در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مشاوره و روان درمانی خانواده
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: صمیمیت,زوجین,روایت درمانی,ابعاد صمیمیت
- چکیده: هدف: صمیمیت به عنوان یک نیاز روانشناختی اولیه در نظر گرفته میشود که به طور گسترده در روانشناسی بالینی و اجتماعی مورد مطالعه قرار گرفته است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روایت درمانی بر افزایش صمیمیت زوجین و ابعاد آن انجام گرفت. روش: در این مداخله نیمه آزمایشی که با استفاده از دو گروه آزمایش و کنترل انجام شد، 20 زوج که به دلیل مشکلات زناشویی به مرکز مشاورۀ سازمان بهزیستی شهر بهشهر مراجعه کرده بودند با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. با کمک پرسشنامه صمیمیت زوجین، ابتدا میزان صمیمیت زوجین قبل از مداخله بر روی هر دو گروه آزمایش و کنترل اندازه گیری شد (پیش آزمون) و بعد از مداخله بر روی گروه آزمایش در طی 8 جلسه، پرسشنامه مجدداً بر روی هر دو گروه اجرا شد (پس آزمون). داده ها با کمک آماره های توصیفی و روش کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که در مقایسه با گروه کنترل، روایت درمانی صمیمیت زوجین و سه بعد آن به نام صمیمیت عاطفی، ارتباطی و کلی را در گروه آزمایش به طور معناداری افزایش داد (01/0P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر، بررسی تأثیر روایت درمانی بر صمیمیت زوجین، میتواند تلویحات ارزشمندی را در مورد بهداشت روانی زوجین فراهم کند. نتایج و پیامدهای پژوهش در این مقاله تشریح و تبیین خواهند شد.
- چکیده انگلیسی: Purpose: Intimacy is considered as a primary psychological need that is widely studied in social and clinical psychology. The research aimed to evaluate the effectiveness of narrative therapy on increasing couples intimacy and its dimensions. Methods: In this semi-experimental study that was performed using both experiment and control groups, 20 couples that due to marital problems had referred to the counseling center of welfare organization in Behshahr City were selected using of available sampling method and randomly were replaced into two experimental and control groups. With the help of marital intimacy questionnaire, first, the amount of marital intimacy were measured before intervention on both the experimental and control groups (pre-test) and after 8 session intervention for the experimental group, the questionnaire was performed both groups (post-test) again. Data were analyzed using of descriptive statistics and multivariate covariance method. Findings: The results showed that compared with the control group, narrative therapy significantly increased couples intimacy and its three dimensions namely emotional, communication and general intimacy in the experimental group (P<0.01). Conclusion:According to the findings of the present study, the investigation of effectiveness of narrative therapy on marital intimacy can provide valuable implications about the mental health of couples. The results and outcomes of this study will discuss and explain in this paper.
- انتشار مقاله: 29-04-1393
- نویسندگان: محمدرضا خدابخش,فریبا کیانی,ابراهیم نوری تیرتاشی,حامد خستو هشجین
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: سلامت جامعه
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: سلامت روان,افسردگی,اضطراب,طرحوارهدرمانی,اختلالات خلقی
- چکیده: مقدمه: اختلالات افسردگی و اضطرابی از شایعترین اختلالات روانپزشکی در جمعیت عمومی هستند که به صورت بحرانی افزایش یافتهاند. لذا هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر اضطراب و افسردگی زنان مراجعهکننده به متخصص توانبخشی بود.
مواد و روشها: پژوهش حاضر، یک مطالعه نیمه تجربی از نوع پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل و جامعه آماری شامل بیماران زن مراجعهکننده به متخصص توانبخشی همدان بود. نمونهها شامل 36 نفر بودند که از این تعداد 18 بیمار در گروه آزمایش و 18 بیمار در گروه کنترل قرار گرفتند. نمونهها به روش نمونهگیری تصادفی مبتنی بر ملاک ورود انتخاب شدند. ارزیابی روانی شامل مصاحبه بالینی بر طبق DSM-5، پرسشنامه اضطراب و افسردگی بک بود. طرحواره درمانی طی 8 جلسه (هفتهای 2 جلسه) 2 ساعته در مورد گروه آزمایش انجام شد. پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری 1ماهه بعد از دوره آموزش در مورد هر دو گروه انجام شد و دادهها به کمک آمارههای توصیفی و آزمون تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج به دست آمده حاکی از تأثیر طرحواره درمانی بر کاهش اضطراب و افسردگی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بود (01/0p<). یافتهها نشان دادند که شاخصهای اضطراب و افسردگی پس از مداخله درمانی به شیوه طرحواره درمانی در دوره پیگیری به طور معنیداری کاهش یافتند (01/0p<).
