در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مطالعات آموزش و یادگیری
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: ادراک شایستگی,خودتنظیمی رفتاری,کنشوری نوجوانان
- چکیده: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطهای فرایندهای خودتنظیمی رفتاری در رابطة بین مؤلفههای ادراک شایستگی و ابعاد کنشوری نوجوانان در گروهی از دانشآموزان دورۀ متوسطۀ اول شهر شیراز است. طرح پژوهش از نوع همبستگی است و مدل پژوهش با استفاده از روش تحلیل مسیر آزمون شد. شرکتکنندگان 380 نفر (192 دختر و 188 پسر) از دانشآموزان بودند که به روش نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب شدند و مقیاس نیمرخ ادراک خود نوجوانان، پرسشنامه خودتنظیمی و مقیاس کنشوری نوجوانان را تکمیل کردند. روایی و پایایی مقیاسهای پژوهش نیز با استفاده از روش تحلیل عاملی و ضریب آلفای کرونباخ بررسی و تایید شد. برای تحلیل دادههای توصیفی و ماتریس همبستگی بین متغیرهای پژوهش از نرمافزار SPSS نسخه 24 و برای آزمون فرضیهها و مدل پژوهش از نرمافزار AMOS نسخه 24 استفاده شد. یافتهها نشان دادند که مدل پژوهش با دادههای جمعآوری شده برازش مطلوبی دارد. مطابق یافتهها برخی از ابعاد ادراک شایستگی توانستند رشد مثبت و رفتار ضد اجتماعی از بین مؤلفههای کنشوری نوجوانان را به طور مستقیم پیشبینی کنند، به این صورت که ادراک شایستگی رفتاری به طور مستقیم باعث افزایش رشد مثبت و کاهش رفتار ضد اجتماعی میشود. خودارزشمندی کلی نیز به طور مستقیم و منفی میتواند دشواریهای هیجانی را پیشبینی کند. همچنین، فرضیه اصلی پژوهش مبنی بر نقش واسطهای خودتنظیمی رفتاری بین مؤلفههای ادراک شایستگی و کنشوری نوجوانان مورد تایید قرار گرفت. یافتهها بیانگر نقش مهم خودتنظیمی رفتاری و ادراک شایستگی در پیشبینی کنشوری نوجوانان از جمله رشد مثبت، دشواریهای هیجانی، رفتارهای ضد اجتماعی و رفتار مخالفتجویانه است. بنابراین پیشنهاد میشود در نظامهای تربیتی به شکلگیری ادراک مثبت و خوداگاهی هر چه بیشتر نوجوانان توجه شود تا زمینه بهبود خودتنظیمی و افزایش کنشهای مثبت نوجوانی فراهم گردد.
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 15-02-1399
- نویسندگان: محبوبه فولادچنگ,معصومه زارع
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مطالعات آموزش و یادگیری
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تنظیم هیجان,جرأت ورزی,الگوهای ارتباطی خانواده,الگوهای ارتباطی استادان
- چکیده: مهارت جرأتورزی یا رفتار جرأتورزانه نقش مهمی در برقراری و حفظ ارتباطات و تعاملات بین فردی دارد. جرأتورزی در مفهوم به معنای توانایی دفاع از مواضع خود، دستیابی به اهداف و فائق آمدن بر دشواریها، مصمم بودن در رفتار بدون آسیب رساندن به حقوق دیگران و کنترل تکانههای پرخاشگرایانه است. از همین رو شناسایی پیش آیندهای آن مورد توجه محققان بوده است. هدف این پژوهش بررسی نقش واسطهای تنظیم هیجان در رابطه الگوهای ارتباطات خانواده و استادان با جرأتورزی است. در این مدل الگوهای ارتباطی خانواده و استادان به عنوان متغیر برونزاد، تنظیم هیجان به عنوان متغیر واسطهای و جرأتورزی به عنوان متغیر درونزاد در نظر گرفته شدند. در این مطالعه 317 دانشجوی دختر و پسر دوره کارشناسی سال تحصیلی 91-92 دانشگاه شیراز شرکت داشتند که به شیوۀ خوشهای چند مرحلهای تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از چهار ابزار الگوهای ارتباطی خانواده، الگوهای ارتباطی استادان، مقیاس