در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تحقیقات مهندسی سازه های آبیاری و زهکشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: مقاومت فشاری,همدان,دوام,کانالهای آبیاری,پوشش بتنی
- چکیده: بتن با دوام بتنی است که قابلیت خدمترسانی خود را در طول عمر پروژه و در شرایط مختلف حفظ کند. بر اساس منابع موجود، برخی از پوششهای بتنی که در روزهای اولیه اجرا دارای مقاومت فشاری مناسبی هستند، بهدلیل نداشتن دوام، بعد از مدت زمانی دچار تخریب شدهاند. در این پژوهش، رابطه بین پارامترهای مختلف دوام (جذب آب اولیه، جذب آب نهایی، عمق نفوذ آب و تخلخل) با پارامتر مقاومت فشاری در پوشش بتنی کانالهای آبیاری وراینه و دینگله کهریز در استان همدان بررسی شده است. برای این منظور از پوشش بتنی این کانالها بهترتیب 15 و 12 مغزه بتنی به قطر 69 میلیمتر و با طول متفاوت تهیه و پارامترهای دوام و مقاومت فشاری آنها در آزمایشگاه تعیین گردید. بر اساس نتایج این پژوهش مشخص شد که پارهای از پارامترهای دوام با مقاومت فشاری مغزهها، رابطه خطی ندارند که بتوان با بالا بودن مقاومت فشاری از دوام نمونهها نیز اطمینان داشت. لذا در ارزیابی کیفیت دوام پوشش بتنی برای شرایط یخبندان، نمیتوان تنها به مقاومت فشاری اکتفا کرد. از کل نمونههای تهیه شده در کانالهای وراینه (15 مغزه) و دینگله کهریز (12 مغزه)، بهترتیب 6 و 4 مورد از مغزهها (40 و 34 درصد) دارای مقاومت فشاری بالاتر از حداقل توصیه شده بودند. از بین مغزههایی با مقاومت فشاری قابل قبول به ترتیب 3 و 2 نمونه (50 درصد نمونههایی با مقاومت فشاری قابل قبول) بهرغم مقاومت بالا، مشخصات دوام قابل قبول را برای جلوگیری از تخریب در شرایط یخبندان و ذوب مکرر نداشتند. نتایج بررسیها نشان میدهد که عمق نفوذ آب و تخلخل متوسط مغزهها بیش از 5/2 برابر و جذب آب اولیه و نهایی متوسط مغزهها بیش از 5/1 برابر مقدار مجاز است که بیانگر فضاهای کرمو و متصل به همدیگر و محیط مناسب برای نفوذ و تجمع آب و ایجاد یخبندان و تخریب
میباشد. همچنین نتایج بررسیها نشان میدهد که برخی از نمونهها با پارامترهای دوام مختلف (کمتر یا بیشتر از حد مجاز برای شرایط یخ زدن و ذوب شدن مکرر) دارای مقاومت فشاری نسبتا ثابت هستند. از این رو با داشتن مقدار مقاومت فشاری قابل قبول نمیتوان از با دوام بودن پوشش اطمینان داشت و برای این منظور لازم است آزمایشهای خاص مربوط به دوام را اجرا کرد.- چکیده انگلیسی: Concrete is the most common material used to line irrigation canals and must maintain its durability for the lifetime of the canal. Compressive strength has been used as an index to control the quality of concrete; concrete that remains durable under freeze-thaw conditions is that with high compressive strength. Research has shown that concrete linings can show suitable compressive strength in the first days of existence, but begin to decompose after a period and lose the property of durability. The present study examined the relationship between compressive strength and the durability parameters of initial water absorption, final water absorption, water penetration depth and porosity in the Variyaneh and Dingel-e Kahriz irrigation canals in the province of Hamedan. Laboratory testing was carried out on 27 cores (69 mm in diameter; different lengths) extracted from the concrete linings of canals. The cores were prepared and their compressive strength and durability parameters were determined. The results show an inverse linear relationship between the compressive strength and density of the samples and their porosity. The durability parameters of initial water absorption, final water absorption, and water penetration depth showed no significant relationship. The results indicate that compressive strength is not sufficient for evaluation of the durability of concrete lining. Of the 27 cores, 40% had acceptable compressive strength. Of these, 50% showed acceptable durability parameters for exposure to freeze-thaw. The results also showed that the mean penetration depth and porosity of the samples were >2.5 times greater than the maximum recommended values and that the initial and total water absorption values were >1.5 times greater than the maximum recommended values. It is evident that the concrete linings will decompose more quickly than the anticipated lifetime from the influence of water and other expansive solute solutions in cold weather. It was noted that samples having similar compressive strengths had durability parameters that were greater or less than acceptable values. These results suggest that the compressive strength of concrete alone is insufficient to ensure durability and it is necessary to examine additional parameters affecting the lifetime of the concrete linings.
