در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مشاوره و روان درمانی خانواده
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تعهد زناشویی,سلامت روانی و احساس گناه
- چکیده: مقدمه: تعهد زناشویی مفهومی مهم در پایداری و سلامت نظام خانواده است. تعهد زناشویی با متغیّرهای گوناگون درون یا برون فردی مرتبط است که از آن جمله می توان از سلامت روانی و چگونگی احساس گناه افراد نام برد. هدف این پژوهش، تعیین ارتباط ابعاد سلامت روان و احساس گناه با تعهد زناشویی در افراد متأهل می باشد.
روش: در این مطالع ههمبستگی، از بین کارمندان و آموزشیاران متأهل نهضت سوادآموزی شهرستان سنندج در سال 1390، 98 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامههای تعهد زناشویی(DCI)، سلامت عمومی GHQ-28)) و احساس گناه احمدپور(1386) گردآوری گردید. دادههای پژوهش با روشهای همبستگی پیرسون، رگرسیون همزمان وگام به گام و آزمون t مستقل در نرم افزار spss 16 نحلیل گردید.
یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیّرهای احساس گناه و اضطراب میتوانند پیش بینی کننده میزان تعهد زناشویی در افراد متأهل باشند. هم چنین میزان تعهد زناشویی زنان و مردان تفاوت معنیداری نشان نداد.
نتایج: هر چه فرد از سلامت روانی بیشتری برخوردار باشد انتظار میرود تعهد زناشویی و وفای به عهد نیز در او بیشتر باشد. با توجه به آنکه تعهد زناشویی تابع جنسیت نیست، پیشنهاد میشود برنامه های کلی برای بهبود سلامت روانی همه جامعه در ردههای سنی گوناگون تدارک دیده شود.- چکیده انگلیسی: Introduction: Marital commitment is an important factor in the consistency and mental health of the families. Marital commitment is related to various interpersonal or intrapersonal variables such as mental health and guilt feeling. The purpose of this study was to investigate the relationship of dimensions of mental health and guilt feeling with marital commitment in married people. Procedure: In this study, 98 subjects were randomly selected from among the employees of Education Ministry in Sanandaj. The data were gathered by the marital commitment questionnaire, general health questionnaire (GHQ-28) and Ahmadpour’s guilt feeling questionnaire (2007). Data were analyzed by Pearson correlation, stepwise regression and independent t- test via SPSS 16.0. Findings: The result of the regression showed that feeling of guilt and anxiety and sleep disorders can predict marital commitment in married people. There was no significant difference between men and women in terms of marital commitment. Results: Marital commitment and loyalty is higher in people with higher degrees of mental health. Since marital commitment is independent of gender, it is suggested that there should be general plans for improving mental health for all people with
- انتشار مقاله: 01-06-1390
- نویسندگان: نادر کریمیان,یوسف کریمی,بهمن بهمنی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علوم اجتماعی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: عابر پیاده,واژههای کلیدی: همنوایی,تخلف از علائم چراغ راهنما,همدست
- چکیده: چکیده
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر همنوایی در تخلف عابرین پیاده از علائم چراغ راهنمایی عابر در شهر تهران میباشد. روش تحقیق بکار رفته در این پژوهش، روش میدانی و ابزار بکار گرفته شده مشاهده، مصاحبه و استفاده از همدست میباشد. تعداد افراد گروه نمونه در این پژوهش 728 نفر و افراد گروه نمونه تمام عابرانی بودند که هنگام عبور از تقاطع به قصد سبز شدن چراغ عابر پیاده، در کنار همدستان میایستادند. برای تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش، آزمون مجذور خی دو بکار رفت. همچنین برای بدست آوردن تفاوت میانگینهای سنی دو گروه افراد همنوا و ناهمنوا از آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان داد که بین همنوایی و تخلف از علائم چراغ راهنمایی عابر توسط عابرین در شهر تهران و بین حالتهای حضور همدستان با همنوایی، رابطه وجود دارد. بین همنوایی و پاسخ عابرین به پرسش که آیا هنگام عبور از تقاطع از رفتار سایر عابرین تبعیت میکنید با عامل همنوایی رابطه معنادار وجود داشت. در این تحقیق تفاوتی بین میانگینهای سنی دو گروه افراد همنوا و ناهمنوا دیده نشد. بین تحصیلات، جنس، محل سکونت افراد نیز با عامل همنوایی رابطه معنادار دیده نشد. این بژوهش نشان داد که عامل همنوایی یکی از عوامل تأثیرگذار بر تخلف عابرین از علائم چراغ عابر پیاده در شهر تهران میباشد.بر اساس یافتههای این پژوهش ضروری به نظر میرسد که مسؤلان مربوط همان گونه که به رعایت مقررات توسط رانندگان وسایل نقلیه حساسیت دارند، به رعایت مقررات عبور و مرور توسط عابرین نیز توجه داشته باشند.
