در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه پژوهشهای کاربردی روانشناختی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: رفتار نوعدوستانه,رفتار جامعهگرا,پیشزمینهسازی مذهبی,رفتار بخشش,خداناباور
- چکیده: این پژوهش بهمنظور بررسی اثر دین بر بخشش افراد خداناباور انجام شده است. روش پژوهش برحسب هدف بنیادین و برحسب روش گردآوری اطلاعات از نوع آزمایشی پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف در نیمه دوم سال
1397-98 بودند (314 نفر) که از میان آنهایی که خود را خداناباور معرفی کرده بودند تعداد ۵۳ نفر (25 زن و 28 مرد) بهصورت تصادفی انتخاب و بهصورت انفرادی به آزمایشگاه دعوت شدند و بهصورت تصادفی در دو گروه کنترل (۲۶ نفر) و آزمایش (۲۷ نفر) قرار گرفتند. آزمودنیها پس از پاسخ به چندین سؤال جمعیتشناختی (سن و جنسیت و درآمد) و چند سؤال از پرسشنامه پنج عاملی نئو (NEO)، با یک ابزار پیشزمینهسازی مذهبی محققساخته پیشزمینهسازی شدند. سپس به آزمودنیها فرصت کمک به مؤسسه خیریه محک داده شد و مبلغ پرداخت شده توسط هر آزمودنی ثبت شد. در انتها آزمودنیها مجدد گرایش دینی خود را گزارش کردند و به سؤالاتی بهمنظور بررسی آگاهی آنها از اهداف آزمایش پاسخ دادند. در نهایت، میانگین کمک مالی افراد در دو گروه با یکدیگر مقایسه شد. تحلیل دادهها با استفاده از آزمون ناپارامتریک منویتنی بهدلیل نرمال نبودن توزیع دادهها انجام شد. یافتهها نشان دادند که برجستهسازی دین بر رفتار بخشش دانشجویان خداناباور، تأثیری نداشت. عدم وجود تفاوت در میزان بخشش افراد میان گروه آزمایش و گروه کنترل را میتوان ناشی از عدم تأثیرپذیری خداناباوران از دین و لزوم فعالسازی هیجانی دانست. بحث ما در مورد طراحی آزمایش، میتواند راهگشای مطالعات آتی باشد.- چکیده انگلیسی: The purpose of this study was to investigate the effect of religion on charitable donation of atheists. We used experimental method utilizing a post-test and a control group. The population of the present study was 314 students at Sharif University of Technology recruited in the second half of 2018 semester and randomly assigned to either the experimental (n=27) or the control (n=26) group. Then subjects answered some demographic questions (i.e., age, gender, and income) and some questions from the NEO Five-Factor Inventory, and were also primed using a research-made Religious Priming Tool. Then they were given an opportunity to donate money to Mahak Charity, while keeping the record of donation amounts. At the end, they reported their religious orientation again and answered questions to check their knowledge of the objectives of the experiment. Finally, we compared the median of the donations in two groups. The data analyzed using the non-parametric Mann-Whitney test due to the abnormality of data distribution. The results showed that highlighting religion had no effect on donation of the atheists. The experiment warrants further research for the purpose of a better understanding of mechanisms influencing prosocial behavior.
