در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: قرآن و علم
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: حوزه کلاندادهها,راهکارهای قرآنی,آموزههای اخلاق قرآن کریم,مواجهه با چالشهای اخلاقی,شکاف طبقاتی
- چکیده: در عصر حاضر، بشر در عرصه فناوری اطلاعات و ارتباطات، در حال تولید انبوهی از اطلاعات است که به کلاندادهها معروف است؛ اما علاوه بر چالشهای فنی و علمی کلاندادهها، چالشهای اخلاقی مرتبط با آنها، زندگی آرام و فضیلتمحور انسانی را تهدید میکند. در این نوشتار دستهبندی و ارائه راهکارهای قرآن کریم در مواجهه با چالشهای اخلاقی حوزه کلاندادهها با رویکردی منطقی و با استفاده از منابع معتبر حقوقی، اخلاقی، آیات قرآن و احادیث معتبر، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که بهکارگیری خدمات در حوزه کلانداده باید بر اساس اصولی برنامهریزی گردد که آثار مخربی بر تعاملات زندگی بشر نداشته باشد. این مقاله با در نظر گرفتن کرامت انسانی مبتنی بر قرآن بهعنوان محور اساسی و مرز اخلاق و غیراخلاق، به بررسی چالشهای اخلاقی حوزه کلانداده میپردازد. روش تحقیق در این مقاله، بررسی و تحلیل چالشهای اخلاقی کلانداده در جامعه و شناسایی آموزههای قرآنی در این زمینه است. این مقاله نگرشی نو به آموزههای وحیانی داشته و با شیوهای جدید به دستهبندی این چالشها و ارائه راهکارها میپردازد. یافتهها و نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که چنانچه بهکارگیری کلاندادهها بر اساس آموزههای اخلاقی قرآنی که همان فطرت بشری است، پایهریزی گردد، میتواند راهگشای زندگی بشر بوده و نیازهای اخلاقی حوزه کلاندادهها را در ساختاری مطمئن و قابلقبول مدیریت و راهبری نماید.
- چکیده انگلیسی: Nowadays, human life in information technology and communication is generating massive data, known as big data. In this situation, the technical and scientific challenges of big data and the ethical challenges associated with them threaten the peaceful and virtuous human life. In this paper, the categorization and presentation of the Holy Quran solutions in the face of ethical challenges in the field of metadata with a logical approach and using valid legal, moral sources, Quranic verses and authentic hadiths have been studied and analyzed. The results of this study show that the use of services in the field of big data should be planned based on principles that do not have destructive consequences on the development of science and human life interactions. This article examines the ethical challenges of the macro-data field, considering the human dignity based on the Quran as the basic axis and boundary between morality and immorality. The research method in this article is to study and analyze the ethical challenges of big data in society and to identify Quranic teachings in this field. This article takes a new look at revelatory teachings and categorizes these challenges and offers solutions in new ways. Findings and results of this study show that if the use of macrodata is based on the moral teachings of the Quran, which is human nature, it can pave the way for human life and manage the ethical needs of the metropolitan area in a reliable and manageable structure.
