در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مدیریت دولتی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: کتابخانة دیجیتال,رویکرد منبعمحور,مدل توسعة مدیریتی
- چکیده: علیرغم اینکه بیش از یک دهه از ایجاد کتابخانههای دیجیتال در کشور میگذرد، این کتابخانهها به رشد و توسعه و رسیدن به رسالت واقعیشان- که همانا پاسخگویی به نیازهای امروز مخاطبانشان است- دست نیافتهاند. در این میان، عواملی مانع و بازدارنده و مؤلفههایی نیز در توسعۀ کتابخانههای مذکور محرک و مؤثرند. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل پیشبرنده با رویکرد منابع پنجگانۀ سازمانی و ارائۀ آنها در قالب یک مدل توسعۀ مدیریتی انجام شده است. روش پژوهش براساس نظریۀ برخاسته از دادهها و به شیوۀ سیستماتیک است. جامعۀ آماری پژوهش حاضر خبرگان حوزۀ کتابخانههای دیجیتال بوده و داده ها براساس مصاحبۀ نیمهساختاریافته گردآوری شدند تا آنجایی که اشباع نظری حاصل شود. دادهها پس از کدگذاری باز و شکلگیری طبقات اصلی، طی کدگذاری محوری در قالب مدل پارادایمی ارائه میشوند و در مرحلۀ کدگذاری انتخابی، دربارۀ مدل مدیریتی توسعۀ کتابخانههای دیجیتال در کشور بحث و نظریهپردازی میشود.
- چکیده انگلیسی: After passing more than one decade of appearance of digital libraries in Iran, they couldn’t meet their real mission, which is responding to audience needs. Surely, this problem is affected by potentially and real factors. So this research wants to recognize resistant factors and driving factors by recourse oriented approach, and then to fit them in integrated model.
Research method which we apply is grounded theory, we use systematic method in three level and steps. Research data is collected from documented research, twenty deep interview with digital library experts. After coding step, this data sit in paradigm model format and development digital library model of Iran formed.- انتشار مقاله: 10-12-1392
- نویسندگان: المیرا جنوی,فهیمه باب الحوائجی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مدیریت بهداشت و درمان
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: نیاز اطلاعاتی,بیماران دیابتی,پرونده الکترونیک سلامت,متخصصان غدد
- چکیده: مقدمه: ایجاد پرونده الکترونیک سلامت بیماران دیابتی مبتنی بر نیازهای ذینفعان آن از جمله مراکز دیابت، بیمارستانها و کلینیکهای تخصصی از درجه اهمیت بالایی برخوردار است، لذا ضروری است تدابیر لازم اتخاذ گردد. در این پژوهش انواع نیازهای اطلاعاتی پرونده الکترونیک سلامت بیماران دیابتی از دیدگاه متخصصان غدد بررسی شده است.
روشپژوهش: در این مطالعه توصیفی -مقطعی، 50 نفر از متخصصین غدد شاغل در مراکز دیابت شهر تهران انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده پرسشنامه محقق ساختهای است که شامل هفت دسته اطلاعات جمعیتشناختی، تنسنجی، اطلاعات عمومی بیمار، سابقه درمان در ماههای اخیر، درمان بیمار، تستهای آزمایشگاهی و ارجاع بیماران به کلینیکهای تخصصی و سایر اطلاعات مربوط به پرونده الکترونیک بیماران بود که متخصصین موارد ضروری را از یک تا ده ارزشگذاری کردند. تحلیل دادهها با نرمافزار SPSS صورت گرفت.
یافتهها: در اولویتبندی، بیشترین میانگین، در بخش اطلاعات جمعیتشناختی سن (6/9%)، در بخش تنسنجی شاخص توده بدنی (9.5%)، در بخش اطلاعات عمومی بیمار دیابتی سابقه سیگار (5/9%)، در بخش سابقه درمان در ماههای اخیر (7/9%)، در بخش درمان بیمار دیابتی درمان با انسولین (9%)، در بخش تستهای آزمایشگاهی (6/9%) و در بخش ارجاع بیماران به کلینیکهای تخصصی بیشترین میانگین مربوط به کلینیک پای دیابتی (8/9%) گزارش شد.
