در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مخاطرات محیط طبیعی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: زلزله,ارزیابی آسیبپذیری,تأسیسات شهری,محله قدغون بروجرد
- چکیده: از شرایط حیات محلات در شهر، وجود زیرساختهای تأسیساتی چون آب، فاضلاب، برق، گاز و ... می باشد. وجود نقصان در عملکرد هر بخش از این تأسیسات، موجب خدشهدار شدن زندگی در محله می شود و آسیبپذیری کل محله را به دنبال خواهد داشت؛ بنابراین سنجش میزان آسیب پذیری تأسیسات شهری و شناخت وضع موجود آنها، از اولین گامهای کاهش آسیب پذیری شهر است. پژوهش حاضر باهدف کاربردی کردن دانش بنیادین ارزیابی آسیب پذیری، به روش توصیفی و با رویکرد کمی به ارزیابی میزان آسیبپذیری تأسیسات در مقابل زلزله در دو دسته شاخصهای عینی و مدیریتی (که هرکدام دارای زیرشاخصهایی هستند که به روش دلفی-AHP وزن گذاری و نقشههایشان در محیط GIS تولیدشدهاند)، در مقیاس محله قدغونِ بروجرد می پردازد. نتایج حاصل از مطالعات میدانی و مصاحبه با مسئولین ذیربط نشانمیدهد که پس از گذشت 12 سال از آغاز فرایند بازسازی این محله، 27% لوله های فاضلاب، 35% لوله های آب شهری، 80% سیم های برق، 24% تیرهای چوبی، 51% لوله های گاز تعویض شده است، از طرفی عدم لحاظ استانداردهای لرزهای سیستماتیک و برنامه مدیریت بحران در تاسیسات، کاهشی جزئی در آسیب پذیری آنها را منجر شده است. نتایج حاصل از ارزیابی آسیب پذیری تأسیسات در شاخصهای عینی نشان می دهد، تمامی 5 شاخص لوله های فاضلاب، آب شهری، برق، گاز و مخابرات، عددی بالاتر از 3 از 5 را کسب نموده؛ و در شاخصهای مدیریتی از میان 6 مورد بررسی شده، شاخصهای وجود استاندارد و برنامه ریزی با عدد بالاتر از 4 و شاخص های تراکم و عمرتاسیسات در بازه 2-3 از 5 ارزیابی شده اند. درمجموع عدد آسیب پذیری تأسیسات در دودسته شاخصهای عینی و مدیریتی به ترتیب برابر 3.47 و 2.805 از بازه 0-5 است، که در ترکیبی وزنی، عدد آسیبپذیری تأسیسات محله 3.2496 با آسیبپذیری متوسط روبه بالا ارزیابی می شود.
- چکیده انگلیسی: Infrastructures such as water, sewage, electricity, gas and etc. are some of the crucial living conditions of neighborhoods in cities. The deficiency of the performance in any part of the facility disrupts the life of the neighborhood. Therefore, measuring the vulnerability of urban facilities and their current status are the first steps in reducing urban vulnerability. The purpose of this study is applying the fundamental knowledge of vulnerability assessment in practical and quantitative approach to assessing the vulnerability of the facility against earthquake in two categories of objective and managerial indicators (each of which has sub-indicators weighed in the Delphi-AHP method and their maps are generated in the GIS software) in the scale of the Ghodghun neighborhood of Borujerd. The results of field studies and interviews with relevant authorities indicate that after 12 years since the beginning of the reconstruction process, 27% of sewage pipes, 35% of urban water pipes, 80% of electrical wires, 24% of wooden beams, 51% Of gas pipes replaced, while due to the lack of systematic seismic standards and the facility disaster management plans, has led to a slight decrease in the facility vulnerability. The vulnerability assessment results of the facility in the objective indicators show that all five indicators of sewage pipes, urban water, electricity, gas, and telecommunication have a number higher than 3 out of 5; and in management indicators of 6 The index, the existence of standard and planning indicators above 4, the indicators of congestion and utilities in the range of 2-3 out of 5 have been evaluated. In total, the vulnerability number of the facility in the two categories of objective and managerial indicators is 3.47 and 2.805, out of 0-5 range, which, in the weighted combination facility vulnerability, is estimated 3.2496 which evaluated a Medium upward.
