در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تحقیقات مهندسی سازه های آبیاری و زهکشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: مدلسازی,جت دایرهای مستغرق,عدد رقیقشدگی,عدد فرود چگال
- چکیده: یکی از دشواریهای پیش روی شبکههای آبیاری و زهکشی، تخلیۀ پساب زهکشی به منابع آب پذیرنده از جمله رودخانههاست. به دلیل ایجاد اغتشاش در محیط پذیرنده، یکی از راههای مؤثر و سریع برای رقیقسازی جریانهای دفعی، جتهای مستغرق هستند. در تحقیق حاضر جت مستغرق در زاویههای عمودی و غلظتهای سیال متفاوت با استفاده از Flow-3D مدلسازی شد. برای این منظور، زاویههای 30، 5/37، 45، 5/52 و 60 درجه و غلظتهای 10، 20، 30 و 40 گرم بر لیتر با دبیهای متفاوت در نظر گرفته شد. میدان مدلسازی شامل یک میلیمتر آزمایشگاهی به طول 7 متر، عرض 72 و ارتفاع 70 سانتیمتر بود. یک نازل به عنوان جت در بخش ابتدایی فلوم با قابلیت تغییر در زاویه و در کف آن تعبیه شد. برای کالیبراسیون و صحتسنجی مدلسازیها از دادههای اندازهگیری شده در تحقیقات احدیان و همکاران استفاده شد که از مدل فیزیکی آزمایشگاهی بهرهگیری کرده بودند. نتایج تحقیق نشان میدهد که مدل تلاطمی k-e RNGبا خطای حدود 5/9 درصد در پیشبینی مشخصات جریان خروجی جت دقت قابل قبولی دارد. نتایج همچنین نشان میدهد که با افزایش طول معیار (LM) ارتفاع اوج منحنیهای خروجی کاهش مییابد. از نظر کمّی، نتایج نشان میدهد که اختلاف بین نسبت طولی نقطۀ اوج تراژکتوری در جت با زاویۀ 45 درجه برای اعداد فرود چگال مختلف در حدود 2 برابر بیشتر است تا با زاویههای 30 و 60 درجه. نتایج مدل نشان میدهد که حداکثر و حداقل عدد رقیقشدگی در نقطه اوج به ترتیب برابر با 68/0 و 48/0 است که در برنامهریزی عملکرد تخلیهکنندهها بسیار با اهمیت است در حالی که برای نقطۀ بازگشت (خط مرکزی منحنی خروجی جریان جت مربوط به حداکثر طول طی شده) حداکثر عدد رقیقشدگی برابر با 42/0 و حداقل آن برابر با 03/0 به دست میآید.
- چکیده انگلیسی: Sewage discharged into an ambient water system such as a river or sea is a serious problem in irrigation and drainage networks. Concerns about pollution require decreasing the initial dilution for disposal of brine wastewater into ambient environments. A quick and effective way to dilute dense waste flow is turbulence from a submerged jet. The present research investigated use of a buoyant jet at different vertical angles and fluid injection rates on dilution. Flow-3D was used for modeling. Angles of 30°, 37.5°, 45°, 52.5° and 60° were considered at concentrations of 10, 20, 30 and 40 g/l and different jet injection discharges. The experimental data was then used for verification and validation. The results showed that the RNG k-e turbulence model with an error of about 9.5% had acceptable accuracy in the prediction of jet trajectory properties of injection flow. These results also showed that increasing the length (LM) decreased the peak height of the trajectory curve. The quantitative findings showed that the difference between the distance ratio of the peak trajectory at a 45° angle was twice that of the 30° and 60° angles at the different densimetric Froude numbers. The maximum and minimum dilution values at the peak trajectory were 0.68 and 0.48, respectively. At the peak for the return point, the maximum and minimum values were 0.42 and 0.03, respectively.
