در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: شیلات
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: دریای خزر,شوری,درجه حرارت,پاروپایان,Acartia tonsa,چرخة زیستی
- چکیده: پاروپایانی نظیر Acartia tonsa از نظر آبزیپروری بدلیل دارا بودن میزان همآوری زیاد، زمان تجدید نسل کوتاه و نیز مقاومت نسبت به تغییرات شوری و دما دارای اهمیت قابل توجهی اند. لذا تولید انبوه A. tonsa جهت استفاده از آن به عنوان غذای زنده در صنعت آبزیپروری از اهداف این تحقیق بوده است. در این مطالعه نقش عوامل اکولوژیک شوری و دما در چرخه زندگی گونة A. tonsa دریای خزر در شرایط آزمایشگاهی در سه تیمار دمایی(1±29، 1±27 و1±25 درجهسانتیگراد) و دو تیمار شوری(ppt 12 و 17) طی مدت زمان 60 روز مورد بررسی قرار گرفت. این گونه توسط تورپلانکتون با اندازه چشمه100 میکرون از عمق تا 10 متر حوزه جنوبی دریای خزر (منطقه خزر آباد) جمع آوری شد. بررسی چرخة زیستی این زئوپلانکتون نشان داد که این گونه در طی 10-8 روز بالغ میشود. بر اساس نتایج به دست آمده اختلافات معنیداری در تعداد موجودات در مراحل ناپلیوسی و کوپه پودیت در شوری ها و درجه حرارت های مختلف مشاهده گردید (05/0>P). بیشترین میزان تولید تخم، و تبدیل آنها به مرحلة ناپلیوس در دمای 29 درجهسانتیگراد با شوری ppt17 بود. بیشترین میزان بازماندگی این گونه نیز در همین شوری ثبت گردید. این تحقیق نشان داده است که در شرایط آزمایشگاهی می توان تولید انبوه از گونه A. tonsaباشوری آب دریای خزر تهیه نمود که میزان تولید مثل آن در حدود 8-1 عدد تخم در روز بازای هر جانور ماده است که قابل مقایسه با تولید مثل طبیعی آن در دریا با حدود 50-11 عدد تخم در روز می باشد.
- چکیده انگلیسی: The present study carried out an in vitro experiment on effects of salinity and temperature on Acartia tonsa life cycle from Caspian Sea. During the experiment, temperature and salinity ranged 25, 27, 29 ± 1 °C and 12‰ and 17‰, respectively within a period of 60 days. Spawning rate was measured using mesh size of 100 µ planktonic net from surface to 10 m depth. Early results show that nauplii arrive to adult stage during 8-10 days. Significant differences in nauplii and copepodites stage were found also in different salinities and temperatures. High survival and spawning rate were also found in 17 ‰ and 29 °C (P < 0.05). Our investigations showed that in in vitro reproduction of A. tonsa in the Caspian Sea water with 1-8 eggs per each female may be feasible compared to 17-50 eggs in natural conditions.