- انتشار مقاله: 16-01-1393
- نویسندگان: رضا بهراملو,حسین بانژاد
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تحقیقات مهندسی سازه های آبیاری و زهکشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: آلودگی خاک,خرد آبیاری,آبهای غیر متعارف,عناصر شیمیایی
- چکیده: خشکسالیهای اخیر موجب شده است که بهرهبرداری از منابع موجود آبهای با کیفیت بالا در اکثر مناطق کشور به اوج برسد و برنامهریزان و مدیران منابع آب را مجبور ساخته تا در برنامهریزیهای خود، به کلیه منابع آب متعارف و غیرمتعارف توجه کنند؛ یکی از این منابع، فاضلاب تصفیه شده شهری است. هدف از این تحقیق، بررسی اثر کاربرد فاضلاب
تصفیه شده شهری شیراز بر خصوصیات شیمیایی خاک منطقه باجگاه فارس با بافت لومرسی است. برای اجرای پژوهش حاضر، از شش تیمار آب آبیاری (آب چاه، آب چاه به همراه کود شیمیایی، فاضلاب تصفیه شده شهری، فاضلاب تصفیه شده شهری به همراه کود شیمیایی، آب چاه به همراه فاضلاب تصفیه شده، آب چاه به همراه فاضلاب تصفیه شده و کود شیمیایی) در آبیاری قطرهای برای کاشت کلم بروکلی استفاده شد. نتایج آزمون آماری دانکن نشان میدهد که استفاده از فاضلاب تصفیه شده، در مقایسه با آب چاه (شاهد) باعث افزایش معنیدار ویژگیهای شیمیایی خاک (اسدیته، نسبت جذب سدیم و کربن آلی) در سطح احتمال 5 درصد میشود؛ همچنین، غلظت اکثر عناصر پرمصرف و کممصرف گیاهی در خاک از جمله نیتروژن، پتاسیم، منیزیم و همچنین فلزات سنگین مانند آهن، روی و سرب در نتیجه استفاده از فاضلاب تصفیه شده، نسبت به آب چاه، در سطح احتمال 5 درصد افزایش مییابد.- چکیده انگلیسی: Recent drought has increased the consumption of fresh water resources to peak values in most parts of Iran. Water resources managers and planners have been forced to consider the use of all conventional and marginal-quality water (water of low quality) sources during planning. One of these marginal sources is treated municipal wastewater. The present study investigated the effects of the use of a drip irrigation system dispersing municipally-treated wastewater from the city of Shiraz on the chemical characteristics of clay loam soil in Badjgah in Fars province. Six water quality parameters were examined for treatments using freshwater, treated wastewater and fertilizer to irrigate broccoli. The results showed that application of treated municipal wastewater significantly increased the pH, SAR, and OC of the soil over that of the other treatments at 5% probability. Concentration of most chemical elements, such as nitrogen, potassium, and magnesium, and heavy metals, such as zinc, iron and lead, increased significantly increased at 5% probability for the wastewater treatment over the values for the other treatments.
