در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه مطالعات حقوق عمومی دانشگاه تهران
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: حقوق بشر,وضعیت اضطراری,حق بر سلامت,امنیتی شدن,بیماریهای واگیر
- چکیده: با وجود پیشرفتهای حوزۀ پزشکی، بیماریهای واگیر کماکان تهدیدی جدی علیه سلامت مردماناند. بهدلیل مرزناشناسی عوامل بیماریزا، مبارزه با بیماریهای واگیر از حوزههای قدیمی همکاری بینالمللی میان دولتها بوده است، با وجود این همچنان این پرسش مطرح است که نوع و عناصر دخیل در رابطۀ میان مبارزه با بیماریهای واگیر و حقوق بشر به چه ترتیب است؟ در پاسخ باید گفت که رابطهای دوگانه میان مبارزه با بیماریهای واگیر و حقوق بشر وجود دارد: از سویی دولتها در راستای تعهد خود به رعایت، محافظت و اجرای حق بر سلامت مکلف به اتخاذ اقدامات ضروری بهمنظور جلوگیری از شیوع و گسترش و نیز کنترل بیماریهای واگیرند. از سوی دیگر، امنیتی شدن چنین مبارزهای بهدلیل پیدایش بیماریهای نوپدید و تأثیرات جهانی شدن بر سبک زندگی مردم سبب شده است که گاه اقدامات دولتها برای چنین مبارزهای، خود موجبات نقض تعهدات حقوق بشری آنها را فراهم سازد. با وجود این نظام حقوق بینالملل، در عین عدم تمرکز امکان برقراری تعادل میان این دوسویه ظاهراً متعارض را فراهم کرده است.
- چکیده انگلیسی: Despite vast advances in the fields of science and medicine, numbers show that infectious disease is still a serious threat to global health. Since, microbes know no boundaries, fighting infectious disease has long been a subject of international cooperation between States. But the question remains that how fighting infectious disease can relate to human rights? There exists a twofold relationship: On one hand, States have responsibility to protect, respect and enforce the right to health, therefore they are obligated to take necessary actions to prevent and control infectious disease. On the other hand, securitization of this fight caused mainly by emerging and re-emerging infectious disease, globalization and its affects on people's life style has resulted in human rights breaches while fighting these diseases. Nevertheless, it is argued that international law is capable of striking a balance between these two apparent contradictory faces of the global fight against infectious disease.
- انتشار مقاله: 12-04-1397
- نویسندگان: علیرضا ابراهیم گل,پریسا روشن فکر,سید احمد طباطبایی لطفی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه مطالعات حقوق عمومی دانشگاه تهران
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: صلح,توسل به زور,برابری حاکمیتها,دولت لیبرال دموکرات,نظریۀ لیبرالی حقوق بینالملل
- چکیده: «نظریۀ حقوق بینالملل» در پی بررسی خاستگاه قواعد، نهادها و رویههایی است که حقوق بینالملل بر مبنای آنها ایجاد میشود. به همین دلیل است که «نظریه» در حقوق میتواند دستکم به برخی از رویهها و قواعد مشروعیت بدهد و موارد دیگر را بدون مشروعیت باقی گذارد. از این منظر، «نظریۀ لیبرالی حقوق بینالملل» در حقوق بینالملل جایگاهی مهم دارد. به گواهی مطالعات گوناگون، این نظریه در برآمدن رویکرد «صلحآمیز» در حقوق بینالملل و کنارزدن رهیافتهای کلاسیک در این حوزه نقش بهسزایی داشته است که عمدتاً سخنی جز «مشروعیت جنگ» نمیشناختند. با وجود این، دقت در مؤلفههای ساختاری این نظریه، بهخوبی این حقیقت را فاش میکند که نظریۀ لیبرالی حقوق بینالملل در همان حالی که به تحقق رویکرد «صلحآمیز» در حقوق بینالملل کمک کرده است، بسترهای قابل اعتنایی را بهمنظور توجیه بهکارگیری «زور» یا به عبارت دیگر تساهل نسبت به «جنگ» فراهم میکند. این مقاله تلاش میکند تا این دوگانگیها یا تناقضها را در نظریۀ لیبرالی حقوق بینالملل بررسی کند.
- چکیده انگلیسی: International law reviews the origins of the rules, institutions and practices that international law based on. That’s why "Theory" in law is able to give legitimacy to certain procedures and rule. From this standpoint, the "Liberal Theory of International Law" has an important place in international law. Confirmed by various studies, this theory plays an important role in forming "Peaceful" approach to international law and set aside classical approaches that recognized nothing butt "Legitimacy of War". Nevertheless, the core elements of this theory, reveals the fact that not only the liberal theory of international law helps to achieve the peaceful approach in international law, but also helps to justify use of force. This article studies the dualities and contradictions in the context of liberal theory of international law.
