در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مدیریت و توسعه ورزش
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: رسانه,ورزش زنان,مصرف گرایی,زیبایی بدن
- چکیده: هدف: هدف تحقیق حاضر تدوین الگوی معانی ذهنی زنان از زیبایی اندام در باشگاههای ورزشی بود.
روششناسی: روش تحقیق به صورت کیفی و مبتنی بر نظریهپردازی داده بنیاد بود. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبههای نیمه ساختاریافته استفاده شد. با استفاده از نظریهی دادهبنیاد (رویکرد کدگذاری استراوس و کوربین) مورد تحلیل قرار گرفت و در قالب مدل پارادایمی 1998 ارائه شد. نمونهگیری به روش نمونهگیری نظری بود و با بهرهمندی از تکنیکهای هدفمند (قضاوتی) و گلولهبرفی (زنجیرهای) انجام شد. که بر مبنای آن 50 مصاحبه با مشتریان زن باشگاههای ورزشی شهر تهران صورت گرفت.
یافتهها: در این پژوهش، افزایش فرصتهای ازدواج و ارتباط با جنس مخالف، جبر اجتماعی، جلب توجه در فضایمجازی، تغییرات فرهنگی درسرمایه جنسی، مدگرایی و اختلاف نسلی به عنوان شرایط علّی، فشار نقش، مقایسه اجتماعی، هراس برچسبهای اجتماعی و آگاهی از نگاه دیگران نسبت به خود بهعنوان شرایط مداخلهگرکشف شد .همچنین سرکوبی احساسات، رسانه و اثرات آن و شبیهسازی خود با دیگران بهعنوان شرایط زمینهای در نظر گرفته شد. مدیریت پوشش زنان، تلاش بر استخراج نظرات دیگران در مورد تاثیر ورزش بر زیبایی و اظهارات و نمودهای رفتاری در زمینه زیبایی بهعنوان استراتژیها و پیامدهای فرهنگی و اخلاقی، روانی، پیامدهای اقتصادی و پیامدهای اجتماعی نیز به عنوان پیامدها یافت شد. در نهایت موفقیت فردی در اجتماع، زیبایی ظاهری و جلب توجه در محیطهای اجتماعی به عنوان هسته مرکزی الگوی استخراج شد.
نتیجهگیری: فرهنگ حاکم بر تصویر بدنی جامعه زنان حاکی از بازنمایی مد و رسانه در اشکال بدنی است که در آن تجاریسازی و مصرفگرایی هسته مرکزی توجه به جسم است. با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد میشود به مولفههای شکلدهی الگوی معانیذهنی زنان از زیبایی اندام به منظور طراحی الگوی متناسب با فرهنگ سلامت توجه شود.
- چکیده انگلیسی: Objective: The purpose of current study was to develop a pattern of women’s conceptual thinking about corporal aesthetic in sport clubs.
Methodology: It was qualitative research based on Grounded Theory. To collect data, semi-structured interview was used. Data was analyzed through Grounded Theory (Strauss and Corbin 1998 Approach) and presented in term of paradigm. Sampling was based on theoretical one and purposive (judgment) and snowball (chain) techniques were considered. To this end, we interviewed with 50 customers of sport clubs in Tehran.
Results: Results showed that marriage opportunity, relationship with opposite sex, determinism, attracting attention in virtual space, social changes in erotic capital, fashionism and generation gap were recognized as causal conditions. Intervention conditions were role strain, social comparison, social tagging phobia and awareness of others’ judgment. Emotion suppression, media and simulation of others were found as context conditions. Women’s covering management, extracting people’s opinion and behavioral expression were strategies. Ethical and cultural consequences, mental aspect, and socioeconomic consequences were all the consequences. Finally, individual achievement, appearance beauty, attracting attention in social environments were the main phenomena.
Conclusion: Among women, the dominant culture of body image is based on fashion and media where the commercializing and consumerism are the core of body concept. According to results, it is proposed to reconsider the components to develop women’s conceptual thinking about corporal aesthetic through view of health orientation.
