در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: Journal of Veterinary Research
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: جوجه گوشتی,دگزامتازون,تنش القایی,کروم آلی
- چکیده: زمینۀ مطالعه: اگرچه اثرات مفید استفاده از کروم در شرایط عادی و تنش بر عملکرد جوجههای گوشتی نشان داده شده است، اما مقدار مناسب کروم در هر یک از این شرایط مشخص نیست.
هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی مقادیر مختلف مکمل کروم بر عملکرد و هورمونهای تیروئید و کورتیزول پلاسمای جوجههایگوشتی در شرایط عادی و تنش اجرا شد.
روشکار: قطعه جوجه نر راس به یک آزمایش فاکتوریل 4×2 با دو عامل تنش (تنش و بدون تنش) و چهار سطح مکمل کروم-متیونین (صفر، 1000، 2000، 3000 ppb) از 18 روزگی اختصاص یافتند. یک طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار و 14 قطعه پرنده در هر تکرار استفاده شد. دگزامتازون به مدت یک هفته به عنوان عامل تنشزا استفاده شد (دوره تنش) و سپس آزمایش تا سن 46 روزگی ادامه یافت (دوره بازپروری).
نتایج: در دوره تنش، پرندگان تحت تنشی که 1000 و 2000ppb کروم مصرف کردند در مقایسه با پرندگانی که صفر و 3000 ppb کروم در جیره داشتند ضریب تبدیل بهتر و هورمون T4 بالاتری داشتند (05/0P< ). در حالی که، مصرف خوراک، وزن بدن و غلظت هورمون T3 در پرندگان بدون تنشی که 1000 ppb کروم دریافت نمودند بالاتر بود (05/0 .(P< هرچند اثر منفی تنش بر صفات عملکردی تا پایان دوره بازپروری باقی ماند اما پرندگانی که تنش را تجربه کردند ضریب تبدیل بهتری در این دوره داشتند. تغذیه پرندگان تحت تنش در هفته اول با 1000ppb کروم غلظت کورتیزول خون را افزایش ولی در شرایط بدون تنش غلظت آن را کاهش داد (05/0P< ).
نتیجهگیری نهایی: بر اساس نتایج این تحقیق استفاده از کروم به میزان 1000 و 2000 ppb اثرات منفی تنش فیزیولوژیک را کاهش داد. همچنین 1000 ppbکروم بهبود مصرف خوراک و وزن بدن را در شرایط عادی در هفته اول سبب شد. استفاده از مقادیر بالای کروم در هیچ یک از شرایط بهبود عملکرد را ایجاد نکرد.- چکیده انگلیسی: BACKGROUND: Although numerous reports support the beneficial effects of supplementing chromium (Cr) on broiler performance under normal and stress conditions, the optimal level has not been determined yet.
OBJECTIVES: This study was conducted to investigate the effects of different levels of supplemental Cr on performance, cortisol, and thyroid hormones of broiler under normal and stress conditions.
METHODS: A total of four hundred forty-eight broilers were used. Broilers allocated into 2×4 factorial experiment included: stress (normal and stress) and 4 levels of supplemental chromium (0, 1000, 2000, 3000 ppb) since day 18. A completely randomized design with 8 treatments and 4 replicates (14 birds per replicate) was used. Dexamethasone used as a stressor for one week (stress period, STP) then experiment continued to day 46 (recovery period, RCP).
RESULTS: Feeding 1000 and 2000 ppb Cr improved feed conversion ratio (FCR) and increased T4 compared to 0 and 3000 ppb Cr in stressed broilers in STP (P<0.05). Feed intake (FI), body weight (BW) and T3 concentration were higher in broilers fed with 1000 ppb Cr in the diet and reared without stress in STP (P< 0.05). Despite the negative effect of stress on performance in RCP, dexamethasone-stressed broilers had better FCR. Feeding stressed birds with 1000 ppb Cr increased blood cortisol whereas it reduced cortisol in the normal-reared birds.
