در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مدیریت و توسعه ورزش
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: هوش فرهنگی,کارآفرینی سازمانی, هوش هیجانی
- چکیده: هدف:پژوهش حاضر با هدف پیشبینی کارآفرینی سازمانی مدیران و کارشناسان وزارت ورزش و جوانان کشور بر اساس هوش هیجانی و فرهنگی انجام گرفت.
روششناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و جزء طرحهای همبستگی است. تعداد273 نفر از مدیران و کارشناسان وزارت ورزش و جوانان بهعنوان نمونه انتخاب شدند. آزمودنیها سه پرسشنامه هوش فرهنگی آنگ، هوش هیجانی شرینگ و کارآفرینی سازمانی مارگریت هیل را تکمیل نمودند که پایایی آنها به ترتیب 78/0،87/0و82/0تعیین شد. از آمار توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند گانه و گام به گام) برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد.
یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد بین کارآفرینی سازمانی و هوش هیجانی (30/0 r=) و هوش فرهنگی (29/0 r=) رابطه مثبتی وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نیز بیانگر این است که تمام ابعاد هوش فرهنگی (ابعاد شناختی(21/0- =ß)، فراشناختی (17/0=ß)، انگیزش (20/0=ß) و رفتاری (18/0=ß))، پیشبینهای مناسبی برای کارآفرینی سازمانی هستند، درحالی که فقط دو بعد از هوش هیجانی ، یعنی خودآگاهی(19/0 ß=) و خود مدیریتی (19/0 =ß)) میتوانند کارآفرینی سازمانی را پیشبینی کنند.
نتیجهگیری: د هوش هیجانی و فرهنگی میتواند کارآفرینی سازمانی را تا حدودی تحت تأثیر قرار دهد و مدیران و کارشناسان وزارت ورزش، میتوانند با کاربرد این دو نوع مهم از هوش، میزان کارآفرینی سازمانی را مقداری افزایش دهند.
- چکیده انگلیسی: Objective: This study aims to predict organizational entrepreneurship of Sports and Youth Ministry managers and experts based on emotional and cultural intelligence.
Methodology: The study is practical and correlational plan. 273 managers and experts of Sport and Youth Ministry were selected as sample. Subjects completed three questionnaires of Ang’s cultural intelligence, Shering’s emotional intelligence and Marguerite Hill’s organizational entrepreneurship and their reliability were determined as 0.78, 0.87, and 0.82 respectively. Descriptive and inferential statistics were used for data analysis (Pearson correlation coefficient and stepwise multiple regression).
Results: The study results showed that there is a positive relationship between organizational entrepreneurship and emotional intelligence (r=0.30) and cultural intelligence (r=0.29). Results of stepwise regression analysis indicated that all aspects of cultural intelligence (cognitive (ß =-0.21), meta-cognitive (ß=0.17), motivation (ß=0.20) and behavioral (ß=0.18) dimensions) are good predictors of organizational entrepreneurship, while only two dimensions of emotional intelligence (self-awareness (ß =0.19), and self-management (ß=0.19)) can predict organizational entrepreneurship.
Conclution: In summary, emotional and cultural intelligence affects organizational entrepreneurship; and Sports and Youth Ministry managers and experts can increase organizational entrepreneurship rate to some extends using these major types of intelligence.
