در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مشاوره و روان درمانی خانواده
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تنهایی اجتماعی,کیفیت ارتباط زوجین,تنهایی خانوادگی,تنهایی رمانتیک
- چکیده: هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر کیفیت ارتباط زوجین در پیش بینی احساس تنهایی در میان دانشجویان متأهل میباشد.
روش: این پژوهش مقطعی- توصیفی و از نوع همبستگی میباشد. نمونه پژوهش مشتمل بر 196 نفر (114 زن و 80 مرد)، است که به شیوۀ تصادفی طبقهای از خوابگاههای متأهلین دانشگاههای تهران انتخاب شدند و به پرسشنامههای مقیاس کوتاه تنهایی اجتماعی و هیجانی بزرگسالان SELSA-S و کیفیت ارتباط زوجین پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روشهای آماری همبستگی، رگرسیون و آزمون t صورت گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد بین کیفیت ارتباط زوجین و سه خرده مقیاس احساس تنهایی، رابطه منفی و معناداری وجود دارد و کیفیت ارتباط میتواند 27 درصد از واریانس مربوط به خرده مقیاس تنهایی رمانتیک، 17 درصد از واریانس تنهایی خانوادگی و 8 درصد واریانس تنهایی اجتماعی را تبیین کند. در کیفیت ارتباط زوجین، تفاوت معناداری بین گروه زنان و مردان مشاهده نشد، اما در خرده مقیاس های احساس تنهایی، زنان در خرده مقیاس تنهایی رمانتیک میانگین معنادار بالاتری داشتند.
نتیجهگیری: با توجه به این یافتهها میتوان نتیجه گرفت که کیفیت ارتباط زوجین میتواند در احساس تنهایی آنها نقش داشته باشد. بنابراین در انجام مداخله های مربوط به خانواده، تقویت و بهبود کیفیت ارتباط زوجین به عنوان روش مناسبی برای کاهش احساس تنهایی و عواطف منفی و افزایش شادکامی و سلامت روان شناختی پیشنهاد میگردد.- چکیده انگلیسی: Purpose: The aim of this study is to investigate the effect of relationship quality and loneliness among married students.
Methods: This study is cross sectional-descriptive and co-relational. The sample consists of 196 subjects (114 females and 80 males) that selected by stratified random manner from the married students in Tehranuniversities, they answered to Couple Relationship Quality and Short Version of the Social and Emotional Loneliness Scale for Adults (SELSA-S) questionnaires. The data were analyzed using statistical correlation,regression and t test methods.
Findings: Findings show thatthere is a significant negative relationship between quality ofcouples relationship and three subscales of loneliness; The quality ofcouples relationshipcan be explained 27% of the variance in romantic loneliness, 17% of the variance infamily loneliness, and 8% of the variance in social loneliness. There was no significant difference between men and women in couple's relationship quality, but in loneliness subscales, women had significantly higher mean in romantic loneliness.
Conclusion: According to this research, it can be concluded that quality of the couple relationship involved in their loneliness. So in intervention related to the family, strengthen and improve the quality of relationships is recommended as a good way for reducing negative emotions and loneliness and increasing happiness and psychological health.- انتشار مقاله: 27-08-1391
- نویسندگان: مژگان پاتو,فرشته حقیقت,حمیدرضا حسن آبادی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مشاوره و روان درمانی خانواده
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده:
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 07-07-1394
- نویسندگان:
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مشاوره و روان درمانی خانواده
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: سازگاری زناشویی,زوجها,برنامه غنیسازی ارتباط
- چکیده: هدف: سازگاری زناشویی حالتی است که در آن برای زن و شوهر احساس رضایت و شادی از ازدواج و از یکدیگر وجود دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر برنامه غنیسازی ارتباط بر سازگاری زناشویی زوجها انجام گرفت.