CONCLUSIONS: The Dietary supplementation of 1000 and 2000 ppb Cr reduced deleterious effects of physiological stress. Moreover, 1000 ppb Cr improved FI and BW of broilers under normal condition at first week. Feeding high level of chromium under normal and stress conditions did not improve the performance.- انتشار مقاله: 11-12-1397
- نویسندگان: پریسا خداکرمی,مریم باقری ورزنه,سید داود شریفی,عبدالله محمدی سنگ چشمه
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: زنان، مامایی و نازایی ایران
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: زنان یائسه,عملکرد جنسی,زعفران خوراکی
- چکیده: مقدمه: عملکرد جنسی، بخشی از زندگی و رفتار انسانی است که اختلال آن در دوران بعد از یائسگی 72% است. زعفران بهدلیل داشتن ترکیباتی از قبیل کروسین و سافرانال دارای اثر تحریک جنسی است. مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر زعفران خوراکی بر عملکرد جنسی زنان یائسه انجام شد. روشکار: این مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور در سال 96-1395 بر روی 67 زن یائسه در شهر بجنورد انجام شد. زنان یائسه روزانه یک عدد کپسول زعفران یا دارونما بهمدت 28 روز مصرف کردند. پرسشنامه عملکرد جنسی روزن قبل از مصرف کپسول و 4 هفته بعد از اتمام مداخله توسط واحدهای پژوهش تکمیل گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمونهای تی زوجی و تی مستقل انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد. یافته ها: میانگین نمرات عملکرد جنسی در گروه زعفران قبل از مصرف 7/8±5/13 و بعد از مصرف 6/7±8/18 بود که بر اساس نتایج آزمون تی زوجی، عملکرد جنسی بهبود یافته بود (001/0p<)، اما در گروه کنترل تغییری در عملکرد جنسی قبل و بعد از مداخله ایجاد نشده بود (563/0=p). در هیچ یک از واحدهای پژوهش عارضهای از زعفران مشاهده نگردید. نتیجهگیری: با توجه به بهبود قابل توجه عملکرد جنسی با مصرف کپسول زعفران، توصیه میشود زعفران بهعنوان مکمل خوراکی در دوران یائسگی استفاده شود.
- چکیده انگلیسی: Introduction: Sexual function is a part of human behavior and life that the rate of sexual dysfunction disorder in post-menopausal period is 72%. Saffron has sexual stimulation effect due to its ingredients such as Crocin and Safranal. This study was performed with aim to evaluate the effect of oral saffron on sexual function of postmenopausal women. Methods: This double-blind clinical trial was performed on 67 postmenopausal women in Bojnourd in 2016-2017. Eligible postmenopausal women daily received one saffron capsule or placebo for 28 days. Female Sexual Function Index was completed before using capsule and 4 consecutive weeks after the intervention. Data were analyzed by SPSS software (version 16) and paired t-test and independent t-test. P<0.05 was considered statistically significant. Results: The mean sexual function scores in saffron group before and after using saffron were 13.5 ± 8.7 and 18.8 ± 7.6, respectively. The results of paired t-test showed that sexual function was improved (p< 0.001). But, in the control group, no change in sexual function was observed before and after the intervention (p= 0.563). There were no side effects about use of saffron in any of the research subjects Conclusion: Due to the significant improvement in sexual function with the use of saffron capsules, it is recommended to use saffron as an oral supplement in post-menopausal period.
- انتشار مقاله: 11-09-1398
- نویسندگان: محبوبه طباطبایی چهر,سکینه نظری,مریم باقری,آیدا نیازی,دکتر زهره عباسی,مریم سلطانی,دکتر کتانه کاظمی,محبوبه قربانی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: زنان، مامایی و نازایی ایران
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: طب فشاری,ضربان قلب جنین,نقطه LV3
- چکیده: مقدمه: مانیتورینگ ضربان قلب جنین در واقع اولین تست بررسی سلامت جنین است. شرایط روحی مادر بر الگوی ضربان قلب جنین مؤثر است. طب فشاری بر اساس نقاط طب سوزنی عمل میکند و طبق نظریه عصبی - هورمونی، موجب ترشح انکفالینها و باعث کاهش سطح استرس و اضطراب مادر میشود، لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر طب فشاری، نقطه LV3 بر الگوی ضربان قلب و حرکات جنین در حین تست بدون استرس جنین انجام شد.