- انتشار مقاله: 10-05-1398
- نویسندگان: ناهیده جباری کوچمشکی,سید مهدی آقاپور,رحیم رمضانی نژاد
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مدیریت و توسعه ورزش
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: واژههای کلیدی: رضایت شغلی,رضایت ورزشکار,سبک مربیگری,قدرت مربی
- چکیده: هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی عوامل موثر بر رضایتمندی ورزشکاران ایران، در تحقیقات انجام شده پیشین بود.
روش شناسی: روش پژوهش حاضر فراتحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، تمام مقالات علمی-پژوهشی با موضوع رضایت ورزشکاران ایران بود که در نهایت 28 مقاله با این معیار انتخاب شدند. ضمناً این مقالات با نرم افزار CMA2 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتههای پژوهش: نتایج مرور نظاممند نشان داد، تحقیقات این حوزه، عمدتاً توصیفی- تحلیلی و تنوع روشها نیز پایین بوده است. از بین عوامل اثرگذار بر رضایت ورزشکاران، سبک رهبری و قدرت مربی اثرگذارترین عوامل بودند. همچنین نتایج نشان داد که سبکهای رهبری آموزش و تمرین (با اندازه اثر 50/0) و بازخورد مثبت (با اندازه اثر 33/0) و همچنین قدرت پاداش(با اندازه اثر 32/0) و تخصص (با اندازه اثر 30/0) به ترتیب بیشترین تأثیر را بر رضایت ورزشکاران داشتند.
بحث و نتیجهگیری: به طور کلی، سبک رهبری آموزش و تمرین و بازخورد مثبت و قدرت مربی بر رضایتمندی ورزشکاران ایران تأثیر بسیاری دارند. بنابراین، مربیان ایرانی میتوانند با ترکیب این سبک های رهبری و قدرت پاداش، بیشتر سبب رضایت ورزشکاران شوند.
- چکیده انگلیسی: Objective: The main purpose of this paper is to assess factors affecting on the satisfaction of athletes in earlier studies in Iran.
Methodology: This study is a meta-analysis. The population of research was all scientific-research papers in area of the athletes' satisfaction in Iran that 28 articles were selected with this criterion. Also, these articles were analyzed with the software CMA2.
Results: The results of a systematic review showed that all researches in this field has been mainly descriptive - analytical and diversity of methods is low. Among the factors influencing on satisfaction of athletes, the leadership style and the power of coach were the most influential factors. Also, the results showed that the leadership styles of teaching and practice (effect size =0.5) and positive feedback (effect size= 0.33) , reward power (effect size =0.32) and expert power of coach (effect size =0.30) Respectively had the greatest impact on athletes' satisfaction.
Discussion & Conclusion: In General or Generally, the leadership styles of teaching and practice and positive feedback, and power of coach have the most impact on athletes' satisfaction. Thus, Iranian coaches can satisfy athletes by combination of these leadership styles and reward power.