روش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمهتجربی و طرح پیشآزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش متشکل از کلیۀ زوجهای داوطلب شهرستان بردسکن بود. نمونه شامل پژوهش 12 زوج (6 زوج در گروه کنترل و 6 زوج در گروه آزمایش) بودند که به روش نمونهگیری داوطلب با جایگزینی تصادفی انتخاب شدند. گروه آزمایش در 6 جلسه مشاوره گروهی به شیوه رویکرد غنیسازی شرکت کردند، در حالی که گروه کنترل تحت هیچ مداخلهای قرارنگرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه سازگاری دونفری اسپانیر (1976) بود که زوجهای گروه آزمایش و کنترل در دو مرحلۀ پیش آزمون و پسآزمون آن را تکمیل کردند.
یافته ها: تجزیه و تحلیل دادهها توسط آزمون آماری تحلیل کواریانس انجام شد. نتایج تفاوت معناداری را بین دو گروه در سازگاری زناشویی، رضایت زناشویی، همبستگی دو نفری و توافق دو نفری نشان داد، اما در متغیر ابراز محبت تفاوت معناداری بین دو گروه مشخص نشد.
نتیجه گیری: از یافتههای پژوهش حاضر میتوان درراستای مداخلات بالینی و درمانی استفاده کرد و سازگاری زوجها را افزایش داد.- چکیده انگلیسی: Purpose: Marital adjustment as the state in which there is an over all feeling in husband and wife of happiness and satisfaction with their marriage and with each other. The aim of this study was to investigate the effectivenessof relationship enhancement Program on marital adjustment.
Methods: The research procedure was quasi-experimental with pretest- posttest and control group design. The population of the study was volunteer couples in Bardaskan city. consisting sample group of 12 couples(6 couples in the control group and 6 in the experimental group). randomly assigned into experimental and control group. The experimental group participated in 6 sessions of Relationship Enhancement Program, while the control group did not receive any treatment. "Spaier dyadic adjustment,1976" used as pretest, posttest and follow up measure.
Findings:Results of ANCOVA(analysis of covariance) revealed significant difference between groups in dyadic satisfaction, dyadic cohesion and dyadic consensus, but no significant difference between groups in flectional expression.
Conclusion: The findings can be used in therapeutic and clinical intervention increase the couple adjustment.- انتشار مقاله: 06-11-1391
- نویسندگان: علی محمد نظری,محسن طاهری راد,مسعود اسدی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مشاوره و روان درمانی خانواده
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: خانواده,مدیریت مالی,کیفیت رابطه زوجین
- چکیده: مقدمه: مدیریت مالی خانواده یکی از مهمترین عاملهای تعیین کننده پویایی و کیفیت رابطه زناشویی و همچنین یکی از ابعاد عملکرد خانوادهاست که میتواند نقش مهمی در ثبات و تداوم رابطه زناشویی ایفاء نماید. روش: طرح تحقیق توصیفی و کیفی بود که در آن رویههای مدیریت مالی 25 زوج سنندجی که معتقد بودند دارای ازدواج موفق و پایدار هستند به شیوه هدفمند انتخاب شدند و به روش کیفی و کدگذاری باز و مقولهای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها:یافتههای این پژوهش عبارت بودند از: الف- در بیشتر موارد یکی از زوجین عهدهدار مدیریت امور مالی خانواده بود که این مقوله نیازمند اعتماد و تعامل سازنده بین طرفین میباشد. ب- زوجین شرکتکننده در این پژوهش دارای بدهی حداقلی بودند و در ضمن تلاش داشتند تا بدهیهایشان را در اسرع وقت تسویه نمایند. ج- مخارج مشارکتکنندگان در پژوهش در چارچوب درآمدهایشان بوده و همچنین آنان افرادی صرفهجو بودند. د: نحوه عمل زوجین در داشتن حساب بانکی مشترک و یا مستقل از جمله موضوعات مهم مورد توجه زوجین بود. ه: نحوه تعامل زوجین در حل مشکلات مالی بخشی از پویاییهای رابطه زوجی بود و ی: دیدگاهشان نسبت به مشکلات مالی سایر زوجین بخشی از پویاییهای شناختی آنها بود. نتیجه گیری:یافتههای پژوهش نشان میدهد مسائل مالی نقش تعیین کنندهای در کیفیت روابط زوجی دارد و بخش عمدهای از پویاییهای رابطه زناشویی را به خود اختصاص میدهد. زوجینی که دارای یک زندگی موفق و پایدار هستند، بهراحتی میتوانند با همفکری و همکاری یکدیگر مشکلات مالی به وجود آمده را حل نمایند.