روشکار: این مطالعه کارآزمایی بالینی در سال 1397 بر روی 84 مادر نخستزا با سن حاملگی 42-40 هفته در بیمارستان بنتالهدی بجنورد انجام شد. افراد بهصورت تصادفی در دو گروه آزمون و کنترل قرار گرفتند. مداخله در گروه مداخله شامل فشار روی نقطه LV3 در هر پا بهمدت 5/2 دقیقه بود. در گروه کنترل حوالی نقطه لمس میشد. تست بدون استرس جنین بهمدت 20 دقیقه در دو مرحله 10 دقیقهای انجام میشد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS (نسخه 24) و آزمونهای کای اسکوئر، دقیق فیشر و تی مستقل انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: در گروه مداخله اختلاف میانگین متغیرهای میزان ضربان پایه قلب جنین، تعداد افزایش پایه ضربان قلب جنین، میزان افزایش پایه ضربان قلب جنین و تعداد حرکت جنین از نظر آماری معنادار بود و در 10 دقیقه دوم بعد از مداخله بیشتر از 10 دقیقه اول بود (05/0>p). اختلاف میانگین متغیرهای میزان افزایش پایه ضربان قلب جنین و تعداد حرکت جنین در دو مرحله اول و دوم در گروه مداخله بیشتر از گروه کنترل بود و این اختلاف میانگین از نظر آماری معنادار بود (05/0>p).
نتیجهگیری: طب فشاری میتواند الگوی ضربان قلب و حرکات جنین را بهبود بخشیده و از موارد غیرواکنشی کاذب بهدلیل استرس مادر و مداخلات غیرضروری بهدنبال آن بکاهد.- چکیده انگلیسی: Introduction: The fetal heart rate monitoring is actually the first test to evaluate the health of fetus. Mother's mental condition impacts the fetal heart rate pattern. Acupressure acts on the basis of acupuncture points, and according to neuro-hormonal theory, acupressure secretes enkephalin and reduces the level of stress and anxiety of the mother. Therefore, this study was performed with aim to determine the effects of acupressure, LV3 point on fetal heart rate parameters and fetal movements during non-stress test.
Methods: This clinical trial was performed on 84 nulliparous women with gestational age of 40-42 weeks in Bojnurd Bentolhoda hospital in 2018. The subjects were randomly divided into intervention and control groups. In the intervention group, pressure was applied on the LV3 point in each leg for 2.5 min and in the control group, around the point was touched. Fetal non-stress test was performed for 20 minutes in two steps for 10 min. Data was analyzed by the SPSS software (version 24), and Chi-square, Fisher exact and independent t-tests. PResults: In the intervention group, mean difference of the variables of baseline fetal heart rate, the number of increase in baseline fetal heart rate, the increase in baseline fetal heart rate, and the number of fetal movements were statistically significant and was more in the second10 minutes after the intervention than the first10 minutes (p<0.05). Mean difference of the variables of increase in baseline fetal heart rate and the number of fetal movements during the first and second stages was more in the intervention group than the control group, and this difference was statistically significant (p<0.05).
Conclusion: Acupressure can improve fetal heart rate parameters and movements, and decrease the false non-reactive cases due to maternal stress and unnecessary interventions following it.- انتشار مقاله: 14-05-1398
- نویسندگان: محبوبه طباطباییچهر,معصومه افتخاریان,الهام شریفیان,سکینه نظری,محبوبه قربانی,مریم باقری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: زنان، مامایی و نازایی ایران
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: سیستم ایمنی,تخمدان پلی کیستیک,اینترلوکین 1 آلفا و 1 بتا,اینترلوکین 17A,فاکتور یا عامل تومورنکروزیس آلفا
- چکیده: مقدمه: تخمدان پلی کیستیک طیف وسیعی از اختلالات آندوکرینی ومتابولیکی در بیماران مبتلاست. مطالعات دهۀ اخیر التهاب مزمن با درجه یا شدت پایین را علت طولانی مدت شدن این سندرم می داند و این مطالعه به بررسی سایتوکاین های فاکتور تومور نکروزیس آلفا، اینترلوکین های یک آلفا، یک بتا و A 17 در سرم خون بیماران مبتلا به تخمدان پلی کیستیک پرداخته است. هدف اصلی این مطالعه بررسی نقش سیستم سمپاتیک در الگوی خاص سایتوکاین ها (سمپاتو-ایمونولوژیک) در این بیماری می باشد.
