در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مدیریت دارایی و تامین مالی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: ریسک تجاری,بحران اقتصادی,سهام ارزشی,سهام رشدی,ریسک اهرمی
- چکیده: هدف: تأثیر سیستماتیک صرف ارزش در توضیح بازده سهام مدتی طولانی است که ادبیات مالی و اقتصاد را به کنکاش واداشته است. مطالعات اخیر شواهدی از دادههای آمریکا برای رفتار متفاوت شرکتهای رشدی و ارزشی را نشان میدهد؛ اما دلایل و منابع این رفتار متفاوت را نشان نمیدهد.
روش: علاوه بر این، مشخص نیست که آیا چنین اختلافاتی همچنان در بازارهای سرمایۀ کشورهای دیگر وجود دارند یا خیر؛ بنابراین، در این پژوهش ریسک اهرمی و ریسک تجاریِ سهام رشدی و ارزشی (هر دو بر مبنای بتای شرطی) با استفاده از فنهای پارامتریک و ناپارامتریک برای دورۀ زمانی 1378 تا 1396 میان شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران با هم مقایسه و شرایط ثبات و بحران بازار و اقتصاد با استفاده از اندازه و نوسانات صرف ریسک بورس اوراق بهادار تهران مشخص شد. همانند مطالعات قبلی (برای مثال چوی، 2013)
نتایج: نتایج مطالعه نشان داد بتای شرطی (اهرمی و تجاری) در شرایط ثبات اقتصادی تفاوتی ندارد و میان ریسک اهرمی و تجاری سهام رشدی و ارزشی در شرایط بحران اقتصادی تفاوت معناداری وجود دارد. ریسک اهرمی و تجاری سهام ارزشی نیز بهطور خاص و معناداری از ریسک اهرمی و تجاری سهام رشدی در شرایط بحران اقتصادی بالاتر است.- چکیده انگلیسی: Objective:The systematically important role of “value premium” in explaining equity returns (Fama and French, 1992 and 1993) has long puzzled the literature in finance and economics.
Method:While recent studies (Petkova and Zhang (2005) and Choi (2013)) provide evidence, using U.S. data for the differential behavior of the value and growth firms, they do not explain the sources and causes underlying such differences. Further, it is unclear whether such differences still persist in other countries’ capital markets. Using both parametric and non-parametric statistical technics, value and growth firms’ conditional asset and levered betas are compared over multiple periods of stable and adverse market conditions for the period 1999 -2017 in the Tehran Stock Exchange (TSE). Market conditions are broadly defined by the size and the volatility of market risk premiums in the TSE.
Results: Our results show that value and growth firms’ conditional betas (levered or unlevered) are not different under stable market conditions. On the other hand, there are significant differences between value and growth firms’ conditional asset and levered betas under adverse market conditions. Specifically, value firms’ asset and levered risks are significantly higher than those of growth firms under adverse market conditions.- انتشار مقاله: 15-12-1397
- نویسندگان: مجتبی رستمی نوروزآباد,ابوالحسن جلیلوند,میرفیض فلاح شمس,علی سعیدی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مدیریت دارایی و تامین مالی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: شناسایی,مدیریت ریسک سازمانی,تحلیل و ارزیابی,نهاد مالی,بازار سرمایۀ ایران
- چکیده: هدف:هدف این پژوهش بررسی مدیریت ریسک سازمانی در یک نهاد مالی فعال در بازار سرمایۀ ایران است. براساس استاندارد مدیریت ریسک سازمانی، مدیریت ریسک به پنج بخش شناسایی، تحلیل و ارزیابی، درپیشگرفتن راهبردهای لازم برای مقابله با ریسک، اجرا، کنترل و نظارت تقسیمبندی شده است که در اینجا دربارۀ دو مرحلۀ اول مطالعه شده است.
