در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: علوم دامی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: گوسفند,ویناس,ملاس,اسیدهای چرب فرار,نیتروژن آمونیاکی شکمبه
- چکیده: این مطالعه با هدف مقایسهی اثر جیرههای پلت شده حاوی سطوح مختلف ویناس نیشکر بر مصرف خوراک، گوارشپذیری و فراسنجههای شکمبهای در برههای نر لری-بختیاری و در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 تیمار و 5 تکرار انجام شد. جیرههای آزمایشی حاوی سطوح صفر، 5، 10، 15، و 20 در صد ویناس نیشکر در ماده خشک به جای ملاس نیشکر بود. ﻃﻮل دورهی آزﻣﺎﯾﺶ مجموعاً 25 روز و ﺷﺎﻣﻞ 15 روز ﻋﺎدتپذیری و 10 روز نمونهبرداری بود. اضافه کردن ویناس به جیره، گوارشپذیری ماده خشک را تحت تأثیر قرار نداد (05/0P>). گوارشپذیری پروتئینخام در جیرهی حاوی20 درصد ویناس نسبت به سایر تیمارها کمتر بود (05/0P<). گوارشپذیری عصارهی اتری در جیرهی حاوی 10 درصد ویناس نسبت به جیرهی شاهد کاهش، و در سایر جیرهها افزایش نشان داد (05/0P<). گوارشپذیری الیاف نامحلول در شویندهی خنثی نیز در جیرهی 15 درصد ویناس نسبت به سایر جیرهها بیشتر بود (05/0P<). با افزایش سطح ویناس در جیرهها، غلظت اسیداستیک، اسیدبوتیریک و کل اسیدهای چرب فرار کاهش یافت (05/0P<). در مجموع، ویناس نیشکر را میتوان بدون تأثیر سوء بر گوارشپذیری و تخمیر شکمبهای تا سطح 15 درصد ماده خشک در جیرهی برههای نژاد لری-بختیاری جایگزین ملاس نمود و باعث جلوگیری از دفع آن به محیط زیست شد. به هر حال، برای نتیجهگیری صحیحتر باید بازده رشد دام و بازده اقتصادی گنجاندن ویناس نیشکر را در جیره در نظر داشت.
- چکیده انگلیسی: The aim of this study was to compare the effect of pelleted diets containing different levels of sugarcane Vinasses on dry matter (DM) intake (DMI), digestibility and ruminal parameters in male lambs using a completely randomized design with 5 treatments and 5 replications. The experimental diets were containing 0, 5, 10, 15, and 20% levels of sugarcane Vinasses in DM instead of sugarcane molasses. The experiment lasted for 25 days, including 15 days of adaptation and 10 days for sampling. No significant differences were observed for digestion of DM in response to vinasse addition (P>0.05). Digestibility of crude protein at the level of 20% Vinasses was lower than that of other groups (P<0.05). Ether extract digestibility decreased at the level of 10% Vinasses compared to control, and increased in other diets (P<0.05). Digestibility of NDF at level of 15% Vinasses was higher than that of other levels (P<0.05). The amount of acetate, butyrate and total volatile fatty acids was decreased by increasing the level of Vinasses (P<0.05). In total, sugarcane vinasse can be substituted for molasses without any adverse effect on digestibility and ruminal fermentation up to 15% of DM in Lorry-Bakhtiari male lambs diet and preventing its release to the environment. However, in order to make a more correct conclusion, we must consider the efficiency of animal growth and the economic efficiency of the inclusion of sugarcane vinasse in the diet.
- انتشار مقاله: 31-05-1396
- نویسندگان: غلامعلی صنیعی,محمد بوجارپور,جمال فیاضی,مجتبی زاهدی فر
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: علوم دامی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: پلت,جوجه گوشتی,پاسخ ایمنی,شاخص تولید,رقم جو
- چکیده: آزمایشی با روش فاکتوریل 2×2×3 با قالب کاملاً تصادفی در 12 تیمار ، 3 تکرار و 27 قطعه جوجه در هر تکرار برای بررسی تأثیر شکل خوراک، رقم جو و مکمل آنزیمی بر عملکرد، خصوصیات لاشه و پاسخ ایمنی جوجههای گوشتی با استفاده از 972 قطعه جوجه گوشتی سویه راس 308 اجرا شد. عاملهای اصلی و سطوح هر عامل شامل رقم جو (فجر، ریحانه و یوسف)، شکل خوراک (آردی و پلت) و سطح آنزیم (صفر و 05/0گرم در کیلوگرم) بودند. بر اساس نتایج حاصله در کل دوره پرورش، مقدار مصرف خوراک و سرعت رشد تحت تأثیر اثرات اصلی و اثرات متقابل تیمارهای آزمایشی قرار گرفت (05/0> P). اثرات اصلی (به استثنای رقم) و اثرات متقابل شاخص کارآیی تولید را تحت تأثیر قرار_دادند (05/0> P). پلت نمودن جیره و استفاده از آنزیم، عملکرد و درصد وزن نسبی کبد و صفرا را به طور معنی داری بهبود داد (05/0> P). عیار پادتن تولیدی علیه گلبول قرمز گوسفند (SRBC) و ایمنوگلوبولین نوعIgM تحت تأثیر اثرات اصلی و اثرات متقابل بین عوامل قرار نگرفت، اما غلظت ایمنوگلوبولین نوع IgG با افزودن آنزیم به جیرهها بطور معنیداری افزایش یافت (05/0> P). نتایج این تحقیق نشان داد استفاده از جو رقم ریحانه به شکل پلت و همراه با آنزیم بدون اثر منفی بر عملکرد و خصوصیات لاشه جوجههای گوشتی قابل توصیه است.