روش کار: این مطالعه موردی شاهدی در سال 1391 بر روی زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک (85 نفر) و زنان سالم در گروه شاهد (85 نفر) انجام شد. چهار سایتوکاین یک آلفا، یک بتا، A 17 و تومور نکروزیس فاکتور در سرم خون هر دو گروه بررسی شد.تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 19) و آزمون های تی، کای دو و من ویتنی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
یافته ها: اینترلوکین یک (آلفا و بتا) در گروه PCO بیشتر از گروه کنترل بود که این تفاوت در اینترلوکین یک آلفا کاملاً مشهود (001/0>p) و افزایش اینترلوکین یک بتا در گروه بیماران مبتلا به PCO نیز معنی دار بود (017/0=p). مدیاتور التهابی A IL-17 در سرم خون بیماران مبتلا به PCOs به طور معنی داری کمتر از گروه کنترل بود (001/0>p). مدیاتور TNF-α در دو گروه تغییر معنی داری نداشت (119/0=p).
نتیجه گیری: پلی کیستیک شدن تخمدان ها می تواند یک بیماری التهابی مزمن خفیف باشد چرا که سایتوکاین های 1 آلفا و بتا، مخصوصاً آلفا به شدت در این بیماران افزایش نشان می دهد.- چکیده انگلیسی: Introduction: Polycystic ovary is a range of endocrinal and metabolic disorders in the complicated patients. Studies in recent decades report that chronic low-grade inflammation is due to this syndrome being long-term. This study was performed with the aim to evaluate the role of the immune system and the regulatory role of cytokines of Tumor necrosis factor-alpha, Interlukins of 1alpha, 1beta, and 17 A in the patients with polycystic ovary in order to more knowing about these relationships be effective in the etiology or cause of polycystic ovary syndrome and consequently, effective drug-therapy be possible.
Methods: This study was performed on the patients referred to …. Infertility center in 2012. 85 patients with infertility caused by polycystic ovarian syndrome were placed in intervention group and 86 cases in control group. Four cytokines of 1alpha, 1beta, 17 A and tumor necrosis factor alpha were evaluated in blood serum of both groups. Data was analyzed using SPSS software (version 19), and t test, chi-square and Mann-Whitney tests. PResults: Interlukin 1 (alpha, beta) was higher PCO group than control group, this difference was completely clear in interleukin 1α (P<0.001) and increased interleukin 1beta was also significant (P=0.017). Inflammatory mediator of IL-17 was significantly lower in serum of patients with PCOS than control group (P<0.001). TNFα mediator showed no significant change in two groups (P=0.119).
Conclusion: Polycystic ovaries can be a mild chronic inflammatory disease. Because cytokines 1 alpha and beta, particularly alpha, show greatly increased in these patients.- انتشار مقاله: 18-06-1393
- نویسندگان: فریده ظفری زنگنه,علیرضا عبدالّهی,محمد مهدی نقی زاده,مریم باقری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: زنان، مامایی و نازایی ایران
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: خواب,پروژسترون,ملاتونین,تخمدان پلی کیستیک,بتااندورفین,هورمون های استرس
- چکیده: مقدمه: انسان تقریباً یک سوم از زندگی خود را در خواب می گذراند، اما هنوز عملکرد این رفتار به خوبی شناخته نشده است .مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش دو سویه بین خواب و فرآیند هورمونی دو محور هیپوفیز-هیپوتالاموس-آدرنال و گنادال در بیماران مبتلا به تخمدان پلی کیستیک انجام شده است.
روش کار: این مطالعه موردی- شاهدی در سال 1391 بر روی 77 بیمار مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک در مرکز تحقیقات بهداشت باروری ولیعصر بیمارستان امام خمینی تهران انجام شد. در این مطالعۀ، سطوح سرمی نوروهورمون های استرس، بتا اندورفین، خواب و پروژسترون در 77 بیمار مبتلا به تخمدان پلی کیستیک و 97 زن سالم سنجیده شد. بررسی الگوی خواب توسط پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ PSQI در دو گروه انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 18) و آزمون های کای دو، کولموگروف اسمیرنوف تی، من ویتنی، ضریب همبستگی پیرسون، اسپیرمن و تحلیل رگرسیونی انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
یافته ها: سطح سرمی هورمون های استرس آدرنالین و نورآدرنالین در گروه PCO که زودتر به خواب میرفتند (54/2±88/3) به طور معنی داری کمتر از افرادی در همین گروه بود که دیرتر به خواب میرفتند (71/4±43/6) (041/0=p). هورمون بتا اندورفین (001/0=p) و ملاتونین (031/0=p) در گروه PCO کمتر از گروه کنترل بود. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیونی، در گروه بیماران فقط کورتیزول با امتیاز کیفیت خواب ارتباط معنی داری داشت (023/0=p).
