در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علمی ـ ترویجی اخلاق
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تقوا,ایمان,قرآن و سنت,مفاهیم اخلاقی,مفاهیم مرادف تقوا,مفاهیم مقابل تقوا
- چکیده: تقوا ورع و پرهیز از حرام های خدا و اجتناب از ارتکاب معاصی است.در آیات قرآن تقوا به معنای محافظت از خود از چیزهایی است که باعث ضرر و زیان است. تقوا در پی عمل به دستورات خدا و عبادت (بندگی) او ایجاد می شود و امری مشکک (ذومراتب)است.تقوا سرآمد فضایل اخلاقی، وصیت خدا و اهل بیت علیهم السلام، بالاترین کرامت، بهترین پوشش، محکم ترین عزت، والاترین فضیلت و بهترین توشه برای آخرت است. در آیات قرآن متعلق تقوا خداوند، آتش جهنم و بیت المال مسلمین است. مخاطب تقوا گاه عام و گاه خاص است.تقوا در زبان قرآن و سنت با مفاهیم ایمان، سکینه، اطاعت و ورع مرادف است.برخی از مفاهیم مقابل تقوا در زبان قرآن و سنت عبارتند ازفجور، غوایت و طغیان. ثمره ین جستار مفهوم شناسی علمی و روشمند تقوا است.
مفاهیم اخلاقی، تقوا، ایمان، قرآن و سنت، مفاهیم مرادف تقوا، مفاهیم مقابل تقوا.- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 14-07-1395
- نویسندگان: محمد صادق حسینی سرشت,امیر اشرافی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علمی ـ ترویجی اخلاق
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: اخلاق اجتماعی,دعوت,امر به معروف و نهی از منکر,خودسازی,هدایت و گمراهی
- چکیده: امر به معروف و نهی از منکر از مهمترین مباحث دینی مطرح در حوزهی اخلاق اجتماعی است. حتی میتوان آن را سرسلسلهی مباحث این حوزه دانست. امر به معروف و نهی از منکر از فروع دین و فریضهای الهی و بنا به عقیدهی عموم اندیشمندان شیعه واجب کفایی است. در زمان برپایی حکومت اسلامی، احیای این فریضه بر جامعهی اسلامی لازم است.
در برخی از آیات قرآن کریم به اقامهی این فریضه امر شده است و از دیگر سو، پارهای از آیات قرآن فرد را مسؤول اعمال خود میداند و میگوید گمراهی و هدایت دیگران به فرد ضرری نمیرساند. آیهی 105 سورهی مائده از این نمونه است.
نگارنده بر آن است در این مقاله به دفع این شبهه بپردازد و جایگاه امر به معروف و نهی از منکر را روشن نماید.
هدف نوشتار حاضر اثبات این نکته است که امر به معروف و نهی از منکر و دعوت به دین هیچگونه منافاتی با خودسازی و پرداختن به خود ندارد و هر یک از مفاهیم در جایگاه خاص خود تعریف شده است- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 14-07-1395
- نویسندگان: محمد صادق حسینیسرشت,محمد صادق حسینیسرشت,
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علمی ـ ترویجی اخلاق
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: وحدت,تفرقه,قرآن و سنت,رذائل اخلاقی
- چکیده: تفرقه در لغت، جداگشتن، و فاصله گرفتن معنا میدهد و در فرهنگ قرآن و معارف اهل بیت ، دورشدن قلبها، عواطف اعتقادات از یکدیگر است. این عمل، پیآمد رذالتها و صفات ناپسندیدهی انسانی است که ریشه در اعتقادات ناصحیح دارد.
