در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: Journal of Environmental Studies
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: پارک جنگلی نور,محیط زیست,مدل لاجیت,ارزشگذاری مشروط,تمایل به پرداخت
- چکیده: برنامهریزی تفریحی، همچنین اجرای طرحهای مختلف زیستمحیطی و ایجاد تفرجگاههای متنوع و مراکز تفریحی گوناگون برای مردم یکی از مسائل مهم در مدیریت در سطح کلان و منطقهای در هر کشور است. رشد روزافزون جمعیت مردم، تغییر الگوهای سکونتی، آلودگی محیط شهرها و نیاز مبرم به اوقات فراغت بیش از پیش اهمیت این مسئله را افزایش داده است. در این میان، کمبود آشکار منابع مالی با هدف ایجاد، یا شکلگیری و فضاهای تفریحی مناسب، مدیریت منابع طبیعی را به سوی ارزشگذاری این منابع با استفاده از شیوهها و روشهای علمی جدید هدایت کرده است. تحلیل و اندازهگیری شاخص میزان تمایل به پرداخت (WTP) در میان کاربران و بازدیدکنندگان سایت تفرجگاهی و تفریحی، از جمله این روشهای علمی جدید است که امروزه جایگاه شناخته شده و مهمی در انجام تحقیقات این حوزه به خود اختصاص داده است. پژوهش حاضر، با بررسی و تبیین این شاخص در فضای تفرجگاهی پارک جنگلی نور مازندران و با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط (CV) و پرسشنامة گزینش دوگانه به تعیین ارزش تفریحی و تفرجگاهی این پارک جنگلی در شمال کشور پرداخته است. بدین منظور، از مدل تحلیلی لاجیت استفاده و بر پایة روش حداکثر درستنمایی، شاخصهای این مدل برآورد و ارزیابی شدهاند. نتایج حاصل مبین این مهم است که میزان میانگین تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان و کاربران برای این پارک جنگلی 3875 ریال برای هر بازدید برآورد شده است. همچنین نتایج حاصل در ارتباط با ارزش تفریحی سالانه این پارک، نشانگر اهمیت بالا و ارزشی است که بازدیدکنندگان و کاربران برای این سایت قائلند.
- چکیده انگلیسی: Abstract Amusement programming, accomplishing ecological and/or environmental plans, in addition to establishing recreational centers, are of the important issues in regional and large-scale management of each country. Herein, lack of financial resources to establish amusement areas, has led the natural resource management system to valuate such resources based upon new scientific methods. Measuring the willingness to pay (WTP) indicator in an amusement site, is one of the above-mentioned scientific methods. Using the Contingent Valuation Method (CV) and dichotomous questionnaires, the willingness to pay indicator was measured in Noor sylvatic park. Herein, the Lajit model is also applied and according to Maximum Likelihood Estimation (MLE), indexes are evaluated. Results indicate that the average willingness to pay (WTP) indicator for the users in Noor sylvatic park was 3875 Rials per visit. Meanwhile, the estimated annual promenade value of the park shows the importance of the park considering the visitors` point of view.
- انتشار مقاله: 11-10-1348
- نویسندگان: هاشم هاشمنژاد,محسن فیضی,مرتضی صدیق
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فناوری آموزش
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: یادگیری فعال,متغیرهای محیطی,طراحی فضای بسته آموزشی,مشارکت در فرآیند یادگیری
- چکیده: ادراک و تجربة کسبشده درون مدرسه معاصر نتوانسته زمینهساز مناسب یادگیری فعال انسان باشد. بهطورکلی مشارکت کردن رکن اصلی در یادگیری فعال است که امروزه تعلیم و تربیت و یادگیری در دوره راهنمایی، بر مشارکت فعال دانشآموزان در جریان یادگیری، تأکید دارد. با توجه به اهمیت یادگیری فعال در این مقاله مؤلفههای مؤثر در این نوع یادگیری مشخص گردید، از بین 3 مؤلفة مؤثر در یادگیری فعال، مؤلفه مشارکت در فرایند یادگیری انتخاب میگردد که بعد از بررسی و مطالعة الگو، عوامل مؤثر بر مشارکت کودک در فرایند یادگیری به ترتیب 2 الگو شامل الگوی اجتماعی، الگوی فعالیتی برای مشارکت در فرایند یادگیری تعیین گردید. در این مقاله که روش تحقیق مورداستفاده ترکیبی از دو روش کمی و کیفی است، در بخش کمی از آزمون T تک متغیره و در بخش کیفی از روش نمونة موردی و روش تحلیل محتوا در تحلیل مصاحبهة نیمه ساختاریافته استفاده شد. جامعة آماری در بخش کمی شامل 279 نفر از دانشآموزان مقطع راهنمایی شهر بجنورد و در بخش کیفی شامل 43 نفر از دانشآموزان مقطع هفتم در یکی از مدارس راهنمایی پسرانه شهر بود. نتایج تحقیق نشان داد اکثریت پاسخدهندهها اندازة کوچک کلاس را ترجیح میدهند. یافتههای تحقیق با تةکید بر مفهوم مشارکت در فرایند یادگیری، معیارهای تعاملات اجتماعی، فعالیت فردی و گروهی، درگیری و تجربه در فرایند یادگیری را برای طراحی فضای بسته آموزشی مطرح میسازند که درنهایت تعاملات بهعنوان مهمترین معیار مطرح گردید.