- انتشار مقاله: 14-05-1395
- نویسندگان: علیرضا ابراهیم گل,سیامک کریمی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تحقیقات حقوقی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده: عدم تحقق مقررات مربوط به سیستم امنیت جمعی منشور ملل کتحد و لزوم پاسخگویی به تهدیدات صلح و امنیت بین المللی از ناحیه مخاصمات بین المللی یا داخلی، مفهومی تحت عنوان "حفاظت از صلح"را پدید آورد در پرتو این مفهوم، ماموریتهای انجام شد که هدف از آن توقف موقت مخاصمات میان طرفهای درگیر و فراهم آوردن فضایی برای گفتگو و مذاکره برای نیل به توافق صلح بود، ماموریتهایی با ترکیبی عمدتا نظامی که در طیفی از فعالیتهای منحصرا نظامی تا فعالیتهای غیر نظامی نوسان داشت اعاده صلح در این مفهوم تنها بخشی از راه دشوار نیل به صلح بود و "ایجاد صلح" گام دیگری در این راه تلقی می شد در چارچوب این مفهوم سعی بر آن بود که از طریق توسل به ابزارهای دیپلماتیک ، اقناع طرفین درگیر به توقف مخاصمات حاصل آمده و انعقاد پیمان صلح ممکن شود. اما حفظ صلح و ایجاد صلح نتوانستند مانع وقوع مخاصمات شوند و اینجا بود که مفهومی تحت عنوان "تحکیم صلح" سر بر آورد. مفهومی که حلقه نهایی زنجیره انتقال از جنگ به صلح شمرده شده و نشانگر توجه نظام ملل متحد به ریشه ها و علل واقعی مخاصمات و منبعث از رویکردهای نوین به صلح و امنیت یعنی "فرهنگ صلح و امنیت انسانی است.
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 11-10-1348
- نویسندگان: علیرضا ابراهیم گل,علیرضا ابراهیم گل,علیرضا ابراهیم گل
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تحقیقات حقوقی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده: عفو مستلزم آن است که پیش تر یک قاعده حقوقی نقض شده باشد، اما از طریق شخص مرتکب در برابر اعمال مجازات مصونیت یافته و حمایت می شود از نظر تاریخی عفو ها در ارتباط با نقض های حقوق جنگ مورد استناد قرار گرفته و از سوی طرفین درگیر در یک مخاصمه مسلحانه بین المللی به صورت متقابل اعمال می شده اند. با وجود این ،تاثیر دو جنگ جهانی در نیمه نخست قرن بیستم بر استفاده از عفوها و همچنین بر مشروعیت آنها در حقوق بین الملل قابل توجه بوده است. گستردگی جنگ جهانی اول، ورود به مرحله جدیدی از عفو یک جانبه برای فاتحان و تعقیب و محاکمه جنایتکاران جنگی دولت های متجاوز مغلوب را تسریع کرد. این رویه پس از جنگ جهانی دوم نیز با تاسیس اولین دادگاه کیفری "بین المللی" یعنی دادگاه نورمبرگ تداوم یافت. در عین حال جرایم و اعمال فجیع ارتکابی در این جنگ، شکل گیری شاخه ای از حقوق بین الملل را موجب شد که هدف آن شناسایی و حمایت از حقوق بشر برای پیش گیری از تکرار چنین فجایعی بود.
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 11-10-1348
- نویسندگان: علیرضا ابراهیم گل,علیرضا ابراهیم گل,علیرضا ابراهیم گل
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهش حقوق خصوصی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: ایکسید,داوری تجاری بین المللی,شرط تعیین مرجع رسیدگی,معاهدات دو جانبه سرمایه گذاری,مرجع صالح رسیدگی
- چکیده: در بسیاری از معاهدات و قراردادهای سرمایهگذاری بهمنظور جلب نظر سرمایه گذار و همچنین ایجاد شرایط و زمینههای مساعد سرمایهگذاری، این اختیار به سرمایه گذار داده میشود تا در صورت بروز هر نوع اختلاف نسبت به اصل قرارداد، تفسیر یا اجرای مفاد آن، دعوای خود را در مراجع قضاوتی داخلی کشور میزبان، دیوانهای داوری بینالمللی و یا سایر مراجع پیشبینیشده در متن قرارداد یا معاهده ثبت کند. پیشبینی همزمان چند مرجع قضاوتی گرچه این امکان را برای خواهان دعوا مهیا میکند تا با بررسی بیشتر، مرجع مناسبتر رسیدگیکننده را برای ثبت خواسته خود انتخاب کند، اما صدور آرای متفاوت، ایجاد جریان رسیدگی موازی، ابهام در اجرای آرای متفاوت صادرشده، طولانی شدن روند حلوفصل اختلاف، تاخیر در اجرای مفاد قرارداد و ... ازجمله معایبی است که صالح بودن همزمان چند مرجع رسیدگیکننده به همراه دارد. شرط تعیین مرجع رسیدگی، شرطی است که دولتها با درج آن در معاهده یا قرارداد از سرمایهگذار میخواهند تا در صورت بروز هر نوع اختلاف، از میان مراجع مختلف صالح به رسیدگی دست به انتخاب زده و بهصورت قطعی تنها یک مرجع را جهت ثبت دعوای خود انتخاب کند.
