آن تنشهای اجتماعی و سیاسی زیادی قرار داده است که بهبود این شرایط نیازمند رویکردهایی برای تخصیص و استفاده بهینه از منابع آبی موجود میباشد. قیمتگذاری آب و تعیین تعرفههای مناسب، ابزاری قوی برای مدیریت تقاضا و بهترین رویکرد برای بهبود تخصیص و تشویق به حفاظت از منابع آبی است. در مقاله حاضر ، تعرفههای موجود در بخش آب شرب و الگوی مصرف مربوط به جامعه آماری مشترکان در شهر نیشابور طی سالهای 1380 تا 1383 و برای شش دوره دو ماهه در هر سال بررسی شد. نتایج نشان میدهد که متوسط سرانه مصرف 135 لیتر در شبانه روز بوده و این سرانه از دوره اول تا دوره سوم سیر صعودی و از دوره چهارم تا دوره ششم سیر نزولی داشته است. همچنین بیشترین درصد مشترکان (70/35 درصد با 50 درصد کل مصرف) مصرفی بین 5 تا 22/5 مترمکعب در ماه و کمترین درصد مشترکان (0/51درصد با مصرف 6/85 درصد کل مصرف) مصرفی بیش از 65 مترمکعب را به خود اختصاص دادهاند. نتایج ترکیبی تعرفهها و مقادیر مصرف آب شرب نشان دهنده عدم تطابق بین الگوی مصرف جامعه آماری با الگوی مصرف پیشنهادی و تعرفههای وضع شده از طرف دولت است. این عدم تطابق باعث شده نه تنها تعرفههای موجود ابزاری برای کنترل مصرف آب شرب نباشند، بلکه تعرفه بسیار پایین در نظر گرفته شده برای بلوکهای ابتدایی (که اکثر مشترکان در محدودة این بلوکها هستند) اولاً خسارت بسیار بالایی را به شرکت های آب و فاضلاب کشور تحمیل کند و ثانیاً مشترکان را به مصرف بیشتر آب ترغیب نماید که با اهداف و سیاستهای قیمتگذاری سازگاری ندارد.
- چکیده انگلیسی: Increasing water demand with the peculiar climatic conditions in Iran has caused water scarcity and the subsequent social and political tensions. Efficient practices are, therefore, required for the allocation and optimal use of water resources. Water pricing and adoption of suitable tariffs may serve as instruments for demand management to achieve the required water management practices. Along these lines, the current tariffs used by the municipal drinking water sector and the consumption patterns of consumers in Neyshabour were studied over six two-month periods per year during 1380-1383. Results show that average per capita consumption is 135 lit/day, which increases as we move from the first to the third period, and then decreases toward the sixth period. Moreover, the highest percentage of connections had a consumption level of about 5 to 22.5 m3/month while a very low percentage had a consumption level of over 65 m3/month. Examination of current tariffs against water consumption patterns revealed that current tariffs are too low to be capable of controlling consumption. In addition to high losses to water & sewage companies, an inevitable outcome of the current tariffs seems to be encouragement of more water consumption, none of which is compatible with water pricing policies and objectives.
- انتشار مقاله: 20-09-1385
- نویسندگان: نرگس صالحنیا,محمدعلی فلاحی,حسین انصاری,کامران داوری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مجله آمایش جغرافیایی فضا
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: اولین بارش در زمان کاشت,تحلیل آماری و سینوپتیکی,تقویم زراعی,گندم دیم و گنبدکاووس
- چکیده: چکیده در شهرستان گنبدکاووس که یکی از قطبهای تولید گندم کشور بشمار میرود اصولاً این محصول بصورت دیم کاشته میشود و کشاورزان برای انجام کشت منتظر میمانند تا اولین بارش مناسب، قبل از کاشت نازل شود و ذخیره آبی برای جوانه زنی و مراحل بعد از آن تا بارش بعدی فراهم گردد. بنابراین برای تنظیم تقویم زراعی کشاورزان نیازمند مطلع بودن از تاریخهای احتمالی چنین نزولات خواهند بود. همچنین در هنگام برداشت نیز عدم روزهای بدون باران و یا با باران بسیار کم اهمیت حیاتی دارد چرا که باعث نم کشیدن و زمینه ساز آفات خواهد بود. لذا هدف از این بررسی ارائه جداولی زمانی است که کشاورزان بتوانند، از آن بعنوان تقویم زراعی کاشت و برداشت استفاده نمایند. برای تهیه این جداول آمار بارندگیهای بیش از 5 میلیمتر و کمتر از 1 میلیمتر به ترتیب برای آغاز دورههای کاشت و برداشت از 9 ایستگاه مستقر در منطقه در طی یک دوره 15 ساله از سازمانهای ذی ربط اخذ گردید. سپس تاریخ روزهای بارانی در هر سال در زمان کاشت و داشت مشخص و به روز ژولیوسی تبدیل گردید. ارقام حاصل با توزیعهای مختلف آماری برازش داده شد و بهترین توزیع انتخاب گردید. آنگاه تاریخ احتمالی وقوع ریزشهای مورد نظر در ماههای آغازین فصل پائیز و ماههای