در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: روش های هوشمند در صنعت برق
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: FDTD,نانوذرات نقره,پلاسمونیک,سلول خورشیدی CIGS,شکل نانوذرات
- چکیده: در سالهای اخیر، مشکلات زیست محیطی در مقیاس جهانی به صورت جدی افزایش پیدا کرده است. برای غلبه بر این مشکلات سلولهای خورشیدی به عنوان یک منبع انرژی پاک و عاری از آلودگی، اهمیت پیدا کردهاند. با توجه به استفاده روزافزون از انرژیهای تجدیدپذیر، استفاده از سلولهای خورشیدی جهت تأمین انرژی رو به گسترش است. این سلولها، نور خورشید را بهطور مستقیم توسط اثر فتوولتائیک به الکتریسیته تبدیل می کنند. تحقیق و توسعه در مورد انرژی فتوولتائی، عموماً در دو زمینه کاهش هزینه ها و افزایش بازده صورت می گیرد. بازده سلولهای خورشیدی لایه نازک را می توان با جفت کردن سلولهای خورشیدی با نانوذرات پلاسمونیک1 به طور قابل توجهی افزایش داد. در این مقاله، از طریق شبیه سازیهای دقیق، آثار مربوط به شکل و اندازه نانوذرات را در بهبود بازده سلولهای خورشیدی مس_ایندیم_گالیم_سلنیوم2 (CIGS) مورد بررسی قرار گرفته و دو شکل متفاوت، شامل کره و استوانه مورد مطالعه قرار گرفته اند. نشان داده شد که نانوذرات استوانهای نقره با قطر 50 نانومتر، ارتفاع 125 نانومتر و پریود آرایه 215 نانومتر بیشترین افزایش را در جذب اپتیکی و تولید جریان الکتریکی ایجاد نموده اند. نتیجه به دست آمده در این مقاله از طریق آنالیز اپتیکی و الکتریکی و همچنین مطالعه ی تصویر میدان نزدیک حاصل شده است.
- چکیده انگلیسی: Recently, environmental problems on a global scale has been increased seriously. To overcome these problems, Solar cells is important as an energy source and free from contamination. Due to the increasing use of renewables, the use of solar cells for obtaining energy is growing. The cells convert directly sunlight into electricity by the photovoltaic. Photovoltaic energy research and development is generally done in two areas: cost reduction and increasing efficiency. The efficiency of thin film solar cells canbe increased considerably by coupling the solarcells with plasmonic nanoparticles (NPs). this study investigates, through meticuloussimulations, the effects of plasmonic nanoparticle shapes and size on theimprovement of the energy conversion efficiency of CIGS solar cells. Two different shapes including spheres and cylinders were analyzed in this study.It was revealed that the cylindrical Agnanoparticles, of diameter 50 nm, height 125 nm place on an array with period 215 nm exhibited the most substantialenhancement in the optical absorption and electrical currentgeneration. The conclusion attained in this paper has been made throughoptical and electricalanalysis as well as near field imaging studies.
- انتشار مقاله: 04-07-1399
- نویسندگان: سیدمحمدصادق هاشمی نسب,محسن ایمانیه,عباس کمالی,سیدعلی امام قرشی,سعید حسن حسینی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایران
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: زیباییشناسی,تربیت اجتماعی,جزمگرایی,پارادایم بدیل
- چکیده: جزماندیشی و بهتبع آن جزمگرایی به مخدوش شدن تعاملات انسانی و ایجاد تضادها و کشمکشهای بینفردی در سطوح مختلف اجتماعی، از خانواده گرفته تا گروهها و احزاب مختلف و در سطح کلان، حتی بین دو جامعه منجر میشود. در این مقاله پس از توصیف و تبیین مفهومِ جزمگرایی و زیباییشناسی، به واکاوی مبانی مورد اعتقاد جزماندیشها و سپس به استنتاج اصول و روشهای تربیت اجتماعی برخاسته از این نوع مبانی پرداخته شده است. همچنین مبانی زیباییشناسانه بر اساس آرای اندیشمندان مختلف و اصول و روشهای تربیت اجتماعی که از این مبانی زیباییشناسانه قابل استنباط است،ارائه شده است. در نهایت به هدف نهایی این مقاله، یعنی ارائة اصولِ تربیت اجتماعی زیباییشناسانه برگرفته از پاردایمهای تربیت اجتماعی زیباییشناسانه و بهکارگیری آن از طریق نظام تربیتی برای اصلاح و یا تعدیل اثرات سوء تربیت اجتماعی جزمگرایانهپرداخته شده است.