نتیجه گیری: بیمارانی که شب دیر خوابیده و صبح نیز دیر بیدار می شوند، سطوح نوروهورمون های آدرنالین، نورآدرنالین، ملاتونین و بتااندورفین در آنها کاهش معنی داری دارد.- چکیده انگلیسی: Introduction: Human spends approximately one third of their live in sleeping, but still the function of this behavior is not well understood. This study was performed with the aim to evaluate the double role of sleep and hormonal process of two axis of hypothalamus-pituitary-adrenal and gonadal in patients with polycystic ovary syndrome (PCO).
Methods: this case-control study was performed on 77 patients with PCO in Vali-e-Asr Reproductive Health Research Center of Imam Khomeini Hospital at 2012. In this study, serum levels of stress neurohormones, beta-endorphin, progesterone and sleep were evaluated in 77 patients with polycystic ovarian syndrome and 97 healthy women. Sleep patterns were evaluated in two groups by the questionnaire of Pittsburgh Sleep Quality Index PSQI. Analysis of data was performed using statistical software SPSS (version 18) and chi-square, Kolmogorov-Smirnov test, Mann-Whitney, Pearson, Spearman and regression analysis. PResults: Serum levels of stress hormones of adrenaline and noradrenaline in the PCO group who sleep earlier (3.88 ± 2.54) was significantly lower than those in the same group who sleep later (6.43 ± 4.71 (P=0.041). Level of beta-endorphin (P=0.001), and melatonin in the PCO group was lower than the control group. Regression analysis showed that in patients group, only cortisol levels showed a significant relationship with sleep quality scores (P=0.023).
Conclusion: the neurohormonal levels of Adrenaline, Noradrenaline, Melatonin and Betaendorphine are significantly reduced in the patients who sleep late at night and wake up late in the morning.- انتشار مقاله: 13-06-1393
- نویسندگان: فریده ظفری زنگنه,محمد مهدی نقی زاده,علیرضا عبداللّهی,مریم باقری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: سلامت جامعه
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده:
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 19-02-1396
- نویسندگان: شهلا نجفی دولت آباد,نرگس کاظمی,مریم باقری,زینت محبی نوبندگانی,آسیه مبارکی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: سلامت جامعه
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: سلامت روان,سوءاستفاده جنسی,آموزش مهارت زندگی,جرأتمندی,دختر نوجوان
- چکیده: مقدمه: سوءاستفاده جنسی از مهمترین عوامل تهدیدکننده سلامت دختران در جهان است. مهارتهای زندگی، مهارتهای شخصی و اجتماعی هستند که نوجوانان با یادگیری آنها میتوانند در مورد خود و انسانهای دیگر بهطور شایستهتری عمل کنند. بنابراین، این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت عمومی و جرأتمندی دختران مورد سوءاستفاده جنسی انجام شد. مواد و روشها: این مطالعه از نوع کارآزمایی آموزشی با پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش دختران با تجربه آزار و اذیت جنسی شهر تهران در سال 1397 بودند. 40 نفر با نمونهگیری در دسترس انتخاب و در گروههای آزمایش (20 نفر) و گواه (20 نفر) قرار گرفتند. جهت جمعآوری دادهها از مقیاس سلامت عمومی (گُلدبرگ، 1972) و مقیاس جرأتمندی (گمبریل و ریچی، 1975) استفاده شد. در گروه آزمایش، آموزش مهارت زندگی در 9 جلسه به صورت هفتهای 2 جلسه و هر جلسه 120 دقیقه اجرا گردید. در پایان آموزش از گروهها پسآزمون گرفته شد و 2 ماه بعد نیز مرحله پیگیری انجام شد. دادهها با آنالیز واریانس دوطرفه با اندازهگیری مکرر تحلیل شد. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد آموزش مهارت زندگی بر سلامت عمومی (59/3=F، 014/0=p و 22/0=Eta) و جرأتمندی دختران نوجوان مورد سوءاستفاده جنسی (32/4=F، 001/0=p و 26/0=Eta) گروه آزمایش در مراحل پسآزمون و پیگیری تأثیر مثبت و معنیداری داشت. نتیجهگیری: آموزش مهارتهای زندگی میتواند جرأتمندی دختران نوجوان را بهبود بخشد و علایم روانشناختی ناشی از سوءاستفاده جنسی را کنترل کند. درمان مکمل آموزش مهارتهای زندگی در کنار درمان روانپزشکی روتین این بیماران توصیه میشود.