- انتشار مقاله: 10-05-1393
- نویسندگان: فریده هادوی,مهدی طالب پور,ابوالفضل فراهانی,اعظم نخعی نیازی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: حرکت
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تعارض,هوش عاطفی,راهبردهای مدیریت تعارض
- چکیده: هدف از تحقیق حاضر توصیف هوش عاطفی و راهبردهای مدیریت تعارض در مدیران آموزشی و اجرایی دانشکدة و گروه های تربیت بدنی دانشگاه های کشور, تعیین رابطة بین آنها و مقایسة این متغیرها در بین آزمودنی ها و ارائة الگو بود. اطلاعات لازم به وسیلة پرسشنامه های هوش عاطفی شرینگ, پرسشنامه راهبردهای مدیریت تعارض رابینز و پرسشنامه محقق ساخته مشخصات فردی مدیران گردآوری شد. نتایج پژوهش نشان داد بین هوش عاطفی و انتخاب راهبرد کنترل همبستگی معنی دار منفی وجود دارد (4439/0 - = r, 0001/0P<). بین هوش عاطفی و انتخاب راهبرد راه حل گرایی همبستگی معنی دار مثبت مشاهده شد (4258/0=r,0001/0P<). بین هوش عاطفی و راهبرد عدم مقابله هیچ گونه همبستگی مشاهده نشد. بین مدیران با مدرک تحصیلی کارشناسی و کارشناسی ارشد با دکترا و مدیران آموزشی با اجرایی از نظر میزان هوش عاطفی و انتخاب راهبردهای مدیریت تعارض تفاوت معنی داری مشاهده نشد
- چکیده انگلیسی: The present study seeks to describe the rate of emotional intelligence (EI) and conflict management strategies (CMS) in educational and executive managers of all physical education colleges Iran. It also tries to determine the relationship between these two variables and compare them in this population. In order to gather the data, three questionnaires including Shearing’s EIQ, Robbin’s CMQ and indiuidual traits questionnaire were used. The results showed that there was a significant negative relationship between EI and control strategy in conflict management (P<0.0001, r=0.4439). No relationship was observed between EI and avoidance strategy in conflict management , but there was a significant positive relationship between EI and collaboration strategy in conflict management (P<0.0001, r=0.4258).
- انتشار مقاله: 11-10-1348
- نویسندگان: حسن فهیم دوین,علی محمد امیرتاش,یوسف کریمی,فریده هادوی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: حرکت
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تعارض,هوش عاطفی,راهبردهای مدیریت تعارض
- چکیده: هدف از تحقیق حاضر توصیف هوش عاطفی و راهبردهای مدیریت تعارض در مدیران آموزشی و اجرایی دانشکدة و گروه های تربیت بدنی دانشگاه های کشور, تعیین رابطة بین آنها و مقایسة این متغیرها در بین آزمودنی ها و ارائة الگو بود. اطلاعات لازم به وسیلة پرسشنامه های هوش عاطفی شرینگ, پرسشنامه راهبردهای مدیریت تعارض رابینز و پرسشنامه محقق ساخته مشخصات فردی مدیران گردآوری شد. نتایج پژوهش نشان داد بین هوش عاطفی و انتخاب راهبرد کنترل همبستگی معنی دار منفی وجود دارد (4439/0 - = r, 0001/0P<). بین هوش عاطفی و انتخاب راهبرد راه حل گرایی همبستگی معنی دار مثبت مشاهده شد (4258/0=r,0001/0P<). بین هوش عاطفی و راهبرد عدم مقابله هیچ گونه همبستگی مشاهده نشد. بین مدیران با مدرک تحصیلی کارشناسی و کارشناسی ارشد با دکترا و مدیران آموزشی با اجرایی از نظر میزان هوش عاطفی و انتخاب راهبردهای مدیریت تعارض تفاوت معنی داری مشاهده نشد
- چکیده انگلیسی: The present study seeks to describe the rate of emotional intelligence (EI) and conflict management strategies (CMS) in educational and executive managers of all physical education colleges Iran. It also tries to determine the relationship between these two variables and compare them in this population. In order to gather the data, three questionnaires including Shearing’s EIQ, Robbin’s CMQ and indiuidual traits questionnaire were used. The results showed that there was a significant negative relationship between EI and control strategy in conflict management (P<0.0001, r=0.4439). No relationship was observed between EI and avoidance strategy in conflict management , but there was a significant positive relationship between EI and collaboration strategy in conflict management (P<0.0001, r=0.4258).