- چکیده انگلیسی: One of profound problems in human interactions is dogmatism. A dogmatist is so certain about his or her thoughts that assumes them perennial and indispensable, as a result would acquire an offensive morale and pertinacity against the others' attitudes and try to deny them. This kind of behavior leads to a distortion in human interactions and to a conflict between individuls in different social levels, including family and various groups and fractions, and even between two societies. After describing dogmatism and aesthetics, this article analyzes the dogmatists ideas and then it discusses the rules and methods based on social education. After that aesthetic principles based on different scientists’ ideas and the social-educational rules, which can be underestood from these aesthetic principles, will be discussed. Ultimately some aesthetic –social principles, derived from aesthetic- social education will be presented. This essay also deals. with using the above-mentioned principles via educational system to reform the negative effects of dogmatic-social education.
- انتشار مقاله: 15-09-1393
- نویسندگان: سعیده قاسمی,سید مهدی سجادی,محسن ایمانی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فرهنگ مشاوره و روان درمانی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: نوجوانان,مسئولیتپذیری,تربیت اجتماعی,تفسیر المیزان,روشهای تربیتی
- چکیده: هدف از پژوهش حاضر بررسی و تبیین نقش مسئولیتپذیری در تربیت اجتماعی نوجوانان بر اساس تفسیر المیزان بوده است. روش مورداستفاده در این پژوهش تحلیل محتوای تفسیر المیزان بود. جامعه موردنظر پژوهش قرآن و تفاسیر قرآنی بوده و نمونه پژوهش تفسیر المیزان بوده است. روش نمونهگیری نیز سرشماری از آیات قرآن بود. یافتهها نشان داد مسئولیت یعنی مورد بازخواست قرار گرفتن در برابر آنچه به ما سپرده شده است. انسان در مقابل خود، جامعه و پروردگار خویش مکلف به انجام وظایفی است. ازجمله لوازم مسئولیتپذیری اجتماعی میتوان به داشتن اختیار، آگاهی، اراده فردی و جمعی، برخورداری از قدرت و توانمندی، گرایشهای متضاد، انتخاب قبل از عمل اشاره نمود. همچنین از کارکردهای مسئولیتپذیری میتوان به بهبود رابطه میان فرد و جامعه، ارتقای درک و شعور اجتماعی، که یکی از پایههای بسیار مهم در رشد مسئولیتپذیری است، اشاره کرد، زیرا اگر شخصیت اجتماعی درست تربیت نشود، منجر به بروز اختلالاتی مانند افسردگی، بدبینی، استرس و پرخاشگری در روابط اجتماعی نوجوان با دیگران خواهد شد. برای مسئول بارآوردن نوجوانان استفاده از روشهایی مانند: داشتن استقلال، الگوبرداری، نظارت اجتماعی نسبت به عملکرد، ایفای نقش توأم با انضباط، ایجاد فضای تصمیمگیری و مواجهه با نتیجه عمل، کاربردی به نظر میرسد. هدف از مسئول بار آوردن نوجوانان این است که، نوجوانان با شناخت امانات و تعهد نسبت به آنها ولایت خداوند را در زندگی قبول کرده و در قبال آن پاسخگو خواهند بود.