نتیجهگیری: در طراحی پرونده الکترونیک، اطلاعاتی نظیر سن، نام و نامخانوادگی، شاخص توده بدنی، اولین فشارخون، سابقه سیگار، چربیخون، فشارخون، درمان با Corticosteroids،Antihypertensive Drug ، انسولین،Glucose Profile و کلینیک پای دیابتی باید در درجه اول اهمیت قرار گیرند.- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 23-01-1393
- نویسندگان: فهیمه باب الحوائجی,زهرا امامی,راضیه شاهرخی فرید
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: گنجینۀ اسناد
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: قاجاریه,دیوانسالاری,آرشیو ملی ایران,اسناد دیوانی,روابط اصطلاحنامهای,نمایههای موضوعی,اصطلاحنامهها
- چکیده: هدف: مطالعۀ مفاهیم اسناد دیوانی دورۀ قاجار تا پایان عهد ناصری با هدف مقولهبندی و برقراری روابط اصطلاحنامهای.
روش/ رویکرد پژوهش: روش پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کمّی و کیفی است. در این روش، ابتدا منابع معتبر تاریخی و ردیف اول دورۀ قاجار مطالعه و بررسی شد و مفاهیم موضوعی اصلی دیوانسالاری دورۀ قاجار تا پایان عهد ناصری شناسایی شد. سپس با تحلیل محتوا و چکیدۀ اسناد دیوانی دورۀ قاجار تا پایان عهد ناصری در پایگاه اسناد آرشیو ملی ایران، مفاهیم موضوعی اصلی و فرعی همراه با فراوانی مقولهها و زیرمقولههای موضوعی براساس پشتوانۀ سندی و انتشاراتی استخراج شد.
یافتهها و نتیجهگیری: از 19771 زیرمقولۀ بهدستآمده از اسناد دیوانی، القاب و مناصب دیوانی با 6895 زیرمقوله (9/34 درصد)؛ اصطلاحات دیوانی با 6811 زیرمقوله (2/34 درصد)؛ نهادهای دیوانی با 3445 زیرمقوله (4/17 درصد)؛ عناصر و گونههای اسناد دیوانی با 2620 زیرمقوله (3/13 درصد) شناسائی شد. مفهوم القاب و مناصب دیوانی، پربسامدترین مفهوم از مفاهیم اصلی اسناد دیوانی است. این مفهوم پنج مقوله و 167 زیرمقوله دارد که شامل مقولۀ القاب و مناصب مالی-دیوانی (6/34 درصد)؛ مقولۀ القاب و مناصب درباری-دیوانی (22 درصد)؛ مقولۀ القاب و مناصب نظامی-دیوانی (56/21 درصد)؛ مقولۀ القاب و مناصب دیوانی-دیوانی (55/12 درصد) و مقولۀ القاب و مناصب شرعی-دیوانی و قضایی-دیوانی (25/9 درصد). مناصب مستوفی، مستوفیالممالک، صدراعظم، ملا، قراسوران از پربسامدترین نمایههای (زیرمقولههای) مفهوم القاب و مناصب دیوانی بهشمار میآیند. تمام نمایههای موضوعی مفاهیم اصلی اسناد دیوانی با یکدیگر روابط اصطلاحنامهای دارند. پربسامدترین مفهوم اسناد دیوانی یعنی القاب و مناصب دیوانی بیشترین ارتباط اصطلاحنامهای را با نمایههای موضوعی مفهوم نهادهای دیوانی دارد.- چکیده انگلیسی: Purpose: To explore concepts in government documents of Qajarids from early times (1789) until the end of the Naser a-Dinshah reign (1898) to form categories and subcategories for establishing relations among them.
Method and Research Design: Integrated (cumulative, ie a combination of quantitative and qualitative) content analysis was carried out. Important published historical sources of the period were identified and examined carefully to extract concepts and construct categories and subcategories. Then a purposeful sample was taken from 19000 government archival documents indexed at the National Archives of Iran were selected and contents were analyzed and assigned the categories and subcategories.
Findings and conclusion: 19771subcategories were obtained from archival documents. The highest frequency belonged to titles and beurocratic positions (34.9%), beurocratic terms (34.2%), government offices (17.4%) elements, and types of documents (13.2%) accordingly. Administrative titles and official positions claimed for 5 categories and 166 subcategories. Categories of titles and financial positions with (34%) occurred the most. Thesaurus relations among subject indexes show the main concepts of governmental documents. All thematic indexes of the main concepts of governmental documents are related to each other.- انتشار مقاله: 22-02-1400
- نویسندگان: صدف نعیمی,فهیمه باب الحوائجی,ملوک السادات حسینی بهشتی,نجلا حریری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: گنجینۀ اسناد
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: مدیریت خطر,سازمان میراث فرهنگی,موزه ها
- چکیده: هدف: پژوهش حاضر، با هدف تبیین وضعیت مدیریت خطر در موزههای سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی، و گردشگری انجام شد.