- انتشار مقاله: 30-10-1392
- نویسندگان: علیاصغر قائمی,احسان امین دین
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تحقیقات مهندسی سازه های آبیاری و زهکشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: روش سطح پاسخ,طرح مرکب مرکزی,باسیلوس سابتیلیس,زایلاناز
- چکیده: در بررسی حاضر سویه باسیلوس سابتیلیسK40b از ریزوسفر برنج جدا و پتانسیل تولید آنزیم زایلاناز آن با استفاده از روش بیوشیمیایی ارزیابی شد. حضور ژن زایلاناز در سویه K40b به روش مولکولی ردیابی و پس از تعیین توالی در بانک ژن مرکز اطلاعات زیست فناوری ثبت شد. توالی این ژن شامل 563 نوکلئوتید است که یک رشته پپتیدی 187 اسید آمینهای را کد میکند. مقایسه توالی ژن زایلاناز سویه مورد بررسی با توالیهای مرجع نشان میدهد که آنزیم تولید شده توسط سویه باسیلوس سابتیلیس K40b متعلق به خانواده 11 گلیگوزید هیدرولاز است و بالاترین شباهت را به زایلانازهای باسیلوسی دارد. روش سطح پاسخ با استفاده از طرح مرکب مرکزی نیز به منظور تعیین دما و pH بهینه فعالیت کاتالیتیکی آنزیم زایلاناز تولید شده بهکار گرفته شد. دامنه مورد بررسی متغیرهای دما و pH در این مطالعه بهترتیب 75-25
درجه سلسیوس و5/8-5/4 بود. بر اساس نتایج حاصل از آنالیز واریانس، مدل درجه دوم بهعنوان مدل مناسب برای
پیشبینی متغیر پاسخ (فعالیت آنزیم زایلاناز) پیشنهاد شد. نتایج نشان میدهد که آنزیم زایلاناز تولید شده توسط سویه مورد بررسی در pH بین 2/5 تا 2/6 و دمای 50 تا 60 درجه سلسیوس بیشترین فعالیت را دارد. همچنین، بر اساس نتایج بهینهسازی مشخص شد که pH قلیایی و دمای بیشتر از 70 و کمتر از 50 درجه سلسیوس نیز موجب کاهش قابل توجهی در فعالیت کاتالیتیکی آنزیم خواهد شد.- چکیده انگلیسی: Bacillus subtilis K40b was isolated from rice rhizospheres and its potential for production of xylanase was evaluated using biochemical methods. The gene for xylanase in B. subtilis K40b was amplified, sequenced and assigned to the NCBI Genebank. The gene size was estimated to be 563 bp encoding 413 amino acids. Comparison of the xylanase gene with reference sequences showed that the xylanase of B. subtilis k40b belongs to the glycosyl hydrolyase family 11 (GH11) and was closely related to Bacillus xylanase. Response surface methodology using a central composite design was applied to determine the optimum temperature and pH of the xylanase B. subtilis K40b catalytic activity. Testing was carried out at temperatures of 25 to 75 °C and pH values of 4.5 to 8.5. ANOVA was used to derive a quadratic model equation for prediction of enzyme activity. Results showed that the optimal conditions for xylanase activity were 6.5 pH and 50°C. Alkaline pH and temperatures >70°C and <50°C resulted in a noticeable decrease in xylanase activity.
