در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: طبیعت ایران
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: منظر,شوری,جنگلکاری,گونههای گیاهی,پوششسبز
- چکیده: آلودگی هوا و خستگی ناشی از شهر نشینی به عنوان دو معضل مهم برای ساکنین شهرهای بزرگ و صنعتی مطرح است. با بهرهگیری از توان گیاهان از طریق جنگلکاری در حاشیه شهرها و یا ایجاد منظر و پوششهای سبز درون شهری، محدودیتهای ذکر شده تا حدودی قابل رفع است. بسیاری از مناطق شهری بویژه در مناطق خشک و نیمه خشک به دلایل متعددی دارای منابع آب و خاک شور بوده و توسعه پوشش گیاهی با معضل بسیار جدی مواجه است، ضمن اینکه به دلیل رشد جمعیت، منابع آبی قابل شرب برای آبیاری، بسیار محدود شده است. در این راستا انتخاب گونههای گیاهی که توان تحمل شرایط شور را داشته باشند، از اهمیت ویژه برخوردار بوده و میتواند به پایداری پوششهای سبز ایجاد شده کمک نماید. در این مقاله ضمن مرور بر مطالعات انجام شده پیرامون موضوع شوری و ایجاد منظر، تعدادی از گونههای مهم شامل گیاهان برگ پهن همیشه سبز و خزاندار، سوزنی برگها، گیاهان پوششی، پیچها و نخلها که برای ایجاد پوششهای سبز در مناطق خشک و نیمه خشک مورد استفاده قرار میگیرند، معرفی و میزان تحمل به شوری آنها بر اساس شاخصهای ذکر شده در منابع، ارائه میگردد. گیاهان معرفی شده در پنج گروه حساس (کمتر از 3 دسیزیمنس بر متر)، نیمه حساس (3 تا 6 دسیزیمنس بر متر)، نیمه مقاوم (6 تا 8 دسیزیمنس بر متر)، مقاوم (8-10 دسیزیمنس بر متر) و بسیار مقاوم (بیشتر از 10 دسیزیمنس بر متر) تقسیم شدهاند. مقادیر ذکر شده شوری، مربوط به شوری عصاره اشباع خاک اطراف ریشه میباشد.
- چکیده انگلیسی: Urban pollution and the fatigue caused by urbanization have been two major problems for the residents of large and industrial cities. By exploiting the potential of plants through afforestation in the suburbs or by creating landscapes and greenery within the city, these limitations can be partially eliminated. Many urban areas, especially in arid and semi-arid regions, have saline water and soil resources for a variety of reasons, and the development of vegetation is facing a very serious problem; moreover, due to population growth, drinking water resources for irrigation are very limited. In this regard, the selection of plant species that can withstand the saline conditions is of particular importance and can contribute to the sustainability of the green cover created. In this article, while reviewing studies on salinity and landscape creation, a number of important species used in arid and semi-arid regions are introduced and their tolerance to salinity is presented based on the indices mentioned in literature. The introduced plants are divided into five groups of sensitive (-1), moderately sensitive (3 - 6 dS m-1), moderately tolerant (6 - 8 dS m-1), tolerant (8 - 10 dS m-1) and, highly tolerant (>10 dS m-1). The salinity values are related to the salinity of the soil saturation extract around the root.
- انتشار مقاله: 01-03-1399
- نویسندگان: محمدهادی راد,فرهاد دهقانی,علی مومن پور,ولی سلطانی گردفرامرزی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تنشهای محیطی در علوم زراعی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: گیاهان دارویی,آبشور,خاک شور,رنگرزی,آلیزارین,کاشت جوی و پشته
- چکیده: اگرچه کشت روناس (.Rubia tinctorum L) با هدف استخراج ترکیبات مفید در ریشه آن در بسیاری از مناطق شور بخصوص در مناطق پستهکاری معمول بوده است، بااینحال تحقیقات اندکی بر روی جنبههای زراعی آن ازجمله روشهای مناسب کاشت انجام شده است. این تحقیق بهمنظور بررسی روشهای مختلف کاشت روناس و مقایسه آن با روش سنتی، بهصورت طرح بلوکهای کامل تصادفی و با سه تکرار طی سالهای 94-1390 در مزرعه تحقیقات شوری صدوق اجرا گردید. تیمارهای موردنظر شامل روش سنتی (کاشت بهصورت کپهای با ماسهبادی)، کاشت بهصورت کپهای با خاک، کاشت بالای پشته، کاشت در محل داغاب، کاشت ته جوی و کاشت بهصورت خطی بود. مقدار بذر مصرفی برای تمام تیمارها 300 کیلوگرم در هکتار بود و آبیاری با آبشور 10 دسی زیمنس بر متر انجام گرفت. در انتهای سال سوم در اواخر شهریورماه ریشههای روناس از خاک خارج و پس از خشک شدن وزن آنها تعیین گردید. نتایج نشان داد که بیشترین مقدار عملکرد تر و خشک ریشه مربوط به روش کاشت خطی (به ترتیب 18.52 و 4.98 کیلوگرم در متر مربع) و کمترین آن مربوط به روش کاشت روی پشته (به ترتیب 1.13 و 0.34 کیلوگرم در متر مربع) بود. این امر به دلیل بالاتر بودن تراکم بوته و پایینتر بودن شوری خاک در روش کاشت خطی نسبت به روش کاشت بالای پشته بود. درمجموع، کاشت روناس به طریق خطی عملکرد خشک ریشه را به میزان 2.5 برابر نسبت به روش کاشت سنتی افزایش داد. بیشترین مقدار کارایی مصرف آب (0.79 کیلوگرم بر متر مکعب) نیز از روش کاشت خطی حاصل گردید. به نظر میرسد کاشت روناس به روش خطی در شرایط شور، بتواند ضمن بهبود عملکرد ریشه و کارایی مصرف آب، موجب کنترل مطلوبتر شوری خاک نیز گردد.