- چکیده انگلیسی: A 3*2*2 factorial experiment with a completely randomized design in 12 treatments, 3 replicates and 27 chickens in each replicates was conducted to evaluate the effects of physical form, barley variety and enzyme addition on growth performance; carcass characteristics and immune system response of broiler chickens with use of 927 one day of old Ross 308 broiler chickens. .Main effects and levels of Factors were barley varity (Fajr, Reyhaneh, and Yosef), diet form (mash or pellet) and enzyme level (0 and 0/05 g/kg dry matter).Results showed that feed intake and growth rate are affected by main effects and interaction effects over the entire raising period (P < 0.05). Main effects (Even though, variety) and interaction effects, affect production efficiency index (PEI). Pelleting of diets and utilizing enzyme significantly improved yield, increased abdominal fat and decreased relative weight of liver and gall (P < 0.05). antibody titers in response to sheep red blood cells (SRBC) and IgM no affected by main and interaction effects (P>0.05) but increased levels of IgG with the addition of enzymes to the diet(P <0/05). According to this result, the use of pellet diet containing Ryhaneh variety with enzyme recommended in poultry nutrition.
- انتشار مقاله: 29-01-1395
- نویسندگان: علی محمد هوشمندی,محمد بوجارپور,اکبر یعقوبفر,سمیه سالاری,حسن رکنی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: علوم دامی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: عملکرد,جوجههای گوشتی,ترئونین,پاسخهای ایمنی
- چکیده: بهمنظور بررسی تأثیر سطوح مختلف اسیدآمینه ترئونین بر عملکرد و پاسخ ایمنی جوجههای گوشتی سویه آرین 386در دوره آغازین (1 تا 21 روزگی)، آزمایشی با استفاده از 600 قطعه جوجه گوشتی و در قالب طرح کاملاً تصادفی با 6 تیمار، 5 تکرار و 30 قطعه جوجه در هر واحد آزمایشی انجام گردید. تیمارهای آزمایشی شامل سطوح 66/0، 76/0، 86/0، 96/0، 06/1 و 16/1 درصد ترئونین بودند. جهت جلوگیری از اثرات محدودکنندگی سایر اسیدهای آمینه، سطوح سایر اسیدهای آمینه بالاتر از توصیهها تنظیم گردید. فاکتورهای اندازهگیری شده شامل: افزایش وزن روزانه، مصرف خوراک، ضریب تبدیل غذایی و پاسخ به گلبول قرمز گوسفندی، ایمنوگلوبولین G , M بودند. نتایج نشان داد که صفات عملکردی و پاسخهای ایمنی تحت تاثیر سطوح افزایش ترئونین قرار گرفتند. به این صورت که افزایش وزن روزانه، خوراک مصرفی، ضریب تبدیل غذایی و ایمنوگلوبولین M تفاوت معنیداری نشان داد (P<0/05). از طرفی، پاسخ به گلبول قرمز گوسفندی و ایمنوگلوبولین G تفاوت معنیدار نبود P>0/05)).
- چکیده انگلیسی: To investigation the effect of different levels of the threonine amino acid on performance and immune response of Arian strain broiler chickens in the first period (1 to 21 days), an experiment was conducted by using 600 broiler chicks in a completely randomized design with 6 treatments, 5 replications and 30 birds per each experimental unit (rep). Experimental treatments were consisting of 0.66, 0.76, 0.86, 0.96, 1.06 and 1.16 percent of threonine amino acid. To prevent the inhibitory effects of other amino acids, amino acids levels were adjusted higher than the recommendations. Factors measured were including daily gain, feed intake, feed efficiency and immune response. The results showed that yield and immune response in a non-linear responded to increased levels of threonine. So that the daily gain, feed intake, feed conversion ratio and immunoglobulin M showed a significant difference (p<0.05). On the other hand, the response to sheep red blood cells (SRBC) and immunoglobulin G were not statistically significant (p>0.05).