- انتشار مقاله: 06-09-1392
- نویسندگان: پریناز مرادی دزفولی,مریم هاشمی,مریم موسیوند,محمود خسروشاهلی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تحقیقات مهندسی سازه های آبیاری و زهکشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: نشاسته,نانوکامپوزیت,نانوبلور سلولز
- چکیده: هدف از این تحقیق بررسی تأثیر افزودن غلظتهای مختلف نانوبلورهای سلولز بر خواص فیزیکی نانوکامپوزیت نشاسته حاوی نانوبلور سلولز است. برای بررسی نحوه پخش نانوذرات در ماتریکس پلیمر، از آزمون پراش اشعهX استفاده شد. مقاومت حرارتی و خواص مکانیکی فیلمهای نانوکامپوزیت به ترتیب با آزمون گرماسنجی پویشی تفاضلیو آزمون کشش بررسی شد. بررسی خواص فیزیکی نمونههای نانوکامپوزیت نشان میدهد که افزودن نانوبلورهای سلولز به فیلم نشاسته، مقاومت به رطوبت فیلمها را بهبود میبخشد. با افزودن نانوبلورهای سلولز از صفر تا 9 درصد، استحکام کششی از 9/5 تا 64/7 مگاپاسکال افزایش مییابد و کرنش تا نقطه پاره شدن از 82/34 درصد به 66/20 درصد میرسد؛ اما روند کاهشی مشاهده شده در تغییرات کرنش در نقطه پاره شدن، در نانوکامپوزیتهای حاوی غلظتهای بالای نانوبلور سلولز (5، 7 و 9 درصد)، معنیدار نیست. بروز این ویژگیها را میتوان به ساختار منظم بلوری و استحکام کششی بالای نانوالیاف سلولز و برهمکنشهای هیدروژنی بین نانوالیاف سلولز و زنجیرههای پلیمر نسبت داد. بررسی مقاومت حرارتی نمونههای نانوکامپوزیت نشان میدهد که دمای ذوب فیلم نشاسته خالص 218 درجه سلسیوس است که با افزایش غلظت نانوذرات تا 9 درصد، به 5/251 درجه سلسیوس میرسد؛ اما با افزایش غلظت نانوذرات، دمای انتقال شیشهای نمونههای نانوکامپوزیت کاهش پیدا میکند. این نتایج نشان میدهند که عملکرد نانوبلور سلولز در نواحی بیشکل (آمورف) و بلوری نشاسته، متفاوت است. نتایج آزمون پراش اشعه Xنشان می دهد در ساختار کامپوزیت نانوذرات خواص بلوری خود را حفظ میکنند ولی موجب تغییر الگوی پراش نشاسته نمیشوند.
- چکیده انگلیسی: This study investigated the effect of different concentrations of nanocrystalline cellulose (NCC) on the physical properties of starch-NCC nanocomposites. The nanoparticle distribution in the polymer matrix was investigated using x-ray diffraction. The heat resistance and mechanical properties of the film were measured by differential scanning calorimetry and tensile testing. Investigation of nanocomposite properties showed that the addition of NCC to starch film increased the moisture resistance of the film. With the addition of up to 9% NCC, the ultimate tensile strength of the nanocomposite samples increased from 5.9 to 7.64 MPa and the strain-to-break decreased from 34.82% to 20.66%. This trend was not significant for nanocomposite samples containing high concentrations of NCC (5%, 7%, 9%) because of their crystalline nature, the unique mechanical properties of the cellulose and the establishment of hydrogen bonds between the starch and cellulose nanoparticles. Investigation of thermal resistance of the nanocomposite samples showed that the addition of up to 9% NCC increased the melting point of the film from 218 to 251.5 °C. Increasing the NCC concentration decreased the glass transition temperature of the nanocomposite samples. The results show that the performance of the NCC differed in the amorphous and crystalline regions of the starch.
- انتشار مقاله: 31-02-1392
- نویسندگان: روناک غلامی,بابک قنبرزاده,جلال دهقاننیا,علیاکبر انتظامی,لیلا ابوالقاسمی فخری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تحقیقات مهندسی سازه های آبیاری و زهکشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: کتیرا,کربوکسی متیل سلولز,مایونز,رفتار رئولوژیکی
- چکیده: در صنعت، برای پایدارسازی امولسیون مایونز از صمغ استفاده میشود. هدف از این تحقیق، بررسی اثر صمغ کتیرا با کربوکسی متیل سلولز بر خواص فیزیکوشیمیایی و حسی مایونز بعد از گذشت یک روز و سی روز پس از تولید است. صمغ کتیرا در سطوح ترکیبی صفر (نمونه شاهد) تا صد درصد با کربوکسی متیل سلولز در تهیه مایونز استفاده شد. نتایج آزمون رئولوژی تطبیق داده شده با مدل هرشل بالکی نشان میدهد که همه نمونهها در دامنه فرکانس مورد مطالعه رفتار
