در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علمی پژوهشی مدیریت برند
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: وفاداری به برند,قصد خرید مجدد,فعالیتهای خلق ارزش,جامعه برند
- چکیده:
ادبیاتسنتیارتباطاتبرند، بهالگویارتباطیبینشرکتومصرفکنندگانتوجه میکند،در حالیکه «جامعهبرند»،الگوییجدیدازارتباطاتمصرفکنندگانباهمتلقی میشود.با گسترشرسانههایجمعیوبازاریابی مدرن، دسترسیگستردهودرحالرشدبهجوامعمجازیشرکتهاافزایشیافتهومشتریانی که طرفدار این جوامع میشوند، تمایل به وفادار بودن و تعهد و قصد خرید مجدد دارند و بیشتر در معرض اطلاعات مربوط به برند هستند. پژوهشحاضر، باهدف بررسیتاثیر فعالیتهای خلق ارزش در رسانههای اجتماعی، بر خرید مجدد مشتریان از طریق وفاداری به برند انجام شده است. روش پژوهشمورد استفاده در این پژوهش توصیفی-پیمایشی است. بدینمنظور،اعضای جامعه مجازی برند نوین چرم در صفحه اینستاگرام،بهعنوانجامعهآماری انتخابگردیدهو دادههای پژوهش، از 381 نفر از اعضای جامعه جمعآوری شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامه جمعآوری گردید و مدل پیشنهادی پژوهش با استفاده از مدلمعادلاتساختاری، مورد آزمون قرار گرفت. برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزارSPSS و Amos استفادهشد. یافتههای مطالعهحاکیازایناستکه فعالیتهای خلق ارزش در جوامع برند، پیوندهای مصرفکننده-برند-مصرفکننده را تقویت میکند و سطح تعهد جامعه را افزایش میدهد؛ و سرانجام، وفاداری مصرفکننده نیز بالا میرود.- چکیده انگلیسی:
While the traditional literature of brand communication addresses communication model of a company and its consumers, a new model of consumer communication is focused on “brand community.”Due toexpansion of mass media and modern marketing, widespread and growing access to corporate virtual communities have increased, and customers who are pro-community tend to be loyal, committed, and willing to repurchase and, are more exposed to brand information.This research investigates the impacts of value creation activities in social media on customer repurchasing behavior through brand loyalty. The method is a descriptive-survey one. For this purpose, members of the virtual community of Novin (a leather brand) in its Instagram page were selected as the statistical population and the research data wascollectedfrom381 of them. A questionnaire was used to collect data. The data analyzed by SPSS and Lisrel applications and the study’s model was tested by structural equations model. The results show that value creation activities in consumer societies enhance consumer-brand-consumer links and increase the level of commitment of the community, which ultimately increases consumer loyalty- انتشار مقاله: 05-05-1396
- نویسندگان: محمد رضا کریمی علویجه,مهدی حقیقی کفاش,مهسا نظری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه مطالعات مدیریت راهبردی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: نظریه داده بنیاد,اجرای استراتژی,شرکت های دانش بنیان
- چکیده: امروزه جایگاه و نقش کسب و کارهای کوچک در توسعه و پیشرفت کشور را میتوان نقشی حیاتی دانست، زیرا این نوع سازمانها علاوه بر ایجاد اشتغال، رشد اقتصادی بالا، ظرفیت های نوآوری را دارا هستند، هدف این پژوهش ارائه مدلی برای اجرای استراتژی مبتنی بر نظریه داده بنیاد در شرکتهای دانش بنیان است. روش پژوهش حاضر از نوع ترکیبی (کیفی و کمی) با استفاده از نظریه داده بنیاد میباشد. ابزار جمعآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه عمیق و در بخش کمی، پرسشنامه است. جامعه آماری نیز در بخش کیفی مدیران و استراتژیستهای شرکت-های دانش بنیان و در بخش کمی پرسنل شرکتهای دانش بنیان پارک فناوری پردیس است. روش نمونهگیری این تحقیق هدفمند، با تکنیک گلوله برفی است. دادههای گردآوری شده حاصل از 15 مصاحبه عمیق، بر اساس مدل اشتراس و کوربین (1998) تجزیه و تحلیل شده و مدل کیفی استخراج گردید، و نیز جهت تحلیل دادهها از نرمافزارهای آماری SPSS 18، SmartPLS استفاده شده است. براساس تحلیل داده های بدست آمده مقوله محوری "اجرای استراتژی در شرکت های دانش بنیان " شامل مقوله های فرعی؛ "تناسب استراتژیک"، "ترجمه استراتژیک"، "اطمینان از تصمیمگیری صحیح و به موقع" میباشد، در پایان به بررسی راهکارهای مختلف که برای اجرای موفق استراتژی حیاتی است، پرداخته، و نیز راهبردهایی در این زمینه تدوین گردیده و همچنین پیشنهادهایی در مورد تحقیقات آینده ارائه شده است.
