در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: جامعه شناسی کاربردی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تعهد سازمانی,نفوذ اجتماعی,دانشگاه علوم پزشکی,اعضای هیأت علمی
- چکیده: نظریه نفوذ اجتماعی از سوی تعدادی از متخصصان در رشته ارتباطات از پذیرش گستردهای برخوردار شده است. یکی از دلایل جاذبه این نظریه، نگرش صریح آن به گسترش ارتباطات است. این پژوهش بر اساس چارچوب نظری یوکل(2002) انجام شده است. هدف از پژوهش حاضر"بررسی رابطه بین مؤلفههای نفوذ اجتماعی مدیران گروه و تعهد اعضای هیات علمی " از دید هیات علمی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 88-1387بود. نفوذ اجتماعی شامل یازده مؤلفه و تعهد سازمانی شامل سه مؤلفه بوده است. روش تحقیق:روش مورد استفاده، روش توصیفی – پیمایش و جامعه آماری این پژوهش تمام اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی، شامل 645نفر بودند که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای، 104 نفر از آنها به عنوان نمونه، انتخاب شدند. به منظور جمعآوری اطلاعات از دو پرسشنامه استاندارد نفوذ اجتماعی یوکل (2003)، شامل 44 گویه در مقیاس پنج درجهای و پرسشنامه استاندارد تعهد سازمانی آلن مییر (1987) شامل 24گویه و با توجه به ویژگیهای جمعیتشناختی (جنسیت، تأهل، سن، تحصیلات، مرتبه علمی، سابقه مدیریت و محل اخذ مدرک) تنظیم شده است. ضریب پایایی آنها به ترتیب 83/ 0و 76/0 به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از رگرسیون چند متغیره وضریب همبستگی استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون نشان داد که بین مؤلفههای نفوذ و تعهد با خصوصیات دموگرافیک تفاوت معناداری وجود ندارد. در ضمن، نتایج ضریب همبستگی نشان داد بین برخی از مؤلفههای نفوذ (همکاری، مورد توجه قرار دادن، ائتلاف، مشورت و جاذبه شخصی) و مؤلفههای تعهد سازمانی رابطه معناداری وجود دارد.
- چکیده انگلیسی: The purpose of this research is to study the relationship between social influence of department heads (from the viewpoints of faculty members) on organizational commitment of faculty members at Isfahan University of Medical Sciences in the academic year 1387-88. Social influence is composed of 11 items and organizational commitment has 3 items. The Research method is survey, and research population is all faculty members at Isfahan University of Medical Science, whose number is 645. Of this number, 104 individuals were randomly selected to constitute research sample size. The Data was collected by means of two questionnaires: Yukl’s (2003) social influence questionnaire, which has 44 items and Allen &Meyer’s Organizational Commitment questionnaire with 24 items, which considers demographic characteristics such as sex, age, education, academic ranking, management experience and place of study. The reliability coefficients of these questionnaires were 83% and76%, respectively. Our correlation analysis indicates that although there is not a significant relationship between research variables and demographic characteristics, significant relationships exist between some of the indices of social influence and organizational commitment. Items of co-operation, ingratiation, consolation, and personal attractiveness are in a meaningful relationship with organizational commitment.