ژلمانند ضعیف و رفتار سودوپلاستیک دارند. پایداری نمونهها با افزایش غلظت اثر صمغ کتیرا از 50 درصد به بالا، بعد از سی روز نگهداری افزایش مییابد. نتایج رنگسنجی نشان میدهد که صمغ کتیرا در اکثر غلظتهای مورد استفاده L* را کاهش و a* و b* را افزایش میدهد. تصاویر ریزساختار و خواص حسی نمونهها در دو بازه زمانی نشان میدهد که تفاوت معنیداری بین نمونههای آزمایش با نمونه شاهد وجود ندارد. نتایج این تحقیق همچنین نشان میدهد که اثر صمغ کتیرا در غلظت 50 درصد و بالاتر با کسب امتیازات حسی قابل قبول و پایداری بالا و رفتار رئولوژیکی مناسب، که احتمالا ناشی از افزایش قابلیت اتصال با آب و قابلیت نگهداری ویسکوزیته فاز پیوسته است، میتواند با کربوکسی متیل سلولز در نمونههای مایونز جابهجا شود.- چکیده انگلیسی: Gum is used to stabilize mayonnaise emulsion in industry. The present study investigated the effect of carboxymethyl cellulose (CMC) with gum tragacanth (T) on the physicochemical and sensory properties of mayonnaise after 1 and 30 d of storage. T contents from zero (control) to 100% in the CMC was used to produce mayonnaise. The results of rheology were analyzed using the Herschel-Bulkley model which indicated that all samples showed pseudoplastic behavior and exhibited weak gel-like behavior in the studied frequency range. The stability of the samples increased as the content of T increased to ≥50% after 30 d of storage. Results from color measurement showed that use of T at most concentrations decreased the L* and increased the a* and b* of the samples. The microstructural images and sensory evaluation showed no significant difference from the control over both periods of storage. The results of this study indicate that ≥50% T increased water binding capacity, stability, continuous phase viscosity, and rheological behavior and produced acceptable sensory scores confirming that it is appropriate for replacement of a percentage of CMC in the mayonnaise samples.
- انتشار مقاله: 26-08-1392
- نویسندگان: زینب رفتنیامیری,سیدمیثم اکبری,مزدک علیمی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تحقیقات مهندسی سازه های آبیاری و زهکشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: فاصله اقلیدسی,آستانهگذاری پوستهای,بینایی ماشین
- چکیده: تغییرات شدت نور از مشکلات موجود در دستگاههای مبتنی بر پردازش تصویر است. در پژوهش حاضر به شناسایی گیاهکاهو و کلم از روی تصاویر تهیه شده در شرایط متغیر نوری مزرعه با استفاده از روشی نوین پرداخته شده است. شیوه جدید شناسایی توسط آستانهای صورت میگیرد که در فضای اقلیدسی سه بعدی قرار دارد و بهصورت پوستهای بیضیگون است و از مولفه روشنایی در ساختار خود استفاده میکند. نتایج حاصل از بهکارگیری این شیوه برای شناسایی تصویری گیاهان سبزرنگ در شرایط مزرعه نشان میدهد که شیوه پیشنهادی، نسبت به روشهای متداول شناسایی گیاه، خطاهای نوع گیاهی، پسزمینه،مجموع و میانگین مربع خطای کمتری دارد. نتایج ارزیابی شیوه پیشنهادی روی دو نمونه گیاه کاهو و کلم نشان میدهد که این شیوه قادر به شناسایی کلم با دقتی برابر با 26/85 درصد است و در ترکیب این شیوه با خصوصیات شکلی برای شناسایی کاهو دقتی برابر با 67/66 درصد دارد.
- چکیده انگلیسی: Variations in lighting are a problem for visual systems. In the current research, a new thresholding method using a 3D Euclidian elliptical surface was defined and applied for plant detection purposes. The results showed that this method had lower type I error, type II error, total error and mean square error compared with those of conventional segmentation methods. The method was evaluated for detection of cabbage and lettuce from images. The results showed the proposed method located cabbages in the images with 85.26% accuracy. When the proposed method was combined with image-based shape features it identified lettuce from the images at 66.67% accuracy.