- چکیده انگلیسی: The existing educational space in schools has been accused of assuming a passive role for children and creating negative effects on their mental development. Although this educational environment initially paved the way for introducing the modern educational program, it lacked the required ability to mobilize and activate a child’s mind, and create motivation for learning. Due to the significance of active learning, its effective elements are first described in this study. From among the 3 effective elements in active learning, “participation” was selected. Subsequently, the effective factors on a child’s participation in the learning process were determined in the form of two models, namely, the social model and the activity model. The research typology is a quantitative method through a surveying study The theoretical content analysis method was used to classify the different perspectives and the interview and observation method was implemented for the selected case study. The objective of this study is to examine the effect of class room size on the students’ participation in the learning process.
The statistical population of this study was the middle school children in Bojnourd, Iran, in the 2014-2015 academic year. Subsequently, 279 students were randomly selected from among the above population for completing the questionnaire. The results showed that the majority of the students preferred smaller classrooms, therefore, the overall conclusion in this study is that, to promote participation in the learning process, the following criteria must be considered in designing closed educational spaces: 1) socialization; 2) individual and group activity, and 3) involvement and experience in learning.- انتشار مقاله: 03-05-1395
- نویسندگان: مصطفی ارغیانی,محسن فیضی,عباس یزدانفر
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فناوری آموزش
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: آموزش معماری,تخیل,طراحی خالق,قیاس بصری,شباهت بصری
- چکیده: دانشجویان معماری و حتی معماران حرفهای اغلب تصاویر مرجع را از کتابها، روزنامهها و دیگر مجموعههای تصویردار و در کل آنچه که در طول عمرشان دیدهاند، برداشت میکنند تا با بهرهگیری از آنها به شکلها و صورتهای جدیدی دست یافته، آنها را به هدف معینی نزدیک کنند و نهایتاً در طراحیشان به کار برند. طبق گفته بسیاری از طراحان و اندیشمندان، آنچه معماران در تخیلات خود دارند، زاییده تصاویری است که دیدهاند. پس ناگفته پیداست که فاکتورهای بصری در فرایند طراحی، نقش به سزایی دارند. در همین راستا، از جمله مسائلی که جای آن در حوزه آموزش معماری خالی است، بحث تخیل و جایگاه آن در حوزه طراحی معماری است. بسیاری از معماران معتقدند که تخیل بخش لاینفک هنر است. از طرفی معماری رشتهای چندبعدی و فراگیر است. معماری هم هنر است، هم حرفه، و هم حالتی ذهنی دارد. بنابراین معمار خلاق هم از تخیل برخوردار است و هم در بسیاری از جنبهها خلاقیت دارد که برخی از آنها کاملاً هنری و فکریاند، و برخی دیگر عملی میباشند. از دید رایت، آلتو و لوکوربوزیه، خلق و خلاقیت و تجسم نه تنها «مقدس» و پوشیده در هالهای مذهبیاند، بلکه باعث تقابل و رویارویی مدام عوامل خلاقیت و جامعهاند.