- چکیده انگلیسی: Introduction: Sexual abuse is one of the most important threats to the health of girls in the world. Life skills are personal and social skills that help teens perform better toward themselves and other people by learning them. Therefore, this study aimed to determine the effectiveness of life skills training on general health and the assertiveness of sexually abused girls. Materials and Methods: This study was an educational trial with a pre-test, a post-test and a follow up with a control group. The statistical population of the study was girls with an experience of sexual harassment in Tehran in the year 2018. A total of 40 people were selected through available sampling and were assigned to each of the experimental (20 subjects) and the control (20 subjects) groups. Data were collected using a general health scale and a dare scale. In the experimental group, life skills training was conducted in a total of nine sessions, with two sessions every week, each session lasting 120 minutes. After finishing the training, both groups received a post-test, and two months later the follow-up was done. Data were analyzed using a two-way repeated measures ANOVA. Results: The results of this study showed that life skills training has a significant positive effect on psychological general health (F=3.59, p=0.014 and Eta=0.22) and adolescent girls' sexual abuse (F=4.32. p=0.001 and Eta=0.26). The experimental group has a positive and significant effect on the post-test and follow up stages. Conclusion: Life skills training can improve the adolescent girls' juvenile behavior and control the psychological symptoms of sexual abuse. The adjunct individual and family psycho education are recommended to this group of patients besides their routine psychiatric treatments.
- انتشار مقاله: 23-02-1398
- نویسندگان: مریم باقریپناه,فرهاد جمهری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: زیست شناسی میکروارگانیسم ها
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: بهینه سازی,گاما,تخمیر,لینولنیک اسید,گاما- لینولنیک اسید,طراحی فاکتوریال,موکور همیلیس
- چکیده: مقدمه: گاما- لینولنیک اسید یک اسید چرب ضروری در تغذیه انسان است. در پژوهش حاضر، تولید گاما لینولنیک اسید توسط قارچ موکور همیلیس 5292 PTCC در تخمیر غوطهوری ارزیابی شد.
مواد و روش ها: متغیرهای تخمیر بر اساس طراحی فاکتوریال نسبی انتخاب و سپس، از طریق روش طراحی فاکتوریال کامل بهینهسازی شدند. چهار متغیر معنادار گلوکز، پپتون، آمونیوم نیترات و اسیدیته برای مطالعات بهینهسازی انتخاب شدند. طراحی به طور کلی 16 مرحله را شامل شد که مراحل در دو سطح برای هر متغیر با 3 تکرار در نقطه مرکزی انجام شد.
نتایج: تحلیل واریانس و نقشه پاسخ سطح 3 بعدی اثرات نشان داد که متغیرها عاملهای معنادار همراه با سهم معناداری برای پاسخ بودند. نتایج نشان داد که انجام تخمیر در شرایط اپتیمم (غلظت 100 گرم بر لیتر گلوکز، 1گرم بر لیتر پپتون، 1 گرم بر لیتر آمونیوم نیترات و اسیدیته 5/4) تولید گاما- لینولنیک اسید را تا 709 میلیگرم بر لیتر افزایش میدهد.
بحث و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش مشخص کرد که بازده بالای گاما- لینولنیک اسید میتواند در محیط کشت ساده در غلظتهای بالای گلوکز و آمونیوم نیترات، غلظت پایین پپتون و اسیدیته اسیدی توسط قارچ موکور همیلیس 5292 PTCC بهدست آید. شرایط ساده و کم هزینه بهینهسازی محیط کشت برای تولید گاما- لینولنیک اسید میتواند در مقیاس بالاتر برای صنایع دارویی و غذایی به کار برده شود.- چکیده انگلیسی: Introduction: g-linolenic acid is an essential fatty acid in human nutrition. In the present study, production of g-linolenic acid by Mucor hiemalis PTCC 5292 was evaluated in submerged fermentation. Materials and methods: The fermentation variables were chosen according to the fractional factorial design and further optimized via full factorial method. Four significant variables, glucose, peptone, ammonium nitrate and pH were selected for the optimization studies. The design consisted of total 16 runs consisting of runs at two levels for each factor with three replications of the center points. Results: The analysis of variance and three-dimensional response surface plot of effects indicated that variables were regarded to be significant for production of g-linolenic acid by Mucor hiemalis. Results indicated that fermentation at the optimum conditions (100 g/l glucose concentration; 1 g/l peptone; 1 g/l ammonium nitrate, and pH of 4.5) enhanced the g-linolenic acid production up to 709 mg/l. Discussion and conclusion: The results of this study indicated that higher g-linolenic acid yield can be achieved in a simple medium at high glucose and ammonium nitrate, low peptone concentrations and acidic pH by Mucor hiemalis PTCC 5292. This simple and low cost optimization condition of culture media can be applied for g-linolenic acid production at higher scale for pharmaceutical and nutritional industries.
