در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مطالعات اجتماعی روان شناختی زنان
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: قدرت,فمینیسم,لیبرالیسم,استدلال,فمینیسم لیبرال,فمینیسم لیبرال رادیکال
- چکیده: فمینیسم لیبرال،بیش تر، جنبشی به نظر می آید که می خواست بر پایه اصول لیبرالیسم و با پرهیز از رادیکالیسم، حقوق اولیه زنان، یعنی آزادی و برابری، را به وسیله استدلال و در قالب قانون به دست آورد، اما با ایستادگی و مقاومت لیبرالیسم، که خود نیز ارزش های آزادی، برابری، و تکیه به روش های استدلال عقلی و تلاش قانونی را تبلیغ می کرد، روبه رو شد.این نوشتاربرای اثبات این فرض که دلیل ایستادگی فرهنگ و سیاست لیبرالی در برابر خواسته های فمینیسم لیبرال تعارض قدرت بوده شکل گرفته و در کنار آن به بررسی واکنش فمینیسم در برابر این مساله نیز پرداخته است. بر پایه این پژوهش، لیبرالیسم، پس از آن که به کمک درآمیختن فشار عینی و فشار فکری یا ترکیب قدرت و استدلال، گفتاری چیره را آفرید،تنها توانست سامانه کهنِ انحصار را اندکی بازتر کند، نه این که آن را کنار بزند. فمینیسم لیبرالنیز می خواست، به همین ترتیب و با استفاده از سخنان فیلسوفان لیبرال، راستی خود را به سامانه لیبرالی اثبات کند، اما کم کم ضرورت به کارگیری فشار و دگرگونی تعادل قدرت را درک کرد و سرانجام توانست، هم چون خود لیبرالیسم، به کمک چیزی بیش تر از استدلال، یعنی قدرت، مطرح شود. به دلیل آن که بخشی از منابع این فشار و قدرت ورزی را گرایش های رادیکال تر درون جنبش فمینیسم لیبرالسده 19 فراهم آورد، می توان این جنبش را فمینیسم لیبرال رادیکالسده 19 نامید.روش این پژوهش تحلیلی تاریخی، و گرد آوری داده ها به صورت کتابخانه یی است.
- چکیده انگلیسی: It seems incontestable that liberal feminism is an idea far from radicalism. According to the principles of liberalism, it intends to defend primary women's rights, like freedom and equality by "reasoning", and in the framework of "law". But it faced with liberalism order which itself is famous for advocating the same two principles and defending reasonable and legitimate manners. The main hypothesis of present article intends to disclose that social and political liberal order resistance to the liberal feminism was for struggle of power. Meanwhile, the study examined the feminism reaction to that issue. Liberalism itself triumphed upon his predecessor with the help of combination of power and reason, and weakened conservatism, but it could not eliminate it. Liberal feminism also tried to prove its own truth by taking advantage of liberal philosophers' thoughts. However, as liberalism did, finally it also knew the necessity of employing pressure, and subverting the balance of power to introduce its own self by the help of power, not reasoning. Since more radical trends inside liberal Feminism movement in 19th century prepared part of the movement resources, we can call it LiberalRadical Feminism. We conduct this analytical historical study by library data collection.
- انتشار مقاله: 15-06-1385
- نویسندگان: محبوبه پاک نیا,محبوبه پاک نیا,محبوبه پاک نیا
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مطالعات اجتماعی روان شناختی زنان
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: شاهنامه,زن,مطالعات زنان,ارزش های زن باور
- چکیده: در مطالعات فرهنگی درباره زن، شاهنامه مرجع نسبتا مهمی بوده است. چون از یک سو زنان گاه در آن نقشه ای مثبت مهمی دارند، و نیز از سوی دیگر گاه قضاوت ای بدبینانه ای نیز نسبت به آن ها ابراز شده است. نگاه به شاهنامه از نظر عقاید درباره جایگاه موجود و مطلوب زن در اجتماع، در زمان سروده شدن دیوان یا در زمان وقوع حوادث داستانی و تاریخی آن، و علاوه بر این، نگاه پژوهش گر که درگیر تفکرات امروزین حقوق بشری در مورد زن است، به متن شاهنامه از نظر موضوع زن، هدف این نوشته است. از نظر این مقاله، که مبتنی بر بخش هایی از تحقیقی در همین زمینه است. در شاهنامه، زن موقعیتی برتر از فرهنگ زمان خود داشته است، اما در این که وجود شخصیت های زن شاهنامه که سیاست مدار، خردمند، و قدرت طلب هستند، نشان واقعیتی فرهنگی - اجتماعی در ایران باستان حاکی از برابری زن و مرد باشد، مورد تردید است. این وضعیت بیش تر متناسب با فضای اشرافی رویدادها، و نیز اقتضای جذابیت داستان و حماسه بوده است. بر این مبنا، گر چه الگوهای زن، همچون زن مستقل، شجاع، و عاقل در شاهنامه، تا حدودی می تواند پشتوانه ایده های زن باور یا همان فمینیسم باشد، اما در این باره نمی توان اغراق کرد، چون الگوهای متفاوت از این هم در کتاب فردوسی فراوان است.