- انتشار مقاله: 01-06-1394
- نویسندگان: جواد احدیان,سعید پی پل زاده,منا امیدواری نیا
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تحقیقات مهندسی سازه های آبیاری و زهکشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: گندم,بیخاکورزی,کشت مستقیم,خطیکار
- چکیده: این آزمایش به منظور ارزیابی بذرکارهای کاشت مستقیم رایج در کشت غلات در خراسان رضوی در یک سیستم تناوبی مبتنی بر گندم با استفاده از طرح آزمایشی بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. تیمارهای این آزمایش عبارتاند از کاشت مستقیم گندم در بقایای گندم با استفاده از خطی کارهای کشت مستقیم با نامهای تجاری: 1- اسفوجیا،
2- بالدان، 3- تندر (نمونهای از کارندههای ساخت ایران) و 4- سیماتو. پارامترهای مورد بررسی در این طرح
عبارتاند از: ظرفیت مزرعهای کارندهها، میزان صدمات مکانیکی وارده به بذرها، ضریب یکنواختی عمق کاشت بذر، عملکرد گندم، درصد سبز شدن بذر، تعداد سنبله در متر مربع، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه و شاخص برداشت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیلها نشان میدهد که تیمارهای آزمایشی بر ضریب یکنواختی توزیع عمقی بذر، ظرفیت مزرعهای و شاخص برداشت در سطح احتمال 1 درصد و بر درصد جوانهزنی بذر، تعداد سنبله در متر مربع، تعداد دانه در سنبله و عملکرد در سطح احتمال 5 درصد تأثیر معنیدار دارد ولی بر وزن هزار دانه و صدمات مکانیکی به بذر تأثیری معنیداری ندارد. مشخص شد که کاشت با بذرکار اسفوجیا بهترین نتایج را از نظر یکنواختی عمق کاشت بذر و تعداد سنبله در متر مربع بهدست میدهد. بذرکارهای اسفوجیا و تندر ساخت شرکت برزگر همدان از نظر درصد جوانهزنی، عملکرد، تعداد دانه در سنبله و شاخص برداشت بهترتیب بهترین نتایج را بهدست دادهاند.- چکیده انگلیسی: This study evaluated direct drilling planters used for wheat cultivation in Khorasan-e Razavi province. A randomized complete block design with three replications was used. The treatments were direct drilling of wheat plants into wheat residue using the following direct planters: (1) Sfoggia (13-25), (2) Baldan (SPD3000), (3) Tondar (SPD 2500), (4) Semeato (SHM 11/13). The parameters measured were uniformity of seed depth, planter field capacity, seed germination, mechanical damage to seed, yield, number of spikes per m2, number of grains per spike, 1000 seed weight and harvest index. The results showed that planter type was significant at the 1% probability level for uniformity of seed depth, planter field capacity and harvest index and at the 5% probability level for yield, number of spikes per m2, number of grains per spike and seed germination. Results showed that the Sfoggia planter performed best for uniformity of seed depth and number of spikes per m2. The Sfoggia and Tondar planters performed best for seed germination, yield, and number of grains per spike and harvest index.
- انتشار مقاله: 24-03-1393
- نویسندگان: سعید ظریف نشاط,محمدحسین سعیدیراد,صمد نظرزاده اوغاز,عباس مهدینیا
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تحقیقات مهندسی سازه های آبیاری و زهکشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: الگوی کاشت,ارزیابی اقتصادی,نشاکار نیمه خود پیاز
- چکیده: در سالهای اخیر یک ماشین نشاکار نیمهخودکار 9 ردیفه مخصوص نشای ریشه لخت پیاز ساخته شده که بیشنه ظرفیت مزرعهای موثر آن با 9 کارگر نشاگذار 3/0 هکتار در روز است. این ظرفیت با سرعت پیشروی 8 سانتیمتر در ثانیه بهدست میآید که با حداکثر سرعت نشاگذاری کارگران (یک نشا در ثانیه) برای تأمین تراکم 75-70 بوته در متر مربع متناسب است. با افزایش ظرفیت مزرعهای میتوان بهرهوری ماشین را بهبود داد. با توجه به محدودیت موجود در افزایش سرعت پیشروی (سرعت نشاگذاری) تنها عامل برای بالا بردن ظرفیت مزرعهای، افزایش عرضکار است که خود به سنگین شدن ماشین و ضرورت استفاده از تراکتورهای سنگین میانجامد و صرفۀ اقتصادی