- چکیده انگلیسی: Background: knowledge based economic can be known as an important factor in the progress of the country. This discovery has the potential for employment in addition with economic development, thus one of the main considerable issues is to conduct such a research in order to handle all the activities in Knowledge-based companies.
Aim: the goal of this research is to present a model for strategies based on Grounded theory in Knowledge-based companies
Methodology: the method present research was done by Grounded theory and qualitative-quantitative combined. The tools of gathering data in the qualitative section is deep interviews and in the quantitative is questioner.
Findings: the gathered data form about 15 deep interviews are evaluated due to presented method by Ashteras and Courbin (1998) and the qualitative model was extracted. In this research the effect of content based factors and the process of strategical execution was evaluated on the performance of Knowledge-based companies by the structural equations (by SPSS 18, SmartPLS).
Conclusion: the “strategic execution of Knowledge-based companies” theory is the major issue due to the evaluation of data which is created from the minor issues such as “strategic fit”, “strategic translation” and “confidence of best and on time decisions”. The evaluation of different methods was represented in order to successful execution of strategy and also some methods were introduced in that way and Suggestions for future research are provided.- انتشار مقاله: 03-09-1399
- نویسندگان: لادن صیاف,مهدی حقیقی کفاش,شهرام خلیلنژاد,وحید خاشعی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه مطالعات مدیریت راهبردی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: مدلسازی معادلات ساختاری,نظریه داده بنیاد,ارائه مدل,برندسازی استراتژیک
- چکیده: در پژوهش حاضر به تبیین مدل چالشهای برندسازی استراتژیک با تأکید بر صنعت زعفران ایران پرداختهایم. پژوهش بهصورت ترکیبی (کیفی-کمّی) است، در بخش کیفی از روش نظریه داده بنیاد استفاده شده است. ابزار گردآوری دادهها در این بخش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته است. جامعه آماری پژوهش از اساتید خبره در زمینه برند و مدیران شرکت های صادرکننده زعفران تشکیل شده است و از نمونهگیری هدفمند استفاده شده است. دادههای جمعآوری شده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی، تجزیهوتحلیل شدند و الگوی نهایی استخراج گردید. در بخش کمّی از مدلسازی معادلات ساختاری به کمک نرمافزار SmartPLS3 استفاده شده است. جامعه آماری در فاز کمّی پژوهش از کلیه مدیران شرکتهای فعال صادرکننده در صنعت زعفران استانهای خراسان رضوی و خراسان جنوبی تشکیل شده است. ابزار اندازهگیری در بخش کمّی پرسشنامه است و مقیاس اندازهگیری طیف 5 گزینهای بوده است. در ابتدا مدلهای اندازهگیری بررسی شده و روایی و پایایی ابزار اندازهگیری مورد تأیید قرار گرفت. سپس در قسمت مدل ساختاری میزان قدرت پیش بینی مدل مورد ارزیابی قرار گرفت. برای ارزیابی قدرت پیشبینی مدل با توجه به مقادیر ضریب تبیین مدل از قدرت پیشبینی مطلوب برخوردار بوده است. ضمن اینکه شاخص SRMR با توجه به مقدار کوچکتر از ۰۸/۰ نشان از برازش خوب مجموع مدل اندازهگیری و ساختاری دارد. یافتههای پژوهش نشان داد که با توجه به ارزش اقتصادی بالای زعفران، منحصربه فرد بودن زعفران ایرانی میتوان با استفاده از تبلیغات هدفمند، ارتقاء توان رقابتپذیری به افزایش ارزش برند زعفران و جذب سرمایهگذاران دست یافت.