- انتشار مقاله: 05-08-1394
- نویسندگان: ابراهیم بحرینی,محمد بوجارپور,سید عبداله حسینی,سمیه سالاری,هدایت الله روشنفکر
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: علوم دامی ایران
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: pH,ظرفیت بافری,بیکربنات سدیم و زئولیت,سدیم سسکویی کربنات
- چکیده: هدف آزمایش بررسی ظرفیت بافری شماری از بافرها یا قلیایی کنندهها و تأثیر آنها بر هضم و تخمیر جیرههای پر کنسانتره بود. از غلظتهای 0، 5/0، 1، 5/1 و 2 گرم در 100 میلیلیتر انواع بافرها و قلیایی کنندهها شامل: بیکربنات سدیم، سدیمسسکویی کربنات، اکسید منیزیم، کربنات منیزیم، بنتونیت سدیم، زئولیت و بافر ترکیبی (۷۵/۰ درصد سدیم سسکویی کربنات+ ۷۵/۰درصد بیکربنات سدیم) استفاده شد. pH اولیۀ محلول بافری، مقدار اسید هیدروکلریک مصرفشده برای تغییر ناگهانی pH به 2/5 یا زیر آن و pH نهایی ثبت شد. کمترین هیدروکلریدریک اسید مصرفشده برای کاهش ناگهانی pH به ترتیب مربوط به محلول بافری حاوی بنتونیت سدیم، اکسید منیزیم، کربنات منیزیم و شاهد بود و بیشترین آن برای سطح 5/1 و 2 درصد سدیم سسکویی کربنات، بافر ترکیبی و سطح 5/1 و 2 درصد بیکربنات سدیم بود. بافر زئولیت نیز مقاومت مناسبی در برابر تغییر pH نشان داد و تفاوت معنیداری با بافر ترکیبی و یا بافر بیکربنات سدیم نداشت. تیمارهای مورد استفاده در آزمایش تولید گاز شامل: جیرۀ شاهد یا پایه بدون افزودن بافر و مقادیر 5/0 تا 2 درصد بیکربنات سدیم، 5/0 تا 2 درصد سدیم سسکویی کربنات، 5/0 درصد بنتونیت سدیم، 2 درصد کربنات منیزیم، 5/1، 2 و 5/2 درصد زئولیت و بافر ترکیبی بود که به جیرۀ پایه افزوده شدند. بیشترین گاز تولیدشده مربوط به بافرهای سدیم سسکویی کربنات، بیکربنات سدیم، بافر ترکیبی و زئولیت بود. بنابراین، از نظر ظرفیت بافری و حجم گاز تولیدشده، سدیم سسکویی کربنات بهترین جایگاه و پساز آن بافر ترکیبی، بیکربنات سدیم و زئولیت نیز بافرهای مناسبی برای استفاده در جیرههای حاوی مواد متراکم زیاد در تغذیۀ نشخوارکنندگان ارزیابی شدند.
- چکیده انگلیسی: The aim of present experiment was to investigate the buffering capacity of some buffers or alkalizers, their effect on digestion and fermentation of high concentration diets. The concentration of 0, 0.5, 1, 1.5, 2 g in 100 ml from different buffers and alkalizing agents including: sodium bicarbonate, sodium sesquicarbonate, magnesium oxide, magnesium carbonate, sodium bentonite, zeolite and combined buffer (0.75% sodium bicarbonate+ 0.75% sodium sesquicarbonate) was used. The initial pH of the buffer solution, the amount of consumed hydrochloric acid for abrupt changes of pH to 5.2 or below it, and the final pH was registered. The lowest amount of the hydrochloric acid was consumed for solutions containing sodium bentonite, magnesium oxide, magnesium carbonate and control for suddently dropping their pH; and highest amount by sodium sesquicarbonate, combined buffer and sodium bicarbonate, respectively. The zeolite buffer also indicated a proper resistance to pH changes and did not have a significant difference with the combined buffer or sodium bicarbonate buffer. The treatments in gas production were included: control or basal diet without buffer, and amounts of 0.5 to 2% sodium bicarbonate, 0.5 to 2% sodium sesquicarbonate, 0.5% sodium bentonite, 2% magnesium carbonate, 1.5, 2 and 2.5% of zeolite and combined buffer, which were added to basal diet. The highest produced gas was in the sodium sesquicarbonate, sodium bicarbonate, combined buffers and zeolite. Therefore, sodium sesquicarbonate, combined buffers, sodium bicarbonate and zeolite had the best position respectively, which were evaluated as suitable buffers for using in diets containing high concentration ingredients for feeding the ruminant animals.