نتیجهگیری: برنامه طرحواره درمانی میتواند جزء برنامههای مداخلاتی در سطوح گروههای بیماران اختلالات خلقی در مراکز مشاوره و بیمارستانهای عمومی قرار گیرد و سلامت روان بیماران مبتلا به اختلالات جسمی را ارتقاء دهد.- چکیده انگلیسی: Introduction: Anxiety-and depression-related disorders are among the most prevalent psychological disorders and increasingly concern in the general population. Hence the aim of this study was to investigate the impact of remedial schema on anxiety and depression among clients referring to rehabilitation specialist.
Materials and Methods: The current research method is semi-experimental of pre- and post-test type with the control group and statistical community including all female patients referred to rehabilitation specialist. Eighty patients in trial group and 18 patients in control group were selected using entrance criterion through random sampling. Psychiatric evaluation included the clinical interview in accordance with DSM-5, scale of Beck anxiety survey (1988), and second edition of Beck depression survey (2000). Remedial schema was prepared during eight sessions of two-hour (two sessions every week) and no training was applied to the control group. For each of the two groups, pre- and post-test scores, and one-month follow up after training were obtained. The data were analyzed using description statistics and a mixed-design analysis of variance model
Results: The obtained results indicated that the schema therapy had a significant anxiety- and depression-relief effects in the trial group compared to the control group (p<0.01). Similar effects were also observed in the follow-up period (p<0.01).
Conclusion: According to the findings of the present study, , schema therapy can promote mental health status in patients suffering from physical disorders and may be a part of interventional programs for patients with mood disorders in consulting centers and general hospitals.- انتشار مقاله: 19-02-1396
- نویسندگان: نرگس زمانی,محمدرضا خدابخش,سعید زمانی,فریبا کیانی,حامد خستو هشجین
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: سلامت جامعه
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: ناگویی خلقی,دانشجویان دختر,علائم افسردگی,رفتارهای خوردن آشفته
- چکیده: مقدمه: نتایج تحقیقات نشان میدهند که هیجانات نامطلوب به طور خاص با رفتارهای خوردن آشفته رابطه دارند و زمانی که رفتار خوردن در پاسخ به هیجانات منفی صورت گیرد، احتمال بیشتری وجود دارد که فرد سلامتیاش را از دست دهد . هدف از پژوهش حاضر، تعیین نقش افسردگی و ناگویی خلقی در پیشبینی رفتارهای خوردن آشفته در میان دانشجویان دختر بود . مواد و روشها : این مطالعه مقطعی بر روی 464 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه علامه طباطبائی که به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند، انجام گردید. شرکتکنندگان به پرسشنامههای علائم افسردگی ، ن اگویی خلقی و مقیاس رفتارهای خوردن آشفته پاسخ دادند. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان داد که بین علائم افسردگی ، ناگویی خلقی و رفتارهای خوردن آشفته همبستگی درونی معنیداری وجود دارد ( 01/0 p< ). همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیرهای علائم افسردگی و ناگویی خلقی به ترتیب 23% و 22% از واریانس رفتارهای خوردن آشفته را به طور معنیداری پیشبینی میکنند( 01/0 p< ). نتیجهگیری : نتایج پژوهش حاضر حاکی از اهمیت علائم افسردگی و ناگویی خلقی در پیشبینی رفتارهای خوردن آشفته میباشد و این عوامل میتوانند میزان بالایی از تغییرپذیری این علائم را تبیین نمایند.