- انتشار مقاله: 11-10-1348
- نویسندگان: حسن فهیم دوین,علی محمد امیرتاش,یوسف کریمی,فریده هادوی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: حرکت
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تعارض,هوش عاطفی,راهبردهای مدیریت تعارض
- چکیده: هدف از تحقیق حاضر توصیف هوش عاطفی و راهبردهای مدیریت تعارض در مدیران آموزشی و اجرایی دانشکدة و گروه های تربیت بدنی دانشگاه های کشور, تعیین رابطة بین آنها و مقایسة این متغیرها در بین آزمودنی ها و ارائة الگو بود. اطلاعات لازم به وسیلة پرسشنامه های هوش عاطفی شرینگ, پرسشنامه راهبردهای مدیریت تعارض رابینز و پرسشنامه محقق ساخته مشخصات فردی مدیران گردآوری شد. نتایج پژوهش نشان داد بین هوش عاطفی و انتخاب راهبرد کنترل همبستگی معنی دار منفی وجود دارد (4439/0 - = r, 0001/0P<). بین هوش عاطفی و انتخاب راهبرد راه حل گرایی همبستگی معنی دار مثبت مشاهده شد (4258/0=r,0001/0P<). بین هوش عاطفی و راهبرد عدم مقابله هیچ گونه همبستگی مشاهده نشد. بین مدیران با مدرک تحصیلی کارشناسی و کارشناسی ارشد با دکترا و مدیران آموزشی با اجرایی از نظر میزان هوش عاطفی و انتخاب راهبردهای مدیریت تعارض تفاوت معنی داری مشاهده نشد
- چکیده انگلیسی: The present study seeks to describe the rate of emotional intelligence (EI) and conflict management strategies (CMS) in educational and executive managers of all physical education colleges Iran. It also tries to determine the relationship between these two variables and compare them in this population. In order to gather the data, three questionnaires including Shearing’s EIQ, Robbin’s CMQ and indiuidual traits questionnaire were used. The results showed that there was a significant negative relationship between EI and control strategy in conflict management (P<0.0001, r=0.4439). No relationship was observed between EI and avoidance strategy in conflict management , but there was a significant positive relationship between EI and collaboration strategy in conflict management (P<0.0001, r=0.4258).
- انتشار مقاله: 11-10-1348
- نویسندگان: حسن فهیم دوین,علی محمد امیرتاش,یوسف کریمی,فریده هادوی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علمی - پژوهشی پژوهشهای کاربردی در مدیریت ورزشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: هیأت علمی مستخدم,مدرسین مدعو,نگرش سازمانی,پیامنور
- چکیده: هدف این پژوهش تحلیل اثرات کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات بر نگرش سازمانی(تعهد سازمانی و رضایت شغلی) هیأت علمی مستخدم و مدعوین رشته تربیت بدنی دانشگاه پیام نور است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که به روش پیمایشی انجام شد. نمونه آماری هیأت علمی برابر با جامعه آماری (80 نفر) بود و 250 نفر از مدرسین مدعو (با جامعه حدود 700 نفر) با استفاده از نمونهگیری خوشهای و جدول مورگان انتخاب گردید. ابزار اندازه گیری، پرسشنامههای استاندارد کاربرد فناوری اطلاعات(قاسمی و همکاران، 2012)، رضایت شغلی(سوسان، 2003) و تعهد سازمانی(لینا و همکاران، 2007) بودند که ضمن تأیید روایی(صوری و منطقی)، پایایی از روش ضریب آلفای کرونباخ برای هر کدام از پرسشنامهها به ترتیب(73/0، 84/0، 88/0) محاسبه شد. از آمار استنباطیکولموگروف– اسمیرنوف جهت تعیین نحوه توزیع دادهها، تحلیل همبستگی، تحلیل رگرسیون چندگانه به منظور بررسی فرضیه تحقیق استفاده شد. یافتهها نشان داد که بین کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات و نگرش سازمانی(و ابعاد آن) در سطح 01/0=α ارتباط مثبت و معنیداری وجود دارد(488/0r=و001/0p=)؛ یعنی افزایش کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات منجر به افزایش سطح نگرش سازمانی به صورت کلی و نیز افزوده شدن ابعاد آن خواهد شد. به طور کلی میتوان گفت کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات میتواند ضمن کاهش هزینههای متفاوت ازجمله جستجو و تحقیق و اصلاح رویهها و استانداردها، نقش تأثیرگذاری در استفاده مناسب از منابع سازمان را ایفا نماید و نهایتاً افزاش بهبود نگرش سازمانی در دانشگاه را به همراه داشته باشد.