- انتشار مقاله: 25-03-1395
- نویسندگان: مینا محمدی نصر,ایرج نحوی,داوود بی ریا,مریم میرباقری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: زیست شناسی میکروارگانیسم ها
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: اسید چرب,کروماتوگرافی گازی,استخراج لیپید,مورتیرلاوینشیا
- چکیده: مقدمه: لیپید میکروبی به علت خواص درمانی اسیدهای چرب، توجه پژوهشگران را به طور گستردهای جلب کرده است. هدف این مطالعه تولید و بهینهسازی لیپیدها و اسیدهای چرب توسط قارچ مورتیرلا وینشیا، با استفاده از محیطهای کشت مختلف بود تا اسیدهای چرب با ارزش برای استفاده در صنایع غذایی و دارویی به دست آید.
مواد و روشها: قارچ مورتیرلا وینشیا روی محیط کشت پوتیتو دکستروز آگار کشت داده شد. سپس اسپورها به محیط تولید تلقیح داده شدند. بعد از 72 ساعت، لیپیدها استخراج و توسط کروماتوگرافی گازی آنالیز شدند. برای بهینهسازی تولید لیپید و اسیدهای چرب مهم در محیط کشت، منابع کربنی و نیتروژنی مختلفی به ترتیب جایگزین گلوکز و عصاره مخمر شد.
نتایج: اثر چندین منبع کربن و نیتروژن بر روی بیومس، تولید لیپید و اسیدهای چرب بررسی شد. بیشترین میزان تولید لیپید در محیط کشت حاوی لاکتوز و عصاره مخمر یافت شد (66/26درصد). لینولئیک اسید تنها در حضور لاکتوز و عصاره مخمر (یا پپتون) تولید شد (7/25درصد). با این حال، مورتیرلا وینشیا بیشترین سطح لینولئیک اسید (76/52درصد) را در محیط کشت حاوی پپتون تولید کرد. لینولنیک اسید تنها در حضور لاکتوز و تریپتون به دست آمد.
بحث و نتیجهگیری: در این مطالعه، لاکتوز به عنوان منبع کربن بیشترین تأثیر را بر تولید لیپید داشت. علاوه بر این، لینولئیک اسید در حضور لاکتوز تولید شد، بنابراین لاکتوز به عنوان بهترین منبع کربن انتخاب شد. پپتون و تریپتون به عنوان منبع نیتروژن به ترتیب برای تولید لینولئیک و لینولنیک اسید توسط مورتیرلا وینشیا انتخاب شدند. تمام این یافتهها نشان می دهد که سویه مورتیرلا یک کاندید بالقوه برای افزایش محتوای لینولئیک اسید و لینولنیک اسید است. همچنین، این شرایط ساده محیط کشت میتواند برای تولید لینولئیک اسید و لینولنیک اسید در مقیاس بالاتر، برای اهداف صنعتی استفاده شود.- چکیده انگلیسی: Introduction: Microbial lipids attract attention of many researchers due to their therapeutic effects. The goal of this study is the production and optimization of lipids and fatty acids in Mortierella vinaceaby applying different media to achieve invaluable fatty acids in pharmaceutical and food industry.
Materials and methods: Mortierella vinacea was cultured on potato dextrose agar. Then the spores were inoculated to the production medium. After 72 hours, the lipids were extracted and they were analyzedby gas chromatography. To optimize lipid and important fatty acids production in medium, various carbon and nitrogen sources were substituted with glucose and yeast extract respectively.
Results: The effect of some carbon and nitrogen sources on biomass, lipid and fatty acids production were assayed. The highest level of lipid production was in a medium which contains lactose and yeast extract (26.66%). Linoleic acid was only produced in presence of lactose and yeast extract (25.7%). While, M. vinacea yielded the highest level of linoleic acid (52.76%) in a medium containing peptone, linolenic acid was achieved only in presence of lactose and triptone.