- انتشار مقاله: 03-10-1395
- نویسندگان: فاطمه شاکری1,محمدعلی نعمت اللهی2*,آرش جوانشیر2,ابوالقاسم روحی3
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: شیلات
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: عملکرد رشد,ال- کارنیتین,کیفیت لاشه,ماهی شانک زرد باله,متبولیسم لیپید,فعالیت فاکتور رشد شبه انسولین
- چکیده: ال کارنیتین بهعنوان یکی از مکملهای ضروری و مهم جهت تغذیه انسان و حیوان شناخته شده است. مطالعه حاضر، بهمنظور بررسی اثر مکمل ال- کارنیتین بر عملکرد رشد ( وزن نهایی بدن، میزان رشد روزانه، ضریب تبدیل غذایی، کارایی تبدیل غذایی، میزان غذای دریافتی، میزان کارایی پروتئین، میزان کارایی چربی، میزان تولید پروتئین و میزان تولید چربی) و ترکیبات شیمیایی لاشه ( پروتئین، چربی، خاکستر و رطوبت)، پروفایل اسیدهای چرب بدن و فعالیت فاکتور رشد شبه انسولین1 (IGF-1) ماهی شانک زرد باله طراحی گردید. در این تحقیق، 240 ماهی با میانگین وزنی 46/0±23/3 گرم بهصورت تصادفی در 4 گروه 60 تایی ( با سه تکرار و در هر تکرار 20 قطعه ماهی) در مخازن پلاسنیکی 60 لیتر قرار گرفتند و با رژیم غذایی محتوی 0، 400، 800 و 1200 میلیگرم ال-کارنیتین بر کیلوگرم غذا بهصورت روزانه مورد تغذیه قرار گرفتند. بعد از 64 روز، رژیم غذایی محتوی 800 میلیگرم ال- کارنتین بر کیلوگرم غذا منجر به افزایش معنیدار عملکرد رشد ( به استثنای میزان رشد روزانه)، میزان پروتئین و چربی لاشه، اسیدهای چرب بدن و فعالیت شبه انسولین شد. همبستگی مثبت بین فعالیت شبه انسولین و میزان رشد روزانه به استثنای رژیم غذایی محتوی 1200 میلیگرم ال- کارنیتین بر کیلوگرم غذا مشاهده شد. با توجه به نتایج حاضر میتوان بیان نمود که رژیم غذایی 800 میلیگرم ال- کارنیتین بر کیلوگرم غذا میتواند منجر به افزایش رشد، کیفیت لاشه، فعالیت فاکتور رشد شبه انسولین 1 و متابولیسم لیپید در ماهی شانک زرد باله شود.
- چکیده انگلیسی: L- carnitine has been recognized as a new and important dietary supplementation, essential for human and animal nutrition. This study was conducted to evaluate the use of dietary l- carnitine supplementation and its effects on the growth (body final weight, daily growth rate (DGR), feed efficiency (FE), feed conversion ratio (FCR), daily feed intake (DFI), protein efficiency ratio (PER), lipid efficiency ratio (LPE), protein productive value (PPV), lipid productive value (LPV), body compositions (crude protein, crude lipid, ash and moisture), body fatty acid profile and IGF-1 activity in yellowfin seabream. In this study, a number of 240 fish with a mean weight of 3.23± 0.46 g were randomly allocated into four groups (three replicates, 20 fish per tank) in 60-L plastic tanks and fed with four experimental diets having carnitine with the concentrations 0, 400, 800, and 1200 mg kg-1 diet (referred as C0, C400, C800 and C1200 respectively). After 9 weeks of the feeding trial, there was a significant increase in growth performance (except for DGR), carcass quality (crude protein and crude lipid), muscle fatty acid and IGF‑1 activity in the fish fed C800 diet compared to those fed the other diets. Also a positive correlation was detected between plasma IGF-1 activity and DGR except for C1200 diet. The diet containing 800 mg kg-1 dietary L‑carnitine can have marked effects on growth yield, carcass quality, IGF-1 activity and lipid metabolism of yellowfin seabream
- انتشار مقاله: 03-10-1395
- نویسندگان: پریا اکبری1*,پریا اکبری1*,پریا اکبری1*
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: شیلات
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: خون,ارزیابی حسی,شاخص رشد,تفاله زیتون,ماهی قزلآلای رنگینکمان,ترکیب شیمیایی بدن
- چکیده: این تحقیق به منظور بررسی تأثیر استفاده از ضایعات حاصل از روغنکشی میوة زیتون بر ترکیبات شیمیایی بدن، شاخصهای رشد، فاکتورهای خونی و ارزیابی حسی ماهی قزلآلای رنگینکمان انجام پذیرفت. 6 نوع جیره غذائی شامل یک جیره شاهد (بدون تفاله زیتون) و 5 جیره حاوی 2، 4، 6، 8 و 10 درصد تفالة خشک و الک شده تجاری میوة زیتون تهیه شده و ماهیان با وزن متوسط 7/184 گرم در استخرهای مستطیلی شکل تغذیه شدند. هر تیمار از سه تکرار برخوردار بود. دبی متوسط آب 10 لیتر بر ثانیه و میزان دما و pH آب به ترتیب در طی دوره پرورش 3±10 درجه سانتی گراد و 9/7- 8/6 بوده است. ماهیها بر اساس میزان اشتها در سه نوبت در روز (ساعتهای 8، 12 و 18) بطور دستی تغذیه شدند. بررسی شاخصهای مختلف اعم از آنالیز لاشه، شاخصهای رشد و فاکتورهای خونی نشان داد که میتوان تا 8 درصد جیره توسط تفاله زیتون جایگزین شود و علیرغم اینکه در اکثر موارد تیمار 10 درصد نیز شرایط مشابهای داشته اما با بررسی برخی از شاخصهای خونی بهنظر میرسد که استفاده از تفاله زیتون تا 8 درصد ترکیب جیره مناسبترین میزان بکارگیری آن می باشد.