- چکیده انگلیسی: Introduction
Madder (Rubia tinctorum L.) is one of the crop plants that has been utilized as a salt tolerant crop and it has been cultivated by farmers for many years in different parts of the country. With regard to salt tolerance, madder is a salt tolerant crop which has a threshold salt tolerance of 4 dS/m a 2.3% of the slope of yield reduction for each unit of salinity. Although madder cultivation was used to extract useful compounds from its roots in many saline areas, especially in pistachio orchards, little research has been done on the agronomic aspects, including proper planting method. The aim of this research was determination of the best planting method for maximum madder yield and high water use efficiency in comparison to traditional method under saline conditions.
Materials and methods
This research was conducted in Sadooq Salinity Research Farm to investigate different planting methods for madder production and compare them to the traditional method in the form of complete randomized block design with three replications, during 2011-2015. Treatments were traditional method (planting as a clump covering with sandstorm), planting as a clump covering with soil, planting over the ridge, planting at beside slopes of a ridge, planting at bottom of a furrow and planting as a row in a flat bed. For all treatments, the amount of seeds was 300 Kg/ha and all plots irrigated with saline water of 10 S/m with 10 Cm in depth, and continued at this level during the growing season. To control soil salinity, soil sample was taken during the growing season and average soil salinity of saturated extract of the root zone was determined. At the late time of growing season, in September, madder roots were removed from the soil and dry weighed.
Results and discussion
Results of this experiment showed that in the method of planting over the ridge, the average soil salinity of saturated extract of root zone increased gradually with depths. Results of the average soil salinity of saturated extract of root zone during three years showed that the value of salinity was minimum for planting at bottom of a furrow and also planting as a row in a flatbed methods (10.99 dS/m), While it was significantly high, in the method of planting over the ridge (15.91 dS/m). Results showed that the maximum fresh and dry yield was related to rowing planting method (185.23 and 49.77 ton/ha, respectively) and the least was for planting over the ridge (13.10 and 3.41 ton/ha, respectively). As a whole, madder cultivation with rowing planting method, made an increase of 2.5 fold in root dry yield compared to traditional method. The highest water use efficiency (0.79 kg/m3) was obtained from rowing planting method, as well. It seems madder cultivation by rowing planting method as lines of 20 centimeters of each other, could improve root yield and water use efficiency and also better control of soil salinity under saline conditions. Therefore, based on the results of this research, rowing madder planting as 20 centimeters lines is recommended for higher yield, high water use efficiency, lower soil salinity and so on, under saline conditions.- انتشار مقاله: 22-08-1396
- نویسندگان: محمد حسین بناکار,غلامحسن رنجبر,ولی سلطانی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تنشهای محیطی در علوم زراعی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: شوری,سبز,شورزیست,Chenopodium quinoa
- چکیده: کینوا (Chenopodium quinoa) گیاهی دولپهای، آلوتتراپلوئید، از خانواده Amaranthace، سه کربنه و هالوفیت اختیاری بوده که جزو شبه غلات دستهبندی میشود. بهمنظور بررسی اثر تنش شوری بر سبز و استقرار اولیه کینوا آزمایشی بر مبنای طرح کاملاً تصادفی با 5 سطح شوری (dS/m صفر، 4، 8، 12 و 16) و چهار تکرار در خاک و کوکوپیت بر روی ژنوتیپ NSRCNQ1 انجام شد. سبز روزانه شمارش و درنهایت وزن خشک و ارتفاع بوته اندازهگیری شد. معادلات دوتکهای و تابع کاهشی تغییریافته بر دادههای درصد سبز برازش شد. بهمنظور بهبود سبز در شرایط شور آزمایشی با سه تیمار پرایمینگ [آب، جیبرلیک اسید (ppm 10) و اسید آسکوربیک (ppm 3)] و چهار سطح شوری (dS/m صفر، 4، 8 و 12) در سه تکرار بهصورت فاکتوریل بر مبنای طرح کاملاً تصادفی انجام شد. نتایج نشان داد که واکنش کینوا به شوری در مرحله سبز به بستر کاشت بستگی دارد. پنجاهدرصد کاهش سبز در خاک و کوکوپیت به ترتیب در شوری dS/m 6.35 و 15.04 مشاهده شد و آستانه کاهش در کوکوپیت و خاک به ترتیب dS/m 9.52 و 0.03 بود. سرعت و درصد سبز بذور تحت تنش شوری در کوکوپیت تا شوری dS/m 12 اختلافی با شاهد نداشت و در شوری بالای dS/m 4 سبز با تأخیر آغازشده و دیرتر به حداکثر رسید. ارتفاع گیاهچه در خاک و کوکوپیت در شوری dS/m12 به ترتیب 91 و 30 درصد کاهش یافت. بهطورکلی پرایمینگ موجب بهبود سبز کینوا در شرایط خاک شور نشد گرچه هیدرو پرایم تا حدی موجب بهبود سبز شد (8 درصد). بذور این گیاه قادر است بعد از رفع تنش شوری و دریافت آب با شوری مناسب شروع به سبز نماید. کینوا بعد از مرحله گیاهچهای به تنش شوری تحمل بالایی دارد.