روش: روایی مطالعۀ حاضر براساس طرحی از جلیلوند و رستمینوروزآباد در سال 1395 در یک شرکت سرمایهگذاری فعال در بازار سرمایۀ ایران تأیید شده است؛ بنابراین، ریسکهای موجود در سطح شرکت مطالعهشده، با استفاده از روشهای چکلیست، تراوش ذهنی (طوفان مغزی) و کانون تمرکز شناسایی شده و پس از آن با فن نظرسنجی از خبرگان در سطح شرکت احتمال رخداد و میزان اثر هر ریسک بر عملکرد شرکت به دست آمده است؛ سپس نقشۀ ریسک شرکت برای مشخصکردن جایگاه هر کدام از ریسکهای موجود برای درپیشگرفتن راهبردهای لازم برای مدیریت آنها طراحی شد. در ادامه با استفاده از شدت تأثیر هر کدام از ریسکها رتبهبندی اهمیت ریسکهای موجود مشخص شد.
نتایج: نتایج نشان داد ریسکهای رقابت، سیاسی، نیروی انسانی، بازار، نقدینگی، قوانین و مقررات، اعتباری، شهرت و اعتبار، حاکمیت شرکتی، نقدشوندگی، سیستمیک، عملیاتی، سرمایه و رویداد به ترتیب در رتبههای اول تا چهاردهم قرار دارند.- چکیده انگلیسی: Objectives: Recently, the area of Enterprise Risk Management (ERM) has received considerable attention both from the academic and professional communities. The empirical evidence seems to support the enabling role of the ERM in improving firms’ operating and financial performance, focusing on metrics such as equity values, cost of capital, and debt ratings. However, companies are still struggling with the development, implementation, and evaluation of ERM-based processes. In particular, this problem has been significantly more challenging for companies in emerging economies.
Method: In this paper, we provide a clinical study detailing the institutional and functional risk management steps (identification, assessment, mitigation, implementation, and review) and processes undertaken to develop and implement ERM for a major investment banking company in Iran.
Results: Overall, we found that the company has been exposed to fourteen categories of top risk sources including competition, political, human resource, market, liquidity, regulations, credit, reputation, and corporate governance. Furthermore, we have chosen a subset of more quantifiable categories of risk and recommended mitigation strategies and developed metrics to evaluate their performance.- انتشار مقاله: 31-01-1397
- نویسندگان: ابوالحسن جلیلوند,مجتبی رستمی نوروزآباد,احسان عسکری فیروزجایی,میلاد رحمانیانی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مدیریت دارایی و تامین مالی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: ریسک تجاری,بحران اقتصادی,سهام ارزشی,سهام رشدی,ریسک اهرمی
- چکیده: هدف: تأثیر سیستماتیک صرف ارزش در توضیح بازده سهام مدتی طولانی است که ادبیات مالی و اقتصاد را به کنکاش واداشته است. مطالعات اخیر شواهدی از دادههای آمریکا برای رفتار متفاوت شرکتهای رشدی و ارزشی را نشان میدهد؛ اما دلایل و منابع این رفتار متفاوت را نشان نمیدهد.
روش: علاوه بر این، مشخص نیست که آیا چنین اختلافاتی همچنان در بازارهای سرمایۀ کشورهای دیگر وجود دارند یا خیر؛ بنابراین، در این پژوهش ریسک اهرمی و ریسک تجاریِ سهام رشدی و ارزشی (هر دو بر مبنای بتای شرطی) با استفاده از فنهای پارامتریک و ناپارامتریک برای دورۀ زمانی 1378 تا 1396 میان شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران با هم مقایسه و شرایط ثبات و بحران بازار و اقتصاد با استفاده از اندازه و نوسانات صرف ریسک بورس اوراق بهادار تهران مشخص شد. همانند مطالعات قبلی (برای مثال چوی، 2013)
نتایج: نتایج مطالعه نشان داد بتای شرطی (اهرمی و تجاری) در شرایط ثبات اقتصادی تفاوتی ندارد و میان ریسک اهرمی و تجاری سهام رشدی و ارزشی در شرایط بحران اقتصادی تفاوت معناداری وجود دارد. ریسک اهرمی و تجاری سهام ارزشی نیز بهطور خاص و معناداری از ریسک اهرمی و تجاری سهام رشدی در شرایط بحران اقتصادی بالاتر است.- چکیده انگلیسی: Objective:The systematically important role of “value premium” in explaining equity returns (Fama and French, 1992 and 1993) has long puzzled the literature in finance and economics.