آخرین فصل بهار محاسبه شد. برای سنجی 5 درصد از روزهای برآوردی بصورت تصادفی انتخاب گردید. میزان بارش این روزها از ایستگاههای مستقر در منطقه استخراج شد. همچنین اطلاعات سینوپتیکی 6 ساعت به 6 ساعته این روزها نیز از سه روز قبل از سایت c.d.cاخذ و نقشههای صحت ترازهای مختلف آن به کمک نرم افزار گرادس ترسیم شد منشاء سامانهها، موجد بارش، مسیر و منابع رطوبتی آنها و همچنین چگونگی فرایندهای عامل ریزش باران در منطقه تحلیل گردید. نتایج نشان داد با استفاده از تاریخ و مقدار بارشهای فرو ریخته شده در طی دورههای گذشته و به کمک قانون احتمالات با دقت بالایی میتوان زمان وقوع، مقدار بارشها و منشاء و مسیر سامانههای بارشزا را در ابتدا و انتهای فصل کشت محصول (گندم) برآورد نمود و براساس آن تقویم زراعی را تنظیم کرد.
- چکیده انگلیسی: Abstract Introduction: Gonbad Kavoos province is considered as one of the poles of wheat production. This product is mainly planted in a dry way and before plantation the farmers wait for the first proper rainfall so that water supply could be provided for germination and the next steps. Therefore, to arrange a farming calendar, it is required to be aware of the probable dates of such rainfalls. Also during cultivation it is vital to know the no-raining days since it causes land humidity and pest. So, the purpose of this research is to provide a timetable to be used as a farming calendar by farmers for planting and cultivation. To prepare this table rainfall statistics more than 5 mm and less than 1 mm were obtained from related organizations to start planting and cultivation periods from 9 stations located in the area in 15 years. Then the date of rainy days during planting and cultivation was identified and turned into Julius day. The achieved numbers were practiced with different statistical distributions and the best one was selected. After that, the probable date of the considered raining was calculated in the first month of fall and the last month of spring. To estimate its accuracy 5 % of practiced days were randomly selected. The amount of rainfall was extracted from the stations located in the area. Also, synoptic information was taken from the site three days earlier from c. d. c. site and the maps of its various levels were drawn by Grads. Moreover, the source of systems, the cause of rain, the route and their humid sources and also the condition of rainfall factors were analyzed in the area. The results indicated that we could correctly estimate the time, amount, source and the route of raining systems in the beginning and at the end of planting season by the help of probability law and then arrange a farming calendar
- انتشار مقاله: 03-08-1393
- نویسندگان: جواد خوشحال دستجردی,عبدالقدیر نظری,عبدالعظیم قانقرمه,حسینعلی فلاحی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مجله آمایش جغرافیایی فضا
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: اولین بارش در زمان کاشت,تحلیل آماری و سینوپتیکی,تقویم زراعی,گندم دیم و گنبدکاووس
- چکیده: چکیده در شهرستان گنبدکاووس که یکی از قطبهای تولید گندم کشور بشمار میرود اصولاً این محصول بصورت دیم کاشته میشود و کشاورزان برای انجام کشت منتظر میمانند تا اولین بارش مناسب، قبل از کاشت نازل شود و ذخیره آبی برای جوانه زنی و مراحل بعد از آن تا بارش بعدی فراهم گردد. بنابراین برای تنظیم تقویم زراعی کشاورزان نیازمند مطلع بودن از تاریخهای احتمالی چنین نزولات خواهند بود. همچنین در هنگام برداشت نیز عدم روزهای بدون باران و یا با باران بسیار کم اهمیت حیاتی دارد چرا که باعث نم کشیدن و زمینه ساز آفات خواهد بود. لذا هدف از این بررسی ارائه جداولی زمانی است که کشاورزان بتوانند، از آن بعنوان تقویم زراعی کاشت و برداشت استفاده نمایند. برای تهیه این جداول آمار بارندگیهای بیش از 5 میلیمتر و کمتر از 1 میلیمتر به ترتیب برای آغاز دورههای کاشت و برداشت از 9 ایستگاه مستقر در منطقه در طی یک دوره 15 ساله از سازمانهای ذی ربط اخذ گردید. سپس تاریخ روزهای بارانی در هر سال در زمان کاشت و داشت مشخص و به روز ژولیوسی تبدیل گردید. ارقام حاصل با توزیعهای مختلف آماری برازش داده شد و بهترین توزیع انتخاب گردید. آنگاه تاریخ احتمالی وقوع ریزشهای مورد نظر در ماههای آغازین فصل پائیز و ماههای آخرین فصل بهار محاسبه شد. برای سنجی 5 درصد از روزهای برآوردی