در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مشاوره و روان درمانی خانواده
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: رضایت زناشویی,سیستم هیجانی خانواده,بارداری,تمایز یافتگی,روان درمانی بین فردی,نشانه های اضطراب,نظریه سیستم های خانواده بوون. درمان شناختی-رفتاری
- چکیده: هدف: این مطالعه به هدف طراحی و بررسی اثربخشی یک مداخله روانی- آموزشی زوج محور کوتاه مدت براساس نظریه سیستمهای خانواده بودن برای بهبود تمایز یافتگی و کاهش اضطراب مزمن در سیستم هیجانی خانواده انجام شد. روش: 19 زوج به عنوان گروه آزمایشی و 19 زوج به عنوان گروه گواه در این طرح نیمه آزمایشی با روش نمونه گیری در دسترس و پیگیری 2 ماهه شرکت کردند. مداخله روانی– آموزشی زوج محور کوتاه مدت در 7 جلسه براساس 3 فن درمان بوون و 4 شاخص اصلی تمایزیافتگی در قالب آموزش گروهی زوجها طراحی و اجرا شد. شرکت کنندگان به مقیاس تمایز یافتگی و مصاحبه ژنوگرام خانواده پاسخ دادند. یافته ها: یافته ها نشان دادند که این مداخله میتواند تمایزیافتگی سیستم هیجانی خانواده را بهبود بخشیده و نشانههای اضطراب مزمن در خانواده را کاهش دهد. نتیجه گیری: از نتایج این تحقیق میتوان در برنامه ریزیهای مداخلهای با تأکید بر نقش سیستم هیجانی خانواده استفاده کرد.
- چکیده انگلیسی: Purpose: The aim of this study was to design and evaluate a brief couple-based and psycho-educative intervention based on Bowen family systems theory for improving differentiation of self and reducing chronic anxiety in the family emotional system. Method: 19 couples as experimental group and 19 couples as control group participated in this semi-experimental project using accessible sampling and 2 months follow-up. The brief couple-based and psycho-educative group therapy was made in 7 sessions based on 3 techniques of Bowen therapy and 4 components of differentiation. Participants completed Differentiation of Self Inventory (DSI) and Family Genogram Interview (FGI). Findings: Data analyses indicated that this intervention improves differentiation of the family emotional system and reduces symptoms of chronic anxiety in family emotional system. Conclusion: These findings could be used for designing interventional programs considering the role of family emotional system.
- انتشار مقاله: 12-12-1393
- نویسندگان: محمد علی بشارت,رضا رستمی,فاطمه قره باغی,مسعود غلامعلی لواسانی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مشاوره و روان درمانی خانواده
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده:
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 07-07-1394
- نویسندگان:
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مشاوره و روان درمانی خانواده
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تربیت جنسی,پدیدارشناسی تفسیری,اخلاق جنسی,رویکرد پیوندی- گسلی
- چکیده: هدف:هدف از پژوهش کنونی بازنمایی تجربه زیسته والدین (در خانوادههای طبقه متوسط و فرهیخته شهر سنندج) از چیستی و چگونگی آموزش اخلاق جنسی به فرزندانشان بوده است.
روش:پژوهش، از گونه کیفی بوده و پدیدارشناسی، هم در جایگاه رویکرد و هم در جایگاه روش، توأمان، راهبر پژوهش بوده است. دادههای پژوهش از راه مصاحبه نیمهسازمانیافتۀ چندمرحلهای به دست آمده و به روش آجاوی و هیگز مورد تحلیل قرار گرفته است.
یافتهها:یافتهها نشان میدهند که تجربه والدین را در سه بعد شناختی و عملی و عاطفی میتوان بازسازی کرد که به ترتیب مؤلفههای درونی این سه بعد، ناآگاهی، اقتضایی بودن و دلهره است. به دیگر سخن، والدین هیچ آگاهیای از چیستی تربیت جنسی و چگونگی آموزش اخلاق جنسی نداشته، رویکرد آنان در مواجهه با فرزندان، رویکردی اقتضایی است بدان معنا که هنگامی که درگیر مشکل میشوند به فکر اقدام میافتند. افزون بر این، هراس و دلهرهای فراگیر وجود والدین را دربرگرفته که سخت نگران فرزندان خود از نظر اخلاق جنسی هستند. در پایان راهکار پیشنهادی پژوهش برای والدین بهرهگیری از راهبرد پیوندی- گسلیِ نرم است تا والدین متناسب با باورهای دینی و فرهنگی خویش به کار آموزش اخلاق جنسی بپردازند.- چکیده انگلیسی: Purpose: This study aimed at representing lived experience of parents in their teaching sex morality to their children.