- چکیده انگلیسی: This study investigated effects of different levels of dietary olive oil pomace on body composition, growth performance, hematological factors and sensory analysis of rainbow trout. Six practical diet containing 0 (control), 2, 4, 6, 8 and 10% olive pomace were formulated and supplied to fish with an average body weight of 184.7 g being allocated randomly to rectangular concrete ponds. Water flow was 10 L S-1. Temperature and pH were 10±3°C and 6.8-7.9, respectively. Fish were fed by hand ad libitum three times a day. At the end of the experiment, eviscerates and beheaded body composition and growth performance were not affected by difference levels of olive pomace (P > 0.05). However, hematological parameters were significantly affected by increasing olive oil pomace (P<0.05). The findings of this study suggested that a maximum of 8% level of olive oil pomace is the best optimum growth, body composition and hematological factors for rainbow trout.
- انتشار مقاله: 03-10-1395
- نویسندگان: مجیدرضا خوش خلق1*,مجید موسی پور شاجانی1,محمد محمدی برسری1
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: شیلات
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: استان ایلام,بی مهرگان آبزی,کفزیان,راسته دوبالان,رودخانه آبگرمه
- چکیده: بی مهرگان آبزی یکی از شاخه های مهم جانوری در چرخه زیستی و زنجیره غذایی اکوسیستم های آب شیرین به شمار می آیند. این تحقیق با هدف شناسایی جوامع جانوری کفزیان رودخانه آبگرمه صالح آباد استان ایلام در چهار ایستگاه در سال 87-1386 به اجرا درآمد. در این بررسی 18 خانواده کفزیان از جمله Naididae، Tubificidae، Lumbricidae، Erpobdellidae، Gammaridae، Haliplidae، Corixidae، Gerridae، Perlidae، Ecdyonuridae و 12 جنس از 4 رده زالوها، سخت پوستان، حشرات آبزی و کم تاران شناسایی گردیدند که راسته دو بالان (Diptera) با 64/19 درصد بالاترین فراوانی و زالوها (Hirudinea) با 04/4 درصد پایین ترین فراوانی را طی دوره نمونه برداری داشتند. بالاترین فراوانی در آذر ماه با 86 نمونه کفزی در سانتیمتر مربع و پایین ترین فراوانی با 42 نمونه در سانتی متر مربع در اردیبهشت ماه بود. راسته دوبالان در ایستگاه های اول، دوم و سوم بالاترین فراوانی را داشته و در ایستگاه چهارم سنجاقک ها بالاترین فراوانی را داشتند. 620 نمونه از رده حشرات آبزی از 7 راسته شناسایی گردید که راسته دوبالان با 61/26 بالاترین فراوانی را در بین حشرات آبزی داشت. به طور کلی در تمام طول سال راسته دوبالان بیشترین فراوانی و راسته های بهاره ها و بال موداران کمترین فراوانی را در رودخانه آبگرمه داشتند.