- چکیده انگلیسی: ]Introduction
The main limiting factor for food security in Iran and world is water qualitative and quantitative. Agriculture sector is the main consumer of water and more vulnerable section from water crisis. In order to improve food security calorie requirement of growing population should be provided from nonsaline water resources. Quinoa (Chenopodium quinoa) is diploeid, allotetraploied, C3 and facultative halophyte from Amaranthace family and categorized in pseudo cereal group. This plant has cultivated 5000 years in Ands, and the highest cultivated area is in Bolivia near salt flats. This plant can grow successfully in different countries such as, Europe countries, USA, Canada, Africa, Morocco, Pakistan and India. Protein content is between 13.81-21.9% and flour is gluten free and provides all essential amino acid of human. Because of high potential of quinoa for providing human calories and high salt and drought tolerance it could be considered for saline and marginal area. Quinoa was selected for cultivation with saline water because of salt tolerance and economic production with saline water which are not use for conventional crop. The main problem of quinoa is emergence and stand establishment with saline water. The aim of this study is evaluation of salinity stress on plant emergence and priming effect of emergence improvement under saline condition.
Materials and methods
In order to evaluate salinity stress on emergence and establishment of quinoa an experiment was conducted based on CRD design with 5 levels of salinity (0, 4, 8, 12 and 16 dS/m) with four replication in soil and cocopit. Emergence recorded daily and finally plant height and dry weight was measured. Two piece and modified discount function model was fitted to emergence percent. In order to improve emergence under saline condition an experiment was conducted with three treatments (Gibberlic acid (10 ppm), H2O and Ascorbic acid (3 ppm)) and four levels of salinity (0, 4 and 8 dS/m) with three replications based on CRD design with factorial arrangement. Coefficent of equation was estimated with SAS software based on NLIN and REG procedure.
Results and discussion
Result showed that quinoa is sensitive in emergence stage is depends to substrate and 50 % of emergence reduction in soil and cocopit occurred at 6.35 and 15.04 dS/m. Threshold in soil and cocopit was 9.52 and 0.03 dS/m. Emergence rate and percentage of seeds under saline condition in cocpit did not have significant differences up to 12 dS/m and salinity above 4 dS/m delay emergence. Seedling emergence index under nonsaline condition was 0.96 but at 4, 8 and 12 dS/m in soil had 24, 48 and 84 % reduction. Seedling height in soil and cocopit at 12 dS/m reduced 91 and 30 %, respectively. Priming could not improve quinoa emergence although hydroprime improve emergence to some extent (8%). Quinoa is sensitive to salinity at seedling stage but after this stage could produce 2-3 t ha-1 seed yield with 15 dS/m saline water in Yazd. Since, in saline area farmers don’t have fresh water and quinoa is sensitive to saline water during emergence and early establishment. It would be better use transplanting method or not coverage of seed with soil.- انتشار مقاله: 21-12-1395
- نویسندگان: معصومه صالحی,ولی سلطانی,فرهاد دهقانی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تنشهای محیطی در علوم زراعی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: علوفه، تنش شوری، Kochia indica، Sesbania aculeata,Atriplex halimus
- چکیده: تنش شوری عامل محدود کننده تولید گیاهان زراعی به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک ایران میباشد. از طرف دیگر وجود اراضی وسیع شور و گونه های متنوع شورزیست، استفاده از منابع آب و خاک شور را اجتناب ناپذیر کرده است. به منظور ارزیابی برخی ویژگیهای فیزیولوژیکی گیاهان شورزیست علوفهای، تحقیقی در ایستگاه تحقیقات شوری چاه افضل، یزد، در سال 89-88 انجام گرفت. تعداد 9 گونه شورزیست مورد نظر در گلخانه تکثیر شده، سپس به مزرعه انتقال داده شدند. قالب طرح آماری، بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار بود. در طول فصل رشد گیاهان با آب شورdSm-1 39/8 آبیاری شدند. در پایان آزمایش صفاتی شامل محتوای آب اندام هوایی، میزان خاکستر و مقدار عناصر معدنی سدیم، پتاسیم و کلر برگ اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که تفاوتهای فیزیولوژیکی معنی داری بین گیاهان شورزیست وجود دارد که میتواند با قابلیت متفاوت تولید علوفه گیاهان شورزیست مرتبط باشد. از میان گونه های شورزیست Kochia indica، Sesbania aculeata و Atriplex halimus به دلیل عملکرد علوفه بیشتر، محتوای پایین خاکستر، سدیم و کلر به عنوان گونه های برتر انتخاب شدند. با توجه به این واقعیت که مقدار بالای نمک در گیاهان شورزیست محدودیتهایی را از نظر خوشخوراکی علوفه ایجاد میکند، S. aculeateبه دلیل داشتن مقدار خاکستر کم و نیز نسبت سدیم به پتاسیم پایین میتواند به عنوان یک گونه علوفه ای مناسب انتخاب گردد.
- چکیده انگلیسی: Salinity stress is a major limiting factor for biomass production, especially in arid and semi-arid regions of Iran. Furthermore, the existence of vast areas of saline lands, and various halophytic species tend to utilize saline soil and water resources. To evaluate some physiological traits of fodder halophytes, an experiment was conducted at Salinity Research Station of Chah-Afzal, Yazd in 2009-2010. Nine forage halophytic species were propagated in the greenhouse, and then transferred to the field. The statistical design was complete randomized block with three replicates. During the growth season, plants were irrigated with saline water (8.39 dSm-1). At the end of the experiment, some physiological characteristics including water content, ash percent, canopy broadness and some mineral elements (Na+, K+, Cl-) were measured. Results showed significant physiological differences among halophytes, which could be related to different fodder potential of the halophytes. Among the halophytes, K. indica, S. aculeata and A. halimus could be considered as the most promising species in forage production based on the higher forage yield, low ash content and low amounts of Na and Cl ions. Considering the fact that high salt content in halophytes caused some limitations for forage palatability, S. aculeata could be selected as a suitable fodder species based on low ash content and low Na+/K+ ratio.
