در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه تعالی مشاوره و روان درمانی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: پدیدارشناسی,باورهای غیرمنطقی,تحلیلروایتی
- چکیده: هدف: پژوهش حاضر به منظور تعیین عوامل مشترک و زمینهساز ایجاد باورهای غیرمنطقی در تحریفاتشناختی نوجوانان دختر به بررسی تجربه زیسته نوجوانان دختر دارای باورهای غیرمنطقی، میپردازد. روش: تحقیق کیفی حاضر پدیدارشناسی در پارادایم تفسیری با روش تحلیل روایتی با الگوی تحلیل کثرتگرا بود. جامعه آماری دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه منطقه 2و 5 آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی1399-1398 بودند. 274 دانش آموز پرسشنامه سنجش باورهای غیرمنطقی نوجوانان برنارد (1988) را تکمیل کردند که از آن میان 16 نفر بر اساس ملاکهای ورود و به صورت هدفمند به دلیل داشتن نمره 5/1 واحد انحراف معیار بیش از میانگین انتخاب شدند. سپس12 نفر تا رسیدن به اشباع نظری مطالعه شدند. گردآوری دادهها با مصاحبه نیمهساختار یافته مک آدامز بود. یافتهها: یافتههای تحقیق پس از طی فرایند کدگذاری، اشتراکات مفهومی را در بین نوجوانان دارای باورهای غیرمنطقی در 5 مضمون اصلی و 9 زیر مضمون نشان داد. این نوجوانان دارای پنج ویژگی مشترک خودکارآمدی پایین، مهارتهای ارتباطی ضعیف و نامناسب با دیگران، ارتباط ضعیف و نامناسب با خداوند، الگوی ناکارآمد رابطه والد فرزندی و مشکلات آسیبزایی در دوران کودکی بودند. نتیجهگیری: در مداخلات درمان این نوجوانان جهت کاهش باورهای غیرمنطقی میتوان بر نقش ضعف در مهارتهای ارتباطی، خودکارآمدی و ارتباطات با خداوند توجه بیشتری داشت و در مداخلات پیشگیری، مشکلات آسیبزای دوران کودکی مانند طرد و محرومیتهای هیجانی و نقش سبک فرزندپروری ناکارامد را در ایجاد باورهای غیرمنطقی مورد توجه قرار داد تا با اطمینان بیشتری جهت آموزش و بهبود سلامت روان نوجوانان حرکت کرد.
- چکیده انگلیسی: Purpose: The present study examines the lived experience of female adolescents with irrational beliefs in order to determine the common and underlying factors for the development of irrational beliefs in the cognitive distortions of female adolescents. Methodology: The present qualitative research was phenomenology in the interpretive paradigm with the method of narrative analysis with the model of pluralistic analysis. The statistical population was the female students of the second year of high school in the 2nd and 5th districts of Tehran in the academic year 2019-2020. 274 students completed the Bernard (1988) Adolescent Irrational Beliefs Questionnaire, of which 16 were selected based on the inclusion criteria and purposefully due to having a score of 1.5 units of standard deviation above average. Then 12 people were studied until they reached theoretical saturation. Data collection was by semi-structured interview with McAdams. Formal-content and critical interpretive perspectives were used to analyze the data. Findings: The research findings after the coding process showed conceptual commonalities among adolescents with irrational beliefs in 5 main themes and 9 sub-themes. These adolescents had five common characteristics: low self-efficacy, poor communication skills with others and inappropriate communication with God, dysfunctional parent-child relationship pattern, and traumatic childhood problems. Conclusion: In the treatment interventions of these adolescents to reduce irrational beliefs, the role of weakness in communication skills and self-efficacy, communication with God can be paid more attention, and in preventive interventions, harmful childhood problems such as rejection and emotional deprivation and the role of dysfunctional parenting style. He considered irrational beliefs in order to move more confidently to educate and improve adolescents' mental health.