- انتشار مقاله: 01-09-1396
- نویسندگان: نسرین مهدویراد,مرتضی چاجی,محمد بوجارپور,مهدی دهقان بنادکی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: علوم دامی ایران
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تانن,اسپرس,تخمیر شکمبه,تولید و ترکیب شیر,نسبت علوفه به کنسانتره
- چکیده: آزمایش با هدف بررسی اثر علوفۀ اسپرس بهعنوان یک منبع تانن و نیز نسبت علوفه به کنسانتره بر مصرف و قابلیت هضم، خصوصیات تخمیر شکمبهای، فراسنجههای خونی، مقدار تولید و ترکیبات شیر میشهای شیرده انجام گرفت. بدین منظور از 8 رأس میش شیرده نژاد لری بر اساس آزمایش فاکتوریل در قالب طرح مربع لاتین 4×4 تکرارشونده استفاده شد. تیمارها با دو سطح کنسانتره و دو سطح نوع علوفۀ مصرفی شامل چهار جیرۀ به صورتکامل مخلوط با نسبتهای علوفه به کنسانترۀ 65:35 (پرکنسانترۀ بدون اسپرس)، 35:65 (کمکنسانترۀ بدون اسپرس)، 65:35 (پرکنسانترۀ با اسپرس) و 35:65 (کمکنسانترۀ با اسپرس) فرموله و تهیه شد. مقدار کل ترکیبات فنولی، تانن کل و تانن متراکم تیمارهای آزمایشی معنادار بود (05/0P<). نتایج نشان داد قابلیت هضم مادۀ خشک و مادۀ آلی در تیمار پرکنسانترۀ با اسپرس در مقایسه با بقیۀ تیمارها بیشتر بود (05/0P<). مقادیر pH و نیتروژن آمونیاکی شکمبه در تیمارهای پرکنسانترۀ با اسپرس و بدون اسپرس در مقایسه با تیمار کمکنسانترۀ بدون اسپرس کمتر بود. اثر سطح کنسانتره بر مقدار کل اسیدهای چرب فرار شکمبهای معنادار شد (05/0P<). بر این اساس نسبت استات به پروپیونات در تیمارهای پرکنسانترۀ با اسپرس و بدون اسپرس کمترین مقدار را داشت. نتایج نشان داد تولید شیر در تیمارهای پرکنسانترۀ با و بدون اسپرس بیشتر از سایر تیمارها بود. اثر سطح کنسانتره بر چربی، لاکتوز، مواد جامد بدون چربی و پروتئین شیر معنادار بود (05/0P<). درمجموع، اضافهکردن اسپرس بهعنوان یک منبع تانن به جیرۀ پرکنسانتره (65 درصد) موجب افزایش قابلیت هضم مادۀ آلی و الیاف، افزایش پروپیونات جیره و در نتیجه افزایش تولید شیر و پروتئین آن میشود.
- چکیده انگلیسی: This experiment was carried out to study the effects of sainfoin (Onobrychis viciifolia) as tannin source and different level of forage: concentrate ratio on digestibility, blood parameters, ruminal fermentation, milk yield and milk composition in milking ewes. Therefore, eight Lori milking ewes were alocated to factorial experiment base on the 4×4 replicated Latin square design. Four total mixed ration diets were formulated with two level of concentrate and two level of intake forage which consisted of forage: concentrate ratios of 35:65 high concentrate without sainfoin (HC), 65:35 low concentrate without sainfoin (LC), 35:65 high concentrate with sainfoin (HCS) and 65:35 low concentrate with sainfoin (LCS). Total phenols, total and condensed tannin among treatments were significantly different (P<0.05). Digestibility of DM and OM in the HCS treatment were higher compared to the other treatments (P<0.05). The ruminal pH and NH3-N values in HCS and HC diets were lower than those fed HC diet. The concentration of ruminal VFAs in ewes received low concentrate diet were higher (P<0.05). The acetate to propionate ratio was lower in HC and HCS treatments. The results showed milk yield in HC and HCS treatments was greater than other treatments (P<0.05). Level of concentrate effect were significant on milk fat, lactose, SNF and protein (P<0.05). In total, adding to sainfoin as a tannins source to diet with high concentrate ratio (65%) increased organic matter and fiber digestibility, and also increased ruminal propionate and finally, increased milk yield and protein.