Method: As a qualitative research, a hermeneutic phenomenology, as strategy and method was applied. Participants included 20 parents of middle class families with strong educational background in Sanandaj. In order to collect data, semi-structured and Multistep interviews were used; and then analyzed via Ajjawi and Higgs method.
Findings: The findings show that the experience of parents can be reconstructed in three dimensions: cognitive, emotional, and practical; with tree inherent factors: ignorance, fear, and contingency. In other words, they had no knowledge of sex education and how to teach sexual ethics. They do not pay attention to sex education unless their children face some sexual problems; and yet, a widespread fear of their children’s sexual behaviors can be seen among them. The proposed solution for parents is to take advantage of the soft conjunctive- disjunctive approach in sex education.- انتشار مقاله: 09-04-1393
- نویسندگان: کیوان بلندهمتان,کیوان بلندهمتان,کیوان بلندهمتان
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مشاوره و روان درمانی خانواده
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: مادران,کودکان آهسته گام,تعامل مادر-کودک,حل مسئلۀ اجتماعی
- چکیده: هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روش آموزشی حل مسئلۀ اجتماعی در ارتقاء تعامل مادر- کودک (پذیرش فرزند، بیش حمایتگری، سهل گیری، طرد فرزند) در مادران کودکان آهسته گام انجام شد.
روش: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیۀ مادران کودکان آهسته گام مدارس استثنایی شهر اردبیل در سال 1391 تشکیل میدادند، 48 نفر از مادران کودکان آهسته گام به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و سپس در دو گروه جایگزین شدند. برای گروه آزمایش، آموزش حل مسئلۀ اجتماعی اعمال شد و گروه کنترل، هیچ نوع آموزشی دریافت نکردند. داده ها به روش اندازه گیریهای مکرر مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش حل مسئلۀ اجتماعی در ارتقاء تعامل مادر-کودک مادران کودکان آهسته گام مؤثر بوده است و میانگین نمرات مادران گروه آزمایش نسبت به مادران گروه کنترل در پرسشنامه تعامل مادر-کودک افزایش یافته بود.
نتیجه گیری: بنابراین، می توان نتیجه گرفت که روش حل مسئلۀ اجتماعی برای کاهش مشکلات ناشی از داشتن کودک آهسته گام و به ویژه ارتقاء تعامل مادر-کودک مؤثر میباشد.- چکیده انگلیسی: Purpose:The purpose of this study was to investigate the effect of social problem solving training on mother-child interactionamong mothers with slow-paced children.
Methods: The design of the study was a quasi-experimental pretest posttest control group design. The population of this research constituted of slow-paced primary school students in Ardabil in 2012. 72 slow-paced children were randomly selected and then divided into three groups of which the experimental group received training in social problem solving. Data analysis was done by running Multivariate Repeated Measures.
Findings: The results showed that social problem-solving training, improves mother-child interaction by affecting slow-paced children.
Conclusion: The findings suggest that social problem solving training can solve or reduce social problems of children with disabilities.- انتشار مقاله: 10-03-1393
- نویسندگان: سیفالله آقاجانی,غلامعلی افروز,محمد نریمانی,محمدباقر غباری بناب,زینب محسن پور
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مشاوره و روان درمانی خانواده
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: همسان همسری,انتخاب همسر,سنخهای شخصیتی
- چکیده: هدف: انتخاب همسر در دنیا یکی از مهمترین تصمیمهایی است که اکثر افراد حداقل یکبار در زندگیشان میگیرند. این تحقیق با هدف بررسی نظریه همسان همسری در بین دانشجویان انجام گرفته است. روش: تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی است. 207 دانشجو از بین دانشجویان دانشگاه پیام نور ساری به روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند و پرسشنامههای شخصیتی نئو (NEO-FFI-SELF) و شخصیتی شریک ایدهال (NEO-FFI-IDEAL) را تکمیل نمودند. تجزیه و تحلیل دادهها با روش ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t-test و با استفاده از 16=SPSS انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که افراد تمایل دارند شریکشان را مشابه با ویژگیهای شخصیتی خود و با توجه به پنج بعد شخصیتی (روان رنجورخویی، برونگرایی، باز بودن، توافق پذیری و وجدانی بودن) انتخاب کنند. یافته دیگر این بود که بین دختران و پسران در انتخاب شریک ایده ال مشابه با خود تفاوت وجود دارد. به عبارت دیگر، دختران برونگراتر، توافقی تر و وجدانی تر و پسران روان رنجورترند. نتیجه گیری:این یافته ها از نظریه همسان همسری در انتخاب همسر حمایت میکنند.