- انتشار مقاله: 10-01-1400
- نویسندگان: زهرا مصباح,خدیجه ابوالمعالی الحسینی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه تعالی مشاوره و روان درمانی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: سبک های مقابله با استرس,ادراک محیط کلاس,وضعیت اقتصادی اجتماعی,اضطراب تحصیلی,ادراک والد-فرزند
- چکیده: هدف: هدف مطالعه حاضر ارائه مدل اضطراب تحصیلی بر اساس ادراک والد-فرزند، ادراک محیط کلاس و وضعیت اقتصادی اجتماعی با میانجی گری سبک های مقابله با استرس در دانش آموزان بود.
روش شناسی: روش پژوهش از نوع توصیفی، و با روش همبستگی بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه مدارس دولتی شهر تهران که در سال تحصیلی 96-1395 مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه شامل 480 دانش آموز دختر مقطع متوسطه دوم که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. دانش آموزان به پرسشنامه های ادراک محیط کلاس ساختهی فراسر، فیشر و مکروبی (1996)، سبکهای مقابله ﺍﻧﺪﻟﺮ ﻭ ﭘﺎﺭﻛﺮ (1990) ، اضطراب تحصیلیابوالمعالی و همکاران (1994)، ادراک رابطه والد فرزندفاین، جی مورلند و اندرو شوبل(1983) و پرسشنامه وضعیت اقتصادی اجتماعی تیمز(2007) پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده ها از روش الگو یابی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد مدل ساختاری پژوهش که در آن فرض شده متغیرهای وضعیت اجتماعی اقتصادی، ادراک رابطه والد فرزند و ادراک محیط کلاس هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم با میانجیگری سبک های مقابله با استرس، متغیر مکنون اضطراب تحصیلی را پیش بینی کردند و با داده های گردآوری شده برازش داشتند.
نتیجه گیری:متغیرهای وضعیت اجتماعی اقتصادی، رابطه والد فرزند و ادراک محیط کلاس، هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم با میانجیگری سبک های مقابله با استرس متغیر مکنون اضطراب تحصیلی را پیش بینی می کند.- چکیده انگلیسی: Purpose: The purpose of the present study was to present a model of academic anxiety based on parent-child perception, perception of classroom environment and socioeconomic status by mediating stress coping styles in students.
Methodology: The research method was descriptive and correlational. The population of the study consisted of all female secondary school students in Tehran public schools who were studying in the academic year of 2015-2016. The sample size consisted of 480 secondary school girl students who were selected by multistage cluster sampling. Students' Questionnaires on Classroom Perception Questionnaires Made by Fraser, Fisher, and MacRobbie (1996); And responded to the Thames (2007) socioeconomic status questionnaire. Structural equation modeling was used to analyze the data.
Findings: The results showed that the structural model of the research assumes that the variables of socioeconomic status, parent-child relationship perception, and perception of classroom environment, both directly and indirectly, mediate stress coping styles, the present variable of academic anxiety Predicted and fitted to the data collected.