- انتشار مقاله: 07-04-1394
- نویسندگان: بهروز یاراحمدی,مرتضی چاجی,محمد بوجارپور,خلیل میرزاده,مرتضی رضایی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: علوم دامی ایران
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تولید گاز,شمارش قارچهای شکمبه,کشت اختصاصی قارچها,کل میکروارگانیسمها
- چکیده: این مطالعه به منظور مقایسة قابلیت هضم پیت نیشکر عملآوریشده توسط قارچها و کل میکروارگانیسمهای شکمبة گاو و گاومیش انجام شد. قابلیت هضم مادة خشک (DM)، الیاف نامحلول در شویندة خنثی (NDF) و الیاف نامحلول در شویندة اسیدی (ADF) پیت نیشکر عملآوریشده توسط کل میکروارگانیسمها و قارچهای شکمبة گاو و گاومیش به روش هضم دو مرحلهای، تکنیک تولید گاز و کشت اختصاصی قارچهای شکمبه اندازهگیری و مقایسه شد. قابلیت هضم آزمایشگاهی مادة خشک، NDF و ADF پیت نیشکر توسط کل میکروارگانیسمهای شکمبة گاومیش (به ترتیب 62، 31/32 و 22 درصد) بیشتر از گاو (به ترتیب 13/50، 07/27 و 25/16 درصد) بود (05/0P<). صرف نظر از نوع میکروارگانیسم قابلیت هضم مادة خشک NDF و ADF توسط گاومیش (13/54، 51/27 و 86/19 درصد) بیشتر از گاو (69/49، 54/24 و 67/14 درصد) بود (05/0P<). پتانسیل تولید گاز پیت نیشکر عملآوریشده در حضور کل میکروارگانیسمهای مایع شکمبة گاو از نظر عددی بیشتر از گاومیش بود (05/0P>). نرخ تولید گاز توسط کل میکروارگانیسمها و قارچهای شکمبة گاومیش به طور معناداری بیشتر از گاو بود (05/0P<). صرف نظر از نوع میکروارگانیسم، نرخ تولید گاز پیت نیشکر در گاومیش به طور معناداری بیشتر از گاو بود (05/0P<)؛ برعکس پتانسیل تولید گاز در گاو اندکی بیشتر بود (05/0P>). صرف نظر از نوع دام، قابلیت هضم و توان تولید گاز برای کل میکروارگانیسمها بیشتر از قارچها بود (05/0P<)، اما برای نرخ تولید گاز بین آنها تفاوتی وجود نداشت. در محیط کشت اختصاصی قارچهای شکمبه، قابلیت هضم مادة خشک پیت نیشکر توسط قارچها در گاومیش در روز دوازدهم بهطور معناداری بیشتر از گاو بود (05/0P<). تراکم قارچها در هر میلیلیتر مایع شکمبة گاو بیشتر از گاومیش بود (05/0P<). در کل، با وجود تعداد بیشتر قارچهای شکمبة گاو، میتوان گفت که توان قارچها و کل میکروارگانیسمهای شکمبة گاومیش در آزمایش حاضر بیشتر از گاو بود. بنابراین، نتایج برتری گاومیش به گاو هلشتاین در استفاده از مواد فیبری کمکیفیت را نشان داد.
- چکیده انگلیسی: This study was conducted to compare fungi and whole rumen microorganisms (WRM) digestibility of treated sugarcane pith by fungi and of buffalos and Holstein cows. Dry matter (DM), neutral and acid detergent fiber (NDF and ADF) digestibilities of steam treated sugarcane pith (STP) by fungi and WRM were compared with a two-steps digestion technique, gas production (GP) and specific rumen fungi culturing (SRFC). Dry matter, NDF and ADF digestibilities of steam treated sugarcane pith by WRM in buffalo were higher (62, 32.31 and 22%, respectively) than cow (50.13, 27.07 and 16.2%, respectively) (P<0.05). Regardless of microorganisms type, digestibility of DM, NDF and ADF were greater in buffalo (54.13, 27.51 and 19.86%) than in buffalo (49.69, 24.54 and 14.67) (P<0.05). Potential of GP (B) of STP by WRM in cow was numerically more than that of cow (P>0.05). Fractional rate of GP (C) for WRM and fungi was lower in cow than buffalo (P<0.05). Regardless of microorganisms type, C was higher in buffalo was more than cow (P<0.05) and vice versa for B (P>0.05). Regardless of animal species, whole rumen microorganisms had higher digestibility and potential of GP than fungi (P>0.05), but there was not any difference for rat of GP between them. In SRFC, DM digestibility of STP by fungi at day 12 in buffalo was significantly more than cow (P<0.05). The concentration of fungi per ml of rumen liquer in cow was more than buffalo (P<0.05). Although, the rumen population fungi in cow was more than buffalo, but that digestibility of fungi (in specific rumen fungi culture) and WRM of buffalo was more than cow in present experiment. Therefore, the results of this study showed the advantage and supremacy of buffalo in usage the low quality roughages.