- چکیده انگلیسی: Aquatic invertebrates are the major group of freshwater animals in aquatic ecosystems in terms of biology and food chain. This study was conducted to identify benthic communities in four stations of the Abgarmeh River (Saleh Abad, the Ilam Province) during 2007-2008. In this study Eighteen families of benthose such as Naididae, Tubificidae, Lumbricidae, Erpobdellidae, Gammaridae, Haliplidae, Corixidae, Gerridae, Perlidae, Ecdyonuridae and 12 genera of four class leeches, crustaceans, aquatic insects and oligochaeta were identified including Diptera with 19.64% and leeches (Hirudinea) with 4.04% having the highest and lowest frequencies during the study period, respectively. The highest frequency was recorded in December with 86 samples/cm2 and the lowest frequency with 42 samples/cm2 in April. Diptera had the highest frequency in the first, second and third stations while odanata in the fourth station. 620 specimens were identified, belonged to seven orders, of them diptera with 26.61 had the highest frequency among the aquatic insects. In general, the diptera had the highest frequency and Plecoptera and Trichoptera the lowest abundance throughout the year in the Abgarmeh River.
- انتشار مقاله: 03-10-1395
- نویسندگان: مهران جواهری بابلی1,محمد ولایت زاده2*,الهام محمدزاده3
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: شیلات
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: کلرید کلسیم,کپور معمولی,گلوتامین,اسید آمینه آزاد
- چکیده: استفاده از محرکهای غذایی در جیره آبزیان علاوه بر افزایش غذاگیری، منجر به کاهش مدت زمان تغذیه و در نتیجه کاهش هدر رفت غذا میشود. در این مطالعه اثرات افزودن کلریدکلسیم و اسیدآمینه آزاد گلوتامین بر میزان مصرف غذا، پارامترهای رشد و ترکیبات لاشه در کپور معمولی مورد بررسی قرار گرفت. تیمارهای غذایی مورد آزمایش شامل: غلظت 9/0 مولار کلرید کلسیم، غلظت 1/0 مولار اسید آمینه گلوتامین و غلظت ترکیبی از 9/0 مولار کلرید کلسیم با 1/0 مولار اسید آمینه گلوتامین و تیمار شاهد بودند که هر کدام در 3 تکرار انجام شد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که افزودن این ترکیبات به غذای کپور معمولی میتواند باعث تغییر در پارامترهای رشد گردد. بطوریکه بالاترین میزان افزایش وزن و درصد افزایش وزن بدن در تیمار حاوی گلوتامین مشاهده شد که با شاهد تفاوت معنیدار داشت (05/0P≤). بالاترین ضریب رشد روزانه و کمترین ضریب تبدیل غذایی بدون اختلاف معنیدار با شاهد مربوط به تیمار اسید آمینه گلوتامین بود(05/0P≥). با توجه به نتایج بدست آمده میتوان بیان داشت که اسید آمینه فوق میتواند به عنوان محرک غذایی در جیره کپور معمولی مورد استفاده قرار گیرد.
- چکیده انگلیسی: Dietary food stimulants decrease feeding time and wasted food. In the present study, effects of adding calcium chloride and free amino acids glutamine to diet on food intake, growth performance and carcass composition of common carp were investigated. The examined food samples were 9.0 mM calcium chloride, 1.0 mM amino acid glutamine 9.0 mM calcium chloride and 1.0 mM glutamine amino acid and the control treatments. Each were performed with three replicates. The results demonstrated that these feed additives changed growth parameters in carp. The highest increase in weight gain and body weight percentage were found in the treatment of glutamine and then combined treatment being different significantly with those of the control group (P ≤ 0.05). The highest daily growth rate and the lowest feed conversion ratio were found in amino acid glutamine treatment which was not different significantly from those of the control (P ≥ 0.05). According to the results, these amino acids can used as food stimulants in diet of common carp.