هدف اصلی نوشتار حاضر دستیابی به عوامل اخلاقی تفرقه از منظر قرآن و سنّت معصومین است. نتیجه و ثمرهی این پژوهش، تبیین علمی، جامع و دقیق عوامل اخلاقی تفرقه، جهت دستیابی به آن در تمام ابعاد زندگی دنیوی و اخروی مسلمانان و امّت اسلام است. برای تحقّق این خواسته، نگارنده به استقصای تمام آیات قرآن و نیز قسمت اهمّ روایات ائمّهی معصومین پرداخته است.- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 14-07-1395
- نویسندگان: سید محمد صادق حسینی سرشت,سید محمد صادق حسینی سرشت,
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علمی ـ ترویجی اخلاق
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده:
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 14-07-1395
- نویسندگان: محمد صادق حسینی سرشت,محمد صادق حسینی سرشت,
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علمی ـ ترویجی اخلاق
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده:
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 14-07-1395
- نویسندگان: محمد صادق حسینی سرشت,محمد صادق حسینی سرشت,
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تاریخ نگری و تاریخ نگاری
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: قرآن,یهود بنیقینقاع,مغازی واقدی,طبقات ابن سعد,سیره ابن هشام و تاریخ طبری
- چکیده: رسول خدا (ص) پس از هجرت به مدینه و تشکیل حکومت اسلامی، با چالشها متعددی در این شهر مواجه شدند. از جمله چالشهای حکومت نوپای اسلامی در مدینه که از سال دوم آغاز گردید، تقابل قبایل یهود ساکن در مدینه با مسلمانان بود. این تقابل در حالی صورت گرفت که رسول خدا (ص) با تدوین یک پیماننامة عمومی با همة اهالی مدینه ازجمله یهودیان امکان همزیستی مسالمتآمیزِ ساکنان مدینه را فراهم کرده بودند. قبایل یهود از سال دوم راه خصومت و دشمنی با اسلام و پیامبر (ص) را در پیشگرفته و نهایتاً پس از ناتوانی از مقابله با پیامبر (ص) و مسلمانان تسلیمشده و به حکم الهی از مدینه اخراج شدند.
تقابل یهود بنیقینقاع با رسول خدا (ص) ازجمله مواردی است که هم قرآن کریم و هم منابع تاریخی به آن پرداختهاند. هدف این پژوهش بررسی کیفیت انعکاس این تقابل در قرآن کریم و منابع تاریخی منتخب است. این مقاله که با رویکرد مقایسهای ـ تحلیلی و با استناد به منابع تاریخی و تفسیری تدوین شده است، درصدد پاسخ به این سؤال است که وجوه تشابه و تفاوت گزارشهای قرآن و منابع تاریخی منتخب در رابطه با تقابل یهود بنیقینقاع با رسول خدا (ص) چیست؟ با توجه به فلسفة نزول قرآن کریم که همان هدایت بشر است. به نظر میرسد با وجود برخی اخبار مشابه، پردازش تاریخی قرآن درباره تقابل یهود بنیقینقاع با رسول خدا (ص) از نظر نگرشی و پردازشی معطوف به اهداف هدایتی قرآن است و با منابع تاریخی منتخب که گزارشهای آنها ماهیت تاریخی دارد متفاوت است.
- چکیده انگلیسی: At the beginning of the establishment of the Islamic government, the Messenger of God (SAWS) started to take purposeful measures in order to strengthen his newborn governance. One of his outstanding measures was to codify a general treaty among all the people of Medina including the Jews, which allowed for peaceful coexistence in the town.
Among the Jewish tribes inhabiting Medina, Banu Qaynaqa’ signed the treaty with the Messenger of God. However, for some reasons to be discussed in the article, later on they took the pathway of hostility and enmity to Islam and the Prophet. Having become unable to oppose the Prophet and Muslims, eventually they surrendered and were banished from Medina in accordance with the divine decision. The opposition between Banu Qaynaqa’ and the Messenger of God is among the cases addressed by Quran.
The present article aims to answer the question what is the Quran’s attitudinal and authorship approach to the opposition. In view of the philosophy of the revelation of Quran, i.e. the guidance of the humankind, it seems that the Qur’anic historical working-through of historical events including Ghazwa Banu Qaynaqa’ is unique from both attitudinal and authorship perspectives and directed at the objective of guidance, which distinguishes Quran from historical sources.