Method:While recent studies (Petkova and Zhang (2005) and Choi (2013)) provide evidence, using U.S. data for the differential behavior of the value and growth firms, they do not explain the sources and causes underlying such differences. Further, it is unclear whether such differences still persist in other countries’ capital markets. Using both parametric and non-parametric statistical technics, value and growth firms’ conditional asset and levered betas are compared over multiple periods of stable and adverse market conditions for the period 1999 -2017 in the Tehran Stock Exchange (TSE). Market conditions are broadly defined by the size and the volatility of market risk premiums in the TSE.
Results: Our results show that value and growth firms’ conditional betas (levered or unlevered) are not different under stable market conditions. On the other hand, there are significant differences between value and growth firms’ conditional asset and levered betas under adverse market conditions. Specifically, value firms’ asset and levered risks are significantly higher than those of growth firms under adverse market conditions.- انتشار مقاله: 15-12-1397
- نویسندگان: مجتبی رستمی نوروزآباد,ابوالحسن جلیلوند,میرفیض فلاح شمس,علی سعیدی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مدیریت دارایی و تامین مالی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: شناسایی,مدیریت ریسک سازمانی,تحلیل و ارزیابی,نهاد مالی,بازار سرمایۀ ایران
- چکیده: هدف:هدف این پژوهش بررسی مدیریت ریسک سازمانی در یک نهاد مالی فعال در بازار سرمایۀ ایران است. براساس استاندارد مدیریت ریسک سازمانی، مدیریت ریسک به پنج بخش شناسایی، تحلیل و ارزیابی، درپیشگرفتن راهبردهای لازم برای مقابله با ریسک، اجرا، کنترل و نظارت تقسیمبندی شده است که در اینجا دربارۀ دو مرحلۀ اول مطالعه شده است.
روش: روایی مطالعۀ حاضر براساس طرحی از جلیلوند و رستمینوروزآباد در سال 1395 در یک شرکت سرمایهگذاری فعال در بازار سرمایۀ ایران تأیید شده است؛ بنابراین، ریسکهای موجود در سطح شرکت مطالعهشده، با استفاده از روشهای چکلیست، تراوش ذهنی (طوفان مغزی) و کانون تمرکز شناسایی شده و پس از آن با فن نظرسنجی از خبرگان در سطح شرکت احتمال رخداد و میزان اثر هر ریسک بر عملکرد شرکت به دست آمده است؛ سپس نقشۀ ریسک شرکت برای مشخصکردن جایگاه هر کدام از ریسکهای موجود برای درپیشگرفتن راهبردهای لازم برای مدیریت آنها طراحی شد. در ادامه با استفاده از شدت تأثیر هر کدام از ریسکها رتبهبندی اهمیت ریسکهای موجود مشخص شد.
نتایج: نتایج نشان داد ریسکهای رقابت، سیاسی، نیروی انسانی، بازار، نقدینگی، قوانین و مقررات، اعتباری، شهرت و اعتبار، حاکمیت شرکتی، نقدشوندگی، سیستمیک، عملیاتی، سرمایه و رویداد به ترتیب در رتبههای اول تا چهاردهم قرار دارند.- چکیده انگلیسی: Objectives: Recently, the area of Enterprise Risk Management (ERM) has received considerable attention both from the academic and professional communities. The empirical evidence seems to support the enabling role of the ERM in improving firms’ operating and financial performance, focusing on metrics such as equity values, cost of capital, and debt ratings. However, companies are still struggling with the development, implementation, and evaluation of ERM-based processes. In particular, this problem has been significantly more challenging for companies in emerging economies.
Method: In this paper, we provide a clinical study detailing the institutional and functional risk management steps (identification, assessment, mitigation, implementation, and review) and processes undertaken to develop and implement ERM for a major investment banking company in Iran.