استفاده از ماشین را با تردید مواجه میکند. بنابراین، قراردادن بیش از یک نشا در هر سلول موزع به همراه افزایش سرعت پیشروی راه حلی برای افزایش ظرفیت مزرعهای با حفظ تراکم بوتهای مورد نیاز پیشنهاد شد. در این خصوص، سه سرعت پیشروی شامل: 8، 12 و 16 سانتیمتر در ثانیه بهترتیب با قراردهی یک، دو و سه نشا در سلولهای موزع به همراه تیمار شاهد (روش دستی کاشت نشا) در یک طرح تحقیقاتی بلوکهای کامل تصادفی از نظر شاخصهای زراعی، فنی و اقتصادی با هم مقایسه شدند. نتایج نشان میدهد که با تغییر الگوی کاشت از تک نشایی به دو نشایی و افزایش 50 درصد سرعت پیشروی، تعداد نشای مستقر شدۀ نهایی تا 24 درصد و عملکرد کل محصول نیز به همان میزان، در مقایسه با روش تک نشایی (ماشینی)، افزایش یافتهاست. ولی در تیمار سه نشایی افزایش 53 درصد در تعداد نشای نهایی نسبت به تک نشایی، تنها افزایش 17 درصد در عملکرد محصول را به همراه داشت. علت این امر را میتوان به کوچک شدن اندازه و وزن سوخهای تولید شده در تیمار سه نشایی نسبت به دو نشایی به علت افزایش تراکم بوتهای مربوط دانست. تعداد نشاهای مستقر شده و عملکرد کل محصول در الگوی کاشت تک نشایی در روش دستی و ماشینی یکسان بود. ارزیابی اقتصادی تیمارهای آزمایش نشان میدهد عملی کردن الگوی کاشت دو و سه نشایی بهجای تک نشایی دارای سودآوری اقتصادی است. افزایش سود خالص حاصل از تیمارهای دو و سه نشایی به جای تک نشایی به ترتیب 32 و 12درصد برآورد شده است. مقایسۀ اقتصادی بین دو تیمار الگوی کاشت سه نشایی و دو نشایی نیز حاکی از آن است که عملی کردن تیمار سه نشایی بهجای دو نشایی، از نظر اقتصادی برتری ندارد. تیمار دو نشایی از نظر اقتصادی نسبت به تیمار سه نشایی برتری دارد اما در مواردی که سرعت عملیات اهمیت مییابد الگوی سه نشایی نیز از نظر اقتصادی توجیهپذیر است.
- چکیده انگلیسی: A semi-automatic 9-row transplanter for bare root seedlings has recently been developed at the Isfahan Center for Agricultural Research that plants 80 seedlings/m2 using 9 operators at a capacity of 0.3 ha/d (8 h). Separating a single seedling from a bunch and dropping it into a distributer cell by hand takes 1 s on average. At a density of 700-800 thousand/ha, the travel speed should not exceed 6-8 cm/s, which is a limitation to improving machine field capacity. Increasing the speed to >8 cm/s to improve machine efficiency can only be achieved if more than one seedling is allocated to each cell. A randomized complete block design was used to drop 1, 2 and 3 seedlings per cell at speeds of 8, 12 and 16 cm/s, respectively, with manual transplanting as the control treatment. The treatments were compared for stand establishment, crop yield components, machine field capacity and economic benefit. The results showed that dropping two seedlings per cell and increasing speed 50% and produced a about a 24% increase in stand establishment and bulb yield compared to the single seedling/cell treatment. Three seedlings per cell produced a 53% increase in stand establishment but only about 17% improvement in bulb yield. This can be attributed to the smaller sizes and weights of the individual bulbs. The number of established seedlings in the 1 seedling per cell pattern produced results that were similar to the manual single transplanting treatment. Economic appraisal of treatments revealed that replacing 1 seedling per cell with 2 and 3 seedlings per cell produced a net increase in profits of 33% and 12%, respectively. The 2 and 3 seedlings per cell methods increased machine field capacity 50% and 100%, respectively. It can be concluded that, from the economic standpoint, 2 seedlings per cell is preferred over the 3 seedling per cell treatment; however when planting must be completed rapidly, the 3 seedling per cell treatment is also economically justified.