- انتشار مقاله: 10-03-1391
- نویسندگان: محمد حسین بناکار,غلامحسن رنجبر,ولی سلطانی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مجله پژوهشهای تولید گیاهی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: رقم,پرولین,شوری,پساب,واژههای کلیدی: انار
- چکیده: سابقه و هدف: انار (Punica granatum)، از محصولات باغی با خواص دارویی فراوان میباشد که با شرایط اقلیمی گرم و خشک سازگار است. هرچند این درخت میوه مقاوم به کمآبی بوده، اما آبیاری منظم در افزایش مقدار و کیفیت محصول آن نقش مهمی دارد. با توجه به کاهش منابع آبی غیرشور، افزایش منابع آبی شور، پساب تصفیه خانهها با شوری کم، میتوانند برای رقیق-کردن آب شور استفاده شوند. بدین منظور پژوهشی جهت بررسی اثر آب شور رقیقشده توسط پساب بر نهال یک سالۀ انار در مرکز ملی تحقیقات شوری انجام گرفت.
مواد و روشها: این پژوهش با هدف بررسی تاثیر استفاده از این دو منبع آبی نامتعارف(آب شور و پساب) در آبیاری نهال یک سالۀ انار ، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 8 تیمار آبی در 3 تکرار به انجام گردید. سه ماه بعد از استقرار قلمه ها، دو نوع آب آبیاری در4 سطح شوری (شاهد=2/1، 4، 7 و 10 دسیزیمنس بر متر) با رقیقکردن آب شور توسط آب شهر (آب شور رقیق شده با آب غیرشور) و هم چنین رقیقکردن آب شور توسط پساب (آب شور رقیق شده با پساب) تهیه شد و در اردیبشتماه اعمال گردید. پس از 4 ماه اعمال تیمار در انتهای آزمایش ارتفاع، اندازۀ تاج نهال، سطح برگ، تعداد برگ، سبزینگی، دما، نشت یونی، پرولین، قند محلول و محتوای نسبی آب برگ اندازهگیری شد و دادهها با استفاده از نرمافزار SAS تجزیه و مقایسۀ میانگینها با روش LSD انجام گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد (در سطح اطمینان 5 درصد) که آب شور رقیق شده با پساب در مقایسه با آب شور رقیقشده با آب غیرشور تأثیر معنی داری بر ارتفاع، اندازۀ تاج نهال، سطح برگ، تعداد برگ و قند محلول نداشت. با افزایش سطح شوری آب آبیاری، در شرایط آزمایش، ارتفاع، اندازۀ تاج نهال، سطح برگ، تعداد برگ و قند محلول به ترتیب، 9/2، 3/6، 5/8، 10 و 2/1 درصد، بطور معنیداری کاهش یافت. سبزینگی، دما، نشت یونی و پرولین به ترتیب 3، 6/3، 8/11 و 5 درصد تحت تأثیر معنیدار شوری افزایش یافت. با افزایش سطح شوری آب آبیاری تا 4 دسیزیمنس بر متر سطح برگ کاهش معنیداری (3/15 درصد) نسبت به شاهد داشت اما در سطوح شوری بالاتر این کاهش کمتر بود (2/8 و 5 درصد). محتوای نسبی آب برگ (81%) نیز تحت تأثیر معنی دار افزایش سطح شوری و رقیقکردن آب شور با پساب قرار نگرفت.
نتیجهگیری: پساب تصفیهخانۀ یزد بر رشد رویشی انار اثر منفی نداشت، بنابراین میتوان از آن برای رقیقسازی آب شور تا سطح 4 دسیزیمنس بر متر استفاده نمود و این دو منبع آبی نامتعارف برای آبیاری قلمههای انار در خزانه قابل توصیه است.- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 01-03-1395
- نویسندگان: ولی سلطانی,اعظم جعفری,کاظم کمالی,محمدرضا وظیفه شناس
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهش آب در کشاورزی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: شیب کاهش عملکرد,آب و خاک شور,پوست سیاه اردکان,ژنوتیپ چاه افضل,نرک لاسجرد سمنان
- چکیده: بهمنظور تعیین آستانه تحمل به شوری و شیب کاهش عملکرد در برخی از ارقام و ژنوتیپهای انتخابی انار، پژوهشی به صورت آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملأ تصادفیبادوعاملژنوتیپانار در 12 سطح (شیشهکپ فردوس، ملس یزدی، ملس ساوه، رباب نیریز، گلنار زینتی ساوه، گلنار زینتی سروستان، گلنار زینتی شهداد، نرک لاسجرد سمنان، وحشی بابلسر، پوست سیاه اردکان، چاه افضل و وشیک ترش سراوان) و میانگین شوریخاکدر پنجسطح (5/1، 8/3، 2/6، 3/9 و 6/12 دسیزیمنس برمتر)و با چهار تکرار (مجموعا 240 گلدان)، انجامشد.