در این مقاله نیز ما نمونههایی را از چگونگی استفاده معماران از منابع تصویری و قیاس بصری میان اشکال و فرمها ارائه میدهیم و شیوههای خود را جهت پیدا کردن ترسیمهای مشابه تشریح میکنیم و نشان میدهیم طرحهای گرافیکی که موجب یادآوری میشوند و بر پایه اسکیسها به وجود آمدهاند، میتوانند به طراحان (به خصوص در سیستم دانشگاهی) جهت پیدا کردن منابع جالب توجه از زمینههای مختلف، کمک شایستهای کنند. گفته میشود هر چه دامنه این اطلاعات بصری جامعتر باشد، موجب افزایش خلاقیت طرح نیز میشود. در همین راستا این مقاله به تشریح “قیاس بصری” میان انواع ترسیمها و تصاویر میپردازد و بیان میکند که چگونه میتوان از اسکیسها و طرحوارهها به عنوان یک منبع استفاده کرد و مراجع بصری را برای طراحی خلاق در فرایند آموزش طراحی معماری بازیابی نمود.- چکیده انگلیسی: : This paper describes "Drawing Analogies", a shape based reminding program that uses freehand sketches to index and retrieve visual references for creative architectural designing.Architecture students and professional designers often employ reference images from books, magazines and other visual collections to find new forms and adapt them into their designs. Many designers indicate that, what architects imagine is the represent of what they have seen. So, it is evident that visual elements play a key role in design process. However, many architects believe that imagination is an essential factor in art and design while the investigation on its importance in architecture education is thoroughly neglected. In this paper, we investigate on imagination and analogy as potential aids to creative design and education. Some examples of how the designers use drawing and describe their approach to find similar visual analogies are also presented. We argue that a graphical reminding scheme based on sketching can help the designers to find interesting references from various domains. Finally, we discuss the ways of using diagrams and freehand sketches as visual sources and explain how students can retrieve them in creative architectural design process.
- انتشار مقاله: 07-03-1399
- نویسندگان: مهدی خاک زند,فرهنگ مظفر,محسن فیضی,مریم عظیمی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فناوری آموزش
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: زیبایی شناسی,منظر شهری,بوم شناسی,اجتماع محلی,طراحی معماری منظر,رویکرد انسانی-محیطی
- چکیده: هدف اصلی این نوشتار،بازشناسی و تحلیل رویکرد های متفاوت در طراحی معماری منظر و پیشنهاد رویکرد کل گرای انسانی -محیطی در ارتباط با مسایل جاری معماری منظر در ایران است. به این منظور ابتدا هدف ها و رویکرد های رایج جزء گرا در معماری منظر معرفی و تحلیل می شود. آنگاه الگوی کل گرا، مبتنی بر رویکرد انسانی– محیطی به طراحی منظر در سه حوزه زیبایی شناسی، بوم شناسی و اجتماع محلی طرح شده و نقش هر حوزه در تامین نیازها و شکوفا سازی قابلیت های انسانی تبیین می شود. در رویکرد پیشنهادی، ادراک معماری منظر، فراورده ها تعامل بین ابعاد انسانی(تجربی) و محیطی(فضایی) شناخته می شود. ابعاد انسانی(تجربی) منظر شامل تقویت حس مکان و تعلق مکانی، بازسازی ذهنی و روحی انسان، تعریف قلمروهای عمومی، نیمه عمومی و خصوصی، تسهیل جهت یابی و راهیابی در فضا و نیز القای هویت، امنیت ومطلوبیت محلی است. ابعاد محیطی(فضایی) منظر شامل تعریف مکان ها، مسیرها و قلمروها است و طراح منظر بایستی به سامان دهی مکان ها (مراکز مبدا و مقصد)، مسیرها (راه ها ) و قلمروها (محدوده ها)ی کالبدی بپردازد. درپایان مقاله، طراحی منظر شهر ایرانی به عنوان یک نمونه موردی بررسی و چنین استنتاج شده است که، با توجه به گستردگی شهرهای ایران با مناظر انسانی- محیطی متنوع، باز شناخت چشم انداز شهر ایرانی، به عنوان پیش نیاز طرا حی معماری منظر ضروری است
- چکیده انگلیسی: The main purpose of this paper is to identify and analyze different approaches in landscape architecture design and to propose a holistic human-environmental approach in relation to current issues of landscape architecture in Iran. For this purpose, first, the common goals and approaches of partialism in landscape architecture are introduced and analyzed. Then, the holistic model, based on the human-environmental approach to landscape design, is proposed in three areas of aesthetics, ecology and local community, and the role of each area in meeting the needs and flourishing human capabilities is explained. In the proposed approach, the perception of landscape architecture, products is the interaction between human (experimental) and environmental (spatial) dimensions. The human (experimental) dimensions of the landscape include strengthening the sense of place and belonging, spatial and mental reconstruction of man, defining public, semi-public and private realms, facilitating orientation and navigation in space, and inducing local identity, security, and desirableness. The environmental (spatial) dimensions of the landscape include the definition of places, routes, and domains, and the landscape designer must organize places (centers of origin and destination), routes (routes), and physical realms (ranges). At the end of the article, landscape design of Iranian city is considered as a case study and it is concluded that, considering the vastness of Iranian cities with diverse human-environmental landscapes, recognizing the perspective of Iranian city is essential as a prerequisite for landscaping.