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 15-08-1387
- نویسندگان: فرامرز سهرابی,یوسف کریمی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علوم اجتماعی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: روانشناسی اجتماعی,ادراک بویایی,ادارک حسی
- چکیده: برای مشخص کردن اثر تلقین بر ادراک بویایی، گروهی از دانشجویان رشته کتابداری دانشگاه علامه طباطبایی مورد آزمایش قرار گرفتند. مقداری چای کمرنگ که به رنگ الکل صنعتی در آمده بود در بشقابی در جلوی کلاسی قرار گرفت و به دانشجویان تلقین شد که این مایع الکل است و از آنان خواسته شد که هر زمان بوی الکل را درک کردند روی کاغذی یادداشت کنند که بو را فهمیده اند. 3۹ درصد از آزمودنی ها در زمان حداکثر 5 دقیقه بوی الکل را درک کردند نتایج بدست امده در سطح 0،05a= معنی دار بود و نشان می داد که تلقین در ادراک بویای نقش تعیین کننده ای دارد.
- چکیده انگلیسی: To investigate the effects of suggestion on olfactory perception, a group of library science students (N =33) participated in two experiments. I In the first experiment, a bottle containing tea which resembled to alchohol in color brought into the class and the students were told that some alcnohol would be poured into plate and would be put before the class. They were asked to report when they smilled the alchohot, 39 percent of the subjects reported that they smelled the alchohol in less than five minutes. (x2=4.84 , p<0.05). In the second experiment, a bottle containing real atchohol was shown to a psychology class (N=34), and the first experiment was explained to them. Then, they were told that the bottle contained tea and the aim of the experiment was to see if they could smell alchohol when they know it was tea. Then some atchobot was poured into a plate and was put before the class. The subjects were asked to report if they didn't smell the alchohot, 26.5 percent of the subjects did not smell the alchohol despite of the strong smell (x2=22.09 , p<0.001). These experiments showed that suggestion could induce or eliminate the sense of olfaction. The results were discussed in the framework of social psychological theory of perception.
- انتشار مقاله: 30-07-1395
- نویسندگان: یوسف کریمی,یوسف کریمی,یوسف کریمی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علوم اجتماعی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: عابر,ماموران راهنمایی و رانندگی,توقف عابران,چراغ قرمز عابر
- چکیده: این پژوهش به منظور تعیین تأثر حضور مأموران راهنمایی و رانندگی بر میزان اطاعت عابران از چراغ عابر انجام گردید. آزمودنی های این پژوهشی عابرانی بودند که از ضلع جنوب غربی میدان انقلاب در یکی از روزهای هفته و در این ساعات ده تا دوازده صبح از خیابان عبور می کردند. تعداد بیست چراع قرمز (ده عدد با حضور مأمور و ده عدد در غیاب مأمور) در فاصله دو ساعت در نظر گفته شد. روش پژوهش، مشاهده فراوانی وقوع در شرایط واقعی بود. با استفاده از معنادار بودن تفاوت بین نسبت ها نسبت عابرای که هنگام حضور مأمور، پشت چراع قرمز عابر توقف می کردند با عابرانی که در غیاب مأمور، پشت چراع قرمز عابر توقف می نمودند، سنجیده شد. تفاوت در سطح p<0,01معنادار بود و نتیجه گرفته شد که اطاعت عابران از چراغ قرمز به خاطر حضور مأمور در تقاطع است.