روش/ رویکرد: پژوهش به روش پیمایشی توصیفی انجام شده و ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه است. جامعة پژوهش، شامل80 نفر از مسئولان و مدیران موزههای وابسته به سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی، و گردشگری در سطح کشور است. روایی پژوهش حاضر صوری است و ضریب پایایی پرسشنامه85درصد است.
یافته های پژوهش: آثار فلزی، بیشترین شیء موزهای موجود در موزه های مورد بررسی است(66/56 درصد). عمر ساختمان دو سوم موزهها(80درصد) بیش از 30 سال و 60درصد ساختمان موزهها جزء آثار تاریخی هستند. همچنین، 7/91 درصد ساختمان موزههای مورد پژوهش بیمه نشده بودند. تمامی موزهها (100درصد) در منطقه ای واقع شدهاند که مورد تهدید بلایای طبیعی یا دیگر انواع خطرها هستند و 7/71 درصد آنها فاقد برنامه مدون کنترل خطر بودند و از برنامههای آموزشی ضروری در حوزه مدیریت خطر به طور مستمر استفاده نمیشود.
عدم پوشش بیمه ساختمان و مجموعه موزهها، عدم برنامه مدون کنترل خطر، عدم ارتباط مؤثر و مستمر با افراد و سازمانهای متخصص در حوزه مدیریت خطر، و عدم پیشبینی بودجه لازم از جمله مشکلات و موانع موجود مدیریت خطر در این موزهها بود.
نتیجه گیری: فرآیند اجرای مدیریت خطر در موزههای مورد پژوهش در شرایط مناسبی نیست. تشکیل کمیتة ملی آسیبشناسی و امکانسنجی شرایط اجرای فرآیند مدیریت خطر، تدوین برنامههای آموزشی مستمر، تدوین برنامه کنترل خطر برای موزه ها، تشکیل کارگروه تخصصی جهت امور بیمهای موزه ها، و
عضویت در شبکه های مختلف ملی یا منطقهای مدیریت خطر جهت استفاده از خدمات خاص این سازمانها از اهم راهکارهای پیشنهاد شده است.- چکیده انگلیسی: Purpose: Aims to report the state of risk management at the museums of the Cultural Heritage, Handicrafts and Tourism Organization Methodology: A questionnaire was used to gather data. Research population consisted of 80 managers and staff members of museums throughout the country. Reliability index of the questionnaire was 85%. Findings: Metal objects are the most common objects held at the museums, more than other materials (56.66%). The age of 80% of museum buildings was more than 30 years, and 60% of buildings are listed as national heritage; 91.7% of the buildings lack an insurance policy; all are located in the zones prone to natural disasters and other kinds of risk; 71.7% lack witten risk control plans and continous training programs. Lack of insurance policies for buildings and museum collections, lack of risk control plans, and lack of budget are among the problems that museums face with regard to managing risks. Conclusion: The process of risk management in the museums is not appropriate. We recommend that a national committee for identifying risk be established. The committee should carry out a feasibility study to implement a risk management process. A task force should appointed to work out problems regarding insurance and membership in national and regional networks.
- انتشار مقاله: 10-09-1393
- نویسندگان: فهیمه باب الحوائجی,زهرا ابوالفتحی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: گنجینۀ اسناد
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: امکان سنجی,فهرستگان,فهرستگان مجازی,آرشیو دیداری - شنیداری
- چکیده: اهداف پژوهش: هدف اصلی پژوهش حاضر، شناخت امکان ایجاد فهرستگان مجازی در آرشیوهای دیداری – شنیداری سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در شهر تهران است.
روش/ رویکرد پژوهش: پژوهش حاضر به روش پیمایشی توصیفی انجام شده و جامعه مورد مطالعه 20 آرشیو دیداری – شنیداری سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در شهر تهران است. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته است. برای گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامۀ مجزا برای مدیران و آرشیویست-کتابداران استفاده شده است. تعداد مدیران 20 نفر و تعداد آرشیویست- کتابداران و کارمندان آرشیو 122 نفر میباشند. روایی پژوهش حاضر صوری است و برای محاسبه پایایی درونی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است، که میزان آن 75/0 است.