بر اساسنتایج،کمترین میزان آستانه تحمل به شوری در ژنوتیپ وشیک ترش سراوان (02/3 دسیزیمنس برمتر) و پس از آن در رقم ملس ساوه (25/3 دسیزیمنس برمتر) و گلنار زینتی ساوه (40/3 دسیزیمنس برمتر)، مشاهده شد. بیشترین آستانه تحمل به شوری در ژنوتیپهای گلنار زینتی شهداد، چاه افضل، پوست سیاه اردکان و رقم ملس یزدی، بهترتیب به میزان (90/4، 70/4، 38/4 و 17/4 دسیزیمنسبرمتر) و بیشترین مقدار شیب کاهش عملکرد به ازای افزایش هر واحد شوری (بر حسب دسیزیمنس برمتر)، در ژنوتیپ گلنار زینتی ساوه (89/7 درصد)و پس از آن در ژنوتیپهای گلنار زینتی سروستان (39/7%)، وشیک ترش سراوان (69/6%) و رقم ملس ساوه (33/6%)، مشاهده شد. کمترین مقدار شیب کاهش عملکرد در ژنوتیپهای چاه افضل، پوست سیاه اردکان و نرک لاسجرد سمنان بهترتیب به میزان (83/2%، 88/2% و 89/2%)، مشاهده شد. در مجموع نتایج نشان داد که میزان شوری که موجب کاهش عملکرد 50% در ژنوتیپهای چاه افضل، پوست سیاه اردکان و نرک لاسجرد سمنان شد، در حدود دو برابر میزان شوری بود که موجب کاهش عملکرد 50% در ژنوتیپهای گلنار زینتی ساوه، گلنار زینتی سروستان و وشیک ترش سراوان و رقم ملس ساوه شده بود. کاهش 50% عملکرد در ژنوتیپهای چاه افضل، پوست سیاه اردکان و نرک لاسجرد سمنان به ترتیب در شوریهای 37/22، 74/21 و 10/21 دسیزیمنس برمتر، مشاهده شد. در پژوهشهای قبلی گزارش شده است کهدر شوری 4/8 دسیزیمنسبرمتر تا میزان 50% از عملکرد (بیوماس) درختان انارکاسته میشود، در حالیکه نتایج این پژوهش نشان داد که در ژنوتیپهای چاه افضل، پوست سیاه اردکان و نرک لاسجرد سمنان در شوری 4/8 دسیزیمنس بر متر تنها به ترتیب 47/10، 58/11 و 30/13 درصد از عملکرد کاسته شد.بر این اساس، ژنوتیپهای چاه افضل، پوست سیاه اردکان و نرک لاسجرد سمنانبرای انجام آزمایش ها و مطالعات تکمیلی و کاشت به عنوان پایه در ایستگاه چاه افضل مرکز ملی تحقیقات شوری انتخاب شدند.
- چکیده انگلیسی: In order to determine salinity tolerance threshold and yield decrease per unit increase of soil salinity in selected pomegranate genotypes, a factorial experiment was carried out based on completely randomized design (CRD), with two factors: genotypes in 12 types (Shisheh Kap Ferdus, Malas Yazdi, Malas Saveh, Rabab Neyriz, Golnar Saveh, Golnar Sarvestan, Golnar Shahdad, Narak Lasjerd Semnan, Vahshi Babolsar, Post Siyah Ardakan, Chah Afzal and Voshik Torsh Saravan) and soil salinity at five levels (1.5, 3.8, 6.2, 9.3 and 12.6 dSm-1). According to the results, the lowest salinity tolerance threshold was observed in Voshik Torsh Saravan (3.02 dS/m), Malas Saveh (3.25 dS/m) and Golnar Saveh (3.40 dS/m) genotypes, and the highest salinity tolerance threshold was observed in Golnar Shahdad (4.90 dS/m), Chah Afzal (4.70 dS/m), Post Siyah Ardakan (4.38 dS/m), and Malas Yazdi (4.17 dS/m) genotypes. The highest yield reduction slope was observed in Golnar Saveh (7.89%), Golnar Sarvestan (7.39%), Voshik Torsh Saravan (6.69%), and Malas Saveh (6.33%) genotypes, respectively. In contrast, the lowest yield reduction slope was observed in Chah Afzal (2.83%), Post Siyah Ardakan (2.88%) and Narak Lasjerd Semnan (2.89%) genotypes, respectively. Overall, the results showed the levels of salinity that reduced the yield by 50% in Chah Afzal, Post Siyah Ardakan and Narak Lasjerd Semnan genotypes were about twice greater than salinity that reduced the yield by 50% in Golnar Saveh, Golnar Sarvestan, Voshik Torsh Saravan and Malas Saveh genotypes. EC50 in Chah Afzal, Post Siyah Ardakan, and Narak Lasjerd Semnan genotypes were observed at 22.37, 21.74 and 21.10 dS/m. At salinity level of 8.4 dS/m, yield reductions in Chah Afzal, Post Siyah Ardakan and Narak Lasjerd Semnan genotypes were only 10.47%, 11.58%, and 13.30%, respectively, which were lower than the 50% value previously reported. Therefore, these three genotypes were selected for further studies and planting as rootstocks in Chah Afzal Station of National Salinity Research Center.