- چکیده انگلیسی: Purpose: Around the world, selecting a mate is a decision of great importance that most humans make at least once in their lives. The research aim to investigation and comparison the approach of assortative mating among students. Methods: This current is descriptive-analytical.207 students were selected among Payamenoor Sari University students using multi-stage randomlysamplingmethod,andcompletedtheNEO-FFI-SELF Personality Inventory and Ideal Romantic Partner Personality Inventory. The data analysis was doing using Pearson correlation coefficient method, and independent t-test and by SPSS-16 software. Findings: The results indicated that individuals desire mates who are similar to themselves with regard to their personality in terms of the Five Factor Model (neuroticism, extrovert, openness, consciousness, and agreeableness). And also there were significant differences between male and female students in selecting ideal mate partner. Conclusion: Overall, these findings supported assortative mating theories in mate selection.
- انتشار مقاله: 18-09-1391
- نویسندگان: غلامرضا رجبی,باب اله بخشی پور,قدرت اله عباسی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مشاوره و روان درمانی خانواده
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: رضایت زناشویی,صمیمیت,گذشت,کیفیت روابط زناشویی
- چکیده: هدف: گذشت و عوامل تأثیرگذار بر آن همواره مورد توجه روانشناسان و خانواده درمانگران بوده است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه رضایت زناشویی، صمیمیت و کیفیت روابط زناشویی در متأهلین با گذشت اداره های دولتی شهر خرم آباد بود. روش: این مطالعه توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه این پژوهش کارکنان متأهل ادارههای دولتی شهر خرم آباد بودند که 220 نفر به عنوان نمونه پژوهش، مورد مطالعه قرار گرفتند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه در این پژوهش از مقیاس گذشت خانواده (Family Forgiveness Scale)، پرسشنامه رضایت زناشویی (Marital Satisfaction)، پرسشنامه صمیمیت (Intimacy) و پرسشنامه کیفیت روابط زناشویی (Marital Relationship Quality) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-16 و همچنین از روش آماری همبستگی استفاده شد. یافتهها: آزمون فرضیههای پژوهش نشان داد که رضایت زناشویی در سطح (547/789= f)، صمیمیت در سطح (779/12957= f) و کیفیت روابط زناشویی در سطح (050/579= f) با گذشت همبستگی مثبت و معناداری دارند. نتیجهگیری: افرادی که به همسر خود گذشت بیشتری نشان میدهند، رضایت زناشویی بیشتری دارند و میزان صمیمیت و کیفیت روابط زناشویی بین آنها بالاتر است.
- چکیده انگلیسی: ABSTRACT Purpose: Forgiveness and factors affecting it, have been always noteworthy to psychologist and family therapists. The aim of the present study was to investigation the relationship among marital satisfaction, intimacy and marital relationship quality in forgiving married employee in Khoramabad organization. Methods: This study was descriptive and kind of correlation research. The statistical population of this study consisted of married employees in Khoramabad organization that 220 subjects from them were selected as the sample of the study. To measure variables in this study the Family Forgiveness Scale, Marital Satisfaction Scale, Intimacy and Marital Relationship Quality Scale were used. To analyze the data, SPSS16 and Correlation analysis were used. Findings:Testing the hypothesis of the research indicated that marital satisfaction at the level of (F=547/789), intimacy at the level of (F=1295/772) and marital relationship quality at the level of (F=579/050) have a significant positive relationship with forgiveness. Conclusion: People, who show more forgiveness to their partners, have more marital satisfaction, and the level of intimacy and marital relationship quality between them is higher.