- انتشار مقاله: 05-05-1397
- نویسندگان: علی حسینی,فرشیده امیدواری,علیرضا فلاحی,زهرا اهری,شریف مطوف
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مجله علمی صوت و ارتعاش
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: فلزات,ارتعاشات فراصوت,نرمشدگی آکوستیکی,متالورژی,نابجایی
- چکیده: پدیدههای فیزیکی مانند امواج فراصوتی، مایکروویو، الکترومغناطیس و گرمایی هرکدام براساس ذات درونی خود بر برخی و یا تمامی مواد اعم از فلزی و غیر فلزی اثرات متنوعی دارند. تحقیق در مورد اثر هرکدام از انواع این پدیدهها امروزه یکی از پربحثترین زمینههای تحقیقاتی میباشد. در این بین مشاهده شده است که ارتعاشات فراصوت اثرات مفیدی مانند کاهش نیروهای شکلدهی و ماشینکاری در جهت تسهیل فرایندهای ساخت قطعات دارد. بیشتر تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته است بر روی اثر اعمال ارتعاشات فراصوت بر رفتار تنش-کرنش ماده میباشد و در این زمینه کمتر به پدیدههای فیزیکی و متالورژیکی موثر در این مشاهدات پرداخته شده است. در این مقاله به عوامل اثرگذار ارتعاشات فراصوت بر رفتار متالورژیکی مواد پرداخته شده است و اثر و احتمال بروز هرکدام از پدیدهها در شرایط و فرایندهای مختلف حین اعمال ارتعاشات مورد بررسی قرار گرفتهاست. از جمله مهمترین تاثیرات ارتعاشات فراصوت بر رفتار متالورژیکی ماده میتوان به افزایش سرعت رشد دانهها، کاهش میزان نابجاییها، کاهش چرخش شبکههای کریستالی، کاهش تشکیل ریزمرزها و ریزدانهها و افزایش میزان بازیابی و تبلور مجدد ماده اشاره کرد. امواج فراصوتی در مواضع ناهمگونی و ناپیوستگی ایجاد حرارت موضعی مینماید و به همین دلیل در مواضعی که به صورت عادی نابجاییها قفل میشوند، به علت وجود حرارت موضعی، امکان حرکت و نفوذ نابجاییها از کریستالی به کریستال دیگر و از دانهای به دانهی دیگر امکانپذیر میگردد و با ادغام نابجاییهای دو قطبی با یکدیگر، از میزان نابجاییها کاسته میشود.
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 24-09-1393
- نویسندگان: مرتضی صادقی,امیر عبداله,علیرضا فلاحی آرزودار,رضوان عابدینی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه کلام اسلامی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: بساطت,قاعده,علم ذاتی,بسیط الحقیقة کل الأشیاء,کمال وجودی
- چکیده: قاعده «بسیط الحقیقة کلّ الأشیاء و لیس بشیء منها» یکی از مسائل حکمت الهی است. این قاعده- که به طور حقیقی فقط بر وجود واجب متعال صادق است- بیانگر تلازم میان دو ویژگی بساطت و کامل بودن وجود است. این نوشتار درصدد تبیین قاعده با نگاهی نو است. نگارنده باور دارد که نکته مهم و اساسی در قاعده، تلازم میان دو طرف آن است: طرف اول، بساطت وجود و طرف دوم، کامل بودن آن است، و هر یک از آنها مستلزم دیگری است. هر چند در کلمات بزرگان حکمت- همچون ابن سینا، شیخ اشراق، ملاصدرا و علامه طباطبایی- تلازم مزبور به صراحت نیامده است، اما میتوان آن را استنباط کرد، که به تفصیل نحوه استنباط آن، واکاوی و ارایه شده است. در انتها به برخی کارکردهای قاعده همچون تبیین علم ذاتی الهی نیز اشاره شده است.