- انتشار مقاله: 21-03-1397
- نویسندگان: بهمن زینلی,محمد صادق حسینی کجانی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهشهای رهبری و مدیریت آموزشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: سبک رهبری,مدیران مدارس,فناوری اطلاعات
- چکیده: هدف اصلی این پژوهش شناخت رابطه بین سبک رهبری مدیران مدارس با بکار گیری فناوری اطلاعات در مدارس شهرستان جاسک در سال تحصیلی 97-1396 می باشد . روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق 191 نفر از مدیران مدارس شهرستان جاسک بوده که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با استفاده از جدول مورگان و کرجسی 127 نفر از مدیران ( 30زن و 97مرد) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده پرسشنامه سبک رهبری لیکرت (دهقانی ،1393) و پرسشنامه فناوری اطلاعات (قاسمی ،1391) بود. روش تجزیه وتحلیل داده ها با آمار توصیفی (شامل : فراوانی درصد،میانگین و درصد فراوانی تجمعی ) و آمار استنباطی (شامل : ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان) با استفاده از نرم افزار spss انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین سبک رهبری مدیران مدارس با بکارگیری فناوری اطلاعات در مدارس رابطه معناداری وجود دارد نتایج همبستگی بین دو متغیر مذکور برابر با 743/0 با سطح معناداری 01/0 است همچنین بین سبک رهبری مشورتی، مشارکتی و خیر خواهانه مدیران مدارس با بکارگیری فناوری اطلاعات در مدارس رابطه معناداری وجود دارد اما بین سبک رهبری استبدادی با بکارگیری فناوری اطلاعات رابطه معکوس و منفی وجود دارد. تحلیل نتایج رگرسیون نشان داد که متغیر پیش بین سبک رهبری می تواند به صورت معنی داری متغیر بکارگیری فناوری اطلاعات را پیش بینی کند.
- چکیده انگلیسی: The main purpose of this study was to identify the relationship between the leadership styles of school principals using information technology in schools in Jask city. The method of research in this study was correlation. The statistical population of this study was 191 school principals of Jask city. Based on stratified random sampling, using a Morgan Chrissi table, 127 managers (37 women and 90 men) were sampled the data collection tool was a standard questionnaire including: leadership style and information technology questionnaire. Data analysis was done using descriptive statistics (including frequency, percentage, mean and percentage of cumulative frequency) and inferential statistics (including Pearson correlation coefficient and concurrent regression) using spss16 software. The results of the study showed that between leadership styles School administrators have a meaningful relationship with the use of information technology in schools. The results of correlation between the two variables are equal to 0.743 with a significant level of 0.01. Also, there is a significant relationship between the consultative, participatory, and beneficial leadership style of school administrators using information technology in schools. But there is an authoritarian leadership style with the use of information technology there is a reverse. Analysis of the results of regression showed that the predictive variable of leadership style can significantly predict the use of information technology variable.
- انتشار مقاله: 05-11-1397
- نویسندگان: رامین تفضلی,محمد صادق حسینی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهشنامه امامیه
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: عباسیان,تعامل,مواجهه,امام حسن عسکری ,جریانهای شبههافکن
- چکیده: جامعه اسلامی در دوران امامت امام حسن عسکریj (254-260 ه.ق.) با مسائل اعتقادی، سیاسی و فرهنگی متعددی مواجه شد. اقدامات خشن و سرکوبگرانه عباسیان، فعالیت جریانهای انحرافی و شبههافکن، شورش زنگیان و قیام برخی از علویان، از جمله مسائلی بود که امنیت و سلامت جامعه اسلامی در عرصههای سیاسی، اجتماعی و اعتقادی را دچار بحران کرده بود. امام حسن عسکری j همسو با رسالت الاهی خویش در مواجهه با این مسائل، راهکارهای عملی و راهبردهای سازنده و تأثیرگذاری اتخاذ کرد که نتیجهاش حفظ تشیع و ایجاد آمادگی و زمینهسازی برای غیبت امام زمانf بود. هدف پژوهش حاضر، که با استناد به منابع اصلی و به شیوه توصیفیتحلیلی تدوین شده، تبیین نحوه مواجهه آن حضرت با اقدامات دو جریان مخرب اعتقادات جامعه اسلامی، یعنی خلافت عباسی و جریانهای شبههافکن، است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که: امام حسن عسکری چه شیوهای در برابر این دو جریان در پیش گرفت و تفاوت مواجهه امام با بنیعباس و جریانهای شبههافکن چه بود؟ فرضیه این پژوهش آن است که شیوه امام، نفی هر دو جریان بود، اما متناسب با روش و اقدامات این دو جریان، تعامل و مواجهه نرم با عباسیان، و صراحت و رفتار تند با جریانهای شبههافکن را در پیش گرفت.