جرأتورزی سازگارانه و پرخاشگرانه و پرسشنامهی تنظیم هیجان استفاده شد. برای تعیین پایایی پرسشنامهها از روش آلفای کرونباخ و جهت احراز روایی مقیاسها از روش تحلیل عوامل استفاده شد. شواهد مؤید پایایی و روایی مطلوب مقیاسها بود. به منظور بررسی مدل پژوهش، از تحلیل مسیر استفاده شد. به طور کلی نتایج حاکی از آن بود که جهت گیری گفتوشنود و همنوایی به منزله ابعاد الگوهای ارتباطات خانواده به صورت مستقیم قدرت پیش بینی جرأتورزی را دارند. همچنین جهتگیری گفتوشنود خانواده و
همنوایی استادان به ترتیب پیش بینی کنندهی مستقیم راهبردهای بازارزیابی شناختی و سرکوب ابرازی تنظیم هیجان هستند. علاوه بر این، راهبرد بازارزیابی شناختی تنظیم هیجان رابطهی میان جهتگیری گفتوشنود خانواده و
جرأتورزی سازگارانه را واسطهگری میکند. بنابراین، هر چه افراد فضای ارتباطی خانواده را بر مبنای جهتگیری گفتوشنود بیشتر ادراک کنند به میزان بیشتری میتوانند از راهبرد بازارزیابی شناختی تنظیم هیجان استفاده کنند و به تناسب آن رفتار جرأتورزی سازگارانه افزایش مییابد.- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 17-02-1394
- نویسندگان: فرهاد خرمایی,معصومه زارع
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: طب توانبخشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: روایی,فعالیت,پارکینسون,افتادن
- چکیده: مقدمه و اهداف
ترس از افتادن در افراد مبتلا به پارکینسون بسیار شایع میباشد. از رایجترین ابزاری که جهت سنجش ترس از افتادن در افراد مبتلا به پارکینسون استفاده میشود، مقیاس بررسی فعالیتها و ترس از افتادن است که نسخه فارسی آن موجود نبوده و مطالعهای در زمینه روایی و پایایی آن در ایران صورت نگرفته است. هدف از انجام مطالعه حاضر دستیابی به نسخه فارسی این مقیاس جهت ارزیابی میزان ترس از افتادن در بیماران پارکینسون بود.
مواد و روشها
پس از کسب اجازه از طراح مقیاس، بر اساس پروتکل ارزیابی بین المللی کیفیت زندگی نسخه فارسی این مقیاس تهیه گردید. جهت بررسی روایی محتوایی از شاخص و نسبت روایی محتوایی استفاده شد. همخوانى درونى گزینهها نیز با ضریب آلفاى کرونباخ مورد ارزیابی شد.
یافتهها
وضوح و شفافیت گزینهها قابل قبول بود. میزان آلفای کرونباخ در بخش انجام فعالیت، ترس از افتادن و محدودیت در فعالیت به ترتیب 75/0، 91/0 و 82/. محاسبه گردید که مبین همخوانی درونی متوسط در بخش انجام فعالیت و پایایی بسیار مطلوب در بخشهای ترس از افتادن و محدودیت در فعالیت میباشد. میزان آلفای کرونباخ بهصورت کل 93/. محاسبه گردید که نشانگر همخوانی درونی بسیار مطلوب این پرسشنامه میباشد.
نتیجه گیری
نسخه فارسی این مقیاس در پارکینسون از روایی محتوایی و همخوانی درونی بسیار مطلوبی برخوردار میباشد و میتواند به عنوان یک ابزار مناسب جهت ترس از افتادن در این بیماران مورد استفاده قرار گیرد.- چکیده انگلیسی: Background and Aim: The fear of falling is common in people with Parkinson's disease. One of the most common tools to measure the fear of falling in these patients is the Survey of Activities and Fear of Falling in the Elderly (SAFFE). No Persian version of the SAFFE is available and no study on the reliability and validity of this scale has been conducted in Iran. The main objective of the present study was to develop a Persian version of the SAFFE scale to assess fear of falling and activities in people with Parkinson's disease.