- چکیده انگلیسی: Purpose: the family financial management is one of the most important factors determining the dynamics and quality of the marital relationship as well as one of the aspects of family functioning that can play an important role in the stability and continuity of the marital relationship. Methods: This research is a descriptive and qualitative study. In this study, financial management practices of 25 Sanandaj couples who believe they have successful and firm marriages were selected based on purposive sampling method. Sample analyzed using qualitative method, open coding and category. Findings: The research findings were as follows: First, for most couples one of the partners handled the day-to-day finances and that required trust and communication. Second, these couples had little or no debt or had a goal of paying off debt. Third, couples lived within their means and were frugal. Fourth, couples’ practices of having joint or separate accounts were among the major topics of interest to couples. Fifth, how they dealt with financial challenges was part of the couple relationship dynamics, and sixth, their view of other couples having financial challenges was part of their cognitive dynamics. Conclusion: The research findings show that financial issues have a prominent role in the couple's relationship quality as well as include much of the marital relationship dynamics. Couples who have successful and firm life can easily solve their financial problems through consultation and cooperation.
- انتشار مقاله: 05-01-1392
- نویسندگان: محمد نظریپور,محمد نظریپور,محمد نظریپور
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مشاوره و روان درمانی خانواده
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: والدین,شادکامی,مادران,آموزش شناختی - رفتاری,اختلال کمبود توجه/بیشفعالی
- چکیده: هدف: هدف پژوهش بررسی اثربخشی آموزش شناختی- رفتاری برکاهش اختلال کاستیتوجه / بیشفعالی کودکان آنها و افزایش شادکامی مادر و پیرو آن شادکامی پدر.
روش: طرح پژوهش نیمه تجربی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. نمونه شامل 45 کودک مراجعه کننده به کلینیک امام حسین استان یزد که دارای نشانگان ADHD بودند. نمونهها به صورت داوطلبانه و با جایگزینی تصادفی (هر گروه 15 نفر) در سه گروه، 1- آزمایشی (دارو درمانی کودک) 2- آزمایشی (دارو درمانی کودک به همراه آموزش به مادر)، و 3- (کنترل) قرار گرفتند. گروه آزمایشی اوّل علاوه بر دارو درمانی کودکان، طی 9 جلسه به مادران آموزش ارایه شد و گروه آزمایشی دوّم، فرزندانشان فقط تحت نظر روانپزشک دارو دریافت کردند و گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکردند و در لیست انتظار کلنیک قرار گرفت. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه کانرز فرم والدین، پرسشنامه شادکامی آکسفورد بزرگسالان بود. نمره پرسشنامه کانرز و شادکامی آکسفورد به عنوان پیشآزمون و پس آزمون مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج با استفاده از آزمونهای آماری تحلیل واریانس یک راهه و دوراهه تحلیل شد. یافتهها نشان داد دارو درمانی و آموزش به مادران هر دو موثر است و منجر به کاهش علائم شده است (01/0>P). اما تفاوت بین دارو درمانی و آموزش به مادران نیز معنا دار است (05/0>P) و این نشان می دهد آموزش به مادران به همراه دارو در مانی در کاهش علایم موفق تر است. به علاوه تاثیر آموزش به مادران در افزایش شادکامی آنها معنادار است (01/0>P) همچنین یافته ها حاکی از آن است افزایش شادکاهی مادران میتواند شادکامی پدران را که در جلسات آموزشی حضور نداشتند به دنبال داشته باشد (05/0>P).