- چکیده انگلیسی: The aim of this study is to explain the model of strategic branding challenges with emphasis on Iran's saffron industry. The method is combined (qualitative-quantitative). In the qualitative part, the data theory method of the foundation has been used. The data collection tool in this section was an in-depth interview. The statistical population of the research consists of experts in the field of brand and managers of saffron exporting companies and the method of targeted sampling has been used. The collected data were analyzed using open, central,selective coding and the final pattern was extracted. In a small part, structural equation modeling using SmartPLS3 software has been used. The statistical population in the quantitative phase of the research consists of all managers of saffron exporting companies. The measuring instrument in the quantitative section of the questionnaire and the scale of measurement was the 5-choice Likert scale. First, the measurement models were examined and the validity and reliability of the measurement tools were confirmed. In the structural model section, the predictive power of the model was evaluated. Assessing the predictive power of the model according to the values of the coefficient of explanation of the model has had the desired predictive power. Meanwhile, the SRMR index shows a good fit of the measuring and structural modeldue to the value less than 0.08. The research findings showed that due to the high economic value of saffron, its uniqueness can be achieved by using targeted advertising, promoting competitiveness, increasing brand value and attracting investors.
- انتشار مقاله: 05-11-1398
- نویسندگان: مهدی حقیقی کفاش,مژگان حمیدی بیناباج,محمد رضا کریمی علویجه,شهرام خلیلنژاد
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه مطالعات مدیریت راهبردی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: مدیریت استراتژیک,استراتژی,بانک,اجرا
- چکیده: اجرای استراتژی از مهمترین مراحل مدیریت استراتژیک است. با این حال به اجرا در مقایسه با تدوین کمتر پرداخته شده است. هدف مقاله، تبیین مدل کاربردی اجرای استراتژی در بانکهای تجاری است که شامل شناسایی، اولویتبندی متغیرهای موثر آن، تشریح فرآیند، چگونگی اجرا و بررسی پیامدها و چالشهای اجرا است. روش پژوهش از حیث نتیجه، کاربردی، از حیث هدف، توصیفی و از نظر داده، کمی-کیفی است. استراتژی پژوهش در بخش کیفی، نظریه داده بنیاد و در بخش کمی، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی است. روش تجزیه و تحلیل در بخش کیفی، کدگذاری با الگوی پارادایمی استراوس و کوربین و در بخش کمی برپایه مقایسههای زوجی و تحلیل نرخ ناسازگاری است. جامعه، خبرگان بانکهای تجاری و نمونه، تعداد 46 نفر از مدیران و کارشناسان 11 بانک تجاری (خصوصی و دولتی) است. روش نمونهگیری، قضاوتی هدفمند با تکنیک گلوله برفی و ابزار آن در بخش کیفی مصاحبه و بررسی اسناد و در بخش کمی پرسشنامه است. نتایج پژوهش، مدلی در قالب 105 کد اولیه، 33 مفهوم و 5 مقوله اصلی متغیرهای علی، زمینهای، موانع (مداخلهگر)، فرآیند (نحوه اجرا) و نیز پیامدهای آن طراحی و اعتباریابی شده و اولویت (جایگاه) هر یک تعیین گردیده است.
- چکیده انگلیسی: Strategy implementation is one of the most important stages of strategic management. However, implementation is less than compiled. The purpose of this paper is to explain the applied model of strategy implementation in commercial banks, which includes identifying, prioritizing its effective variables, describing the process, how it is implemented and examining the implications and challenges of implementation. The research method is applied, result-oriented, descriptive, quantitative-qualitative. The research strategy in the qualitative part is the Grounded Theory and in the quantitative part, the Analytical Hierarchy Process. The qualitative analysis method is based on the Strauss and Corbin paradigm coding and in the quantitative part is based on pairwise comparisons and inconsistency rate analysis. The community, the commercial bank experts and the sample, comprises 46 managers and experts of 11 commercial banks (private and public). Sampling method is purposeful judgment with snowball technique and its tools in qualitative part of interview and document analysis and in quantitative part of questionnaire. As a result of the study, a model was designed in the form of 105 initial codes, 33 concepts and 5 main categories as causal variables, contextual, barriers (intervention), process and its consequences and design and validation (priority), Each is determined.