Materials and Method: After obtaining permission from the developer of the original scale, the Persian version was prepared according to the International Quality Of Life Assessment Protocol (IQOLA). To review the clarity and necessity of the translated items, CVI and CVR methods were applied. The internal consistency of the items was also measured using Cronbach's alpha coefficient.
Results: The clarity and necessity of the translated items based on the scores of CVI and CVR were acceptable. Cronbach's alpha coefficient was very high for fear of falling and activity restriction level, and moderate for activity level. Cronbach's alpha coefficient was very good for the entire scale (α = 0.93)
Conclusion: The Persian version of SAFFE had very good content validity and internal consistency of items and can serve as a useful tool in the clinical assessment of fear of falling and activities in patients with Parkinson's disease.- انتشار مقاله: 21-11-1394
- نویسندگان: معصومه زارعی,لاله لاجوردی,مهدی علیزاده زارعی,عماد ملازاده
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: جغرافیا و آمایش شهری منطقه ای
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: زلزله,تمایل به دریافت (WTA),انتخاب تجربی (CE)
- چکیده: روستا همانند شهر پدیدهای پویاست که بر اساس میزان تحولات وارده و انطباق فرایندهای درونی خود با آن، جریان توسعه را طی میکند. این امر الگوی تصمیمگیری منعطف و مؤثری را میطلبد تا برای هدایت نیروهای شکلدهندۀ آن مورد استفاده قرار گیرد. در طراحی این الگوها نه تنها مؤلفههای عام اقتصادی و ملاحظات اجتماعی؛ بلکه میزان تمایل و مشارکتهای مردمی به پشتیبانی از این الگوها نیز بسیار مؤثر است. یکی از این زمینههای قابل اشاره، فرایند بهسازی و نوسازی مساکن روستایی است که بیانگر تمایل ساکنین به احیاء مساکن روستایی است. در این زمینه برآورد کمّی تمایل به پرداخت هر یک از ارزشهای محیطی در انجام اینگونه طرحها حائز اهمیت است. در تفکرات اقتصادی، برای سنجش چنین تمایلات اجتماعی، از روشهای متفاوتی بهره برده میشود که معروفترین آنها روش انتخاب تجربی است. در این پژوهش که با هدف شناسایی نحوۀ رتبهبندی و محاسبۀ میزان تمایل به پرداخت ارزشهای محیطی و دریافت وام ساکنین جهت ارتقا سطح کیفی هر یک از ارزشهای محیطی در ده سکونتگاه روستایی منطقۀ آبادهطشک انجام گرفت، تلاش شد تا ارزشهای محیطی طبق نظر ساکنین رتبهبندی و تمایل به پرداخت روستاییان برای هر یک از ارزشهای محیطی سنجیده شود. نتایج حاصل از مدل انتخاب تجربی نشان داد که همه متغیرهای محیطی تعیین ارزش شده به جزء متغیر زیبایی که sig آن بالاتر از.05 بوده است، رابطۀ معناداری در نظر ساکنین برای انتخاب مشخصههای مسکن خود داشتهاند(P<0.05) . همچنین نتیجه مدل رگرسیون لجیت حاکی از آن است که استحکام بنا در اولویت متغیرهای تعیین ارزش شده دیگر است.