- چکیده انگلیسی: This paper aims to study the effects of application information and Communication technology on organizational attitudes (organizational commitment and job satisfaction) among Physical education faculty Members and affiliate professors at Payame noor University. This is a descriptive analyctical study wich carried out though survey methodology.The statistical sample and statistical population of Physical Education Faculty members were identical (80 Members) and 250 affiliate professors were selected by cluster random sampling as samples (with population 700 people). Data collection tool was Questionnaires information and Communication technology (ghasemi, farahani and Mashatan, 2012) job satisfaction (Susan J, 2003) and organizational commitment (lina et al,2007). Validity was obtained(Formal and Logical) and reliability obtained by Cronbach’s α each of the questionnaires (0/73, 0/84, 0/88) was calculated respectively. Inferential statistics (Kolmogorov - Smirnov is used to determine how to distribute data, correlation analysis, multiple regression analysis) in order to to investigate the research hypothesis. The results show that the correlation among information and communication technology and organizational attitud are positive and significant (p< 0.001, r=0.488). This means that the increased application information technology Contribute to increase the level of organizational attitudes and attitude in all its dimensions will be added. Generaly, ITC application can also reduce the different costs including search and investigation and remediation procedures and standards, along with influential role in the proper use of resources organization. Finaly, it leads to increase organizational attitudes at the University.
- انتشار مقاله: 22-03-1393
- نویسندگان: حمید قاسمی,ابوالفضل فراهانی,سیده فریده هادوی,منوچهر ططری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علمی - پژوهشی پژوهشهای کاربردی در مدیریت ورزشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: هوش سازمانی,ابعاد هوش سازمانی, کارآفرینی سازمانی
- چکیده: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی هوش سازمانی و ابعاد آن با کارآفرینی سازمانی انجام گرفت بدین منظور تعداد273 نفر از مدیران و کارشناسان وزارت ورزش و جوانان به عنوان نمونه انتخاب شدند. آزمودنی ها دو پرسشنامه هوش سازمانی آلبرخت و کارآفرینی سازمانی مارگریت هیل را تکمیل نمودند. یافته های حاصل ازتحلیل همبستگی نشان داد که بین هوش سازمانی و مولفه های آن و کارآفرینی سازمانی ارتباط معنی دار وجود دارد. هم چنین از میان هفت بعد هوش سازمانی شدت روابط میان فشارعملکردی با کارآفرینی سازمانی در بالاترین میزان(0/704 r=)می باشد. و بعد از آن نیز کاربرد دانش (0/691 r=) ، روحیه (0/686 r=)، اتحاد وتوافق (684 r=0/)، چشم اندازاستراتژیک (628 r=0/)، سرنوشت مشترک (623 r=0/)، میل به تغییر (592 r=0/)،به ترتیب بیشترین ارتباط را با کارآفرینی سازمانی دارند نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نیز بیانگر این است که سه متغیر چشم انداز استراتژیک(208=0/β)، اتحاد و توافق (0/289β=) و فشار عملکردی(34β=0/) ، پیش بین های مناسبی برای کارآفرینی سازمانی هستند.
بررسی ارتباط بین ویژگی های دموگرافیک و هوش سازمانی و کارآفرینی سازمانی نیز نشان داد بین سابقه خدمت با کارآفرینی سازمانی و هوش سازمانی بر خلاف سن و سطح تحصیلات ارتباط معناداری وجود ندارد.