- چکیده انگلیسی: The Islamic society during the Imamate of Imam Hasan Askari (AS) (254-260 AH) faced many religious, political and cultural issues. The violent and repressive actions of the Abbasids, the activities of deviant and skeptical currents, the Zangian rebellion and the uprising of some Alawites were among the issues that had caused a crisis for the security and health of the Islamic society in the political, social and ideological spheres. Imam Hasan Askari (AS) in line with his divine mission in the face of these issues, adopted practical solutions and constructive and effective strategies, the result of which was to preserve Shiism and pave the ground for the occultation of Imam Zaman (AS). The purpose of the present study, which is based on the main sources and has been done in a descriptive-analytical method, is to explain how he dealt with the actions of two destructive currents of Islamic society, namely the Abbasid Caliphate and the skeptical currents. The main question of this research is, what method did Imam Hasan Askari take against these two currents and what was the difference between Imam's confrontation with Bani Abbas and skeptical currents? The hypothesis of this research is that the Imam's method was the negation of the both groups, but in proportion to the methods and actions of these two groups, he interacted softly with the Abbasids, and explicitly and harshly treated the skeptical currents.
- انتشار مقاله: 19-09-1398
- نویسندگان: بهمن زینلی,سید محمد صادق حسینی کجانی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهشنامه امامیه
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: عباسیان,تعامل,مواجهه,امام حسن عسکری ,جریانهای شبههافکن
- چکیده: جامعه اسلامی در دوران امامت امام حسن عسکریj (254-260 ه.ق.) با مسائل اعتقادی، سیاسی و فرهنگی متعددی مواجه شد. اقدامات خشن و سرکوبگرانه عباسیان، فعالیت جریانهای انحرافی و شبههافکن، شورش زنگیان و قیام برخی از علویان، از جمله مسائلی بود که امنیت و سلامت جامعه اسلامی در عرصههای سیاسی، اجتماعی و اعتقادی را دچار بحران کرده بود. امام حسن عسکری j همسو با رسالت الاهی خویش در مواجهه با این مسائل، راهکارهای عملی و راهبردهای سازنده و تأثیرگذاری اتخاذ کرد که نتیجهاش حفظ تشیع و ایجاد آمادگی و زمینهسازی برای غیبت امام زمانf بود. هدف پژوهش حاضر، که با استناد به منابع اصلی و به شیوه توصیفیتحلیلی تدوین شده، تبیین نحوه مواجهه آن حضرت با اقدامات دو جریان مخرب اعتقادات جامعه اسلامی، یعنی خلافت عباسی و جریانهای شبههافکن، است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که: امام حسن عسکری چه شیوهای در برابر این دو جریان در پیش گرفت و تفاوت مواجهه امام با بنیعباس و جریانهای شبههافکن چه بود؟ فرضیه این پژوهش آن است که شیوه امام، نفی هر دو جریان بود، اما متناسب با روش و اقدامات این دو جریان، تعامل و مواجهه نرم با عباسیان، و صراحت و رفتار تند با جریانهای شبههافکن را در پیش گرفت.