- انتشار مقاله: 30-02-1399
- نویسندگان: محسن فیضی,محمد باقری,حمیدرضا عظمتی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه آموزش مهندسی ایران
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: آموزش,برنامه درسی,دانش,معماری منظر,مهارت
- چکیده: با افتتاح پی در پی دوره¬های جدید دانشگاهی، رشته معماری منظر در سطح جهانی به سرعت در حال رشد است. همزمان با توسعه کمّی آموزش معماری منظر طی حدود یک قرن گذشته، در سالهای اخیر روند بازنگری در محتوای برنامه درسی این رشته نیز شتاب فزاینده¬ای یافته است. در بازنگری برنامه آموزشی تعیین دانش و مهارتهای اساسی که لازم است تا معماران منظر برای ایفای مسئولیت حرفه¬ای خود بیاموزند، نقش حیاتی دارد. در این مقاله تلاش شده است تا با مرور تحلیلی متون تخصصی تعلیم و تربیت معماری منظر، بررسی تجربه های دانشگاههای گوناگون جهان و مرور تقاضای بازارکار، چارچوبی به عنوان «چارچوب دانش و مهارتهای اساسی مورد نیاز معماران منظر» تدوین شود. یافته های این نوشتار نشان می¬دهد که بر مبنای تبیین ابعاد ماهوی و رویه¬ای معماری منظر و مؤلفه¬های مورد نیاز در هر یک از آنها می¬توان به چارچوب مذکور دست یافت. در این خصوص، رویکرد کل گرایی انسانی ـ محیطی به عنوان بعد ماهوی و مؤلفه¬های اقتصادی، اجتماعی، حقوقی، تکنولوژیکی، ارتباطی و مدیریتی در زیر مجموعه ابعاد رویه¬ای معماری منظر مطرح¬اند. این چارچوب در شرایط ایران و جهان از طریق دسته بندی محتوا و برنامه های درسی مورد نیاز شامل هریک از مؤلفه¬های مذکور قابل اجراست.
- چکیده انگلیسی: There is an increasing interest in establishing new degrees of landscape architecture in all over the world. Along with the growth in the number of universities which offer landscape architecture program, the qualitative review of program contents has been increasing. Requisite knowledge & skills for landscape architects have an essential role in reviewing of educational program. This paper intends to analyze the training & educational text about landscape architecture, experiments of universities and employment demands. The outcome of these studies is a knowledge-based framework for landscape architects. In this framework the most important knowledge and requisite skills which landscape architects need them, are represent. Findings of this paper explain that we can shape the above framework according to the procedural and natural dimensions of landscape architecture. Landscape architecture encompasses the holistic humanistic-environmental approach of landscape architecture as a natural dimension and economic, social, technological, administrative and communicational items as procedural dimensions. This framework could be implemented in Iranian universities.