Conclusion: The variables of socioeconomic status, parent-child relationship, and perception of classroom environment, both directly and indirectly, mediate the current stressor coping styles predicting academic anxiety.- انتشار مقاله: 14-06-1398
- نویسندگان: شیما وفا,مینا مجتبایی,نسرین باقری,خدیجه ابوالمعالی الحسینی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: آموزش علوم دریایی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: نظریه دادهبنیاد,برنامهدرسی,برنامهدرسی معنوی
- چکیده: پژوهش حاضر با هدف تعیین مقولههای اصلی و فرعی برنامه درسی معنوی به منظور ارائه مدل برنامه درسی معنوی با استفاده از نظریه داده بنیاد انجام شده است. دادههای تحقیق از طریق مصاحبه با 14 نفر از خبرگان و صاحبنظران برنامهریزی درسی شامل اعضای هیأت علمی دانشگاهها و دستاندرکاران برنامهریزی درسی وزارت آموزش و پرورش که با روش نمونهگیری هدفمند و زنجیرهای (گلوله برفی) انتخاب شدند، جمعآوری و طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه و تحلیل و بر اساس آن مدل کیفی پژوهش طراحی گردید. به منظور سنجش روایی ابزار مصاحبه از روش روایی پاسخگو و برای سنجش پایایی ابزار مصاحبه از روش دوکدگذار استفاده شد. نتایج پژوهش نشان میدهد که مدل برنامه درسی معنوی دارای 5 مقوله اصلی، 29 مقوله فرعی و 97 خرده مقوله است که در قالب مدل پارادایمی شامل شرایط علّی (نظام اسلامی، انسان اشرف مخلوقات و زندگی هدفمند و معنادار)، عوامل زمینهای (عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، آموزشی و فردی)، شرایط مداخلهگر (موانع فرهنگی، آموزشی، نگرشی، اجتماعی، خانوادگی، ساختاری و فردی)، راهبردهای تعاملی (ایجاد شناخت، آموزش، راهبردهای ساختاری، تعقل و خردورزی، هنر و زیباییشناسی و عوامل دینی و مذهبی) و پیامدهای (فرهنگی، فردی، اجتماعی، ساختاری، اخلاق، ایمان، زندگی هدفمند و معنادار، شناخت) ارائه شده است.
واژگان کلیدی: برنامهدرسی، برنامهدرسی معنوی، نظریه دادهبنیاد- چکیده انگلیسی: The aim of this study is to determining the main and sub-categories of the spiritual curriculum in order to present a spiritual curriculum model using grounded theory. The research data were collected through interviews with 14 curriculum planning experts, including university faculty members and curriculum planning staff of the Ministry of Education, who were selected by purposive and snowball sampling and analyzed in three stages of open, axial and selective coding and based on that, a qualitative research model was designed. The results show that the spiritual curriculum model has five main categories, 29 sub-categories and 97 subsidiary in the form of a paradigm model including causal conditions (Islamic system, human honorable of creatures and purposeful and meaningful life), contextual factors (social factors, cultural factors, economic factors, educational factors and individual factors), intervening conditions (cultural barriers , educational barriers, attitudinal barriers, social barriers, family barriers, structural barriers and individual barriers), interactive strategies (cognition, education, structural strategies, reasoning, art and aesthetics and religious factors) and consequences (cultural consequences, individual consequences , social consequences, structural consequences, moral, faith, purposeful and meaningful life, cognition) are presented.
- انتشار مقاله: 04-02-1399
- نویسندگان: سیده مریم رئیس الاسلام زاده,صمد ایزدی,اصغر شریفی,خدیجه ابوالمعالی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: آموزش علوم دریایی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: سکوت سازمانی,پژوهش کیفی,دیدگاه متخصصان
- چکیده: پژوهش حاضر بابا هدف هدف شناسایی شناسایی عوامل موثر بر سکوت سازمانی سازمانی از دیدگاه متخصصان حوزه مدیریت آموزشی انجام گرفته است، مطالعه حاضر یک مطالعه کیفی به روش تحلیل متن است. فرایند گردآوری داده هاداده ها، مشتمل بر 25 مصاحبه نیمه ساختار یافته از متخصصین حوزه مدیریت آموزشی که مطلع ومسلط به موضوع پژوهش بودند انجام شده است. نمونه گیری به صورت هدفمند در سال 1395آغاز و تا اشباع داده ها ادامه یافت. تحلیل داده ها همزمان با جمع آوری داده هاداده ها و به روش روش آنالیز محتوای کیفی انجام شد شذ. تحلیل داده ها منجر منجر به استخراج 9 کدنظری شد که بیانگر نظرات متخصصین حوزه حوزه مدیریت آموزشی آموزشی بود و شامل یادگیری سازمانی، تعهد سازمانی، فرهنگ سازمانی، سبک رهبری، تصمیم گیری، مدیریت دانش، هویت سازمانی، عدالت سازمانی، عملکرد سازمانی است و براساس نظرات متخصصان عوامل ذکرشده از الویت بیشتری در تبیین سکوت سازمانی برخوردار بودند.
