در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مشاوره و روان درمانی خانواده
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: صمیمیت,زوجین,روایت درمانی,ابعاد صمیمیت
- چکیده: هدف: صمیمیت به عنوان یک نیاز روانشناختی اولیه در نظر گرفته میشود که به طور گسترده در روانشناسی بالینی و اجتماعی مورد مطالعه قرار گرفته است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روایت درمانی بر افزایش صمیمیت زوجین و ابعاد آن انجام گرفت. روش: در این مداخله نیمه آزمایشی که با استفاده از دو گروه آزمایش و کنترل انجام شد، 20 زوج که به دلیل مشکلات زناشویی به مرکز مشاورۀ سازمان بهزیستی شهر بهشهر مراجعه کرده بودند با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. با کمک پرسشنامه صمیمیت زوجین، ابتدا میزان صمیمیت زوجین قبل از مداخله بر روی هر دو گروه آزمایش و کنترل اندازه گیری شد (پیش آزمون) و بعد از مداخله بر روی گروه آزمایش در طی 8 جلسه، پرسشنامه مجدداً بر روی هر دو گروه اجرا شد (پس آزمون). داده ها با کمک آماره های توصیفی و روش کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که در مقایسه با گروه کنترل، روایت درمانی صمیمیت زوجین و سه بعد آن به نام صمیمیت عاطفی، ارتباطی و کلی را در گروه آزمایش به طور معناداری افزایش داد (01/0P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر، بررسی تأثیر روایت درمانی بر صمیمیت زوجین، میتواند تلویحات ارزشمندی را در مورد بهداشت روانی زوجین فراهم کند. نتایج و پیامدهای پژوهش در این مقاله تشریح و تبیین خواهند شد.
- چکیده انگلیسی: Purpose: Intimacy is considered as a primary psychological need that is widely studied in social and clinical psychology. The research aimed to evaluate the effectiveness of narrative therapy on increasing couples intimacy and its dimensions. Methods: In this semi-experimental study that was performed using both experiment and control groups, 20 couples that due to marital problems had referred to the counseling center of welfare organization in Behshahr City were selected using of available sampling method and randomly were replaced into two experimental and control groups. With the help of marital intimacy questionnaire, first, the amount of marital intimacy were measured before intervention on both the experimental and control groups (pre-test) and after 8 session intervention for the experimental group, the questionnaire was performed both groups (post-test) again. Data were analyzed using of descriptive statistics and multivariate covariance method. Findings: The results showed that compared with the control group, narrative therapy significantly increased couples intimacy and its three dimensions namely emotional, communication and general intimacy in the experimental group (P<0.01). Conclusion:According to the findings of the present study, the investigation of effectiveness of narrative therapy on marital intimacy can provide valuable implications about the mental health of couples. The results and outcomes of this study will discuss and explain in this paper.
- انتشار مقاله: 29-04-1393
- نویسندگان: محمدرضا خدابخش,فریبا کیانی,ابراهیم نوری تیرتاشی,حامد خستو هشجین
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: Journal of Fundamentals of Mental Health
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: دانشجویان,ازدواج,عاطفه,ارتباط,بلوغ,مهارت ها
- چکیده: چکیده
مقدمه: شایعترین مشکل مطرح توسط زوجهای ناراضی، عدم موفقیت در برقراری ارتباط است. یکی از مهمترین عوامل موفقیت در زندگی زناشویی، رشد و بلوغ عاطفی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی بر تحول بلوغ عاطفی دانشجویان دختر در آستانهی ازدواج بوده است.
روشکار: پژوهش حاضر یک کارآزمایی بالینی با طرح پیشآزمون و
پسآزمون با گروه شاهد است. جامعهی پژوهش شامل تمام دانشجویان دختر در آستانهی ازدواج (نامزد و عقدکرده) دانشگاههای شهر ابرکوه در سال تحصیلی 90-1389 بودند. در این مطالعه روش نمونهگیری به شکل تصادفی بود. به این ترتیب که از میان دانشجویان 26-21 ساله در آستانهی ازدواج، آزمون بلوغ عاطفی گرفته شد و سپس از میان کسانی که در این آزمون نمرهای بین 89-106 (نشاندهندهی بیثبات بودن از لحاظ عاطفی) کسب نمودند، به شکل تصادفی 30 نفر انتخاب و در دو گروه آزمون و شاهد به شکل تصادفی جایگزین شدند. سپس گروه آزمون در 10 جلسهی90 دقیقهای در برنامهی آموزش مهارتهای ارتباطی شرکت کردند. ابزار مورد استفاده، مقیاس بلوغ عاطفی (EMS) بود. پس از اجرای آموزش از گروههای شاهد و آزمون، پسآزمون به عمل آمد. دادهها توسط آمارههای توصیفی و آزمون تی مستقل، تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد، آموزش مهارتهای ارتباطی بر بلوغ عاطفی دانشجویان موثر بوده است (001/0=P).
