در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مجله علمی شیلات ایران
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تنش شوری,غنی سازی,لارو فیل ماهی,آرتمیا اورمیانا,Artemia urimiana
- چکیده:
این آزمایش در مدت 6 هفته به منظور تعیین اثرات ناپلئوس آرتمیا اورمیانا (Artemia urimiana) غنی شده با ویتامین E (آلفا- توکوفرول استات) و اسید چرب غیراشباع حاوی 18 درصد EPA و 12 درصد DHA روی میزان رشد، ماندگاری و مقاومت در مقابل تنش شوری در لارو فیل ماهی (Huso huso) انجام شده است. لاروهای فیل ماهی با میانگین وزنی 2/6±8/69 میلی گرم در زمان تغذیه آغازین در چهار تیمار و سه تکرار با ناپلئوس آرتمیا اورمیانا غنی شده با اسیدهای چرب غیراشباع حاوی 20 و50 درصد ویتامین E ( بترتیب گروه های E1 و E2) و اسید چرب فاقد ویتامین E (گروه HUFA) تغذیه شدند. تغذیه ماهیان گروه شاهد (بدون غنی سازی) نیز تا پایان آزمایش با استفاده از آرتمیای غنی نشده صورت گرفت. لاروها از روز اول تغذیه خارجی تا روز پنجم با آرتمیای غنی نشده و پس از آن به مدت 7 روز با آرتمیای غنی شده تغذیه شدند. تمامی تیمارها پس از اتمام غنی سازی تا پایان روز چهلم از دافنی تغذیه نموده و سپس نمونه هایی از آنها به مدت 2 روز در معرض تنش شوری 12 گرم در لیتر قرار گرفتند. نمونه های خون ماهیان نیز در پایان استرس شوری جمع آوری شد تا برای بررسی شاخص هماتوکریت مورد استفاده قرار گیرد. نتایج بدست آمده از نظر میزان رشد تفاوت آماری معنی داری را در بین تیمارها نشان داد. بیشترین رشد در ماهیان گروه E1 (58/0±29/4 گرم) و کمترین میزان درگروه شاهد (22/0±88/2 گرم) بدست آمد. درصد بقاء در بین گروه های آزمایشی اختلاف معنی داری را نشان نداد (05/0P). شاخص هماتوکریت ماهیان پس از گذشت 24 و 48 ساعت تنش شوری در تیمارهای غنی شده و غنی نشده از نظر آماری تفاوتی نداشت (05/0
- چکیده انگلیسی: We assessed the effects of Aremia urmiana nauplii enriched with vitamin E (α -tochopherol acetate, MERCK, Germany) and unsaturated fatty acids (EPA 18% and DHA 12%) on growth, survival and stress resistance of Beluga (Huso huso) larvae during six weeks. Beluga larvae (mean body weight 69.8c6.2 mg) at the first feeding were fed in four treatments and three replications using A. urmiana enriched with unsaturated fatty acids (HUFA) containing 20% and 50% vitamin E (El and E2 treatments, respectively) and HUFA without vitamin E (HUFA group). The control group was fed on non-enriched Artemia. All treatments were fed with non-enriched Artemia for 5 days after the first feeding and then fed with enriched Artemia for 7 days. After period of enrichment, the larvae were fed with daphnia from 13 super(th) to 40 super(th) day. The Beluga larvae were then exposed to salinity stress (12 g/l) for two days after the 40 days feeding trial. Blood samples were obtained at the end of the first and second .....