- چکیده انگلیسی: Â Introduction: The previous Research has shown that undesirable emotions are related to disordered eating behaviors and when eating is in response to negative emotions, it is more likely to affect a person's health. The aim of this study was to investigate the role of depression symptoms and alexithymia in predicting disordered eating behaviors among female College students. Â Material and Methods: This cross-sectional study was conducted on 464 female students of Allameh Tabatabaâi University which were selected by multiple cluster sampling, was conducted. Participants responded to the questionnaires of depression symptoms , Toronto Alexithymia Scale and The eating attitudes test . Data were analyzed using Pearson correlation coefficient and stepwise regression. Â Results: Results showed that there was a significant internal correlation among depression symptoms, alexithymia and disordered eating behavior (p
- انتشار مقاله: 19-02-1396
- نویسندگان: محمدرضا خدابخش,فریبا کیانی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: سلامت جامعه
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: دانشجویان,تهران,علائم افسردگی,کمالگرایی,استرسهای روزانه
- چکیده: مقدمه: اختلالات خلقی از جمله افسردگی، شایعترین و مهمترین اختلالات روانی میباشند. به علاوه دانشجویان به عنوان گروهی پرخطر برای ابتلا به این اختلال شناخته میشوند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش کمالگرایی و استرسهای روزانه در پیشبینی علائم افسردگی در میان دانشجویان بود. مواد و روشها : این مطالعه توصیفی بر روی 477 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی که به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند، انجام گردید. شرکتکنندگان به پرسشنامههای خصوصیات دموگرافیک، کمالگرایی، استرسهای روزانه و علائم افسردگی پاسخ دادند. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چند متغیره گام به گام تحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان داد که بین کمالگرایی، استرسهای روزانه و علائم افسردگی همبستگی درونی معنیداری وجود دارد ( 01/0 p< ). همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیرهای کمالگرایی و استرسهای روزانه به ترتیب 29% و 11% از واریانس علائم افسردگی را به طور معنیداری پیشبینی میکنند( 01/0 p< ). نتیجهگیری : نتایج پژوهش حاضر حاکی از اهمیت کمالگرایی و استرسهای روزانه در پیشبینی علائم افسردگی میباشد و این عوامل میتوانند میزان بالایی از تغییرپذیری این علائم را تبیین نمایند.
- چکیده انگلیسی: Â Introduction: Mood disorders including depression are the most common and most serious mental disorders among people. Students as a high risk group are also known for developing this disorder. The aim of this study was to investigate the role of perfectionism and daily stresses on predicting the depression symptoms among the students . Â Materials and Methods: This cross-sectional study was carried out on 477 students at Allameh TabatabaâI University through multiple cluster sampling. Participants responded to the questionnaires of demographic characteristics, perfectionism, daily stresses and depression symptoms. Data were analyzed using Pearson' s correlation coefficient and stepwise multipee linear regression. Â Results: Results showed that there was significant internal correlation among perfectionism, daily stresses and depression symptoms (p
- انتشار مقاله: 19-02-1396
- نویسندگان: محمدرضا خدابخش,فریبا کیانی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: دانشو پژوهشدر روانشناسی کاربردی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: گرانباری نقش,سبک رهبری تبادلی سرپرست,هوشیاری ایمنی,رویدادهای مرتبط با ایمنی,کارکنان شرکت ذوب آهن,آسیبهای شغلی
- چکیده: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیرسبک رهبری تبادلی سرپرست برآسیبهای شغلی با میانجیگری هوشیاری ایمنی،گرانباری نقش و رویدادهای مرتبط با ایمنی بود. پژوهش رابطهای از نوع مدلسازی معادلات ساختاری است. جامعۀ آماری پژوهش همۀ کارکنان شرکت ذوب آهن اصفهان در سال 1392 بودند که با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای 210 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، مقیاس سبک رهبری تبادلی سرپرست (باس و آولیو، 1990)، مقیاس هوشیاری ایمنی (وستبی و لی، 2003)، مقیاس گرانباری نقش (بیهر، والاش و تیبر، 1976)، پرسشنامۀ رویدادهای مرتبط با ایمنی (بارلینگ و همکاران، 2002) و پرسشنامۀ آسیبهای شغلی (بارلینگ و همکاران، 2002) بودند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از ضریب رگرسیون و مدلسازی معادلات ساختاری با کمک نرمافزار لیزرل انجام شد. برای آزمون معناداری مسیرهای غیرمستقیم از روش بوت استراپ در برنامه ماکروی پریچر و هایز (2008) استفاده گردید. یافتهها نشاندهنده تأثیرقابل قبول میان متغیرهای پژوهش بود (05/0P<). همچنین روابط غیرمستقیم سبک رهبری تبادلی برآسیبهای شغلی با میانجی رویدادهای مرتبط با ایمنی، با میانجی هوشیاری ایمنی و رویدادهای مرتبط با ایمنی؛ و با میانجی گرانباری نقش و رویدادهای مرتبط با ایمنی مورد تأیید قرار گرفت (05/0P<).
- چکیده انگلیسی: The aim of the current study was to investigate the effect of transformational leadership style of supervisor on occupational injuries with the mediating role of safety consciousness, role overload and safety related events. The research was a correlational, structural equations modeling. The population consisted of all employees in Esfahan Steel Company in 2012. Through stratified random sampling 210 employees were selected. Research instruments were: Transformational Leadership Style Scale (Bass & Avolio 1990), Safety Consciousness Scale (Westaby & Lee 2003), Role Overload Scale (Beehr, Walsh & Taber, 1976), Safety-related Events Questionnaire (Barlingand et al., 2002) and Occupational Injuries Questionnaire (Barlingand et al., 2002). Data were analyzed by regression and structural equations modeling by LISREL software. To test the role of mediated effects, the Bootstrap procedure in the macro model of Preacher and Hayes (2008) was used. Findings revealed acceptable effects of all variables in the study (P<0.05). Also, the indirect effects of transactional leadership style on occupational injuries with mediating role of safety events; with mediating role of safety consciousness and safety events; and with mediating role of role overload and safety events were studied (P<0.05).