- انتشار مقاله: 13-05-1398
- نویسندگان: مهدی حقیقی کفاش,محسن جلالی,مهدی ابراهیمی,وحید خاشعی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه مطالعات مدیریت راهبردی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: مدلسازی معادلات ساختاری,نظریه داده بنیاد,ارائه مدل,برندسازی استراتژیک
- چکیده: در پژوهش حاضر به تبیین مدل چالشهای برندسازی استراتژیک با تأکید بر صنعت زعفران ایران پرداختهایم. پژوهش بهصورت ترکیبی (کیفی-کمّی) است، در بخش کیفی از روش نظریه داده بنیاد استفاده شده است. ابزار گردآوری دادهها در این بخش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته است. جامعه آماری پژوهش از اساتید خبره در زمینه برند و مدیران شرکت های صادرکننده زعفران تشکیل شده است و از نمونهگیری هدفمند استفاده شده است. دادههای جمعآوری شده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی، تجزیهوتحلیل شدند و الگوی نهایی استخراج گردید. در بخش کمّی از مدلسازی معادلات ساختاری به کمک نرمافزار SmartPLS3 استفاده شده است. جامعه آماری در فاز کمّی پژوهش از کلیه مدیران شرکتهای فعال صادرکننده در صنعت زعفران استانهای خراسان رضوی و خراسان جنوبی تشکیل شده است. ابزار اندازهگیری در بخش کمّی پرسشنامه است و مقیاس اندازهگیری طیف 5 گزینهای بوده است. در ابتدا مدلهای اندازهگیری بررسی شده و روایی و پایایی ابزار اندازهگیری مورد تأیید قرار گرفت. سپس در قسمت مدل ساختاری میزان قدرت پیش بینی مدل مورد ارزیابی قرار گرفت. برای ارزیابی قدرت پیشبینی مدل با توجه به مقادیر ضریب تبیین مدل از قدرت پیشبینی مطلوب برخوردار بوده است. ضمن اینکه شاخص SRMR با توجه به مقدار کوچکتر از ۰۸/۰ نشان از برازش خوب مجموع مدل اندازهگیری و ساختاری دارد. یافتههای پژوهش نشان داد که با توجه به ارزش اقتصادی بالای زعفران، منحصربه فرد بودن زعفران ایرانی میتوان با استفاده از تبلیغات هدفمند، ارتقاء توان رقابتپذیری به افزایش ارزش برند زعفران و جذب سرمایهگذاران دست یافت.
- چکیده انگلیسی: The aim of this study is to explain the model of strategic branding challenges with emphasis on Iran's saffron industry. The method is combined (qualitative-quantitative). In the qualitative part, the data theory method of the foundation has been used. The data collection tool in this section was an in-depth interview. The statistical population of the research consists of experts in the field of brand and managers of saffron exporting companies and the method of targeted sampling has been used. The collected data were analyzed using open, central,selective coding and the final pattern was extracted. In a small part, structural equation modeling using SmartPLS3 software has been used. The statistical population in the quantitative phase of the research consists of all managers of saffron exporting companies. The measuring instrument in the quantitative section of the questionnaire and the scale of measurement was the 5-choice Likert scale. First, the measurement models were examined and the validity and reliability of the measurement tools were confirmed. In the structural model section, the predictive power of the model was evaluated. Assessing the predictive power of the model according to the values of the coefficient of explanation of the model has had the desired predictive power. Meanwhile, the SRMR index shows a good fit of the measuring and structural modeldue to the value less than 0.08. The research findings showed that due to the high economic value of saffron, its uniqueness can be achieved by using targeted advertising, promoting competitiveness, increasing brand value and attracting investors.
