در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: علوم دامی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: شبکه عصبی,مدلسازی,کیفیت لاشه,آمیخته,وزن دنبه
- چکیده: همه نژادهای گوسفندان بومی ایران بجز نژاد زل، دنبهدار هستند و علیرغم درصد چربی لاشه کمتر برههای نر نسبت به مادهها، دارای وزن دنبه بیشتری میباشند. استفاده از میزان تنوع دروننژادی جهت تغییر ژنتیکی مستلزم اندازهگیری دقیق وصحیح وزن دنبه در دامهای تحت انتخاب میباشد. هدف این مطالعه مقایسه روشهای مدلسازی شبکه عصبی مصنوعی (ANN) و مدل خطی جهت پیشبینی وزن دنبه در گوسفند از روی وزن بدن و اندازههای مختلف ابعاد دنبه بود. برای مدلسازی جهت برآورد وزن دنبه، تعداد 32 بره از نژادهای شال و زندی، آمیختههای زندی×شال، زل×زندی و زل×شال تهیه گردید. ورودیهای مدل شامل نوع تولد، جنسیت، نژاد، عرض بالای دنبه، عرض میانی دنبه، عرض پایین دنبه، ارتفاع دنبه و وزن بدن قبل از کشتار و خروجی مدل وزن دنبه بود. صفات وزن بدن، نژاد و عرض میانی دنبه به ترتیب با مقادیر 83/0، 82/0- و 80/0 دارای بیشترین همبستگی با وزن دنبه داشتند. پارامترهای برازش بهترین مدل شبکه عصبیمصنوعی دارای ضرایب تبیین 99/0 و مجذور میانگین مربعات خطای(RMSE) 3/70 گرم بودند. میزان پارامترهای مذکور در مدل خطی به ترتیب 89/0 و 86/263 گرم بود. نتایج حاصل از بسط مطالعه اصلی، وجود پیچیدگی روابط متقابل بینورودیهای مدل را نشان داد. این پژوهش امکان پیشبینی دقیق و صحیح وزن دنبه نژادها و آمیختههای مختلف را با استفاده از شبکه عصبی به اثبات رساند. این مطالعه همچنین نشان داد که برآورد وزن دنبه از روی صفات قابل اندازهگیری در گوسفند با استفاده از مدل شبکه عصبی مصنوعی با صحت و دقت بیشتری نسبت به مدل خطی انجام میشود.
- چکیده انگلیسی: All breeds of Irannians sheep except Zel has a fat tail, and despite their lower carcass fat percentage, male lambs have higher fat-tail weight. Using within breed genetic variation requires accurate and precise measuring of fat tail weight on candidates of selection. The aime of this study was comparision of artificial neural network (ANN) modeling and linear modeling methods to prediction of fat tail weight, using body weight and different tail dimensions. 32 lambs of Chal and Zandi breeds,crosses of Zandi×Chal,Zel×Zandi and Zel×Chal hybrids were used for modeling to an estimation of fat-tail weight. Inputs of the model was birth type, sex, breed, upper width , mid width and lower width of fat tail,fat tail height and body weight, output of the model was fat tail weight. body weight, genotype, and fat tail mid-width had the largest positive correlations with fat-tail weight,0.83,-0.82 and0.80,respectively. The adequacy parameters of the best artificial neural network model had a coefficient determination of 0.99 and a mean squared error(RMSE)of 70.3g. The values of these estimated parameters by the multiple linear model were 0.891 and 263.86, respectively. The results of the extension of the original study showed the complexity of the interactions between the model inputs. Present research approved to accurate and unbiased estimation of tail weight of different breeds and crosses using artificial neural network. Furthermore, present study showed that ANN model can be used for accurate and presise estimation of fat tail weight using measured traits on sheep,than linear model.