- انتشار مقاله: 22-10-1399
- نویسندگان: داود ملکی,احسان آریانیان,محمدرضا احمدی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه مطالعات میانرشتهای در علوم انسانی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: علوم انسانی,تحقیقات,کاربست,کاربردی سازی
- چکیده: در اغلب راهبردها و برنامههای کلان توسعه، تاکید ویژهای بر تولید علم و تبدیل آن به کالاها و خدمات مورد مصرف جامعه شده است، هر چند که در برخی حوزههای دانش، مانند علوم پایه، شاهد رشد کمی و کیفی خوبی بودهایم؛ اما رابطه میان علم و عمل در علوم انسانی یکی از عمدهترین موضوعاتی است که در چند دهه اخیر مباحث و مناقشههای بسیاری را به دنبال داشته است. در این راستا مقاله حاضر، نتیجه مطالعهای است که با هدف بررسی عوامل بازدارنده کاربست یافتههای پژوهش حوزه علوم انسانی و اجتماعی در سازمانها و ارائه راهکارهای مناسب انجام گرفته است. روش تحقیق مورد استفاده در این تحقیق، پیمایش بوده که در آن تأثیر چهار شاخص ویژگیهای پذیرنده بالقوه، ویژگیهای سازمان، ویژگیهای پژوهش و ویژگیهای ارتباطی، به عنوان «متغیرهای پیشبین» بر عدم کاربست نتایج پژوهشها، به عنوان «متغیر ملاک» را مورد بررسی قرار داده است. به صورت خلاصه نتایج نشان داد که هر چهار شاخص مورد نظر، اثرات تعیین کننده و معنیداری بر عدم کاربست یافته های پژوهش داشتهاند. هر چند که از بین این عوامل، ویژگیهای پذیرنده بالقوه با 83.6 درصد نمره، تأثیر بیشتری را داشته است.
- چکیده انگلیسی: In most of the major development strategies and plans, a special emphasis on the production of knowledge and turn it into goods and services used by the community, though in some fields of knowledge, such as basic sciences, qualitative and quantitative growth of the documents have been good, but the relationship between science and practice in the Humanities is one of the major issues, which in recent decades, many disputes and debates to look for. In this regard, this study tries to investigate factors related to using research findings in Humanities and social sciences in organizations and provide appropriate solutions. Research methods used in this research, the survey on which the impact of the four indices of potential acceptor, properties of organization; properties of research and communication characteristics, as "predictor" variables on the application of the results of research, as the "criterion variable" examined. In summary the results of the research indicate that four variables hsve determinant and significant effects on lack of using research finding. However, between these factors, the most important characteristics of the potential acceptor by 83.6 percent has the greatest impact.
- انتشار مقاله: 22-04-1391
- نویسندگان: محمد احمدی,صمد رسولزاده اقدم,یوسف محمدیفر
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فقه
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: جنسیت,خنثی,تغییر جنسیت,ترانسسکشوال
- چکیده: تغییر جنسیت و مسائل مرتبط با آن در فقه، دیریست که مورد بررسی و مداقّه قرار گرفته است. آنچه در این رابطه جای بازنگری و دقتِ نظر دارد و تا کنون بهای لازم از نظر پژوهشهای فقهی به آن داده نشده است، بررسی حکم تغییر جنسیت در اشخاصی است که دارای نارضایتی جنسی هستند؛ این عارضه از جمله اختلالات روانی و رفتاری بهحساب میآید و مبتلایان آن از نظر تقسیمبندیهای زیستی، در زمرۀ یک جنس معین قرار میگیرند. با استناد به فتوای مشهور فقها، شکی در مجازبودن تغییر جنسیت واقعی و تبدیلشدن مرد به زن و برعکس و همچنین تغییر جنسیت در اشخاص خنثی وجود ندارد، اما آنچه در این پژوهش و به سبک تحلیلی ۔ توصیفی مورد بازنگری قرار گرفته است، بررسی موضوعی تغییر جنسیت در ترانسسکشوالهاست که آیا وارد در موضوع حکم جواز تغییر جنسیت میشوند، یا نه؟ در این مقاله، با استناد به فرایند تشخیص موضوع و همچنین استخراج قرائن مرتبط با آن از میان فتاوا و روایات، عدم جواز تغییر جنسیت در ترانسها حاصل میشود؛ این در حالیست که در جمهوری اسلامی ایران که قوانین آن - بر اساس اصل چهارم قانون اساسی - باید بر اساس موازین اسلامی تنظیم شده باشد، سالهاست که این عمل با مجوّز دستگاههای قضایی و نظارت آنها بر روی تعداد قابلِ توجهی از این بیماران در حال اجراست1.