- چکیده انگلیسی: The purpose of this study was to identify the factors affecting organizational silence from the point of view of the specialists in the field of educational management. This study is a qualitative study using text analysis. The data gathering process, consisting of 25 semi-structured interviews of the management education specialists who were informed and mastered the subject matter of the research. Targeted sampling began in 1395 and continued until saturation. Data analysis was performed simultaneously with data collection and qualitative content analysis. Data analysis resulted in the extraction of 9 codes that express the views of experts in the field of educational management and include organizational learning, organizational commitment, organizational culture, leadership style, decision making, knowledge management, organizational identity, organizational justice, organizational performance, and based on expert opinions the above mentioned factors were more important in explaining organizational silence.
- انتشار مقاله: 16-12-1396
- نویسندگان: ساناز مظاهری,فتاح ناظم,خدیجه ابوالمعالی الحسینی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: آموزش علوم دریایی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: یادگیری سازمانی,عدالت سازمانی,سکوت سازمانی
- چکیده: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی ساختاری سکوت سازمانی براساس یادگیری سازمانی با میانجیگری عدالت سازمانی در دانشگاه های آزاد اسلامی شهر تهران انجام گرفته است.این پژوهش از نوع کاربردی، توصیفی- همبستگی است وجامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران درسال تحصیلی 1396-1395می باشد که از جامعه مذکور به حجم 8021 نفر، با استفاده از جدول مورگان 367 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، از پرسشنامه سکوت سازمانی واکولا و بورادس(2005)، یادگیری سازمانی مارزیک و واتکینز (1996)،عدالت سازمانی نیهوف ومورن (1998استفاده شده بود. برای تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین یادگیری سازمانی و عدالت سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، بین عدالت سازمانی و سکوت سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، بین یادگیری سازمانی وسکوت سازمانی رابطه مثبت ومعناداری وجود دارد و عدالت سازمانی رابطه بین یادگیری سازمانی و سکوت سازمانی را به صورت مثبت و معنادار میانجیگری می کند.
- چکیده انگلیسی: The purpose of this study was to provide a structural model of organizational silence based on organizational learning through organizational justice mediation at Islamic Azad universities in Tehran. This research is descriptive-correlational, applied and descriptive-correlational. The statistical population of this research includes all employees of Islamic Azad University of Shahr Tehran in the academic year 2012-2013 is 1391 of which the population of 8021 people were selected using a Morgan table of 367 people through random cluster sampling. For data collection, the organizational silence questionnaire was used by Wacola and Borads (2005), Marzik & Watkins organizational learning (1996), organizational justice, Nieuwf and Mornen 1998. Structural equation modeling was used to analyze the data. There is a positive and significant relationship between organizational learning and organizational justice. There is a positive and significant relationship between organizational justice and organizational silence. There is a positive and meaningful relationship between organizational learning and organizational justice. Organizational justice has a relationship between organizational learning and organizational silence as Positive and meaningful mediation.