- انتشار مقاله: 05-11-1398
- نویسندگان: مهدی حقیقی کفاش,مژگان حمیدی بیناباج,محمد رضا کریمی علویجه,شهرام خلیلنژاد
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: علوم مدیریت ایران
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: نظریه داده بنیاد,برندسازی استراتژیک,صنعت زعفران
- چکیده: در دنیای رقابتی امروز زعفران به عنوان یک محصول استراتژیک برای مطرح شدن و کسب جایگاه مناسب در برندسازی نیاز به توجه ویژه دارد. برندهای ایرانی زعفران در مقایسه با برندهای سایر کشورهای موفق در زمینه صادرات این محصول از مزیت رقابتی برخوردار نیستند. تحقیق حاضر با هدف تبیین الگو و ارائه چالش های برندسازی استراتژیک در صنعت زعفران انجام گرفته است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته بود. جامعه آماری شامل اساتید دانشگاهی آشنا با موضوع برندسازی و مدیران شرکتهای صادرکننده زعفران بوده است. در این تحقیق از روش نمونه گیری هدفمند با تکنیک گلوله برفی استفاده شده است و نمونه گیری تا زمان رسیدن به اشباع نظری ادامه پیدا کرد. الگوی نهایی شامل مقوله محوری، شرایط علی، بستر ها و زمینههای لازم، متغیرهای مداخله گر، راهبردها و پیامدهای برندسازی برای صنعت زعفران است. همچنین به کمک الگوسازی ساختاری تفسیری چالش های برندسازی استراتژیک صنعت زعفران سطح بندی شده است. هر کدام از این شرایط و عوامل تشکیل دهنده ی الگو دارای متغیرها و مقوله هایی هستند، که توجه به آنها موجب تحقق هدف نهایی برند سازی استراتژیک زعفران می گردد.
- چکیده انگلیسی: In today's competitive world, saffron as a strategic product needs a special attention in order to gain a proper place in branding. Compared to other countries, Iranian saffron brands have no competitive advantage in exporting this product. Therefore, Iranian companies should strive to shape, guide and consolidate a proper understanding of their brand’s identity in the minds of their customers and pay special attention to the formation and strengthening of reputable brands. The present study aimed at explaining the pattern and presenting the challenges of strategic branding in the saffron industry. The tool for data collection was a semi-structured interview. The interviewees included university professors familiar with the subject and managers of saffron exporting companies. The final model consists of a set of axial categories, causal conditions, contexts, necessary variables, confounding variables, branding strategies and consequences for the saffron industry. We used the interpretive structural modeling to show the ranking of strategic branding challenges of the saffron industry.
- انتشار مقاله: 06-11-1398
- نویسندگان: مهدی حقیقی کفاش,مژگان حمیدی بیناباج,محمد رضا کریمی,شهرام خلیل نژاد
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: علوم مدیریت ایران
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: نگرش,تمایل,جوامع مجازی,رفتار مشارکتی,خدمات وبسایت,نیات-ما
- چکیده: امروزه جوامع مجازی با سرعت شگفتآوری از طریق ابزارهای هوشمند در زندگی مردم نفوذ کردهاند. این محیطها زمینهای را برای فعالیت کسبوکارها بهمنظور بهبود تصویر برند و ایجاد انگیزش در مشتریان جهت خرید و یا استفاده از خدمات به وجود آوردهاند. در این محیط رقابتی جذب و حفظ مشتریان مستلزم دارا بودن درک بالاتری از رفتار آنها میباشد، چراکه جذب کاربر بیشتر، منجر به سودآوری بالاتر میگردد. هدف از انجام این پژوهش بررسی عوامل تأثیرگذار بر مشارکت مصرف کنندگان جوامع مجازی است. این پژوهش بهصورت کیفی و کمی انجامشده است، بهاینترتیب که ابتدا از ادبیات تحقیق مدل اولیه استخراج و سپس با استفاده از تحقیق کیفی مدل تکمیل گردیده و در نهایت مدل طراحی شده مورد آزمون کمی قرار گرفت. در بخش کیفی مصاحبههای نیمه ساختاریافته با 14 نفر از خبرگان که بهصورت قضاوتی انتخاب شده بودند انجام شد که نتایج آن با تحلیل مضمون (تم) مورد بررسی قرار گرفت. سپس مدل طراحی شده بهوسیله جامعه آماری 384 نفری که بهصورت خوشهای در دسترس انتخاب شده بودند مورد آزمون کمی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان میدهد عوامل اکتشافی شناسایی شده شامل؛ طراحی، امنیت، فیلترینگ، محتوای موجود، و هدایت بر نگرش، تمایل، نیات جمعی و نهایتاً رفتار مشارکتی مصرفکننده تأثیرگذار است.