- انتشار مقاله: 10-11-1396
- نویسندگان: محمدعلی جلالی,سید عباس حسینی,محمدرضا ایمانپور,علی اکبر علیمحمدی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مجله علوم و فنون دریایی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: استرس,کیتوزان,ترکیب بدن,بافتشناسی روده,بچه ماهی سفید (Rutilus frisii kutum)
- چکیده: این پژوهش به منظور ارزیابی تأثیر کیتوزان جیره بر بافتشناسی روده، ترکیب بدن و مقاومت به تنشهای شوری و حرارتی در بچهماهیان سفید انجام شد. این تحقیق با استفاده از طرح کاملاً تصادفی شامل سطوح صفر، 25/0، 5/0، 1 و 2 گرم کیتوزان به ازای هر کیلوگرم جیره تجاری ماهی سفید با سه تکرار طراحی شد. بچهماهیان سفید با میانگین وزنی 15/0 ± 76/1 گرم به مدت 8 هفته با جیرههای آزمایشی تغذیه شدند. در پایان دوره آزمایش، از روده ماهیان مقاطع بافتی با برشهایی به ضخامت 5 میکرومتر تهیه گردید. برای ارزیابی مقاومت به استرسهای شوری و حرارتی، بچهماهیان تحت شوریهای 11 و 13 ppt و دماهای 30 و 34 درجه سانتیگراد قرار گرفتند و نرخ بازماندگی محاسبه شد. مشاهدات میکروسکوپی نشان داد که ارتفاع پرز روده در ماهیان تغذیه شده با جیره حاوی 1 گرم بر کیلوگرم کیتوزان، بهطور قابل توجهی به میزان mµ 93/319 نسبت به گروه شاهد افزایش یافت (05/0>P). آنالیز بیوشیمیایی ترکیب بدن در تمام گروهها اختلاف معنیداری نداشت (05/0
P). نتایج این بررسی حاکی از آن است که کیتوزان در سطح 1 گرم برکیلوگرم در جیره میتواند بر میزان بازماندگی و مقاومت بچهماهیان سفید در برابر استرس حرارتی و همچنین ارتفاع پرز روده موثر واقع شود.
- چکیده انگلیسی: This study was conducted to evaluate the effect of chitosan diet on intestinal histology, body composition and salinity and thermal stresses resistance in Caspian kutum (Rutilus frisii kutum) fingerlings was performed. This research, using completely randomized design consisting of three levels 0.25, 0.5, 1, and 2 gr of chitosan per kg of Caspian kutum commercial diet was designed with three replications. Kutum fingerlings weighted average 1.76 ± 0.15 g were fed with the experimental diets for 8 weeks. At the end of experiment, tissue sections were prepared of the fish intestinal by cutting with a thickness of 5 mm. For evaluate the resistance to stresses salinity and thermal fingerlings were divided under salinity stress 11 ppt and 13 ppt and temperatures 30 °C and 34 °C, and survival rate were calculated. Microscopic observations showed that the intestinal villi height in fish fed diet containing 1 g kg-1 of chitosan significantly increased to 319.93 µm compared to the control group (P<0.05). Biochemical analysis body composition had not significant difference in all groups (P>0.05). Fish survival rate after 11 ppt and 13 ppt salinity stress showed no statistically significant difference (P>0.05), but the survival rate of fish fed diet containing 1g kg-1 of chitosan after the 34 °C thermal stress significantly increased to 70% (P<0.05). The results suggest that chitosan at level of 1g kg-1 in the diet can affect the survival rate and resistance of kutum fingerlings against thermal stress, and also that can affect the height of the intestinal villi.
- انتشار مقاله: 05-08-1393
- نویسندگان: معصومه کمالی نجف آباد,محمدرضا ایمانپور,وحید تقی زاده,علیرضا عالیشاهی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مجله علمی شیلات ایران
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: Cyprinus carpio,اسید چرب,تخمدان,کپور دریایی
- چکیده:
در این تحقیق، ترکیب شیمیایی و سطوح اسیدهای چرب گناد (تخمدان) کپور معمولی (Cyprinus carpio) مورد بررسی قرار گرفت. پروتئین، لیپید، ترکیب اسیدهای چرب و رطوبت محتوای تخمدان در کپور دریایی در 4 فصل سال (تابستان، پاییز و زمستان سال 1386 و بهار (1387 تعیین شد. آزمایشات مورد نظر بر روی تخمدان 10 ماهی، در هر فصل انجام گرفت. میانگین (±انحراف استاندارد) ضریب گنادوسوماتیک ماهیان دریایی در طول سال 7.53±5.02 بود. ترکیب تقریبی تخمدان در طول سال بترتیب: لیپید 8.06±2.20؛ پروتئین 23.26±4.85؛ رطوبت 67.12±3.85 تعیین شد. لیپید محتوای تخمدان ماهی کپور دریایی از تابستان تا بهار افزایش یافت (تابستان 