نتیجهگیری: در نهایت نتیجه گیری میشود گرچه دارو درمانی برای کاهش علائم و افزایش شادکامی مادران مؤثر است اما با اضافه کردن متغیر آموش به مادر این اثربخشی افزایش مییابد. همچنین نتیجه گیری میشود متغیر شادکامی انتقالی است و به پدر که در جلسات حضور نداشته است نیز منتقل میشود.- چکیده انگلیسی: Purpose: The purpose of this experimental research was to investigate the effectiveness training Cognitive-Behavior to mothers on decreasing ADHD symptoms and increasing happiness of mothers and as the result the father the happiness.
Methods: The research design was semi experimental with pre- test, post- test, and control group. Subjects were 45 children with syndrome ADHD who were selected voluntarily from Imam Hussein Clinic in yazd city. They assigned in 3 groups, 1- prescribed drugs for Children, 2- prescribed drugs for Children with mother group training, and 3- control group. Experimental Group (1), Children under psychiatric treatment received drugs and their mothers received 9 sessions training, Experimental group(2) Children under psychiatric treatment received drugs, and control group remained with no intervention and was put on the waiting list. Instruments were Conner’s Parents Rating Scale (CPRS), and oxford happiness inventory that administrated as pre- test and post- test.
Findings: The data were collected and analyzed by statistical methods, Analysis of variance one way & two ways. The results showed that both of experimental methods was effective on decreasing ADHD symptoms (p<0/01) but training method to mothers was more effective than prescribed drugs group (p<0/05). Furthermore, the effect of mothers training was a significant increase in their happiness (p<0/01). Also increased mother happiness could to increasing father happiness (p<0/05).
Conclusion: for decreasing ADHD symptoms, is better mother training and drug therapy together. Also increased mother happiness could to increasing father happiness.- انتشار مقاله: 11-05-1391
- نویسندگان: رویا رسولی,مرتضی امیدیان,فهیمه سامعی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مشاوره و روان درمانی خانواده
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: زوج درمانی هیجانمدار,زوج درمانی شناختی-رفتاری,زوج درمانی شناختی-رفتاری-هیجانی,رضایتمندی زناشویی زوجین,افسردگی زنان
- چکیده: هدف: طبق مدل افسردگی زناشویی بیچ، افسردگی زنان تا حد زیادی ناشی از نارضایتی زناشویی آنان است و به همین دلیل او زوج درمانی را برای بهبود افسردگی زنان مؤثر میداند. بنابراین هدف این مطالعه مقایسهی اثربخشی زوج درمانی هیجانمدار، شناختی-رفتاری، و شناختی-رفتاری-هیجانی بر رضایتمندی زناشویی زوجین و افسردگی زنان است.
روش: این مطالعه نیمهتجربی از نوع پیشآزمون-پسآزمون-پیگیری و روش آماری آن تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر دوگانه بود. نمونهی مورد نظر از میان زوجهایی انتخاب شد که به مراکز مشاورهی شهر همدان مراجعه کرده و تشخیص همزمان افسردگی زن و نارضایتی زناشویی گرفته بودند. 67 زوج واجد شرایط شرکت در این مطالعه بودند که از میان آنها 45 زوج انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه زوجدرمانی قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامههای جمعیتشناختی، افسردگی بک، و رضایتمندی زناشویی انریچ بود. به منظور ثبت سیر تغییرات نمرههای افسردگی و رضایتمندی زناشویی، زوجین پرسشنامهها را در مرحلهی پیشآزمون، جلسهی ششم، یازدهم، پانزدهم (پسآزمون)، یک ماه بعد (پیگیری اول) و سه ماه بعد (پیگیری دوم) کامل کردند.
یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر دوگانه نشان داد که هر سه زوج درمانی در افزایش رضایتمندی زناشویی و کاهش نمرات افسردگی مؤثرند. زوج درمانی هیجانمدار تنها در نمرات پیگیری افسردگی و رضایتمندی زناشویی مؤثرتر از زوجدرمانی شناختی-رفتاری بود. زوجدرمانی شناختی-رفتاری-هیجانی هم در طول درمان و هم در نمرات پیگیری رضایتمندی زناشویی و افسردگی مؤثرتر از دو روش دیگر بود.
نتیجه گیری: زوجدرمانی شناختی- رفتاری- هیجانی با هدف قرار دادن سه بعد اصلی شناخت، رفتار و هیجان، به اصلاح الگوی تعاملی زوجین میپردازد، درحالی که در زوجدرمانی شناختی-رفتاری به هیجان کمتر توجه شده و در زوج درمانی هیجانمدار، به باور و شناختها کمتر پرداخته میشود، لذا این روش به طور ماندگارتری موجب افزایش رضایتمندی زناشویی زوجین و کاهش افسردگی زنان شده است.- چکیده انگلیسی: Purpose: Women’s depression, based on Beach model of marital depression, is caused mainly by marital dissatisfaction and he recommends couple therapy for treating women’s depression. So this study aims at comparing the efficacy of Emotional Focused Couple Therapy (EFCT), Cognitive Behavioral Couple Therapy (CBCT), and Cognitive Behavior Emotional Couple Therapy (CBECT) through marital satisfaction of spouses and women's depression.
Methods: this study was a quasi-experimental research with pretest-posttest-follow up design, and the experimental trend of double repeated measures analysis was used along with random replacement. The sample population was chosen out of couples referring to consulting centers of Hamadan, with the diagnosis of simultaneous depression and marital dissatisfaction. 67coupleswereeligible to participate in the research, among whom, 45 couples were chosen, and divided into three groups of couple therapy randomly. The couples in each of three intervention groups participated in 15 weekly sessions. The tools of research included demographic questionnaire, Beck's depression Scale and Enrich marital satisfaction. To record the variation of the depression scores and marital satisfaction, the participants fill out them in pretest, in 15 therapeutic sessions in session 7, session 11, session15)post-test( one month later (first follow up( and three months after intervention (second follow up) again.
Findings: The results of applying variance analysis with double repeated measures analysis showed that CBCT, EFCT, and CBECT approach were influential in reducing depression score and in increasing marital satisfaction. EFCT was more effective than CBCT in follow up score for depression and marital satisfaction. CBECT was better than other methods both in therapeutic period and follow up score for depression and marital satisfaction.
Conclusion: For correcting couple’s interaction patterns, Cognitive- Behavior-Emotional Couple Therapy focuses on three different aspects including cognition, behavior and emotion. However, in cognitive-behavioral couple therapy less focus is on emotion and in emotionally focused couple therapy, beliefs and cognition is not the main concern. So this approach can enhance couple’s satisfaction and reduce women’s depression in the long term.- انتشار مقاله: 25-10-1391
- نویسندگان: رزیتا امانی,محمدرضا مجذوبی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مشاوره و روان درمانی خانواده
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: افسردگی,اضطراب,دلبستگی به خدا,دلبستگی به پدر,دلبستگی به مادر
- چکیده: هدف: هدف این پژوهش آزمودن مدل دلبستگی به پدر و مادر با اضطراب و افسردگی با میانجیگیری دلبستگی به خدا بود. جامعه این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دبیرستانی شهرستان اهواز میباشد.
روش: روش این پژوهش تحلیل مسیر بود. در این مطالعه از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحله استفاده شده و از بین کلیه دانشآموزان دبیرستانهای شهرستان اهواز 319 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس اضطراب بک، پرسشنامه دلبستگی به خدا، پرسشنامه سنجش دلبستگی به پدر، مادر و پرسشنامه افسردگی بک بودند.