- انتشار مقاله: 01-04-1394
- نویسندگان: محمد علی صاحبکاران,رحیم رمضانی نژاد,احمد میر محمدتبار,معصومه خسروی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: علوم مدیریت ایران
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: صنعت ورزش,اقتصاد دانشمحور,اکوسیستم کارآفرینی,توسعه دانشبنیان,مارپیچ چندگانه
- چکیده: ورزش به دلیل نقش بی بدیلی که در پرورش انسان، سلامت عمومی، نشاط اجتماعی، رشد تجاری و پویایی رسانهای ایفا میکند به کانون توجه، تمرکز و رقابت بین کشورها مبدل شده است. هدف این پژوهش ارائه الگوی مارپیچ چهارگانه دولت، دانشگاه، صنعت و جامعه برای توسعه اقتصاد دانشبنیان ورزش کشور است. در این تحقیق کیفی از رویکرد تحلیل ساختاری-کارکردی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش،شامل 23 تن از صاحبنظران اقتصاد دانشبنیان در حوزه ورزش مرکب از اساتید، مدیران و کارآفرینان، و 9 تن از خبرگان است که به روش هدفمند (قضاوتی) انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری داده ها، علاوه بر مطالعات نظری، مصاحبه و دلفی بود. روایی پژوهش بر اساس اعتبار علمی و حقوقی نمونه، روایی محتوایی ابزار و توافق بین مصححان ارزیابی و تأیید گردید. از روش تحلیل مفهومی سیستماتیک و آمار توصیفی برای تحلیل یافتهها استفاده شد. براساس نتایج، برای بخشهای چهارگانه دولت، دانشگاه، صنعت و جامعه در مارپیچ اقتصاد دانشبنیان ورزش ابتدا نهادها، نقشها و ساختارهای دانشمحور تعریف گردید. سپس فرایندهای چندسطی شامل گردش ارزشها، فرایند دانشی و چرخه تجاری بین سیستمهای چهارگانه تعیین شدند. توصیف و مقایسه کمی و کیفی برای منظرهای هر چهار بخش مارپیچ نشان داد که وضعیت موجود نسبت به حالت قابلیت بالقوه شکاف قابلتوجهی دارد. براساس یافتههای پژوهش میتوان گفت که اقتصاد دانشبنیان در ورزش بدون تحقق الگوی مارپیچ چهارگانه بین دولت، دانشگاه، صنعت و جامعه میسر نیست. در الگوی مارپیچ اگر سیستمهای چهارگانه دارای نهادها، نقشها و ساختارهای دانشمحور فعال باشند و در فرایندهای دانشبنیان مشارکت نمایند یک اکوسیستم مناسب برای اقتصاد دانشبنیان در ورزش شکل میگیرد که پیامدهای قابلتوجهی نیز برای اقتصاد و ورزش کشور خواهد داشت.
- چکیده انگلیسی: Sport has become the focus of competition between countries because of its unique role in fostering generation, public health, social vitality, business growth and media dynamism. Therefore, it is vital to study this system from the perspective of its interaction with the government, academia, industry and society in general and the development of sports knowledge-based economy in particular. This research is aimed at designing a Quadruple Helix model of Government, University, Industry and Society for development of a knowledge-based economy in Iran's sport industry. In this qualitative research a structural-functional analysis approach has been used. The statistical population of the study comprises of 23 knowledge-based economy experts in Iran’s sports industry including university professors, managers and entrepreneurs and nine experts who participated in a Delphi Panel. They were selected on a judgmental based.method. Narrative of research evaluated and approved in three sections; sample scientific and legal validity, content validity tool and agreement between the proofreaders. We used a systematic conceptual analysis and descriptive statistics to analyze the data. Based on the research findings, it can be said that the economics of sports could not be achieved without taking into account of the quadruple spiral pattern among government, university, industry and society. In the Helix pattern,in order to have a knowledge-based economy in sports, the four systems must have active institutions, maps, and knowledge-based structures and participate in the processes as defined in this paper. In other words, an ecosystem suitable for a knowledge-based ' economy in sports will not realized unless a quadruple helix model designed and considered.