واژه های کلیدی: هوش سازمانی، ابعاد هوش سازمانی، کارآفرینی سازمانی- چکیده انگلیسی: The present study was conducted to Investigate the relationship between organizational intelligence and its dimensions with organizational entrepreneurship. For this purpose, 273 managers and experts from the Ministry of Youth and Sports were selected as examples.Subjects completed organizational intelligence (Albrecht, 2003) and organizational entrepreneurs questionnaires (Marguerite Hill, 2003). The test results showed: There is a significant relationship between organizational intelligence and organizational entrepreneurship.Also among the seven dimensions of organizational intelligence CE Fsharmlkrdy intensity relationships is at the highest level (704/0 r = ). then also knowledge application (691/0 r =), morale (686/0 r =), alliance Vtvafq ( 684/0 r =), eye Andazastratzhyk (628/0 r =), common fate (623/0 r =), appetite for change (592/0 r =), have the highest correlation with the CE. Results of the regression analysis step by step indicate three variables: the eye Andazastratzhyk (208/0 = B), Union Vtvafq (289/0 = B), and Fsharmlkrdy (34/0 = B), a good predictor of CE.The relationship between demographic characteristics and organizational intelligence and Organizational entrepreneurs showed no significant relationship between corporate entrepreneurship and organizational intelligence service experience unlike age and education level.
- انتشار مقاله: 03-12-1392
- نویسندگان: فریده هادوی,مهدی طالب پور,ابوالفضل فراهانی,اعظم نخعی نیازی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علمی - پژوهشی پژوهشهای کاربردی در مدیریت ورزشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: رضایت مندی,بازاریابی رابطه مند,ایروبیک,تمایل حضور مشتریان
- چکیده:
هدف از انجام پژوهش حاضر توصیف و تعیین رابطه بین بازاریابی رابطه مند با رضایت مندی و تمایل حضور مجدد مشتریان باشگاه های ایروبیک زنان مشهد بوده است. به این منظور 300 مشتری زن از باشگاه های ایروبیک به صورت تصادفی انتخاب شد و اطلاعات لازم مربوط به ویژگی های فردی از طریق چک لیست و همچنین پرسشنامه بازاریابی رابطه مند کیم (2008) و 0.92=
α، پرسشنامه رضایت مندی لیم (2008) و0.88=α، پرسشنامه تمایل حضور مجدد لیم (2006) و0.77=α جمع آوری شد. روش تحقیق همبستگی بوده و از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی برای تحلیل داده ها استفاده شد. بطور کلی یافته های پژوهش نشان داد که ارتباط متوسطی (0.537= r) بین بازاریابی رابطه مند با رضایت مندی مشتریان باشگاه های ایروبیک زنان مشهد به دست آمد. و ارتباط متوسطی (0.477= r) بین مولفه های بازاریابی رابطه مند با تمایل حضور مجدد مشتریان باشگاههای ایروبیک زنان مشهد وجود دارد. بجز عمل متقابل که با تمایل حضور مجدد مشتریان باشگاههای ایروبیک زنان مشهد ارتباط معنادار آماری وجود نداشت. و نتایج نشان داد که بازاریابی رابطه مند می تواند بر رضایت مندی و تمایل حضور مجدد مشتریان باشگاه های ایروبیک زنان مشهد اثر داشته باشد. و بازاریابی رابطه مند پیش بین مناسبی برای رضایت مندی و تمایل حضور مجدد مشتریان باشگاه های ایروبیک زنان مشهد می باشد(بازاریابی رابطه مند (0.445) + 32.565 = رضایت مندی مشتریان و بازاریابی رابطه مند (0.168) + 11.759 = تمایل جهت حضور مجدد مشتریان). بنابراین به مالکان و مدیران باشگاه توصیه می شود برای رضایت مشتریان و تمایل حضور مجدد آنان از مولفه های بازاریابی رابطه مند بهره گیرند، تا علاوه بر افزایش مشتریان باعث سودهی بیشتر باشگاه در دراز مدت شود.