در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مشاوره و روان درمانی خانواده
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: رضایت زناشویی,درمان شناختی- رفتاری,درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد,نارضایتی جنسی
- چکیده: عوامل فراوانی روی خوشنودی زناشویی تأثیر میگذارد، ناخشنودی جنسی یکی از این عوامل است. هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری بر خوشنودی زناشویی زنان دارای ناخشنودی جنسی بود. پژوهش حاضر ازنظر روششناسی جزء طرحهای آزمایشی از نوع پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، عبارت بودند از زنان دارای ناخشنودی جنسی که در سال 98 به مراکز مشاوره شهر تهران (9 مرکز مشاوره) مراجعه کرده بودند (750 نفر). از این جامعه با بهکارگیری روش نمونهگیری در دسترس 45 نفر از زنان داوطلبی که دارای ملاکهای ورود به طرح درمانی بودند، از طریق مصاحبه تشخیصی نیمه ساختاریافته انتخاب و بهصورت تصادفی در سه گروه 15 نفری درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، درمان شناختی – رفتاری و کنترل جایگزین شدند. سپس هر گروه آزمایشی طی 9 جلسه 5/1 ساعته تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل درمانی دریافت نکردند. اعضای هر سه گروه در هر دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون پرسشنامه خوشنودی زوجی اینریچ Fowers, Olson,1989)) را تکمیل کردند. تحلیل کوواریانس نشان داد که میانگین نمرات متغیر خوشنودی زناشویی در هر دو گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، در مرحله پسآزمون افزایش معناداری داشته است (P ≤0/05, F=259/39). همچنین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در سنجش با درمان شناختی- رفتاری اثربخشی بیشتری بر خوشنودی زناشویی داشته است؛ بنابراین درمانگران و مشاورین خانواده میتوانند با بهکارگیری درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر روی ناخشنودی جنسی زوجین کار کنند تا افزون بر حل مشکل آنها خوشنودی زناشوییشان نیز افزایش پیدا کند و گام باارزشی جهت کاهش طلاق بردارند.
- چکیده انگلیسی: Many factors can effect on marital satisfaction, and sexual dissatisfaction can be one of these factors. The purpose of this study was to compare the effectiveness of Acceptance and Commitment Therapy and Cognitive-Behavioral Therapy on marital satisfaction of women with sexual dissatisfaction. The present study is an experimental design with pre-test and post-test with the control group. The statistical population of the study consisted of women with sexual dissatisfaction who were referred to counseling centers in Tehran (750 persons) in 2019 (9 counseling centers). Using a random sampling method, 45 volunteer women who met the criteria for admission (through a diagnostic semi-structured interview) were selected and randomly assigned into three groups ACT, CBT, and control with each group of 15 persons. Then each experimental group treated for 9 sessions of 1.5 hours and the control group did not receive any treatment. Members of all three groups completed the Enrich couple satisfaction questionnaire (Fowers, Olson, 1989) in both pre-test and post-test stages. Analysis of covariance showed that the mean scores of marital satisfaction in both experimental groups were significantly increased in the post-test compared to the control group (P ≤0/05, F=259/39). In addition, ACT treatment had more effect on marital satisfaction than CBT treatment. Therefore, therapists and family counselors can use acceptance and commitment therapy to work on a couple's sexual dissatisfaction so that in addition to solving their problem, marital satisfaction increased and take an important step to reduce divorce.