- انتشار مقاله: 02-06-1399
- نویسندگان: صلاح دستوم,رحیم رمضانی نژاد,سعید صادقی برجرودی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علوم ورزش
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده:
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 20-12-1388
- نویسندگان: رحیم رمضانی نژاد,سید محمد نیازی,مهر علی همتی نژاد
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علمی - پژوهشی پژوهشهای کاربردی در مدیریت ورزشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: مسیر شغلی,ورزشکاران حرفه ای,ورزش کشتی,فرایند ورزشی
- چکیده: هدف از این پژوهش بررسی عوامل موثر بر گذار از مسیر شغلی - ورزشی در بین کشتیگیران مطرح بود. روش شناسی: روش تحقیق از نوع توصیفی - همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل صاحب نظران در حوزه موضوعی پژوهش بود. نمونه آماری از بین پیشکسوتان، مدیران، کارشناسان، مربیان و ورزشکاران مطرح در ورزش کشتی به صورت نمونه-گیری هدفمند و دردسترس انتخاب و نظرخواهی شدند (234 نفر). ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته ای براساس مطالعه کتابخانه ی و مصاحبه های نیمه هدایت شده بود (5 عامل، 22 بُعد، 87 گویه). روایی ابزار با استفاده از نظر متخصصان و مدلسازی معادلات ساختاری ارزیابی و تایید گردید. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار جهت تحلیل داده ها از نرم افزار pls استفاده شد. نتایج نشان داد که عوامل شناسایی شده شامل؛ زمینه فردی و بستر شغلی (متغیرهای مستقل)، مدیریت استعداد و ساختار گذر شغلی (متغیرهای متغیر میانجی) و مطلوبیت گذر شغلی (متغیر وابسته) بودند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که این سه عامل به طور مستقیم اثر معنی داری بر مطلوبیت گذر شغلی ندارند اما به صورت صورت غیرمستقیم و از طریق ساختار گذر شغلی اثر معنی داری دارند. براساس یافته ها میتوان گفت که مدیریت مسیر شغلی در ورزش کشتی مبتنی بر نوعی مدیریت سیستمی است. می توان عوامل زمینه فردی و بستر شغلی را به عنوان عوامل پیشایندی، مدیریت استعداد و ساختار گذر شغلی را به عنوان عوامل فرایندی و مطلوبیت گذر شغلی را به عنوان عوامل درنظر گرفت که عوامل فرایندی نقش محوری دارند و تعیین کننده هستند.
- چکیده انگلیسی: The purpose of this research was consideration of effective factors on passing of occupational-athletic path among famous wrestling. The research method is descriptive-correlative. Statistical population includes specialists in research field. Statistical sample were deans, managers, experts, coaches and famous athletes in wrestling who were selected in form of meaningful and accessible sampling (n=234). The instrument of research-made questionnaire was in basis of library study and semi-conducted interview (5 factors,22 dimension, 87 subscales). The validity of instrument was confirmed and evaluated by using specialists’ idea and modeling structural equation. For analyzing data was used PLS software. The results was indicated that recognized factors were personal field and occupational spread (independent variables), talent management and structure of occupational path (mediator variables) and desirability of occupational path (dependent variable). The results of line analysis indicated that these three factors don’t have significant effect on desirability of occupational path directly, but it has significant effect by structure of occupational path indirectly. can state that occupational path management is basis on kind of systematical management in wrestling as we can propose personal field and occupational spread as circumstances factors, talent management and structure of occupational passing as process factors and desirability of occupational passing as factors which have main role and are determinative.
- انتشار مقاله: 29-10-1396
- نویسندگان: رحیم رمضانی نژاد,علی اشکانی,حمیدرضا گوهر رستمی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علمی - پژوهشی پژوهشهای کاربردی در مدیریت ورزشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: مدیریت دانش,فرهنگ سازمانی,اثربخشی سازمانی,سازمان های ورزشی
- چکیده: هدف اصلی این تحقیق، بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر اثر بخشی سازمان با میانجیگری مدیریت دانش در ادارهکل ورزش و جوانان آذربایجان شرقی میباشد. نمونه آماری برابر با کل جامعه آماری و شامل تمامی مدیران، معاونین و کارکنان ادارهکل ورزش و جوانان استان آذربایجان شرقی بودند (224N=) که در نهایت 213 نفر (95%) در تحقیق شرکت کردند. ابزار تحقیق، سه پرسشنامه فرهنگ سازمانی کامرون و کویین (1999)، اثربخشی سازمانی هسو (2002) و مدیریت دانش لاوسن (2003) بودند که روایی صوری آنها با استفاده از نظرات پانزده عضو هیأت علمی مدیریت ورزشی تأیید شد و میانگین پایایی پرسشنامهها نیز (0.7 >α) بهدست آمد. دادههای تحقیق با استفاده از مدل معادلات ساختاری، نرم افزارهای آماری SPSS 18 و مدلیابی معادلات ساختاری SMART PLS تحلیل شدند. نتایج نشان داد تأثیر فرهنگ سازمانی بر اثربخشی 2.45 و بر مدیریت دانش 15.194، مثبت و معنیدار است. همچنین مدیریت دانش تأثیر معنیداری 723.6 بر اثربخشی داشت. در نهایت، تأثیر فرهنگ سازمانی بر اثربخشی سازمانی با میانجیگری مدیرت دانش 15.194 * 6.723 مثبت و معنیدار بود. بنابراین فرهنگ سازمانی بهطور مستقیم و از طریق میانجی مدیریت دانش بر اثربخشی سازمانی در ورزش اثر میگذارد.