- چکیده انگلیسی: Abstract: Virtual communities have penetrated todays people life with astonishing speed through smart devices. The communities’ facilities have provided opportunities for businesses to create better brand image and motivating consumers to repurchase their products and services. Therefore, there is a dense competition between virtual communities to raise more consumer. This, in turn, requires a better understanding of consumer behavior. The aim of this research is to identify the virtual communities’ service factors that affect consumers’ behavior. We reviewed literature and designed a primary model. Then, we interviewed 14 experts who were selected on a judgmental sampling basis to design final model. Lastly, the model was tested by 384 university students who were among virtual communities consumers. Results show the exploratory factors that affect consumer behavior most are; design, security, filtering, content and guidance.
- انتشار مقاله: 27-10-1395
- نویسندگان: زهره دهدشتی شاهرخ,وحید ناصحی فر,مهدی حقیقی,پدرام بهیار
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: توسعه کارآفرینی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: کارآفرینی اجتماعی,کسبوکار اجتماعی,کارآفرین اجتماعی
- چکیده: کارآفرینی اجتماعی به معنای انجام فعالیتی نوآورانه و خلقکنندهی ارزش اجتماعی است که میتواند در بخشهای غیرانتفاعی و تجاری انجام شود. با توجه به اینکه امروزه کارآفرینی اجتماعی بهعنوان راهکاری اثرگذار و پایدار در راه توسعهی اقتصادی و اجتماعی کشورها شناخته میشود و هر روزه توجه بخشهای گستردهتری از جامعه را به خود جلب میکند، توجه به این مفهوم در فضای کشور ایران نیز ضرورت دارد. این تحقیق بنای خود را بر اساس الگوی مفهومی آستین قرار داده و با طرح دو سوال اصلی در پی بررسی نگرش فعالان اجتماعی نسبت به عوامل اثرگذار در توسعهی کارآفرینی اجتماعی در ایران و نیز اولویتبندی این عوامل بوده است. جامعهی آماری تحقیق 108 نفر از فعالان اجتماعی شامل مدیران یا بنیانگذاران، کارمندان، داوطلبان و حامیان فعال در کسبوکارهای اجتماعی در بخشهای انتفاعی و غیرانتفاعی بودهاند. پرسشنامه افزار اصلی تحقیق بوده و در تجزیه و تحلیل نتایج، به ترتیب از آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای سنجش نرمال بودن دادهها، آزمون میانگین برای سنجش اثرگذار بودن متغیرها و آزمون فریدمن برای اولویتبندی نتایج بهدست آمده از پرسشنامه استفاده شده است. براساس نتایج این تحقیق، هر پنج عامل معرفی شده در الگوی مفهومی، در توسعهی کارآفرینی اجتماعی در ایران، اهمیت داشته و اولویت آنها به ترتیب عبارت است از: افراد، ماموریت، عوامل زمینهای، فرصت و سرمایه.