یافتههای پژوهش: منابع آرشیوی در حد متوسط سازماندهی شدهاند. 9/46 درصد کارکنان با فهرستگان مجازی آشنایی دارند و میزان آشنایی آنها با سازماندهی منابع آرشیوی در حد متوسط است. 2/59 درصد از نرمافزار گنجینه استفاده میکنند. تبادل اطلاعات کتابشناختی در بین آرشیوها در حد متوسط است. 9/52 درصد مدیران بودجۀ آرشیوها را ناکافی میدانند. 4/82 درصد مدیران معتقدند که سیاست خاصی برای ایجاد فهرستگان در آرشیوها وجود ندارد. به عقیدۀ 8/68 درصد مدیران هیچ سیاستی برای اشتراک منابع در بین آرشیوها پیشبینی نشده است. بیشتر مدیران معتقدند فیلم به عنوان مهمترین منبع بهتر است در فهرستگان مجازی قرار میگیرد.
نتیجهگیری: تقریباً نیمی از کتابداران تدوین اصطلاحنامهای مختص منابع آرشیوی را لازم میدانند. در بیشتر از نیمی از آرشیوها از قواعد فهرستنویسی انگلوامریکن برای فهرستنویسی منابع استفاده میشود. در بیشتر آرشیوها از ردهبندی روسو استفاده میشود. کمتر از نیمی از کتابداران با فهرستگان مجازی و بیش از نیمی از آنها با نمایهسازی آشنایی دارند. بیش از نیمی از مدیران، بودجۀ سالانۀ آرشیو را ناکافی میدانند. بیشتر کتابداران از نرمافزار گنجینه استفاده میکنند. بیشتر مدیران معتقدند که سیاست خاصی برای ایجاد فهرستگان در آرشیوها وجود ندارد. بیشتر کتابداران معتقدند تبادل اطلاعات کتابشناختی تا اندازهای بین آرشیوها وجود دارد. بیشترآرشیوها تهیۀ تجهیزات فنی (اعم از سرور، رایانه، اجارۀ خط، و شبکۀ داخلی نرمافزار کتابخانه) را بهعنوان اولویت نخست برای ایجاد فهرستگان مجازی انتخاب کردهاند. بنابراین، ایجاد فهرستگان مجازی از نظر امکانات نیروی انسانی و فیزیکی تقریباً مطلوب، ولی از نظر امکانات نرمافزاری و سیاستگذاری نامطلوب است.- چکیده انگلیسی: Purpose: Examines feasibility of establishing a virtual union catalog of audio-visual materials of Islamic Republic of Iran Broadcasting (IRIB) archivval units in Tehran. Method: Holdings of 20 audio-visual archives in Tehran have been surveyed. Two researcher-designed questionnaires were completed by 20 managers and 122 archivists of the 20 archival units. Validity of the tools was checked against Cronbach's alpha with an outcome of 75 percent. Findings: 46.9 percent of staff are familiar with the concept of a virtual union catalog. Their knowledge of organization of archive resources is fair. 59.2 percent of the staff use Ganjineh software; 52.9 percent of managers consider archives’ budgets insufficient; 82.4 percent of them believe that there is no particular policy for setting up a union catalog for the archives; 68.8 percent believe that there is no policy for resource sharing among archives. Most of the managers believe film is the most significant material in their archives and favor a virtual union catalog. Nearly half of the librarians had developed their own thesauri. More than half of the archives are use Anglo-American Cataloging Rules (AACR) for cataloging purposes. Most of the 20 archives use Rousseau classification; less than half of them know what a virtual union catalog is; more know about indexing. More than half of the managers believe their annual budget is insufficient. Most librarians use Ganjineh software. Most librarians to some extent believe that exchange of bibliographic information between archives is a good idea. Most archives see equipment, including servers and computers, as the first and most important requirement to establish a virtual union catalog. Human resources and physical facilities, they believe, are desirable, but not software facilities and policies.
- انتشار مقاله: 24-11-1391
- نویسندگان: فهیمه باب الحوائجی,نسرین کاید
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: طب توانبخشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: کتابخانههای عمومی,سواد سلامت,اطلاعرسانیپزشکی,منابع اطلاعاتی بهداشت
- چکیده: مقدمه و اهداف
هدف این پژوهش ارائه الگویی مناسب برای اطلاعرسانی پزشکی و سلامت در کتابخانههای عمومی برای شهروندان است.