- انتشار مقاله: 25-03-1395
- نویسندگان: وحیده صیادزاده,علی سیادت,عبدالرسول جمشیدیان
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: جامعه شناسی کاربردی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: سرمایه اجتماعی,ظرفیت سازی,توسعه پایدار اجتماعی,محله غیررسمی,شمیران نو
- چکیده: توسعه شهرها و تمرکز منابع در نقاط محدود، زمینه ساز جذب جامعه بشری به این پهنههای انسان ساز شده است. نیاز اقشار کم درآمد به مسکن شهری، باعث افزایش تقاضا برای بازار غیررسمی مسکن شده و اسکان غیررسمی نوعی از سکونت در شهرها را پدید آورده است. مشکلات فراوان این سکونتگاهها برای توسعه پایدار شهری، مدیران شهری را به فکر تغییراتی در این سکونتگاهها انداخته است، تا زمینه ساز کاهش طردشدگی و عدم انسجام اجتماعی این محلات گردد. سرمایه اجتماعی به عنوان دارایی که در میان اجتماعات این سکونتگاهها جاری است، راه حلی مناسب برای کاهش هزینههای عمومی و ساماندهی این محلات به شمار میآید. این مقاله نتیجه پژوهشی با هدف ارزیابی تأثیرات سرمایه اجتماعی بر توسعه پایدار اجتماع غیر رسمی شمیران نو است، که با روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و جمع آوری 400 نمونه آماری از طریق پرسشنامه انجام شده است. هدف پژوهش، بررسی اثرگذاری سرمایه اجتماعی در پایداری اجتماعی یک محله غیررسمی است. بنابراین، در صورت تحقق این رابطه، مسیری درونزا و پایدار برای پایدارسازی اجتماعات غیررسمی تأیید میشود. در ضمن، این مهم هدفی کاربردی برای شهرداریها بوده، در راستای مبانی نظری توسعه پایدار سکونتگاههای غیررسمی است. نتایج نشان میدهد، رابطه مثبت و معناداری میان سرمایه اجتماعی و شاخصهای توسعه پایدار اجتماعی برقرار است که به وسیله اتصال به شبکهها و اعتماد، تقویت میگردد. در این میان شورای محله به عنوان مهمترین رکن این رابطه، باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد و هر اقدامی که باعث مردمی شدن این شورا گردد، گونهای از روشهای ظرفیت سازی به شمار میرود. بر اساس تحلیل چند متغیره، اعتماد و اتصال به شبکههای اجتماعی، بیشترین اهمیت را برای دستیابی به توسعه پایدار اجتماعی بازی میکنند. در نهایت، مشخص گردید که استفاده از مؤلفههای غیررسمی سرمایه اجتماعی روش بالفعل و توسعه مؤلفههای رسمی سرمایه اجتماعی، روش بالقوه دستیابی به توسعه پایدار اجتماعی خواهند بود.
- چکیده انگلیسی: Urban development and concentration of resources in cities have caused human society to take shape in these areas. The need of low-income residents to urban housing increases demand for an informal housing market whereby informal housing turns into a kind of residency in cities. Numerous problems of this kind of residency for sustainable urban development have put pressure on urban managers to think of some countermeasures in these areas in order to reduce the process of isolation and erosion of social cohesion in these neighborhoods. Social capital as an asset available in these communities is regarded as a suitable solution for reducing the costs and organizing these communities. This paper presents the research findings of a study on the impact of social capital on sustainable development of Shemiran nou, an informal settlement in Tehran. It is a descriptive survey, based on distributing 400 questionnaires among residents of Shemiran nou. The goal of the research is to understand if there is a positive relationship between social capital and social sustainability of an informal community. If such a relationship exists, then we can talk about a sustainable and inward way for stability of informal neighborhoods. The results of the study indicate that there is a significant and positive relationship between social capital and indicators of sustainable development, which can be empowered by connecting to trust and networks. The local council deserves more attention because it is the most important part of the relationship, and any practice which makes this council more accessible to the public is a kind of capacity building. According to multivariate regression analysis, trust and joining to social networks are the most important factors in moving towards sustainable social development. Finally, it is clear that informal factors of social capital lead to actual achievement of sustainable social development and formal factors of social capital lead to potential achievement of sustainable social development.