- چکیده انگلیسی: Abstrac
This study aimed to investigate the effect of organizational culture on the organizational effectiveness with meditating of knowledge management in the directorate office of sport and youth in East Azerbaijan province. The population (N=224) included all managers, deputies and employees in the directorate of youth and sport office in East Azerbaijan province Finally, 213 people (95%) participated in the study as sample. Research tools were the culture of Cameron & Quinn’s (1999), organizational effectiveness of Hsu (2002) and knowledge management of Lawson’s (2003) questionnaires. The validity was confirmed and reliability was obtained as α > 0.7. The data were analyzed using, SPSS 18 and SMART PLS. The results showed the effect of culture on organizational effectiveness (2.45) and on knowledge management (15.194) is significant. Also, the effect of culture on effectiveness with the meditating role of knowledge management (6.723*15.194) was significant. Therefore, culture affected the effectiveness directly and with meditating of knowledge management- انتشار مقاله: 01-11-1396
- نویسندگان: رحیم رمضانی نژاد,شهرام شفیعی,لیلا آسایش
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علمی - پژوهشی پژوهشهای کاربردی در مدیریت ورزشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: سکوت سازمانی,طراحی شغل,تحلیل رفتگی,نگرش مدیران و کارمندان,استقلال در کار
- چکیده: از آنجا که بخشی از استقرار سکوت سازمانی مبتنی بر نگرش کارمندان است، در این پژوهش ویژگیهای شغلی بررسی شدند که از طریق تحلیل رفتگی شغلی میتوانند نگرشهای کارمندان را نسبت به سکوت سازمانی دچار نوسان کنند. تعداد 108 کارمند از ادارات ورزش و جوانان استان همدان از طریق جدول کرجسی و مورگان به صورت تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامههای استاندارد تحلیل رفتگی شغلی، ویژگیهای شغل و سکوت سازمانی پاسخ دادند. پایایی، روایی سازه و محتوایی هر یک از پرسشنامهها از طریق تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی مورد قبول واقع شدند. نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد که طراحی مشاغل به صورت استقلال در کار (r= - 4.04, t= 2.68)، بازخورد (r= - 0.51, t= 2.47) و اهمیت وظیفه (r= - 0.22, t= 1.98) میتواند تا حدود زیادی تحلیل رفتگی را کنترل کند. اما تنوع مهارت اثر مثبتی بر تحلیلرفتگی شغلی کارمندان داشت (r= + 4.78, t= 2.56). همچنین تحلیلرفتگی شغلی به طور معنیداری بیشترین اثر را بر نگرش کارمندان نسبت به سکوت سازمانی مرتبط با مدیران عالی (r= 0.98, t= 5.03) و سرپرستان (r= 0.67, t= 5.17) دارد. میتوان نتیجه گرفت که بخش زیادی از مشاهده سکوت سازمانی در ورزش برگرفته از نوسانات طرحهای شغلی است که مدیران برای کارمندان تدوین کردهاند. پیشنهاد میگردد که پس از شناسایی نیازهای هر یک از کارمندان، چارچوبهای شغلی متناسب با استقلال کاری و اهمیّت وظیفه بالا برای کارمندان ورزشی طراحی شوند. این فرایند موجب میشود که مهمترین نگرشهای منفی به مدیران عالی و سرپرستان در مشارکتهای سازمانی به حداقل برسد.