- چکیده انگلیسی: This article intends to determine the influence of traffic policeman presence on the compliance of pedestrians to pedestrian light. The subjects those pedestrians who were crossing the Enqelab Ave. from south-west side of Enqelab Sq. from 10 to 12 a.m. Twenty red lights (ten lights in presence of traffic policeman, and ten lights in absence of him) were considered in two-hour intervals. Research method was obervation in real conditions. Regarding the meaningfulness of the difference among the ratioes, the numerical rates of the pedestrians in two afore-mentioned conditions were calculated. The difference was meaningful in P < 0.01, concluding that the compliance of pedestrians to pedestrian lights is affected by the presence of the traffic policeman in crossings.
- انتشار مقاله: 30-07-1395
- نویسندگان: خدیجه علی آبادی,یوسف کریمی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علمی راهبرد دفاعی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: راهبرد,منافع ملی,بازدارندگی,خلیجفارس,جنگ ناهمگون
- چکیده: جدیترین تهدید ج.ا.ایران، آمریکاست که از نظر نظامی یک کشور دریاپایه است. هدف تحقیق پاسخ به این پرسش است که در سه دهه گذشته چه عواملی موجب بازدارندگی آمریکا در تعرض به منافع امنیتی ج ا.ایران در خلیجفارس شده است؟ در این پژوهش از روش توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات کتابخانهای و میدانی و از ابزار پرسشنامه بهمنظور کمی کردن دادهها استفاده شده است. یافتههای تحقیق به صاحبنظران نمونه آماری 100 نفره ارائه شد و سپس با بهرهگیری از نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بهدست آمده تأکید بر تأثیر عوامل ژئوپلیتیکی، نیروی انسانی، قابلیتهای تجهیزاتی و راهکنشی نیروهای دریایی ایران و... در بازدارندگی نیروی دریایی آمریکا در تعرض به منافع ملی ایران دارد. البته آمریکا در گذشته ضرباتی را به منافع ج.ا.ایران وارد کرده ولی عوامل بازدارنده مورد بحث مانع از واردشدن ضربات بیشتر بودهاند، پس ج.ا.ایران برای حفظ و ارتقای بازدارندگی، باید نسبت به خلق و افزایش عوامل و مؤلفههای جدید، اقدامهای مناسبی را برنامهریزی و اجرا کند.
- چکیده انگلیسی: Iran’s most important threat, is us threat, that its militarization based on maritime. The purpose of this research is answer to this question that which factors deterred us aggression over Iran’s security interests in Persian Gulf at last three decade? In this research, we used descriptive and analytic method and gathering library in formations questionnaire for quantitative data. The results were shown to 100 specialist people and then we analyzed these results by SPSS software. The results emphasis the impacts of geopolitical, man powers, equip mental and tactical capabilities of Iran naval forces deterring us naval forces aggression over Iran’s security interests. of Course, United States America had hit Iran’s interests at last three decades, but these deterring factors that we referred them, prevented USA from hitting further. Therefore, Islamic Republic of Iran for reserving own security and improvement its deterrence, must practice appropriate actions for creating and developing new factors.
- انتشار مقاله: 28-02-1393
- نویسندگان: یوسف کریمی,یوسف کریمی,یوسف کریمی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه روان شناسی تربیتی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: حمایت اجتماعی,تاب آوری,نوجوان بزهکار,نوجوان عادی
- چکیده: این پژوهش با هدف مقایسه تابآوری و حمایت اجتماعی در نوجوانان بزهکار کانونهای اصلاح تربیت و نوجوانان عادی جنوب شهر و حومه تهران انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه نوجوانان بزهکار کانونهای اصلاح تربیت شهر تهران و نوجوانان عادی مدارس راهنمایی و دبیرستان جنوب شهر و حومه تهران بود. روش نمونهگیری در جامعه عادی به صورت خوشهای چند مرحلهای انجام گرفت که 264 نفر بهعنوان نمونه در جامعه عادی انتخاب و از بین کلیه نوجوانان بزهکار کانونهای اصلاح تربیت 120نفر بهصورت تصادفی انتخاب گردیدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای حمایت اجتماعی واکس (1986) و تابآوری کانر و دیویدسون (2003) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که میزان تابآوری و مؤلفههای حمایت اجتماعی نوجوانان بزهکار بهطور معنیداری پایینتر از نوجوانان عادی میباشد. همچنین یافتهها نشان داد که نوجوانان بزهکار مصرف کننده مواد در مقایسه با سایر بزهکاران از تاب آوری، حمایت اجتماعی و حمایت خانوادگی کمتری بهرهمند هستند. با توجه به نتایج این مطالعه، باید اقدامات مناسبی جهت افزایش سطح تابآوری نوجوانان و آموزش مهارتهای اساسی زندگی به آنها صورت گیرد و نهادهای حمایتی و قضایی باید با اقدامات تسهیلی و پیشگیرانه خود، خانوادهها را در جهت حمایت از فرزندان توانا سازند.