- انتشار مقاله: 29-09-1392
- نویسندگان: معصومه موحدی,یزدان موحدی,کلثوم کریمی نژاد
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مشاوره و روان درمانی خانواده
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: اختلال نقص توجه/ بیش فعالی,مداخلات والدین محور,مداخلات کودک محور
- چکیده: هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی ومقایسه اثربخشی مداخلات خانواده محور، کودک محور و ترکیبی بر میزان نشانه های بیش فعالی- تکانشگری، در کودکان دارای اختلال بیش فعالی/ نقص توجه بود. روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود که آزمودنی ها به روش تصادفی خوشه ای از میان دانش آموزان مقطع سوم مدارس شهر اصفهان انتخاب شدند و از میان آنها 60 نفرکه به وسیله روانشناس بالینی و روانپزشک مورد بررسی و تأیید علائم اختلال قرار گرفتند، به صورت تصادفی در چهار گروه 15 نفره، شامل 3 گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. ابزار گردآوری داده پرسشنامه کانرز بود و دادهها به وسیله تحلیل کواریانس و با استفاده از نرمافزار SPSS-16 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین چهار گروه تفاوت معنادار وجود داشت. همچنین نتایج آزمون توکی نشان داد کارآمدترین روش ها در کاهش نشانه های بیش فعالی- تکانشگری، روش ترکیبی (آموزش همزمان والدین و کودکان) و آموزش والدین بود. نتیجه گیری: از مؤثرترین شیوههای درمانی کاهش نشانههای بیش فعالی-تکانشگری در کودکان مبتلا به این اختلال، آموزش والدین و کودکان به صورت همزمان و مداخلات خانواده محور می باشد.
- چکیده انگلیسی: Purpose: This Article is aimed to study and compare The Effect of Family Based Intervention, Child Based Intervention and Family-Child Based Intervention on the Rate of Hyperactivity-impulsivity symptoms in Children with Attention Deficit/Hyperactivity Disorder. Method: In this experimental study children with ADHD, have been selected randomly from Isfahan elementary school. The students were in third grade. In order to confirm symptoms of the disorder, sixty among them have been examined by a clinical psychologist and categorized in four groups of fifteen, three experimental and a control group. Data has been collected by conners’ parental questionnaire (CPRS-R: S) and SPSS-16 software was used to analyze data. Findings: The result has shown that there is a significant difference between the four groups. Tukey test has also indicated that compound method (parents and children training simultaneously) and parent training are the most efficient methods to decrease Hyperactivity-impulsivity symptoms. Conclusion: The most influential (effective) methods to treat these children are to treat them with their parents simultaneously and parent-based intervention.
- انتشار مقاله: 05-10-1391
- نویسندگان: مختار ملک پور,سمیرا هادی,سالار فرامرزی,روناک عشقی,امیر کشاورز
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مشاوره و روان درمانی خانواده
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: صمیمیت,زوجین,روایت درمانی,ابعاد صمیمیت
- چکیده: هدف: صمیمیت به عنوان یک نیاز روانشناختی اولیه در نظر گرفته میشود که به طور گسترده در روانشناسی بالینی و اجتماعی مورد مطالعه قرار گرفته است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روایت درمانی بر افزایش صمیمیت زوجین و ابعاد آن انجام گرفت. روش: در این مداخله نیمه آزمایشی که با استفاده از دو گروه آزمایش و کنترل انجام شد، 20 زوج که به دلیل مشکلات زناشویی به مرکز مشاورۀ سازمان بهزیستی شهر بهشهر مراجعه کرده بودند با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. با کمک پرسشنامه صمیمیت زوجین، ابتدا میزان صمیمیت زوجین قبل از مداخله بر روی هر دو گروه آزمایش و کنترل اندازه گیری شد (پیش آزمون) و بعد از مداخله بر روی گروه آزمایش در طی 8 جلسه، پرسشنامه مجدداً بر روی هر دو گروه اجرا شد (پس آزمون). داده ها با کمک آماره های توصیفی و روش کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که در مقایسه با گروه کنترل، روایت درمانی صمیمیت زوجین و سه بعد آن به نام صمیمیت عاطفی، ارتباطی و کلی را در گروه آزمایش به طور معناداری افزایش داد (01/0P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر، بررسی تأثیر روایت درمانی بر صمیمیت زوجین، میتواند تلویحات ارزشمندی را در مورد بهداشت روانی زوجین فراهم کند. نتایج و پیامدهای پژوهش در این مقاله تشریح و تبیین خواهند شد.
- چکیده انگلیسی: Purpose: Intimacy is considered as a primary psychological need that is widely studied in social and clinical psychology. The research aimed to evaluate the effectiveness of narrative therapy on increasing couples intimacy and its dimensions. Methods: In this semi-experimental study that was performed using both experiment and control groups, 20 couples that due to marital problems had referred to the counseling center of welfare organization in Behshahr City were selected using of available sampling method and randomly were replaced into two experimental and control groups. With the help of marital intimacy questionnaire, first, the amount of marital intimacy were measured before intervention on both the experimental and control groups (pre-test) and after 8 session intervention for the experimental group, the questionnaire was performed both groups (post-test) again. Data were analyzed using of descriptive statistics and multivariate covariance method. Findings: The results showed that compared with the control group, narrative therapy significantly increased couples intimacy and its three dimensions namely emotional, communication and general intimacy in the experimental group (P<0.01). Conclusion:According to the findings of the present study, the investigation of effectiveness of narrative therapy on marital intimacy can provide valuable implications about the mental health of couples. The results and outcomes of this study will discuss and explain in this paper.