بصورت تصادفی انتخاب گردید. میزان بارش این روزها از ایستگاههای مستقر در منطقه استخراج شد. همچنین اطلاعات سینوپتیکی 6 ساعت به 6 ساعته این روزها نیز از سه روز قبل از سایت c.d.cاخذ و نقشههای صحت ترازهای مختلف آن به کمک نرم افزار گرادس ترسیم شد منشاء سامانهها، موجد بارش، مسیر و منابع رطوبتی آنها و همچنین چگونگی فرایندهای عامل ریزش باران در منطقه تحلیل گردید. نتایج نشان داد با استفاده از تاریخ و مقدار بارشهای فرو ریخته شده در طی دورههای گذشته و به کمک قانون احتمالات با دقت بالایی میتوان زمان وقوع، مقدار بارشها و منشاء و مسیر سامانههای بارشزا را در ابتدا و انتهای فصل کشت محصول (گندم) برآورد نمود و براساس آن تقویم زراعی را تنظیم کرد.
- چکیده انگلیسی: Abstract Introduction: Gonbad Kavoos province is considered as one of the poles of wheat production. This product is mainly planted in a dry way and before plantation the farmers wait for the first proper rainfall so that water supply could be provided for germination and the next steps. Therefore, to arrange a farming calendar, it is required to be aware of the probable dates of such rainfalls. Also during cultivation it is vital to know the no-raining days since it causes land humidity and pest. So, the purpose of this research is to provide a timetable to be used as a farming calendar by farmers for planting and cultivation. To prepare this table rainfall statistics more than 5 mm and less than 1 mm were obtained from related organizations to start planting and cultivation periods from 9 stations located in the area in 15 years. Then the date of rainy days during planting and cultivation was identified and turned into Julius day. The achieved numbers were practiced with different statistical distributions and the best one was selected. After that, the probable date of the considered raining was calculated in the first month of fall and the last month of spring. To estimate its accuracy 5 % of practiced days were randomly selected. The amount of rainfall was extracted from the stations located in the area. Also, synoptic information was taken from the site three days earlier from c. d. c. site and the maps of its various levels were drawn by Grads. Moreover, the source of systems, the cause of rain, the route and their humid sources and also the condition of rainfall factors were analyzed in the area. The results indicated that we could correctly estimate the time, amount, source and the route of raining systems in the beginning and at the end of planting season by the help of probability law and then arrange a farming calendar
- انتشار مقاله: 03-08-1393
- نویسندگان: جواد خوشحال دستجردی,عبدالقدیر نظری,عبدالعظیم قانقرمه,حسینعلی فلاحی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مجله بیوتکنولوژی کشاورزی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: QTL,جو,سنبله,نسل,نقشهیابی
- چکیده: جو پس از ذرت، گندم و برنج یکی از مهمترین غلات جهان میباشد. بهمنظور نقشهیابی صفات سنبله و دانه در دو نسل F3 و F4 حاصل از تلاقی ارقام بیچر× کویر جمعیتی شامل 103 خانواده F3 و F4 جو در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی طی دو سال زراعی 95-1393 در سه تکرار کشت شد. برای صفات مورد ارزیابی تفکیک متجاوز مشاهده شد که نشاندهنده وجود ترکیبات آللی متفاوت در والدین بود. نقشه پیوستگی با استفاده از نشانگرهای SSR، iPBS،IRAP و ISSR تهیه شد و 640 سانتی مورگان از ژنوم جو را پوشش داد. فاصلهی بین دو نشانگر 69/9 سانتی مورگان برآورد گردید. مکانیابی فاصلهای مرکب پانزده QTL در دو نسل مکانیابی نمود. برای صفات طول ریشک، قطر دانه و طول دانه در هر دو نسل F3 و F4 QTLهایی شناسایی شد. برای طول دانه و تعداد سنبلچه در نسل F4 به ترتیب QTLهای بزرگ اثر با ضریب تبیین 2/12 و 15، با درصد LOD 62/3 و 9/2 در فاصلهی 5/3 و 5/2 سانتیمورگان از نشانگر شناسایی شدند. صفات طول دانه و قطر دانه در نسل F3 با نشانگر iPBS2076-5 پیوسته و هممکان بودند. برای صفات طول ریشک، تعداد سنبلچه، طول دانه و قطر دانه نیز هممکانی شناسایی شد. شناسایی QTLهای کنترلکننده صفات میتواند در بهبود عملکرد مؤثر باشد. انتظار میرود بتوان پس از تعیین اعتبار در مکانها و جمعیتهای مختلف از QTLهای شناسایی شده در این بررسی در برنامههای انتخاب به کمک نشانگر و مکانیابی دقیق استفاده نمود.