1. این مقاله بر گرفته از رساله دکتری با عنوان (تأثیر تغییر جنسیت در امور کیفری از نظر فقه امامیه) است.- چکیده انگلیسی: Transgender and its related issues in jurisprudence have long been studied and examined. What needs to be reviewed and carefully considered in this regard, and so far it has not been given the necessary value in terms of jurisprudential research, is to examine the ruling on transgender in people who have sexual dissatisfaction. This complication is considered as a mental and behavioral disorder and its sufferers fall into the category of a certain sex in terms of biological divisions. According to the famous fatwas of the jurists, there is no doubt that it is permissible to change the gender truly and turn a man into a woman and vice versa, as well as to change the gender in non-binary gender people. However, what will be examined in this study through an analytical- descriptive method is a thematic review of transgender in transsexual people, whether or not they are included in the transgender permission ruling. In this article, by referring to the process of identifying the subject and extracting related evidences from fatwas and narrations, the impermissibility of transgender in transsexual people is obtained. However, in the Islamic Republic of Iran, whose laws - according to Article 4 of the Constitution - must be regulated according to Islamic standards, this practice has been practiced for many years with the permission of the judiciary and their supervision over a significant number of these patients.1
1. This paper is taken from a PhD dissertation under the title of The effect of gender reassignment in criminal matters according to Imami jurisprudence.- انتشار مقاله: 13-09-1398
- نویسندگان: سیدمحمدمهدی احمدی,سیدمهدی طباطبایی عینکی,سیدحسن عابدیان کلخوران
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فقه
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: حجّیت,ذاتی,قطع,طریقیت,منجّزیّت,کاشفیت,معذریت
- چکیده: از میان معانی حجیت، سه معنا در مسئله «حجیت قطع» مطرح است: الف) قرارگرفتن حد وسط؛ ب) کاشفیت و طریقیت؛ ج) معذریت و منجزیت. در اندیشه شیخ انصاری، اتصاف قطع بهمعنای اول صحیح نیست. در مورد معنای دوم، چهار دیدگاه درمیان اصولیان مطرح است: مطابق دیدگاه اول، کاشفیت و طریقیت، ذاتی باب ایساغوجی وجزء مقوم برای قطع است، اما مطابق دیدگاه دوم، کاشفیت و طریقیت، مقوم حقیقت قطع است و تمام حقیقت قطع را تشکیل میدهد. دیدگاه سوم بر این است که کاشفیت و طریقیت از لوازم قطع است. مطابق دیدگاه چهارم، کاشفیت قطع پذیرفتنی نیست. در مورد معنای سوم نیز پنج دیدگاه مطرح است:دیدگاه اول، ذاتیبودن معذریت و منجزیت برای قطع است؛دیدگاه دوم، لازم ذاتیبودن معذریت و منجزیت است؛دیدگاه سوم، حکم عقلی به معذریت و منجزیت است؛دیدگاه چهارم، اعتباریبودن معذریت و منجزیت استو دیدگاه پنجم، تبعیت معذریت و منجزیت از مولویت مولی است. نوشتار حاضر به تحلیل و بررسی این دیدگاهها میپردازد. مسئله «حجیت قطع» با علم فقه نیز ارتباط تنگاتنگی دارد؛ زیرا از یکسو، مطابق دیدگاه ذاتیبودن حجیت برای قطع، امکان ردع از قطع از سوی شارع وجود ندارد، اما در مباحث فقهی، مواردی یافت میشود که با علم تفصیلی متولد از علم اجمالی، مخالفت شده که با حجیت ذاتی قطع ناسازگار مینماید.