- چکیده انگلیسی: Abstract
The original objective of this research is to inspect and determine the role of responsibility in social education of adolescent people according to Tafsire Al-Mizan. The method used in this research is analyzing the content of Tafsire Al-Mizan. The intended research community is the Quran and its interpretation, and the research sample is the Tafsir Al-Mizan; The sampling method is also a census of Quran verses. Research findings: responsibility means being questioned for what we have done about duties which has been given to us to accomplish. man, for himself, society and his God are obligated to do several duties. Amongst necessities of social responsibility, we can mention to authority, knowledge, individual and collective will, possessing power and ability, opposite trends, pre-operative selection. Amongst functions of responsibility we can express the relationship between individual and society, social understanding; One of the most important foundations for growth is responsibility, because if the social character is not properly trained; Leading to disturbances such as depression, pessimism, Stress and aggression in teenage social relationships will be with others. To grow the component of responsibility in social education adolescent Use methods such as: having independence, modeling, social monitoring over performance, carrying out duty with order, creating space for making decisions and facing the result of the action It seems to be functional. The purpose of responsible upbringing of teenagers is that adolescents by recognizing trusteeships and obligations to it accept providence of god in life and will be responsible for it.- انتشار مقاله: 30-10-1396
- نویسندگان: زهرا دیدگاه,سید صدر الدین شریعتی,سعید بهشتی,محسن ایمانی نایینی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فرهنگ مشاوره و روان درمانی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تربیت,تغذیه,غذا,تعلیم و تربیت اسلامی,سبک مصرف
- چکیده: هدف: هدف از این پژوهش تبیین و معرفی سبک مصرف غذا در آموزه های تعلیم و تربیت دین اسلام می باشد. روش: این تحقیق از نوع تحقیقات بنیادی نظری می باشد و به لحاظ روش تحقیق به صورت توصیفی و تحلیلی است و به روش کتابخانه ای و با استفاده از امکانات رایانه ای، مطالب از کتابخانه های دیجیتالی و صفحات وب جمع آوری شده است. یافته ها: توجهی جامع به گزاره های اسلام در موضوع تغذیه نشانگر سبک و برنامه مشخص در مصرف غذا می باشد. در این تحقیق سعی شده است که با ارائه یک دستهبندی جدید در سبک مصرف غذا در اسلام نشان داده شود که نگاه اسلام به غذا یک نگاه یکبعدی نیست، فقط غذایی که دردهانمان میگذاریم مهم نیست؛ بلکه نگاه و بینش ما به غذایی که میخوریم چگونه است؟ از کجا آمده؟ چه باید بخوریم؟ در چه زمان و حالتی باید بخوریم؟ چگونه باید خورده شود؟ بعد از خوردن غذا چه باید کرد؟ نیز مهم می باشد. الگوی شناختی، الگوی اخلاقی، الگوی رفتاری و الگوی آثاری چهار وجهی هستند که سبک مصرف غذا در اسلام را تشکیل می دهند. نتیجه: از آنجا که یکی از مؤلفههای مهم برنامهی تربیتی اسلام توجه و اهمیت به تغذیه است و بر طبق این مفاهیم اسلام برنامه و سبکِ مشخص و جامعی را پیرامون موضوع بیان کرده است؛ لذا بر ماست که در بکارگیری آن در رویکرد و سیاست های اجتماعی توجه کافی داشته باشیم و بصورت اجرایی از آن بهره بگیریم.
- چکیده انگلیسی: Purpose: The purpose of this research is to explain and introduce the style of food consumption in the teachings of the education of Islam. Method: This research is a theoretical kind of research. In terms of research methodology, it is descriptive and analytical, and it has been gathered from digital libraries and web pages in a library and using computer facilities. Findings: Comprehensive attention to Islam's propositions on nutrition is a sign of the style and program of food intake. In this research, we have tried to demonstrate that by giving a new category in the style of food consumption in Islam, Islam's view of food is not a one-dimensional one, but the food we care about is not important, but it's our insight into what we eat. ? Where did you come from What should we eat At what time should we eat? How to eat? What to do after eating? It is also important. The cognitive pattern is a moral pattern, pattern of behavior, and pattern of four-dimensional works that comprise the style of food consumption in Islam. Conclusion: Since one of the important components of the educational program of Islam is the importance and importance of nutrition, and according to these concepts, Islam has set out a clear and comprehensive style about the subject; therefore, it is for us to apply it in social policy and approach Pay close attention and use it efficiently.