- چکیده انگلیسی: Barley is one of the world's grain is the most important corps after maize, wheat and rice.In order to spike and grain mapping in F3 and F4 families in Becher × Kavir cultivars cross in barlypopulation of 103 families with parents in a randomized complete block design with three replications 2014-2016 during two growing seasons. Assessment transgressive segregation was observed that the existence of different allele combinations in their parents. Linkage map were prepared using SSR, iPBS, IRAP and ISSR marker that it covered 640 cM of barley genome. The distance between two markers 9.69 cM were estimated. Composite interval mapping identified fifteen QTLs in F3 and F4 families. QTLs for awn length, grain diameter and grain length was located in both F3 and F4 families. For grain length and number of spikelets in the F4 families was identified the major effect QTL by R2 12.2 and 15, with the percentage LOD 3.62 and 2.9 in 3.5 and 2.5 cM distance markers. Length grain and grain diameter were linked and co-location iPBS2076-5 markers in the F3 generation. co-location QTLs For awn length, number of spikelets, grain length and grain diameter identified. QTL identification characteristics of the controller can be effective in improving performance. It is expected to be followed by validation in various places and populations identified QTL in this study programs used in marker-assisted selection and accurate positioning.
- انتشار مقاله: 18-08-1395
- نویسندگان: رباب دغاغله,حسین صبوری,حسین حسینی مقدم3,عیسی جرجانی,حسینعلی فلاحی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مجله بیوتکنولوژی کشاورزی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: ساختار جمعیت,تنش غرقابی,تجزیه ارتباط,نشانگرهای AFLP
- چکیده: با توجه به اهمیت پژوهشهای مرتبط با تنشهای غیرزیستی، پژوهش حاضر در راستای شناسایی نشانگرهای مولکولی که ارتباط معنیداری با صفات مرتبط با تحمل به تنش غرقابی در جو دارند، انجام گرفت. این بررسی با استفاده از نشانگرهای AFLP و 40 ژنوتیپ جو صورت پذیرفت. به طور کلی 22 متغیر شامل هشت صفت در هر دو شرایط نرمال و تنش غرقابی از جمله وزن خشک اندام هوایی، طول، حجم، وزن تر، وزن خشک، سطح، قطر و چگالی سطح ریشه به همراه شش شاخص تحمل به تنش (SSI، STI، GMP، TOL، YI و YSI) ارزیابی شد. هفت ترکیب آغازگری EcoRI و MseI در کل تعداد 245 نوار تولید نمودند که از این تعداد، 227 نوار چندشکل بودند و به طور متوسط 37/92 درصد چندشکلی داشتند. سه ترکیب E90-M160، E100-M160 و E90-M150 نسبت به سایر ترکیبات مقادیر بالاتری از شاخصهای تنوع ژنتیکی را به خود اختصاص دادند و در تمایز ژنوتیپها مؤثرتر بودند. تجزیه ارتباط با استفاده از ماتریس ساختار جمعیت و با مدلهای آماری GLM و MLM ، با استفاده از نرمافزار TASSEL برای 22 متغیر انجام شد. مدل MLM در سطح احتمال پنج درصد، 87 نشانگر را مرتبط با صفات ارزیابی شده شناسایی نمود. مطابق نتایج تجزیه ارتباط در شرایط نرمال بالاترین ضریب تبیین به نشانگر E100-M160-27 با توجیه 32 درصد از تغییرات قطر ریشه و برای شاخصهای تحمل و تحت تنش غرقابی به ترتیب به نشانگر E80-M150-1 با 24 درصد توجیه تغییرات شاخص GMP و نشانگر E100-M150-22 با تبیین 24 درصد از تغییرات فنوتیپی وزن خشک اندام هوایی اختصاص داشت.