- چکیده انگلیسی: There are at least three meanings for the term authority (Al-Hujjīyyah) regarding "authority of certainty": A- the intermediate term in an analogy; B- Revealability (Presentivity); C- Justifiability and incontrovertibility. Shaykh Anṣārī holds that the first meaning cannot be assigned to the Certainty. Regarding the second meaning, there are four opinions among Uṣūlī scholars: The first view maintains that Revealability (Presentivity) - as Isagoge's essential - is constituent of Certainty. According to the second view, Revealability (Presentivity) forms the whole nature of Certainty. The third view insists that Revealability (Presentivity) is a concomitant to the Certainty. And according to the last view, Revealability of Certainty is not acceptable. There are also five views respecting the third meaning: A- Justifiability and incontrovertibility are intrinsic to the Certainty. B- Justifiability and incontrovertibility are intrinsic concomitants to the Certainty. C- Justifiability and incontrovertibility are just rational judgments. D- Justifiability and incontrovertibility are conventional notions. E- Justifiability and incontrovertibility are subordinate to the mastery. This paper studies and analyses these views. Authenticity of Certainty has a close correlation with Fiqh, since, due to the "intrinsic authenticity of certainty" viewpoint, prohibiting from following Certainty is impossible. However, there are cases in the Fiqh that the Certainty which is caused from Uncertain Perception is disregarded. Definitely this opposition is in contrast with the Intrinsic Authenticity of Certainty.
- انتشار مقاله: 06-06-1395
- نویسندگان: محمدعلی اسماعیلی,سیدمحمدمهدی احمدی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فقه و تاریخ تمدن
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: آزادی بیان,قتل,مرتد ملی,تکرار ارتداد,عدم قتل
- چکیده: در باب مجازات مرتد ملی در صورت تکرار ارتداد، بین فقیهان امامیه اختلاف رخ داده است. مشهور فقیهان با استناد به اجماع و اصل احتیاط در دماء، قتل در مرتبه چهارم را ثابت دانسته. در مقابل دیدگاه مشهور، نگارندگان با استقصای در متون فقهی به چهار دیدگاه متفاوت از فقیهان دست یافت؛ لذا نوشتار حاضر در پژوهشی تحلیلی-انتقادی به طرح این پرسش پرداخته است که آیا مستند کافی برای حکم به اعدام کسی که در مرتبه دوم ویا سوم و یا چهارم(به نسبت اختلاف دیدگاهها)، جرم ارتداد را تکرار نموده، وجود دارد. با توجه به اینکه در قانون مجازات اسلامی، ارتداد به طور کلی جرم انگاری نشده و وفق اصل ۱۶۷ قانون اساسی، در چنین مواردی باید به فقه اسلامیرجوع کرد، اهمیت پرداختن به مسأله بیشتر می شود، لذا پژوهش حاضر به نقدو تحلیل دیدگاه های موجود در مسأله پرداخته و با خدشه در ادله سایر اقول، در نهایت قول به عدم قتل را برگزیده است.
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 26-02-1400
- نویسندگان: محمد صادق احمدی,عبدالله باقری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فقه و تاریخ تمدن
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: حاکمیت,حکومت,حکومت اسلامی,ساختار سیاسی
- چکیده: حکومت اسلامی واژهای مرکب است از «حکومت» و «اسلام» که مؤلفان و محققان هرکدام تعاریفی از آن بیان داشتهاند وسعی در روشن نمودن زوایای پیدا و پنهان آن نمودهاند، لیکن یافتن معنی دقیق و علمی پیرامون واژه «حکومت اسلامی» نیازمند تتبع بیشتر در معنای دقیق واژه «حکومت» است چراکه برخی حکومت را با حاکمیت اشتباه گرفته و هرگاه سخن از حکومت اسلامی مطرحشده به تبیین ابعاد حاکمیتی اسلام پرداختهاند و با بیان مصادیقی از آن درصدد اثبات حاکمیت اسلامی برآمدهاند، در این مقاله که به روش توصیفی- تحلیلی نگارش شده، ضمن احترام به حاصل تحقیقات وتالیفات مؤلفان، درصدد تبیین معنایی دقیق از حکومت است که اولاً، حکومت عبارت است از ساختار و نظام سیاسی یک جامعه که امروزه به عنوان رژیم سیاسی شناخته شده است و ثانیاً، مفهوم حکومت اسلامی در منابع موجود بیشتر از آنکه متوجه ساختاری خاص از اشکال حکمرانی سیاسی باشد، ناظر به تحقق اهداف حکومت اسلامی است. لذا آن ساختار و نظام سیاسی مطلوب شارع مقدس است که تعداد بیشتری از اهداف حکومت اسلامی را تأمین و محقق نماید.