Results: Overall, we found that the company has been exposed to fourteen categories of top risk sources including competition, political, human resource, market, liquidity, regulations, credit, reputation, and corporate governance. Furthermore, we have chosen a subset of more quantifiable categories of risk and recommended mitigation strategies and developed metrics to evaluate their performance.- انتشار مقاله: 31-01-1397
- نویسندگان: ابوالحسن جلیلوند,مجتبی رستمی نوروزآباد,احسان عسکری فیروزجایی,میلاد رحمانیانی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مدیریت دارایی و تامین مالی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: ریسک تجاری,بحران اقتصادی,سهام ارزشی,سهام رشدی,ریسک اهرمی
- چکیده: هدف: تأثیر سیستماتیک صرف ارزش در توضیح بازده سهام مدتی طولانی است که ادبیات مالی و اقتصاد را به کنکاش واداشته است. مطالعات اخیر شواهدی از دادههای آمریکا برای رفتار متفاوت شرکتهای رشدی و ارزشی را نشان میدهد؛ اما دلایل و منابع این رفتار متفاوت را نشان نمیدهد.
روش: علاوه بر این، مشخص نیست که آیا چنین اختلافاتی همچنان در بازارهای سرمایۀ کشورهای دیگر وجود دارند یا خیر؛ بنابراین، در این پژوهش ریسک اهرمی و ریسک تجاریِ سهام رشدی و ارزشی (هر دو بر مبنای بتای شرطی) با استفاده از فنهای پارامتریک و ناپارامتریک برای دورۀ زمانی 1378 تا 1396 میان شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران با هم مقایسه و شرایط ثبات و بحران بازار و اقتصاد با استفاده از اندازه و نوسانات صرف ریسک بورس اوراق بهادار تهران مشخص شد. همانند مطالعات قبلی (برای مثال چوی، 2013)
نتایج: نتایج مطالعه نشان داد بتای شرطی (اهرمی و تجاری) در شرایط ثبات اقتصادی تفاوتی ندارد و میان ریسک اهرمی و تجاری سهام رشدی و ارزشی در شرایط بحران اقتصادی تفاوت معناداری وجود دارد. ریسک اهرمی و تجاری سهام ارزشی نیز بهطور خاص و معناداری از ریسک اهرمی و تجاری سهام رشدی در شرایط بحران اقتصادی بالاتر است.- چکیده انگلیسی: Objective:The systematically important role of “value premium” in explaining equity returns (Fama and French, 1992 and 1993) has long puzzled the literature in finance and economics.
Method:While recent studies (Petkova and Zhang (2005) and Choi (2013)) provide evidence, using U.S. data for the differential behavior of the value and growth firms, they do not explain the sources and causes underlying such differences. Further, it is unclear whether such differences still persist in other countries’ capital markets. Using both parametric and non-parametric statistical technics, value and growth firms’ conditional asset and levered betas are compared over multiple periods of stable and adverse market conditions for the period 1999 -2017 in the Tehran Stock Exchange (TSE). Market conditions are broadly defined by the size and the volatility of market risk premiums in the TSE.
Results: Our results show that value and growth firms’ conditional betas (levered or unlevered) are not different under stable market conditions. On the other hand, there are significant differences between value and growth firms’ conditional asset and levered betas under adverse market conditions. Specifically, value firms’ asset and levered risks are significantly higher than those of growth firms under adverse market conditions.- انتشار مقاله: 15-12-1397
- نویسندگان: مجتبی رستمی نوروزآباد,ابوالحسن جلیلوند,میرفیض فلاح شمس,علی سعیدی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مدیریت دارایی و تامین مالی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: شناسایی,مدیریت ریسک سازمانی,تحلیل و ارزیابی,نهاد مالی,بازار سرمایۀ ایران
- چکیده: هدف:هدف این پژوهش بررسی مدیریت ریسک سازمانی در یک نهاد مالی فعال در بازار سرمایۀ ایران است. براساس استاندارد مدیریت ریسک سازمانی، مدیریت ریسک به پنج بخش شناسایی، تحلیل و ارزیابی، درپیشگرفتن راهبردهای لازم برای مقابله با ریسک، اجرا، کنترل و نظارت تقسیمبندی شده است که در اینجا دربارۀ دو مرحلۀ اول مطالعه شده است.