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 04-02-1397
- نویسندگان: محمدرضا امامی نیا,علیرضا فلاحی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: نشریه علمی پژوهشی مدیریت بحران
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: اصفهان,بحران,مدیریت بحران,روابط بین سازمانی,نشت نفت خام
- چکیده: کارآمدی مدیریت بحران ارتباط مستقیم با هماهنگی و همکاری در روابط بین سازمانی دارد. در کشور ایران با وجود رخ دادن بحرانهای مختلف و احتمال رخدادهای آتی، از تحلیل روابط بین سازمانی در ایجاد هماهنگی و همکاری در مدیریت بحران، برنامهریزی و مدیریت شهری بهرهگیری نشده است. برای تحلیل روابط بین سازمانی در مدیریت بحران، نشت نفت خام در رودخانهی زایندهرود در سال 1387 ﻫ. ش. بهمنزلهی نمونهی موردی پژوهش انتخاب شده است که در آن واکنش اضطراری نیازمند سرعت عمل و هماهنگی گسترده بین سازمانهای درگیر در مدیریت بحران بود. اهداف مقاله ردیابی سازمانهایی است که در یک وضعیت بحرانی چون «بحران نشت نفت خام در رودخانهی زایندهرود» دخالت داشتند و همچنین بررسی روابط بین سازمانی آنها و کارآمد نمودن روابط بین سازمانی در مدیریت بحران مورد نظر است. به این منظور، در چارچوب یک پژوهش توصیفی ـ تحلیلی و تحلیلی ـ تجویزی و با بهره جستن از روشهای بازبینی متون، تحلیل مستند متون نوشتاری، تحلیل محتوای متون حاصل از انجام مصاحبه و نیز اولویتبندی نقش سازمانها، عوامل سببی و زمینهای روابط بین سازمانی، چارچوبهای نظری زیرکار و نوع روابط بین سازمانی در مدیریت بحران واکاوی شدند.
بازیگران این رویداد، نخست سازمان اصلی (مدیریت بحران استانداری اصفهان)، دوم سازمانهایی که نقش مؤثر داشتند و سوم سازمانهایی که نقش نسبتاً مؤثر داشتند، هستند. نوع روابط بین سازمانی در مدیریت این بحران از نوع اتحادیهی تجاری است. چارچوبهای نظری برای تحلیل روابط بین سازمانی به ترتیب رهیافت یادگیری سازمانی و رهیافت نهادی هستند که بر پایهی آنها امکان افزایش هماهنگی بین سازمانی و نیز افزایش توان مدیریت روابط بین سازمانی در مقابله با بحران فراهم میشود.- چکیده انگلیسی: Different aspects of efficiency in disaster management have direct relation to the coordination and cooperation in inter-organisational relations. In Iran, regardless of occurrence of different natural and man-made disasters, and their probability of occurrence, the analysis and due consideration of inter-organisational relations has not been applied in either disaster management or urban planning and management procedures. The leakage of raw petroleum into Zayandehroud River in 2008 in Esfahan is discussed in this paper as a case study in which disaster management and emergency response required the widespread inter-organisational coordination amongst administrative organisations and their rapid reaction in disaster management. This paper has tried to trace the actors which were involved in such an emergency condition and their inter-organisational relations in order to prescribe more efficient inter-organizational relations. In order to achieve this goal, a descriptive-analytical and analytical-prescriptive research process has been adopted by using document review methods and content analysis of interviews to find the active organisations in this process, to find the causal and contextual factors and reach some conclusions regarding the varied forms of inter-organisational relations. The findings of this paper indicated first the actors involved in the process of disaster management (comprising key actor, non-key actors which were directly engaged, and the actors which were indirectly engaged), second the forms of inter-organisational relations in the process of managing the disaster known as “trade associations”, and third the underlying theoretical framework was found to be “the organisational learning approach” in addition to the “Institutional approach”. It is on the basis of these findings that enhanced inter-organizational coordination and capability in response to such disasters can be conceived and prescribed.