- چکیده انگلیسی: The aim of this study was to investigate and compare the resiliency and social support in the youth offenders of education and correction centers and ordinary teenagers of south Tehran.The study population included all youth offenders of education and correction centers and all students of high schools and middle schools of south Tehran. 120 people were selected from youth offenders randomly and 264 ordinary teenagers were selected by multi steps clustered method. Data were gathered by social support questionnaire (Wax, 1986) and resiliency questionnaire (Connor and Davidson, 2003). The results showed the levels of resiliency and social support components of youth offenders is significantly less than those of ordinary teenagers. The findings showed the offenders that use narcotics have less resiliency, social support and family support than other offenders. Regard to these findings, must be done suitable actions for increasing resilience levels of youth people and life essential skills must be taught to them. And judgmental and supportive organizations by their facilitating and preventive actions must enable the families to support their children.
- انتشار مقاله: 10-08-1395
- نویسندگان: یوسف کریمی,محمود خباز,یوسف حبیبی,نادر کریمیان
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه روان شناسی تربیتی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: عوامل اجتماعی,نوعدوستی,عوامل روانشناختی,ارزشهای متافیزیکی,خیرین مدرسهساز
- چکیده: هدف از این پژوهش، تبیین رابطه عوامل روانشناختی، اجتماعی با نوعدوستی خیرین مدرسهسازاست. روش پژوهش، همبستگی و پیش بین بر اساس تعداد متغیرها و جدول کرجسی و مورگان (1970) با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای حجم نمونه 370 نفر انتخاب شدند و برای گردآوری دادهها از آزمونهای شخصیتی (Neo)، خوشبینی، خودکارآمدی عمومی شوآرتز، انگیزش پیشرفت هرمنس، ارزشهای مادی، متافیزیک، خودمختاری اخلاقی و احساسات اخلاقی استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیری بر اساس مدل همزمان تحلیل شد. یافتههای تحقیق روانشناختی نشان داد که ابعاد مختلف شخصیت، ویژگیهای خودکارآمدی، خوشبینی و انگیزش پیشرفت با نوعدوستی خیرین رابطهای معناداری دارد. یافته عوامل اجتماعی نشان داد که خودمختاری اخلاقی، ارزشهای مادی، احساسات اخلاقی و ارزشهای متافیزیک با نوعدوستی خیرین رابطهای معناداری دارد. بر اساس محاسبه ضریب شیب، برونگرایی، موافقت، جهتگیری زندگی وخودکارآمدی، ارزشهای مادی، متافیزیک و احساسات اخلاقی بر نوعدوستی خیرین مؤثر بوده است پس برونگرایی، موافقت، جهتگیری زندگی وخودکارآمدی، ارزشهای مادی، متافیزیک و احساسات اخلاقی، نوعدوستی خیرین را پیشبینی کرده است
- چکیده انگلیسی: This research aimed at explaining the effects of psycho-social factors on the altruism of charity school- builders. Research method was correlational, and the sampling method was multi-stage cluster sampling. According to the numbers of variables and Kerjesi-Morgan Table, the sample size was determined as 370 people. The following instruments were used to collect data: Personality tests ( Neo) , Optimism, Schwartz' General Self- efficacy, Hermance 's Achievement Motivation, material values, metaphysics, moral autonomy and moral sentiments. Data were analyzed by Pearson correlational matrix and the multivariate regression was analyzed based on a simultaneous model. The research findings showed that there is a significant relationship between various dimensions of personality and the donors' altruism. The characteristics of self-efficacy, optimism and achievement motivation have also a significant relationship with the donors' altruism. Meanwhile, social factors or moral autonomy, material values, moral sentiments as well as metaphysic values have a significant relationship with the donors' altruism. According to the calculation of slope coefficient, psychological factors consisted of extroversion, agreement; life orientation and self-efficacy have clarified the donors' altruism. Social factors such as material values, metaphysics and moral sentiments have influenced the donors' altruism.