یافتهها: نتایج نشان داد که شاخصهای مدل فرضی در حد قابل قبولی بود. نتایج نشان داد که روابط همبستگی غیرمستقیم بین دلبستگی به پدر و مادر و اضطراب با میانجیگری دلبستگی به خدا، دلبستگی به پدر و مادر و افسردگی با میانجیگیری دلبستگی به خدا معنیدار میباشد.
نتیجهگیری: براساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که برای پیشگیری از اختلالات روانی مانند افسردگی و اضطراب، دلبستگی به پدر و مادر و دلبستگی به خدا را در برنامههای تربیتی جای داد.- چکیده انگلیسی: Purpose: The aim of this study was to test the model of father and mother attachment with anxiety and depression with mediating God attachment.
Methods: The method of this study was path analysis. The sample consisted of 319 high school students selected through random cluster sampling method. The participants completed four questionnaires (Beck anxiety inventory, Beck depression inventory attachment to God inventory, and Inventory of Parent and Peer Attachment).
Findings: According to the results, the proposed model had an acceptable fitness regarding the fitness indices. The results indicated the indirect relationships between father and mother attachment and anxiety with mediating God attachment and the indirect relationships between father and mother attachment and depression with mediating God attachment was significant.
Conclusion: It can be concluded for preventing the psychological disorders as depression and anxiety should be note to parental attachment and attachment to God.- انتشار مقاله: 19-03-1392
- نویسندگان: خالد اصلانی,مرضیه قمری,شکوفه رمضانی,ملیحه خبازی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مشاوره و روان درمانی خانواده
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: صمیمیت,عملکرد خانواده,قزوین,توافق زوجین
- چکیده: هدف: عملکرد خانواده، بر رویکرد سیستمی مبتنی بر ساختار، سازماندهی و الگوهای تبادلی بین اعضای آن، استوار است و سلامت ابعاد مختلف آن، موجب ایجاد و گسترش تفاهم و افزایش صمیمیت بین همسران گردیده، تضمینی برای ثبات و بقای آن، به منزلهی یک نظام فراهم نماید. هدف از این مطالعه، بررسی نقش عملکرد خانودگی بر مبنای الگوی مک مستر به عنوان پیش بیین کنندهی نگرشهای صمیمانه و توافق بین همسران در خانوادههای شهر قزوین میباشد.
روش: این پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی است، لذا، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 53 زوج (106 نفر)، در دامنهی سنی19 تا 68 سال، از نقاط مختلف شهر قزوین انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات، مقیاس سنجش عملکرد خانواده، مقیاس توافق زناشویی و مقیاس صمیمیت استفاده شد. دادههای بدست آمده، از طریق نرم افزار DE و SPSS20 با استفاده از آزمون همبستگی و رگرسیون چند متغییری مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین توافق زوجین، نگرشهای صمیمانه و عملکرد خانوادگی آنها در سطح معناداری( 01/0p<) رابطهی معناداری وجود دارد. علاوه بر این، عملکرد خانوادگی، قادر است توافق بین زوجین را به میزان 46/0 و نگرشهای صمیمانهی بین همسران را به میزان 25/0 پیشبینی نماید.
نتیجه گیری: میتوان نتیجه گرفت که بهبود عملکرد خانوادگی زوجین، با افزایش میزان تفاهم و توافق بین همسران رابطه داشته، در عین حال، رابطهی مستقیمی با صمیمیت زوجین برقرار میکند.- چکیده انگلیسی: Purpose: The family function is established on Systematic approach based on the structure, organization and exchange patterns among family members, especially between spouses. Healthy in its various dimensions led to the development of compatibility & intimacy between couples. This research is investigating of family functioning (Based on the McMaster model) in predicting couples compatibility & attitudes toward intimacy of families in Qazvin City.
Methods: The research method is correctional. Participants were Fifty three couples (106 people) that were selected through a convenience method from different areas of the Qazvin city due to requiring the participation of couples in research. The participants answered three questionnaires such as Family Assessment Device, marriage compatibility & Attitudes of Intimacy scale. Data were analyzed by Pearson correlation & Multivariate regression analysis.