- انتشار مقاله: 03-01-1399
- نویسندگان: زهرا زاهدی,آرمان عزیزی,سیف الله رحمانی,فاطمه زارعین,مریم رنجبر
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مشاوره و روان درمانی خانواده
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تنیدگی,توانمندی خانواده,اختلال کاستی توجه/ فزون کنشی,درمان رابطۀ والد- فرزند
- چکیده: بهرهبرداری والدین از مجازات خشن و نبود رابطۀ گرم و عاطفی مناسب میان والدین و کودک پیشبینی کنندۀ بسیاری از مشکلات کودکان و والدین و کاهش توانمندی آنها است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر درمان رابطۀ والد- فرزند بر تنیدگی و توانمندسازی خانوادههای دارای فرزند دچار اختلال کاستی توجه / فزون کنشی است. این پژوهش جزء طرحهای آزمایشی تک آزمودنی با خطوط پایه چندگانه است. از میان همۀ خانوادههای دارای فرزند دچار اختلال کاستی توجه/ فزون کنشی مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر سنندج چهار نفر از والدین به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنیها در طی 12 مرتبه شامل چهار خط پایه، پنج خط درمانی و سه خط پیگیری، موردبررسی قرار گرفتند و به دو مقیاس تنیدگی ادراکشده (کوهن، کاماراک و مرملستین، 1983) و توانمندسازی خانواده (کورن، دیچلو و فریسن،1392) پاسخ دادند. تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل دیداری، شاخص روند و شاخص ثبات، درصد دادههای غیر همپوش و درصد دادههای همپوش انجام گرفت. یافتهها نشان داد درمان رابطۀ والد- فرزند بهطور معنیدار (0.100= PND) تنیدگی والدین را کاهش و توانمندی خانوادههای دارای فرزند دچار اختلال کاستی توجه / فزون کنش را افزایش میدهد. با بهکارگیری درمان رابطۀ والد- فرزند در خانوادههای دارای فرزند دچار اختلال کاستی توجه/ فزون کنشی محور میتوان توانمندی اعضای خانواده را افزایش و تنیدگی والدین را کاهش داد؛ تحصیلات و شغل والدین خللی در تأثیر این مداخله وارد نمیکند.
- چکیده انگلیسی: Parents’ violent punishment and lack of appropriate warm and emotional relationship between parent and child are a predictor of many problems for them and reduce their ability. The purpose of this study was to investigate the effect of child-parent relationship therapy on parenting stress and empowerment of families with children with Attention Deficit / Hyperactivity Disorder. This research is a single-subject experimental design with multiple base lines. Among all families with Attention Deficit / Hyperactivity Disorder children referred to counseling centers in Sanandaj, four parents selected through available sampling method. Participants examined 12 times including four baselines, five lines of therapy and three follow-up lines and responded to standard perceived stress (Cohen, Kamarak & Mermelstein, 1983) and family empowerment scales (Koren, De Chillo & Friesen, 1992). Then, for the interpretation and conclusion, visual analysis, trend and stability indexes, and percentage of overlapping data and percentage of non-overlapping data used. The results showed that the child-parent relationship therapy significantly (PND = %100) reduced parental stress and increased the empowerment of families with children with attention deficit / hyperactivity disorder. By using child-parent relationship therapy in Attention Deficit / Hyperactivity Disorder families, can enhance family members' empower and also reduce the stress of parents and also types of degrees and education, and occupation does not affect the effectiveness of this intervention
- انتشار مقاله: 22-02-1397
- نویسندگان: آرمان عزیزی,مریم السادات فاتحی زاده,احمد احمدی,رضوان السادات جزایری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فرهنگ مشاوره و روان درمانی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تعارض زناشویی,طلاق,تیپ شخصیتی,تمایزیافتگی,مدل معادلات ساختاری
- چکیده: هدف این پژوهش پیشبینی تعارض زناشویی از طریق تمایز یافتگی و تیپهای شخصیتی است زیرا شناخت عوامل افزایشدهندهی تعارض زناشویی نقش مهمی در کاهش طلاق دارد. پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش شامل کلیهی والدین دانش آموزان شهرستان سنندج در سال 1396 است. نمونه موردمطالعه شامل 500 نفر (250 زوج) از والدین بود که به روش خوشهای دومرحلهای انتخاب شدند و هرکدام پرسشنامههای تمایز یافتگی، تیپ شخصیتی و تعارض زناشویی را تکمیل نمودند. دادههای حاصل از پرسشنامهها با دو نرمافزار Spss و Amos مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند.یافتهها بیانگر رابطه همبستگی منفی و معنیدار بین تعارض زناشویی با تیپهای شخصیتی (بهجز تیپ روان رنجور) و تمایز یافتگی است. بهعبارتدیگر تیپهای شخصیتی (بهجز تیپ روان رنجور) و تمایز یافتگی بالا سبب کاهش تعارض زناشویی میشود و برعکس. همچنین همبستگی بین تیپ شخصیتی و تمایز یافتگی مثبت و معنیدار است. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که تیپ شخصیتی افراد و سطح تمایز یافتگی آنها میتوانند فاکتورهای خوبی برای سنجش و پیشبینی تعارض زناشویی باشد.