- انتشار مقاله: 23-04-1398
- نویسندگان: علی مومن پور,مریم دهستانی اردکانی,ولی سلطانی گردفرامرزی,محمد هادی راد,محمدرضا وظیفه شناس,امین آناقلی,فاطمه احمدی,زهرا جماعتی اردکانی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهش آب در کشاورزی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: سدیم,رقابت,کلسیم,آستانه تحمل به شوری,کلر
- چکیده: به منظور تعیین تأثیر شوری آب آبیاری و تراکم کوشیا (Kochia indica) بر میزان عملکرد، ارتفاع بوته و غلظت عناصر برگ سورگوم و کوشیا یک مطالعه مزرعهای در سال 1391 و 1392 در ایستگاه تحقیقاتی مرکز ملی تحقیقات شوری انجام شد. تیمارها شامل سطوح شوری آب آبیاری: 2 (شاهد)، 6، 10 و 14 دسیزیمنس بر متر و کاشت کوشیا با تراکمهای 0/0، 2/5، 3/3 و 5/0 بوته در متر مربع در روی ردیفهای سورگوم بود. نتایج نشان داد که عملکرد ماده خشک سورگوم با افزایش تراکم کوشیا در تمام سطوح شوری کاهش یافت. آستانه تحمل به شوری سورگوم بر اساس میزان ماده خشک تولیدی 4/1 دسیزیمنس بر متر بود. افزایش هر واحد شوری بیشتر از میزان آستانه، باعث کاهش عملکرد ماده خشک به میزان 5/10% گردید. برخلاف سورگوم، عملکرد ماده خشک کوشیا تحت تاثیر سطوح شوری در هر دو سال قرار نگرفت. شوری آب آبیاری باعث کاهش ارتفاع سورگوم و کوشیا در هر دو سال آزمایش گردید. بر اساس متوسط دو سال، در شوریهای آب آبیاری 2، 6، 10 و 14 دسیزیمنس بر مترغلظت سدیم برگ کوشیا به ترتیب در حدود 94/4، 88/6، 78/7 و 76/8برابر بیشتر از غلظت سدیم برگ سورگوم بود. غلظت کلر برگ کوشیا در سال 1391 در شوریهای آب آبیاری 2، 6، 10 و 14 دسیزیمنس بر متر به ترتیب در حدود 2/3،2/4، 2/0 و 2/2 برابر بیشتر از غلظت کلر برگ سورگوم بود. این میزانها در سال 1392 به ترتیب 3/6، 2/9، 2/5 و 1/9 برابر بود. غلظت کلسیم برگ کوشیا در سطوح شوری 2، 6، 10 و 14 دسی زیمنس بر متر به ترتیب 2/9،3/4، 2/4 و 2/7 برابر بیشتر از غلظت کلسیم برگ سورگوم بود. بطورکلی کوشیا میتواند به عنوان یک گونه با توان رقابتی بالا، به شدت عملکرد گیاهان زراعی تابستانه از جمله سورگوم را در شرایط شور کاهش دهد. لذا توصیه میشود کشت این گیاه به منظور تولید علوفه در اراضی غیر زراعی انجام گیرد.
- چکیده انگلیسی: A field study was carried out to determine the effect of kochia (Kochia indica) planting density and water salinity on sorghum and kochia yield performance during 2012 and 2013. Treatments were irrigation water salinity levels (2, 6, 10 and 14 dS m-1) and kochia planting density of 0.0, 2.5, 3.3 and 5.0 plants m-2 on the sorghum rows. Results showed that sorghum dry matter (SDM) decreased as kochia density increased in all salinity levels. Salt tolerance threshold values for SDM were obtained at ECe 4.1 dS m-1. Each unit increase in ECe above this point reduced SDM by 10.5%. Contrary to the SDM, kochia dry matter was not affected by salinity levels in both years. Irrigation water salinity reduced height of sorghum and kochia in both years. Averaged over two years, leaf Na+ concentrations of kochia were 94.4, 86.6, 78.7, and 76.8 times more than that of sorghum at 2, 6, 10 and 14 dS m-1, respectively. Leaf Cl- concentrations of kochia were about 2.3, 2.4, 2.0 and 2.2 times higher than those obtained in sorghum under 2, 6, 10 and 14 dS m-1 salinity treatments in 2012, respectively. These values for 2013 were 3.6, 2.9, 2.5 and 1.9 times, respectively. Calcium concentration of kochia leaves at 2, 6, 10 and 14 dS m-1 were 2.9, 3.4, 2.4 and 2.7 times more than that of sorghum, respectively. In addition, kochia as a superior competitor could reduce yield of summer crops such as sorghum in saline conditions. It is recommended to cultivate the plant in marginal lands for forage production.
- انتشار مقاله: 21-09-1395
- نویسندگان: غلامحسن رنجبر,ولی سلطانی گردفرامرزی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهش آب در کشاورزی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: یونجه,شوری آب,لایسیمتر وزنی,کسر آبشویی
- چکیده: در شرایط آبیاری با آبهای شور توزیع املاح در منطقه ریشه، علاوه بر برهمکنشهای شیمیایی محلول خاک، وابسته به کسر آبشویی و همچنین الگوی برداشت آب محصول می باشد. به منظور بررسی اثر کسر آبشویی بر توزیع املاح منطقه ریشه یونجه یک آزمایش لایسیمتری (لایسیمترهای استوانهای با قطر داخلی 40 و ارتفاع 180 سانتیمتر) به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه سطح شوری آب آبیاری (3، 7 و 13 دسی زیمنس بر متر) و سه سطح کسر آبشویی ( 12، 25 و 50 درصد) و با چهار تکرار اجرا شد. بعد از پر کردن و اطمینان از صحت روش مورد استفاده، ستونهای خاک تا زمان کاهش شوری آب زهکش تا حد 3 دسی زیمنس بر متر آبشویی شدند و سپس مورد کشت یونجه رقم یزدی قرار گرفتند. برای تنظیم سطح شوری آب آبیاری از آب شور طبیعی مزرعه تحقیقات شوری صدوق با شوری 14 دسی زیمنس بر متر استفاده شد که با نسبتهای مختلف با آب شرب مخلوط میشد. میزان آب مورد نیاز گیاه با در نظر گرفتن کسر آبشویی در هر آبیاری به طور دقیق توزین شده و در اختیار گیاه قرار گرفت. پس از 48 ساعت میزان آب زهکش شده از انتهای ستون بار دیگر توزین می شد که در آن کیفیت زهکش خروجی نیز اندازهگیری میشد. حداقل تعداد آبیاری مورد نیاز برای حصول شرایط ماندگار 12 دور آبیاری بود که با افزایش سطح شوری آب و نیز کاهش کسر آبشویی بر تعداد آن اضافه می شد. به طور کلی نتایج این آزمایش نشان داد که اعمال یک کسر آبشویی مشخص منجر به کاهش شوری خاک بیش از آن مقداری می شود که مدلی مانند واتسویت پیش بینی میکند. بنابراین در این شرایط میتوان با اعمال کسر آبشویی کمتر نیز به متوسط شوری مورد نظر دست یافت که خود از جنبه مصرف بهینه آب به خصوص در شرایط شور که آبیاری با آبهای با شوری بیشتر می باشد، بسیار قابل توجه است.