Discussion and conclusion: In this study, lactose as a carbon source was the most effective one in the production of lipids. In addition, linoleic acid was produced in presence of lactose, so lactose was selected as the best carbon source. Peptone and triptone as a nitrogen source were chosen for the production of linoleic acid and linolenic acid in M. vinacea respectively. All of these findings reveal that Mortierella strain is a potential candidate for enhancement of linoleic acid and linolenic acid production. Furthermore, this simple media can be used in production of linoleic acid and linolenic acid for industrial goals in large scales.- انتشار مقاله: 07-10-1394
- نویسندگان: مینا محمدی نصر,ایرج نحوی,مهرناز کیهانفر,مریم میرباقری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: دوفصلنامه فنآوری تولیدات گیاهی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: فعالیت آنتی اکسیدانی,عمر انباری,سفتی بافت,مالون دیآلدئید,نشت الکترولیتی
- چکیده: این مطالعه بهمنظور بررسی اثر تیمار پساز برداشت آب گرم بر کاهش سرمازدگی ناشی از انبار سرد، در میوه خرمالو رقم کرج انجام شد. میوهها در مرحله بلوغ تجاری برداشت شده و بلافاصله جهت اعمال تیمار به آزمایشگاه منتقل گردیدند، سپس میوهها در آب با دمای 20 درجه سانتیگراد بهعنوان شاهد، 45، 50 و 55 درجه سانتیگراد به مدت 10 و 20 دقیقه غوطهور شدند و سپس در انبار با دمای 1 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 85 تا 90% به مدت 4 ماه نگهداری گردیدند. خواص ظاهری و کیفی میوه شامل کاهش وزن، سفتی بافت، مواد جامد محلول، اسیدیته کل، فعالیت آنتیاکسیدانی، میزان مالون دیآلدئید بهعنوان شاخصی برای پراکسیداسیون چربیها، نشت الکترولیتی از غشاء، میزان تانن محلول و فنل کل در طول مدت انبارداری و همچنین میزان فعالیت آنزیمهای کاتالاز و پراکسیداز پس از پایان مدت انبارداری و گذشت دو روز عمر قفسه ای اندازهگیری شدند. همه تیمارهای آب گرم اعمال شده، تأثیر معنیداری بر حفظ بهتر سفتی بافت، مواد جامد محلول، میزان فنل و تانن و کاهش سرمازدگی، نشت الکترولیت و پراکسیداسیون چربیها داشت. با اینکه بهترین نتایج از تیمار آب 55 درجه سانتیگراد به مدت 20 دقیقه بهدست آمد اما به دلیل تأثیر نامطلوب این تیمار بر کیفیت خوراکی میوه، بهطور کلی استفاده از آب 50 درجه سانتیگراد به مدت 10 و 20 دقیقه و همچنین آب 55 درجه سانتیگراد به مدت 10 دقیقه بهترین تیمارها برای حفظ کیفیت میوه خرمالو رقم کرج و کاهش علائم سرمازدگی در آن شناخته شدند.
- چکیده انگلیسی: The aim of this study was to determine the effects of hot water dips on chilling injury of karaj persimmons. Fruits were subjected to hot water dips at 20, 45, 50 or 55°C for 10 or 20 min. Treated and untreated fruits were then kept at 1°C and 85 - 90% relative humidity for 4 months. Fruit weight loss, firmness, total soluble solids (TSS), titratable acidity (TA), total phenolic content (TPC), soluble tannin content, chilling injury, antioxidant activity, electrolyte leakage (EL) and Malondialdehyde (MDA) content were measured 0, 15, 30, 45, 60, 75, 90, 105 and 120 days after storage. Peroxidase (POD) and catalase (CAT) activities were also determined at the end of storage. Hot water treatments had significant effects on firmness, TSS, TPC, soluble tannin content, chilling injury, EL and MDA content. Although the best results obtained in fruits that treated by 55°C for 20 min but this treatment had unpleasant effect on appearance and taste of fruits. So 50°C for 10 or 20 min and 55°C for 10 min were recognized the best treatment for maintaining fruit quality and reduce chilling injuries in Karaj persimmons.
- انتشار مقاله: 25-11-1392
- نویسندگان: محمود اثنی عشری,مریم باقری,احمد ارشادی
- مشاهده