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 20-01-1397
- نویسندگان: عبدالله باقری,سیدمحمدصادق احمدی,غلامحسین مسعود
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فقه و مبانی حقوق اسلامی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: مذهب,شیعه,فقه,الزام,قاعده,سنی
- چکیده: اسلام که یک آئین الهی و آسمانی است نه تنها در عرصههای باور، اندیشه و گرایش علمی انسان، دیدگاههای جامعی عرضه نموده است، بلکه در حوزههای عملی نیز دستورالعملها، بایدها و نبایدهای مبتنی بر مبانی منطقی وضع نموده است که از نمونههای آن، میتوان به «قاعدة الزام» اشاره نمود، قاعدهای که از آن با عنوان همزیستی فقهی یاد شده است. نتایج حاصل از تحقیـق نشان میدهد بر اساس این قاعده، هر مذهبی بـه همان احکام و قوانینی که خود بدان اعتقاد و باور دارد مُلزم میشود، این همان معنای حدیث معروف «اَلزِمُوهُم بِما اَلزَمُوا بِهِ اَنفُسَهُم» میباشد. از نظر گستره و کاربرد نیز قاعدهای است عامّ، که علاوه بر ابواب احوال شخصیّه، در همه یا در اکثر ابواب فقهی، قابل اجراسـت
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 11-01-1400
- نویسندگان: فرخ محسنی,دکتر علیرضا لطفی,دکتر سید محمد مهدی احمدی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فقه و مبانی حقوق اسلامی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: دولت اسلامی,ارتداد,مجازات اعدام,حقوق شهروندان
- چکیده: در باب مجازات مرتد ملی در صورت تکرار ارتداد، بین فقیهان امامیه اختلاف رخ داده است. مشهور فقیهان با استناد به اجماع و اصل احتیاط در دماء، قتل در مرتبه چهارم را ثابت دانسته. در مقابل دیدگاه مشهور، نگارندگان با استقصای در متون فقهی به چهار دیدگاه متفاوت از فقیهان دست یافت؛ لذا نوشتار حاضر در پژوهشی تحلیلی-انتقادی به طرح این پرسش پرداخته است که آیا مستند کافی برای حکم به اعدام کسی که در مرتبه دوم ویا سوم و یا چهارم(به نسبت اختلاف دیدگاهها)، جرم ارتداد را تکرار نموده، وجود دارد. با توجه به اینکه در قانون مجازات اسلامی، ارتداد به طور کلی جرم انگاری نشده و وفق اصل ۱۶۷ قانون اساسی، در چنین مواردی باید به فقه اسلامیرجوع کرد، اهمیت پرداختن به مسأله بیشتر می شود، لذا پژوهش حاضر به نقدو تحلیل دیدگاه های موجود در مسأله پرداخته و با خدشه در ادله سایر اقول، در نهایت قول به عدم قتل را برگزیده است.