- انتشار مقاله: 08-08-1396
- نویسندگان: ساناز مظاهری,فتاح ناظم,خدیجه ابوالمعالی الحسینی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علمی تخصصی دانش انتظامی ایلام
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: روش نوین آموزش فضائل اخلاقی,آموزش هدیه های آسمانی,مهارتهای هیجانی و اجتماعی
- چکیده: هدف این پژوهش که از نوع تحقیقات کاربردی است، تدوین روش نوین آموزش فضائل اخلاقی و مقایسۀ آن با آموزش هدیههای آسمانی در اثربخشی بر مهارتهای هیجانی و اجتماعی دانشآموزان پسر پایۀ ششم ابتدایی میباشد که در مدرسۀ دی منطقۀ 1 شهر تهران در سال تحصیلی 98-99 در حال تحصیل بودند. جامعۀ آماری پژوهش، همۀ دانشآموزان 12 سالۀ مدرسۀ مذکور را در بر میگیرد که تعداد 40 نفر از آنان با در نظر گرفتن ملاکهای ورود، بهعنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) تقسیم شدند. برای گردآوری دادهها از دو پرسشنامه استفاده شده است: یکی «پرسشنامۀ استاندارد رفتار اخلاقی» که از روایی 78/0 و دیگری «پرسشنامۀ محققساخته» که از روایی 86/0 برخوردار است. تجزیه و تحلیل دادهها به کمک نرمافزار SPSS22 انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین تأثیر روش نوین آموزش فضائل اخلاقی و روش آموزش کتاب هدیههای آسمانی بر رفتار اخلاقی و رشد مهارتهای هیجانی – اجتماعی دانشآموزان پسر پایۀ ششم ابتدایی تفاوت معناداری وجود دارد.
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 28-05-1399
- نویسندگان: حمیرا الوندی,رویا کوچک انتظار,پروانه قدسی,خدیجه ابوالمعالی,منصوره شهریاری احمدی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه روان شناسی تربیتی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: فرسودگی تحصیلی,وجدان تحصیلی,سرمایه روانشناختی,کمکطلبی تحصیلی,مهارت حل مساله اجتماعی
- چکیده: هدف پژوهش حاضر ارزیابی مدل تبیین فرسودگی تحصیلی بر اساس متغیرهای حل مساله اجتماعی، سرمایه روانشناختی، وجدان تحصیلی و کمکطلبی تحصیلی و تعیین تناسب مدل نظری ارائه شده با دادههای واقعی بود. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی- همبستگی با تاکید بر روابط علّی ممکن بر پایه مدلیابی معادلات ساختاری انجام یافته است. جامعهی آماری را دانشآموزان چهارم رشته علوم تجربی ناحیه یک اردبیل در سال تحصیلی 96-95 تشکیل میدادند. برای نمونهگیری در گام اول از روش خوشهای و در گام دوم از روش تصادفی طبقهای نسبتی استفاده شده است. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان به تعداد 291 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های فرسودگی تحصیلی سالملا-آرو و ناتانن، حل مساله اجتماعی دیزوریلا و نزو، سرمایه روانشناختی لوتانز، وجدان تحصیلی ایلروی و بانتیک و کمک طلبی ریان و پنتریچ بودند. نتایج تحقیق همسو با فرضیهها نشان داد مهارت حل مساله اجتماعی سازگارانه و سرمایه روانشناختی بر فرسودگی تحصیلی اثر منفی دارند . حل مساله اجتماعی ناسازگارانه بر فرسودگی تحصیلی اثر مثبت دارد. علاوه بر اینها، کمکطلبی تحصیلی به عنوان متغیر میانجی در رابطه بین حل مساله اجتماعی سازگارانه و فرسودگی تحصیلی نیز اثر منفی آن به تایید رسید. همچنین کمکطلبی تحصیلی به عنوان متغیر میانجی در رابطه بین حل مساله اجتماعی ناسازگارانه و فرسودگی تحصیلی نیز اثر مثبت آن به تایید رسید. وجدان تحصیلی هم که متغیر میانجی بین سرمایه روانشناختی و فرسودگی تحصیلی بود، اثر منفی آن به تایید شد. در نهایت، با محاسبهی شاخصهای برازش معلوم شد مدل مفهومی از برازش مناسبی برخوردار است.