- چکیده انگلیسی: The Islamic society during the Imamate of Imam Hasan Askari (AS) (254-260 AH) faced many religious, political and cultural issues. The violent and repressive actions of the Abbasids, the activities of deviant and skeptical currents, the Zangian rebellion and the uprising of some Alawites were among the issues that had caused a crisis for the security and health of the Islamic society in the political, social and ideological spheres. Imam Hasan Askari (AS) in line with his divine mission in the face of these issues, adopted practical solutions and constructive and effective strategies, the result of which was to preserve Shiism and pave the ground for the occultation of Imam Zaman (AS). The purpose of the present study, which is based on the main sources and has been done in a descriptive-analytical method, is to explain how he dealt with the actions of two destructive currents of Islamic society, namely the Abbasid Caliphate and the skeptical currents. The main question of this research is, what method did Imam Hasan Askari take against these two currents and what was the difference between Imam's confrontation with Bani Abbas and skeptical currents? The hypothesis of this research is that the Imam's method was the negation of the both groups, but in proportion to the methods and actions of these two groups, he interacted softly with the Abbasids, and explicitly and harshly treated the skeptical currents.
- انتشار مقاله: 19-09-1398
- نویسندگان: بهمن زینلی,سید محمد صادق حسینی کجانی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهشنامه امامیه
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: عباسیان,تعامل,مواجهه,امام حسن عسکری ,جریانهای شبههافکن
- چکیده: جامعه اسلامی در دوران امامت امام حسن عسکریj (254-260 ه.ق.) با مسائل اعتقادی، سیاسی و فرهنگی متعددی مواجه شد. اقدامات خشن و سرکوبگرانه عباسیان، فعالیت جریانهای انحرافی و شبههافکن، شورش زنگیان و قیام برخی از علویان، از جمله مسائلی بود که امنیت و سلامت جامعه اسلامی در عرصههای سیاسی، اجتماعی و اعتقادی را دچار بحران کرده بود. امام حسن عسکری j همسو با رسالت الاهی خویش در مواجهه با این مسائل، راهکارهای عملی و راهبردهای سازنده و تأثیرگذاری اتخاذ کرد که نتیجهاش حفظ تشیع و ایجاد آمادگی و زمینهسازی برای غیبت امام زمانf بود. هدف پژوهش حاضر، که با استناد به منابع اصلی و به شیوه توصیفیتحلیلی تدوین شده، تبیین نحوه مواجهه آن حضرت با اقدامات دو جریان مخرب اعتقادات جامعه اسلامی، یعنی خلافت عباسی و جریانهای شبههافکن، است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که: امام حسن عسکری چه شیوهای در برابر این دو جریان در پیش گرفت و تفاوت مواجهه امام با بنیعباس و جریانهای شبههافکن چه بود؟ فرضیه این پژوهش آن است که شیوه امام، نفی هر دو جریان بود، اما متناسب با روش و اقدامات این دو جریان، تعامل و مواجهه نرم با عباسیان، و صراحت و رفتار تند با جریانهای شبههافکن را در پیش گرفت.
- چکیده انگلیسی: The Islamic society during the Imamate of Imam Hasan Askari (AS) (254-260 AH) faced many religious, political and cultural issues. The violent and repressive actions of the Abbasids, the activities of deviant and skeptical currents, the Zangian rebellion and the uprising of some Alawites were among the issues that had caused a crisis for the security and health of the Islamic society in the political, social and ideological spheres. Imam Hasan Askari (AS) in line with his divine mission in the face of these issues, adopted practical solutions and constructive and effective strategies, the result of which was to preserve Shiism and pave the ground for the occultation of Imam Zaman (AS). The purpose of the present study, which is based on the main sources and has been done in a descriptive-analytical method, is to explain how he dealt with the actions of two destructive currents of Islamic society, namely the Abbasid Caliphate and the skeptical currents. The main question of this research is, what method did Imam Hasan Askari take against these two currents and what was the difference between Imam's confrontation with Bani Abbas and skeptical currents? The hypothesis of this research is that the Imam's method was the negation of the both groups, but in proportion to the methods and actions of these two groups, he interacted softly with the Abbasids, and explicitly and harshly treated the skeptical currents.
- انتشار مقاله: 19-09-1398
- نویسندگان: بهمن زینلی,سید محمد صادق حسینی کجانی
- مشاهده