ide- انتشار مقاله: 03-10-1395
- نویسندگان: ولی الله جعفری1,شیدا گلی2*,گلی نوری3
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: شیلات
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تنظیم اسمزی,میگوی بزرگ آب شیرین,آنزیم Na/K-ATPase,دورة لاروی,ایزوتونیک
- چکیده: در مراحل اولیة لاروی میگوی بزرگ آب شیرین دستگاه تنظیم اسمزی هنوز شکل نگرفته است و تنظیم اسمزی و یونی بدن عمدتاً مربوط به فعالیتهای آنزیم Na/K-ATPase با مصرف ATP می باشد. به همین دلیل در چرخة زیست طبیعی، مراحل لاروی باید در آبهای لبشور نزدیک مناطق مصبی با شرایط مشابه اسمزی ایزوتونیک بدن لارو با حداقل مصرف ATP و حداکثر بازماندگی سپری شود. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر غلظتهای مختلف سدیم و پتاسیم در آب مرکز تکثیر، بر شدت فعالیت آنزیم Na/K-ATPase، شاخص کیفی لارو (LCI) و بازماندگی در مراحل 1، 4، 7 و 11 لاروی میگوی بزرگ آب شیرین انجام گردید. برای این تحقیق، از ترکیب پایة آب لبشور مصنوعی نیو (شوری 12 گرم در لیتر) استفاده شد و دو آزمایش در مخازن 100 لیتری با تراکم اولیة 200 لارو در لیتر انجام گردید. در آزمایش اول، چهار تیمار 100، 150، 200 و 250 میلیگرم در لیتر پتاسیم با استفاده از نمک کلرید پتاسیم و در آزمایش دوم، چهار تیمار 2000، 3000، 4000 و 5000 میلیگرم در لیتر سدیم با استفاده از نمک کلرید سدیم هر کدام با سه تکرار فراهم شد. بر اساس نتایج به دست آمده، کیفیت لارو میگوی بزرگ آب شیرین بر اساس شدت فعالیت آنزیم Na/K-ATPase شاخص بهتری نسبت به شاخص کیفی لارو و بازماندگی لاروها میباشد. نتایج نشان داد که شرایط ایزوتونیک و حداقل فعالیت آنزیم Na/K-ATPase در مراحل 1 و 4 لاروی و مراحل 7 و 11 لاروی به ترتیب 4000 و 3000 میلیگرم در لیتر سدیم و 150 میلیگرم درلیتر پتاسیم برای هر چهار مرحلة لاروی میباشد.
- چکیده انگلیسی: Macrobrachium rosenbergii lifecycle is unique so that the adults thrive in freshwater and larval development requires brackish water environments near to estuaries as close as possible to larval body isosmotic for minimum Na/K-ATPase activity and maximum ATP storage. Osmoregulation system at early larval stages is not formed and larval osmoregulation is mainly attributed to Na/K-ATPase activity. The present study aimed to evaluate effects of various sodium and potassium concentrations on Na/K-ATPase activity, larval condition index (LCI) and survival rate of M. rosenbergii at 1st, 4th, 7th and 11th larval stages. Triplicate treatments of Sodium (2000, 3000, 4000 and 5000 ppm) and potassium (100, 150, 200 and 250 ppm) were prepared separately in tanks (100‑L) and initial larvae density was fixed 200 larvae L-1. The treatments were set up at 12 ppt salinity based on New artificial brackish water composition. To adjust desired concentrations of sodium and potassium for the treatments, their soluble salts, including NaCl and KCl, were used. The results indicated that evaluation of the freshwater prawn larval quality according to Na/K-ATPase activity is a better index than LCI and survival rate. The results also showed that isotonic condition and minimum Na/K-ATPase activity at 1st and 4th larval stages and 7th and 11th stages occurred respectively in 4000 and 3000 ppm sodium treatments but this index for potassium treatments was 150 ppm for the all larval stages.