مواد و روش ها
پژوهش حاضر به صورت کیفی و با استفاده از روش نظریه زمینه ای به منظور استخراج الگویی تحلیلی و جامع انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش انجام مصاحبههای عمیق و نیمهساختار یافته با 18 نفر از متخصصان و مدیران حوزه سلامت و بهداشت و نهاد کتابخانههایعمومی است. برای اطمینان از درستی و پایایی داده های کیفی از معیارهای قابل دقت علمی استفاده شد. پس از پیاده سازی مصاحبهها به روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مقوله اصلی شناسایی و سپس در ارتباط با مقوله اصلی شرایط علی، زمینه، مداخلهگر، راهبردها و پیامدهای آن معین شد.
یافته ها
ویژگیهای تولیدکننده و توزیع کننده اطلاعات به عنوان زمینههای الگوی بدست آمده مشخص شدهاند که وجود تواناییهای بالا در وزارت بهداشت مانند نیروهای متخصص در وزارت بهداشت، دسترسی به منابع اطلاعاتی سلامت و توانایی کتابداران آموزش دیده و وجود مخاطب عمومی در کتابخانههای عمومی بود. ایجاد تفاهمنامه بین دو سازمان و تدوین برنامه و فضای تعامل از مقولههای راهبردی بودند و پیامدهای آن شامل ارتقا بهداشت و سواد سلامت ، دسترسی مردم به منابع معتبر و روزآمد بدست آمد.
بحث و نتیجه گیری
با توجه به نیازهای کاربران برای دسترسی به اطلاعات معتبر، ضروری به نظر میرسد که الگویی بومی ارائه شود. استفاده از این الگو برای تولید و توزیع منابع اطلاعاتی پزشکی و سلامت به عموم مردم کمک می کند.- چکیده انگلیسی: Background and Aim: The aim of the present study was to provide a model for medical and health information in public libraries for citizens.
Materials and Methods: The methodology was qualitative using grounded theory to extract analytical and comprehensive model. The population consisted of 18 specialists and officials in the field of Health and Public libraries selected using purposive sampling. The research tools were semi-structured interviews. To ensure the validity and reliability of qualitative data, measures with standards of scientific rigor were used. The interviews were analyzed using open coding, axial, and selective methods. The main issues were identified, and so were causal conditions, grounded, interferer, strategies, and consequences.
Results: The main features of both the manufacturer and distributor of health information were found as the proposed model: high potentials and abilities in the Ministry of Health like specialists in Health area, access to health information, the skills of trained librarians, and the general audience of public libraries. Strategies were establishing agreement between the two organizations, planning programs, and promoting interactive atmosphere, which can lead to promotion of health and health literacy individuals’ access to more reliable and up to date resources.
Conclusion: Since users need to have access to reliable information, it seems necessary to provide a local model for this purpose. Using this model to produce and distribute medical and health information resources can be helpful to the public.- انتشار مقاله: 08-06-1394
- نویسندگان: لاله جولاهی,فهیمه باب الحوائجی,نجلا حریری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: زن و فرهنگ
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: پذیرش,پایگاه های اطلاعاتی پیوسته,نظریه راجرز
- چکیده: هدف از این پژوهش تعیین رابطه میان درک ویژگی های عنوان شده در نظریه اشاعه نوآوری های راجرز مانند مفید بودن، سازگاری، پیچیدگی، آزمون پذیری و مشاهده پذیری بر میزان پذیرش زنان عضو هیئت علمی منطقه هشت دانشگاه آزاد اسلامی بود. نمونه مورد مطالعه 105 عضو هیئت علمی زن بودند که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. نوع پژوهش تحلیلی و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته بر اساس نوشتارهای پیشین و نظریه راجرز بود. یافته های تحقیق نشان می دهدکه با استفاده از روش همبستگی پیرسون تمام متغیرهای مستقل در چارچوب ویژگی های نظریه اشاعه نوآوری های راجرز در سطح 0001/0 ارتباط معناداری با میزان پذیرش دارند. همچنین78 /0 درصد میزان پذیرش پایگاه های اطلاعاتی پیوسته متأثر از متغیرهای پیش بین مفید نسبی، سازگاری، پیچیدگی، آزمونپذیری و مشاهدهپذیری است. هرچند ویژگی مفید بودن و سازگاری نسبت به دیگر ویژگی ها پیش بین های قوی تری در میزان پذیرش پایگاه های اطلاعاتی پیوسته هستند.