6.875±0.53؛ پاییز 7.07±2.12؛ زمستان 7.96±1.22؛ بهار (9.44±3.62، پروتئین از تابستان تا بهار افزایش یافت (تابستان 12.92±0.09؛ پاییز 23±1.32؛ زمستان 25.16±0.63؛ بهار (27.11±0.63 در حالیکه رطوبت از تابستان تا بهار کاهش یافت (تابستان 75.235±1.75؛ پاییز 68.25±2.28، زمستان 65.685±0.40؛ بهار (63.43±0.11. تغییرات پروتئین و رطوبت محتوای تخمدان در طول سال معنی دار بود (P<0.05)، اما لیپید محتوای تخمدان در طول آزمایش تغییر معنی داری نداشت (P>0.05). اسیدهای چرب اشباع و چند غیراشباع از تابستان تا بهار (فصل تخمریزی) افزایش یافتند، اسیدهای چرب اصلی محتوای گناد کپور دریایی بترتیب اولئیک (C18:1)، پالمتیک (C16:0)، دکوزاهگزانوئیک (C22:6 DHA)، پالمیت اولئیک (C16:1)، آراشیدونیک اسید (C20:4)، استئاریک (C18:0)، اکوزاپنتاانوئیک (C20:5 EPA) و لینولئیک (C18:2) بودند. لیپید، پروتئین و اسیدهای چرب امگا 3 طی بلوغ تخمک افزایش یافتند. به نظر می رسد این منابع انرژی در رشد جنینی مورد نیاز هستند.- چکیده انگلیسی: Chemical composition and fatty acid profile of common carp's gonad (ovary) were assessed. Protein, lipid, fatty acid profile and moisture content were determined during 4 seasons' summer, autumn, winter in 2007 and spring in 2008. For each season 10 samples were examined. Average of gonadosomatic index ill wild common carp was 7.53±5.02. Proximate composition of ovary during the study period showed the lipid at 8.06±2.20 protein at 23.26±4.85 and moisture at 67.12±3.85. The results showed lipid content of wild fish ovary increased from summer to spring (summer 6.875±0.53 autumn 7.07±2.12 winter 7.96±1.22 spring 9.44±3.62) protein content also increased from summer to spring (summer 12.920.09; autumn 23±1.32 winter 25.16±0.63 spring 27.11±0.63), moisture content decreased in this period (summer 75.235±1.75 autumn 68.25±2.28 winter 65.685±0.40; spring 63.43±0.11). Significant differences (P<0.05) in protein and moisture content were found during different seasons, but for lipid content the differences were not significant (P>0.05). Saturated and polyunsaturated fatty acids increased from summer to spring (spawning season). The major fatty acids identifiedin common carp ovary were Oleic (C18:1), palmitic (C16:0), Docosahexanoic acid (C22:6 DHA), Palmitoleic (C16:1), Arachidonic, AA (C20:4), Stearic (C18:0), Eicosapentaenoicacid (C20:5 EPA) and Linoleic (C18:2) in all seasons. Lipid, protein and w3 PUPA increased during gonad maturation. It seems that these resources of energy are necessary for embryogenesis.
- انتشار مقاله: 24-11-1396
- نویسندگان: سکینه یگانه,بهاره شعبانپور,هدایت حسینی,محمدرضا ایمانپور,علی شعبانی,مهناز معینی,عباسعلی مطلبی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مجله علمی شیلات ایران
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: اسپرماتوزوآ,ماهی شیپ,مایع سلومیک
- چکیده: برخی از شاخصهای بیوشیمیایی مایع سلومیک شامل ترکیبات یونی، آلی و روابط آنها با اسمولاریته در ماهی شیپ (Acipener undiventris) در حوضه جنوب شرقی دریای خزر مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین تحرک اسپرماتوزوآی ماهی شیپ در درصدهای مختلف 5)، 10، 25، 50 و 100) مایع سلومیک 6) نمونه بصورت مخلوط) بررسی شد. مایع سلومیک حاوی 104.78±32.12 میلی مول در لیتر سدیم، 3.43±1.08 میلی مول در لیتر پتاسیم، 3.26±0.87 میلیگرم در دسی لیتر کلسیم، 7.32±1.06 میلی اکی والان در لیتر منیزیم، 0.606±0.207 میلیگرم در دسی لیتر پروتئین، 24.88±13.02 میلیگرم در دسی لیتر کلسترول و 60.35±14.49 میلیگرم در دسی لیتر گلوکز بود. دامنه pH مایع سلومیک از 7.29 تا 8.10 و دامنه اسمولالیته از 185 تا 212 میلی اسمول بر کیلوگرم بود. همچنین رابطه معنی دار مثبتی بین سدیم با اسمولاریته مایع سلومیک r=0.835) و (P<0.01 وجود داشت. زمانیکه منی ماهی شیپ در مایع سلومیک 50 و 100 درصد رقیق شد، اسپرماتوزوآها بی حرکت باقی ماندند. طول دوره حرکت و درصد اسپرماتوزوآ متحرک در نسبتهای بیشتر از 5 درصد مایع سلومیک بصورت چشمگیری کاهش یافت. در کل اسپرماتوزوآ ماهی شیپ در مایع سلومیک به جهت ترکیبات مایع سلومیک از جمله غلظتهای بالای یون پتاسیم و فشار اسمزی بی حرکت باقی می ماند.