- انتشار مقاله: 22-01-1388
- نویسندگان: محسن فیضی,سینا رزاقی اصل
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: علوم و تکنولوژی محیطزیست
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: اجتماع,زیبایی شناسی,اکولوژی,معماری منظر
- چکیده: شهرها و مجتمع های زیستی حاصل فرآیند تعاملات بشری در ابعاد گوناگون اجتماعی، اقتصادی، فن آوری وغیره هستند، امروزه با پیشرفت روز افزون دانش، میزان دخل و تصرف انسان نیز در محیط پیرامون خود بیش از پیش شتاب گرفته. و به همین میزان انسان با از بین بردن منابع طبیعی مشکلات متعددی را پیش روی خود قرارداده، وبه همین دلیل تخصص های مختلف در جهت حل این مشکلات پدید می آیند. معماری منظر از جمله تخصص هایی است که علی رغم پیشینه طولانی کاربرد آن در زندگی بشر، سابقه چندانی در محیط های دانشگاهی به عنوان یک رشته تحصیلی مستقل ندارد. دستاورد فعالیت های این تخصص، از آن جا که ریشه درطبیعت دارد با بهره گیری از استعداد های خود توانسته است در ابعاد گوناگون همانند: مسایل اجتماعی، اکولوژیکی و زیست محیطی نقش و جایگاه مستحکمی برای شهر نشینان داشته باشد. در ایران نیز که یکی از پایه گذاران این حرفه در تاریخ بشری به شمار می رود، چند سالی است که با پذیرش دانشجو در مقطع کارشناسی ارشد، این گرایش به طور خاص شروع به فعالیت نموده است. لذا با توجه به جنبه تازگی این رشته دانشگاهی شناخت ابعاد این تخصص در جهت ایجاد تعامل با تخصص های مرتبط که دارای زمینه مشترک می باشند امریست بایسته.
دراین مقاله سعی گردیده تا با استفاده از از نظریات، مستندات و متون موجود و همچنین بررسی سوابق موضوع با بهره گیری از روش تحلیل محتوا با هدف درک مفهوم واقعی از تعریف معماری منظر علاوه بر تبیین جنبه ها و رویکردهای این حرفه به اثبات ضرورت تعامل بین این رشته و سایر تخصص های با زمینه یکسان نیز پرداخته شود .تا با ایجاد زمینه مناسب این حرکت بتواند سرآغازی درجهت تحقیقات بنیادی بعدی وهمچنین تحقیقات میان رشته ای به منظور حل مسایل موجود باشد.- چکیده انگلیسی: 5
- انتشار مقاله: 19-12-1386
- نویسندگان: محسن فیضی,حمیدرضا عظمتی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علمی علوم و فناوریهای پدافند نوین
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: برآورد امکان پایش,اهداف زمینی,اطلاعات دوخطی,ماهوارههای تصویربرداری,SGP4
- چکیده: برآورد امکان پایش اهداف زمینی توسط ماهوارههای تصویربرداری همواره یکی از دغدغههای اصلی پدافند غیرعامل بوده است. در این تحقیق، با استفاده از اطلاعات دوخطی و الگوریتم مدل اغتشاشات ساده شده (SGP4) مدار ماهوارههای ارتفاع پایین در یک بازه زمانی مشخص مدلسازی شده است. توانایی SGP4 برای پایش اهداف زمینی از طریق بررسی دقت پیشبینی موقعیت ماهواره با استفاده از اطلاعات دوخطی در روزهای بعد مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین، یک روش بر اساس هندسه دید ماهوارههای تصویربرداری اپتیکی و الگوریتم در برداری چندضلعی جهت امکان پایش اهداف زمینی در بازه زمانی مورد نظر در دو وضعیت بحرانی و عادی ارائه و در قالب یک ابزار کاربردی در محیط MATLAB پیادهسازی شده است. به منظور نمایش کارایی این ابزار، یک مطالعه موردی برای سه ماهوارهEROS B ، IKONOS و SPOT5 جهت پایش یک هدف زمینی فرضی انجام شده و نتایج حاصل با استفاده از پارامترهای فاصله، زاویه ارتفاعی و زاویه آزیموت نقطه هدف از ماهوارهها مورد بررسی قرار گرفته است.
- چکیده انگلیسی: Estimating the possibility of ground targets monitoring by imaging satellites is of the most challenging concerns in passive defense. In this research, two-line elements (TLE) data and SGP4 method which considers orbital perturbations have been used for modelling the orbits of low-altitude satellites in a specific period of time. The ability of SPG4 model for ground targets monitoring has been evaluated by using TLE data for estimating the accuracy of satellites’ position prediction in the next days. The ability of SPG4 for ground targets monitoring is appraised as well. Furthermore, a method has been proposed for estimating the possibility of ground targets monitoring based on based on the view geometry of optical imagery satellites in ordinary and critical situations and in-polygon algorithm. The proposed method has been presented as a MATLAB toolbox. For illustrating the applications of this toolbox, an investigation case study for three satellites EROS B, IKONOS, and SPOT 5 has been carried out as a case study, and then the results had been analyzed by using parameters such as range, angle of elevation and azimuth angles of target point from satellites.