روش: روایی مطالعۀ حاضر براساس طرحی از جلیلوند و رستمینوروزآباد در سال 1395 در یک شرکت سرمایهگذاری فعال در بازار سرمایۀ ایران تأیید شده است؛ بنابراین، ریسکهای موجود در سطح شرکت مطالعهشده، با استفاده از روشهای چکلیست، تراوش ذهنی (طوفان مغزی) و کانون تمرکز شناسایی شده و پس از آن با فن نظرسنجی از خبرگان در سطح شرکت احتمال رخداد و میزان اثر هر ریسک بر عملکرد شرکت به دست آمده است؛ سپس نقشۀ ریسک شرکت برای مشخصکردن جایگاه هر کدام از ریسکهای موجود برای درپیشگرفتن راهبردهای لازم برای مدیریت آنها طراحی شد. در ادامه با استفاده از شدت تأثیر هر کدام از ریسکها رتبهبندی اهمیت ریسکهای موجود مشخص شد.
نتایج: نتایج نشان داد ریسکهای رقابت، سیاسی، نیروی انسانی، بازار، نقدینگی، قوانین و مقررات، اعتباری، شهرت و اعتبار، حاکمیت شرکتی، نقدشوندگی، سیستمیک، عملیاتی، سرمایه و رویداد به ترتیب در رتبههای اول تا چهاردهم قرار دارند.- چکیده انگلیسی: Objectives: Recently, the area of Enterprise Risk Management (ERM) has received considerable attention both from the academic and professional communities. The empirical evidence seems to support the enabling role of the ERM in improving firms’ operating and financial performance, focusing on metrics such as equity values, cost of capital, and debt ratings. However, companies are still struggling with the development, implementation, and evaluation of ERM-based processes. In particular, this problem has been significantly more challenging for companies in emerging economies.
Method: In this paper, we provide a clinical study detailing the institutional and functional risk management steps (identification, assessment, mitigation, implementation, and review) and processes undertaken to develop and implement ERM for a major investment banking company in Iran.
Results: Overall, we found that the company has been exposed to fourteen categories of top risk sources including competition, political, human resource, market, liquidity, regulations, credit, reputation, and corporate governance. Furthermore, we have chosen a subset of more quantifiable categories of risk and recommended mitigation strategies and developed metrics to evaluate their performance.- انتشار مقاله: 31-01-1397
- نویسندگان: ابوالحسن جلیلوند,مجتبی رستمی نوروزآباد,احسان عسکری فیروزجایی,میلاد رحمانیانی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مجله علمی "مدیریت فرهنگ سازمانی"
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: رضایت مشتری,کار تیمی,بهبود مستمر,مدیریت کیفیت جامع,تمرکز بر مشتری
- چکیده: هدف این پژوهش بررسی رابطه مدیریت کیفیت جامع و رضایت مشتری است. در این پژوهش میدانی، به منظور جمع آوری داده ها پرسشنامه استاندارد فوئنتس و همکاران بهکار گرفته شد. جامعه آماری این پژوهش شرکتهای تولیدی شهرستان سنندج است، که 135 نفر از مدیران و کارکنان آن مراکز به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور بررسی روابط بین متغیرهای تحقیق مدلیابی معادلات ساختاری و نرم افزار LISREL بهکار گرفته شد. نتایج شاخصهای برازش مانندRMSEA ، GFI و AGFI نشان دهنده برازش خوب مدل و کاربردیبودن نتایج است. بر این اساس، نتایج نشان میدهد عوامل تمرکز بر مشتری، بهبود مستمر و کار تیمی با رضایت مشتری رابطه مثبت معنیدار دارند. در نهایت و پس از نتیجهگیری از یافتههای تحقیق، پیشنهادهایی جهت تقویت روابط میان متغیرهای مدل بیان شد.
- چکیده انگلیسی: The aim of this study is to survey the relationship between total quality management and customer satisfaction. In this field research, we have used the standard questionnaire of Fuentes et at (2004). The city of Sanandaj is the statistical study of manufacturing companies and the Statistical Society, 135 managers and employees of the centers were randomly selected. In order to examining the relationships among variables, we have used the structural modeling techniques and also the LISREL software. The Results of indicators such as RMSEA, GFI, and AGFI have proven that results are good and useable. According to the results it is considerable that there is a positive relationship between focus on the customer and customer satisfaction. there is a positive and Significant Relationship between continuous improvement and customer satisfaction. Also there is a positive and Significant Relationship between teamwork and customer satisfaction. Finally, conclusions and suggestions for strengthening the relationship between the variables in the model are provided.