- چکیده انگلیسی: The purpose of this study is to describe and determine the relationship between relationship marketing, customer satisfaction and intention to revisited in Mashhad’s women aerobics clubs. To do this,300 randomly customers from women aerobic clubs were chosen and data was collected through Kim relationship marketing questionnaire(2008) and α=0.92, Lim satisfaction questionnaire(2008) and α=0.88, Lim intention to revisited(2008) and α= 0.77. Research method was correlational and pearson correlation coefficient and linear regression were used for analyze data. Research findings revealed that there is a medium relationship between relationship marketing and customer satisfaction in Mashhad’s women aerobics clubs (r= 0.537). There is a high relationship between relationship marketing and intention to revisited in Mashhad’s women aerobics clubs (r= 0.477). There was no statistical meaningful relationship between reciprocit and intention to revisited in Mashhad’s women aerobics clubs. Results alse revealed that relationship marketing can be predictor on satisfaction and intention to revisited in customers. (Relationship marketing (0.445) + 32.565 = customer satisfaction and relationship marketing (0.168) + 11.759 = Intention to revisited). Therefore the club owners and managers to recommend for customer satisfaction and Intention to Revisit To use of relationship marketing components , Addition to, customers increase can in the long time to be more Benefit clubs.
- انتشار مقاله: 07-09-1391
- نویسندگان: سمیه افچنگی,سیده فریده هادوی,علیرضا الهی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهشنامه مدیریت ورزشی و رفتار حرکتی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: بودجهریزی,ورزش قهرمانی,آموزشی,واژه های کلیدی: فوق برنامة ورزشی دانشگاهها,همگانی و تفریحی
- چکیده: چکیده مقدمه و هدف: هدف از اجرای این تحقیق، بررسی و تحلیل وضعیّت هزینهکرد بودجه در برنامههای فوق برنامة ورزشی دانشگاههایایران است. در این تحقیق، وضعیّت برنامههای فوق برنامة دانشگاهها در سه بخش (آموزشی، همگانی و تفریحی، ورزش قهرمانی) از نظر تعداد برنامههای اجرا شده و تعداد نفرات شرکتکننده و همچنین بودجة هزینهشده در سه بخش (آموزشی، همگانی و تفریحی، ورزش قهرمانی) به تفکیک دختران و پسران در سال 1388 و مورد توصیف و تحلیل قرار خواهد گرفت. روش شناسی: برای بررسی وضعیّت برنامهها و میزان هزینهکرد بودجه در فوق برنامة ورزشی دانشگاههای ایران از پرسشنامة محقّقساخته (روایی صوری قابل قبول و پایایی با الفای کرونباخ 81/0) استفاده شده است. جامعة آماری تحقیق، شامل کلّیّة دانشگاههای ایران و نمونة آماری تحقیق 41 دانشگاه از مجموع 60 دانشگاه تحت پوشش وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است که به صورت تصادفی ساده انتخاب شدهاند. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات توصیفی ـ تحلیلی است. یافته ها و نتیجه گیری : یافتههای تحقیق نشان داد در بخش دختران: برنامههای آموزشی (47 درصد)، برنامههای همگانی و تفریحی (2/46 درصد) و برنامههای ورزش قهرمانی (8/37 درصد) و در بخش پسران: برنامههای آموزشی (53 درصد)، برنامههای همگانی و تفریحی (8/53 درصد) و برنامههای ورزش قهرمانی (2/62 درصد) برگزار گردیده است. همچنین یافتهها نشان میدهد در بخش دختران 4/42 درصد افراد در برنامههای آموزشی، 3/42 درصد در برنامههای همگانی و تفریحی و 6/39 درصد در برنامههای ورزش قهرمانی شرکت کردهاند. در بخش پسران 6/57 درصد از افراد در برنامههای آموزشی، 7/57 درصد در برنامههای همگانی و تفریحی و 4/60 درصد در برنامههای ورزش قهرمانی شرکت نمودهاند. یافتههای تحقیق، نشان داد از مجموع 18903000000 ریال کل بودجة هزینهشده، 4/44 درصد برای دختران و 6/55 درصد بودجه به بخش پسران اختصاص یافته و همچنین از مجموع کل بودجة هزینهشده 8/26 درصد به برنامههای آموزشی، 2/29 درصد به همگانی و تفریحی و 44 درصد به ورزش قهرمانی اختصاص یافته است. میانگین سرانة بودجة هزینهشده هر دانشجو 1342 ± 55729 ریال است.