- انتشار مقاله: 30-02-1393
- نویسندگان: محسن مهدیانی,رضا طباطبایی کلور,محمودرضا گلزاریان
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تحقیقات مهندسی سازه های آبیاری و زهکشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: بیشباری,تسطیح لیزری,سامانه کنترلی,حلقه بسته
- چکیده: در تسطیح لیزری نقاطی از زمینهای کشاورزی که ارتفاع خاکبرداری در آنها زیاد است، معمولا ماشین تسطیح به توانی بیش از توان کشش مالبندی تراکتور نیاز دارد. این امر موجب بیشباری موتور و لغزش زیاد چرخهای محرک تراکتور و در نهایت خاموش شدن تراکتور میشود. هدف اصلی در این تحقیق، مجهز کردن ماشین تسطیح لیزری به یک سامانه کنترل خودکار ارتفاعکار تیغه بهمنظور جلوگیری از بیشباری موتور تراکتور و خاموش شدن آن در حین تسطیح است. این سامانه که متشکل از یک سیستم کنترلی حلقه بسته است، با دریافت دور موتور تراکتور از طریق مولد برق آن و مقایسه آن با دور بحرانی و مطلوب موتور (که توسط کاربر از طریق صفحه کلید آن به سامانه معرفی میگردد)، در شرایط بیشباری، با ارسال فرمان به جک تنظیمکننده ارتفاعکار تیغه، ارتفاع خاکبرداری را متناسب با توان تراکتور کنترل میکند. برای ثبت و مقایسه دور لحظهای موتور با دور بحرانی و دور مطلوب آن از یک میکروکنترلر استفاده شد. مصرف سوخت و عملکرد
مزرعهای ماشین تسطیح لیزری با و بدون سامانه کنترل خودکار، با آزمون تی در 5 تکرار مقایسه شد. نتایج نشان میدهد که بهکارگیری سامانه ساخته شده میتواند کار راننده را آسان کند و بهطور معنیداری (P<0.05)در کاهش مصرف سوخت و افزایش عملکرد مزرعهای ماشین تسطیح لیزری مؤثر باشد. با نصب این سامانه، مصرف سوخت و مدت زمان کارکرد به ترتیب نزدیک به 4/18 و 7/19 درصد پایین آمد که از نظر اقتصادی باصرفه است.- چکیده انگلیسی: Excessive cutting depth during leveling of agricultural land increases power needed by the tractor drawbar and will result in undesirable slippage and excessive strain on the tractor engine. The result of sustained excess will be the break-down of the tractor. An auxiliary blade depth controller to prevent overloading during leveling was designed, fabricated and evaluated in this study. The system consists of a closed loop that obtains the real tractor engine speed using a dynamo and compares the critical and desired speeds of the engine as controlled by the user by means of a manual keyboard. The data is recorded in the main microcontroller memory and displayed online on a LCD. The system governing the blade depth prevents attainment of critical engine speed that will cause overloading. The depth controller system overrides manual control and sends pulses to the solenoid valve to adjust the blade depth cylinder to decrease the depth of excavation until the desired engine speed is attained. After eliminating the risk of overload, the system switches blade command back to the laser control box. The system was evaluated on a laser-guided land leveler on farmland. Fuel consumption and field performance of the machine were determined with and without use of the proposed control system. The test was carried out using a t-test with five replications. The result demonstrated a significant difference at 5% probability for use of the proposed system (p < 0.05). The new system decreased fuel consumption 18.4% and increased field performance 19.7%, which makes it an effective cost-saving measure.