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 16-01-1391
- نویسندگان: فریبا نظری,فریبرز خسروی,فهیمه باب الحوائجی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: دانش شناسی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: زنان,قرآن کریم,تفسیر المیزان,تفسیر نمونه,شبکهی معنایی
- چکیده: هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی مفاهیم لفظی و ضمنی مرتبط با زنان در قرآن کریم (براساس تفاسیر المیزان و نمونه)، بهمنظور ترسیم شبکهی معنایی انجام شده است. روش پژوهش: پژوهش حاضر کاربردی است، و روش پژوهش، ترکیبی از تحلیل محتوای کمی و کیفی و اکتشافی است. روش کیفی به دو روش تحلیل محتوای کیفی و رویکرد دلفی انجام شده است. جامعهی آماری پژوهش حاضر در بخش کمی، شامل تمام آیات قرآن کریم، و در بخش کیفی، 21 نفر از خبرگان حوزهی علوم قرآنی و مطالعات زنان هستند. برای نمونهگیری از روش گلولهبرفی استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرمافزارهای MAXQDA، SPSS 20 و Protégé 5.5.0 استفاده شده است. یافتهها: تعداد کل مقولههای استخراجشده در حوزهی زنان، در هر دو تفسیر المیزان و نمونه برابرند (10 مقوله)، اما تعداد زیرمقولهها در تفسیر نمونه (237 زیرمقوله) بیشتر از تفسیر المیزان (215 زیرمقوله) است. در هر دو تفسیر مقولههای هسته (پربسامد)، یکسان و مشترک است و مقولهی "مسائل و ویژگیهای مرتبط با زنان" با فراوانی 64 بهصورت لفظی (33/30 درصد کل آیات لفظی استخراجشده) و 393 بار بهصورت ضمنی (60/18 درصد کل آیات ضمنی استخراجشده)، بیشترین میزان فراوانی را دارد. بعد از شناسایی تمام اصطلاحات مرتبط با زنان از تفاسیر المیزان و نمونه، مقولهها بهعنوان کلاس (10 کلاس) و زیرمقولهها بهعنوان سابکلاس (237 ساب کلاس)، برای ترسیم شبکهی معنایی، وارد نرمافزار پروتژ شد. نتیجه گیری: تعداد کل مقولههای استخراجشده در حوزهی زنان، در هر دو تفسیر برابرند، اما تعداد زیرمقولهها در تفسیر نمونه بیشتر از تفسیر المیزان است.
- چکیده انگلیسی: Objective: The aim of this study is to identify the verbal and implicit meanings of concepts related to women (based on the interpretations of Al-Mizan and Nemooneh) to draw a semantic network. Methodology: This study is applied in terms of purpose and a hybrid quantitative and qualitative content analysis in terms of methodology. The qualitative method uses qualitative content analysis and the Delphi approach. The present study’s population included all the verses of the Holy Quran and 21 experts in Quranic studies and women and family studies for the qualitative section. MAXQDA, SPSS 20 and Protégé 5.5.0 software were used for data analysis. Results: The total number of categories related to women to be equal in both Tafsir al-Mizan and Nemooneh (10 categories), while Tafsir Nemooneh had a larger number of subcategories (237) than Tafsir al-Mizan (215). In both interpretations, the categories of core are the same and common, and the category of "issues and characteristics related to women" with a frequency of 64 is verbal (30.33% of the total verbal verses extracted) and 393 times implicitly (18.60% of all implicit verses extracted), has the highest frequency. After identifying all the terms of related to women from the interpretations of Al-Mizan and Nemooneh, the categories as class (10 classes) and subcategories as subclass (237 subclasses), the semantic network was drawn. After identifying all the terms related to women from the interpretations of Al-Mizan and Sample, the categories as class (10 classes) and subcategories as subclass (237 subclasses), to draw the semantic network. Conclusion: The total number of categories extracted in the field of women is equal in both interpretations, but the number of sub-categories in the Nemooneh is more than the Al-Mizan.