- انتشار مقاله: 21-10-1394
- نویسندگان: زهره عبدی دانشپور,علیرضا فلاحی,داریوش مرادی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: جامعه شناسی اقتصادی و توسعه
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: امنیت,سکونتگاههای روستایی,احساس امنیت,مدیریت بحران,اسکان موقت
- چکیده: اسکان موقت به عنوان یکی از مراحل اصلی و اقدام مهم در زمان بروز سوانح در سکونتگاههای روستایی محسوب میشود. هدف اصلی این تحقیق تبیین عوامل معماری و منظر موثر بر احساس امنیت در سایتهای اسکان موقت روستایی اجرا شده در روستاهای مناطق زلزلهزدهی اهر، هریس و ورزقان است. در راستای نیل به این هدف، ضعفهای تجربه شده از حیث معماری و منظر موثر بر احساس امنیت در سایتهای اسکان موقت روستایی بررسی و شناسایی شد. فرآیند این تحقیق کیفی و به منظور دستیابی به نظرات تجربهکنندگان اسکان موقت، از روش تحلیلمحتوای قراردادی جهت آنالیز دادهها، بهره برده است. در این تحقیق 21 مشارکتکننده به شیوه هدفمند که علاقهمند به مشارکت و تجربهی سکونت در اسکان موقت روستایی را داشتند، انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها، مصاحبه نیمهساختاریافته در محیط-های مسجد، حسینیه و منزل مشارکتکنندگان و تا رسیدن به اشباع کامل دادهها ادامه یافت. در فرآیند تحلیل دادهها از مراحل پیشنهادی گرنهییم و لوندمن استفاده گردید. موثق بودن و استحکام دادهها از طریق معیارهای لینکلن و گوبا حاصل گردید. بعد از تحلیل دادهها، دو بعد/تم اصلی شامل 1)«کالبدی» با 6 سابتم و 2) «محیطی» با 11 سابتم، شناسایی و صورتبندی گردید. برخی از مهمترین مسائل براساس نتایج این تحقیق عبارتند از: موقتی دانستن صرف-مرحله اسکان موقت؛ عدم آگاهی از مشخصههای اجتماع و معماری سکونتگاه-های روستایی، و نپرداختن به مولفههای کیفیت ساخت و اجرای مناسب در جهت تامین نیازهای اساسی زندگی روزمره و به دنبال آنها، تحت تاثیر قرار گرفتن احساس امنیت در این سایتها، از نگاه متولیان، مدیران و مجریان حوزه مدیریت بحران است. نتایج و پیشنهادهای این تحقیق میتواند در بهبود و ارتقای کیفی اسکان موقت در جهت کسب رضایت و ارتقای احساس امنیت آسیبدیدگان در سایتهای اسکان موقت به سیاستگذاران و برنامهریزان کمک نماید.
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 24-02-1398
- نویسندگان: فرزانه هدفی,علیرضا فلاحی,سید غلامرضا اسلامی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: برنامه ریزی فضایی (جغرافیا)
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: کیفیت زندگی,برنامهریزی شهری,شهر اصفهان,سنجه,نشانگر,سیستم گزارشدهی کیفیت زندگی
- چکیده: کیفیت زندگی، انگاشتی کلیتباور، نسبی، پیچیده و چندبُعدی است که به تمام ابعاد فضایی برنامهریزی (چون اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، سازمانی و زیست محیطی) و زمینههای عینی و ذهنی زندگی در مقیاسهای فردی و جمعی مربوط میگردد. سیستم برنامهریزی شهری در ایران از این انگاشت در دستورکار برنامهریزی شهری بهره نبرده و سازوکار قابل بهکارگیری برای آن تعریف نشده است. در شهر اصفهان نیز با وجودی که ارتقاء کیفیت زندگی به عنوان یک هدف در دستورکار سیستم برنامهریزی شهری قراردارد ولی در جنبههای محتوایی و روندکاری برنامهریزی شهری ردپای انگاشت کیفیت زندگی قابل ردیابی نیست. این کاستی، ارتقاء کیفیت زندگی را با محدودیت روبهرو کرده است و در نتیجه نشانگرهای کیفیت زندگی در دورۀ دهسالۀ 1382 تا 1392، به ویژه در زمینههای مرتبط با کیفیت اشتغال، مسکن، نیروی انسانی و امنیت اجتماعی، نشان از کاهش سطح کیفیت زندگی دارند. این مقاله دارای اهداف سهگانۀ نخست) ردیابی جنبههای محتوایی و روندکاری برنامهریزی شهری در اصفهان، دوم) سنجش امکانپذیری چگونگی راهاندازی، مناسبسازی و بهکارگیری سیستم گزارشدهی کیفیت زندگی در سیستم برنامهریزی شهری در اصفهان و سوم) بحث در مورد چگونگی اثرگذاری سیستم گزارشدهی کیفیت زندگی بر سیستم برنامهریزی شهری در اصفهان در راستای ارتقاء کیفیت زندگی، است. به منظور دستیابی به اهداف مقاله یک فرایند توصیفی، اکتشافی و تجویزی متشکل از سه مرحله طراحی و پیموده شدهاست: مرحلۀ نخست این فرایند به چیستیهای مرتبط با زمینههای نظری و فنی انگاشت کیفیت زندگی، ارتقاء کیفیت زندگی و سیستمهای گزارشدهی کیفیت زندگی میپردازد. مرحلۀ دوم به سنجش کیفیت زندگی در شهراصفهان با بهکارگیری روش ممیزی اجتماعی بر پایه مقیاسگذاری لیکرت، ونیز به سنجش بود و نبود و ردیابی جایگاه سیستم گزارشدهی کیفیت زندگی در این شهر میپردازد. در مرحلۀ سوم، سنجش امکانپذیری بهکارگیری سیستم گزارشدهی کیفیت زندگی در سیستم و سازوکار برنامهریزی شهری در اصفهان در دو جنبۀ محتوایی و روندکاری با استفاده از روش تحلیل محتوای متون سازمانی و اسناد برنامههای شهری اصفهان و نیز با استفاده از روش مصاحبه با کارشناسان انجام شدهاست. نتایج سنجشها نشان از آن دارد که ارتقاء کیفیت زندگی در شهر اصفهان وابستگی مستقیم به تدبیر و شکلگیری سیستم گزارشدهی کیفیت زندگی در دستورکار سیستم برنامهریزی شهری دارد. این کار نیازمند تمهیدات و دگرگونیهای لازم در برقراری هماهنگی در ابعاد فضایی برنامهریزی و نیز جنبههای محتوایی و روندکاری در سیستم برنامهریزی شهری است.