- انتشار مقاله: 27-08-1392
- نویسندگان: فاطمه شاکرمی,مرتضی چاجی,موسی اسلامی,طاهره محمدآبادی,محمد بوجارپور
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تولیدات دامی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: مرغ مادر گوشتی,جوجهدرآوری,تلفات رویانی,فراسنجههای لیپیدی,فولیکول
- چکیده: تأثیر روی بر زخم کف پا و فراسنجههای تولیدمثلی و خونی مرغهای مادر گوشتی با استفاده از 300 قطعه مرغ و 40 قطعه خروس سویۀ راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار و پنج تکرار و 15 قطعه مرغ و دو قطعه خروس در هر تکرار به مدت 12 هفته بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیرههای حاوی80، 110، 140، و 170 میلیگرم روی در کیلوگرم جیره بودند. استفاده از سطوح افزایشی روی بهخصوص سطح 170 میلیگرم در کیلوگرم جیره موجب افزایش جوجهدرآوری گردید (05/0P<). استفاده از مکمل روی در سطوح 140 و 170 میلیگرم در کیلوگرم جیره سبب بهبود و جلوگیری از پیشرفت زخمهای کف پا شد (05/0P<). کمترین درصد تلفات رویانی مرحلۀ اولیۀ انکوباسیون مربوط به سطح 140 میلیگرم روی در کیلوگرم جیره بود (05/0P<). همچنین سطح 170 میلیگرم روی در کیلوگرم جیره سبب افزایش تعداد فولیکولهای بزرگ و کوچک تخمدان مرغهای مادر گوشتی گردید (05/0P<). اثر تیمارهای آزمایشی بر لیپیدهای خون معنیدار نبود. نتایج این آزمایش نشان داد که استفاده از مکمل روی در سطوح 140 و 170 میلیگرم در کیلوگرم جیرۀ مرغهای مادر گوشتی علاوه بر تأثیر مطلوب بر سلامت پای مرغها، جوجهدرآوری را بهبود میبخشد.
- چکیده انگلیسی: Effect of levels of zinc supplementation on footpad lesions, reproductive and blood parameters of broiler breeders with 300 hens and 40 roosters of Ross 308 strain with four treatments, five replicates and 15 hens and two roosters in each for 12 weeks was evaluated in a completely randomized design. Dietary treatments were 80, 110, 140 and 170 mg zinc/kg diet. Increasing supplemental zinc level especial 170 mg/kg diet increased hatchability (P<0.05). Levels of 140 and 170 mg zinc/kg diet significantly improved footpad lesions (P<0.05). In the first phase of incubation, the lowest rate of mortality observed in 140mg zinc/kg diet (P<0.05). Also, number of large and small size follicles of broiler breeders increased at 170 mg zinc/kg diet (P<0.05). Blood parameters did not affect significantly. The results of this experiment showed that supplementation of broiler breeders diet with zinc at 140 and 170 mg/kg diet could improve hatchability and had desirable effect on footpad health.
- انتشار مقاله: 28-08-1393
- نویسندگان: مرتضی نادعلی,سمیه سالاری,محمد بوجارپور,صالح طباطبایی وکیلی,محسن ساری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تولیدات دامی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تخمیر,تولید گاز,قابلیت هضم,عامل پارتیشنینگ,گیاه برهان
- چکیده: این آزمایش بهمنظور بررسی هضمپذیری و فراسنجههای تخمیر جیرههای حاوی برگ، غلاف با دانه، و گل درخت برهان در گوسفند با روشهای هضم دومرحلهای و تولید گاز انجام شد. جیرههای آزمایشی شامل سطوح صفر، 25، 50، 75، و 100 درصد برگ، غلاف، و گل برهان بودند. نتایج نشان داد بیشترین قابلیت تولید گاز مربوط به جیرۀ حاوی 50 درصد برگ بود (05/0P<). نرخ تولید گاز در جیرۀ حاوی 75 درصد گل از سایر جیرهها بیشتر بود (05/0P<). عامل پارتیشنینگ، تولید تودۀ میکروبی، و بازده تودۀ میکروبی در جیرۀ حاوی 100 درصد برگ و سطوح متفاوت غلاف بالاترین بود (05/0P<). قابلیت هضم مادۀ خشک در جیرههای حاوی سطوح مختلف برگ، 50 درصد گل، و 25 درصد غلاف برهان، و قابلیت هضم الیاف نامحلول در شویندۀ خنثی در جیرههای حاوی سطوح مختلف گل و 25 درصد غلاف برهان در مقایسه با جیرۀ شاهد بالاتر بود (05/0P<). کمترین غلظت نیتروژن آمونیاکی مربوط به جیرههای حاوی 100 درصد برگ و غلاف با دانۀ برهان بود (05/0P<). براساس این نتایج، میتوان از برگ، گل، و غلاف با دانۀ برهان به جای یونجه در جیرۀ گوسفند استفاده کردد و هضمپذیری و تخمیر شکمبهای جیره را افزایش داد.