- چکیده انگلیسی: The aim of this research is to assess the model of academic burnout based on social problem-solving skills, psychological capital, academic conscience, and seeking academic help as well as determine the proposed theoretical model fit with the real data. This study is a descriptive-correlational research with an emphasis on possible causal relationships based on structural equation modeling. The population included senior high school students studying science in their fourth year in the first district of Ardabil during 2016-2017 school year. We used proportional stratified random sampling. The sample size was determined to be 291 participants using Morgan Table. The instruments included “Salmela-Aro and Naatanen’s Academic Burnout Questionnaire”, “D'Zurilla and Nezu’s Social Problem-solving Skills Inventory”, “Luthans’s Psychological Capital Questionnaire”, “Ilroy and Bunting’s Academic Conscience Questionnaire” and “Ryan and Pintrich’s Academic Help-Seeking Scale”. The results consistent with the hypotheses showed that adaptive social problem-solving skills had negative effect on academic burnout. Maladaptive social problem-solving skills and psychological capital had positive effect on academic burnout. In addition, the negative effect of seeking academic help as a mediator in the relationship between adaptive social problem-solving skills and academic burnout was confirmed. Furthermore, the positive effect of seeking academic help as a mediator in the relationship between maladaptive social problem-solving skills and academic burnout was confirmed. Academic conscience, as the mediator between psychological capital and academic burnout, was found to have an indirect and negative effect. And finally, the model with the experimental data from the study has a good fit.
- انتشار مقاله: 10-05-1396
- نویسندگان: شهاب فطین,سیمین حسینیان,علی اصغر اصغر نژاد فرید,خدیجه ابوالمعالی الحسینی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه روان شناسی تربیتی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: پیامدهای روانشناختی,بیماری کرونا (کویید 19),مشکلات آموزشی
- چکیده: هدف از این مطالعه شناسایی پیامدهای روانشناختی و آموزشی بیماری کرونا در دانشآموزان و راهکارهای مقابله با آن بود. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی بود. در مجموع 23 مقاله در حوزه کرونا مندرج در بانکهای اطلاعاتیPubMed, Scopus،SID،Google Scholar ،Science Direct ، Civilica بررسی و تحلیل شدند. یافتهها بیانگر این بود که دانشآموزان در نتیجه بیماری کرونا و قرنطینه، در بعد فردی مشکلات روانشناختی مانند اضطراب، افسردگی، اختلال استرس پس از آسیب، استرس، ناکامی، ترس، خشم، احساس تنهایی و بیحوصلگی را تجربه کردهاند. در بعد بین فردی، دانشآموزان با مشکلاتی مانند مشکل در ارتباط با اعضاء خانواده، محدودیت ارتباطی با دوستان و معلمان، حمایتهای اجتماعی ناکافی، کاهش درآمد خانواده را تجربه کردهاند. در بعد آموزشی مشکلاتی، مانند حضور شناختی و اجتماعی ضعیف دانشآموزان در فرآیند آموزش آنلاین، افزایش بار شناختی، ضعف انگیزه، مشکلاتی در مدیریت زمان، و نگرانی از ارزشیابی شناسایی شد. بر اساس یافتههای این پژوهش پیشنهاد میشود که در بحرانهای سلامت، مهارتهای حل مسئله اجتماعی، تابآوری، مهارتهای ارتباطی، مدیریت زمان، و خودمراقتبی به دانشآموزان آموزش داده شود. همچنین پیشنهاد میشود که به والدین نیز مهارتهای ارتباطی و راهبردهای مقابله با استرس آموزش داده شود. پیشنهاد میشود در آموزش ضمن خدمت به معلمان، بر افزایش حضور تدریس و استفاده از یادگیری مشارکتی در فرآیند آموزش آنلاین تأکید شود.