- انتشار مقاله: 03-10-1395
- نویسندگان: کامران رضایی توابع1*,غلامرضا رفیعی2
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: شیلات
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده:
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 30-09-1396
- نویسندگان:
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: شیلات
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: اندازه,لیزوزیم,محرومیت غذایی,ضریب رشد ویژه,شاخص کبدی,ماهی شانک زرد باله
- چکیده: مطالعه حاضر، بهمنظور بررسی اثر گرسنگی بر شاخصهای رشد، ترکیبات شیمیایی و ایمنی غیر اختصاصی ماهی شانک زرد باله در دو اندازه وزنی مختلف طراحی گردید. در این تحقیق،120 ماهی با میانگین طولی cm 98/0± 05/8 و وزنی g 07/1±46/7 (سایز A) و 120 ماهی با میانگین طولی cm 86/0± 05/11 و وزنی g 07/3±01/18 (سایز B)، هر کدام به دو گروه تغذیه شده و تغذیه نشده و سه تکرار (20 قطعه ماهی در هر تکرار) در مخازن پلاستیکی L 60 مورد بررسی قرار گرفتند. نمونهبرداری از ماهی در10، 20 و 30 روز محرومیت غذایی انجام شد. نتایج بهدست آمده حاکی از کاهش معنیدار شاخصهای رشد (ضریب رشدویژه، وزن نهایی، افزایش وزن بدن، شاخص کبدی و فاکتور وضعیت) گروه تغذیه نشده در سایز A شده است (05/0>P). در حالیکه تفاوت معنیداری در این شاخصها (به استثنای شاخص کبدی و فاکتور وضعیت) و ترکیب لاشه در سایز B بین گروه تغذیه شده و تغذیه نشده مشاهده نشد (05/0
P). افزایش معنیداری در سطوح لیزوزیم در گروه تغذیه نشده از روز 20 محرومیت غذایی در مقایسه با گروه تغذیه شده هر دو سایز مشاهده شد و اختلاف معنی داری درکلیه شاخصهای رشد، ترکیبات شیمیایی لاشه و سطوح لیزوزیم بین دو سایز مشاهده گردید (05/0>P). نتایج حاضر نشان میدهد که در سایز A ماهی شانک زرد باله، هم الگوی رشد و هم کیفیت لاشه بهطور معنیداری در گروه تغذیه نشده در مقایسه با گروه تغذیه شده کاهش یافتند.
- چکیده انگلیسی: The present study investigated effects of starvation on growth, body chemical composition and non-specific immune parameters in yellow fin seabream. In this study, 120 fish with a mean length of 8.05± 0.98 cm and weight of 7.46± 1.07 g (was referred as size A) and 120 fish with a mean length of 11.05 ± 0.86 cm and weight of 18.01± 3.07 g (was referred size B) were used with each size was comprised of those fed and starved with three replicates (20 fish per replicate) in a 60- L plastic tanks. The specimens were sampled at 10, 20 and 30 days of food deprivation. The results showed that in starved group of size A, specific growth ratio (SGR), condition factor (CF), final weight, increased weight gain (IWG), hepatic- somatic index (HSI), decreased significantly (P<0.05), whereas no significant difference was detected in those parameters (except for HSI and CF) and proximate composition between starved and fed groups of size B. In size A, crude lipid in the whole body of starved group decreased significantly and crude protein and moisture increased significantly compared to those in the fed group. No significant difference was found in survival of each size between fed and starved groups at any sampling time throughout the experiment. Lysozyme activity increased significantly in the starved group of each size from day 20 onwards. The present results indicated that in size A of yellowfin seabream, both growth performance and carcass quality of the starved group decreased significantly compared to those of the fed group.