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 24-11-1396
- نویسندگان: فردین شالویی,محمدرضا ایمانپور
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مجله پژوهشهای جانوری(مجله زیست شناسی ایران) (علمی)
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: استرس,حمل و نقل,نعناع,کپور معمولی,بیهوشی
- چکیده: مواد بیهوشکننده در آبزیپروری عمدتاً برای راحتی دستکاری و به حداقل رساندن استرس و جراحات فیزیکی ماهی طی فرایندهای مختلف ضروری است. هدف از این مطالعه ارزیابی اثرات اسانس نعناع بر کاهش استرس کپور معمولی با وزن 2/0± 5/1 گرم در زمان حمل و نقل بود. ماهیان در معرض غلظتهای مختلف اسانس نعناع (0 (بعنوان شاهد)، 10، 20 و 30 میکرولیتر در لیتر) قرار گرفتند. سطوح کورتیزول، گلوکز، پروتئین کل، آلبومین و ایمونوگلوبولین یک ساعت بعد از حمل و نقل اندازهگیری شد. نتایج این مطالعه نشان داد که گروه شاهد به طور معنی داری بالاترین سطوح کورتیزول و گلوکز و پایینترین سطوح پروتئین کل و ایمونوگلوبولین را در مقایسه با سایر تیمارها دارد. همچنین تفاوت معنیداری بین مقادیر آلبومین در تیمارهای آزمایشی وجود نداشت (P>0.05). نتایج این مطالعه نشان داد که کاربرد اسانس نعناع در سطح 10 میکرولیتر در لیتر در حمل و نقل ماهی کپور معمولی میتواند استرس ماهیان را کاهش دهد.
- چکیده انگلیسی: Anesthetic substances are essentially necessary for the convenience of manipulation and minimizing the stress and physical damage of fish in various processes in aquaculture. The purpose of this study was to evaluate the effects of spearmint essential oil on reducing the stress of common carp with average weight of 1.5 ± 0.2 g during transportation. Fish were exposed to various concentrations of spearmint essential oil (0 (control), 10, 20 and 30 μl / liter). Cortisol, glucose, total protein, albumin and immunoglobulin levels were measured one hour after transport. The results of this study showed that the control group had the highest levels of cortisol and glucose and the lowest levels of total protein and immunoglobulin compared to other groups. There was also no significant difference between albumin levels in experimental groups (P≥0.05). The results of this study showed that application 10 μl / liter spearmint essential oil can reduce fish stress in transport of common carp.