- چکیده انگلیسی: Shah Name has been a rather important source of cultural studies on women. This is so because on the one hand, women in Shah Name are given an important and positive role to perform, and on the other hand Shahl-lame manifests some pessimistic judgments about women. The aim of this writing is to look into ShahName and see what the desired status of woman was prevalent in the society at that time. Such aim also encompasses the researcher's outlook, an outlook which is involved in today's human rights regarding the woman. As far as this paper is concerned, (this paper is based on portions of a research on bearing the same subject), women in ShahName enjoys a status which can be considered better (higher) than what the spirit of the times had for her. Having said that, it is doubtful that female personifications in ShahName, that is, images that are political, reasonable, and power-seeking, can be viewed as pointing to an egalitarian situation to be existing in ancient Iran. Such personifications tend to lend themselves more suitable for the aristocratic setting of the 'events', and for rendering the epic stories more attractive. Based on the above statements, although female models described in ShahName as being independent, bold, and wise, can support feminine ideals, similar to those portrayed by feminist narratives, yet this portrayal cannot be overstated because there are other female models in Ferdowsi's work which differ more radically from the former.
- انتشار مقاله: 15-06-1385
- نویسندگان: محبوبه پاک نیا,محبوبه پاک نیا,محبوبه پاک نیا
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مطالعات اجتماعی روان شناختی زنان
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: فمینیسم لیبرال,فمینیسم رادیکال,سیاست امر شخصی,امر همگانی
- چکیده: حرکت آزادی خواهی زنان که با تعبیر فمینیسم از آن یاد می شود، جنبشی اجتماعی است که ضرورتا با سیاست هم درگیر می شود. برداشت نظریه پردازان و رهبران این جنبش از کارکرد دولت و تعریفی که از سیاست داشته اند، ارتباطی نزدیک با نوع نگرش آنان به مساله زنان دارد. فمینیسم لیبرال، در راهبردی اصلاح گرا، برداشتی متعارف از سیاست دارد و با دولت به چانه زنی می پردازد؛ فمینیسم رادیکال در راهبردی ریشه و تا حدی انقلابی، از سیاست تعریفی متفاوت می دهد، و نوعی موضع آشتی ناپذیر در برابر دولت دارد. مقایسه این دو نگرش و نتیجه آن برای جنبش زنان، موضوع مقاله حاضر است.
- چکیده انگلیسی: Women's liberation movement is taken here to be equal to the feminist movement, which can be considered as a social mobility attempt that necessarily involves politics. The movement contains in itself different approaches as regards government functions and the definition of politics. The liberal feminist approach, within a reformist strategy, adopts a balanced view of politics in relation to bargaining with the government. In contrast, the radical feminist approach, adopting an essentialist strategy, and almost a revolutionary one, has a different definition of politics, and hence their stance versus government without any compromise. This paper aims to compare these two approaches.