- چکیده انگلیسی: This experiment was conducted to investigate the digestibility and fermentation parameters of diets containing flower, pod with seed and leaf of siris in sheep by two-step digestion and gas production methods. The experimental diets were including zero, 25, 50, 75 and 100 percent of Siris flower, pod and leaf. The result showed that gas production potential of diet containing 50 percent leaf was greater than other treatments (P<0.05). Gas production rate of diet containing 75 percent flower showed significant increase compared with the other diets (P<0.05). Partitioning factor, microbial biomass, biomass efficiency were the greatest for diets containing 100 percent leaf and different levels of pod (P<0.05). Dry matter digestibility of diets including different levels of siris leaf, 50 percent siris flower and 25 percent siris pod and neutral detergent fiber digestibility of diets including different levels of siris flower and 25 percent Siris pod were higher compared to control diet (P<0.05). The lowest concentration of ammonia nitrogen was belonged to diets containing 100 percent leaf and pod of Siris (P<0.05). It could be concluded that Siris leaf, flower and pod with seed of siris can be used instaed of alfalfa in sheep diet and increase digestibility and diet ruminal fermentation.
- انتشار مقاله: 10-10-1392
- نویسندگان: زینب یوسفی,طاهره محمدآبادی,مرتضی چاجی,محمد بوجارپور
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تحقیقات تولیدات دامی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: ویناس,تولید گاز,ملاس,هضم پذیری
- چکیده: این مطالعه جهت تعیین ارزش و مقایسه فراسنجههای تولید گاز ملاس و ویناس در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج تیمار و شش تکرار انجام شد. جهت تهیه مایع شکمبه از سه رأس گوسفند نر بالغ فیستولدار استفاده شد. جیرههای آزمایشی شامل: جیره 1) جیره پایه +20 درصد ملاس + صفر درصد ویناس (شاهد)، جیره 2) جیره پایه + 15 درصد ملاس + 5 درصد ویناس، جیره 3) جیره پایه + 10 درصد ملاس + 10 درصد ویناس، جیره 4) جیره پایه + 5 درصد ملاس + 15 درصد ویناس، و جیره 5) جیره پایه + صفر درصد ملاس + 20 درصد ویناس بودند. بر اساس نتایج به دست آمده پتانسیل تولید گاز، نرخ گاز تولید شده، انرژی قابل متابولیسم، قابلیت هضم ماده آلی و مقدار اسیدهای چرب کوتاه زنجیر در ملاس بطور معنیداری بیشتر از ویناس بود (05/0P<). عامل تفکیک، تولید توده میکروبی و راندمان تولید توده میکروبی در سطح 10 درصد ویناس کاهش معنیداری نسبت به شاهد نشان داد (05/0P<). حجم تولید گاز در سطح 15 درصد ویناس در تمامی ساعات انکوباسیون نسبت به گروه شاهد به طور معنیداری بیشتر بود (05/0P<). مقدار انرژی قابل متابولیسم، قابلیت هضم ماده آلی و مقدار اسیدهای چرب کوتاه زنجیر در در سطح 15 درصد ویناس افزایش معنیداری نسبت به شاهد نشان داد(05/0P<). به طور کلی جایگزینی ویناس با ملاس به نسبت 15 درصد در جیرههای غذایی، باعث افزایش ارزش غذایی جیرهها میشود.
- چکیده انگلیسی: This study was conducted to compare the nutritive value of molasses and vinasses by in vitro gas production technique using rumen fluid collected from three fistulated mature male sheep. The experiment used the completely randomized design with 5 treatments and 6 replications. Rumen fluid was collected from three fistulated mature male sheep.The experimental diets included: diet 1) basal diet + 20% molasses + 0% vinasses (control), diet 2) basal diet + 15% molasses +5% vinasses, diet 3) basal diet + 10% molasses + 10% vinasses, diet 4) basal diet + 5% molasses + 15% vinasses, and diet 5) basal diet + 0% molasses + 20% vinasses. Potential of gas production, rate of gas production, metabolizable energy, digestibilityof organic matter and short-chain fatty acids from molasses were more than those from vinasses (P<0.05). Partitioning Factor, microbial biomass and microbial biomass efficiency at level of 10% vinasses was less compared to the control (P<0.05). The volume of gas production from diet containing 15% vinasses was greater than the control throughout the fermentation period (P<0.05). Metabolizable energy, organic matter digestibility and short-chain fatty acids from the diet containing 15% vinasses was significantlyhigher compared to the control (P<0.05). Generally, substitution of vinasses with molasses up to 15% increased the nutritional value of the diets.