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 16-12-1389
- نویسندگان: حمیدرضا مقصودی ایمن,فریده هادوی,علی مقصودی ایمن,علی منصف,مهدی ابراهیمی,محمّد اسماعیلی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهش های معاصر در مدیریت ورزشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: ورزش بانوان,ورزش قهرمانی,وسعه,سیاستگذاری ورزش زنان
- چکیده: شناسایی عواملی که می توانند ورزش قهرمانی زنان را در مسیر درست توسعه قرار دهند می تواند نقشه راه مناسبی برای حرکت رو به جلوی این بخش مهم از ورزش کشور باشد. هدف از پژوهش حاضر تدوین الگوی ساختاری تحلیلی توسعه ورزش قهرمانی زنان بود. روش پژوهش کیفی و توصیفی-تحلیلی است. جامعۀ آماری کلیه مدیران ارشد فدراسیون، ورزشکاران، مربیان و نایب رئیسان هیئتهای چهار رشتۀ منتخب تکواندو، تیراندازی با کمان، کاراته و ووشو (110 نفر) بود که از بین آنها براساس روش هدفمند 21 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. بعد از شناسایی عوامل موثر بر توسعه ورزش قهرمانی زنان که از دل مصاحبه به دست آمد، از تحلیل میک مک برای مدلسازی تحلیلی ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که عوامل موثر بر توسعه ورزش قهرمانی زنان دارای سه سطح می باشد. همچنین بر اساس تحلیل میک مک «حمایت مالی»، «ساختار و سیاستگذاری ورزش» در منطقه نفوذی، «رقابتهای ملی (بینالمللی)» در منطقه پیوندی، «اماکن و تسهیلات آموزشی»، «حمایت شغلی» و «سیستم مربیگری» در منطقه خومختار و «محیط قهرمانی» و «مشارکت ورزشی» در منطقه وابسته قرار میگیرند. همچنین با توجه به نتایج محیط قهرمانی، استعدادیابی و حمایت مالی بیشترین وزن را در توسعه ورزش بانوان دارند. بنابراین می توان گفت که بدون توجه به عوامل توسعه مانند حمایت مالی از ورزش زنان نمی توان انتظار توسعه پایدار ورزش قهرمانی زنان را داشت.
- چکیده انگلیسی: Identifying the factors that can put women's championship sports on the right track can be a good roadmap for moving forward in this important part of the country's sport. The purpose of the present study was to develop an analytical structural model for the development of women's championship sport. The research method was qualitative and descriptive-analytical. The statistical population consisted of all senior managers of the federation, athletes, coaches and vice presidents of Taekwondo, Archery, Karate and Wushu (110 people), all of whom 21 were selected based on purposeful sampling. After identifying the factors that influenced the development of women's championship sport from the interviews, the McMach analysis was used for structural analytical modeling. The results showed that there are three factors affecting the development of women's championship sport. Also based on McKay's analysis of "financial support", "structure and policy making in the area of influence," national (international) competitions in the affiliated region, "educational facilities and facilities", "job support" and "coaching system" in the region. Gourmet and the "championship environment" and "sports participation" are in the dependent region. Also, according to the results of the championship environment, talent and financial support have the greatest weight in the development of women's sport. Therefore, one cannot expect sustainable development of women's championship sport regardless of development factors such as sponsoring women's sports.
- انتشار مقاله: 09-10-1398
- نویسندگان: اکرم شعبانی,سید محمد حسین رضوی,فریده هادوی
- مشاهده