- چکیده انگلیسی: -
- انتشار مقاله: 01-02-1395
- نویسندگان: دکتر علی حاجینژاد,دکتر علی عسگری,دکتر جعفر قادری,معصومه زارعی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: زمین شناسی کاربردی پیشرفته
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: گرانیت,بروجرد,ذوب بخشی,میگماتیت,لوکوسوم
- چکیده: مجموعه دگرگونی بروجرد، شامل دگرگونیهای ناحیهای و مجاورتی است. نفوذ کمپلکس گرانیتوئیدی بروجرد با سن ژوراسیک میانی در سنگهای رسی دگرگون شده سبب ایجاد هورنفلسهای رسی و میگماتیتهای ذوب بخشی شده است. لوکوسوم میگماتیتها عمدتاً از کانیهای پلاژیوکلاز، کوارتز، فلدسپار، بیوتیت و مسکوویت تشکیل شدهاند و دارای بافت میرمکیت، پرتیت و گرافیکی میباشند. لوکوسوم میگماتیتها پرآلومینیوم هستند و مقادیر بالای K2O و مقادیر پایین MgO، Fe2O3 و TiO2 را دارند. بر اساس مطالعات پتروگرافی ترکیب لوکوسوم میگماتیتهای بروجرد، گرانیتی است و با توجه به مطالعات سنگشناسی و دادههای آنالیز شیمیایی مشخص گردید که لوکوسوم میگماتیتهای بروجرد از نوع گرانیتهای تیپ S بوده و با تودههای گرانیتی همجوار متفاوت میباشد. الگوی عناصر نادر خاکی بهنجار شده به کندریت لوکوسوم میگماتیتها دارای شیب منفی بوده و آنومالی مثبت Eu را نشان میدهد. تفاوت الگو نمودار عناصر نادر خاکی گرانیتها با بخش لوکوسم میگماتیت ها نشان میدهد که گرانیتها با لوکوسوم ها هیچگونه ارتباطی نداشته و از ذوب بخشی سنگهای رسی دگرگون شده تشکیل نشدهاند. با توجه به شکلگیری کانیهای اسپینل و کروندم در میگماتیتهای بروجرد بررسی میگماتیتهای بروجرد از دیدگاه اکتشافی حائز اهمیت میباشد.
- چکیده انگلیسی: Boroujerd Metamorphic Complex is consist of regional and contact metamorphisms. The intrusion of middle Jurassic Boroujerd granitoid complex in the metapelite rocks has caused the formation of pelitic hornfels, and partial melting derived migmatites. Leucosum of migmatites composed mainly of plagioclase, quartz, feldspar, biotite and muscovite minerals, having myrmekite, pertite and graphic textures. Leucosum of migmatite is peraluminous and has high amounts of K2O as well as low values of MgO, Fe2O3, and TiO2. According to petrographic studies, the composition of leucosome in the Boroujerd migmatites is granite. Also, according to the study of petrography and chemical analysis, it is determined that leucosome of Boroujerd migmatites belong to S ـ type granites that are different from the adjacent granite mass. The chondrite-normalized REE pattern of leucosome has a negative slope and positive Eu anomaly. The difference in the REE pattern of granites and leucosome of migmatite indicate that granites do not have any relation with leucosomes and partial melting of metapelite rocks do not form them. The study of Boroujerd migmatites is important from the exploratory point of view, Due to the formation of spinel and corundum minerals in these migmatites.
- انتشار مقاله: 02-08-1396
- نویسندگان: معصومه زارع شولی,زهرا طهماسبی,عادل ساکی,احمد احمدی خلجی,Hua-Feng Zhang
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: زمین شناسی کاربردی پیشرفته
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: گرانیت,بروجرد,ذوب بخشی,میگماتیت,لوکوسوم
- چکیده: مجموعه دگرگونی بروجرد، شامل دگرگونیهای ناحیهای و مجاورتی است. نفوذ کمپلکس گرانیتوئیدی بروجرد با سن ژوراسیک میانی در سنگهای رسی دگرگون شده سبب ایجاد هورنفلسهای رسی و میگماتیتهای ذوب بخشی شده است. لوکوسوم میگماتیتها عمدتاً از کانیهای پلاژیوکلاز، کوارتز، فلدسپار، بیوتیت و مسکوویت تشکیل شدهاند و دارای بافت میرمکیت، پرتیت و گرافیکی میباشند. لوکوسوم میگماتیتها پرآلومینیوم هستند و مقادیر بالای K2O و مقادیر پایین MgO، Fe2O3 و TiO2 را دارند. بر اساس مطالعات پتروگرافی ترکیب لوکوسوم میگماتیتهای بروجرد، گرانیتی است و با توجه به مطالعات سنگشناسی و دادههای آنالیز شیمیایی مشخص گردید که لوکوسوم میگماتیتهای بروجرد از نوع گرانیتهای تیپ S بوده و با تودههای گرانیتی همجوار متفاوت میباشد. الگوی عناصر نادر خاکی بهنجار شده به کندریت لوکوسوم میگماتیتها دارای شیب منفی بوده و آنومالی مثبت Eu را نشان میدهد. تفاوت الگو نمودار عناصر نادر خاکی گرانیتها با بخش لوکوسم میگماتیت ها نشان میدهد که گرانیتها با لوکوسوم ها هیچگونه ارتباطی نداشته و از ذوب بخشی سنگهای رسی دگرگون شده تشکیل نشدهاند. با توجه به شکلگیری کانیهای اسپینل و کروندم در میگماتیتهای بروجرد بررسی میگماتیتهای بروجرد از دیدگاه اکتشافی حائز اهمیت میباشد.