- انتشار مقاله: 13-02-1393
- نویسندگان: اردشیر اسدی,اورنگ تاکی,مختار میران زاده,محمد طهری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تحقیقات مهندسی سازه های آبیاری و زهکشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: مخزن,مدلسازی,جریان خروج دانه,زیتون تلخ
- چکیده: در این پژوهش میوه زیتون تلخ به دو صورت پوستگیری شده و پوستگیری نشده تهیه و خصوصیات سیالی آنها شامل میانگین قطر هندسی، ضریب کرویت، چگالی ظاهری، زاویۀ اصطکاک ایستایی، زاویۀ اصطکاک داخلی اندازهگیری شد. چگونگی حرکت و مقدار جریان خروجی آنها درون مخزن مکعب مستطیلی نیز بررسی و مدلسازی شد. در این بررسی، حداقل قطر خروج از مخزن برای میوه پوستگیری شده و پوستگیری نشده بهترتیب 4/4 و 3/6 سانتیمتر بهدست آمد. مقایسه مقدار جریان خروجی از دهانهای با قطر 5/5 سانتیمتر نشان میدهد که سرعت جریان خروجی میوه پوستگیری شده و پوستگیری نشده بهترتیب برابر با 586 و 554 سانتیمتر مکعب در ثانیه است. در مخزن سه منطقه افزایش سرعت، کاهش سرعت و افزایش مجدد سرعت از یکدیگر قابل تمایز بود. برای بیان موقعیت افقی دانه بهصورت تابعی از زمان یک تابع نمایی و برای بیان موقعیت عمودی و سرعت لحظهای بهصورت تابعی از زمان دو رابطه درجه سه پیشنهاد شد که با ضریب تبیین بالا از دادههای آزمایشگاهی عبور کردند. سرعت جریان در دهانه خروجی بهصورت تابعی از قطر دهانه با استفاده از دو مدل بورلو و گرگوری بررسی شد. مقایسه این دو نشان میدهد که مدل بورلو با 997/0=R2 بهتر از مدل گرگوری در دادههای آزمایشگاهی برازش شده است.
- چکیده انگلیسی: In this research, unpeeled and peeled fruit from the Persian lilac were prepared and the flow properties, mean geometric diameter, sphericity coefficient, bulk density, coefficient of static friction and coefficient of internal static friction were determined. The flow patterns and discharge flow rates from a cubic hopper was investigated. The results indicate that the minimum discharge diameter for peeled fruit was 4.6 cm and for unpeeled was 6.3 cm. A comparison of discharge through a 5.5 cm diameter discharge outlet showed that the flow for the peeled and unpeeled fruits were 586 and 554 cm3/s, respectively. Three flow patterns were distinguished within the hopper: the increasing zone, the decreasing zone and the re-increasing zone. Exponential and two third-degree polynomial models were chosen and presented to predict the instantaneous horizontal and vertical positions and speed of the fruits within the hopper. The discharge rate was modeled using the Beverloo and Gregory models. Both models were well-fitted to the experimental data; however the Beverloo model resulted in a higher accuracy (R2 = 0.97).
- انتشار مقاله: 13-02-1393
- نویسندگان: آسیه محمدی,احمد غضنفری مقدم,شهین نوربخش
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تحقیقات مهندسی سازه های آبیاری و زهکشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: هیدروکلوئیدها,ویژگیهای حسی,آباندازی,خواص میکروبی,ماست میوهای قالبی
- چکیده: ماست میوهای یکی از پر مصرفترین فراوردههای تخمیری شیر، در اکثر کشورهای جهان به حساب میآید. اما استفاده از میوه و فراوردههای آن، به احتمال موجب تغییر در خواص ویسکوالاستیکماست، و به تبع آن تغییر در آباندازی و ویژگیهای حسی ماست میوهای میشود. یک روش برای بهبود این ویژگیها در ماست میوهای استفاده از قوام دهندههاست. در این تحقیق تأثیر دو قوام دهنده، کربوکسی متیل سلولز و گوار، روی ویژگیهای مختلف ماست میوهای قالبی بررسی شد و این نتیجه به دست آمد که افزودن کربوکسی متیل سلولز و گوار در ماست میوهای، بهترتیب تا غلظت 2/0 و 06/0 درصد، آباندازی را کاهش و ظرفیت نگهداری آب را افزایش میدهد. همچنین، نوع و درصد این قوام دهندهها در غلظتهای مورد آزمایش، بر رشد کپک و مخمر تأثیر معنیداری (05/0P<) نشان نمیدهد. افزایش غلظت قوام دهندهها تا حدی مشخص، روی ویژگیهای حسی از جمله روی رنگ و ظاهر، سفتی، پیوستگی و چسبندگی نیز تأثیر منفی ندارد. این دو هیدروکلوئید از طریق مکانیسمهای متفاوت و جداگانه در شکلگیری و تشکیل شبکة ماست تاثیر میگذارند و به هیچ وجه اثر همافزایی در بهبود ساختار ژلی ماست میوهای و بهبود ویژگیهای فیزیکوشیمیایی ندارند.