- چکیده انگلیسی: In many bilateral investment treaties, the investor is allowed to submit its claim to domestic courts, arbitration or any other agreed tribunals. Offering different options to the investor for the method of dispute resolution could lead to some problems, such as conflicting decisions and ambiguous interpretations. Because of these problems, some states have placed some restrictions upon investors and prohibited them from submitting their claims in different courts or tribunals at the same time. Fork in the road is a specific clause requiring the investor to make a final decision and choose a specific court or tribunal, among all competent courts and tribunals, to submit its claim. Choosing any tribunal prevents other tribunals from having jurisdiction. This article aims to examine international arbitration practice regarding fork in the road clause by focusing on ICSID awards.
- انتشار مقاله: 01-09-1396
- نویسندگان: علیرضا ابراهیم گل,مهدی حقیقیان
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهش حقوق عمومی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: "مفهوم","قاعده آمره","نظم حقوقی","فهم جدید","فهم کلاسیک"
- چکیده: حقوق بینالملل به مثابه گرایش علمی دارای اجزای متشکلهای (سیستمها، رژیمها و (مجموعه) قواعد حقوقی) است که به واسطه وضعیت یا عواملی به وحدت میرسد و به شأن نظام نایل میآید. یکی از مفاهیمی که ادعا میشود به مثابه عامل وحدتساز در اجزای متشکله حقوق بینالملل، سلسله مراتب و نظم برقرار مینماید، مفهوم قاعده آمره است. با این همه در رابطه با ابعاد مختلف قاعده آمره از نظر مفهومی و علمی، اختلاف نظر وجود دارد. بعد از شکلگیری مفهوم قاعده آمره، دیدگاههای متمایزی راجع به مفهوم و تعریف آن در قلمرو حقوق بینالملل مطرح شده است. این دیدگاهها را میتوان در دو قالبِ فهم کلاسیک و فهم جدید از قاعده آمره طبقهبندی کرد. دیدگاه این پژوهش آن است که آموزههای متمایز در زمینه مفهوم قاعده آمره در قلمرو نظریات اندیشمندان حقوق بینالملل، گویای این واقعیت است که نگاه تکبعدی و تکساحتی به قاعده آمره نمیتواند گویای نقش سیال و پویای امروزی قاعده آمره در نظم حقوقی بینالمللی باشد. امروزه قاعده آمره به مثابه برجستهترین شاخصنظامساز محتوایی حقوق بینالملل، نظر به پیچیدگی روزافزون حقوق بینالملل، لاجرم در کالبدها و فنون متمایز حقوقی باید ظهور نماید تا قادر باشد، ویژگی نظمآفرینی خود را حفظ کند.
- چکیده انگلیسی: International law, as a scientific trend, has various components (systems, regimes and (sets) of legal rules) that are united by the status or factors so as to become a system. One of the concepts claimed to act as unifying factor in the constituents of international law, making hierarchy and order is the concept of the jus cogens. However, there are controversies in different conceptual and scientific dimensions of jus cogens.
After the formation of jus cogens, various views on the concept and definition of it in the field of international law have been emerged. These views can be categorized in two forms of classical and modern understanding of the principle. The view of this study is that the distinct teachings of the highly scholars of international law on the concept of jus cogens suggest that the one-dimensional perspective on jus cogens cannot be a reflection of the fluid and dynamic role of this principle in the modern international legal order. Therefore, nowadays, due to the complexity of international law, jus cogens must inevitably emerge in distinct legal forms and techniques, in order to be able to maintain its system-making feature.- انتشار مقاله: 07-06-1396
- نویسندگان: محمدصالح عطار,علیرضا ابراهیم گل
- مشاهده