- چکیده انگلیسی: Aim and Background: The purpose of this research is to predict marital conflict through differentiation and personality types, since understanding the factors that increase marital conflict plays an important role in reducing divorce.
Methods and Materials: This study is descriptive - correlational and structural equation modeling. Population consist of all parents of students in Sanandaj, Iran in 2017. The sample consisted of 500 parents (250 couples) who were selected by two-stage cluster sampling method and completed Big Five Factor Personality, Differentiation of Self Inventory and Marital conflict questionnaire. The data from the questionnaires were analyzed using SPSS and AMOS software.
Findings: The findings indicate a negative and significant relationship between marital conflict with personality types (except neurotic type) and differentiation. In other words, personality types (except neurotic type) and high differentiation reduce marital conflict, and vice versa. Also, the correlation between personality type and Differentiation is positive and significant
Conclusions: The results of this study show that personality type of individuals and their differentiation level can be good factors for measuring and predicting marital conflict- انتشار مقاله: 01-02-1397
- نویسندگان: ناصر یوسفی,آرمان عزیزی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فرهنگ مشاوره و روان درمانی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: درمان شناختی- رفتاری,درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد,درمان راه حل محور
- چکیده: با توجه به افزایش میزان طلاق و تأثیر منفی آن بر کیفیت زندگی زنان مطلقه، این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان راه حل محور، درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و درمان شناختی- رفتاری بر افسردگی و کیفیت زندگی زنان مطلقه انجام شد. در این پژوهش از طرح شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان مطلقه شهر سنندج در سال 1395 بود که جهت درمان افسردگی به مراکز مشاوره این شهر مراجعه کرده بودند. نمونه آماری شامل 48 نفر بودند که به صورت نمونهگیری در دسترس از بین کسانی که به فراخوان پژوهشگر پاسخ مثبت داده بودند و پس از انجام مصاحبه روانشناختی، تشخیص افسردگی گرفته بودند انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در 4 گروه درمان راه حل محور، درمان مبتنی بر تعهد و پذبرش، درمان شناختی- رفتاری و گروه کنترل، جایگزین شدند. هر گروه آزمایش 9 جلسه درمانی2 ساعته دریافت کردند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه کیفیت زندگی (WHOQOL-BREF) بود و دادهها با تحلیل کواریانس چندگانه در SPSS 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>P). همچنین مقایسه گروه های درمانی حاکی از آن بود که درمان شناختی- رفتاری در کاهش افسردگی و ارتقاء کیفیت زندگی نسبت به درمان راه حل محور و درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش، موثرتر است (01/0> P). براساس نتایج بهدست آمده درمان شناختی- رفتاری، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان راه حل محور میتوانند باعث کاهش نشانههای افسردگی و بهبودکیفیت زندگی زنان مطلقه شوند.
- چکیده انگلیسی: Background & Aims: Due to the increasing rate of divorce and its negative effect on quality of life of divorced women, this study aimed to compare the efficacy of solution-focused therapy, acceptance and commitment therapy, cognitive behavioral therapy on depression and quality of life of divorced women.
Method: this study was quasi- experimental with pre - posttest. The population of the present research included all the divorced women who had referred to the counseling centers of Sanandaj city, in 2016 and depression was diagnosed for them based on clinical and diagnostic interview. This research was conducted on 48 women selected by available sampling method and were divided into three experimental (n=12) and one control group (n=12). The experimental groups of ACT, Cognitive-Behavior and Solution-Focused Therapy received 9 two-hour treatment sessions once a week. Data were collected using Beck Depression Inventory and World Health Organization Quality of Life Questionnaire (WHOQOL-BREF) and analyzed using Multiple Analysis of Covariance in SPSS 20.
Results: The results of study showed significant differences between the mean scores of the pre-test and post-test of the experimental and control groups (p<0/001). In addition, comparison of experimental groups indicates Cognitive-Behavior Therapy was more effective in decrease of depression and increase of Quality of life (p<0/001).