- انتشار مقاله: 06-01-1396
- نویسندگان: غلامعلی صنیعی,محمد بوجارپور,جمال فیاضی,مجتبی زاهدی فر
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تحقیقات تولیدات دامی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: مصرف خوراک,فعالیت جویدن,آمیختهگری,بازده لاشه,بره رومانف×لری بختیاری
- چکیده: آزمایش حاضر به منظور مقایسه عملکرد برههای نر آمیخته نسل اول رومانف×لری بختیاری و لری بختیاری انجام گرفت. از هر نژاد ۱5 راس بره (با وزن اولیه 1±20 کیلوگرم) با جیره متوازن به صورت آزاد تغذیه شدند و در پایان دوره پروار و در فواصل 15 روزه وزنکشی انجام گرفت. افزایش وزن روزانه، مصرف روزانه مواد مغذی، قابلیت هضم جیره، pH و نیتروژن آمونیاکی مایع شکمبه، گلوکز و نیتروژن اورهای خون تعیین شد. فعالیت جویدن دامها در طی 24 ساعت مورد بررسی قرار گرفت. بعد از اتمام دوره پروار، تعداد سه راس بره از هر گروه ذبح و وزن لاشه گرم و امعاء و احشاء اندازهگیری شد. قابلیت هضم ماده خشک (۳۵/۶۲ در برابر ۷۹/۵۸ ٪) و الیاف نامحلول در شوینده اسیدی (۹۲/۳۹ در برابر ۸۴/۳۵ ٪) در نژاد لری بختیاری بیشتر از حیوانات آمیخته بود (05/0>P). کل فعالیت جویدن (min/day ۲۵/۵۷۶ در برابر ۵۰/۴۷۳) در دامهای آمیخته بیشتر از نژاد لری بختیاری بود (05/0P<). میانگین افزایش وزن روزانه (kg/d ۱۹۰/۰ در برابر ۱۵۶/۰)، ضریب تبدیل خوراک (۸۶/۴ در برابر ۰۴/۶) و بازده لاشه گرم (۶۵/۵۸ در برابر ۰۷/۵۲ ٪) در برههای آمیخته بهتر از نژاد لری بختیاری بود (05/0>P). در مجموع وزن امعاء و احشاء در نژاد لری بختیاری بیشتر از حیوانات آمیخته بود (05/0>P). به طور کلی، به سبب عملکرد بهتر، شاید بتوان برههای نسل اول آمیخته رومانف×لری بختیاری را در کنار نژاد لری بختیاری در خوزستان برای پرواربندی استفاده نمود. با این حال، بهتر است برای تأیید نتایج این آزمایش، پژوهشهای بیشتری صورت گیرد.
- چکیده انگلیسی: Present experiment was conducted to compare the performance of Romanov×Lori Bakhtiari crossbred (F1) and Lori Bakhtiari male lambs. Fifteen lambs (initial body weight of 20±1 kg) from each group were fed ad libitum by a balanced diet, and weightd at the end of fattening period and at 15-days intervals. Average daily gain, daily feed intake, diet digestibility, rumen pH and ammonia nitrogen, blood glucose and urea nitrogen were determined. Chewing activity was studied during 24 h. At the end of fattening period, three lambs from each group were slaughtered, and the hot carcass and offal weights and were measured. Dry matter (58.79 vs. 62.35 %) and acid detergent fiber (35.84 vs. 39.92 %) digestibility in crossbred lambs were less than Lori-Bakhtiari sheep (P<0.05). Chewing activity (576.25 vs. 473.50 min/day) of crossbreds was more than Lori-Bakhtiari lamb (P<0.05). The average daily gain (0.190 vs. 0.156 g/day), feed conversion ratio (4.86 vs. 6.04) and hot carcass efficiency (58.65 vs. 52.07 %) of crossbreds were more than Lori-Bakhtiari lambs (P<0.05). The weight of entrails in Lori-Bakhtiari sheep was higher than the crossbred animals (P<0.05). Overall, due to their superior performance characteristics, F1 crossbreds of Romanov×Lori-Bakhtiari could be used instead of Lori-Bakhtiari lambs for fattening in Khuzestan province. However, more studies should be conducted to confirm the results of this study.
- انتشار مقاله: 08-07-1395
- نویسندگان: عزیز رضائی صالح بابری,مرتضی چاجی,طاهره محمدآبادی,محمد بوجارپور
- مشاهده