- انتشار مقاله: 15-06-1385
- نویسندگان: محبوبه پاک نیا,محبوبه پاک نیا,محبوبه پاک نیا
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: غرب شناسی بنیادی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: دین,حوزهی عمومی,جهان-زیست,پست-سکیولاریسم
- چکیده: احیای نقش دین در جوامع مدرن و بذل توجه کسانی مانند هابرماس به این پدیده، دوگانهانگاریهای مبتنی بر سنت-مدرنیته، عمومی-خصوصی، سکیولار-دینی را از طریق مفصلبندیهای جدیدی به چالش کشیده است؛ تا جاییکه اکنون برقراری پیوند وثیق بین تجدد با عرفیشدن، امری کاملا دور از انتظار بهشمار میرود. این مقاله نیز با در کانون نشانیدن دگردیسی آرای هابرماس در ارتباط با حوزهی عمومی و جایگاه دین در آن، استدلال میکند که نگاه هابرماس به دین، از منظر نقدی فلسفی به نگاه مثبت سیاسی-جامعهشناختی تغییر و هابرماس با درک واقعیتهای جهان معاصر مفهوم پسا-سکیولاریسم را در جایگاه تجدید نظری در چشماندازهای سکیولار و نیز بهادادن به نقش دین در حوزهی عمومی مطرح مینماید. این امر نیز بهنوبهی خود از نگاه هابرماس به پذیرش همزیستی منجر و تکثر در حیات سیاسی را ارتقا میبخشد.
- چکیده انگلیسی: Reviving the role of religion in modern societies and the attention of those like Habermas to this phenomenon, by new articulations, have challenged dualities such as tradition-modernity, public-private, and secular-religious. For this reason, the direct connection between modernization and secularisation is now completely out of place. This article, with this in mind, has also tried to focus on the transformation of Habermas' votes in relation to the public sphere and the place of religion in it, Argues that Habermas's perspective on religion has changed in his various stages of thought, and this view has changed from a philosophical critique to a positive socio-political look. This is due to the perception of the realities of the contemporary world, and Habermas, by understanding this fact, has posited the concept of post-secularism as a rethinking of secularist perspectives as well as the role of religion in the public domain. Accepting such a concept, in turn, promotes Habermas' view of the acceptance of coexistence and plurality in political life.
- انتشار مقاله: 03-05-1396
- نویسندگان: رحیم حاجی آقا,محبوبه پاک نیا
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: زن در فرهنگ و هنر
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: سیمین دانشور,زویا پیرزاد,الین شوالتر,سنت نوشتاری زنانه,نقد ادبی زنمحور
- چکیده: این مقاله، که برگرفته از یک پروژۀ پژوهشی است، نقطۀ عزیمت مطالعۀ خود را مبانی نقد ادبی زنمحور
آنگلوـ امریکایی یا به عبارتی دیگر «نقد وضعی زنان» قرار داده است. مقاله درصدد است این پرسش را پاسخ گوید که بر مبنای طبقهبندی منتقد امریکایی، الین شوالتر، در ایران سنت نوشتاری زنان چگونه میتواند تفسیر شود؟ در این زمینه، رمانهای دو نویسندۀ زن ایرانی (سیمین دانشور و زویا پیرزاد) را از دو نسل میکاویم. در این راه، از روش نقد ادبی تفسیری، به لحاظ هماهنگی با اصول نظری این پژوهش، یاری جستهایم. از همۀ مقدمات و لوازم تا بدانجا رسیدیم که سنت نوشتاری زنانه، براساس آن تعریفی که الین شوالتر از آن داشته، در ایران نیز با نوسانهای خاص خویش، پس از گذر از دوران تقلید، رهسپار عبور از سنت فمنیستی به سمت نوشتاری مؤنث است. مدعای این تفسیر، رمان چراغها را من خاموش میکنم از زویا پیرزاد است، اگرچه آن نیز، خود، بهمثابۀ سمبلی از سنت نوشتاری مؤنث، بینامتن، و چهبسا سرآغازی است برای نسلهای بعد و نویسندگان دیگر تا در ارتباط متقابل با این متون، خلاقیتها و سبکهای نوینی را در سنت نوشتاری زنانه در ایران بشارت دهند.- چکیده انگلیسی: Abstract:
Focusing on two works of Iranian women from two generations, this paper aims to demonstrate Women Writing Tradition based on the views of Gynocritics point of view. Due to the complexity and the various interpretations in Feminism literary criticism, an elaborated review will be provided. Elaine Showalter considers three phases in women’s writing which are Femininity, Feminist and Female. In order to meet the comprehensiveness of the thesis, we took a look at the form and narration style of these works and applied them in determining the Writing Tradition of these two writers. We showed that women writing tradition in Iran had its own fluctuations and after passing the imitation/ femininity period, it passes over feminist writing toward female writing. The best example of this is the novel “I turn off the lights” by Zoya Pirzad. Although this work as an example of Female Tradition, is itself inter-textual. It can scaffold other works in future by other authors who can represent their innovations and novel styles in women writing tradition through interaction with such works.- انتشار مقاله: 30-09-1392
- نویسندگان: محبوبه پاک نیا,نسیم جانفدا
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهش حقوق عمومی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: توسعه اقتصادی,دموکراسی,توسعه سیاسی,لیبرالیسم سیاسی,نهادهای دموکراتیک
- چکیده: شواهد زیادی بر این دلالت میکنند که نهادهای دموکراتیک در جوامعی که از نظر پیشرفت اقتصادی در سطح پایینتری قرار دارند،به سختی برقرار میشود.اقتصاد بازار با محدود کردن قدرت دولت،و رفاه مالی با گسترش آموزش میتوانند زمینهساز تکثر و تقویت دموکراسی باشند.اصل نظریه بر این مدعاست که دموکراسی غربی یا همان لیبرالیسم سیاسی دارای ریشههای اجتماعی و خصوصا اقتصادی بوده است.به عبارت دیگر،به صرف میل یا عقیده نه میتوان دموکراسی ایجاد کرد،و نه حتی میتوان از دموکراسی گریخت.مهم مبانی تضعیف یا تقویتکننده اجتماعی و اقتصادی است که وجود یا عدم دموکراسی را-اگرنه ایجاد،دستکم-تسهیل میکند.ارتباط بین توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی بهطور کلی مورد تأیید است،اما دربارهء سازوکار این ارتباط، اجماعی وجود ندارد.مقاله حاضر در پی بررسی تبیینهای مختلف در این مورد،و ارائه یک پیشنهاد است.
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 04-02-1395
- نویسندگان: محبوبه پاک نیا,محبوبه پاک نیا,
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علمی - پژوهشی اسلام و علوم اجتماعی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: نماد,سرمایه نمادین,جریان,جریان اسلامگرا,خصلت یا عادت واره
- چکیده: جریان اسلامگرا ازجمله جریانهای اجتماعی−سیاسی دوره پهلوی بود که بهعنوان جریان اپوزسیون در برابرجریان سلطنتطلب مطرح شد. این جریان با بهرهمندی از روشنفکران و رهبران نمادین منتسب به خود و با تکیه بر مفاهیم نمادین پرشمار مندرج در بافت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه، نقش اساسی در فروپاشی حکومت پهلوی ایفاکرد. از منظر جامعهشناختی؛ در متن این جریان، نمادها مهمترین ابزار ارتباطی، زبانی و کتابت به شمار میآید که نقش ویژهای در هدایت و تحریک کنشگران بر ضد جریان سلطنتطلب داشته است. مفاهیم نمادین منتسب به این جریان نظیر؛ شهادت، غیبت، انتظار، محرم، عاشورا و... همانند پلی نمادین، ارتباط عقیدتی و معنوی بین اسلامگرایان را تسهیل میکرد و در خلال این فرایند، ضمن ایجاد انگیزش، همدلی و تحرک بین کنشگران این جریان؛ باعث تقویت، انسجام و ماندگاری جریان اسلامگرا میشد.
- چکیده انگلیسی: The Islamist movement was one of the socio-political movements of the Pahlavi opposition, presented as an alternative to the monarchist movement. It played a major role in the collapse of the Pahlavi regime with the help of intellectuals and symbolic leaders attributed to it and by relying on numerous symbolic concepts in the cultural, social and political context of the society. This research examines the role of symbols in strengthening and advancing the goals of the Islamist movement under Pahlavi. The findings of this study indicate that symbols are the most important means of communication, language and writing of this process, which has played a special role in guiding and stimulating the actors involved in this process. Symbolic concepts attributed to this stream such as martyrdom, Occultation, Waiting, Muharram, ʻAshura and the like facilitated the spiritual and ideological connections between the Islamists, and during this process, they strengthened the coherence and survival of the Islamist movement, while motivating, empathizing, and mobilizing the activists.
- انتشار مقاله: 26-09-1397
- نویسندگان: توحید راستین,محبوبه پاک نیا
- مشاهده