- انتشار مقاله: 25-03-1395
- نویسندگان: محمدعلی شفیعا,سعید شفیعا
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: جامعه شناسی کاربردی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: عدالت اجتماعی,خدمات شهری,قیمت زمین,ارزش افزوده زمین
- چکیده: انجام مطالعات شهری با دیدگاه عدالت اجتماعی در سالهای اخیر به عنوان یکی از رویکردهای مهم شناخته شده است. در این رویکرد به شاخصهای مختلفی پرداخته میشود که میزان دسترسی به خدمات شهری و ارزش افزوده زمین، از جمله مهمترین آنهاست. یکی از روشهای بهینه ارائه خدمات برای تحقق این امر، تقسیم یک شهر به عنوان یک سیستم به مناطق مختلف و ارائه خدمات شهری متناسب با ویژگی جمعیتی است. روش این پژوهش، بر اساس هدف کاربردی و براساس ماهیت توصیفی- موردی و تحلیلی است. ابزار جمع آوری اطلاعات با از استفاده منابع موجود و برداشتهای میدانی بوده و ابزار سنجش اطلاعات با استفاده از دادههای آماری مدلهای اسکالوگرام، تاکسنومی، موریس، ضریب ویژگی، استاندارد سازی دادههای مختلف الجنس و شاخص مرکزیت مکانی تجزیه و تحلیل شده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که نواحی شهر یاسوج از نظر میزان دسترسی به امکانات و خدمات شهری تفا وت زیادی با هم نداشته، قیمت زمین و در نتیجه ارزش افزوده زمین در آن به طور معناداری از شاخصهای مورد بحث پیروی میکند و خدمات ارائه شده بنا به موقعیت و نحوه توسعه شهر به شکل عادلانه تقسیم شده است و در نتیجه آن، ابتدا نواحی 2 و1 شهری و سپس مناطق3 و4 به امکانات توسعه و ارزش افزوده دست یافتهاند.
- چکیده انگلیسی: In recent years urban studies with a view of social justice is known to be one of the most important approaches. In this approach, different indices are given attention, among which access to urban services and added values of land are the most important two. One of the best optimal ways to provide urban services is to divide a city, as a system, into different parts and distribute services in proportion to demographic characteristics of each part. The present paper is based on an applied research and is descriptive-case study in nature. The data was collected through the use of existence resources, and was based on field impressions. Also, the measurement tool is based on Askalvgram and Moris taxonomy, Coefficiency, standardization of different data, and central location. The findings of the study show that urban areas of Yasouj are not different in terms of accessibility to urban services and facilities. Land price, and as a result the added value of land, follow the discussed indicators in a meaningful way. And urban services are distributed justly in different parts of the city according to the situation. As a result, first parts 1 and 2 of the city and then part 3 and 4 have received facilities and added value.
- انتشار مقاله: 25-03-1395
- نویسندگان: مجید تیربند,مهری اذانی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: جامعه شناسی کاربردی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: خانواده,نظریه نظارت اجتماعی,خشونت میانفردی,دوستان منحرف
- چکیده: خشونت رفتاری است که با هدف آسیب رساندن به دیگری سر میزند و رفتارهایی، از قبیل تحقیر و توهین، تجاوز، ضرب و جرح، تخریب و قتل را شامل میشود. امروزه شکلهای مختلف خشونت به یک مسأله اجتماعی رو به رشد و بخشی از رفتار عادی روزمره تبدیل شده است. تحقیقات گوناگون نقش متغیرهای اجتماعی را در بروز انواع رفتارهای انحرافی از جمله خشونت نشان دادهاند. این پیمایش یک مطالعه تجربی از نظریه کنترل اجتماعی است تا نقش خانواده و دوستان را در خشونت میانفردی تبیین کند. در همین راستا، 385 دانشآموز پسر دبیرستانهای شهر یزد با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شده، به پرسشنامه خود گزارشی پاسخ دادند. نتایج نشان داد دلبستگی به خانواده، دینداری والدین و کنترل والدین، همبستگی منفی و معنیداری با خشونت میانفردی دانشآموزان پسر داشتهاند و دو متغیر تضاد والدین و پیوند با دوستان منحرف، همبستگی مثبت و معنیداری با خشونت میانفردی داشتهاند.
- چکیده انگلیسی: Violence is a behavior aimed at hurting others; Behaviors such as vituperation, rape, physical abuse and murder are a few examples. Today, different forms of violence have tuned into growing social problems at the same time that they are normalized. Various researchers have studies the role that social variables play in the frequency of deviance behavior. This survey is an experimental study of social control theory to explain the role of family and friends in interpersonal violence. 385 male, high-school students in Yazd city were selected by means of multi-stage cluster sampling to respond to a self-administered questionnaire. The results of the study show that attachment to family, parents’ religiosity and parental control have significant and reverse relationships with interpersonal violence. However, parental conflict and deviant friends have significant and positive relationships with interpersonal violence.