- چکیده انگلیسی: Boroujerd Metamorphic Complex is consist of regional and contact metamorphisms. The intrusion of middle Jurassic Boroujerd granitoid complex in the metapelite rocks has caused the formation of pelitic hornfels, and partial melting derived migmatites. Leucosum of migmatites composed mainly of plagioclase, quartz, feldspar, biotite and muscovite minerals, having myrmekite, pertite and graphic textures. Leucosum of migmatite is peraluminous and has high amounts of K2O as well as low values of MgO, Fe2O3, and TiO2. According to petrographic studies, the composition of leucosome in the Boroujerd migmatites is granite. Also, according to the study of petrography and chemical analysis, it is determined that leucosome of Boroujerd migmatites belong to S ـ type granites that are different from the adjacent granite mass. The chondrite-normalized REE pattern of leucosome has a negative slope and positive Eu anomaly. The difference in the REE pattern of granites and leucosome of migmatite indicate that granites do not have any relation with leucosomes and partial melting of metapelite rocks do not form them. The study of Boroujerd migmatites is important from the exploratory point of view, Due to the formation of spinel and corundum minerals in these migmatites.
- انتشار مقاله: 02-08-1396
- نویسندگان: معصومه زارع شولی,زهرا طهماسبی,عادل ساکی,احمد احمدی خلجی,Hua-Feng Zhang
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: زمین شناسی کاربردی پیشرفته
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: استان یزد,گسل بهاباد,پهنه بندی لرزه ای,گسل های کواترنری,روش های فرکتالی
- چکیده: در این تحقیق لرزهخیزی شرق استان یزد باعث داده است که لرزه ها و ساختاری با استفاده از دو روش فرکتالی مقدار- تعداد و مقدار- مساحت تحلیل و
پهنه های لرزهای ساختاری با توجه به گسلهای کواترنر و زمینلرزه ها تفکیک شدند. با استفاده از روش فرکتالی مقدار- مساحت ، نقشه تراکم گسلها و با روش مقدار تعداد ، نقشه بزرگی زلزله ها در این منطقه تولید شده و با ترکیب این دو نقشه ، یک پهنهبندی جدید لرزه های ساخت در منطقه ارایه شد. نتایج حاصل از استفاده از پهنبندی بدستآمده از روش مرسوم مقایسه و داده ها نشانگر بهبود نتایج تفکیک پهنه های لرزهای با استفاده از این روش می باشد. با استفاده از این روش می توان با اطمینان زونهای لرزهخیز را در مقابل زلزله و گسل از هم تفکیک کرد. این بررسی ، کمک شایانی برای شناخت خطرناک ترین لرزهای ناحیه شرق استان یزد که تحت تأثیر زون گسلی کوهستان و بهاباد است انجام می شود.- چکیده انگلیسی: In this research, potential of seismicity in Eastern part of Yazd province were determined by the Size-Number and Concentration-Area fractal models based on seismic and structural data. These fractal models used for distinguish of structure-seismic zones due to earthquakes and Quaternary faults. Fault density map was generated utilizing the Concentration-Area fractal model. Furthermore, map of earthquake’s magnitude was built up by the Size-Number fractal model; and also, a new seismic zonation map was constructed based on the both of them. Results obtained by the fractal modeling were compared with conventional modeling which shows that the fractal modeling is better for separation of seismic zones. Moreover, this method is proper for east Yazd province which is affected by Kuhbanan and Behabad faults. Based on obtained results, the fractal modeling could be used for relative zoning of the earth motion and the relationship between the length, density and the intersection of faults with potential earthquake sources and also, it can be useful in reducing the cost of seismic studies.