Findings: This study found that there is significant correlation between Family Functioning, marriage Compatibility & Attitudes of Intimacy in couples (P<0/001). Regression analyses revealed that Family Functioning can respectively predict marriage Compatibility & Attitudes of Intimacy in couples with 0/46 & 0/25.
Conclusion: It can be concluded that improving family functioning correlates with increasing agreement, compatibility & intimacy between spouses.- انتشار مقاله: 10-06-1391
- نویسندگان: سیده فاطمه موسوی,سیده فاطمه موسوی,سیده فاطمه موسوی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مشاوره و روان درمانی خانواده
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: آموزش مهارتهای ارتباطی,تعارضات زناشویی,تحلیل ارتباط متقابل
- چکیده: هدف: هدف اصلی از انجام این تحقیق، تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی زوجین با استفاده از روش تحلیل ارتباط متقابل (TA) به صورت گروهی بر کاهش تعارضات زناشویی می باشد.
روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و طرح تحقیق پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است .جامعه آماری شامل زوجهایی هستند که به دلیل وجود تعارض از سوی دادگاه خانواده به مراکز مداخله و مشاوره خانواده در شهر ارومیه در سال 1390 ارجاع داده شده بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 30 زوج به عنوان نمونه از بین جامعه آماری مورد مطالعه انتخاب و با استفاده از روش جایگزینی تصادفی در درو گروه آزمایشی و کنترل (هر دو گروه 15 زوج) قرار گرفتند و سپس پرسشنامه تعارضات زناشویی به عنوان پیش آزمون بر روی هر دو گروه آزمایشی و کنترل اجر شد. در مرحله بعد به گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 90 دقیقهای در قالب هفته ای یک جلسه، مهارتهای ارتباطی با استفاده از روش تحلیل ارتباط متقابل (TA) آموزش داده شد. در حالی که گروه گواه هیچ گونه آموزشی را دریافت نکردند. یک هفته پس از پایان جلسههای آموزشی، یک بار دیگر پرسشنامه تعارضات زناشویی به عنوان پس آزمون روی هر دو گروه اجرا گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های ارتباطی با استفاده از روش تحلیل ارتباط متقابل از لحاظ آماری تأثیر معنی داری بر کاهش تعارضات زناشویی و مؤلفههای آن داشته است .
نتیجهگیری: به طور کلی میتوان نتیجه گرفت که آموزش مهارتهای ارتباطی زوجین با استفاده از روش تحلیل ارتباط متقابل (TA) به صورت گروهی بر کاهش تعارضات زناشویی تاثیر دارد و باعث کاهش تعارضات در بین زوجین می شود.- چکیده انگلیسی: Purpose: The main aim of this study was to determine the effectiveness of communication skills training of couples who use the method of interaction analysis (TA) on the reducing marital conflicts.
Methods: This study is Practical and is an experimental type (a pretest - posttest with control group). The population consisted of couples that Because of that conflict by the Family Court have been sent to Intervention and family counseling centers in the Urmia city in 1390. Using simple random sampling, 30 couples were selected as samples of the population and by using of randomized replacement in the two groups of experimental and control groups (each group containing 15 pairs) have set and then Conflicts Questionnaires as a pretest was carried on each in the two groups of experimental and control. The test group for 10 sessions of 90 minutes in one session a week, Communication skills has taught by interactive analysis (TA). While the control group received no training. One week after the training session, once again questionnaire Conflicts as a posttest were performed on both groups
Findings: Results indicated that teaching communication skills using interaction analysis statistically significant have an effect on reducing marital conflict and its components.