- انتشار مقاله: 21-10-1399
- نویسندگان: حمیده علی اکبری,فهیمه باب الحوائجی,ملوک السادات حسینی بهشتی,زهرا اباذری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: دانش شناسی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: کتاب حسیلمسی,نشر و ناشران,مربیان آموزشی,کتاب و مواد خواندنی کودکان,کودکان نابینا و کمبینا
- چکیده: هدف: هدف پژوهش ارائۀ طرح تدوین الگوی تولید کتابهای حسیلمسی (از دیدگاه کارشناسان تولید و مربیان آموزشی کودکان 3 تا 6 سالۀ نابینا وکمبینا)است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر کاربردی و از نوع ترکیبی میباشد. در بخش کیفی جهت بهدست آوردن وفاق نظر کارشناسان تولید و نشر کتابهای حسیلمسی، از روش دلفی و در بخش کمّی برای تجمیع نظر مربیان آموزشی بهصورت پیمایشی تحلیلی از پرسشنامه محققساخته استفاده شد. ضریب روایی محتوای پرسشنامه بالاتر از 99/0 و شاخص روایی محتوای آن بالاتر از 79/0 گزارش شد. پایایی پرسشنامه نیز براساس ضریب آلفای کرونباخ برابر با 863/0 سنجیدهشد. جامعه آماری شامل کلیۀ 33 کارشناس تولید و نشر کتابهای حسیلمسی میباشد که از بین آنها 21 کارشناس بهعنوان اعضای پانل دلفی در بخش کیفی پژوهش بهصورت نمونه در دسترس انتخاب شدند. در بخش کمّی نیز کلیۀ 76 مربی آموزشی در حال خدمت از 23 مرکز آموزشی در سطح ایران که در ارتباط با کتابهای حسیلمسی فعالیت میکنند، انتخاب شدند.
یافتهها: در روش دلفی طی سه مرحله، با توجه به پایین بودن میزان ضریب کندال در دور سوم (565/0) چنین نتیجه گرفته شد که در نهایت فرایند نظرخواهی کارشناسان تولید و نشر، در دور سوم با 37 گویۀ پرسشنامه متوقف شود. بررسی مقایسۀ معیارهای تولید کتابهای حسیلمسی از دیدگاه مربیان آموزشی جهت تعیین میزان تأیید آنها بیانگر آن است که معیار فنی تولید (72%)، معیار محتوا (74%)، و معیار ارائه نیز (72%) مورد تأیید قرار گرفت. در این میان کارشناسان، بیشترین میزان را به معیار محتوا با مقادیر (74%) اختصاص دادند. مربیان آموزشی نیز معیارهای تولید کتابهای حسیلمسی را با مقادیر (72%) مورد تأیید قرار دادند.
نتیجهگیری: جهت پیبردن به مهمترین معیارهای تولید کتابهای حسیلمسی از دیدگاه کارشناسان تولید و نشر و مربیان آموزشی، پس از تجزیه و تحلیل مؤلفهها و تبدیل آنها به عاملهای جدید، بهکمک تحلیل عامل اکتشافی و شاخص کایدوی نسبی و عامل تأییدی برازش شدۀ مقتصد، ارائۀ الگوی طرح تولید کتابهای حسیلمسی تدوین و پیشنهاد شد.- چکیده انگلیسی: Objective: To present a plan for developing a model for the production of tactile books (from the perspective of production experts and educators of blind and visually impaired 3- to 6-year-old children)
Methodology: The present study is a combined application. In the quality section, the Delphi method has been used to obtain the consensus of experts in the production and publication of tactile books. In the quantitative part, a researcher-made questionnaire was used to aggregate the views of educational instructors in an analytical survey. The content validity coefficient of the questionnaire was higher than 0.99 and the content validity index was higher than 0.79. The reliability of the questionnaire was measured based on Cronbach's alpha coefficient equal to 0.863. The statistical population includes all experts in the production and publication of tactile books, which includes 33 production experts, of which 21 experts were selected as members of the Delphi panel in the qualitative part of the research by available sampling. In the quantitative section, all 76 in-service instructors were selected from 23 educational centers in Iran that work in connection with tactile books.
Results: In the Delphi method in three stages and despite the low Kendall coefficient in the third round (0.565), it was concluded that finally the survey process of production and publishing experts, Delphi panel in the third round with 37 items Stop the questionnaire. Comparison of production criteria of tactile sensory books from the perspective of educational instructors to determine their approval indicates that the technical criteria of production (72%), content criteria (74%), and presentation criteria (72%) It was approved and among them, experts and educators assigned the highest amount to the content criterion with values (74%). Finally, the criteria for the production and evaluation of tactile books from the perspective of educators were largely approved (72%).