- انتشار مقاله: 14-05-1394
- نویسندگان: پریا اکبری1*,پریا اکبری1*,پریا اکبری1*
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: شیلات
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: ورمی کمپوست,کوددهی,زئوپلانکتون,فیتوپلانکتون,کپورماهیان,تولید اولیه,بنتوز
- چکیده: در این مطالعه کوددهی استخر با بکارگیری مخلوط کودهای مرغی، گاوی، ورمی کمپوست، فسفات و اوره و با ورود نسبتهای مختلف نیتروژن ( با فسفر و کربن ثابت) به استخر پرورشی، شاخص های رشد کپور ماهیان چینی و تغییرات فراوانی فیتوپلانکتون در استخر پرورشی مورد ارزیابی قرار گرفت. این آزمایش در قالب یک طرح کاملاً تصادفی شامل سه تیمار و سه تکرار انجام گردید. تیمارها را سه سطح مختلف نسبت های C:N:P به ترتیب شامل: تیمار اول 1 :5/5 :6/88 ، تیمار دوم 1: 5/7:6/88 و تیمار سوم 1: 5/9: 6/88 تشکیل داد. در پایان آزمایش، بالاترین تعداد فیتوپلانکتون، میزان کلروفیل اولیه و شاخصهای نسبی رشد ماهی، بهطور معنیداری (05/0P<) در تیمار دوم یعنی نسبتهای C:N:P به ترتیب 1 :5/7 :6/88 بالاتر بود. در این تیمار بالاترین تولید اولیه و تعداد فیتوپلانکتون به ترتیب برابر با 638 میلی گرم کربن در متر مکعب در ساعت و تعداد فیتوپلانکتون معادل 438750 عدد در میلی لیتر بود. همچنین میانگین وزن بچه ماهی فیتوفاگ از 5/0 گرم به 875/40 گرم بعد از حدود دو ماه در پایان آزمایش رسید. فیتوپلانکتون های موجود در استخر پرورشی را بیشتر آنکیرا، کلرلا، پدیاستروم، تتراستروم، اسپروژیرا، ناویکولا، دیاتومه و جلبک های رشته ای و عمدهترین زئوپلانکتون ها و بنتوزها را روتیفر، دافنی، کوپه پود، سراتوپوگونیده وتیپولیده تشکیل می دادند.
- چکیده انگلیسی: A completely randomized experimental design in triplicates was conducted to evaluate the effects of different levels of nitrogen with the constant level of carbon and phosphorous on production of warm water fish in Chapakrod fish farm in Joybar. The treatments were use of three levels of C: N: P, respectively, 1: 5.5: 88.6 (T1) 1: 7.5: 88.6 (T2) and 1: 9.5: 6.88 (T3). The mixed chemical fertilizers and organic manures consisted of chicken, cattle feces, vermi-compost, phosphate and urea mixed together to get different levels of CNP. The effect of different concentrations of nitrogen on phytoplankton abundance and chlorophyll, were investigated as well. At the end of experiment, the highest number of phytoplankton, chlorophyll, relative growth indices were significantly different (P<0.05) among treatments. The highest primary production and phytoplankton number was recorded in treatment T2 with rate of 638 mg/m3/hr and 438,750 per/ml, respectively. The least rates of primary production and phytoplankton were recorded in T1. The mean individual fish weight was higher in T2 for all chines fish carp at the end of the experiment. This rate for silver carp attained to 40/875 gr at the end of the experiment. The most prominent of phytoplankton were recorded among treatments included: Ankyra, chlorella, Pedyastrum, Tetrastrum, spirogyra, Navikula, diatoms, filamentous algae and the most benthos and zeoplanktons were included: rotifers, Daphnia, copepoda, ceratopogonidae, and tippulidae.