- چکیده انگلیسی: Fruit yoghurt is frequently made with fermented milk products; however, the use of fruit and its products may cause changes in the viscoelastic properties, syneresis and sensory properties of fruit yoghurt. One approach to improve these properties in fruit yoghurt is the use of thickening agents. This study investigated the effect of carboxymethyl cellulose and guar thickening agents on the properties of set fruit yogurt. Syneresis decreased and water holding capacity increased as carboxymethyl cellulose and guar increased up to 0.2% and 0.06%, respectively. The type and content of hydrocolloids at all concentrations had no significant effect (P< 0.05) on mold and yeast growth. Increasing the concentration of these two thickening agents up to critical levels produced no negative effects on sensorial properties such as color, coarseness, cohesiveness and adhesiveness. Different mechanisms effected the formation of yogurt structure. No synergistic effect was observed on improvement of the gelled structure and physicochemical properties of the yoghurt.
- انتشار مقاله: 19-11-1392
- نویسندگان: اکبر زمانی,هادی الماسی,بابک قنبرزاده
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تحقیقات مهندسی سازه های آبیاری و زهکشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: خواص مکانیکی,اسید اولئیک,ثعلب,نفوذپذیری نسبت به بخار آب و گاز
- چکیده: فیلمهای جدید خوراکی بر پایه ثعلب(که از گیاه ثعلب، Orchis mascula بهدست میآید) و اسید اولئیک با نسبتهای 10، 20 و 30 (درصد وزنی/ وزنی) با استفاده از روش تشکیل امولسیون با هدف بهبود سدکنندگی نسبت به بخار آب و خواص مکانیکی آنها تهیه شدند. با افزایش غلظت اسید اولئیک تا 30 درصد وزنی درصد فیلمهای تهیه شده از ثعلب، نفوذپذیری به اکسیژن (27درصد)، ازدیاد طول (86 درصد) و ضخامت (2درصد) به طرز معنیداری (05/0>P) افزایش یافت، درحالیکه استحکام کششی (37 درصد)، انحلالپذیری (39درصد)، شفافیت (13درصد) و نفوذپذیری به بخار آب (54 درصد) کاهش پیدا کرد. با افزایش غلظت اسید اولئیک، رنگ فیلم ثعلب کمی به زرد متمایل شد، اگرچه هنوز هم در ظاهر شفاف به نظر میرسید. با توجه به خواص مطلوب سدکنندگی و ضد رطوبتی فیلم ثعلب، میتوان از آن برای بستهبندی آن دسته از مواد غذایی که رطوبت کمی دارند و یا میل ترکیبی چندانی به آب ندارند، استفاده کرد.
- چکیده انگلیسی: New edible composite films formed from salep (Orchis mascula) and 10%, 20%, and 30% (w/w) oleic acid were prepared by emulsification with the aim of improving the water vapor barrier and mechanical properties of the film. As oleic acid concentration increased up to 30% (w/w), oxygen permeability (27%), elongation at break (86%) and thickness (2%) of salep films increased significantly and the tensile strength (37%), solubility (39%), transparency (13%) and water vapor permeability (54%) decreased significantly (P<0.05). Increasing the oleic acid concentration produced a slight yellowish color in the salep film, but it was still transparent in appearance. It was found that oleic acid can be incorporated into the film and might be applicable for food packaging applications that require high water vapor permeability.