Conclusion: The present findings indicate that ACT, Cognitive-Behavior and Solution-Focused Therapy can be useful in reduction of depression and improving life quality in divorced women.- انتشار مقاله: 16-11-1395
- نویسندگان: آرمان عزیزی,سیمین قاسمی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: سلامت جامعه
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: زنان,رضایتمندی زناشویی,درمان شناختی-رفتاری,درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد,اختلال وسواس
- چکیده: مقدمه: با توجه به نتایج تحقیقات پیشین مبنی بر اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری بر وسواس، هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و درمان شناختی- رفتاری بر رضایتمندی زناشویی زنان مبتلا به اختلال وسواس بود. مواد و روشها: طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی با پیشآزمون- پسآزمون و جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل 20 تا 50 ساله با اختلال وسواس بود که در سال 1395 به مراکز مشاوره شهر سنندج مراجعه کرده بودند. 45 زن مبتلا به اختلال به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در 3 گروه درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش، درمان شناختی- رفتاری و گروه کنترل، جایگزین شدند و هر گروه آزمایش 9 جلسه دو ساعته درمان دریافت کردند. ابزار پژوهش پرسشنامه دموگرافیگ و پرسشنامه رضایتمندی زوجی Enrich (1989) بود که در گروههای آزمایش و کنترل در ابتدا و انتهای تحقیق اجرا شد. دادهها توسط تحلیل کواریانس، آزمون لوین و آزمون تعقیبی Lsd تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد بین میانگین نمرات پیشآزمون و پسآزمون گروه آزمایش تفاوت معنیداری وجود دارد (001/0>p). همچنین مقایسه گروههای درمانی حاکی از آن بود که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در افزایش رضایتمندی زناشویی نسبت به درمان شناختی- رفتاری، مؤثرتر است (001/0>p). نتیجهگیری: نتایج نشان داد درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش در افزایش رضایتمندی زناشویی زنان مبتلا به اختلال وسواس مؤثرتر از درمان شناختی- رفتاری عمل میکند. در نتیجه درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش برای افزایش رضایتمندی زنان مبتلا به اختلال وسواس توصیه میشود.
- چکیده انگلیسی: Introduction: Considering the results of previous studies on the effectiveness of acceptance and commitment therapy, this study was aimed to compare the efficacy of this method of treatment with cognitive behavioral therapy on marital satisfaction in women with obsessive- compulsive disorder. Materials and Methods: This work was a quasi- experimental study with pre – post-test design. All married women aged 20 to 50 years with obsessive- compulsive disorder referred to the counseling centers of Sanandaj City in 2016 were included in the study. Among these patients, 45 women were selected based on available sampling method. They were then randomely subgrouped into three groups of 15; acceptance and commitment therapy group, cognitive behavioral therapy group and control group. The first two groups s received 9 sessions of two-hour treatment. Data were collected using demographic questionnaires and ENRICH couple scale (1989) and the questionnaires were administered twice as pre-and post-test twice for the three groups. The data was then analyzed using Analysis of Covariance, Levine test and LSD follow up test. Results: The results of the study showed significant differences between the mean scores of the pre-test and post-test of the experimental group (p<0.001). In addition, results of the two experimental groups indicated that the acceptance and commitment therapy had a higher positive significant effect on marital satisfaction compared with the cognitive behavioral therapy (p<0.001). Conclusion: Based on the results of the present study, the method of commitment and acceptance therapy may have a more effcasy on marital satisfaction and can be suggested for women with obsessive-compulsive disorder is recommended to increase the satisfaction of women with obsessive-compulsive disorder.
- انتشار مقاله: 31-03-1396
- نویسندگان: سیمین قاسمی,آرمان عزیزی,نوشین اسماعیلی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: روانشناسی افراد استثنایی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: توانمند سازی,پذیرش و تعهد,مالتیپل اسکرولوزیس
- چکیده: هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر توانمندی خانوادههای دارای عضو مبتلا به بیماری مالتیپل اسکرولوزیس (MS) بود.