- چکیده انگلیسی: کارآفرینی اجتماعی به معنای انجام فعالیتی نوآورانه و خلقکنندهی ارزش اجتماعی است که میتواند در بخشهای غیرانتفاعی و تجاری انجام شود. با توجه به اینکه امروزه کارآفرینی اجتماعی بهعنوان راهکاری اثرگذار و پایدار در راه توسعهی اقتصادی و اجتماعی کشورها شناخته میشود و هر روزه توجه بخشهای گستردهتری از جامعه را به خود جلب میکند، توجه به این مفهوم در فضای کشور ایران نیز ضرورت دارد. این تحقیق بنای خود را بر اساس الگوی مفهومی آستین قرار داده و با طرح دو سوال اصلی در پی بررسی نگرش فعالان اجتماعی نسبت به عوامل اثرگذار در توسعهی کارآفرینی اجتماعی در ایران و نیز اولویتبندی این عوامل بوده است. جامعهی آماری تحقیق 108 نفر از فعالان اجتماعی شامل مدیران یا بنیانگذاران، کارمندان، داوطلبان و حامیان فعال در کسبوکارهای اجتماعی در بخشهای انتفاعی و غیرانتفاعی بودهاند. پرسشنامه افزار اصلی تحقیق بوده و در تجزیه و تحلیل نتایج، به ترتیب از آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای سنجش نرمال بودن دادهها، آزمون میانگین برای سنجش اثرگذار بودن متغیرها و آزمون فریدمن برای اولویتبندی نتایج بهدست آمده از پرسشنامه استفاده شده است. براساس نتایج این تحقیق، هر پنج عامل معرفی شده در الگوی مفهومی، در توسعهی کارآفرینی اجتماعی در ایران، اهمیت داشته و اولویت آنها به ترتیب عبارت است از: افراد، ماموریت، عوامل زمینهای، فرصت و سرمایه.
- انتشار مقاله: 11-10-1348
- نویسندگان: زهرا عمرانی,مهدی حقیقی کفاش,نادر کفاش
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علمی علوم زمین
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: آب زیرزمینی,کیفیت شیمیایی,معدن گلگهر,افزایش شوری,چرخه هیدروشیمیایی
- چکیده: یکی از عواملی که سبب کاهش کیفیت شیمیایی آبهای زیرزمینی برای استفاده در صنایع میشود؛ افزایش حضور یونهای مزاحم است. این یونها میتوانند در روند فرآوری مواد معدنی تأثیر بگذارند و با ایجاد رسوب یا خورندگی در مسیر انتقال آب سبب کاهش بازدهی تولید شوند. در معدن سنگآهن گلگهر میزان شوری آب زیرزمینی در طی سالهای گذشته افزایش قابل توجهی یافته است. از آنجا که آب شور معدن در کارخانه تغلیظ برای تولید پالپ به کار میرود؛ کیفیت آب شور استحصالی از معدن مورد توجه است. در این پژوهش تأثیر عوامل مختلف افزایش شوری از جمله، کیفیت آبهای زیرزمینی ورودی و آبهای سطحی نفوذی، وضعیت سنگشناختی منطقه، تأثیر افزایش ژرفای معدنکاری، ستبرای اشباع آب زیرزمینی، تغییرات شیب هیدرولیکی، وضعیت چرخه هیدرولیکی منطقه، بیلان، ویژگیهای ایزوتوپی آبها و تبخیر، بر کیفیت آب زیرزمینی بررسی و عوامل مؤثر در ایجاد شوری تعیین شده است.
- چکیده انگلیسی: One of the factors reducing the chemical quality of groundwater used in the industry is a gradual increase of ions concentration. These ions can affect the mineral processing and reduce mining efficiency by corrosion or sedimentation in the path of water circulation. In Gol Gohar Iron ore mine, the rate of salinity in groundwater has increased significantly in recent years. Because brine groundwater in the mine is used to produce pulp in concentrators, its quality has been a matter of concern. In this study, different factors affecting the groundwater quality and causing salinity increase are studied. These factors include quality of groundwater inflow, surface water infiltration, lithology of the region, depth of mining, saturated thickness of the aquifer, changes of hydraulic gradient, ground water circulation path, water budget, isotopic properties of water and groundwater evaporation.