- انتشار مقاله: 25-08-1398
- نویسندگان: زهرا موسوی,عباس بخشی پور رودسری,مجید محمودعلیلو,مهدی فیضی,سید فرشاد فاطمی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه روان شناسی تحلیلی شناختی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: : بدتنظیمی هیجانی,نشانه های مرزی,عامل های پنجگانه شخصیت
- چکیده: هدف: از این تحقیق پیش بینی بدتنظیمی هیجانی در افراد دارای نشانههای مرزی براساس عاملهای پنجگانه شخصیت در دانشجویان دانشگاه آزاد تبریز بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز که در سال تحصیلی 94-93 بودند که به روش نمونه گیری دردسترس تعداد 70 نفر انتخاب شدند و بااستفاده از مقیاس شخصیت مرزی، دشواری در تنظیم هیجان و پرسشنامه شخصیتی پنج عاملی(NEO- FFI) مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادههای پژوهش با استفاده از نرمافزار آماری SPSS و با روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد ویژگی شخصیتی روان رنجورخویی 46 درصد، برون گرایی 53 درصد، گشودگی به تجربه 36 درصد، توافق 42 درصد و وظیفه شناسی 41 درصد توانایی پیشبینی تغییرات بدتنظیمی هیجانی در افراد دارای نشانههای مرزی را دارند. نتیجه گیری: باتوجه به نتایج حاصل میتوان بیان نمود عاملهای پنجگانه از توانایی بالای برای پیش بینی بدتنظیمی هیجانی در افراد دارای نشانههای مرزی برخوردار میباشد
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 23-06-1397
- نویسندگان: رامین قاسمزاده,مجید محمودعلیلو
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه روان شناسی تحلیلی شناختی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده:
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 17-09-1397
- نویسندگان: مهدی خوریانیان,عباس بخشی پور رودسری,مجید محمودعلیلو,تورج هاشمی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مجله دست آوردهای روان شناختی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: اختلال سلوک,گروه درمانی,CBCL,رابطه والد و کودک
- چکیده: پژوهش حاضر جهت تعیین اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک (CPRT) بر بهبود علائم اختلال سلوک در دانشآموزان دبستانی انجام گردید. این مطالعه از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه مورد مطالعهی آن شامل تمامی دانشآموزان پسر 8 سالهی دبستانهای پسرانه شهر اهواز بود. بر این اساس نمونهها از بین مادران 300 کودک مقطع دوم ابتدایی طی دو مرحله به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. در مرحله اول، مادران کودکانی انتخاب شدند که در فهرست رفتاری کودک (CBCL) نمرات فرزندان آنها بالاتر از نقطه برش مواد اختلال سلوک (64T= ) بود. در مرحله بعد و به منظور انتخاب نهایی، مادران تحت مصاحبه تشخیصی ساختیافته مبتنی بر DSM-IV-TR قرار گرفتند. در نهایت 30 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و در دو گروه گواه و آزمایش (15N= ) به صورت تصادفی قرار گرفتند. سپس برنامه گروه درمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک (CPRT) به مدت 70 روز در 10 جلسهی آموزشی 120 دقیقهای برای شرکتکنندگان گروه آزمایش اجرا شد. دادههای به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل دادهها نشان داد که گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل، پس از پایان جلسات آموزش برنامه گروه درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک، کاهش معنیداری در نمرات مقیاس اختلال سلوک پیدا کرده است (05/0 P<). با توجه به یافتههای پژوهش به نظر میرسد که آموزش مهارتهای ارائهشده در جلسات درمانی به مادران، از قبیل گوش دادن انعکاسی، محدودیت گذاری درمانی، شناسایی و پاسخدهی به احساسات کودکان، بازی درمانی کودک محور و نیز دادن حق انتخاب به کودکان از سوی مادران، سبب کاهش علائم و نشانههای مرضی اختلال سلوک در کودکان مبتلا میشود.
- چکیده انگلیسی: The purpose of this study was to investigate the effectiveness of child- parent relation therapy (CPRT) on improvement of conduct disorder symptoms in 8 year-old school children in Ahvaz. A pretest-posttest design with a control group was used in this study. Participants were all parents of 300 students who were at first and second grades. To find and select main subjects, two steps were taken. Firstly, the parents whose children gained scores higher than cut-off score in Conduct Disorder (CBCL) were selected. Secondly, for final selection, the parents were attended in the structured diagnostic interview, based on DSM-IV-TR criteria. Main subjects were finally selected from those parents whose children's disorder symptoms were confirmed through the diagnostic interview. Then, they were divided randomly into experimental (including 15 students) and control groups (including 15 students). The experimental group received child- parent relation therapy (CPRT) and control group received no intervention. The analysis showed that the children of mothers who were in the experimental group had a significant decrease in the symptoms of conduct disorder comparing to the children of mothers in the control group. According to the findings, it seems that the training provided to mothers in treatment sessions like reflective listening, therapeutic limit setting, identifying and responding to the feelings of children, child-centered play therapy and giving choices to children, reduces symptoms of conduct disorder symptoms in children.