Conclusion: Can generally conclude couples' communication skills using interactive analysis (TA) as a group to reduce the impact of marital conflict and reduce conflicts between the couples.- انتشار مقاله: 19-01-1392
- نویسندگان: محمد امینی,یوسف امینی,سیمین حسینیان
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مشاوره و روان درمانی خانواده
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تنظیم شناختی هیجان,زوجین متقاضی طلاق,آمیختگی اندیشه-کنش,زوجین عادی
- چکیده: هدف:با توجه به اهمیت تنظیم شناختی هیجان و آمیختگی اندیشه-کنش در حیات اجتماعی، پژوهش حاضر به منظور مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مؤلفههای آمیختگی اندیشه-کنش بین زوجین متقاضی طلاق و زوجین عادی صورت گرفت.
روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای مقایسهای است، و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 زوج متقاضی طلاق (30 نفر زن و 30 نفر مرد) و 30 زوج به عنوان زوجین عادی از طریق همتاسازی انتخاب، و دو پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (CERQ) و آمیختگی فکر - عمل تجدید نظر شده (TAF-R) بر روی آنها اجرا، و برای آزمون فرضیه ها از تجزیه تحلیل واریانس دو طرفه بین گروهی استفاده شد.
یافتهها: نتایج اولأ نشان داد که زوجین متقاضی طلاق در برخورد با تجربه منفی از راهبردهای منفی و زوجین عادی از راهبردهای مثبتِ تنظیم شناختی هیجان استفاده می کنند، و همچنین از نظر تمام مؤلفههای آمیختگی اندیشه- کنش به جزء مؤلفههای احتمال خطر و TAFاخلاقی، بین دو گروه از زوجین تفاوت مشاهده شد که در سطح (05/0 > p) معنادار میباشد، و دوم این که بین دو گروه از زوجین از نظر تمام راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مؤلفه های آمیختگی اندیشه – کنش با اعمال نقش جنسیت در سطح (05/0 > p) تفاوت معناداری بدست آمد، و در نهایت F (F اثر متقابل) به غیر از راهبردهای (نشخوارگری، پذیرش، تمرکز مجدد مثبت و فاجعه انگاری) و مؤلفهِ TAF اخلاقی در سایر راهبردها و مؤلفه ها در سطح (05/0 >p) معنادار میباشد..
نتیجهگیری: یافته ها حاکی از تفاوت معنادار بین زوجین متقاضی طلاق و عادی از نظر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مؤلفه های آمیختگی اندیشه-کنش میباشد، این نتایج نقش و اهمیت چنین متغیرهای را در پایداری روابط زناشویی خاطر نشان میسازد.- چکیده انگلیسی: Purpose: Given the importance of the cognitive emotion regulation and thought – action fusion in social life, present study compared the cognitive emotion regulation strategies and thought– action fusion between divorce applicant couples and normal couples.
Methods: The present study is of Comparative researches type, and to conduct research using available sampling, chosen 30 divorce applicant couples (30 female and 30 male) and 30 normal couples chosen through matching (30 female and 30 male), and, cognitive emotion regulation strategies questionnaire (CERQ) and fusion of thought and action revised questionnaire (TAF-R), have been performed on them and testing hypotheses, used the of two-way variance analysis between groups.
Findings: The results, first of all, have indicated that the divorce applicant couples in contact with negative experience use negative strategies, and normal couples use positive strategies. Also thought– action fusion together all the components except components of the risk and moral TAF, a significant difference has been seen between the two groups of couples, which at the level of( p<0/05) was significant. And secondly, there has been significant difference between two groups of couples of cognitive emotion adjustment strategies and components of thought– action fusion applying gender factor at the level of (p<0/05). Also F (interaction) with the exception of the (Rumination, catastrophising, acceptance and positive refocusing) Strategies And moral TAF components, in other strategies and components at the level of (p<0/05) has been regarded as significant.
Conclusion: It has been concluded that there has been significant differences between divorce applicant couples and normal couples of cognitive emotion regulation strategies and thought – action fusion, the results have shown the significant role of such variables in stability of marriage life.- انتشار مقاله: 30-11-1391
- نویسندگان: شهرام مهینی,سعید تیموری,سوسن رحیمی
- مشاهده