- انتشار مقاله: 03-03-1393
- نویسندگان: علی دلاور,زهرا شعبانی,یوسف کریمی,فریبرز درتاج
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه روان شناسی تربیتی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده: این مقاله شرایط پدیدآیی اثر چارچوب را بررسی می کند. این سازه در مطالعات مختلف پدیدۀ باثباتی نیوده و لذا پژوهشگران از دهۀ 80 میلادی در پس شناسایی علل تغییرات آن بوده اند. پژوهش حاضر با هدف تشخیص متغیرهای مؤثر بر سازه مورد بحث، و همچنین حل وفصل تناقضات موجود پیرامون نحوه تأثیرات این متغیرها به انجام رسید. 551 نفر از دانشجویان دختر و پسر دانشکده فنی دانشگاه تهران و دانشکده های مختلف دانشگاه علوم پزشکی تهران، در دو مرحله، و در 8 گروه پژوهشی، متن تجدید نظر شدۀ مرگ، زندگی و اطمینان کاهنمن و تورسکی را با همان اندازه گروه و ابهام موقعیت متن اصلی پاسخ دادند. نتایج نشان می دهد که اثر چارچوب ارتباط مستقیمی با «اهمیت سرنوشت قربانی برای آزمودنی» دارد. به عبارت دیگر هنگامی که در آزمودنی ها «درگیری هیجانی» نسبت به «سرنوشت مخاطبین در معرض خطر» ایجاد می شود اثر چارچوب بارز می گردد. همچنین استفاده از سئوالات باز پاسخ مشخص می کند تمایز ملیتی نه تنها بر میزان درگیری هیجانی آزمودنی مؤثر است، بلکه ابعاد عاطفی متمایزی را برای پاسخ دهندگان برجسته می سازد؛ ابعادی که علیرغم اهمیت، حضورشان در مطالعات گذشته ناشناخته بوده است.
- چکیده انگلیسی: This work concerns the situations in which the framing effects emerge. This has not been an established feature in different studies, so the reasons for its variations have been the subject of various studies since 1980s. Present study aimed to determine the variables affecting the feature as well as to address the controversies exist on how these variables affect it. 551 students from engineering faculty, University of Tehran and different faculties at Tehran University and Medical Sciences were included in the study. They were assigned to eight categories in two steps and filled out the modified Kahnman and Tveresky`s death, life, and trust text with the classical conditions. Results indicate that framing effects has a significant relationship with “the importance of sucrife`s fate to the participant. In other words, the framing effects emerge as “emotional involvement” on the “the fate of human beings in danger” is produced in the participant. In addition, application of open- ended questions reveals that nationality distinction not only affects the emotional involvement, but can also highlight distinct emotional aspects in participants. In spite of their importance, these aspects have been neglected in the previous studies.
- انتشار مقاله: 03-09-1395
- نویسندگان: فاطمه تقی یاره,یوسف کریمی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه روان شناسی تربیتی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: مقطع متوسطه,عملکرد تحصیلی,دانشآموز,راهبردهای یادگیری,حافظۀ فعال
- چکیده: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر آموزش راهبردهای یادگیری(شناختی و فراشناختی) بر عملکرد حافظۀ فعال انجام شد. جامعهی این پژوهش عبارت بود از کلیهی دانشآموزان دختر مقطع متوسطۀ شهر تهران که در سال تحصیلی 88-1387مشغول بهتحصیل بودند. بهمنظور انتخاب نمونۀ آماری پژوهش، تعداد 175 نفر از دانشآموزان با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. سپس، با اجرای آزمون ظرفیت حافظه فعال (اقتباس از دانیمن و کارپنتر، 1980) و پرسشنامۀ تلفیقی چهل و چهار سؤالی راهبردهای یادگیری (کرمی، 1381) تعداد 40 نفر از دانشآموزان گروه نمونه که نمرۀ پائینتر از میانگین در این دو آزمون کسب کرده بودند، انتخاب شدند. آنگاه، بهطور تصادفی، 20 نفر از آنان در گروه کنترل و20 نفر دیگر در گروه آزمایش جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت10 جلسۀ یک ساعته تحت آموزش راهبردهای یادگیری قرار گرفتند. پس از اتمام جلسات آموزش، بهعنوان پسآزمون، عملکرد حافظۀ فعال هر دو گروه آزمایش و کنترل مورد سنجش قرار گرفت. دادههای حاصل از اجرای پیشآزمون و پسآزمون، با استفاده از آزمونt گروههای مستقل و همبسته مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد، آگاهی و استفاده از راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری روی عملکرد حافظۀ فعال اثر مثبت دارد. این نتایج میتواند کاربردهایی برای تدریس و یادگیری اثربخش داشته باشد که در مقالهی حاضر به آن پرداخته میشود.