- انتشار مقاله: 21-07-1398
- نویسندگان: کریم نوبری,محمود وطن خواه,سید داود شریفی,ناصر امام جمعه کاشان,مهدی مومن,عبداله کاویان
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: علوم دامی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تحلیل,آمیخته گری,گوسفندان ایرانی
- چکیده: در این مطالعه، نتایج منتشر شده آمیختهگری نژادهای گوسفند در ایران طی سال های گذشته و پروژه های در حال اجرا در خصوص سنتز نژادهای ترکیبی مرور و تحلیل شد. نتایج نشان داد که بسیاری از آمیختهگریهای انجام شده در گوسفند به دلیل انتخاب نادرست نژادهای آمیزش داده شده، موفقیتآمیز نبوده است. مهمترین نقاط ضعف گوسفندان ایرانی به ترتیب، عملکرد پایین تولیدمثل، عمر اقتصادی کم تا متوسط، ناکافی بودن سرعت رشد و نامناسب بودن ترکیب لاشه و ضریب تبدیل می باشد. در حالی که اغلب طرح های آمیختهگری انجام شده بین گوسفندان ایرانی بر روی بهبود صفات رشد و کاهش وزن دنبه متمرکز شده اند، و بعلت ایجاد تغییرات کم و غیر معنی داری در این صفات، منجر به کاهش بازدهی اقتصادی و ناپایداری پرورش گوسفند در سیستم های نیمه بسته یا روستایی طی سال های گذشته شده است. پایداری تولیدی و اقتصادی در پرورش گوسفند به صورت صنعتی و تجاری می تواند با ترکیب ویژگیهای مطلوب نژادهای بومی ( سازگاری و بازار پسندی) با صفات اقتصادی از نژادهای اصلاح شده که ظرفیت ژنتیکی آن ها برای صفات اقتصادی به اثبات رسیده است، حاصل شود. با این حال، یافته های پژوهش نشان می دهد که برنامه هایی برای ایجاد نژادهای ترکیبی (با حداقل 50٪ بومی) با استفاده از نژادهای چند قلوزا با توانایی بالای مادری، سن بلوغ پایین، ترکیب لاشه مناسب و وزن متوسط بدن میش تدوین و تا حدودی اگرچه ناقص اجرا شده است که می تواند بهره وری گوسفند در سیستم روستایی در ایران را افزایش دهد.
- چکیده انگلیسی: Crossbreeding is used in order to take advantage of the different and complementary strong points of two or more breeds and to utilize hybrid vigor. In this study the results of sheep crossbreeding have been reviewed from published over the last years in Iran. The results showed that much of the crossbreeding in the sheep industry in Iran due to incorrect selection of breeds was not suitable. The main disadvantages points of Iranian sheep are low reproduction performance, low longevity, insufficient growth rate, unsuitable carcasses composition and feed efficiency, respectively. While, in the most crossbreeding schemes have been done between Iranian breeds of sheep, focused on improve growth traits and reduced fat-tail weight, which created low and no significant changes in crossbreds for these traits, leading to reducing economical efficiency and unsustainable of rearing sheep in semi-intensive or village system over last years. Sustainability could been achieved by combining desirable characteristics from the indigenous breeds to keep fitness and marketability with those of specialist exotic breeds that had already demonstrated genetic potential for traits of economical importance for commercial production. However, research findings suggested that in well-planned efforts to create composite breeds (with minimum 50% native) using the prolific breeds (such as Romanov), with high mothering ability, low maturity age, suitable carcass composition and medium ewe body weight could increased productivity of sheep in village system in Iran.
- انتشار مقاله: 19-06-1398
- نویسندگان: محمود وطن خواه,سونیا زکی زاده
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: علوم دامی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: زابل,شاخص اقتصادی,فرصت اقتصادی,گاوداریهای کوچک روستایی
- چکیده: در این مطالعه به منظور برآورد فرصتهای اقتصادی هر رأس گاو، از 429 واحد گاوداری کوچک در 44 روستای شهرستان زابل شامل 1728 رأس گاو مولد و 3759 رأس کل گله طی بهار 1394 تا بهار 1395 رکوردگیری شد. نحوه جمعآوری دادهها به صورت پرسشنامهای و استفاده از اطلاعات یک سال گذشته گاودار، رکوردگیری مستقیم و مصاحبه با گاودار بود. با استفاده از منابع درآمد و هزینه برای هر رأس گاو در هر گله تعداد 5 شاخص اقتصادی محاسبه شد. فرصت اقتصادی، مقدار درآمد اضافی است که اگر گاوداران بتوانند شاخصهای بهرهوری مختلف را تا حد اهداف قابل دسترس ارتقاء بدهند، عاید آنها خواهد شد و از اختلاف بین متوسط گله و هدف واقعبینانه و ضرب آن در ارزش یک واحد تغییر در متغیر مربوطه برآورد گردید. مجموع فرصتهای اقتصادی برآورد شده به ازای هر رأس گاو در سال معادل 68/19 میلیون ریال به ترتیب شامل 13/8 میلیون ریال (73/37%) برای متوسط شیر تولیدی روزانه هر رأس گاو، 47/6 میلیون ریال (51/32%) برای متوسط سن در اولین گوسالهزایی، 58/3 میلیون ریال (58/20%) برای متوسط طول دوره شیردهی، 82/0 میلیون ریال (33/5%) برای متوسط فاصله گوسالهزایی و 67/0 میلیون ریال (85/3%) برای متوسط تلفات گوساله بودند. تنوع قابل ملاحظهای برای فرصتهای اقتصادی پنجگانه، درصد آن ها از کل و مجموع آنها، برای فصول مختلف، نوع نژاد، سیستم پرورش و اندازه گلههای مختلف وجود داشت. این نتایج میتوانند در برنامهریزی جهت بهبود عملکرد شاخص-های اقتصادی به منظور افزایش بهرهوری و بازدهی اقتصادی در واحدهای گاوداری کوچک روستایی مورد استفاده قرار گیرند.