- انتشار مقاله: 20-09-1392
- نویسندگان: بهرام پیمان نیا,حمید پورشریفی,مجید محمودعلیلو
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: دانشو پژوهشدر روانشناسی کاربردی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: حمایت اجتماعی,محرومیت اجتماعی,مواد مخدر,معتاد,داروهای روانگردان
- چکیده: این پژوهش با هدف مقایسۀ حمایت و محرومیت اجتماعی در معتادان به مواد مخدر و داروهای روانگردان و افراد بهنجار انجام گرفت. روش مطالعه علّی ـ مقایسهای و جامعۀ آماری همۀ افراد معتاد به مواد مخدر و داروهای روانگردان بودند که در سال 1390 به مراکز درمانی ترک اعتیاد شهر میانه مراجعه کرده بودند. از این جامعه40 معتاد به مواد مخدر و40 معتاد به داروهای روانگردان به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و با40 فرد بهنجار برحسب سن، جنس، تحصیلات و وضعیت تأهل همتا شدند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامۀ حمایت اجتماعی (فلمینگ، باوم، گایسریل و گچل، 1982) و پرسشنامۀ محرومیت اجتماعی (محققساخته، 1390) بود و دادهها از طریق آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری (MANOVA)، آزمون LSD، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد که معتادان به داروهای روانگردان در مقایسه با معتادان به مواد مخدر و افراد بهنجار و معتادان به مواد مخدر در مقایسه با افراد بهنجار از حمایت اجتماعی کمتری برخوردارند و از محرومیتهای اجتماعی چندگانه رنج میبرند (01/0P < ). تحلیل رگرسیون چندمتغیری نیز نشان داد که حمایت اجتماعی پایین، محرومیت اجتماعی معتادان را پیشبینی میکند (01/0P < ). این یافتهها نشان میدهد که محرومیت اجتماعی از عوامل خطرزا برای سوءِمصرف مواد روانگردان محسوب میشود.
- چکیده انگلیسی: The purpose of this study was to compare the social support and deprivation in narcotics and psychoactive addicts and normal personal. The method of this research was causative-comparative and the statistical population involved all narcotics and psychoactive drugs addicts who referred to quitting a addiction centers in miyaneh city in 2011. From this population, 40 psychoactive drugs addicts and 40 narcotics addicts were selected with the use of available and purposeful sampling and matched with 40 normal personal according to age, sex, educational level, and marital status. Assessment tools consisted of inventory Social support and Social deprivation check list and the Data were analyzed using multivariate analysis of variance (MANOVA), LSD test, pearson coefficient of correlation and multiple regression. Results showed that psychoactive drugs addicts as compared with narcotics addicts and normal personal and narcotics addicts as compared with normal personal to avail of socail support low and to have experience social deprivation (P 0/001). Multiple regression analysis also showed that low social support to predict social deprivation in addicts (P 0/001). This findings to indicate multiple social deprivation is risky factors in psychoactive drugs abuse.