- انتشار مقاله: 16-01-1393
- نویسندگان: سیدمجتبی شفاعی,امیناله معصومی,جعفر قیصری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تحقیقات مهندسی سازه های آبیاری و زهکشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: دیاکسید تیتانیم,نانوکریستال سلولز,زیست نانوکامپوزیت,نشاسته-PVOH
- چکیده: در این پژوهش، برای بهبود ویژگیهای کاربردی فیلمهای بر پایه نشاسته، ابتدا از میزان ثابت اسیدسیتریک و
پلیوینیلالکل (PVOH) استفاده و پس از آن اثر سطوح مختلف غلظت دو نوع نانوذره نانوکریستال سلولز (CNC) و
دیاکسید تیتانیم (TiO2) بهصورت توأم و نرمکننده گلیسرول (GLY) بررسی شد. آزمون گرماسنجی پویشی افتراقی
(DSC) نشان میدهد که افزودن CNC و TiO2 بهترتیب موجب افزایش دمای ذوب و انتقال شیشهای و کاهش دمای ذوب و افزایش دمای انتقال شیشهای در زیست نانوکامپوزیتها میشود. سپس اثر غلظت سه افزودنی فوق بر میزان جذب
آب، حلالیت در آب و خواص رنگی زیست نانوکامپوزیت بر پایۀ نشاسته نرم شده (PS) مورد بررسی قرار گرفت و مقادیر غلظت بهینه آنها با طرح مرکب مرکزی توسط روش سطح پاسخ (RSM) تعیین گردید. نتایج حاصل از بهینهسازی فرمولاسیون با روش سطح پاسخ (RSM) نشان میدهد که غلظت TiO2، CNC و GLY بهترتیب بهصورت درجه دوم، خطی و درجه دوم بر میزان جذب رطوبت معنیدار و مقادیر بهینه متغیرهای TiO2، CNC و GLY برای حداقل جذب رطوبت بهترتیب 118/0، 30/0 گرم و 36/1 میلیلیتر است. استفاده توأم CNCو TiO2باعث بهبود کاهش جذب رطوبت و
انحلالپذیری در آب زیست نانوکامپوزیت میشود و تأثیرگذاری CNCبیشتر از TiO2 است. مقادیر بهینه متغیرهای TiO2، CNC و GLY برای حداقل اندیس زردی بهترتیب 235/0، 0 گرم و 06/1 میلیلیتر است.- چکیده انگلیسی: The present study used a constant level of citric acid and polyvinyl alcohol and different amounts of nanocrystalline cellulose (CNC) and TiO2 nanoparticles to improve the properties of starch film. The effect of different amounts of glycerol was also examined. The results of differential scanning colorimetry demonstrated that the addition of CNC increased the melting and glass transition temperatures and the addition of high levels of TiO2 decreased the melting temperature and increased the glass transition temperature. The effects of these three compounds on the hydrophobicity and color of bionanocomposite plasticized starch were studied and their optimum values determined using a central composite design in response surface methodology. Water uptake data showed that the quadratic effect of TiO2 concentration and the linear and quadratic effects of CNC and GLY concentrations were significant. The optimum levels for TiO2, CNC and GLY for minimum water uptake were 0.118, 0.3 g and 1.36 ml, respectively. Quadratic CNC concentrations and linear glycerol concentrations were significant for water solubility. The optimum levels of TiO2, CNC and GLY for minimum water solubility were 0.235, 0.30 g and 1.36 ml, respectively. The CNC concentration had linear and quadratic effects on the yellowness index (YI) of the bionanocomposite. There was a significant interaction between TiO2 and GLY. The optimum levels of TiO2, CNC and GLY for minimum YI were as 0.235, 0 g and 1.06 ml, respectively.