- انتشار مقاله: 19-11-1392
- نویسندگان: محمد اکرامی,زهرا امامجمعه,میلاد محمدیکیا
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تحقیقات مهندسی سازه های آبیاری و زهکشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: خواص مکانیکی,فیلمهای مرکب خوراکی,کفیران- پروتئینهای آب پنیر
- چکیده: در این پژوهش، فیلمهای مرکب خوراکی کفیران- پروتئینهای آب پنیر با نسبتهای مختلف (30:70، 50:50، 70:30، 90:10) به روش قالبریزی ساخته شدند. نتایج بررسی خواص فیزیکی شامل ضخامت، میزان رطوبت، انحلالپذیری در آب و خواص مکانیکی شامل کرنش در نقطه پارگی و استحکام کششی، آهنگ عبور بخار آب و ریزساختار فیلمها نشان میدهد که افزایش مقدار پروتئینهای آب پنیر از صفر تا 50 درصد (حجمی/حجمی) باعث کاهش نفوذپذیری نسبت به بخار آب فیلمها از 11-10×95/3به میزان 11-10×39/3 گرم بر متر بر ثانیه بر پاسکال شده است و استحکام کششی و انعطافپذیری فیلمها افزایش و بهترتیب از 30/5 و 39/60 به 54/6 مگاپاسکال و 79/83 درصد رسیده است، ولی با افزایش مقدار پروتئینهای آب پنیر از 50 درصد، نفوذپذیری افزایش و استحکام کششی و انعطافپذیری فیلمها کاهش مییابد. تصاویر میکروسکوپ الکترونی نشان دهنده ایجاد ساختار یکنواخت در فیلمهای مرکب است و جداسازی فاز مشاهده نمیشود، که به دلیل سازگاری این دو بیوپلیمر با هم است.
- چکیده انگلیسی: This study prepared new edible composite film by blending kefiran with whey protein. The film-forming solutions used different ratios of kefiran to whey protein (70/30, 50/50, 30/70, 10/90) and were cast at room temperature. The effects of the addition of whey protein on the physical, mechanical and water-vapor permeability (WVP) properties of the film were investigated. It was found that an increase in whey protein content from 0% to 50% (v/v) decreased WVP; however, further addition of whey protein increased WVP. This increase in whey protein content increased the tensile strength and extensibility of the composite film; however, these mechanical properties decreased at higher whey protein contents. Electron scanning micrography of the composite film showed it was homogeneous with no sign of phase separation between components. It was observed that these two film-forming components were compatible and that an interaction existed between them.
- انتشار مقاله: 01-08-1392
- نویسندگان: محسن زلفی,فرامرز خدائیان,سیدمحمدعلی ابراهیم زاده موسوی,مریم هاشمی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تحقیقات مهندسی سازه های آبیاری و زهکشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تراوش,پایداری شیب,تخلیۀ سریع,سد خاکی,منحنی مشخصۀ رطوبتی
- چکیده: تحلیل تراوش از بدنۀ سدهای خاکی، علاوه بر تعیین مقدار هدر رفت آب، در تحلیل پایداری این سازهها نیز نقش بسیار اساسی و با اهمیتی دارد. در این پژوهش، تأثیر خصوصیات هیدرولیکی مصالح و همچنین نسبت و شدت تخلیۀ آب در معیارها و پارامترهای طراحی سد، شامل موقعیت و شکل منحنی فریاتیک، فشار آب حفرهای و پایداری شیب بالادست سد خاکی همگن در وضعیت تخلیۀ سریع مخزن بررسی شده است. بدین منظور، تحلیلهای تراوش و پایداری با نرمافزار Geostudio، زیر برنامههای seep/w و slope/w
(بهترتیب مبتنی بر روشهای المان محدود و تعادل حدی) با انتخاب جنس مصالح سد از پایگاه داده خاکهای غیر اشباع انجام گردید. مدلسازیهای مورد نظر در دو حالت پایدار و گذرا و با اعمال چهار شدت تخلیه متفاوت اجرا شد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که بهدلیل نبود اختلاف معنیدار در ضرایب اطمینان حاصل، اعمال ضریب نفوذپذیری ثابت یا متغیر تأثیری بر پایداری شیب پاییندست سد خاکی همگن در تحلیل وضعیت پایدار ندارد و در این حالت، منحنیفریاتیک مستقل از ضریب نفوذپذیری عمل میکند. بررسی نتایج مدل عددی حاکی از تأثیر قابل توجه منحنی مشخصه رطوبتی و تغییرات شیب (mw)این تابع در شدت تخلیه و پس از آن فشار آب حفرهای و مقاومت برشی ناشی از اعمال مکش توسط این منحنی است. بهطوریکه با کاهش آن و نزدیک شدن به حالت ثابت، روند ضرایب اطمینان و موقعیت حالات بحرانی نیز تغییر میکند. علاوه بر آن، در صورت بهکارگیری رطوبت ثابت (اشباع) در وضعیت تخلیۀ سریع مخزن، حالت بحرانی رویۀ بالادست در شرایط مخزن نیمهپر و در شرایط تخلیۀ تراز آب مخزن اتفاق میافتد. با کاهش رطوبت ناحیۀ غیراشباع و کمتر شدن قابلیت زهکشی خاک، ضرایب اطمینان حالت بحرانی در نزدیکی تخلیۀ کامل اتفاق میافتد و بهطور کمی در شرایطی است که تراز آب مخزن تخلیه شده باشد.