نتیجهگیری: با توجه به اهمیت مهارتهای ارتباطی و بلوغ عاطفی در ازدواج جوانان، برگزاری دورههای آموزشی برای جوانان به منظور آگاهی بهتر نحوهی ارتباط با دیگران به خصوص قبل از ازدواج، میتواند مفید باشد.- چکیده انگلیسی: Abstract
Introduction: The most common problem that is introduced by unhappy couples is failure in developing communication. One of the most important successful factors in marital life is growth and emotional maturity. The purpose of this study has been to evaluate the effectiveness of communication skills training on the evolution of emotional maturity of female students on the eve of marriage.
Materials and Methods: This study is a clinical trial with pre-test and post-test plan along with control group. The research group included all female students on the eve of marriage (candidate and married) of Abarkouh universities in academic year 2010-2011. In this study sampling method was randomized, as the emotional maturity test was taken from 21-26 years old female students who were on the eve of marriage, then among of those were obtained test score between 89 and 106 (indicates unstable emotionally), 30 persons were selected randomly and replaced in two groups, experimental and control group. Then the experimental group attended in 10 sections/90 minutes on communication skills training program. Tool used in this study was emotional maturity scale (EMS). After the education, the post-test was taken from the control and experimental group. Data of tests were analyzed by descriptive statistics and independent T-test.
Results: Results showed that the communication skills training is effective on female students' emotional maturity (P=0.001).
Conclusion: Considering the importance of communication skills and emotional maturity in marriage of young people, holding educational courses for youth in order to better knowledge how to communicate with others, especially, before marriage can be useful.- انتشار مقاله: 27-07-1391
- نویسندگان: زهرا منصورنژاد,سید رضا پورسید,فریبا کیانی,محمد رضا خدابخش
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: Journal of Fundamentals of Mental Health
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: دانشجویان,ازدواج,عاطفه,ارتباط,بلوغ,مهارت ها
- چکیده: چکیده
مقدمه: شایعترین مشکل مطرح توسط زوجهای ناراضی، عدم موفقیت در برقراری ارتباط است. یکی از مهمترین عوامل موفقیت در زندگی زناشویی، رشد و بلوغ عاطفی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی بر تحول بلوغ عاطفی دانشجویان دختر در آستانهی ازدواج بوده است.
روشکار: پژوهش حاضر یک کارآزمایی بالینی با طرح پیشآزمون و
پسآزمون با گروه شاهد است. جامعهی پژوهش شامل تمام دانشجویان دختر در آستانهی ازدواج (نامزد و عقدکرده) دانشگاههای شهر ابرکوه در سال تحصیلی 90-1389 بودند. در این مطالعه روش نمونهگیری به شکل تصادفی بود. به این ترتیب که از میان دانشجویان 26-21 ساله در آستانهی ازدواج، آزمون بلوغ عاطفی گرفته شد و سپس از میان کسانی که در این آزمون نمرهای بین 89-106 (نشاندهندهی بیثبات بودن از لحاظ عاطفی) کسب نمودند، به شکل تصادفی 30 نفر انتخاب و در دو گروه آزمون و شاهد به شکل تصادفی جایگزین شدند. سپس گروه آزمون در 10 جلسهی90 دقیقهای در برنامهی آموزش مهارتهای ارتباطی شرکت کردند. ابزار مورد استفاده، مقیاس بلوغ عاطفی (EMS) بود. پس از اجرای آموزش از گروههای شاهد و آزمون، پسآزمون به عمل آمد. دادهها توسط آمارههای توصیفی و آزمون تی مستقل، تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد، آموزش مهارتهای ارتباطی بر بلوغ عاطفی دانشجویان موثر بوده است (001/0=P).