Conclusion: In order to understand the most important criteria for the production of textbooks from the perspective of production and publishing experts and educators, after analyzing the components and turning them into new factors, with the help of factor analysis Exploratory and relative chi-square index and fitting confirmatory factor were presented, and a model for the production of tactile sensory books was developed and proposed.- انتشار مقاله: 05-10-1399
- نویسندگان: مرجان نیکبخت,زهرا اباذری,محسن حاجی زین العابدینی,فهیمه باب الحوائجی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: دانش شناسی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تمایل به پرداخت,ارزشگذاری اقتصادی,اقتصاد سنجی,کتابخانه های مرکزی,خدمات کتابخانه ها
- چکیده: هدف: مقایسه کاربرد روشهای اقتصادسنجی در ارزشگذاری اقتصادی خدماتکتابخانههای مرکزی است.
روش: ارزشگذاری مشروط با تکنیک اولویتهای اظهار شده و روشهای اقتصادسنجی چون رگرسیون خطی، لجستیک، پروبیت و هگمن استفاده شده است. جامعه آماری کاربران کتابخانههای مرکزی که با استفاده از روش نمونهگیریخوشهایدومرحلهای، تعداد10کتابخانه انتخاب و حجم نمونه با استفاده ازفرمول میشلوکارسون درسطح10درصد854 نفر محاسبه شد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته دوبعدی با 40 سؤال که از روایی صوری و پایایی با آلفای کرونباخ 83/0 برخوردار است.
یافته ها: در بررسی اثر نهایی هر یک از متغیرها، مقدار تغییر در احتمالات پیشبینی شده متغیر وابسته الگو (تمایل به پرداخت کاربران) به ازای یک واحد تغییر در متغیر مورد نظر )در حالی که دیگر متغیرها ثابت هستند) نشان داد که بین متغیرهای توضیحی به کار گرفته شده در مدلها هیچگونه همخطی وجود ندارد، به گونهای که ضریب همبستگی دو به دوی هیچکدام از متغیرهای مستقل بیش از 54 درصد نبود.
نتیجه گیری: عوامل جمعیتشناختی و فردی بیشتر از سایر عوامل برتمایل به پرداخت افراد موثر هستند. بر اساس کشش وزنی متغیر درآمد، درصورت ثابت بودن سایر عوامل موثر، افزایش1 درصدی در درآمد پاسخگویان احتمال پذیرش مبلغ پیشنهادی را بیش از 70% افزایش میدهد. تفاوت معنیداری در نتایج حاصل از دو روش لاجیت و پروبیت خطی مشاهده نشد. روش دو مرحلهای هگمن نیز با وجودی که میتواند میان عوامل موثر بر پذیرش تمایل به پرداخت و نیز عوامل موثر بر میزان آن تمایز قایل شود، در مجموع تمایل به پرداخت را نسبت به دو روش دیگر به میزان کمتری برآورد نمود.- چکیده انگلیسی: Objective: To compare the application of econometric methods in the economic valuation of central library services.
Methods: Conditional valuation with the stated priority technique and econometric methods such as linear regression, logistics, probit, and Hackman have been used. The statistical population of central library users, which was selected using the sampling method, cluster, two-stage, 10 libraries, and the sample size was calculated using the Michelle-Carson formula at the level of 85% of 854 people. The data collection tool was a two-dimensional researcher-made questionnaire with 40 questions that had face validity and reliability with Cronbach's alpha of 0.83.
Results: In examining the effectiveness of each variable, the amount of change in the predicted probabilities of the dependent variable of the model (willingness to pay users) per unit of change in the variable (while the other variables are constant) showed that between the explanatory variables There is no correlation used in the models so that the two-to-two correlation coefficient of any of the independent variables was not more than 54%.
Conclusion: Demographic and individual factors are more effective than other factors on people's willingness to pay. Based on the weighted elasticity of the income variable, if other factors are constant, a 1% increase in respondents' income increases the probability of accepting the proposed amount by more than 70%. No significant difference was observed in the results of logit and linear probit methods. Hackmann's two-step method, although it can differentiate between the factors affecting the acceptance of willingness to pay and the factors affecting the amount, in general, the willingness to pay was less than the other two methods.- انتشار مقاله: 13-03-1397
- نویسندگان: ویدا صیفوری,فهیمه باب الحوائجی,فاطمه نوشین فرد,داریوش مطلبی
- مشاهده