- انتشار مقاله: 10-11-1397
- نویسندگان: صفا خزائی,محسن فیضی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهش و برنامهریزی شهری
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: شیراز,پارکهای شهری,پیوستگی منظر شهری,پیاده روی
- چکیده: امروزه حضور در فضاهای شهری به شیوع بیماریهای جسمی، روانی و اجتماعی منجر شده است. ارتباط نزدیک میان فعالیتهای فیزیکی با محیط شهری پیرامون، این محقق را بر آن داشته تا از دید طراحی محیط و منظر به ارتقاء فعالیت فیزیکی پیادهروی و درنتیجه ارتقاء سلامت شهروندان بپردازد. در این میان نقش پارکهای شهری بهعنوان فضاهایی جهت ارتقاء فعالیتهای اجتماعی و فیزیکی حائز اهمیت است. هدف اصلی در این پژوهش، تحلیل ارتباط میان کیفیت پیوستگی منظر شهری، بهعنوان مفهومی جدید در ادبیات معماری منظر، و میزان تمایل به پیادهروی در پارکهای شهری است. روش این تحقیق بهصورت ترکیبی است: در مرحلهی نخست از روش کیفی در انتخاب نمونههای موردی پارکها و گزینش مؤلفههای اولویتدارِ پیوستگی منظر بر پیادهروی کمک گرفتهشده است، و در مرحلهی بعد از روش تحقیق کمّی، جهت کمّی کردن دو متغیر پیوستگی منظر و پیادهروی بهره گرفتهشده و در انتها از مقایسه و تحلیل نتایج، نحوهی ارتباط میان دو متغیر تحقیق مشخص میگردد. یافتههای پژوهش نشان میدهند پارک جنت با میانگین 65/12 دارای بیشترین و پارک چمران با میانگین 05/12 دارای کمترین میزان پیوستگی منظر شهری هستند. از طرفی پارک جنت با متوسط 14625 نفر پیاده، در سرشماریها، دارای بیشترین و پارک چمران با متوسط 8324 نفر دارای کمترین میزان پیادهروی است. نتایج این پژوهش بیانگر این مطلب است که، در پارکهای با بالاترین درجهی پیوستگی منظر شهری، بیشترین میزانِ پیادهروی در شهر شیراز به چشم میخورد و از میان مؤلفههای پیوستگی منظر، پیوستگی فرهنگی-اجتماعی و پیوستگی عملکردی، نقش عمدهتری در افزایش تمایل افراد به پیادهروی در پارکهای شهر شیراز دارند.
- چکیده انگلیسی: Today, presence in urban spaces has led to prevalence of physical, mental and social diseases. The close relationship between physical activities and the surrounding urban environment has led the researcher to promote walking in order to improve the health of citizens from the point of view of environment and landscape design. Meanwhile, the role of urban parks as spaces to promote individuals’ social and physical activities is important. The main goal of this study is analyzing the relationship between the urban landscape connectivity (ULC), as a new concept in urban landscape architecture literature and the individuals’ willingness to walk in urban parks. A mixed method of research was used in this study, in which in the first phase, qualitative method was used to select case studies and priority concepts of ULC influencing walking. In the next phase, quantitative research methods were used to quantify ULC and walking. At the end of the comparison and analysis of the results, the relationship between the two variables was determined. The findings of the research showed that Janet Park with an average of 12.66 has the highest ULC, and Chamran park, with an average of 12.05, had the lowest ULC. Moreover, Janet Park, with an average of 14,625 pedestrians in counting, has the highest walkability and Chamran Park with an average of 8,324 people had the least amount of walking. The results showed that the highest level of walking was observed in parks with the highest ULC in Shiraz. Among the components of ULC, socio-cultural connectivity and functional connectivity played more important roles in increasing people's willingness to walk.