- چکیده انگلیسی: In this study 429 smallholder dairy farms in 44 villages of the Zabol county included 1728 lactating cows and 3759 head of total herd during February 2015 to March 2016 were recorded to assess the estimate economic opportunities per cow. A questionnaire survey was used to collect data from last year information, direct recording during visit the farm and interview with the smallholder farmer. The number of 5 economic indices calculated using revenue and expense for each farm. The economic opportunity is the amount of additional revenue that could be obtained if farmers could improve various productivity indexes to meet reasonable targets. The economic opportunity estimated as the amount of difference between average herd and reasonable target multiplied by the value of one unit change in the variable in Rials. The sum of economic opportunities per cow per year estimated as 19.68 million Rails included 8.13 million Rails (37.73%) for average daily milk production per cow, 6.47 million Rails (32.51%) for average age at first calving, 3.58 million Rails (20.58%) for average lactation length, 0.82 million Rails (5.33%) for average calf production interval and 0.67 million Rails (3.85%) for average calf mortality, respectively. There was significant variation between different levels of season, breed, rearing system and herd size for the performance of economic opportunities indices. The results obtained in this study can be used in planning to improve the performance economic indices to improve productivity and economic efficiency in smallholder cattle farms.
- انتشار مقاله: 17-10-1395
- نویسندگان: محمود وطن خواه,مرتضی کیخاصابر,مختارعلی عباسی,حسن بانه,سعید اسماعیل خانیان
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: علوم دامی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تولید شیر,تولید مثل,ترکیب گله,گاوداری های سنتی
- چکیده: به منظور بررسی عملکرد تولیدی گاوداری های سنتی کوچک از رکوردهای تعداد 429 واحد گاوداری در 44 روستای شهرستان زابل شامل 1728 راس گاو مولد طی بهار 1394 تا بهار 1395 استفاده شده است. متوسط کل شیر تولیدی و فروخته شده روزانه هر واحد به ترتیب 66/13 و 82/7 کیلوگرم و متوسط تولید شیر روزانه هر راس گاو 24/7 کیلوگرم بود. میانگین کل عملکرد صفات تولید مثلی و تلفات به صورت 71/28 ماه برای سن در اولین گوساله زائی، 17/14 ماه برای فاصله گوساله زائی، 66/232 روز برای طول دوره شیردهی، 76/7% برای تلفات گوساله ها تا سن یک سالگی و 35/1% برای تلفات گاو بالغ بودند. میانگین خوراک مصرفی روزانه هر راس گاو 36/13 کیلوگرم با نسبت کنسانتره 33/29 درصد برآورد شد. میانگین کل هزینه خوراک روزانه هر راس گاو و درآمد حاصل از فروش شیر روزانه هر واحد به ترتیب 83 و 90 هزار ریال و ارزش شیر تولیدی به هزینه خوراک روزانه هر گاو، نسبت خوراک مصرفی به متوسط تولید شیر روزانه و نسبت قیمت شیر به هزینه هر واحد خوراک نیز به ترتیب 48/95%، 20/2 و 97/1 بدست آمد. میانگین اندازه کل گله 76/8 راس بترتیب شامل 57/30% گاو شیرده،20/16% گاو خشک، 95/11% گوساله ماده شیرخوار، 79/11% گوساله نر شیرخوار، 18/10% گوساله نر در حال رشد، 03/10% گوساله ماده در حال رشد، 76/5% گاو نر بالغ و 52/3% تلیسه آبستن بود. برای اغلب صفات مورد بررسی تنوع قابل ملاحظه ای بین فصول، نژاد، سیستم پرورش و اندازه گله های مختلف مشاهده شد.
- چکیده انگلیسی: In this study 429 smallholder dairy farms in 44 villages of the Zabol county included 1728 lactating cows during February 2015 to March 2016 were used to assess the performance of smallholder farms. The performance of production traits were as 13.66, 7.82 and 7.24 kg for average total milk yield in farm, average milk sold in farm and average daily milk production per cow, respectively. The overall mean of reproductive traits and mortality rate were as 28.71 months for age at first calving, 14.17 months for calving interval, 232.66 days for average lactation length, 7.76% for calf mortality rate up to yearling age and 1.35% for mature cow mortality rate. The mean of daily feed consumption per cow was 13.36 kg, with 29.33% concentrate. The mean of daily feed intake expenses per cow and return from sale of daily milk per farm were 83 and 90 thousand rails, respectively. The value of milk income to daily feed intake expenses per cow, daily feed intake to average daily milk production and the kg milk price to kg feed intake ratio were 95.48%,2.20 and 1.97, respectively. The average total herd size was 8.76 head, included 30.57% lactating cows, 16.20% dry cows, 11.95% female milking calves, 11.79% male milking calves, 10.18% male growing calves, 10.03% female growing calves, 5.76% mature bulls and 3.52% pregnant heifer, respectively. There was significant variation between different levels of season, breed, rearing system and herd size all of the most traits.