روش: در این پژوهش روش مداخلهای نیمه آزمایشی با استفاده از گروه آزمایش و گروه کنترل انجام شد. نمونه شامل 40 نفر از والدین دارای فرزند مبتلا به بیماری مراجعه کننده به مراکز مشاوره و بیمارستان های تخصصی شهر تهران بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گروه آزمایش آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد اجرا گردید وگروه کنترل هیچ نوع آموزشی دریافت نکردند. برای ارزیابی توانمندی خانوادهها از پرسشنامه توانمندسازی خانواده (FES) استفاده گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که رویکرد درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد(ACT) بر توانمندسازی خانوادههای دارای عضو مبتلا به بیماری MS به طور معناداری اثربخش بوده است (sig <0/05).
نتیجه گیری: بنابراین با به کارگیری درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش می توان توانمندی خانواده های دارای فرزندان مبتلا به بیماری های خاص را بهبود بخشید.- چکیده انگلیسی: Abstract:
Aim: This study examined the effectiveness of therapy based on commitment and acceptance on the empowerment of families with member suffering from Multiple Sclerosis.
Methods: In this quasi-experimental study, one experimental and one control groups were used. Sample selected by convenience sampling method included 40 parents that referred to counseling centers and specialty hospitals in Tehran. Experimental group received treatment based on acceptance and commitment therapy and the control group didn’t received any treatment. Family Empowerment Scale (FES) was used to assess the ability of families.
Results: Results showed that treatment based on acceptance and commitment (ACT) has been significantly effective (sig <0/05) to empowering families with member suffering from Multiple Sclerosis.
Conclusion: this conclusion can be obtained that with using a treatment based on acceptance and commitment we can improve the empowerment of families with children suffering from specific diseases.
Keywords: Acceptance and commitment therapy, empowerment, Multiple Sclerosis- انتشار مقاله: 08-07-1398
- نویسندگان: زهرا زاهدی,آرمان عزیزی,پیمان خورشیدی,سیده سمیره حسینی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: روانشناسی افراد استثنایی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: کیفیت زندگی,درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد,با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی,توانمندی خانواده,خانواده درمانی کارکردی
- چکیده: با توجه به مشکلات روانی، جسمانی و ارتباطی، خانوادههای دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ بیشفعالی تحقیق حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و خانواده درمانی کارکردی بر کیفیت زندگی و توانمندی خانوادههای این کودکان انجام شد. این پژوهش از نوع شبهآزمایشی با پیشآزمون- پسآزمون بود. جامعه آماری شامل کلیه خانوادههای شهر سنندج بود که در سال 1395 به مراکز مشاوره این شهر مراجعه کرده بودند و پس از انجام مصاحبه تشخیصی، فرزند آنها تشخیص با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی گرفته بود. نمونه آماری شامل 30 خانواده بودند که بهصورت نمونهگیری دردسترس از بین کسانی که به فراخوان پژوهشگر پاسخ مثبت داده بودند، انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در 3 گروه درمان مبتنی بر تعهد و پذبرش، گروه خانواده درمانی کارکردی و گروه کنترل، جایگزین شدند. هر گروه آزمایش 9 جلسه درمانی2 ساعته دریافت کردند. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامه توانمندسازی خانواده و پرسشنامه کیفیت زندگی بود و دادهها با تحلیل کواریانس چندگانه در SPSS 20 تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین میانگین نمرات پیشآزمون و پسآزمون گروههای آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>P) و همچنین خانواده درمانی کارکردی در افزایش توانمندی خانوادهها و ارتقاء کیفیت زندگی آنها نسبت به درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش، موثرتر است (01/0> P). براساس نتایج بهدست آمده درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و خانوادهدرمانی کارکردی میتوانند باعث افزایش توانمندی خانوادههای دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی و بهبودکیفیت زندگی آنها شوند.
- چکیده انگلیسی: Due to the psychological, physical and communicational problems of families with attention deficit hyperactivity disorder children, this study aimed to compare the efficacy of Functional Family Therapy and Acceptance and Commitment Therapy on family empowerment and quality of life in families with attention deficit hyperactivity disorder children. this study was quasi- experimental with pre - posttest. The population of the present research included all the families who had referred to the counseling centers of Sanandaj city, in 2016 and attention deficit hyperactivity disorder was diagnosed for their child based on clinical and diagnostic interview. This research was conducted on 30 families selected by available sampling method from those who responded to the call for research and were divided into two experimental (n=10) and one control group (n=10). The experimental groups received 9 two-hour treatment sessions once a week. Data were collected using Family Empowerment Scale and World Health Organization Quality of Life Questionnaire (WHOQOL-BREF) and analyzed using multiple analysis of covariance in SPSS 20. The results of study showed significant differences between the mean scores of the pre-test and post-test of the experimental and control groups (p<0/001). In addition, comparison of experimental groups indicates Functional Family Therapy was more effective in increase of family empowerment and Improve of quality of life (p<0/001). The present findings indicate that Acceptance and Commitment Therapy and Functional Family Therapy can be useful in increase of family empowerment and improving life quality in families with attention deficit hyperactivity disorder children.