- انتشار مقاله: 23-10-1396
- نویسندگان: سید صدر الدین شریعتی,احمد نوروند,محسن ایمانی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: دوفصلنامه مطالعات برنامه درسی آموزش عالی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تفکر انتقادی,استنباط,یادگیری مشارکتی,مهارت خودگردانی
- چکیده: این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر یادگیری مشارکتی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال در سال 1396 انجام شد. روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری دادهها نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری شامل 60 نفر از دانشجویان دختر و پسر دوره کارشناسی حسابداری بودند که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، در دو گروه 30 نفره آزمایش و کنترل همتاسازی شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقهای تحت آموزش تفکر انتقادی قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. بهمنظور گردآوری دادهها از پرسشنامه یادگیری مشارکتی چو و باولی (1999) استفاده شد. دادههای گردآوریشده از طریق آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تحلیل کوواریانس و t وابسته) و با استفاده از نرمافزار SPSS-V22 تحلیل شد. یافتهها نشان داد آموزش تفکر انتقادی بر یادگیری مشارکتی در بین دانشجویان مؤثر است و پایداری آن در طول زمان نیز ماندگار بوده است. بنابراین آموزش تفکر انتقادی باعث افزایش یادگیری مشارکتی در دانشجویان شده است.
- چکیده انگلیسی: The purpose of this study was to evaluate the effectiveness of critical thinking training for cooperative learning among students of Islamic Azad University, Tehran North Branch in 2017. The research method was applied in terms of its purpose and in terms of data collection method, a semi-experimental design was a pre-test and post-test design with control and follow-up group. The statistical population consisted of 60 male and female students, majoring in accounting that were assigned to two groups of 30 experimental and control groups using available sampling method. The experimental group received eight 90-minute sessions of critical thinking training, while the control group did not receive this training. The questionnaire proposed by Cho and Bowley (1999) were used for collecting data about cooperative learning. The collected data were analyzed using descriptive and inferential statistics (covariance analysis and t-dependent analysis) and analyzed using SPSS-V22 software. The results showed that the critical thinking training has affected cooperative learning and its sustainability has remained stable over time. Therefore, teaching critical thinking could improve cooperative learning in students.
- انتشار مقاله: 24-12-1396
- نویسندگان: فاطمه احمدبیگی,قدسی احقر,محسن ایمانی نائینی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علمی تربیت اسلامی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: قرآن کریم,علامه طباطبایی,تربیت اخلاقی,تبیین
- چکیده: تربیت اخلاقی بخش های مختلفی هم چون، ارتقای معرفتی، تعالی عاطفی- انگیزشی، تقویت اراده و شکل دهی ملکات فاضله اخلاقی دارد. در این میان، تحکیم مبانی معرفتی از جایگاه پایه ای برخوردار است و اصلاح سایر مولفه ها نیز بدون اصلاح شناخت های متربی امکان پذیر نمی باشد. برای معرفت بخشی کارآمدتر متربیان، می توان از روش قرآن برای تعلیم و تفهیم مطالب بهره جست؛ روشی که می توان آن را، روش "تبیین" نامید. این پژوهش، تحقیقی کاربردی است که با رویکرد درون دینی و با شیوه تحلیل آیات مربوطه از قرآن کریم انجام گرفت تا ابعاد و مولفه های شیوه "تبیین" –تبیین کننده، شیوه تبیین و مخاطب - روشن شود. سپس کاربرد این شیوه در تربیت اخلاقی تشریح شد و بر اساس یافته ها، وضع موجود برنامه های تربیت اخلاقی کشور مورد بررسی آسیب شناسانه قرار گرفت و مشخص شد که تمام مولفه های مورد نظر(محتوای کتب درسی، روش تدریس، شیوه های ارزشیابی و مهارت های مربی) از شیوه تربیتی تبیین فاصله زیادی دارند. در نهایت پیشنهاداتی کاربردی جهت تغییر و اصلاح روش های تربیتی موجود و جایگزین نمودن آن با روش قرآنی تبیین، برای دو نظام رسمی و غیر رسمی تربیت اخلاقی، به تفکیک مطرح گردید.