- انتشار مقاله: 20-01-1393
- نویسندگان: سامان رحمانی نوروزآباد,مجتبی رستمی نوروزآباد
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه مطالعات مدیریت راهبردی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: مدیریت دانش,تفکر سیستمی,مدلیابی معادلات ساختاری,شرکتهای مستقر در حوزۀ انرژی
- چکیده: هدف این پژوهش بررسی اثرات تفکر سیستمی بر استقرار مدیریت دانش شرکتهای مستقر در حوزۀ انرژی است. این پژوهش استقرار مدیریت دانش را در متن موضوع تفکر سیستمی بررسی کرده، طوری که عاملهای مؤثر بر موفقیت یا شکست آن میتواند بهتر درک و شناخته شود. جهت سنجش تفکر سیستمی از مدل گلدمن شامل سلسله مراتب سازمانی، چند پایانی، وابستگی اجزاء مبهم، ارتباط محیطی و کلنگری استفاده شده است. برای سنجش این ابعاد از پرسشنامۀ گلدمن بهره گرفته شده است و برای سنجش مدیریت دانش به عنوان متغیر وابسته از Shu-Hsien Liao & Chi-chuan Wu (2010) استفاده شده است. جامعۀ آماری پژوهش کارشناسان، مدیران میانی و مدیران عالی شرکتهای مستقر در حوزۀ انرژی در داخل کشور میباشند که از این جامعۀ آماری ۲۹۱ نفر مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور بررسی اثرات میان متغیرهای پژوهش از تکنیک مدلیابی معادلات ساختاری و نرمافزار LISREL استفاده شده است. نتایج شاخصهای مطلوبیت برازش مانند RMSEA، GFI و AGFI نشاندهندۀ برازش خوب مدل و قابل استفاده بودن نتایج است. بر این اساس نتایج به دست آمده حاکی از آن است که ابعاد تفکر سیستمی دارای اثری معنادار و مستقیم بر مدیریت دانش میباشند. نهایتاً اینکه پیشنهادهایی در پایان پژوهش ارائه شده است.
هدف این پژوهش بررسی اثرات تفکر سیستمی بر استقرار مدیریت دانش شرکتهای مستقر در حوزۀ انرژی است. این پژوهش استقرار مدیریت دانش را در متن موضوع تفکر سیستمی بررسی کرده، طوری که عاملهای مؤثر بر موفقیت یا شکست آن میتواند بهتر درک و شناخته شود. جهت سنجش تفکر سیستمی از مدل گلدمن شامل سلسله مراتب سازمانی، چند پایانی، وابستگی اجزاء مبهم، ارتباط محیطی و کلنگری استفاده شده است. برای سنجش این ابعاد از پرسشنامۀ گلدمن بهره گرفته شده است و برای سنجش مدیریت دانش به عنوان متغیر وابسته از Shu-Hsien Liao & Chi-chuan Wu (2010)استفاده شده است. جامعۀ آماری پژوهش کارشناسان، مدیران میانی و مدیران عالی شرکتهای مستقر در حوزۀ انرژی در داخل کشور میباشند که از این جامعۀ آماری ۲۹۱ نفر مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور بررسی اثرات میان متغیرهای پژوهش از تکنیک مدلیابی معادلات ساختاری و نرمافزار LISRELاستفاده شده است. نتایج شاخصهای مطلوبیت برازش مانند RMSEA، GFI و AGFI نشاندهندۀ برازش خوب مدل و قابل استفاده بودن نتایج است. بر این اساس- چکیده انگلیسی: The purpose of this study was to investigate the effects of systematic thinking on knowledge management in Companies based in the field of energy. This study evaluated the implementation of knowledge management in the context of systems thinking subject, So that the factors which affect its success or failure could be better understood and recognized. For measuring Systems thinking Goldman model includes organizational hierarchy, Equifinality, ambiguous component dependencies, environmental communication and holism has been used. To measure this dimension, Goldman questionnaire was used And to measure the knowledge management as the dependent variable Shu-Hsien Liao & Chi-chuan Wu (2010) Questionnaire are used. Statistical populations of this research are Professionals, middle managers and senior managers Companies based in the field of energy in the interior, that of this Statistical population 291 people were studied. In order to examining the relationships among variables, the structural modeling techniques and the LISREL software has been used. The Results of indicators such as RMSEA, GFI, and AGFI have proven that results are good and useable. Accordingly Obtained results Implies that Systems thinking dimensions Has a direct and significant impact on the knowledge management. Finally, suggestions are presented at the end of the research.