- چکیده انگلیسی: Analysis of seepage from an earth dam helps determine water loss and is very important for analysis of the stability of these structures. The present study examined the effect of material hydraulic properties and drawdown rate and ratio on the position and form of the phreatic line, pore water pressure and the stability of the shoulder of a homogeneous earth dam. For this purpose, the materials used in the homogeneous earth dam were selected from the unsaturated soil hydraulic database. Seepage and stability analysis were performed using the Geostudio
sub-programs of seep/w and slope/w (based on the finite element and limit equilibrium methods, respectively). Seepage and stability analysis were performed in steady and transient states by applying four different drawdown rates. The results showed that the lack of significant differences in safety factors means that application of constant or function conductivity does not affect downstream slope stability of a homogeneous earth dam and the phreatic line was independent of conductivity. Results from the numerical model shows the noticeable impact of the soil water characteristic curve and slope () on the rate of drainage and subsequent pore water pressure and shear strength. The safety factors and critical states changed as the degree of saturation decreased or increased. With rapid drawdown of the reservoir at constant volumetric water content, the state of the upstream shoulder became critical when the drawdown ratio (L/H) reached about 0.5. As the water content of the unsaturated zone and the capacity of drainage decreased, stability reached the minimum FOS at a reservoir water level of about 2/3 of the total drawdown height.- انتشار مقاله: 18-05-1393
- نویسندگان: ثمر بهروزی نیا,حجت احمدی,نادر عباسی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تحقیقات مهندسی سازه های آبیاری و زهکشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: خوزستان,نیشکر,شوری منطقۀ ریشه,عامل کنترل زهکشی,عمق زهاب,SaltMod
- چکیده: نیشکر از جمله گیاهانی است که در ناحیۀ گرم خوزستان، آب مصرفی بسیار بالایی دارد و استفادۀ بهینه از آب برای کشت پایدار نیشکر با اهمیت است. بررسیهایمتعدد دربارۀمصرفآبنیشکرنشان میدهد کهدربرخی از کشت و صنعتها، مصرف آب بیش از نیاز واقعی نیشکر است. این تحقیق بهمنظور پیشبینی آثار بلند مدت (10 ساله) مدیریتهای مختلف آبیاری و زهکشی بر شوری خاک، عمق زهاب، عمق سطح ایستابی، کفایت و راندمان آبیاری توسط مدل SaltMod در کشت و صنعت امام خمینی اجرا شد. بدین منظور، چندین حالت مختلف از جمله کاهش عمق آب آبیاری، کاربرد عامل کنترل زهکشی، کاهش عمق نصب زهکش زیرزمینی و شوری آب آبیاری فرض و توسط مدل اجرا شد. نتایج مدل با استفاده از دادههای جمعآوری شده در مزرعه واسنجی شد. براساس پیشبینی مدل، استفاده از عامل کنترل زهکشی (در مدل ضریبی برای کاربرد زهکشی کنترل شده در نظر گرفته شده که بین صفر تا یک متغیر است) بیشتر از 25/0، بدون کاهش در مصرف آب آبیاری سبب بالا آمدن سطح ایستابی به محدودۀ ریشه خواهد شد. اما با کاهش 20 درصد مصرف آب آبیاری، کاربرد عامل کنترل زهکشی تا 5/0، هیچگونه محدودیتی در شوری خاک و عمق سطح ایستابی پیش نخواهد آمد. علاوه بر این، عمق زهاب از حدود 07/2 متر در فصل آبیاری به 26/1 متر کاهش خواهد یافت. پیشبینی مدل SaltMod نشان میدهد که در زهکشهای زیرزمینی با فاصلۀ 70 متر، افزایش عمق نصب بیش از 5/1 متر فایدهای ندارد و تغییری در کاهش شوری خاک بهوجود نخواهد آورد. در صورت استفاده از آب آبیاری با شوری بیشتر از 7/1 دسی زیمنس بر متر، شوری خاک منطقۀ ریشه از 3 دسی زیمنس بر متر بیشتر خواهد شد.