- چکیده انگلیسی: As far as the penalty of the apostasy is concerned, in case of the repetition of the crime by the accused people, there is a debate among Imamieh religious scholars. The majority of the jurisprudents believe that in case of the repletion of the crime in the fourth time, the death penalty is unavoidable. On the contrary, other religious scholars are of the different on the issue. The present study, adopting an analytic and critical stance, has answered the question whether there is a sufficient evidence for accusing the people in the second or third and even the fourth time of apostasy to be sentenced to death penalty or not? The present study capitalizing on Iranian constitution which recommends that we should refer to the Islamic jurisprudence. The present study recommends that not to perform the death penalty in case of repeating the crime considering the fact the in Islamic punishment law, the crime has not been formalized
- انتشار مقاله: 09-01-1398
- نویسندگان: عبدالله باقری,سید محمدصادق احمدی,غلامحسین مسعود
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فقه و مبانی حقوق اسلامی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: سنت,بدعت,جریان تکفیری,فتوی,جهادنکاح
- چکیده: جهاد نکاح ؛ بدعت یا سنت
از دیدگاه فقهی فرق اسلامى و جریانهاى تکفیرى
چکیده
جهاد نکاح،از فتاواى چالشی است که ازطرف برخی مفتىهاى جریانهاى تکفیرى به سبب قرائت متعصبانه از احکام فقهی صادر شده،که از یک طرف امنیت و آرامش جامعه اسلامى و از طرف دیگر آبروى اسلام و مسلمانان را در نزد جهانیان تهدید مىکند.از آن جایی که این فتوی پیامدهای عمیقی در دو حوزه افکار و رفتار برای جهان اسلام به همراه داشته و یکی از عوامل موثربرای حضور دراز مدت تکفیری ها ی جهادی در منطقه،بوده است ،لذا مد نظر پژوهش حاضر،بررسی حکم فقهی جهاد نکاح از دید گاه فرق اسلامی،و این که آیا چنین فتوایی از باب سنت است یا بدعتی بیش نیست می باشد.این تحقیق،به روش توصیفی و تحلیلی و با مطالعه آیات وروایات و فتاواى فقها،ثابت کرده چنین نکاحی نه تنها با هیچ یک از ارکان و ضوابط نکاح شرعی مطابقت ندارد بلکه،علمای شیعه وسنی صحت چنین نکاحی را تایید نکرده وآن راچیزی جز یک اجتهاد خود ساخته که با هیچ یک از قواعد فقهى اسلامی منطبق نیست ،نمی دانند و حکم به بطلان آن می نمایند.
کلید واژه ها: جهادنکاح،بدعت،سنت، فتوی،جریان تکفیری.- چکیده انگلیسی: marriage jihad ; heresy or tradition from islamic jurisprudence and takfiri islamic jurisprudence .
abstract : " " marriage jihad " " is a challenge which has been issued from some religious orders from one side of the security and peace of the islamic society on the one hand threatening islam and muslims to the world . since this fatwa has profound implications in the two domains of thoughts and behavior for the islamic world and one of the factors affecting the long - term presence of takfiri jihadists in the region , therefore , the present study intends to investigate the jurisprudence judgment of marriage jihad from the viewpoint of islamic sects , and whether such a fatwa is a tradition or a heresy . this research , using descriptive and analytical method and by studying the verses of jurists and fatwas of jurists , proves that such punishments are not only compatible with any one of the pillars and regulations of the religious matrimony , but the shiite scholars have not confirmed the authenticity of such claims , but they can not agree with any of islamic jurisprudence rules .
key words : marriage jihad, heresy , tradition , religious opinion , takfiri flow .- انتشار مقاله: 04-07-1397
- نویسندگان: سید حسن عابدیان,احمد مرادخانی,سید محمد مهدی احمدی,زینب محمدی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فقه
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: دعا,حدیث,نقل به معنا,دوره تدوین,عمل اصحاب
- چکیده: مقاله حاضر, ادامه مقاله اى است که در شماره قبلى به چاپ رسید و دو مورد دیگر از استثناهاى جواز نقل به معنا در این مقاله طرح و بحث شد. از نظر نویسنده سیره اصحاب ائمه در ثبت عین الفاظ دعا و سجع موزون و نثر روان و شیرین ادعیه نشان دهنده لزوم مراعات الفاظ در ادعیه است. از نظر وى, به خاطر از دست رفتن قرائن و تغییر و تحول زبان با مرور زمان, نقل به معنا بعد از دوره تدوین جایز نیست; زیرا در اغلب موارد به آن نمى توان اطمینان کرد. در پایان این بخش نتیجه گرفته مى شود که اغلب روایات موجود در میان کتب شیعه, نقل به معنا هستند.
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 21-11-1394
- نویسندگان: محمد تقی احمدی نژاد,محمد تقی احمدی نژاد,
- مشاهده