- انتشار مقاله: 24-10-1396
- نویسندگان: معصومه چهاربرجی,محمدرضا ایمانپور,رقیه صفری,علی جافر
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مجله پژوهشهای جانوری(مجله زیست شناسی ایران) (علمی)
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تنظیم اسمزی,نوکلئوتید جیره,فاکتورهای خونی و بیوشیمیایی سرم خون,قرهبرون (Acipenser persicus)
- چکیده: اثر تنش شوری بر پارامترهای خونی و بیوشیمیایی سرم بچه ماهیان قره برون (Acipenser persicus) تغذیه شده با سطوح متفاوت نوکلئوتید مورد بررسی قرار گرفت. تاسماهیان ( 12/2 ± 37/42 گرم و 61/0 ± 67/23 سانتیمتر) به 4 تیمار با سطوح متفاوت نوکلئوتید جیره ( 0، 25/0، 35/0و 5/0 درصد) تقسیم شدند. پس از 10 هفته غذادهی مقدار شوری آب یکباره به ppt 12 افزایش یافت. خونگیری در ساعات 0، 12، 24، 48، 72 و 120 ساعت انجام و فاکتورهای خونی و بیوشیمیایی سرم اندازهگیری شد. نتایج با روش One-way ANOVA در نرمافزار Spss 18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.جهت مقایسه میانگین ها از آزمون دانکن استفاده گردید. 12 ساعت پس از تنش گروه شاهد به طور معنیداری کمترین پروتئین کل، آلبومین و ائوزینوفیل و بیشترین منیزیم را نشان داد. در حالیکه بیشترین میزان آلبومین متعلق به تیمار 5/0 % بود. 24 ساعت پس از تنش، تیمارهای 35/0 و 5/0 به طور معنیداری بیشترین مقادیر گلبولهای قرمز و هماتوکریت را به خود اختصاص دادند و کمترین میزان ائوزینوفیل نیز به تیمار 5/0 متعلق بود (05/0P≤). 48 ساعت پس از آغاز استرس شوری نیز میزان گلوکز و MCHC در گروه شاهد به طور معناداری بالاتر از تیمارها بود در حالیکه میزان کلسیم با افزایش دوز کاهش معنیداری را نشان داد. منیزیم خون72 ساعت پس از تنش، تیمار 5/0% به طور معنیداری بالاترین مقدار را به خود اختصاص داد. در ساعت 120 خونگیری، کمترین هتروفیل متعلق به تیمارهای 35/0 و 5/0 و بیشترین مقادیر متعلق به تیمارهای 25/0 و شاهد بود(05/0P≤).
- چکیده انگلیسی: The effect of salinity stress on the haematological and serum biochemical parameters of Persian sturgeon (Acipenser persicus) juveniles fed with different levels of Nucleotide-supplemented diet was examined in this study. Fish (42.37± 2.12 g and 23.67± 0.61 cm) randomly were divided to four treatments with different levels of dietary nucleotides (0, 0.25, 0.35 and 0.5 % diet). After 10 weeks feeding, salinity abruptly increased to 12 ppt. Serum biochemical and blood parameters were measured at 0, 12, 24, 48, 72 and 120 hours after salinity stress. One-way ANOVA using the results significantly in the Spss 18 software was used for analysis. Duncan test was used for mean comparing. After 12 hours after salinity stress, control group significantly showed the lowest values of total protein, albumin and eosinophil, and highest value of magnesium while the highest value of albumin found in group fed 0.50 % NT. 24 hours after salinity stress, treatments fed 0.35 and 0.50 % NT, significantly showed the highest values of Hct and RBC. Also the lowest eosinophil was seen in treatment 0.50% (P ≤ 0.05). 48 hours after salinity challenge onset, glucose and MCHC in control group significantly showed the highest values compared to NT-treated groups while there was a significant decrease in calcium as NT level increased. The Mg value, 72 hours later, was significantly higher in treatment 0.50%. Finally, in the last blood sampling (T120), the lowest value of heterophil was found in treatments 0.35 and 0.50 (P ≤ 0.05).
- انتشار مقاله: 14-09-1392
- نویسندگان: فاطمه خانی,محمدرضا ایمانپور,حامد کلنگی میاندره,علیرضا قائدی,وحید تقی زاده
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: Journal of Veterinary Research
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: رشد,فاکتورهای خونی,پروبیوتیک پریمالاک,کپور دریایی,پربیوتیک ایمنووال
- چکیده: زمینه مطالعه: پربیوتیکها و پروبیوتیکها از مهمترین ترکیبات فعال زیستی برای افزایش سلامتی آبزیان محسوب میشوند.
هدف: در این مطالعه اثرات گنجاندن پربیوتیک ایمنووال و پروبیوتیک پریمالاک در جیره بر شاخصههای رشد، بازماندگی، ترکیب بدن و فاکتورهای خونی بچه ماهی کپور دریایی (Cyprinus carpio) بررسی شد.
روش کار: تعداد 100 قطعه بچه ماهی با وزن اولیهmg 560 در هر تانک (7 تیمار در 21 تانک ونیرو - هر کدام در سه تکرار) توزیع و با جیرههای آزمایشی حاوی پربیوتیک ایمنووال و پروبیوتیک پریمالاک هر کدام در چهار سطح صفر (شاهد)، 05/0، 1/0 و 15/0 درصد از جیره غذایی به مدت 56 روز تغذیه شدند. در پایان دوره، شاخصههای رشدی، ترکیب بدن و پارامترهای خونی بچه ماهیان در سطوح مختلف ارزیابی شد.