- انتشار مقاله: 12-10-1394
- نویسندگان: مهدی سیاووش حقیقی,مهدی سیاووش حقیقی,مهدی سیاووش حقیقی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مجله علوم و تکنولوژی پلیمر
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: پلیپروپیلن,پلیمرشدن,کاتالیزور زیگلر- ناتا,پایه MgCl2,الکلزدایی
- چکیده: در پژوهش حاضر، ابتدا به روش سردکردن مذاب، فعالسازی منیزیم کلرید با استفاده از اتانول انجام و محصول افزایشی (MgCl2.3.3EtOH (A0 تهیه شد. سپس، الکلزدایی از نمونه افزایشی تهیه شده (A0) با روشهای گرمایی و شیمیایی مدنظر قرار گرفت. در فرایند الکلزدایی گرمایی، با اعمال دما و فشار کنترل شده در زمانهای مختلف، دو پایه A1 و A2 با نسبت متفاوت از اتانول به منیزیم کلرید (به ترتیب برابر با ۲/۷ و ۱/۸) تهیه شد. همچنین، به کمک الکلزدایی شیمیایی با استفاده از محلول یک مولار تریاتیل آلومینیم در دو دمای ۲۰ و ۸۰ درجه سلسیوس دو پایه دیگر (A3 و A4) تهیه شد. بدین ترتیب پنچ پایه متفاوت A0-A4 تهیه و سپس با نشاندن تیتانیم تتراکلرید روی تمام پایههای تهیه شده در مجاورت دیایزوبوتیل فتالات به عنوان الکتروندهنده داخلی، کاتالیزورهای مربوط ساخته شد. پلیمرشدن پروپیلن در شرایط یکسان در مجاورت TEA به عنوان کمککاتالیزور و دیمتوکسی متیل سیکلوهگزیل سیلان به عنوان الکتروندهنده خارجی برای تمام نمونهها انجام شد. نتایج آزمایشها نشان داد، با کاهش نسبت مولی اتانول به منیزیم کلرید در نمونههای تهیه شده با الکلزدایی گرمایی، مساحت سطح و درصد تیتانیم قرار گرفته روی آن بیشتر می شود. طیف XRD نمونههای A0، A1 و A2 مشابه هم بود، با این تفاوت که با حرکت از سمت A0 به A2 ارتفاع پیک ظاهر شده در ˚7/9 و 9/8 ≈ θ2 کاهش یافت. از طرف دیگر، برای فعالیت کاتالیزور یک مقدار بیشینه در نمونه A1 دیده شد که پس از آن با الکلزدایی بیشتر و کاهش بیشتر مقدار اتانول، فعالیت نیز کاهش یافت. در الکلزدایی شیمیایی با استفاده از TEA، ساختار پایه به شدت فرو ریخت و هیچ پیکی در آزمون XRD مشاهده نشد. با از هم پاشیدن ساختار پایه، مقدار تیتانیم نشانده شده کاهش پیدا کرده و به موازات آن مقدار فعالیت کاتالیزور هم نسبت به کاتالیزورهای تهیه شده از پایه با الکلزدایی گرمایی به شدت کاهش یافت.
- چکیده انگلیسی: A primary adduct of MgCl2.3.3EtOH (A0) was prepared by melt quenching and then it was further dealcoholated by thermal and chemical methods. In thermal dealcoholation, two different support samples with MgCl2.2.7EtOH (A1) and MgCl2.1.8EtOH (A2) formulas were prepared using a controlled temperature-pressure program. XRD spectra of A0, A1 and A2 supports were similar, except with the peaks at 2θ = 8.9 and 9.7 which decreased by moving from A0 to A2. After preparation of support samples, final catalysts were prepared by reacting support samples with TiCl4 in the presence of diisobutylphthalate as internal electron donor and examined in slurry phase propylene polymerization using TEA as cocatalyst and diphenyldimethoxysilane as external electron donor. The results showed that in the catalysts prepared using thermal dealcoholated supports, surface area and Ti content increase by moving from A0 to A2 (decreasing ethanol content of the support). In this respect, the variation in dealcoholation level, due to different dealcoholation time, influenced the catalytic activity considerably and maximum activity was observed at A1 sample and then by further dealcoholation the catalyst activity was dropped. Also, chemical dealcoholation was carried out using 1 M triethylaluminum (TEA) at 20 and 80˚C, and the prepared supports were designated as A3 and A4, respectively. In chemical dealcoholation samples, support structure was totally destroyed and no peak was observed at XRD spectra. The final catalysts were prepared likewise, and examined in slurry phase polymerization of propylene using TEA as cocatalyst. By destruction of support structure, Ti content was decreased significantly and hence the catalyst activity was dropped compared to the catalysts prepared by thermal dealcoholation route.
- انتشار مقاله: 17-10-1391
- نویسندگان: نجمه هادیان,مهدی نکومنش حقیقی,شکوفه حکیم,نعیمه بحری لاله
- مشاهده