- چکیده انگلیسی: Since some part of organizational silence is taken from the employee's attitude, in this study job characteristics were analyzed which through job burnout can fluctuate employees attitude toward the organization silence. 108 employees from sport and youth offices of Hamadan Province randomly selected through Krejcie and Morgan table and responded to job burnout, job characteristics, and organizational silence questionnaires. Reliability, structural and content validity of each questionnaire were accepted through exploratory and confirmatory factor analysis. Structural equation model results indicated that job design as autonomy (r= - 4.04, t= 2.68), feedback (r= - 0.51, t= 2.47), and task significance (r= - 0.22, t= 1.98) can largely control job burnout. But skill variety had a positive effect on job burnout (r= + 4.78, t= 2.56). Also job burnout had significantly the greatest influence on top manager’s attitude (r= 0.98, t= 5.03) and supervisors (r= 0.67, t= 5.17) to provide organizational silence. Thus it can be concluded that much of the observed organizational silence in the sport organizations are taken from job designs that was codified by top managers. It is recommended that job frameworks should be designed according to autonomy and task significance after identifying the needs of each employees. This process minimizes the most negative attitudes to top managers and supervisors in organizational partnerships.
- انتشار مقاله: 26-03-1394
- نویسندگان: محسن لقمانی,رحیم رمضانی نژاد,اعظم شریفی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علمی - پژوهشی پژوهشهای کاربردی در مدیریت ورزشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: دلبستگی,تعهد حرفهای,داوران فوتبال,اهمیت وظیفه,رضایت درونی
- چکیده: هدف از پژوهش حاضر، تعیین نقش میانجی تعهد حرفهای در رابطه بین ویژگیهای شغلی و رضایتمندی داوران فوتبال ایران است. از این رو، تعداد 174 داور فعال لیگ برتر و دسته اول فوتبال کشور (نمونه برابر جامعه) به پرسشنامههای ویژگیهای شغلی جاکو (2004)، تعهد حرفهای آرانیا (1984) و رضایت شغلی مینهسوتا (1967) پاسخ دادند. روایی پرسشنامهها از طریق تحلیل عاملی تأییدی و متخصصین و پایایی آن از طریق روش آلفای کرونباخ تأیید شد (85/0 =r ). نتایج آزمون فریدمن و t ویلکاکسون نشان داد که از دیدگاه داوران ویژگیهای اهمیت وظیفه، تنوع مهارت و تخصص به مراتب اولویت بیشتری از ویژگیهای پردازش اطلاعات و بازخورد در شغل داوری دارد. همچنین از دیدگاه آزمودنیها، بعد دلبستگی مهمترین بعد تعهد حرفهای بود (p≤ .05). نتایج مدل معادلات ساختاری نیز نشان داد که تعهد حرفهای به طور معنیداری (R2= .94) میتواند رابطه میان ویژگیهای شغلی و رضایتمندی داوران فوتبال را تسهیل کند (RMSEA= 0.076; λ2/df= 1.98; IFI= .92; CFI= .92; GFI= .94). با توجه به نتایج پژوهش حاضر میتوان بیان کرد که سازههای نگرشی و روانشناختی دیگری مانند تعهد حرفهای میتوانند شرایط بسیار مطلوبتری در چرخه مدل ویژگیهای شغل در ورزش داشته باشند. همچنین در تحلیل رضایت شغلی داوران مشخص شد که عدم دوام شغل، سیستم حقوق و مدیریت از عوامل نارضایتی و جایگاه در اجتماع و ارزشهای موجود در شغل از عوامل رضایت از شغلی داوران است. بر این اساس میتوان انتظار داشت که با غنیتر شدن ویژگیهای اصلی شغل داوران فوتبال، عامل های تعهد و رضایت شغلی نیز افزایش پیدا کند.