- انتشار مقاله: 10-10-1392
- نویسندگان: عادل صلواتی,مجتبی رستمی نوروزآباد,فرزاد کمانگر,سامان رحمانی نوروزآباد
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه مطالعات مدیریت راهبردی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: مدیریت دانش,تفکر سیستمی,مدلیابی معادلات ساختاری,شرکتهای مستقر در حوزۀ انرژی
- چکیده: هدف این پژوهش بررسی اثرات تفکر سیستمی بر استقرار مدیریت دانش شرکتهای مستقر در حوزۀ انرژی است. این پژوهش استقرار مدیریت دانش را در متن موضوع تفکر سیستمی بررسی کرده، طوری که عاملهای مؤثر بر موفقیت یا شکست آن میتواند بهتر درک و شناخته شود. جهت سنجش تفکر سیستمی از مدل گلدمن شامل سلسله مراتب سازمانی، چند پایانی، وابستگی اجزاء مبهم، ارتباط محیطی و کلنگری استفاده شده است. برای سنجش این ابعاد از پرسشنامۀ گلدمن بهره گرفته شده است و برای سنجش مدیریت دانش به عنوان متغیر وابسته از Shu-Hsien Liao & Chi-chuan Wu (2010) استفاده شده است. جامعۀ آماری پژوهش کارشناسان، مدیران میانی و مدیران عالی شرکتهای مستقر در حوزۀ انرژی در داخل کشور میباشند که از این جامعۀ آماری ۲۹۱ نفر مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور بررسی اثرات میان متغیرهای پژوهش از تکنیک مدلیابی معادلات ساختاری و نرمافزار LISREL استفاده شده است. نتایج شاخصهای مطلوبیت برازش مانند RMSEA، GFI و AGFI نشاندهندۀ برازش خوب مدل و قابل استفاده بودن نتایج است. بر این اساس نتایج به دست آمده حاکی از آن است که ابعاد تفکر سیستمی دارای اثری معنادار و مستقیم بر مدیریت دانش میباشند. نهایتاً اینکه پیشنهادهایی در پایان پژوهش ارائه شده است.
هدف این پژوهش بررسی اثرات تفکر سیستمی بر استقرار مدیریت دانش شرکتهای مستقر در حوزۀ انرژی است. این پژوهش استقرار مدیریت دانش را در متن موضوع تفکر سیستمی بررسی کرده، طوری که عاملهای مؤثر بر موفقیت یا شکست آن میتواند بهتر درک و شناخته شود. جهت سنجش تفکر سیستمی از مدل گلدمن شامل سلسله مراتب سازمانی، چند پایانی، وابستگی اجزاء مبهم، ارتباط محیطی و کلنگری استفاده شده است. برای سنجش این ابعاد از پرسشنامۀ گلدمن بهره گرفته شده است و برای سنجش مدیریت دانش به عنوان متغیر وابسته از Shu-Hsien Liao & Chi-chuan Wu (2010)استفاده شده است. جامعۀ آماری پژوهش کارشناسان، مدیران میانی و مدیران عالی شرکتهای مستقر در حوزۀ انرژی در داخل کشور میباشند که از این جامعۀ آماری ۲۹۱ نفر مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور بررسی اثرات میان متغیرهای پژوهش از تکنیک مدلیابی معادلات ساختاری و نرمافزار LISRELاستفاده شده است. نتایج شاخصهای مطلوبیت برازش مانند RMSEA، GFI و AGFI نشاندهندۀ برازش خوب مدل و قابل استفاده بودن نتایج است. بر این اساس- چکیده انگلیسی: The purpose of this study was to investigate the effects of systematic thinking on knowledge management in Companies based in the field of energy. This study evaluated the implementation of knowledge management in the context of systems thinking subject, So that the factors which affect its success or failure could be better understood and recognized. For measuring Systems thinking Goldman model includes organizational hierarchy, Equifinality, ambiguous component dependencies, environmental communication and holism has been used. To measure this dimension, Goldman questionnaire was used And to measure the knowledge management as the dependent variable Shu-Hsien Liao & Chi-chuan Wu (2010) Questionnaire are used. Statistical populations of this research are Professionals, middle managers and senior managers Companies based in the field of energy in the interior, that of this Statistical population 291 people were studied. In order to examining the relationships among variables, the structural modeling techniques and the LISREL software has been used. The Results of indicators such as RMSEA, GFI, and AGFI have proven that results are good and useable. Accordingly Obtained results Implies that Systems thinking dimensions Has a direct and significant impact on the knowledge management. Finally, suggestions are presented at the end of the research.