- انتشار مقاله: 17-08-1395
- نویسندگان: محمود وطن خواه,مرتضی کیخاصابر,مختارعلی عباسی,حسن بانه,سعید اسماعیل خانیان
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: علوم دامی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: شبکه عصبی,مدلسازی,کیفیت لاشه,آمیخته,وزن دنبه
- چکیده: همه نژادهای گوسفندان بومی ایران بجز نژاد زل، دنبهدار هستند و علیرغم درصد چربی لاشه کمتر برههای نر نسبت به مادهها، دارای وزن دنبه بیشتری میباشند. استفاده از میزان تنوع دروننژادی جهت تغییر ژنتیکی مستلزم اندازهگیری دقیق وصحیح وزن دنبه در دامهای تحت انتخاب میباشد. هدف این مطالعه مقایسه روشهای مدلسازی شبکه عصبی مصنوعی (ANN) و مدل خطی جهت پیشبینی وزن دنبه در گوسفند از روی وزن بدن و اندازههای مختلف ابعاد دنبه بود. برای مدلسازی جهت برآورد وزن دنبه، تعداد 32 بره از نژادهای شال و زندی، آمیختههای زندی×شال، زل×زندی و زل×شال تهیه گردید. ورودیهای مدل شامل نوع تولد، جنسیت، نژاد، عرض بالای دنبه، عرض میانی دنبه، عرض پایین دنبه، ارتفاع دنبه و وزن بدن قبل از کشتار و خروجی مدل وزن دنبه بود. صفات وزن بدن، نژاد و عرض میانی دنبه به ترتیب با مقادیر 83/0، 82/0- و 80/0 دارای بیشترین همبستگی با وزن دنبه داشتند. پارامترهای برازش بهترین مدل شبکه عصبیمصنوعی دارای ضرایب تبیین 99/0 و مجذور میانگین مربعات خطای(RMSE) 3/70 گرم بودند. میزان پارامترهای مذکور در مدل خطی به ترتیب 89/0 و 86/263 گرم بود. نتایج حاصل از بسط مطالعه اصلی، وجود پیچیدگی روابط متقابل بینورودیهای مدل را نشان داد. این پژوهش امکان پیشبینی دقیق و صحیح وزن دنبه نژادها و آمیختههای مختلف را با استفاده از شبکه عصبی به اثبات رساند. این مطالعه همچنین نشان داد که برآورد وزن دنبه از روی صفات قابل اندازهگیری در گوسفند با استفاده از مدل شبکه عصبی مصنوعی با صحت و دقت بیشتری نسبت به مدل خطی انجام میشود.
- چکیده انگلیسی: All breeds of Irannians sheep except Zel has a fat tail, and despite their lower carcass fat percentage, male lambs have higher fat-tail weight. Using within breed genetic variation requires accurate and precise measuring of fat tail weight on candidates of selection. The aime of this study was comparision of artificial neural network (ANN) modeling and linear modeling methods to prediction of fat tail weight, using body weight and different tail dimensions. 32 lambs of Chal and Zandi breeds,crosses of Zandi×Chal,Zel×Zandi and Zel×Chal hybrids were used for modeling to an estimation of fat-tail weight. Inputs of the model was birth type, sex, breed, upper width , mid width and lower width of fat tail,fat tail height and body weight, output of the model was fat tail weight. body weight, genotype, and fat tail mid-width had the largest positive correlations with fat-tail weight,0.83,-0.82 and0.80,respectively. The adequacy parameters of the best artificial neural network model had a coefficient determination of 0.99 and a mean squared error(RMSE)of 70.3g. The values of these estimated parameters by the multiple linear model were 0.891 and 263.86, respectively. The results of the extension of the original study showed the complexity of the interactions between the model inputs. Present research approved to accurate and unbiased estimation of tail weight of different breeds and crosses using artificial neural network. Furthermore, present study showed that ANN model can be used for accurate and presise estimation of fat tail weight using measured traits on sheep,than linear model.