- چکیده انگلیسی: When irrigating with saline water, salt distribution pattern within the root zone is affected by leaching fraction and crop water uptake pattern, in addition to the chemical interactions of soil solution. In order to evaluate leaching requirement and sensitivity of alfalfa to salinity, a lysimetric study (cylindrical lysimeters with internal diameters of 40cm and height of 180 cm) was conducted in completely randomized design with 3 levels of irrigation water salinity (3, 7 and 13 dS/m) and 3 levels of leaching fractions (12%, 25%, and 50 %) as a factorial experiment with 4 replications. After packing, soil columns were leached until drainage water salinity reached 3 dS/m and, then, were sown with alfalfa (Yazdi cultivar). To prepare different irrigation water salinity, natural saline water from Sadouq Salinity Research Field with salinity level of 14 dS/m was blended with tap water in different ratios. The amount of applied water was based on crop water consumption in addition to leaching fraction which was carefully weighed. The collected drain water was weighed again after 48 hr in which drain water quality was measured too. The least required irrigation cycles to reach steady state conditions was 12 cycles which increased with increasing salinity level and decreasing leaching fraction. Generally, results showed that implementation of a defined leaching fraction can reduce soil salinity more than WatSuit predictions. Therefore, soil salinity control at a desired level can be obtained with less leaching fraction level. This is especially important for optimum water utilization under saline conditions when irrigation is linked to application of more salts.
- انتشار مقاله: 21-10-1390
- نویسندگان: یوسف هاشمی نژاد,محمود غلامی,ولی سلطانی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهش آب در کشاورزی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: یونجه,شوری آب,لایسیمتر وزنی,کسر آبشویی
- چکیده: در شرایط آبیاری با آبهای شور توزیع املاح در منطقه ریشه، علاوه بر برهمکنشهای شیمیایی محلول خاک، وابسته به کسر آبشویی و همچنین الگوی برداشت آب محصول می باشد. به منظور بررسی اثر کسر آبشویی بر توزیع املاح منطقه ریشه یونجه یک آزمایش لایسیمتری (لایسیمترهای استوانهای با قطر داخلی 40 و ارتفاع 180 سانتیمتر) به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه سطح شوری آب آبیاری (3، 7 و 13 دسی زیمنس بر متر) و سه سطح کسر آبشویی ( 12، 25 و 50 درصد) و با چهار تکرار اجرا شد. بعد از پر کردن و اطمینان از صحت روش مورد استفاده، ستونهای خاک تا زمان کاهش شوری آب زهکش تا حد 3 دسی زیمنس بر متر آبشویی شدند و سپس مورد کشت یونجه رقم یزدی قرار گرفتند. برای تنظیم سطح شوری آب آبیاری از آب شور طبیعی مزرعه تحقیقات شوری صدوق با شوری 14 دسی زیمنس بر متر استفاده شد که با نسبتهای مختلف با آب شرب مخلوط میشد. میزان آب مورد نیاز گیاه با در نظر گرفتن کسر آبشویی در هر آبیاری به طور دقیق توزین شده و در اختیار گیاه قرار گرفت. پس از 48 ساعت میزان آب زهکش شده از انتهای ستون بار دیگر توزین می شد که در آن کیفیت زهکش خروجی نیز اندازهگیری میشد. حداقل تعداد آبیاری مورد نیاز برای حصول شرایط ماندگار 12 دور آبیاری بود که با افزایش سطح شوری آب و نیز کاهش کسر آبشویی بر تعداد آن اضافه می شد. به طور کلی نتایج این آزمایش نشان داد که اعمال یک کسر آبشویی مشخص منجر به کاهش شوری خاک بیش از آن مقداری می شود که مدلی مانند واتسویت پیش بینی میکند. بنابراین در این شرایط میتوان با اعمال کسر آبشویی کمتر نیز به متوسط شوری مورد نظر دست یافت که خود از جنبه مصرف بهینه آب به خصوص در شرایط شور که آبیاری با آبهای با شوری بیشتر می باشد، بسیار قابل توجه است.