- انتشار مقاله: 19-03-1396
- نویسندگان: آرمان عزیزی,سیمین قاسمی,آزاد قربانی,فاطمه شجاعی واژنانی,فاروق محمدی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: روانشناسی افراد استثنایی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: آسیب,پژوهش ترکیبی,اختلال نقص توجه/ بیش فعالی,زیرمنظومه های خانواده,مورد منفرد
- چکیده: هدف پژوهش حاضر کشف آسیب های زیرمنظومه های زوجی، والدینی و همشیرها در خانواده های دارای فرزند مبتلا به اختلال نقص توجه / بیش فعالی و بررسی اثر بخشی درمان رابطهی والد- فرزند بر مشکلات کشف شده و توانمندسازی این خانواده هاست. این پژوهش از نوع ترکیبی(کیفی- کمی) است. قسمت اول پژوهش به صورت کیفی است که با روش پدیدارشناسی انجام شده است. نمونه این قسمت شامل 16 خانواده (27 عضو) بودند که تجربه دست اولی از پدیده ی مورد مطالعه را داشته اند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته بود که با روش کلایزی تحلیل گردید. درقسمت دوم پژوهش 4 نفر از والدین (2 نفر مادر و 2 نفر پدر) به صورت هدفمند انتخاب گردید و به صورت روش مورد منفرد مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. یافته های بخش کیفی شامل کشف آسیب های سه زیرمنظومه ی خانواده و تدوین پرسشنامه ی خانواده ADHD محور بود که شامل 77 سوال با روایی و پایایی مناسب بود. یافته های بخش کمی هم شامل اثربخشی معنادار درمان رابطه والد- فرزند بر توانمندی خانواده و مشکلات کشف شده خانواده ADHD محور بود. نتایج نشان داد که آسیب های کودک بیش فعال نه تنها بر تک تک اعضای خانواده تأثیر منفی می گذارد بلکه نظام خانوادگی را نیز به چالش می کشد و نیاز جدی این خانواده ها را به حمایت، نظارت، درمان و آموزش جامع را تأیید می کند.
- چکیده انگلیسی: The purpose of this study was to discovering the pathologies of subsystems in families with children with attention deficit hyperactivity disorder and survey the effectiveness of child parent relationship therapy on discovered problems and empowerment of these families. The present study is a mixed method (qualitative-quantitative). The first part of the research is qualitative in the phenomenological method. The sample consisted of 16 families (27 members) who had the first-hand experience with this phenomenon. The tool was a semi-structured interview, which was analyzed data with Colaizzi method. In the second part of the study, 4 parents (2 mothers and 2 fathers) were selected purposefully and analyzed in a single case method. Qualitative findings included the discovery of pathologies in three subsystems of families and development of an ADHD-based family questionnaire, which included 77 questions with appropriate validity and reliability. Quantitative findings included the significant effectiveness of child parent relationship therapy on family empowerment and the discovered problems in ADHD-based family. The results showed that injuries by ADHD children not only negatively affected each family member but also challenged the family system and confirmed the need of these families to support, supervise, treatment and comprehensive education.
- انتشار مقاله: 24-01-1397
- نویسندگان: آرمان عزیزی,مریم فاتحی زاده,احمد احمدی,رضوان جزایری,امید عیسی نژاد
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهش های نوین روانشناختی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده:
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 13-03-1398
- نویسندگان: آرمان عزیزی,انور دستباز,صالح حسینی,محمدرضا عابدی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهش های نوین روانشناختی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده:
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 15-10-1395
- نویسندگان: آرمان عزیزی,احمد امانی,آزاد قربانی,فاروق محمدی,فاطمه شجاعی واژنانی
- مشاهده