- انتشار مقاله: 05-04-1395
- نویسندگان: احمد ادیب,پیمان افضل,معصومه زارع
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: زن در توسعه و سیاست
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: عاملیت,پیشرفت,برنامة توسعه,توانمندسازی زنان,سرپرست خانوار
- چکیده: بررسی سیاستهای برنامة چهارم، پنجم و ششم توسعه در مورد توانمندسازی زنان سرپرست خانوار موضوع این مقاله است. از زنان مطلقه، بیوه، مجرد خودسرپرست و زنان شوهردار، که به دلایل گوناگون همچون ناتوانی شوهر سرپرست خانوارند، ذیل عنوان کلی زنان سرپرست خانوار یاد میشود. توانمندسازی این گروه از زنان مستلزم توجه به دو مؤلفة «پیشرفت» و «قدرت و عاملیت» زنان در متن سیاستگذاری است، لذا مسئلة اصلی پژوهش بررسی شاخصهای مؤلفههای یادشده در برنامههای مذکور و ارزیابی مواد قانونی این برنامهها در جهت توانمندسازی زنان سرپرست خانوار است. نتایج این تحقیق، که به روش تحلیل محتوای کیفی جمعآوری شده، نشان میدهد برنامههای توسعه اقدام مؤثری برای افزایش عاملیت زنان در ناحیة دسترسی به منابع و حضور در شبکههای اجتماعی و بازار نداشته و فقط به حمایتهای اندک مالی و تا حدودی حمایتهای اجتماعی بسنده کرده است؛ سیاستی که نمیتواند به کاهش فقر و بهبود زندگی این زنان در درازمدت منجر شود.
- چکیده انگلیسی: This article is going to discover and explain the policies of 4th, 5th and 6th development plans on the empowering of the women headed family. Divorced women, widows, single and married women who their husbands are not able to work are meant by the women headed family. To empower this group of women, it is essential to consider two factors: advancement and women’s agency. The main issue is to examine the two factors within development plans for empowering the women headed family. Findings of the research based on qualitative content analysis method show that development plans have not been effective in enhancing women's empowerment in the area of access to resources and presence in social networks and markets. It is only limited to financial support and in some context social support. This kind of policy would not lead to reduction of women poverty in the long run.