- انتشار مقاله: 25-07-1396
- نویسندگان: کلثوم طیبی,عباس ابوالقاسمی,مجید محمودعلیلو
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: نشخوار فکری,اختلال اضطراب فراگیر,اجبار,اختلال افسردگی عمده,اختلال وسواس
- چکیده: زمینه و هدف: نشخوار فکری به عنوان یکی از عوامل موثر در ایجاد و تداوم اختلال افسردگی عمده مطرح شده است. از این رو، این مطالعه با هدف مقایسه نشخوار فکری و مولفه های آن در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی عمده، اختلال وسواس-اجبار، اختلال اضطراب فراگیر و افراد بهنجار انجام گردید. مواد و روش ها: در این پژوهش توصیفی-تحلیلی مقطعی، تعداد 28 بیمار مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، 28 بیمار مبتلا به اختلال وسواس-اجبار، 28 بیمار مبتلا به اختلال افسردگی عمده و 28 فرد بهنجار به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. مقیاس پاسخ نشخواری (RRS) در مورد افراد شرکت کننده اجرا گردید. داده های پژوهش به کمک نرم افزار آماری SPSS 16 و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میانگین نمره نشخوار فکری افراد مبتلا به اختلال افسردگی عمده، وسواس-اجبار، اضطراب فراگیر و بهنجار به ترتیب برابر با 13.38±62.36، 12.76±63.50، 15.60±54.79 و 15.25±44.57 بود. نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات نشخوار فکری و مولفه های آن در چهار گروه تفاوت معنادار وجود دارد (P
- چکیده انگلیسی: Background and Purpose: Rumination is one of the effective factors on the onset and maintenance Major Depression Disorder (MDD). Thus, the present study was conducted to compare the rumination and its components in normal subjects and patients with Major Depression Disorder (MDD), Obsessive-Compulsive Disorder (OCD) and Generalized Anxiety Disorder (GAD). Methods and Materials: In this cross-sectional, descriptive analytical study, 28 patients with GAD, 28 patients with OCD, 28 patients with MDD and 28 normal individuals were selected through convenient sampling method. The participants completed Rumination Responses Scale (RRS). Data were analyzed by SPSS-16 using Multivariate Analysis of Variance (MANOVA). Results: Mean rumination score in MDD, OCD, GAD and normal subjects were 62.36±13.38, 63.50±12.76, 54.79±15.60 and 44.57±15.25 respectively. The result showed that there are significant differences in the mean rumination scores and its components across the four groups (P
- انتشار مقاله: 19-12-1390
- نویسندگان: علیرضا فرنام,عباس بخشی پوررودسری,احمد منصوری,مجید محمودعلیلو
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهش های نوین روانشناختی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده:
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 21-07-1396
- نویسندگان: مجید پورفرج عمران,عباس بخشیپور,مجید محمودعلیلو
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهش های نوین روانشناختی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده:
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 18-04-1393
- نویسندگان: ساناز کبیرنژاد,تورج هاشمی,مجید محمودعلیلو,منصور بیرامی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهش های نوین روانشناختی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده:
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 25-04-1393
- نویسندگان: مجید محمودعلیلو,مریم امینی فسخودی,کارینه طهماسیان,عباس بخشی پور رودسری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهش های نوین روانشناختی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: نشخوار فکری,شخصیت مرزی,سرزنش خود,سرزنش دیگران,دیدگاهگیری
- چکیده: هدف این پژوهش تعیین نقش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان در نشانههای شخصیت مرزی بود. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود که در راستای آن،300 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز به شیوه تصادفی انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامههای تنظیم شناختی هیجان (CERQ) و مقیاس شخصیت مرزی و برای تحلیل دادهها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. تحلیل دادهها نشان داد که راهبرد سرزنش دیگران بهطور مثبت و راهبردهای دیدگاهگیری، برنامهریزی، ارزیابی مجدد مثبت، سرزنش خود و تمرکز مجدد مثبت بهصورت منفی، تغییرات نشانههای شخصیت مرزی را پیشبینی میکنند. این یافتهها تلویحات عملی در پیشگیری از تشدید علایم این اختلال و نیز مداخلات بالینی داشته که بهطور تفصیلی مورد بحث قرار گرفته است.
- چکیده انگلیسی: The present study aimed to determine the role of cognitive emotion regulation strategies in borderline personality symptoms. It was conducted with a correlation method. Therefore, using random sampling, 300 students were selected from University of Tabriz. They were assessed by Cognitive Emotion Regulation Questionnaire (CERQ) and borderline personality scale. Data were analyzed by path analysis. Results showed that other-blame could positively predict variances of borderline personality. Besides, perspective taking, refocus on planning, positive reappraisal, self-blame, as well as positive refocusing could negatively predict changes of borderline personality. These findings have applied implications in the prevention of symptoms of the disorder, which have been comprehensively discussed.
- انتشار مقاله: 16-09-1394
- نویسندگان: تورج هاشمی,نسیم عبداللهی هریس,مجید محمودعلیلو,نعیمه ماشینچی عباسی
- مشاهده