- چکیده انگلیسی: The aim of this study was to determine the mediate role of professional commitment in relationship between job characteristics and job satisfaction among Iranian soccer referees. 174 soccer referees in premier league and 1 league responded to Jacko’s questionnaire (2004), Aranya's questionnaire (1999) and MSQ (1967). Validity of questionnaires was confirmed by university experts and confirmatory factor analysis and their reliability verified by Alpha Chronbach (r=0.85). Friedman and t Wilcoxon tests showed that characteristics of task significance, skill variety and specialization had more effectiveness than characteristics of process information and feedback. Also, involvement was the most important dimension of professional commitment from participant's view point (p≤ .05). Structure equations model analysis illustrated that professional commitment can significantly (R2= .94) be facilitate relation of job characteristics and satisfaction among soccer referees (RMSEA= 0.076; λ2/df= 1.98; IFI= .92; CFI= .92; GFI= .94). According to the present research results can be stated that other attitudinal and psychological constructs such as professional commitment could be have better conditions in cycle of job characteristics model in sport settings. Additionally, description of job satisfaction among participants showed that unemployment, payment and management are from unsatisfactory factors and social status and work values are from satisfactory factors. According to the result of this study can certainty be expected that will be improve their commitment and satisfaction by enriching the job characteristics among soccer referees.
- انتشار مقاله: 27-02-1393
- نویسندگان: رحیم رمضانی نژاد,شهرام شفیعی,رحیم رسولی,محسن لقمانی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علمی - پژوهشی پژوهشهای کاربردی در مدیریت ورزشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: توانایی ادراک شده,درس تربیت بدنی,نگرش به درس تربیتبدنی,دختران دانش آموز
- چکیده: آگاهی از درک و نگرش دانشآموزان دختر نسبت به درس تربیت بدنی و ورزش مدرسه بهترین راه تشخیص رفتار مشارکتی آنها در فعالیتهای حرکتی است و سهم عمدهای در توسعة سبک زندگی فعال زنان آینده جامعه دارد. از اینرو هدف پژوهش حاضر، بررسی ادراک دانشآموزان دختر از درس تربیتبدنی و ورزش بود. جامعة آماری پژوهش را کلیة دانشآموزان دختر مقطع راهنمایی تحصیلی شهر رشت (12472نفر) تشکیل میدادند که با احتمال افت آزمودنیها، 435 نفر به طور تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته آزمون (1388) بود که با تغییر و اصلاح اندکی مورد استفاده قرار گرفت و روایی صوری و محتوایی آن به وسیلة ده نفر از اساتید دانشگاهی و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ تأیید شد(75/.r=). تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای کروسکالوالیس، خیدو و ضریب همبستگی اسپیرمن در سطح معنیداری 05/0 P≤ نشان داد اغلب دانشآموزان (7/88درصد) درک مثبتی نسبت به درس تربیتبدنی و ورزش دارند و همچنین بیشتر دانشآموزان (49/88 درصد) درک مثبتی از تواناییهای خود در این درس داشتند. ضمنا بین ادراک دانشآموزان پایههای مختلف از درس تربیتبدنی و همچنین درک آنها از میزان تواناییهایشان در این درس، تفاوت معنی داری وجود داشت و دانشآموزان پایه اول در این دو متغیر در رتبه بالاتری قرار داشتند. همچنین دانشآموزان، دروس ریاضی، علوم، زبان انگلیسی و زبان عربی را مهمتر و درس پرورشی را کم اهمیتتر از درس تربیتبدنی میدانستند.
- چکیده انگلیسی: Awareness of the girls' beliefs, attitudes and perceptions toward physical education course and school sport is the best way to diagnose the participation behavior in physical activity and it has a major contribution to the development and progression of physical education and future community women's active lifestyle. Therefore, the purpose of this study was to survey the female students’ perception on physical education classes in junior high school of Rasht. Statistical population were all female students in junior high school of Rasht (n=12472) that 435 people were selected as samples with possible of falling in tests. The instrument was Azmoon (1388) researcher-made questionnaire with a slight modification. Its validity was confirmed by 10 university masters and the reliability was confirmed by using cronbach (r=0.75).The data analyzed by the Kruskalwallis, K2 and spearman correlation coefficient in significant level p≤ 0.05. Results showed that most students (88.7 percent) have positive perception toward physical education lesson. Also, most students (88.49) had a positive perception of their abilities in this class. There was significant difference between student's perception in various grades toward physical education course as well as the ability in this class. Moreover, first grade students in these two variables were ranked higher. Also, findings indicated that Math, Sciences, English and Arabic language were more important than physical education lesson from view point of students, and educational lesson was less important than physical education course.