- چکیده انگلیسی: Moral education has different aspects such as knowledge upgrading, motivational-emotional sublimation, reinforcement of will and formation of moral virtues. Among these, the strengthening of the basics of knowledge has a fundamental position and the reformation of other parameters, too, without recognition of the learner would not be possible. To make learners knowledgeable in an effective manner, one can use the method of Quran in teaching contents; this method is called explanation. This study is an applied research with inside-the-religion approach in a method of analysis of Quranic verses in order to clarify aspects and parameters of the method of explanation- explainer, method of explanation, and addressee. Then, the application of this method in moral education is described. Besides, on the basis of the findings, the present situation of moral education programs is pathologically investigated. It was found that all the parameters (contents of the textbooks, teaching methodology, assessment methods`, and instructors’ skills) are far from explanation. At the end, some applied suggestions are made for the change and reformations of educational methods replacement of such old forms with Quranic methods for both formal and informal systems of moral education.
- انتشار مقاله: 14-10-1390
- نویسندگان: فاطمه وجدانی,محسن ایمانی,رضا اکبریان,علیرضا صادقزاده قمصری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تدریس پژوهی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: دانشجویان,اثر بخشی.تفکر انتقادی,شیوه های حل مساله
- چکیده: هدف: این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر شیوههای حل مساله در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامیواحد تهران شمال در سال 1396 انجام شد.
روش:روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری دادهها نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری شامل 60 نفر از دانشجویان دختر و پسر دوره کارشناسی حسابداری بودند که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، در دو گروه 30 نفره آزمایش و کنترل همتاسازی شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقهای تحت آموزش تفکر انتقادی قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. بهمنظور گردآوری دادهها از پرسشنامه حلمسئله کسیدی و لانگ (1996) استفاده شد. دادههای گردآوریشده حاصل از طریق آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تحلیل کوواریانس و t وابسته) و با استفاده از نرمافزار SPSS-V22 تحلیل شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد آموزش تفکر انتقادی بر مهارت حل مساله در بین دانشجویان مؤثر است و پایداری آن در طول زمان نیز ماندگار بوده است.
نتیجهگیری: نتیجه آموزش تفکرانتقادی، ترکیب تواناییهای دانشجو است که این نیز به ارتقای توانایی در حل مساله خواهد انجامید. بنابراین میتوان اذعان داشت که با رشد و پیشرفت سطوح تفکرانتقادی به عنوان توانمندی و قابلیتی اثرگذار بر حل مساله، توانایی حل مساله نیز در دانشجویان ارتقا خواهد یافت. لذا توجه به آموزش تفکر انتقادی در افزایش توانایی حل مساله دانشجویان از ضرورتهای این تحقیق محسوب گردیده و برگزاری دورههایی در این خصوص در مراکز آموزشی، بهویژه دانشگاهها و مراکز آموزش عالی توصیه میشود. هدف :این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر شیوه های حل مساله در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال در سال 1396 انجام شد. روش:روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری دادهها نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری شامل 60 نفر از دانشجویان دختر و پسر دوره کارشناسی حسابداری بودند که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، در دو گروه 30 نفره آزمایش و کنترل همتاسازی شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقهای تحت آموزش تفکر انتقادی قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. بهمنظور گردآوری دادهها از پرسشنامه حل مسئله کسیدی و لانگ (1996) استفاده شد. دادههای گردآوریشده حاصل از طریق آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تحلیل کوواریانس و t وابسته) و با استفاده از نرمافزار SPSS-V22 تحلیل شد.یافته ها:یافته ها نشان داد آموزش تفکر انتقادی بر مهارت حل مساله در بین دانشجویان مؤثر است و پایداری آن در طول زمان نیز ماندگار بوده است.- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 03-04-1397
- نویسندگان: فاطمه احمدبیگی,قدسی احقر,محسن ایمانی نائینی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تدریس پژوهی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: دانشجویان,اثر بخشی.تفکر انتقادی,شیوه های حل مساله
- چکیده: هدف: این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر شیوههای حل مساله در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامیواحد تهران شمال در سال 1396 انجام شد.