- انتشار مقاله: 21-07-1398
- نویسندگان: کریم نوبری,محمود وطن خواه,سید داود شریفی,ناصر امام جمعه کاشان,مهدی مومن,عبداله کاویان
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: علوم دامی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: زابل,شاخص اقتصادی,فرصت اقتصادی,گاوداریهای کوچک روستایی
- چکیده: در این مطالعه به منظور برآورد فرصتهای اقتصادی هر رأس گاو، از 429 واحد گاوداری کوچک در 44 روستای شهرستان زابل شامل 1728 رأس گاو مولد و 3759 رأس کل گله طی بهار 1394 تا بهار 1395 رکوردگیری شد. نحوه جمعآوری دادهها به صورت پرسشنامهای و استفاده از اطلاعات یک سال گذشته گاودار، رکوردگیری مستقیم و مصاحبه با گاودار بود. با استفاده از منابع درآمد و هزینه برای هر رأس گاو در هر گله تعداد 5 شاخص اقتصادی محاسبه شد. فرصت اقتصادی، مقدار درآمد اضافی است که اگر گاوداران بتوانند شاخصهای بهرهوری مختلف را تا حد اهداف قابل دسترس ارتقاء بدهند، عاید آنها خواهد شد و از اختلاف بین متوسط گله و هدف واقعبینانه و ضرب آن در ارزش یک واحد تغییر در متغیر مربوطه برآورد گردید. مجموع فرصتهای اقتصادی برآورد شده به ازای هر رأس گاو در سال معادل 68/19 میلیون ریال به ترتیب شامل 13/8 میلیون ریال (73/37%) برای متوسط شیر تولیدی روزانه هر رأس گاو، 47/6 میلیون ریال (51/32%) برای متوسط سن در اولین گوسالهزایی، 58/3 میلیون ریال (58/20%) برای متوسط طول دوره شیردهی، 82/0 میلیون ریال (33/5%) برای متوسط فاصله گوسالهزایی و 67/0 میلیون ریال (85/3%) برای متوسط تلفات گوساله بودند. تنوع قابل ملاحظهای برای فرصتهای اقتصادی پنجگانه، درصد آن ها از کل و مجموع آنها، برای فصول مختلف، نوع نژاد، سیستم پرورش و اندازه گلههای مختلف وجود داشت. این نتایج میتوانند در برنامهریزی جهت بهبود عملکرد شاخص-های اقتصادی به منظور افزایش بهرهوری و بازدهی اقتصادی در واحدهای گاوداری کوچک روستایی مورد استفاده قرار گیرند.
- چکیده انگلیسی: In this study 429 smallholder dairy farms in 44 villages of the Zabol county included 1728 lactating cows and 3759 head of total herd during February 2015 to March 2016 were recorded to assess the estimate economic opportunities per cow. A questionnaire survey was used to collect data from last year information, direct recording during visit the farm and interview with the smallholder farmer. The number of 5 economic indices calculated using revenue and expense for each farm. The economic opportunity is the amount of additional revenue that could be obtained if farmers could improve various productivity indexes to meet reasonable targets. The economic opportunity estimated as the amount of difference between average herd and reasonable target multiplied by the value of one unit change in the variable in Rials. The sum of economic opportunities per cow per year estimated as 19.68 million Rails included 8.13 million Rails (37.73%) for average daily milk production per cow, 6.47 million Rails (32.51%) for average age at first calving, 3.58 million Rails (20.58%) for average lactation length, 0.82 million Rails (5.33%) for average calf production interval and 0.67 million Rails (3.85%) for average calf mortality, respectively. There was significant variation between different levels of season, breed, rearing system and herd size for the performance of economic opportunities indices. The results obtained in this study can be used in planning to improve the performance economic indices to improve productivity and economic efficiency in smallholder cattle farms.