- چکیده انگلیسی: The purpose of this study was to identify the psychological and instructional consequences of Corona disease (Covid-19) in students and coping strategies with it. The research method was descriptive-analytical. A total of 23 articles in the Corona disease field in the databases PubMed, Scopus, SID, Google Scholar, Science Direct, and Civilica were reviewed and analyzed. The findings showed that students experienced psychological problems such as anxiety, depression, post-traumatic stress disorder, stress, failure, fear, anger, feelings of loneliness and boredom as a result of Corona disease and quarantine. In the interpersonal dimension, students have experienced problems such as difficulty in communication with family members, limited communication with friends and teachers, insufficient social support, and reduced family income. In the educational dimension were identified problems such as poor cognitive and social presence in the online learning process, increased cognitive load, lack of motivation, problems in time management, and concern about evaluations. Based on the findings of this study, it is recommended that students be taught in health crises, social problem-solving skills, resilience, communication, time management, and self-caring skills. It is also recommended that parents be taught communication skills and stress management. It is suggested that in-service teacher training emphasizes the increasing teaching presence and the use of participatory learning in the online teaching process.
- انتشار مقاله: 30-02-1399
- نویسندگان: خدیجه ابوالمعالی الحسینی,خدیجه ابوالمعالی الحسینی,خدیجه ابوالمعالی الحسینی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه روان شناسی تربیتی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: رفتارهای پرخطر,تواناییهای شناختی,ساختار انگیزشی
- چکیده: هدف این پژوهش پیشبینی رفتارهای پرخطر بر اساس تواناییهای شناختی با میانجیگری ساختارهای انگیزشی در نوجوانان دبیرستانی شهر تهران در سال 96-1395 بود. 426 دانشآموز دختر و پسر به روش خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و به پرسشنامههای رفتارهای پرخطر (زاده محمدی و احمدآبادی، 1390)، ساختار انگیزشی (کاکس و کلینگر، 2004)، و تواناییهای شناختی (نجاتی،a1392) پاسخ دادند. برای تحلیل دادهها از روش آماری مدلیابی معادلات ساختاری (با استفاده از نرم افزار لیزرل) استفاده شد. شاخص برازش تطبیقی (94/0=CFI)، شاخص نیکویی برازش (95/0=GFI)، شاخص نرمشده نیکویی برازش (92/0=AGFI) و ریشه دوم میانگین مجذورات خطای تقریب (08/0=RMSEA) حاکی از برازش الگوی مفهومی با دادههای گردآوری شده بودند. یافتهها نشان دادند که ساختار انگیزشی (در دو بعد انطباقی و غیر انطباقی) رابطۀ بین تواناییهای شناختی و رفتارهای پرخطر را میانجیگری میکند. همچنین اثر مستقیم رفتار انطباقی و غیر انطباقی بر رفتارهای پرخطر معنادار بود. اثر مستقیم تواناییهای شناختی بر رفتار انطباقی و غیرانطباقی معنادار بود. همچنین تواناییهای شناختی توانستند 5 درصد از واریانس رفتار انطباقی و 28 درصد از واریانس رفتار غیر انطباقی را تبیین کنند. به علاوه ساختار انگیزشی (در دو بعد رفتار انطباقی و غیر انطباقی) و تواناییهای شناختی با هم توانستند 20 درصد واریانس رفتارهای پرخطر را پیشبینی کنند.
- چکیده انگلیسی: The purpose of this study was to predict high-risk behaviors based on cognitive abilities by mediating motivational structures in high school adolescents in Tehran. A total of 426 girls and boys in Tehran second high school were selected by cluster sampling, and responded to the high risk behaviors questionnaire (Zademohammdi & Ahmadabadi,1390), the motivational structure questionnaire (Cox & Klinger, 2004), and the cognitive abilities questionnaire (Nejati, 1392a). For data analysis, statistical analysis of structural equation modeling using the LISREL software was used. Fit indices indicated the fitting of the conceptual model with the data. Comparative Fit Index (CFI = 0.94), fitting goodness index (GFI = 0.95), fitted goodness softened index (AGFI 0.92), and root mean square error approximation (RMSEA = 0.08). They showed that the model fitted with the gathered data. The findings showed that the motivational structure (adaptive Non-adaptive) mediates the role of the relationship between cognitive abilities and high-risk behaviors. Also, the direct effect of adaptive and non-adaptive motivational structure on risk behaviors was significant. The direct effect of cognitive abilities on the adaptive and non-adaptive motivational structure was significant. Also, cognitive abilities were able to explain 5% of adaptive behavior variance and 28% of non-adaptive behavior variance. In addition, two variables of motivational structure (adaptive and non-adaptive behavior) and cognitive abilities could together predict 20 percent of the variance of risky behaviors.