روش:روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری دادهها نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری شامل 60 نفر از دانشجویان دختر و پسر دوره کارشناسی حسابداری بودند که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، در دو گروه 30 نفره آزمایش و کنترل همتاسازی شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقهای تحت آموزش تفکر انتقادی قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. بهمنظور گردآوری دادهها از پرسشنامه حلمسئله کسیدی و لانگ (1996) استفاده شد. دادههای گردآوریشده حاصل از طریق آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تحلیل کوواریانس و t وابسته) و با استفاده از نرمافزار SPSS-V22 تحلیل شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد آموزش تفکر انتقادی بر مهارت حل مساله در بین دانشجویان مؤثر است و پایداری آن در طول زمان نیز ماندگار بوده است.
نتیجهگیری: نتیجه آموزش تفکرانتقادی، ترکیب تواناییهای دانشجو است که این نیز به ارتقای توانایی در حل مساله خواهد انجامید. بنابراین میتوان اذعان داشت که با رشد و پیشرفت سطوح تفکرانتقادی به عنوان توانمندی و قابلیتی اثرگذار بر حل مساله، توانایی حل مساله نیز در دانشجویان ارتقا خواهد یافت. لذا توجه به آموزش تفکر انتقادی در افزایش توانایی حل مساله دانشجویان از ضرورتهای این تحقیق محسوب گردیده و برگزاری دورههایی در این خصوص در مراکز آموزشی، بهویژه دانشگاهها و مراکز آموزش عالی توصیه میشود. هدف :این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر شیوه های حل مساله در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال در سال 1396 انجام شد. روش:روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری دادهها نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری شامل 60 نفر از دانشجویان دختر و پسر دوره کارشناسی حسابداری بودند که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، در دو گروه 30 نفره آزمایش و کنترل همتاسازی شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقهای تحت آموزش تفکر انتقادی قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. بهمنظور گردآوری دادهها از پرسشنامه حل مسئله کسیدی و لانگ (1996) استفاده شد. دادههای گردآوریشده حاصل از طریق آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تحلیل کوواریانس و t وابسته) و با استفاده از نرمافزار SPSS-V22 تحلیل شد.یافته ها:یافته ها نشان داد آموزش تفکر انتقادی بر مهارت حل مساله در بین دانشجویان مؤثر است و پایداری آن در طول زمان نیز ماندگار بوده است.- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 03-04-1397
- نویسندگان: فاطمه احمدبیگی,قدسی احقر,محسن ایمانی نائینی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علمی تربیت اسلامی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: غزّالی,دکارت,عقلانیت,تلقین,یقین,تربیت اعتقادی,شکِ روش شناختی
- چکیده: هدف این مقاله تبیین شکِ روش شناختی، به عنوان روشی برای تربیت اعتقادی است. روش این تحقیق، که از نوع تحقیقات بنیادین و نظری است، توصیفی - تحلیلی و استنباطی و روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و فیش برداری است. با توجه به اینکه عنوان مقاله، برگرفته از اصطلاح مشهور شکِ روش شناختی دکارت است، ابتدا به معرفی اجمالی این نوع شک پرداخته شده، در ادامه شک غزّالی نیز به دلیل مشابهتی که با شکِ دکارت دارد به اختصار بیان شده است. چالش تلقین در برابر تربیت اعتقادی؛ شک مطلوب و نامطلوب؛ شک و یقین در اسلام و راه برطرف نمودن شک؛ چیستی تربیت اعتقادی و اهمیت آن؛ و در نهایت استفاده از شکِ روش شناختی برای تربیت اعتقادی، به ترتیب، موضوعات بعدی این مقاله را تشکیل میدهند. تحقیق حاضر نشان میدهد که به کارگیری شکِ روش شناختی در تربیت اعتقادی منجر به نتایج زیر میشود: احترام به آزادی و اختیار متربّی؛ پرورش تفکّر انتقادی متربّی؛ اندیشیدن به جای حفظ اندیشههای دیگران؛ جلوگیری از تعصّب و دعوت به گفتگو؛ دستیابی به یقین فکری و آرامش روانی.