- انتشار مقاله: 10-10-1392
- نویسندگان: عادل صلواتی,مجتبی رستمی نوروزآباد,فرزاد کمانگر,سامان رحمانی نوروزآباد
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تحقیقات مالی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: سرمایهگذاری,بورس اوراق بهادار,عوامل رفتاری,عوامل عقلایی
- چکیده: در این مطالعه شواهد مقدماتی از تمرکز بر رفتار سرمایهگذاران در بورس اوراق بهادار تهران (TSE) در قالب برنامۀ جامع مطالعاتی در سال 1393 فراهم شده است. با استفاده از نوعی روش مبتنی بر نظرسنجی، 561 نفر از سرمایهگذاران بورس اوراق بهادار تهران به نمایندگی از سرمایهگذاران فردی؛ کارشناسان صندوقهای مشترک سرمایهگذاری؛ کارشناسان مؤسسههای تأمین سرمایه؛ کارشناسان و متخصصان مؤسسههای سرمایهگذاری و کارگزاران بورس اوراق بهادار بهطور تصادفی برای پاسخ به مجموعهای از سؤالات رفتاری و اقتصادی توصیهشده در تحقیقات قبلی در زمینۀ امور مالی رفتاری انتخاب شدند. بارهای عاملی از دادههای جمعآوریشده آشکار میکند که هر دو گروه از متغیرهای رفتاری و اقتصادی در تصمیمات سرمایهگذاران در بورس اوراق بهادار تهران مؤثرند. در آینده دیدگاه نظری و اقتصادسنجی جدیدی بهاشتراک گذاشته میشود که در حال حاضر در دست اصلاح شواهد مقدماتی با استفاده از تجزیه و تحلیل نمونه براساس نوع سرمایهگذاران (سرمایهگذاران فردی در مقابل سرمایهگذاران نهادی) است که این عمل با استفاده از مدل معادلات ساختاری برای تست آماری متغیرهای ارائهشده و تفاوتهای آنها در سراسر نمونه انجام خواهد شد
- چکیده انگلیسی: In this study, provided preliminary evidence on a comprehensive program of study focusing on investors’ behavior in the Tehran Stock Exchange (TSE) in 2014. Using a survey-based methodology, 561 investors from the TSE representing individual investors, mutual fund experts, funding institutions experts, institutional investors, and stock brokers have been randomly selected to respond to a set of behavioral and economic questions recommended by the previous research in the field of behavioral finance. Factor loading from the collected data reveal that both behavioral and economic variables appear to influence investors’ decisions in the TSE. In the further to be shared new theoretical and econometric insights that is currently being amended preliminary evidence including dis-aggregating the sample by investors’ type (individual vs. institutional investors) as well as using structural equation modeling to test the statistical significance of the proposed variables and their differences across samples.
- انتشار مقاله: 22-10-1393
- نویسندگان: ابوالحسن جلیلوند,مجتبی رستمی نوروزآباد,سامان رحمانی
- مشاهده