- انتشار مقاله: 25-03-1395
- نویسندگان: مهربان پارسامهر,محسن سعیدی مدنی,فائزه دیوبند
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: جامعه شناسی کاربردی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: شکاف نسلی,تفاوت نسلی,شکاف نسلی ارزشی,ارزشهای دینی و روش تحقیق کیفی
- چکیده: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی شکاف نسلی ارزشی بین مادران و دختران با تأکید بر ارزشهای دینی در شهر مشهد است. جامعهآماری مادران و دختران در شهر مشهد را در بر میگیرد که بر اساس سرشماری سال 1385، 1203476 نفر بودهاند . از میان دختران جوان 18 تا 29 ساله و والدین آنها 30 نفر به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. روش تحقیق، کیفی بوده، به منظور گردآوری اطلاعات از تکنیک مصاحبه استفاده شد. رویکردهای نظری مورد استفاده در این مقاله بر پایه نظریات کلان در حوزه شکاف نسلی است. چهار دیدگاه درباره وجود یا عدم پدیده شکاف نسلی وجود دارد. نتایج این پژوهش نشان داد که مادران در زمینه ارزشهای دینی بر روی دخترانشان تأثیر بسزایی داشتهاند و اختلاف بین دختران و مادران در زمینه این ارزشها بر روابط بین آنها تأثیرگذار نیست. بر این اساس، میتوان گفت بین دختران جوان و مادران آنها در زمینه ارزشهای دینی تفاوت نسلی حاکم است.
- چکیده انگلیسی: This paper intends to investigate generational value gapbetween mothers and daughter of Mashhad, with an emphasis on religious values. In doing so, a group of 30 female respondents (18-29 years old daughters and their mothers) were included in the study by means of purposive sampling. Research tool was in-depth interviewing . The theoretical framework of this study is based on macro theories in the field of generational gap. Four viewpoints about the existence and/or absence of generational gap are considered in this study. The results of the study indicate that mothers have a great influence on the religious values of their daughters, and any conflict between values of the two groups would not affect their relationship. So it is possible to say that there are generational differences between young daughters and their mothers in religious values.
- انتشار مقاله: 25-03-1395
- نویسندگان: علی ربانی خوراسگانی,عاطفه محمدزاده یزد
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: جامعه شناسی کاربردی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: رضایت شغلی,مدیریت مشارکتی,عدالت سازمانی,کارمندان,فرهنگ کار
- چکیده: پژوهش حاضر به بررسی فرهنگ کار و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن در بین کارکنان بزرگترین سازمان خصوصی کشور، دانشگاه آزاد اسلامی پرداخته است. روش به کار رفته در این پژوهش، روش پیمایشی است. جامعه آماری تمام کارمندان دانشگاههای آزاد منطقه یک هستند که از میان آنها 481 نفر به عنوان نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده در هر واحد دانشگاهی انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه است که با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی، تعیین اعتبار سازه گردیده و برای تعیین پایایی از ضریب آلفا استفاده شده است. نتایج توصیفی پژوهش، بیانگر آن هستند که میانگین نمره فرهنگ کار و نیز ابعاد آن (همکاری و تعهد) در سطح متوسطی است، اما نتایج تحلیلی پژوهش نشان میدهند مدیریت مشارکتی، عدالت سازمانی، رضایت شغلی، سن و سنوات خدمت بر فرهنگ کار تأثیر مثبت و معنادار دارند. تبیین فرهنگ کار بر حسب مجموع متغیرهای مستقل، بیانگر آن است که رضایت شغلی و سنوات خدمت، به ترتیب قویترین پیشبینی کنندههای فرهنگ کار هستند و 18/0 از واریانس آن را تبیین میکنند.