- انتشار مقاله: 23-02-1397
- نویسندگان: معصومه سازنده,سید عباس یزدانفر,محسن فیضی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: باغ نظر
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: مشارکت,ادراک منظر,منظر مشارکتی,کیفیت منظر شهری
- چکیده: بیان مسئله: برقراری ارتباط میان انسان و محیط اطرافش از گذشتههای دور، به عنوان امری اجتنابناپذیر، در زندگی انسان و تأمین نیازهای مادی و معنوی او نقشی اساسی داشته است. این تعامل در دورههای مختلف و در مناظر گوناگون به نمایش گذاشته شده و سبب تقویت فرهنگ مردم هر کشور میشود. همچنین، این تعامل محیط و منظر به کمک ادراک و مشارکت نقش مهمی در بهبود ابعاد کیفی منظر دارد و سعی بر آن شده است که ارتقای آن از طریق منظر مشارکتی ممکن شود.
هدف: این پژوهش در پی بررسی ویژگیهای ادراک از مناظر شهری و مشارکتی و ارائۀ فاکتورهای تطبیقی ادراک منظر و حوزۀ مشارکت است.
روش تحقیق: این پژوهش که در آن، تلفیق روشهای تحلیل محتوا و مقایسۀ تطبیقی استفاده شده است، ابتدا در پی استدلال در زمینۀ ادراک و مشارکت، سپس به دنبال شیوههای بهکارگیری روش تطبیقی در منظر مشارکتی است. بخش نخست این مقاله به مباحث نظری در زمینۀ ادراک و مشارکت به صورت تحلیل محتوا اختصاص دارد -که با استفاده از راهبردهای کیفی در بستر استدلال منطقی میسر شده است- و سپس با استفاده از روش تحلیلی تطبیقی بررسی اشتراکات فاکتورهای ادراک و مشارکت میپردازد.
نتیجهگیری: ادراک منظر به عواملی همچون فضایی-بصری، عملکردی و بصری-رفتاری وابسته است و مشارکت به نظریۀ مشارکتی،گسترۀ چندسطحی، الگو و نردبان مشارکتی بستگی دارد. به کمک همین تعاریف در این مقاله مدل مفهومی ارائه شده است که نمایانگر ارتباط دوسویه بین فاکتورهای ادراک منظر و مشارکت است. نتایج نشان میدهد برآیند متقابل فاکتورها بهواسطه اعتماد فردی، تعمیمیافته و نهادی در توسعه و شکلگیری فرآیند منظر مشارکتی مؤثر است. در انتها الگوی طراحی منظر مشارکتی با بهرهگیری از نظر متخصصین ارائه شده است.
- چکیده انگلیسی: Problem Statement: Creating communication between human and his/her environment has certainly played a vital role in human life and providing his/her material and spiritual needs from the distant past. This interaction has been exhibited in different eras and different landscapes and has reinforced the culture of the people of each country. Also, this interaction of environment and landscape with the help of perception and participation plays an important role in improving the qualitative dimensions of the landscape and it has been attempted to enhance it through a participatory landscape.
Research objective: The current paper aims to examine the perception characteristics of urban and participatory landscapes and to present adaptive factors of landscape perception and participation field.
Research method: In this study, a combination of content analysis and comparative methods has been used. First, it tries to reason about perception and participation, and then to seek ways of applying a comparative approach in a participatory landscape. The first section of this article focuses on theoretical discussions on perception and participation in content analysis, which have been made possible using qualitative strategies in the context of rational reasoning, then explores the perceptions and participation factors similarities via comparative analysis.
Conclusion: Landscape perception is depended on spatia-visual, Functional, behavioral-visual and participation on participatory theory, multi level rangeand Participatory template and method AND Participatory ladder. By using these definitions, Conceptual model is presented in this article which shows the two-way relationship between landscape perception and participation. Results show that Reciprocal outcome by personal,generalized and institutional trust is effective in development and formation process of participatory landscape. At the end design participatory landscape pattern Provided with the opinion of experts.