- چکیده انگلیسی: When irrigating with saline water, salt distribution pattern within the root zone is affected by leaching fraction and crop water uptake pattern, in addition to the chemical interactions of soil solution. In order to evaluate leaching requirement and sensitivity of alfalfa to salinity, a lysimetric study (cylindrical lysimeters with internal diameters of 40cm and height of 180 cm) was conducted in completely randomized design with 3 levels of irrigation water salinity (3, 7 and 13 dS/m) and 3 levels of leaching fractions (12%, 25%, and 50 %) as a factorial experiment with 4 replications. After packing, soil columns were leached until drainage water salinity reached 3 dS/m and, then, were sown with alfalfa (Yazdi cultivar). To prepare different irrigation water salinity, natural saline water from Sadouq Salinity Research Field with salinity level of 14 dS/m was blended with tap water in different ratios. The amount of applied water was based on crop water consumption in addition to leaching fraction which was carefully weighed. The collected drain water was weighed again after 48 hr in which drain water quality was measured too. The least required irrigation cycles to reach steady state conditions was 12 cycles which increased with increasing salinity level and decreasing leaching fraction. Generally, results showed that implementation of a defined leaching fraction can reduce soil salinity more than WatSuit predictions. Therefore, soil salinity control at a desired level can be obtained with less leaching fraction level. This is especially important for optimum water utilization under saline conditions when irrigation is linked to application of more salts.
- انتشار مقاله: 21-10-1390
- نویسندگان: یوسف هاشمی نژاد,محمود غلامی,ولی سلطانی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهش آب در کشاورزی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: سدیم,رقابت,کلسیم,آستانه تحمل به شوری,کلر
- چکیده: به منظور تعیین تأثیر شوری آب آبیاری و تراکم کوشیا (Kochia indica) بر میزان عملکرد، ارتفاع بوته و غلظت عناصر برگ سورگوم و کوشیا یک مطالعه مزرعهای در سال 1391 و 1392 در ایستگاه تحقیقاتی مرکز ملی تحقیقات شوری انجام شد. تیمارها شامل سطوح شوری آب آبیاری: 2 (شاهد)، 6، 10 و 14 دسیزیمنس بر متر و کاشت کوشیا با تراکمهای 0/0، 2/5، 3/3 و 5/0 بوته در متر مربع در روی ردیفهای سورگوم بود. نتایج نشان داد که عملکرد ماده خشک سورگوم با افزایش تراکم کوشیا در تمام سطوح شوری کاهش یافت. آستانه تحمل به شوری سورگوم بر اساس میزان ماده خشک تولیدی 4/1 دسیزیمنس بر متر بود. افزایش هر واحد شوری بیشتر از میزان آستانه، باعث کاهش عملکرد ماده خشک به میزان 5/10% گردید. برخلاف سورگوم، عملکرد ماده خشک کوشیا تحت تاثیر سطوح شوری در هر دو سال قرار نگرفت. شوری آب آبیاری باعث کاهش ارتفاع سورگوم و کوشیا در هر دو سال آزمایش گردید. بر اساس متوسط دو سال، در شوریهای آب آبیاری 2، 6، 10 و 14 دسیزیمنس بر مترغلظت سدیم برگ کوشیا به ترتیب در حدود 94/4، 88/6، 78/7 و 76/8برابر بیشتر از غلظت سدیم برگ سورگوم بود. غلظت کلر برگ کوشیا در سال 1391 در شوریهای آب آبیاری 2، 6، 10 و 14 دسیزیمنس بر متر به ترتیب در حدود 2/3،2/4، 2/0 و 2/2 برابر بیشتر از غلظت کلر برگ سورگوم بود. این میزانها در سال 1392 به ترتیب 3/6، 2/9، 2/5 و 1/9 برابر بود. غلظت کلسیم برگ کوشیا در سطوح شوری 2، 6، 10 و 14 دسی زیمنس بر متر به ترتیب 2/9،3/4، 2/4 و 2/7 برابر بیشتر از غلظت کلسیم برگ سورگوم بود. بطورکلی کوشیا میتواند به عنوان یک گونه با توان رقابتی بالا، به شدت عملکرد گیاهان زراعی تابستانه از جمله سورگوم را در شرایط شور کاهش دهد. لذا توصیه میشود کشت این گیاه به منظور تولید علوفه در اراضی غیر زراعی انجام گیرد.
- چکیده انگلیسی: A field study was carried out to determine the effect of kochia (Kochia indica) planting density and water salinity on sorghum and kochia yield performance during 2012 and 2013. Treatments were irrigation water salinity levels (2, 6, 10 and 14 dS m-1) and kochia planting density of 0.0, 2.5, 3.3 and 5.0 plants m-2 on the sorghum rows. Results showed that sorghum dry matter (SDM) decreased as kochia density increased in all salinity levels. Salt tolerance threshold values for SDM were obtained at ECe 4.1 dS m-1. Each unit increase in ECe above this point reduced SDM by 10.5%. Contrary to the SDM, kochia dry matter was not affected by salinity levels in both years. Irrigation water salinity reduced height of sorghum and kochia in both years. Averaged over two years, leaf Na+ concentrations of kochia were 94.4, 86.6, 78.7, and 76.8 times more than that of sorghum at 2, 6, 10 and 14 dS m-1, respectively. Leaf Cl- concentrations of kochia were about 2.3, 2.4, 2.0 and 2.2 times higher than those obtained in sorghum under 2, 6, 10 and 14 dS m-1 salinity treatments in 2012, respectively. These values for 2013 were 3.6, 2.9, 2.5 and 1.9 times, respectively. Calcium concentration of kochia leaves at 2, 6, 10 and 14 dS m-1 were 2.9, 3.4, 2.4 and 2.7 times more than that of sorghum, respectively. In addition, kochia as a superior competitor could reduce yield of summer crops such as sorghum in saline conditions. It is recommended to cultivate the plant in marginal lands for forage production.
- انتشار مقاله: 21-09-1395
- نویسندگان: غلامحسن رنجبر,ولی سلطانی گردفرامرزی
- مشاهده