- چکیده انگلیسی: This research examines work culture and social factors influencing it among employees of Islamic Azad University, the largest private organization in Iran. First, it has been tried to determine a rate for work culture and then relationships between work culture and participatory management, organizational justice, job satisfaction, and demographic variables have been examined. Research method is cross-sectional survey; research population is all personnel of the Islamic Azad Universities in three provinces: Fars, Boushehr and Kohkiloye-Boyerahmad. Overall, 481 subjects were selected by means of simple random sampling. Measurement tool is questionnaire, which includes four scales. Construct validity was obtained through factor analysis; Reliability test was also performed by means of Cronbach’s alpha coefficient. Research findings indicate that work culture is on average among subjects. Also, there are significant relationships between work culture and participatory management, organizational justice, job satisfaction, age and years of employment. Using regression analysis, it appears that of all independent variables, job satisfaction and years of employment are strongest predictors of work culture. Taken together, they explain 18% of the variance of work culture.
- انتشار مقاله: 25-03-1395
- نویسندگان: سیروس احمدی,سیروس احمدی,سیروس احمدی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: جامعه شناسی کاربردی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: خانواده,سبک زندگی,دوستان,دوستی دختر و پسر,فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی
- چکیده: از آنجا که دوستی دختر و پسر پیش از ازدواج میتواند نهاد خانواده را با مخاطره روبه رو سازد، لذا این روابط یکی از مسایل مهم جوامع مختلف، به ویژه جامعه اسلامی که دستورهای مؤکدی برای این نوع روابط وضع شده است. این تحقیق ضمن بررسی مطالعات انجام شده تجربی و پیشینه نظری روابط دوستی به بررسی رابطه دوستی با جنس مخالف در بین 531 دختر و پسر جوان در شهر شیراز پرداخته است. نظریه تحقیق ملهم از آرای گیدنز در خصوص جهانی شدن و صمیمیت میباشد. روش تحقیق این مطالعه پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته بوده است. نتایج به دست آمده در سطح تحلیلهای دو متغیره نشان دادهاند که میزان استفاده از فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی و شیوه زندگی نوین بر گرایش جوانان به دوستی با جنس مخالف تأثیر فراوانی دارند. همچنین، نتایج حاصل از تحلیل چند متغیره نشان دهنده آن است که فشار دوستان، میزان مذهبی بودن (به عنوان نوعی سبک زندگی)، استفاده از فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی نوین و در نهایت، فشار خانواده در مجموع، توانستهاند 36 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند.
- چکیده انگلیسی: Social relations among people, with different age and sex groups are an important source for sociological studies. To be more specific, studying friendly relationships between the sexes, especially among youth, is of crucial importance in the field of family sociology, marriage. In this study, while reviewing previous research and existing theories on friendly relationships, we developed a theoretical framework, which is based on perspectives of Giddens on globalization and intimacy. The research is quantitative and used survey method to collect data. The sample includes 531 young males and females living in Shiraz, who were selected through multi-stage random sampling. The data was collected through self-report questionnaire. Our bivariate analysis indicates that using modern information and communication technologies and modern lifestyle are the two independent variables which have the greatest impact on tendency towards friendship with the opposite sex. Also, our multivariate analysis show that friends’ pressure, degree of religiosity (as a lifestyle), using modern information and communication technologies, and family pressure, taken together, explain 36% of the variance of dependent variable.