- انتشار مقاله: 17-10-1395
- نویسندگان: محمود وطن خواه,مرتضی کیخاصابر,مختارعلی عباسی,حسن بانه,سعید اسماعیل خانیان
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: علوم دامی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تولید شیر,تولید مثل,ترکیب گله,گاوداری های سنتی
- چکیده: به منظور بررسی عملکرد تولیدی گاوداری های سنتی کوچک از رکوردهای تعداد 429 واحد گاوداری در 44 روستای شهرستان زابل شامل 1728 راس گاو مولد طی بهار 1394 تا بهار 1395 استفاده شده است. متوسط کل شیر تولیدی و فروخته شده روزانه هر واحد به ترتیب 66/13 و 82/7 کیلوگرم و متوسط تولید شیر روزانه هر راس گاو 24/7 کیلوگرم بود. میانگین کل عملکرد صفات تولید مثلی و تلفات به صورت 71/28 ماه برای سن در اولین گوساله زائی، 17/14 ماه برای فاصله گوساله زائی، 66/232 روز برای طول دوره شیردهی، 76/7% برای تلفات گوساله ها تا سن یک سالگی و 35/1% برای تلفات گاو بالغ بودند. میانگین خوراک مصرفی روزانه هر راس گاو 36/13 کیلوگرم با نسبت کنسانتره 33/29 درصد برآورد شد. میانگین کل هزینه خوراک روزانه هر راس گاو و درآمد حاصل از فروش شیر روزانه هر واحد به ترتیب 83 و 90 هزار ریال و ارزش شیر تولیدی به هزینه خوراک روزانه هر گاو، نسبت خوراک مصرفی به متوسط تولید شیر روزانه و نسبت قیمت شیر به هزینه هر واحد خوراک نیز به ترتیب 48/95%، 20/2 و 97/1 بدست آمد. میانگین اندازه کل گله 76/8 راس بترتیب شامل 57/30% گاو شیرده،20/16% گاو خشک، 95/11% گوساله ماده شیرخوار، 79/11% گوساله نر شیرخوار، 18/10% گوساله نر در حال رشد، 03/10% گوساله ماده در حال رشد، 76/5% گاو نر بالغ و 52/3% تلیسه آبستن بود. برای اغلب صفات مورد بررسی تنوع قابل ملاحظه ای بین فصول، نژاد، سیستم پرورش و اندازه گله های مختلف مشاهده شد.
- چکیده انگلیسی: In this study 429 smallholder dairy farms in 44 villages of the Zabol county included 1728 lactating cows during February 2015 to March 2016 were used to assess the performance of smallholder farms. The performance of production traits were as 13.66, 7.82 and 7.24 kg for average total milk yield in farm, average milk sold in farm and average daily milk production per cow, respectively. The overall mean of reproductive traits and mortality rate were as 28.71 months for age at first calving, 14.17 months for calving interval, 232.66 days for average lactation length, 7.76% for calf mortality rate up to yearling age and 1.35% for mature cow mortality rate. The mean of daily feed consumption per cow was 13.36 kg, with 29.33% concentrate. The mean of daily feed intake expenses per cow and return from sale of daily milk per farm were 83 and 90 thousand rails, respectively. The value of milk income to daily feed intake expenses per cow, daily feed intake to average daily milk production and the kg milk price to kg feed intake ratio were 95.48%,2.20 and 1.97, respectively. The average total herd size was 8.76 head, included 30.57% lactating cows, 16.20% dry cows, 11.95% female milking calves, 11.79% male milking calves, 10.18% male growing calves, 10.03% female growing calves, 5.76% mature bulls and 3.52% pregnant heifer, respectively. There was significant variation between different levels of season, breed, rearing system and herd size all of the most traits.
- انتشار مقاله: 17-08-1395
- نویسندگان: محمود وطن خواه,مرتضی کیخاصابر,مختارعلی عباسی,حسن بانه,سعید اسماعیل خانیان
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: علوم دامی ایران
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: روند ژنتیکی و فنوتیپی,طول عمر اقتصادی,میش لری بختیاری
- چکیده: در این تحقیق از 1802 رکورد طول عمر میش، جمعآوریشده در سالهای 1367 تا 1389 از گلة ایستگاه پرورش و اصلاح نژاد گوسفند لری بختیاری واقع در استان چهارمحال و بختیاری، برای برآورد روندهای ژنتیکی، محیطی و فنوتیپی صفت طول عمر استفاده شد. به منظور برآورد ارزش اصلاحی طول عمر اقتصادی میشها از روش حداکثر درستنمایی محدودشده و تجزیة تکصفتی مدل حیوانی استفاده شد. بهترین پیشبینی نااریب خطی از ارزشهای اصلاحی میشها و روند ژنتیکی بهصورت تابعیت میانگین ارزشهای اصلاحی از سال تولد برآورد شد. روندهای محیطی و فنوتیپی نیز بهصورت تابعیت انحرافات محیطی و فنوتیپی (انحرافات مقادیر فنوتیپی از میانگین کل) از سال تولد میشها برآورد شد. نتایج این تحقیق نشان داد که روند ژنتیکی طول عمر اقتصادی مثبت (033/0 روز) و غیرمعنادار از صفر بود. روندهای محیطی و فنوتیپی طول عمر اقتصادی معادل81/27- و 78/27- روز و معنادار از صفر بودند (05/0P<). در نتیجه انتخاب برای صفات رشد در گلة مورد بررسی به تغییرات قابل ملاحظة ژنتیکی برای صفت طول عمر اقتصادی میشهای این نژاد منجر نشده است و با اصلاح شرایط محیطی میتوان از روند فنوتیپی منفی جلوگیری کرد.