- چکیده انگلیسی: Sugarcane, which has high water requirements, is grown in Khuzestan province (Iran). Climate and optimizing the use of water is very important to sustainable cultivation of sugarcane. Studies of water requirements for sugar cane in Khuzestan show that in parts of sugarcane agro-industry, the water applied is more than the actual water requirement of the plant. The present study was conducted to predict the long-term effects of irrigation system and drainage in the Imam Khomeini sugarcane agro-industry on soil salinity, drainage depth, water table and irrigation sufficiency and efficiency using the SaltMod model. The model varied the irrigation depth and drainage control factor (Frd) to decrease subsurface drainage depth and salinity of irrigation water. Model output was calibrated using field data. The model predictions showed that a drainage control factor of more than 0.25 without a decrease in irrigation water caused the water table to rise. A 20% decrease in irrigation water and an assumed drainage control factor of up to 0.5, there was no change in soil salinity or water table depth. Drainage outflow depth of about 2.07 m decreased to 1.26 m during irrigation. The SaltMod model predicted that increasing the subsurface drainage depth to over 1.5 m would not improve yield or change soil salinity. If the irrigation water had salinity levels of >1.7 dS/m, soil salinity in the root zone will be >3 dS/m.
- انتشار مقاله: 13-02-1393
- نویسندگان: آرش محجوبی,عدنان صادقی لاری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تحقیقات مهندسی سازه های آبیاری و زهکشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: خاک رسی,تراکم استاندارد,تراکم هاروارد,خاکستر لجن فاضلاب,مقاومت فشاری محصور نشده
- چکیده: استفاده از مواد افزودنی مختلف برای بهبود خواص مهندسی خاکهای ریزدانه همواره بهعنوان یکی از روشهای تثبیت خاک مورد توجه بوده است. در این تحقیق، تاثیر خاکستر لجن فاضلاب بر مقاومت فشاری خاک رسی در دو حالت با رطوبت بهینه و اشباع بررسی شده است. بدین منظور، با افزودن مقادیر مختلفی از خاکستر لجن فاضلاب شامل؛ صفر، 5، 10 و 15 درصد به خاک رسی، چهار نوع مخلوط (تیمار آزمایشی) ساخته شد. مشخصات تراکمی هر یک از تیمارها با استفاده از آزمایش تراکم هاروارد تعیین شد. با در نظر گرفتن چهار سن عملآوری (7، 14، 28 و 90 روزه) و سه تکرار، 24 نمونه آزمایشی از هر تیمار و در مجموع 96 نمونه آزمایشی با استفاده از قالب تراکم هاروارد تهیه شد و پس از عملآوری در سنین مورد نظر، آزمایشهای مقاومت فشاری محصور نشده روی آنها اجرا شد. نتایج بهدست آمده از این پژوهش نشان میدهد که با افزایش مقدار خاکستر لجن فاضلاب به خاک، وزن واحد حجم خشک کاهش و رطوبت بهینه افزایش یافته است. همچنین، افزایش خاکستر لجن فاضلاب مقاومت فشاری خاک را در دو حالت با رطوبت بهینه و اشباع افزایش داده است. این افزایش مقاومت معنیدار در سطح یک درصد (با احتمال 99 درصد)، متاثر از زمان عملآوری و مقادیر خاکستر لجن فاضلاب است.
- چکیده انگلیسی: Different additives have been considered to improve stabilization of the engineering properties of fine-grained soil. The present study investigated the effect of the addition of sewage sludge ash on the compressive strength of clay soil at optimum moisture content and under saturated conditions. The four treatments tested were the addition of 0%, 5%, 10% and 15% sewage sludge ash to clayey soil. The compaction characteristics of the treatments were determined using a Harvard compaction test. Then 24 specimens from each treatment were prepared at curing times of 7, 14, 28 and 90 days. Testing included three replications for a total of 96 specimens created using a Harvard compaction mold. The specimens were subjected to unconfined compressive strength tests. The results showed that increasing the sewage sludge ash content of the soil decreased the maximum dry unit weight and increased the optimum moisture content. The compressive strength of the soil treated with sewage sludge ash increased for both the optimum moisture and saturated conditions. It was found that the compressive strength of the treated soil significantly increased as the curing time increased.
- انتشار مقاله: 19-06-1393
- نویسندگان: کامیار نوروزیان,نادر عباسی,جهانگیر عابدی کوپایی
- مشاهده