- انتشار مقاله: 23-06-1394
- نویسندگان: مهران مسلمی,غلامرضا رفیعی,هادی پورباقر,آرش جوانشیرخوئی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: شیلات
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: آفلاتوکسین B1,اسانس دارچین,شاخص های خون شناسی,بیوشیمی سرم,بافت شناسی کبد
- چکیده: مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر حفاظتی اسانس دارچین در کاهش سمیت آفلاتوکسین B1 جیره غذایی بچه ماهیان قزلآلای رنگین کمان با تاکید بر شاخصهای خونی، بیوشیمی سرم و آسیب شناسی بافت کبد انجام پذیرفت. بدین منظور ماهیان در 6 تیمار آزمایشی متشکل از 3 سطح آفلاتوکسین (0، 25 و 50)ppb و دو سطح اسانس (0 و 1 درصد) هر کدام به سه تکرار تقسیم گردیدند. آزمایش به مدت 60 روز ادامه داشت. در انتهای آزمایش جهت بررسی شاخصهای مذکور نمونهبرداری به صورت تصادفی انجام شد. درصد هماتوکریت، تعداد گلبولهای قرمز و غلظت هموگلوبین تحت تأثیر مثبت وجود اسانس دارچین در جیره غذایی قرار گرفتند (05/0>P). همچنین وجود سم آفلاتوکسین در جیره غذایی باعث افزایش تعداد گلبول قرمز و غلظت هموگلوبین خون گردید (0/05>P). میزان فعالیت آنزیمهای ALP و ALT نیز در حضور سم آفلاتوکسین افزایش یافت (0/05>P)، البته افزودن اسانس دارچین فعالیت ALP سرم ماهیان قرار گرفته در معرض آفلاتوکسین را کاهش داد. همچنین اثر اصلی عامل های سطح آفلاتوکسین و اسانس جیره غذایی بر میزان شاخصهای پروتئین کل و گلبولین معنیدار بود، در حالی که غلظت آلبومین و لیزوزیم سرم خون تحت تأثیر اثر متقابل سطح آفلاتوکسین و اسانس قرار گرفت (0/05>P). همچنین با افزایش سطح سم، میزان شاخص کبدی به طور معنی داری کاهش یافت (0/05>P). در بررسیهای بافت شناسی نیز علایمی همچون اتساع عروق خونی، تخریب سیتوپلاسم، تجمع خون، نفوذ سلول های ایمنی و نکروز در گروههای حاوی سم آفلاتوکسین مشاهده گردید، که متناسب با سطح سم در جیره غذایی بود. نتیجه آن که، افزودن یک درصد اسانس دارچین به جیره غذایی سبب کاهش تغییرات نامطلوب بافتی و همچنین بهبود شاخص های خونی و بیوشیمیایی سرم ماهیان تغذیه شده با جیرههای غذایی آلوده با آفلاتوکسین به ویژه در گروه ppb 25 آفلاتوکسین گردید.
- چکیده انگلیسی: The present study was to scrutinize the protective effect of dietary cinnamon essential oil supplementation on reducing the toxicity of aflatoxin B1 to rainbow trout fingerlings regarding hematological indices, serum biochemistry and liver histopathology. To that end, fish were randomly allotted into 6 distinct treatments composed of different combinations of three dietary aflatoxin (0, 25 and 50 ppb) and two dietary cinnamon essential oil (0 and 1 percent) inclusion levels with three respective replicates. The experiment lasted for 60 days. At the end of the experiment random samples were taken to study the aforementioned indices. Hematocrit, red blood cell count and hemoglobin concentration were positively affected by dietary supplementation of cinnamon essential oil (P<0.05). Dietary aflatoxin also resulted in increased red blood cell count and hemoglobin concentration (P<0.05). Activities of ALP and ALT were increased due to dietary aflatoxin contamination (P<0.05); however, supplementation of cinnamon essential oil lowered the activity of ALP in serum of aflatoxin exposed fish (P<0.05). Total protein and globulin content were only affected by aflatoxin and cinnamon essential oil (P<0.05), while, the interactive effect of aflatoxin and cinnamon essential oil significantly affected albumin and lysozyme activity of serum (P<0.05). Hepatosomatic index of fish were significantly decreased by dietary aflatoxin exposure (P<0.05). Histological observations also showed blood vessels dilation, cytoplasmic degeneration, blood congestion, immune cells infiltration and necrosis in a dose dependent manner. In conclusion, 1 % dietary supplementation of cinnamon essential oil resulted in decreased deleterious hepatic tissue changes and also improvement of hematological and serum biochemical indices of fish fed aflatoxin contaminated diet especially of those fish exposed to 25 ppb dietary aflatoxin.
- انتشار مقاله: 15-01-1395
- نویسندگان: سیران خانی,کوروش سروی مغانلو,احمد ایمانی,ناصر آق,مزدک رازی
- مشاهده