- چکیده انگلیسی: In this study, the number of 1802 longevity records of ewes collected during 1989 to 2010 in Breeding Station of Lori-Bakhtiari sheep flocks were used to estimate of genetic, environmental and phenotypic trends for economic lifetime. The breeding values of a ewe’s lifetime were estimated by restricted maximum likelihood procedure under an animal model of univariate analysis. The best linear unbiased prediction of breeding values estimated and genetic trends were estimated as a regression coefficient of average breeding values on the birth year of ewes. The environmental and phenotypic trends estimated as a regression coefficient of average environmental deviation and phenotypic deviation (deviations of phenotypic values from overall mean) on the birth year of ewes. The results showed that, genetic trend of longevity was positive (0.033 days) but insignificant from zero. While the environmental and phenotypic trends were equal to -27.81 and -27.78 days, respectively, and significantly different from zero (P<0.05). Thus, selection for growth traits did not affect longevity traits as genetically and to exhibit negative phenotypic trend for longevity the environmental factors should improve firstly
- انتشار مقاله: 13-12-1392
- نویسندگان: مسلم بیگی,محمود وطن خواه,مصطفی فغانی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: علوم دامی ایران
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: زنده مانی,طول عمر,بره های لری بختیاری.,مدل های خطی و تابع ویبول
- چکیده: در این پژوهش از رکوردهای طول عمر و زنده مانی تعداد 6800 رأس بره، حاصل از 263 رأس قوچ و 1839 رأس میش، مربوط به گله ایستگاه پرورش و اصلاح نژاد گوسفند لری بختیاری (ایستگاه شولی) واقع در شهرکرد، جمع آوری شده طی سال های 1368 تا 1388 استفاده گردید. داده ها با استفاده از مدل های خطی و نسبت خطر با تابع ویبول تجزیه شدند. این مدل ها شامل اثر عوامل غیر ژنتیکی سال و ماه تولد بره، جنس بره، نوع تولد، سن مادر و متغیر کمکی وزن تولد بره ها به صورت درجه دوم بودند. نتایج نشان داد که میانگین کل طول عمر و میزان زنده مانی تجمعی بره ها از تولد تا سن یک سالگی به ترتیب 6/301 روز و 68/78 درصد بودند. اثر عوامل غیر ژنتیکی حاصل از مدل های خطی و نسبت خطر با تابع ویبول بر زنده مانی یکسان بودند. اثر عوامل سال و ماه تولد بره، جنس بره و متغیر کمکی وزن تولد بره ها به صورت درجه دوم معنی دار (05/0P<) ولی اثر عوامل سن مادر و نوع تولد بر طول عمر و میزان زنده مانی بره ها تا سن یک سالگی غیر معنی دار (05/0P>) بودند. میزان زنده مانی و نسبت خطر بره های متولد شده در ماه های اول و دوم (بهمن و اسفند) به ترتیب بالاتر و پایین تر از بره های متولد شده در ماه سوم (فروردین) بود. بره های نر میزان زنده مانی کمتر و نسبت خطر بیشتری در مقایسه با بره های ماده داشتند. بره های دارای وزن تولد متوسط، زنده مانی بیشتر و نسبت خطر کمتری داشتند. اگر چه ظاهراً بره های متولد شده از مادران جوان تر و پیرتر دارای زنده مانی کمتر و نسبت خطر بیشتری بودند، ولی با مادران میان سال تفاوت معنی داری نداشتند. بره های دوقلو زندمانی کمتر و نسبت خطر بیشتری از بره های تک قلو داشتند ولی اختلاف بین آن ها معنی دار نبود. بر این اساس مطالعه اثر عوامل غیر ژنتیکی بر زنده مانی بره ها تا سن یک سالگی حاصل از مدل های خطی و غیر خطی یکسان بوده و برای افزایش زنده مانی از طریق تصحیح عوامل غیر ژنتیکی می توان از نتایج حاصل از مدل های خطی یا غیر خطی استفاده نمود.