نتایج: میزان افزایش وزن بدن، ضریب رشد ویژه، ضریب تبدیل غذایی در ماهیان تغذیه شده با جیره حاوی 15/0 درصد پربیوتیک و 1/0 درصد پروبیوتیک عملکرد بهتری در مقایسه با سایر گروهها نشان داد. میزان بازماندگی در تیمارهای مختلف اختلاف واضح نداشت ولی گروههای دارای ترکیبات فعال عملکرد بالاتری داشتند. میزان پروتئین بدن در گروههای حاوی پربیوتیک و پروبیوتیک افزایش معنیداری در مقایسه با گروه شاهد داشت و چربی بدن نیز روند افزایشی معنیداری نشان داد. میزان گلبول قرمز اختلاف معنیداری بین گروهها نشان نداد ولی گلبول سفید در گروههای دارای پروبیوتیک عملکرد بالاتری در مقایسه با گروههای حاوی پربیوتیک و گروه شاهد داشت.
نتیجهگیری نهایی: نظر به بهبود برخی از شاخصههای رشد، تغذیهای و خونی، گنجاندن سطوح 1/0 و 15/0 درصد پربیوتیک ایمنووال و پروبیوتیک پریمالاک در ابتدای دوره پرورش در جیره غذایی بچه ماهیان کپور خزری پیشنهاد گردید.- چکیده انگلیسی: BACKGROUND: Probiotics and prebiotics are the most important bioactive compounds for aquatic health.
OBJECTIVES: In this study, the effects of prebiotic (immunowall) and probiotic (primalac) were assessed on growth performance, survival, body composition, and blood biochemical parameters in the Caspian Sea common carp Cyprinus carpio fingerlings.
METHODS: Juveniles (n = 100 per tank, 21 tanks) were distributed in four inclusion levels (each in three treatments) of 0, 0.05, 0.1 and 0.15% of immunowall and primalac inclusions for a period of 56 days. Growth, body composition, and hematological parameters have been evaluated in different inclusion levels at the end of culture period.
RESULTS: The increment of body weight, specific growth rate, and feed conversion ratio in fish fed with diets containing 0.15% prebiotic and 0.1% probiotic improved considerably compared to other treatments. The survival rate of the juveniles was not significant between treatments, and the group fed with the pre- and probiotics revealed higher survivals. Protein content in the group fed with the pre- and probiotic showed significantly higher contents compared to the control group, and lipid content showed increasing trend in different inclusions. The red blood cells contents showed no differences between treatments; but the white blood cells contents revealed higher performances in the fish-fed probiotics compared to prebiotic and control groups.
CONCLUSIONS: These results recommend the addition of 0.1 % immunowall and 0.15 % primalac in the diets of the juveniles in terms of growth, feeding, and hematological indicators in the Caspian carp.- انتشار مقاله: 28-01-1397
- نویسندگان: حسین پناهی صاحبی,ابوالقاسم اسماعیلی فریدونی,محمدرضا ایمانپور,علی طاهری میرقائد,عباس براری,ماشاالله کاویانپور
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: دیازینون,آلکالین فسفاتاز,ماهی قرمز,شاخصهای خونی,آسپارات آمینوترانسفراز
- چکیده: در این پژوهش ابتدا اثرات سمیت حاد سم کشاورزی دیازینون ( امولسیون %60) روی مولدین نر ماهی قرمز تعیین شد. به منظور تعیین میزان LC50، ماهیان در غلظتهای 9، 10، 11، 12، 15 و 20 میلیگرم در لیتر دیازینون، در مخازن فایبر گلاس قرار گرفتند. پس از تجزیه و تحلیل نتایج با استفاده از نرمافزار پروبیت، مقدار LC50 طی 24، 48، 72 و 96 ساعت، مشخص شد. میزان LC50 در 96 ساعت برابر 40/11 میلیگرم در لیتر بود و ماهیان بر اساس غلظتهای 1/0 و 01/0 درصد LC50 در 96 ساعت، تیماربندی شدند و به مدت 7 ماه در غلظتهای فوق قرار گرفتند. سپس تاثیر آن بر میزان پروتئین کل، گلوکز، آلکالین فسفاتاز (ALP)، آسپارات آمینوترانسفراز (AST) و آلانین ترانسفراز (ALT) مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد در ماهیانی که تحت غلظتهای بالای سم دیازینون بودند، میزان ALP به طور معنیداری کاهش (05/0>P) و میزان AST، ALT، پروتئین کل و گلوکز نیز در میان تیمارهای آزمایشی به طور معنیداری افزایش یافت (05/0>P).