- انتشار مقاله: 25-07-1396
- نویسندگان: فریبا کیانی,محمدرضا خدابخش
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علمی، پژوهش در یادگیری آموزشگاهی و مجازی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: خودکارآمدی ریاضی,دانشآموزان دختر,خلاقیت ریاضی,باور انگیزشی,باور شناختی,مشغولیتشناختی
- چکیده: این پژوهش به منظور بررسی تأثیر تکنیکهای مختلف پرورش خلاقیت ریاضی بر باور انگیزشی و شناختی در درس ریاضی دانشآموزان دختر انجام گردید. در این پژوهش، از طرح پیشآزمون– پسآزمون با گروه گواه استفاده گردید. جامعه آماری کل دانشآموزان دختر سال سوم راهنمایی شهر مشهد بودند. 40 دانشآموز به صورت نمونهگیری چندمرحلهای انتخاب شدند و در گروههای آزمایش (20 نفر) و گواه (20 نفر) جایگزین گردیدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر، پرسشنامه الگوهای یادگیری سازشی (میدلتن و میگلی، 1997) بود که متشکل از خردهمقیاسهای خودکارآمدی ریاضی (باور انگیزشی) و مشغولیتشناختی (باور شناختی) در درس ریاضی بود. ابتدا پرسشنامه الگوهای یادگیری سازشی به عنوان پیشآزمون بر روی کلیه آزمودنیها اجرا گردید، پس از آن برنامه پرورش خلاقیت ریاضی بر روی گروه آزمایش اجرا شد در حالی که گروه گواه هیچگونه آموزشی را دریافت نکرد. پس از اتمام جلسات آموزشی بار دیگر پرسشنامه الگوهای یادگیری سازشی بهعنوان پسآزمون بر روی کلیه آزمودنیها اجرا گردید. دادهها در نرمافزار spss وارد شد و با استفاده از آمارههای توصیفی و آزمون t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مقایسه میانگین تفاضل نمرات پیشآزمون و پسآزمون خودکارآمدی شغلی و مشغولیتتحصیلی در دو گروه کنترل و آزمایش نشان داد که عملکرد ریاضی در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پسآزمون نسبت به پیشآزمون افزایش معنیداری یافت. بنابراین پرورش خلاقیت ریاضی تاثیر معنیداری بر بهبود خودکارآمدی ریاضی و مشغولیتشناختی دانشآموزان در درس ریاضی داشت. لذا پیشنهاد میشود در طراحی محتوای دورههای آموزشی، به منظور بهبود عملکرد ریاضی دانشآموزان، تکنیکهای مختلف پرورش خلاقیت به خوبی گنجانده شوند.
- چکیده انگلیسی: The aim of this study was to investigate the effect of various techniques of mathematical creativity development on motivational and cognitive beliefs in mathematics among female students. The research method was pre-test and post-test design with a control group. The population of study includes every female students at guidance school in Mashhad city.40 students were selected by multi-stage sampling method and were replaced in the experimental (n=20) and control (n=20) groups. The used tool included adaptive learning models questionnaire (Middleton and Midgley, 1997), which consists of mathematics self-efficacy (motivational beliefs) and cognitive engagement (cognitive beliefs) subscales in math. Beginning, adaptive learning models questionnaire was performed as a pre-test on all subjects, then mathematical creativity program were run on experimental group while control group did not receive any training. After training sessions, adaptive learning models questionnaire was performed as the post-test on all subjects. Data was entered into spss software and was analyzed by using descriptive indexs and independent t test. Comparing the difference mean of pre-test and post-test of mathematical self-efficacy and cognitive engagement in two control and experimental groups showed mathematic performance of experimental group has increased rather than the control group at post-test. Therefore, mathematical creativity development has a significant influence on mathematical efficacy and cognitive engagement enhancement in math. Thus, we suggest to include mathematical creativity technique in desiging training courses to improve students’ math performance.
- انتشار مقاله: 15-11-1393
- نویسندگان: عفت السادات مهدیزاده,محمدرضا خدابخش,فریبا کیانی,صادق حاجی زاده نداف
- مشاهده