- انتشار مقاله: 29-08-1396
- نویسندگان: منصوره زارعان,معصومه زارعی,عطیه هنردوست
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: روشها و مدلهای روانشناختی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: پرخاشگری,جرات ورزی,جرات مندی سازگارانه
- چکیده: پرخاشگری و جرات ورزی مفاهیمی هستند که اغلب با هم اشتباه گرفته میشوند؛ در حالی که در رفتار جرات ورزانه حق و حقوق همه محترم شناخته میشود. تامپسون و برنبام بر این باورند که تمام ابزار هایی که جرات ورزی را سنجیده اند، در سنجش دقیق این رفتار و متمایزکردن آن از پرخاشگری تقریباً ناتوان هستند. هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی ویژگیهای روانسنجی مقیاس جرات ورزی سازگارانه و پرخاشگرایانه تامپسون و برنبام (2011) در ایران بوده است. این، ابزار مورد نظر جرات ورزی را به گونه ویژه از رفتار پرخاشگرایانه جدا کرده و مورد سنجش قرار میدهد. روش: مشارکت کنندگان در پژوهش 317 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز بودند که به روش نمونه گیری خوشهای چند مرحلهای تصادفی انتخاب شده و به مقیاس جرأت ورزی سازگارانه و پرخاشگرایانه پاسخ دادند. داده ها به کمک ضریب همبستگی، تحلیل عاملی و ضریب آلفای کرونباخ با استفاده از نرم افزارهای Spss تحلیل شدند. یافتهها: نتایج تحلیل عاملی وجود دو عامل جرات ورزی سازگارانه و جرات ورزی پرخاشگرایانه را در این مقیاس مورد تایید قرار داد. همچنین، ضرایب آلفای کرونباخ نشان داد که خرده مقیاس جرات ورزی سازگارانه با ضریب 71/. و خرده مقیاس جرات ورزی پرخاشگرایانه با ضریب 72/. از پایایی مناسبی برخوردارند. افزون بر این، در خصوص روایی همگرا و واگرا نیز از پرسشنامه ابراز وجود (گمبریل و ریکی، 1975) و پرخاشگری باس و پری(1992) استفاده شد. نتیجهگیری: مجموع نتایج بد از این بررسی نشان داد که این مقیاس از شاخصهای روانسنجی مناسب برای استفاده در ایران برخوردار است
- چکیده انگلیسی: a
- انتشار مقاله: 05-05-1395
- نویسندگان: معصومه زارع,فرهاد خرمایی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: غزاله علیزاده,برجسته سازی,هنجارگریزی,زیبایی شناسی,هنجارگریزی زمانی(نحوی,واژگانی)
- چکیده: از شگردها و شیوه های برجسته سازی کلام در بین صاحبانِ آثار ادبی، هنجارگریزی و خروج از زبان معیار(نُرم)آن عصر می باشد.هنجارگریزی یکی از معیارهای زیبایی شناسی ادبی محسوب می شود،و همچنین به کاربردن واژگان و ساختاری است که در گذشته متداول بوده است؛ودارای انواع گوناگونی است. ازجمله: هنجارگریزی آوایی، نوشتاری ،زمانی و غیره. این تحقیق به بررسی هنجارگریزی زمانی(باستانگرایی) در مجموعه داستان های غزاله علیزاده در کتاب با «غزاله تا ناکجا» پرداخته است.هنجارگریزی زمانی دارای زیرمجموعه های نحوی و واژگانی است؛ برآیند پژوهش در این مقاله نشان می دهد که هنجارگریزی زمانی در مجموعه داستان های کوتاه این نویسنده به شکل: کاربرد واژگان کهن و کم کاربرد،کاریرد نام شغل ها بصورت کهن،تضمین شعری، ضرب المثل،افعال کهن وکم کاربرد،حذف فعل، وجه وصفی و سجع و تقدیم فعل منعکس است.روش تحقیق در این مقاله بصورت تحلیلی – تو صیفی بوده و مؤلف پس از بیان مبانی نظری مرتبط با موضوع به بررسی موارد هنجارگریزی زمانی در سبک این نویسنده پرداخته است.
- چکیده انگلیسی: Deviation from the normal standards of a language is a technique of foregrounding the discourse that is used by the literati. Deviation is a benchmark for evaluating the literary aesthetics. It also consists of the use of the terms and structures that are not common today, and has different types such as phonological deviation, typographical deviation, temporal deviation, etc. This paper attempts to study the temporal deviation (archaism) in Ghazaleh Alizadeh’s With Ghazaleh to Nowhere .Temporal deviation consists of lexical and syntactic types. The results of the study show that the writer has used the temporal deviation in her stories by using archaic and low frequency words, old names of jobs, poetic borrowing, proverbs, old forms of verbs, deletion of verbs, adjective forms, alliteration and anastrophe. This is a descriptive-analytic study and the researcher has tried to discuss the theoretical underpinnings as well as the writer’s style in the use of temporal deviation.
- انتشار مقاله: 03-02-1397
- نویسندگان: معصومه زارع کهن,آذر دانشگر
- مشاهده