- چکیده انگلیسی: Data utilized in this study were 6800 records of lambs’ life longevity, and survival rate from 263 sires and 1839 dams collected from 1989 through 2009, from the Lori-Bakhtiari flock at Shooli Station in Shahrekord. The data were analyzed, using Linear and Hazard Ratio models along with Weibul function. These models included such non genetic factors as year and month of birth, sex of lamb, type of birth, age of dam and lambs birth weight as linear and quadratic covariates. Results revealed that the overall mean of lamb’s life longevity and cumulative survival rate, up to yearling, were 301.60 days vs. 78.68%, respectively. The effect of non genetic factors on survival rate resulted from linear model were almost the same as hazard ratio model of Wiebull function. The effect of year and month of birth, sex of lamb and lamb’s birth weight as quadratic covariate were significant (p<0.05). But the effect of age of dam and type of birth were not significant (p>0.05) on the longevity of lamb’s life as well as survival rate. The survival rate and hazard ratio of lambs born in the first vs. the second months were higher vs. lower than those in the third month respectively. The male lambs suffered from a lower survival rate and higher hazard ratio than the females. Lambs with medium birth weight benefited from a higher survival rate and lower hazard ratio than lambs with either too low or too high birth weights. Although, lambs born from younger and older dams suffered from lower survival rates and higher hazard ratios, but they did not any significant differences with lambs born from middle aged dams. Twin lambs suffered from lower survival rates and higher hazard ratios than single lambs, but the differences were not significant. According to the results obtained in this study, the effect of non genetic factors on lamb’s survival rate to yearling age, achieved from liner and non linear models were similar and to increase the survival rate by correcting the non genetic factors, one could use the results obtained from either linear or non linear models.
- انتشار مقاله: 11-10-1348
- نویسندگان: محمود وطن خواه,محمود وطن خواه,محمود وطن خواه
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تحقیقات تولیدات دامی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: گوسفند لری بختیاری,اثر انتخاب,پیشرفت ژنتیکی,سیستم اصلاح نژاد هسته باز,میزان اریبی
- چکیده: یک طرح اصلاح نژاد هسته باز با استفاده از اطلاعات جمعیت گوسفندان نژاد لریبختیاری، مرکب از یک هسته باز با 500 رأس و یک پایه با 4500 رأس میش مولد شبیهسازی شد، تا اثر وراثتپذیری و اندازه هسته بر میزان اریبی برآورد رشد ژنتیکی بررسی شود. تابع هدف وزن 9 ماهگی و انتخاب بر اساس یک رکورد شخصی بود. مقادیر مختلف وراثتپذیری صفت در هسته و پایه و نیز اندازههای متفاوت هسته در نظر گرفته شد و پیشرفت ژنتیکی مورد انتظار یک بار با نادیده گرفتن اثر انتخاب و بار دیگر با دخالت آن برآورد شده و از نسبت اولی به دومی میزان اریبی در برآورد پیشرفت ژنتیکی بدست آمد. نتایج نشان داد در شرایطی که وراثتپذیری هسته و پایه برابر باشد، بیشترین اریبی (18 درصد) رخ میدهد. افزایش وراثتپذیری جمعیت هسته و پایه از 1/0 تا 9/0، نشان داد میزان اریبی با وراثتپذیری رابطه مستقیم دارد و بین 10 تا 36 درصد تغییر میکند. هنگامی که وراثتپذیری جمعیت هسته ثابت ولی وراثتپذیری جمعیت پایه تغییر داده شد، میزان اریبی تغییر کرد؛ اما دامنه آن تنها 10 درصد بود که نشان میدهد اریبی به وراثتپذیری جمعیت پایه چندان حساس نیست. نتایج مربوط به تغییر اندازه هسته، نشان داد که میزان اریبی بین 10 تا 20 درصد تغییر میکند، بنابراین اثر این عامل بر میزان اریبی قابل صرفنظر کردن است. بطور کلی مهمترین عامل موثر بر میزان اریبی ناشی از نادیده گرفتن اثر انتخاب در برآورد رشد ژنتیکی، وراثتپذیری صفت در هسته است.
- چکیده انگلیسی: An open nucleus breeding scheme consisting a nucleus herd of 500 ewes and a commercial herd of 4500 ewes was simulated deterministically using the information of the population of Lori Bakhtiari sheep to investigate the effect of heritability and nucleus size on the bias of estimates for genetic gain. The objective function was 9 months body weight and the selection was based on own record. Different values for heritability in nucleus and commercial herd and also different nucleus sizes were considered and the expected genetic gain was estimated by ignoring or accounting for the selection effect and from the ratio of these two estimates the amount of bias of estimates for genetic gain was obtained. The results showed that when the heritability of the nucleus and the commercial herd were equal, the highest bias (18%) occurred. Increasing the heritability in nucleus and commercial herd from 0.1 to 0.9 showed the amount of bias was directly related to heritability and ranged from 10 to 36 %. When the heritability in nucleus was fixed at a given value, and the heritability in commercial herd changed, the rate of bias altered, but only by 10 % indicating the amount of bias is not so sensitive to the heritability in the commercial herd. Results related to the changes in nucleus size indicated that the amount of bias changed between 10 to 20 %; therefore, effect of this factor on the bias is negligible. In general, the most important factor on the bias of genetic gain estimates, due to ignoring the effect of selection, is the heritability.
- انتشار مقاله: 18-09-1396
- نویسندگان: فاطمه شاهوردی,عبدالاحد شادپرور,محمود وطن خواه
- مشاهده