- چکیده انگلیسی: According to the importance of studies of abiotic stress, present study was done in order to identify of molecular markers with significant association to flooding stress tolerance in barley. This study carried out using of AFLP markers and 40 barley genotypes. Generally 22 variables in both normal and flooded, eight characters including shoot dry weight, length, volume, wet weight, dry weight, leaf area, root diameter and density tolerance was assessed with six indicators (SSI, STI, GMP, TOL, YI and YSI). Seven primer combinations of EcoRI and MseI a total of 245 bands were produced, of which, 227 bands were polymorphic and had an average of 92.37 percent polymorphism. Three combinations E90-M160, E100-M160 and E90-M150 had higher values of genetic variation compared to other combinations and were more effective in distinguish of genotypes. Association analysis was performed using structure matrix and statistical models of GLM and MLM by using of TASSEL software for 22 variables. The MLM model in 5 percent probability level identified 87 markers related to evaluated traits. According to the results of association analysis in normal condition the highest of coefficient of determination was for E100M16027 with explanation of 32 percent of root diameter variation and for tolerance indices and stress condition the highest coefficient of determination were for E80M1501 and E100M15022 with 24 percent explanation of variation of GMP index and shoot dry weight respectively.
- انتشار مقاله: 20-01-1392
- نویسندگان: راویه حیدری,عاطفه صبوری,حسین صبوری,حسین علی فلاحی,احمدرضا دادرس
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهشهای سلولی و مولکولی (مجله زیست شناسی ایران)
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: جو,نقشه پیوستگی,تجزیه QTL,نشانگر ریز ماهواره
- چکیده: به منظور مکانیابی QTLهای کنترل کننده صفات مربوط به سنبله جمعیتی شامل 103 خانواده جو حاصل از تلاقی ارقام بادیا × کویر به مدت دو سال (95-1393) در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه گنبدکاووس در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار ارزیابی شدند. صفات مورد بررسی شامل تعداد دانه در سنبله، طول سنبله، تعداد سنبلچه در سنبله، وزن کل سنبله، تعداد کل سنبله و طول ریشک بودند. براساس مکانیابی فاصلهای مرکب برای صفات مورد مطالعه در مجموع 19 QTL بدست آمد. واریانس فنوتیپی توجیه شده به وسیله این QTLها از 10 تا 34 درصد متغیر بود. بیشترین و کمترین واریانس فنوتیپی به ترتیب برای صفات تعداد دانه در سنبله و وزن و طول سنبله در سال دوم بدست آمد. بیشترین و کمترین LOD به ترتیب مربوط به QTLهای تعداد دانه در سنبله و طول سنبله در سال دوم بدست آمد. اثر افزایشی مثبت و منفی برای QTLهای شناسایی شده بیانگر انتقال آللهای مطلوب از هر دو والد به نتاج در جایگاههای مذکور بود. پنج QTL مشترک برای صفات تعداد دانه در سنبله، وزن کل سنبله، تعداد سنبلچه در سنبله، طول سنبله و طول ریشک مکانیابی گردید نشانگرهای دارای پیوستگی شدید با QTLهای بزرگ اثر، میتوانند در برنامههای گزینش به کمک نشانگر برای گزینش خانوادههای برتر و نیز انتقال آللهای مطلوب به ارقام اصلاحی مورد استفاده قرار گیرند.
- چکیده انگلیسی: In order to identify QTLs controlling traits related to spike population of 103 family of barely derived from the cross of Badia and Kavir were assessed based on randomized complete block design with three replications at the Agriculture and Natural Resource of Gonbad Kavous University in 2014 and 2016. The studied traits were grains number in spike, spike length, spiklets in spike, total spike weight, total spike and awn length. Based on composite interval mapping, nineteen QTLs were identified for the traits under study. Phenotypic variation that were explained by these QTLs, varied from 10-34%. The highest and lowest phenotypic variations were related to grains in spike and spike weight, spike length in the second year respectively. The Highest and loest LOD scores were obtained for the QTLs of grains in spike and spike length in the second year respectively. Negative and positive additive effects for identified QTLs showed the inheritance of favorable alleles from both parental lines to progenies in the detected loci. For the studied traits, five QTLs were common for grain number per spike, spike weight, number of spikelets per spike, spike length and awn length was locating. The markers showed tight linkage with major QTLs, could be used in marker assisted selection breeding programs for selection of superior family and incorporating of favorable alleles in to commercial barley varieties.
- انتشار مقاله: 26-09-1395
- نویسندگان: زینب تقی زاده,حسین صبوری,حسین حسینی مقدم,حسینعلی فلاحی,مهناز کاتوزی
- مشاهده