- چکیده انگلیسی: In this study, at first, the effects of the acute toxicity of agricultural pesticide, diazinon, on adult males of gold fish were determined. After analyzing the results using Probit software, the amount of LC50 was distinguished during 24, 48, 72 and 96 hours. The amount of LC50 was 11.4 in 96 hours and the fish were assorted according to 0.1 and 0.01 percent of LC50 in 96 hours and were put there for about 7 months. Then, the level of total protein, serum glucose, alkaline phosphatase (ALP), alanine transferase (ALT), aspartate amino transferase (AST) was studied. The results showed that fish were affected by high concentration of diazinon, had the lowest ALP (P<0.05) but ALT, AST, glucose and total protein increased significantly (P<0.05).
- انتشار مقاله: 11-05-1395
- نویسندگان: زینب حنایی کاشانی,محمدرضا ایمانپور,وحید زادمجید,محمد مازندرانی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فیزیولوژی و بیوتکنولوژی آبزیان
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تولیدمثل,ماهی گورخری,گیاه پنج انگشت,CYP19(a)
- چکیده: آروماتاز P450 (CYP19(a)) یک آنزیم استروئیدوژنیک کلیدی در تبدیل آندروژن به استروژن است که نقش مهمی را در تمایز جنسی و تکامل گناد ایفا میکند. از این رو، در مطالعه حاضر به بررسی تاثیر عصاره هیدروالکلی گیاه پنج انگشت بر عملکرد تولیدمثلی، نسبت جنسی و بیان یکی از مهمترین ژنهای مرتبط با جنسیت (CYP19(a))، با استفاده از روش RT-PCR در ماهی گورخری پرداخته شد. لاروها پس از تفریخ با جیره غذایی آزمایشی در چهار سطح 0 (گروه شاهد 0T)، 5 (1T)، 10 (2T) و 15 (3T) گرم عصاره در هر کیلوگرم غذا به مدت 45 روز تغذیه شدند. به منظور انجام بیان ژن، نمونهبرداری از ماهیان در روزهای 4، 7، 10، 15، 30 و 45 پس از تفریخ، صورت گرفت. نرمالسازی بیان ژن هدف با استفاده از ژن مرجع β-actin و آنالیز نتایج بیان ژن با استفاده از روش ∆∆CT- 2 صورت گرفت. ﻋﻤﻠﻜﺮد تولیدمثلی در تیمارهای 2T و 3T به طور معنیداری بهتر از سایر تیمارها بود؛ به طوری که هماوری مطلق، شاخص گنادی و طول و وزن لاروها در این تیمارها بالاتر بود (05/0>P). با افزایش غلظت عصاره در جیره، ﻧﺴﺒﺖ جنس ماده به نر افزایش یافت (05/0>P). به طوری که در تیمار 3T، منجر به تولید 23/87 درصد جنس ماده شد. تحت تاثیر عصاره بیان ژن CYP19(a) نیز افزایش یافت، به طوری که در زمان تمایز گنادها (45 روز پس از تفریخ) بالاترین بیان این ژنها صورت گرفت. در مجموع، میتوان استفاده از تیمار 3T را برای دستیابی به بهترین عملکرد تولیدمثلی و درصد بالاتری از جنس ماده در ماهی گورخری به عنوان گونه مدل در آبزیپروری، پیشنهاد کرد.