- انتشار مقاله: 29-04-1393
- نویسندگان: محمدرضا خدابخش,فریبا کیانی,ابراهیم نوری تیرتاشی,حامد خستو هشجین
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مشاوره و روان درمانی خانواده
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده:
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 07-07-1394
- نویسندگان:
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مشاوره و روان درمانی خانواده
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: رضایت زناشویی,درمان شناختی-رفتاری,بارداری,روان درمانی بین فردی
- چکیده: هدف:هدف این پژوهش بررسی مقایسه ای درمان شناختی رفتاری با روان درمانی بین فردی در افزایش رضایت زناشویی زنان باردار بود. در دوره بارداری به دلیل تغییرات فیزیولوژیکی و روانشناختی زنان، رابطه زوجین دچار تغییراتی میشود که علاوه بر تأثیر بر سلامتی مادر و نوزاد، رضایت زناشویی زوج ها را تحت تأثیر قرار میدهد. روش: جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان باردار مراجعه کننده به مرکز تحقیقات بهداشت باروری ولیعصر (عج) بودند. به منظور انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. تعداد 36 نفر بودند که به صورت تصادفی ساده انتخاب و در 3 گروه 12 نفره (CBT، IPT و گروه کنترل) گمارش شدند. گروه CBT و گروه IPT در 8 جلسه به صورت هفتگی اجرا شد، اما برای گروه کنترل آموزشی ارائه نشد. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه مشخصات دموگرافیک و پرسشنامه رضایت زناشویی (ENRICH) استفاده شد. یافته ها: با توجه به اینکه مقدار F محاسبه شده برای تأثیر گروه ها (26/18 =F) در سطح 1 درصد معنیدار است بنابراین، نتیجه تحلیل کواریانس دال بر این است که بین 3 گروه در نمرات پس آزمون بعد از تعدیل نمرات پیشآزمون تفاوت معنیداری وجود دارد. نتیجه تحلیل آزمون تعقیبی نشانگر این است که بین دو روش آموزشی IPT و CBT تفاوت معنی داری در نمرات پس آزمون وجود ندارد. اما هر دو روش آموزشی نسبت به گروه کنترل از نظر آماری در نمرات پس آزمون رضایت زناشویی افزایش معنی داری داشتند. نتیجه گیری: از این پژوهش چنین برمی آید که هر دو روش به رغم تفاوت هایی در مبانی فلسفی و نظری خویش، در عمل مشاوره بر روی زنان باردار برای افزایش رضایت زناشویی چندان متفاوت از هم نیستند، اما در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنی داری در نمرات رضایت زناشویی ایجاد میکنند.
- چکیده انگلیسی: Purpose:The aimofthisstudywasto comparecognitive-behavioral therapywithinterpersonal psychotherapyinpregnant women'smaritalsatisfaction.Becausewomen experience physiologicalandpsychologicalchangesinpregnancy, couplesrelationshipischangedaswell asimpact on thehealth of the motherand baby, thecouple'smarital satisfactiondecreases. Methods:Thestudypopulationcomprised allpregnantwomen that were come toValiAsr Reproductive HealthResearch Center. For sample selection, available samplingmethodwas used. Thentheset ofselected 36 subjectrandomly, assignedto3 groups(CBT, IPT and control group). GroupCBTandIPTwererunin8sessions weekly. To collectdatademographic inventoryandMarital SatisfactionScale(ENRICH)was used. Results:Since the valueof F calculated for the effect of group (F=18.26) is significant at the 0.01 level, the analysis of the covariance between the three groups indicating that after adjusting for pre-test scores between the post-test there are significant difference. Results of post hoc test indicated that both training methods IPT and CBT, there is no significant difference in post-test scores. But the two methods were statistically compared to the control group at post-test scores showed significant increases in marital satisfaction. Conclusion:It foundfromthis study that bothmethods, despite differences intheirtheoretical andphilosophical foundations, practicalcounselingonmaritalsatisfactionforwomennotmuch different.
- انتشار مقاله: 06-02-1393
- نویسندگان: علی قره داغی,عبدالله شفیع آبادی,بتول حسین رشیدی,کیومرث فرحبخش,معصومه اسمعیلی
- مشاهده