- انتشار مقاله: 28-06-1386
- نویسندگان: عصمت ابراهیمی,خدیجه ابوالمعالی الحسینی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه پژوهشهای کاربردی روانشناختی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: روایی و پایایی,یادگیری اجتماعی- هیجانی
- چکیده: هدف از پژوهش حاضر، بررسی روایی و اعتبار پرسشنامه یادگیری اجتماعی- هیجانی بود. روش پژوهش این مطالعه، همبستگی و از نوع تحلیل عاملی تأییدی است. جامعه مورد مطالعه کلیه دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تهران بودند. در این پژوهش از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای استفاده شد. در این مطالعه از پرسشنامه یادگیری اجتماعی- هیجانی (SEL) که مجموعهای از 25 آیتم براساس مدل نظری توسعهیافته کسل، استفاده گردید. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از روش تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی استفاده شد.در تحلیل عامل تأییدی نشان داده شد که همه مادههای پرسشنامه از بارعاملی مناسبی برخوردارند، اما شاخصهای برازش مدل مطلوب نبودند؛ بنابراین مدل اصلاح گردید. مقادیر شاخص برازندگی افزایشی (IFI) برابر با 943/0 و شاخص برازندگی تطبیقی (CFI) برابر 943/0 و جذر میانگین مجذورات خطای تقریب (RMSEA) برابر با 051/0 میباشد که نشاندهنده برازش مناسب مدل با دادههاست. براساس تحلیل عامل اکتشافی پنجعامل منسجم و معنادار خودآگاهی، خودمدیریتی، آگاهی اجتماعی، مدیریت ارتباطات، مسؤولیت تصمیمگیری استخراج شد. در مجموع عاملهای استخراج گردیده، توانستند 69 درصد از واریانس کل آزمون را تبیین کنند. همسانیدرونی عاملهای شناسایی شده و نمره کل پرسشنامه در حد مطلوب و قابلقبول بود
- چکیده انگلیسی: Socio-emotional learning refers to a construct that encompasses one's ability in self-awareness. Socio-emotional learning at school acts as a reassuring approach that promotes social and emotional competencies for students. The present study aimed to investigate the validity and reliability of the Social-Emotional Learning Questionnaire. The research method in this study is correlational and confirmatory factor analysis. The study population consisted of all female secondary school students in Tehran. In this study, multi-stage cluster sampling was used. Socio-Emotional Learning Questionnaire (SEL), a 25-item questionnaire based on the developed Caswell theoretical model, was administered to all participants. Exploratory and confirmatory factor analysis were used to analyze the data. Confirmatory factor analysis showed that all items in the questionnaire had a good factor load, but the fit indices were not favorable, so the model was modified. The incremental fit index (IFI) values, the adaptive fit index (CFI) and the root mean square error of approximation error (RMSEA), were 0.943, 0.943, 0.051 ; respectively, which indicates that the model fits well with the data. Based on exploratory factor analysis, five significant and coherent factors were identified: self-awareness, self-management, social awareness, communication management, decision-making responsibility. Overall, the extracted factors accounted for 69% of the total variance of the test. Internal consistency of the identified factors and the total score of the questionnaire were acceptable and acceptable.
- انتشار مقاله: 12-02-1398
- نویسندگان: پریسا فرنودیان,خدیجه ابوالمعالی الحسینی,کیانوش هاشمیان
- مشاهده