- چکیده انگلیسی: P450 aromatase (CYP19(a)) is the key steroidogenic enzyme responsible for conversion of androgens to estrogens which play a critical role in developmental and sex differentiation. Hence, this study was done to evaluate the effect of Vitex agnus castus hydroalchoholic extract on reproductive performance, sex ratio and expression of CYP19(a), one of the most important gene related to gender, using RT-PCR method in zebrafish. The larvae were fed post-hatching with diets containing extracts of four levels included 0 (control group T0), 5 (T1), 10 (T2) and 15 (T3) g/Kg food for 45 days. For gene expression studies, samples of larvae at 4, 7, 10, 15, 30 and 45 days post-hatching were collected. Expression of β-actin housekeeping genes was normalized as reference gene. Gene expression was evaluated by using 2-ΔΔCT method. The reproductive performance was significantly better in T2 and T3 than other treatments (P<0.05). With increasing concentration of extract in the diet, the ratio of female to male increased (P<0.05). T3 Treatment leading to 87.23% female. The use of plant extract increased the expression of gene CYP19(a), so at the time of differentiation of gonad (45 days after hatching), the highest expression of this gene was occurred. Overall, suggest the use of T3 treatment to achieve the best reproductive performance and a higher percentage of females in zebrafish as model for aquaculture species.
- انتشار مقاله: 12-05-1395
- نویسندگان: طیبه عنایت غلامپور,ولی اله جعفری,محمدرضا ایمانپور,حامد کلنگی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: شیلات (فن آوری های نوین در توسعه آبزی پروری)
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: آبامکتین,کپور معمولی,سمیت کشنده,پرتیکاکلر
- چکیده: با توجه به مصرف زیاد سموم برای اهداف کشاورزی، وجود سموم در آبهای سطحی استانهای شمالی ایران بسیار شایع است که میتواند اثرات نامطلوبی بر اکوسیستمهای آبی، آبزیان و در نهایت انسان بهعنوان مصرف کننده نهایی بگذارد. ماهی کپور معمولی (Cyprinus carpio) از مهمترین گونههای کپور ماهیان دریای خزر میباشد که ذخایر طبیعی آن طی سالهای اخیر بهدلایل متعددی از جمله ورود سموم دفع آفات نباتی به اکوسیستمهای آبی رو به کاهش نهاده است. از این رو در این تحقیق سمیت حاد کوتاه مدت سموم آبامکتین و پرتیکاکلر که به مقدار زیادی در استانهای شمالی کشور استفاده میگردند بر روی بچه ماهیان 7- 5 گرمی کپور معمولی بهمنظور تعیین غلظت کشنده 50 درصد از جمعیت ماهیان در 96 ساعت مطالعه گردید. آزمایشات به صورت ساکن و براساس روش استاندارد O.E.C.D بهمدت 4 شبانه روز انجام و پارامترهای فیزیکوشیمیایی آب از جمله pH، اکسیژن محلول و درجه حرارت اندازهگیری گردید که بهترتیب در دامنه متوسط 30/8 – 22/8 و 69–67 درصد و 9/17–7/17 قرار داشتند. بر اساس نتایج بدست آمده سمیت حاد سموم آبامکتین و پرتیکاکلر برای بچه ماهیان کپور معمولی بهترتیب 243/1 و 233/2 میلیگرم در لیتر محاسبه گردید و در ادامه حداکثر غلظت مجاز (M.A.C Value) این سموم بهترتیب 1243/0 و 2233/0 میلیگرم در لیتر برای بچه ماهیان کپور معمولی محاسبه گردید که با توجه به جدول تعیین سمیت سموم مختلف، سموم آبامکتین و پرتیکاکلر برای این ماهیان دارای سمیت متوسط محسوب میگردد.
- چکیده انگلیسی: Due to the high use of pesticides for agricultural purposes, the presence of pesticides in surface waters of the northern provinces of Iran very common, which can adversely affect aquatic ecosystems, fish and put the human being as final consumer. So in current study acute toxicity of Abamectin and Pertilacholre poisons that are very common at the northern provinces of Iran were studied in 5-7 gr common carp for detection of LC50 at 96 hour. Experiment was static and based on the standard OECD conducted for 4 days and physicochemical parameters of water including pH, dissolved oxygen and temperature were measured, respectively, in suitable range 8.30 to 8.22 and 69%-67% and 17.9 to 17.7 respectively. Based on the results, acute toxicity of pesticides Abamectin and Pertilacholre for carps were 1.243 and 2.233 mg/l respectively and maximum allowable concentration MAC Value was calculated as 0.1243 and 0.2233 mg/l. according to the table to determine the toxicity of various pesticides, insecticides Abamectin and Pertilacholre is considered as moderate toxic for this fish.
- انتشار مقاله: 23-07-1396
- نویسندگان: محمدفروهر واجارگاه,امیر قادرمرزی,سید علی اکبر هدایتی,محمدرضا ایمانپور
- مشاهده