- انتشار مقاله: 02-07-1398
- نویسندگان: نفیسه گلستانی,مهدی خاک زند,محسن فیضی,باقر کریمی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: باغ نظر
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: زنان,افسردگی,نظرات افسردگی,نظرات متخصصان,مؤلفههای معماری منظر
- چکیده: بیان مسئله: شهرهای امروز، با مؤلفههای کالبدی و فضایی خود، بستر بهبوددهنده علائم بیماری را در اجزایشان نهفته دارند و معماری منظر به عنوان حلقه سلامت شهر، سلامت روان در شهرها را ایجاد مینماید. با گسترش روزافزون علائم افسردگی به خصوص در زنان شهرنشین، لزوم شناسایی روشهای درمانی، میزان اثرگذاری هریک از مؤلفههای محیطی، یافتن الگویی مشترک در بستر شهرها و مکانهای مناسب شهری در وضع موجود به منظور بهرهوری کامل از پتانسیلهای نقاط شهری، به نفع زنان را، آشکار میکند. انتظار میرود با رشد بیسابقه بیماریهای روان مانند افسردگی، درکلانشهرهایی چون تهران، فضاهای شهر برای ارتقای سلامت روان و کاهش علائم افسردگی زنان آماده شود.
هدف پژوهش: تهران با داشتن باغهایی که امروزه به عنوان بخشی از فضاهای عمومی شهر، دردسترس عموم هستند، با داشتن فاکتورهایسلامتی در خود، به عنوان خرداقلیمهای سلامتی مطرح بوده و میتوانند به عنوان محیط بهبوددهندة طول درمان در کاهش علائم بیمارهای روان به خصوص افسردگی زنان بهکارروند. هدف، معرفی مؤلفههای معماری منظر در باغها به منظور سلامت زنان، برای استفاده از اینگونه فضاها در بخش درمان به خصوص سلامت روان است.
روش پژوهش: به منظور پاسخگویی به پرسشهای پژوهش، پژوهشگران به جمعآوری اسناد پژوهشهای مربوط و جمعآوری نظر متخصصان رواندرمان، روانپزشک و طراحان محیط زیست با روش مصاحبه و پرسشنامه پرداختند وروابط دادهها با آزمون ناپارامتری کروسکال والیس، مورد تحلیل قرارگرفت.
نتیجه گیری: هندسه منظم در مسیرهای حرکتی و عناصر، تخصیص 3/ 1 مساحت به حضور آب و توجه به سلسلهمراتب آن، تراکم گیاهی متوسط با کاشت صحیح به لحاظ ارتفاعی، گونههای متنوع، نورپردازی نزدیک به نورطبیعی روز، ساماندهی روشنایی عمومی و سایههای ایجادشده، رنگهای زرد و سبز در آرایش منظم کف و مصالح طبیعی از جمله عناصر اصلی بهبوددهندة فضا برای علائم افسردگی زنان خواهد بود.
- چکیده انگلیسی: Problem statement: Current cities with their physical and spatial components have hidden the disease symptoms in their parts and the landscape architecture as the health cycle of cities creates mental health there. Rapid growth of depression symptoms, especially in women, has made it necessary to identify the therapeutic methods, the effectiveness level of landscape component, finding a common pattern in the urban context and proper urban areas in the current situation to fully utilize the potential of metropolitan areas in favor of women. It is expected that by ever-increasing growth of mental illnesses such as depression, in a metropolitan city like Tehran, it is required to conduct studies on mind, spaces in cities will be ready to improve mental health and reduce women `s depression.
Research objective: Tehran with gardens which are the main parts of city public places, welcome people , having health factors, are considered as health micro climates and can be applied as improving factors of environment in treatment duration to reduce mental illnesses specially women`s depression. The purpose is introducing the architecture landscape components in gardens for the aim of women`s health. to use such buildings in treatment space specially mental health.
Research method: To respond to the research queries, the researcher starts collecting the documents of relevant research and petitioning the psychoanalysts, psychiatrists and environment designers` views with the help of interview and questionnaire processed, data connections were analyzed with non-parametric Kruskal–Wallis test.
Conclusion: The current study of regular geometry in motion routes and elements, allocating 1/ 3 of the area to water presence and considering its hierarchy, average plant density with accurate plantation in terms of height, variety of species, lighting similar to natural light, public lighting organizing and created shadows, green and yellow in a regular array of floor and natural material will be main elements to improve the space for women`s depression.
- انتشار مقاله: 07-09-1398
- نویسندگان: الناز عباسیان,محسن فیضی,اصغر محمد مرادی
- مشاهده