- انتشار مقاله: 25-03-1395
- نویسندگان: بیژن خواجه نوری,مریم السادات دل آور
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: جامعه شناسی کاربردی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: دانش آموزان,کجرفتاری,تعلق فرد با مدرسه,تعامل با اولیای مدرسه
- چکیده: یکی از مهمترین کارکردهای مدرسه، جامعهپذیری دانشآموزان است که نبود آن، به کجرفتاری دانش آموزان خواهد شد. هدف اصلی مقاله حاضر، بررسی عوامل و مؤلفههای مدرسه و تأثیر آنها بر کجرفتاری دانشآموزان است. چهارچوب نظری تحقیق، ترکیبی از نظریههای فشار عمومی اگنیو (1992)، پیوند اجتماعی هیرشی (1969) و پیوند افتراقی ساترلند (1939) و با کنترل متغیر وضعیت خانواده دانش آموزان است. روش تحقیق کمی- پیمایشی است و جامعه آماری آن 13686 نفر دانش آموزان پسر دبیرستانهای دولتی شهر یزد هستند که در سال تحصیلی 87-88 مشغول به تحصیل بودهاند. بنابراین، از میان آنها200 نفر با محاسبه فرمول کوکران انتخاب شدند که از طریق روش نمونهگیری تصادفی به طور خود ابزار به پرسشنامه پاسخ دادند. نتایج تحقیق نشان میدهد که مؤلفههای مدرسه؛ یعنی متغیر تعامل اولیاء و برنامه درسی مدرسه، با تعلق فرد با مدرسه رابطهی مستقیم و معناداری وجود دارد و همچنین، متغیرهای مناسبات اولیای مدرسه با فرد، برنامه درسی مدرسه، تعلق فرد با مدرسه و همنشینی با دوستان منحرف، رابطه معناداری با کجرفتاری فرد در مدرسه دارند که از میان مؤلفههای فوق تعامل منفی اولیای مدرسه با فرد تأثیر بیشتری بر کجرفتاری فرد در مدرسه داشته است و بین تعلق فرد به مدرسه و پیوند افتراقی با دوستان منحرف، رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.
- چکیده انگلیسی: This paper Object is to investigate of school factors and its influence on students deviance. This paper Theoric framework is composition of: Egnive(1992)Theory of public pressure,Herchi(1969) social linkage and Satterland(1939)Differential linkage and with control of situation of student family variable. Research methodology is scaling and choose 200 student among of 13686 student of public school by Simple random sampling method in yazd state. and they response to questionair automatically. Result of this survey shows school factors(Interaction with parents) have direct relation with school Curriculum. And students deviance have Significant relation with parents Interaction with school and person interaction with school and person Belong to school and interaction with deviant freinds. parents Interaction with person have effect a meant of 29%.And there is significant and direct relation between person Belong to school and Differential linkage with deviant friends.
- انتشار مقاله: 25-03-1395
- نویسندگان: سعید معیدفر,حسین مقیمی اسفندآبادی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: جامعه شناسی کاربردی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: دینداری,سنتگرایی,طبقهی اجتماعی,واژههای کلیدی: سرمایهی اجتماعی,زنان شهر بروجن,گرایش به فرهنگ غرب و مهاجرت
- چکیده: چکیده سطور حاضر، با توجه به اهمیت سرمایهی اجتماعی زنان برای جامعه، برای مطالعهی این سرمایه و عوامل تأثیرگذار بر آن به نگارش درآمده است. چهارچوب نظری این مقاله، تلفیقی از نظرات رابرت پاتنام، جیمز کلمن، پیر بوردیو و فمینیسم رادیکال است که از این نظریات، هشت فرضیهی در پاسخ به پرسشهای اصلی تحقیق استخراج گردید. این فرضیهها با استفاده از روش پیمایشی آزمون شدند. در راستای این روش، پس از تعریف عملیاتی متغیرها، از پرسشنامه استفاده شد که آلفای کرونباخ آن برابر با89 /0 بود و سپس با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه376 نفر برآورد شد و پس از آن، پرسشنامهها توزیع و سپس جمعآوری، پردازش و تحلیل شدند. دادههای بهدست آمده با استفاده از آمارههای توصیفی و تحلیل رگرسیون دو متغیره و سپس چند متغیره تحلیل شدند. اهم نتایج حاصل از تحلیل توصیفی و رگرسیون دو متغیره عبارتند از: میزان سرمایهی اجتماعی زنان در حد متوسط؛ یعنی 5/40 از کل (84) است . متغیرهای سرمایهی اجتماعی خانواده با بتای 75/0، سرمایهی اجتماعی خویشاوندان با بتای 65/0، دینداری با بتای 208/0، سنتگرایی با بتای 22/0، غربگرایی با بتای 13/0- و مردسالاری با بتای 115/0- بر میزان سرمایهی اجتماعی زنان شهر بروجن دارای تأثیر معناداری است. براساس تحلیل چند متغیره، دو متغیر دیگر؛ یعنی طبقهی اجتماعی و مهاجرت نیز دارای تأثیر معناداری بر متغیر وابسته هستند و متغیرهای غربگرایی و سنتگرایی- بر خلاف تحلیل دو متغیره- به دلیل تأثیرات برآیندی دارای اثر معناداری بر متغیر وابسته نیستند. [1] یکی از شهرهای استان چهارمحال و بختیاری است. * نویسندهی مسؤول:09128085086 h_ghajari@yahoo.com Email:
- چکیده انگلیسی:     Abstract  Considering the importance of womenâs social capital as a huge part of the society and their role in developing it, and with the aim of studying this capital and the effect of factors on it, the present lines have been written. The theoretical framework of this research is a combination of âRobert Putnamâ âJames colemanâ âPierre bourdieuââ viewpoints and radical feminism from which 9 hypotheses were extracted to answer the main questions of the research. These hypotheses were tested through survey method. Along this method, and after the operational definition of the variables, a questionnaire was used whose âcronbachâ alpha was equal to 0/89. The sample which was extracted by using âcohranâ formula, consisted of 376 women. After distributing and gathering the questionnaires, the data was processed and analyzed by using descriptive statistics and bivariate regression, the extracted data was analyzed. The important results of this research are: -the rate of womenâs social capital is 40/5 from the total 84, which is considered at an average level. The impact of following variables on the womenâs social capital in the city of Boroujen is meaningful:  _Familyâs social capital with 0/748 beta, Kinshipâs social capital with 0/664 beta, Social class with 0/052 beta, Piety with 0/2 beta, Traditionalism with 0/235 beta, West orientation with-0/144 eta, Patriarchy with 0/113 beta.    Â
- انتشار مقاله: 25-03-1395
- نویسندگان: اعظم علیخانی فرادنبه,حسینعلی قجری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: جامعه شناسی کاربردی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: افسردگی,اضطراب,رگرسیون لجستیک,مهاجران,مسؤولیت پذیری,واژههای کلیدی: سلامتروان
- چکیده: چکیده مسأله: مفهوم سلامت روانی یا جسمانی به آشکارا با مسؤولیت پذیری مهاجران بستگی دارد. از جمله عوامل تعیین کنندهی سلامت روان در میان مهاجران، میتوان به نقش مسؤولیتپذیری آنها اشاره کرد. این مقاله برآن است تا به تحلیل رابطهی بین مسؤولیتپذیری مهاجران و سلامت روانی آنها براساس مدل رگرسیون لجستیک بپردازد. روش تحقیق: روش تحقیق در این مقاله پیمایش؛ ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامهی ساختار یافته، جامعهی آماری مهاجران شهر طبس هستند. تعداد 200 نفر به عنوان جمعیت نمونه مطالعه شدند. تحلیلها براساس آزمون مقایسهی میانگینها و همبستگی و آزمون مدل تحقیق براساس رگرسیون لجستیک انجام شده است. یافتهها: نتایج حاصل نشان میدهند که میانگین نمرهی سلامت روانی مهاجران در بعد سلامت فیزیکی برابر 94/26، در بعد اضطراب برابر 23/25، در بعد استرس برابر 16/20 و در بعد کارکرد اجتماعی برابر 50/31 است. تفاوت مشاهده شده بین میانگینها براساس آزمون F با مقدار 92/71 در سطح معناداری تایید شده است. نتایج حاصل از رگرسیون لجستیک نشان میدهند که پنج متغیر وضعیت مسکن، مسؤولیت اجتماعی، وضعیت تأهل، میزان تحصیلات و سن پاسخگویان وارد معادله شدهاند. مقدار بتا برای پنج متغیر وضعیت تأهل (27/0 B= )، مسؤولیت اجتماعی (62/0 B= )، وضعیت مسکن (12/0 B= )، میزان تحصیلات (19/0 B= ) و سن پاسخگویان(17/0 B= ) معنادار بوده و توانستهاند در پیشبینی سلامت روانی مهاجران نقش مؤثری داشته باشند.
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 25-03-1395
- نویسندگان: محمد رضا همتیفر,گلمراد مرادی,داریوش بوستانی,داریوش بوستانی,گلمراد مرادی
- مشاهده