- انتشار مقاله: 06-02-1393
- نویسندگان: رحیم رمضانی نژاد,فاطمه جعفری چمدانی,حسین سپاسی,کاظم هژبری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علمی - پژوهشی پژوهشهای کاربردی در مدیریت ورزشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: مسئولیت پذیری,مدل TPSR,رشد اجتماعی– عاطفی,تربیت بدنی مدارس
- چکیده: هدف از پژوهش حاضر، مقایسه سطوح مسئولیت پذیری دانش آموزان ورزشکار و غیرورزشکار براساس مدلTPSRبود. از میان کلیه دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم راهنمایی مدارس دولتی شهر رشت(6882 نفر)، بر اساس جدول مورگان، 357 نفر به عنوان نمونه به طور تصادفی خوشه ای در پژوهش شرکت کردند که مسئولیت پذیری آنان به وسیله 357 نفر از والدین، 44 معلم تربیت بدنی و 69 معلم سایر دروس در سه محیط خانه، کلاس تربیت بدنی و سایر کلاس های درسی بررسی شد. ابزار پژوهش، پرسشنامه استاندارد مسئولیت پذیری PSRQ رایت و همکاران(2008) بود. روایی صوری پرسشنامه با اعمال نظرات 20 نفر صاحب نظر مدیریت ورزشی، روانشناسی و آموزش و پرورش مورد تایید قرار گرفت و پایایی پرسشنامه های مسئولیت پذیری دانش آموزان در خانه( 72/ 0=α)،کلاس تربیت بدنی (86/ 0=α) و سایر کلاس ها(90/ 0=α ) بر اساس روش آلفای کرونباخ محاسبه شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون یومن ویتنی و از طریق نرم افزار SPSS در سطح معنی داری50/ 0≥ P نشان داد از دیدگاه والدین، معلمان تربیت بدنی و معلمان سایر دروس، دانش آموزان ورزشکار در تمام سطوح مسئولیت پذیری یعنی خویشتن داری، مشارکت، خودگردانی، کمک به دیگران و همچنین مسئولیت پذیری فردی و اجتماعی در خانه، کلاس تربیت بدنی و سایر کلاس ها نسبت به دانش آموزان غیرورزشکار نمرات بالاتری کسب کردند. در صورتی که از دیدگاه هر سه گروه میزان بی مسئولیتی دانش آموزان ورزشکار در خانه، کلاس تربیت بدنی و سایر کلاس ها کمتر از دانش آموزان غیر ورزشکار بود(50/ 0≥ P ).
- چکیده انگلیسی: The purpose of this research was to compare responsibility levels of athlete and non-athlete students based on TPSR model. On the basis of Morgan table, As the sample of this study 357 students from all male and female students in 3rd grade of public middle schools in Rasht (n=6882), randomly participated in this research whose responsibility were studied based on opinions of 357 parents, 44 physical education teachers and 69 other lessons teachers’ viewpoints in home, physical education class and other classes. Research instrument was PSRQ (Standard Responsibility Questionnaire) by Right et al (2008). Content validity was confirmed by the 20 experts of sport management, psychology and education. The reliability of students’responsibility questionnaires were confirmed in home (α=0.72), physical education class (α=0.86) and other classes (α=0.90) by Cranach’s Alpha coefficient. Data analyzing by using U-Mann Whitney test and SPSS software in the significant level of P≤0.05 indicated that from parents, physical education teachers and other lessons teachers’ viewpoints, athlete students showed higher responsibility in all levels such as self- control, participation, self-direction, caring to others as well as personal and social responsibility in home, physical education class and other classes. Based on the opinions of all three groups, their responsibility level of athlete students was lower than non-athlete students in home, physical education class and other classes (P≤0.05).
- انتشار مقاله: 09-11-1392
- نویسندگان: رحیم رمضانی نژاد,سمانه نظری,مینا ملائی
- مشاهده