- چکیده انگلیسی: The aim of this study is the elucidation of methodological doubt as a method for
belief education. The Methodology used in this study is descriptive-analytical and
inferential and the data were gathered from libraries. As the title is adapted from
Cartesian methodological doubt, this method has been firstly introduced and
followed by Gazelle's perspective briefly. The challenge of inspiration versus belief
education, desired and undesired uncertainty, certainty and doubt in Islam and ways
of removing them, the what of belief education and its importance are the issues
discussed in this article. The findings revealed that application of methodological
doubt in belief education leads to respecting others' freedom , options of instructors,
development of critical thinking of the learners, thinking instead of memorizing
others' thoughts, prevention of bias and invitation to dialogue, and achievement of
mental peace and thought certainty- انتشار مقاله: 06-02-1394
- نویسندگان: حبیب کارکن بیرق,محسن ایمانی,علیرضا صادقزاده,طوبی کرمانی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علمی تربیت اسلامی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تربیت اخلاقی,اهداف,فارابی,ارزش,ارزششناسی,اصول و روشهای تربیت اخلاقی
- چکیده: فارابی، مؤسس فلسفهی اسلامی که به عنوان معلم ثانی پس از ارسطو شناخته میشود، از فیلسوفان برجستهی جهان اسلام است. نظریات فارابی در مباحث اخلاقی و ارزششناسی مبنای اندیشهی فیلسوفان و حکیمان پس از او در بحث اخلاق و تربیت اخلاقی قرار گرفته است. در این مقاله، ابتدا دیدگاه ارزششناسی فارابی در موضوعات اساسی ارزشهای اخلاقی تبیین و سپس دلالتهای آن برای تربیت اخلاقی در خصوص اهداف، اصول و روشها استنتاج میگردد. از دیدگاه فارابی، ارزشها از معقولات ثانویهی فلسفی است. او ارزشهای اساسی را مطـلق میداند. به نظر وی، غایت اخلاق، تحصیل سعادت است. وی سعادت را به دو بخش دنیوی و اخروی تقسیم میکند و سعادت دنیوی را مقدمهی سعادت اخروی میداند. بر اساس دیدگاه ارزششناسی فارابی، مهمترین اهداف تربیت اخلاقی عبارت است از: شناخت و ایمان به خدا، تقرب به خدا، سعادت، تفکر و تأمل، تعقل و اعتدال. برخی از اصول و روشهای به دست آمده از این دیدگاه به صورت اصل (روشها) عبارت است از: استمرار در تغییر اخلاق و رفتار (محاسبهی نفس ـ ضد)، تدریجی نمودن پرورش اخلاقی (سیر کمالی در واگذاری وظایف اخلاقی ـ تمرین و عادت)، تحول در نگرش (تصحیح معیار ارزشگذاری ـ توجه به امتحان الهی) و... .
- چکیده انگلیسی: Farabi, the founder of Islamic philosophy, also known as the second teacher (after Aristotle), is among the important philosophers of the world of Islam. His thoughts on ethical and axiological issues have formed the basis of philosophers and theosophers' thoughts on ethical and educational ethics. In this essay, the aim is to establish the axiological perspective of Farabi on fundamental ethical values first; and then to arrive at its implications for moral education with regard to goals, principles and methods. Farabi's perspective values count among the secondary rational philosophicals. He considers fundamental values as absolute. In his belief, the end of morality is obtaining happiness and felicity. He divides happiness and felicity into worldly divisions. He considers worldly happiness to be the preliminary state to other worldly felicity. Based on Farabi's axiological perspective, the most important goals of moral education include: knowledge of and faith in God, nearness to God, happiness and felicity, thinking and the practice of thought fullness, intellectuality and the middle path. Some of the principles and methods that arrive from this perspective include: the principle of continuation of change in moral attributes and actions and corresponding method accounting of the self and against, the principle of gradual growth in moral education with the diffusion of moral responsibilities in a linear growth oriented perfection, practice and habit, the principle of change in perspective with the corresponding method of correcting the standard of valuation and attention paid to divine trials
- انتشار مقاله: 02-06-1387
- نویسندگان: محسن ایمانی,محمد اسماعیل بابائی
- مشاهده