- انتشار مقاله: 11-02-1392
- نویسندگان: نسرین جمشیدی کلجاهی,بابک قنبرزاده,جلال دهقاننیا,علیاکبر انتظامی,محمود صوتی خیابانی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تحقیقات مهندسی سازه های آبیاری و زهکشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: انبارداری,گوجهفرنگی,ضایعات,زمان رسیدن,متیل سیکلوپروپن
- چکیده: گوجهفرنگی یکی از محصولات زراعی مهم ایران است. سالانه نزدیک به 30 درصد گوجه تولیدی کشور در فاصلۀ برداشت تا مصرف از بین میرود. ظرفیت بالای تولید اتیلن در گوجهفرنگی دلیل اصلی رسیدن پس از برداشت سریع این محصول و خسارات ناشی از آن است. در این مطالعه، از غلظتهای مختلف گاز 1- متیل سیکلوپروپن برای افزایش دورۀ انبارداری گوجهفرنگی رقم "هلیل" که در مرحلۀ آغاز تغییر رنگ برداشت شده بود، استفاده شد. نتایج این بررسی نشان میدهد که این گاز قادر به کنترل اثر اتیلن موجود در هوای اطراف گوجهفرنگی، و ایجاد تاخیر در زمان رسیدن، نرم و قرمز شدن بافت میوه است. میزان تغییرات این ویژگیها به غلظت و زمان تماس میوه با گاز بستگی دارد. با مصرف مقادیر مساوی یا بیش از 7/0 میکرولیتر در لیتر این گاز و زمان تماس 24 ساعت، تأخیری 15 تا 18 روزه در روند رسیدگی گوجهفرنگیها ایجاد میشود. غلظت 35/1 میکرولیتر در لیتر این گاز، اگرچه در کنترل و به تعویق انداختن رسیدگی میوه کاملاً موفق است، اما بهدلیل ایجاد غیریکنواختی در قرمزی رنگ سطح گوجهفرنگی، میتواند باعث کاهش بازارپسندی محصول شود که از این رو قابل توصیه نیست.
- چکیده انگلیسی: Tomatoes are an economically important crop in Iran. Approximately 30% of the crop is lost from the consumption chain during harvest. The high production of ethylene by tomatoes is the main reason for rapid ripening and consequential loss. The present study tested various concentrations of 1-MCP gas in a tomato storage jar. The tomato cultivar Rapsona was harvested at the breaker stage of ripening for use in this study. The results demonstrated that the presence of 1-MCP in the storage atmosphere controlled the ethylene, extended the ripening time of green tomatoes, delayed softening of texture and changes the surface color of the fruit to red. The effectiveness of these parameters depended on 1-MCP concentration and length of contact of the fruit with the activated gas. Ripening of treated tomatoes was delayed for 15-18 d with the application of ≥0.7 µl/l 1-MCP and an exposure time of 24 h. Despite the success in controlling and delaying fruit ripening, the use of 1.35 µl/l 1-MCP is not recommended because of the lack of uniformity in the fully-ripened red tomatoes, which decreases utility and production of a market-friendly product.
- انتشار مقاله: 01-11-1391
- نویسندگان: فرزاد گودرزی,فروغ شواخی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تحقیقات مهندسی سازه های آبیاری و زهکشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: درصد شکستگی,پاربویل شدن,خصوصیات پخت برنج,سختی برنج,سفیدی
- چکیده: نیمجوش کردن یا پاربویل کردن مخلوطی از تیمار آبی و حرارتی بر شلتوک و شامل سه مرحلۀ اصلی است: خیساندن در آب، حرارتدهی با بخار و خشک کردن. مهمترین هدف پاربویل کردن کاهش درصد شکستگی برنج است، هرچند ارزش غذایی آن نیز افزایش مییابد. در این پروژه سه رقم برنج: طارم محلی، شیرودی و فجر تحت تیمار پاربویل شده قرار داده شدند و فاکتورهای تبدیل و کیفیت بین دو حالت پاربویل شدن و پاربویل نشدن مقایسه شدند. مهمترین تغییرات پس از پاربویل شدن کاهش معنیدار درصد خرده برنج در دو رقم شیرودی و فجر، کاهش سفیدی ارقام، تغییر در خصوصیات پخت و از جمله کاهش مواد جامد از دست رفته و افزایش سختی ارقام پاربویل شده است.
- چکیده انگلیسی: Parboiling of paddy rice is a three-step hydrothermal process consisting of soaking, heating and drying. Parboiling decreases the percentage of broken rice and increases the nutritional value of the rice. The present study examined the Tarom, Shirody and Fajr rice varieties. The rice was parboiled, then milled and the variables for parboiled and non-parboiled rice were recorded. The most significant change was the decrease in broken rice in the Shirody and Fajr varieties, and a decrease in whiteness and solids and an increase in hardness in all parboiled rice varieties.
- انتشار مقاله: 06-08-1391
- نویسندگان: عاصفه لطیفی,محمدرضا علیزاده
- مشاهده