- چکیده انگلیسی: Quality of life (QOL) is a proportional, complicated and multidimensional concept that generalized in terms of notion which relates to all of the aspects of spatial planning (such as economic, social, physical, organizational and environmental features) and the subjective and objective context of life in both individual and plural scales. The system and mechanism of urban planning in Iran is not beneficial with this concept and there is not a sufficient way to apply (QOL) in planning. Although in Esfahan city upgrading the (QOL) has been considered as a goal in the urban planning agendas, it is not clearly detectable in the procedural and substantial aspects of the urban planning and its mechanism. This lake of planning system, affected the following (QOL) upgrading goal in a planning process encounters the (QOL) upgrading goal with limitation that cause the reduction in (QOL) indicators (specially in quality of employment, quality of housing, human resources and social security) during the ten years (2003-2013). This article has triple goals: first) tracing substantial and procedural aspects of Esfahan's urban planning Second) assessing the feasibility of quality of life reporting system (QOLRS)'s implementation, adaptation and application in Esfahan's planning system. Third) discussion on (QOLRS) impacts on Esfahan's planning system in order to upgrading (QOL). In order to attain the triple goal of this paper a descriptive, exploratory and prescriptive process adopted: In the first stage of this process, looks for the what are regarding the theoretical and technical fields of (QOL), (QOL) upgrading and (QOLRS). In second stage assessing the (QOL) in Esfahan by using social survey method basd on Likert scaling and assessing the existence of (QOLRS) and tracing its position in this city will be done. In the third stage of this process, the feasibility of utilization of (QOLRS) in the system and mechanism of urban planning in Esfahan was studied in two substantial and procedural aspects through content analysis of organisational reports and documents of urban plans of Esfahan and also interviewing staff of the city’s organisations. The result of assessments shows that upgrading the (QOL) in Esfahan has direct correlation with devising and formation of (QOLRS) and the mechanism in the agenda of urban planning system. It requires commitments and changes to coordinate the spatial dimensions, substantial and procedural aspects in urban planning system.
- انتشار مقاله: 01-09-1395
- نویسندگان: زهره عبدی دانشپور,علیرضا فلاحی,داریوش مرادی چادگانی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: Amirkabir (Journal of Science and Technology)
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده:
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 19-05-1396
- نویسندگان: حسین خدارحمی,علیرضا فلاحی آرزودار,غلامحسین لیافت
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: Amirkabir (Journal of Science and Technology)
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده:
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 15-05-1396
- نویسندگان: علیرضا فلاحی,سعید زینلی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: Amirkabir (Journal of Science and Technology)
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده:
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 13-05-1396
- نویسندگان: علیرضا فلاحی,علیرضا فلاحی,علیرضا فلاحی
- مشاهده