- چکیده انگلیسی: his study aimed to investigate the effect of training learning strategies (cognitive and metacognitive) on working memory performance of high school girl students in Tehran city. The statistical society comprised all the high school girl students in Tehran in the academic year of 1387-88. Among them, 175 people were selected using cluster sampling method. Then, performing working memory test (adapted from Daneman and Carpenter, 1980) and forty-four integrated questionnaire of learning strategies (Karami, 1381), 40 students who scored lower than the average in the two tests were selected. Then, 20 subjects were randomly replaced in the control group and 20 others in the experimental group. Experimental group were trained learning strategies for 10 sessions of one hour per week. After training sessions, working memory of both control and experimental groups were measured. Data obtained from pre-test and post-test, were analyzed using t test for independent groups. Findings showed that knowledge and use of cognitive and metacognitive learning strategies has a positive effect on working memory performance. These results may have some implications for effective teaching and learning which will be discussed in the present paper.
- انتشار مقاله: 10-11-1389
- نویسندگان: شیوا مفتخری حاجی میرزایی,دکتر حسن اسدزاده,دکتر یوسف کریمی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فرهنگ مشاوره و روان درمانی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: خودکارآمدی,رضایت شغلی,عاطفه مثبت,مدل شناخت اجتماعی,پیشرفت در جهت هدف
- چکیده: این پژوهش با هدف ارتباط بین عاطفه مثبت،شرایط کاری و حمایت از هدف با رضایت شغلی و همچنین بررسی نقش میانجی متغیرهای خودکارامدی و پیشرفت در جهت هدف صورت گرفت. روش این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی میباشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه معلمان شهرستان شهریار تشکیل میداد، تعداد 274 نفر از معلمان دبیرستانهای شهر شهریار به شیوه تصادفی خوشهای انتخاب و به پرسشنامههای رضایت شغلی، عاطفه مثبت، پیشرفت در جهت هدف، حمایت از هدف، خود کارآمدی شغلی، و شرایط کاری پاسخ دادند. یافتهها: نتایچ تحقیق نشان داد که مدل مفروض شده با دادهها دارای برازش مناسبی نبود، با این حال با استفاده از شاخصهای اصلاح مدل، مدل مورد نظر اصلاح شد و سه مسیر عاطفه مثبت به رضایت شغلی، شرایط کاری به رضایت شغلی و خود کارآمدی به رضایت شغلی حذف گردیدند. همچنین یافتهها نشان دادند که مدل اصلاح شده دارای برازش مناسبی است. در مدل اصلاح شده تمام متغیرها به جز حمایت از هدف به صورت غیرمستقیم و از طریق پیشرفت در جهت هدف بر روی رضایت شغلی تأثیر میگذاشتند زیرا تأثیر مستقیم خودکارآمدی، عاطفه مثبت و شرایط کاری بر رضایت شغلی حذف شد.
- چکیده انگلیسی: The purpose of this study was to find the relationship between positive affection, working conditions and goal support with job satisfaction based on mediating role of self-efficacy and goal progress. Statistical population of the study were teachers, teaching at schools of Shahriar city. A total of 274 teachers were selected using cluster sampling. The respondents answered the job satisfaction, positive affect, goal progress, goal support, and self-efficacy and work conditions questionnaires. The results showed that the model used was not fit for respondents. However, using modification indices resulted in modifying of present model and pathways of positive affection to job satisfaction, work conditions to job satisfaction and pathways of self-efficacy to job satisfaction were omitted. This modified model was fitted for the participants. Because omitting of pathways of self-efficacy, positive affection and working conditions to job satisfaction in modified model, all variables, except goal support, had indirect effect, through goal progress, on job satisfaction.
- انتشار مقاله: 01-03-1391
- نویسندگان: یوسف کریمی,کیومرث فرحبخش
- مشاهده