نتیجهگیری: با توجه به اهمیت مهارتهای ارتباطی و بلوغ عاطفی در ازدواج جوانان، برگزاری دورههای آموزشی برای جوانان به منظور آگاهی بهتر نحوهی ارتباط با دیگران به خصوص قبل از ازدواج، میتواند مفید باشد.- چکیده انگلیسی: Abstract
Introduction: The most common problem that is introduced by unhappy couples is failure in developing communication. One of the most important successful factors in marital life is growth and emotional maturity. The purpose of this study has been to evaluate the effectiveness of communication skills training on the evolution of emotional maturity of female students on the eve of marriage.
Materials and Methods: This study is a clinical trial with pre-test and post-test plan along with control group. The research group included all female students on the eve of marriage (candidate and married) of Abarkouh universities in academic year 2010-2011. In this study sampling method was randomized, as the emotional maturity test was taken from 21-26 years old female students who were on the eve of marriage, then among of those were obtained test score between 89 and 106 (indicates unstable emotionally), 30 persons were selected randomly and replaced in two groups, experimental and control group. Then the experimental group attended in 10 sections/90 minutes on communication skills training program. Tool used in this study was emotional maturity scale (EMS). After the education, the post-test was taken from the control and experimental group. Data of tests were analyzed by descriptive statistics and independent T-test.
Results: Results showed that the communication skills training is effective on female students' emotional maturity (P=0.001).
Conclusion: Considering the importance of communication skills and emotional maturity in marriage of young people, holding educational courses for youth in order to better knowledge how to communicate with others, especially, before marriage can be useful.- انتشار مقاله: 27-07-1391
- نویسندگان: زهرا منصورنژاد,سید رضا پورسید,فریبا کیانی,محمد رضا خدابخش
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: Journal of Fundamentals of Mental Health
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: دانشجویان,ازدواج,عاطفه,ارتباط,بلوغ,مهارت ها
- چکیده: چکیده
مقدمه: شایعترین مشکل مطرح توسط زوجهای ناراضی، عدم موفقیت در برقراری ارتباط است. یکی از مهمترین عوامل موفقیت در زندگی زناشویی، رشد و بلوغ عاطفی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی بر تحول بلوغ عاطفی دانشجویان دختر در آستانهی ازدواج بوده است.
روشکار: پژوهش حاضر یک کارآزمایی بالینی با طرح پیشآزمون و
پسآزمون با گروه شاهد است. جامعهی پژوهش شامل تمام دانشجویان دختر در آستانهی ازدواج (نامزد و عقدکرده) دانشگاههای شهر ابرکوه در سال تحصیلی 90-1389 بودند. در این مطالعه روش نمونهگیری به شکل تصادفی بود. به این ترتیب که از میان دانشجویان 26-21 ساله در آستانهی ازدواج، آزمون بلوغ عاطفی گرفته شد و سپس از میان کسانی که در این آزمون نمرهای بین 89-106 (نشاندهندهی بیثبات بودن از لحاظ عاطفی) کسب نمودند، به شکل تصادفی 30 نفر انتخاب و در دو گروه آزمون و شاهد به شکل تصادفی جایگزین شدند. سپس گروه آزمون در 10 جلسهی90 دقیقهای در برنامهی آموزش مهارتهای ارتباطی شرکت کردند. ابزار مورد استفاده، مقیاس بلوغ عاطفی (EMS) بود. پس از اجرای آموزش از گروههای شاهد و آزمون، پسآزمون به عمل آمد. دادهها توسط آمارههای توصیفی و آزمون تی مستقل، تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد، آموزش مهارتهای ارتباطی بر بلوغ عاطفی دانشجویان موثر بوده است (001/0=P).
نتیجهگیری: با توجه به اهمیت مهارتهای ارتباطی و بلوغ عاطفی در ازدواج جوانان، برگزاری دورههای آموزشی برای جوانان به منظور آگاهی بهتر نحوهی ارتباط با دیگران به خصوص قبل از ازدواج، میتواند مفید باشد.- چکیده انگلیسی: Abstract
Introduction: The most common problem that is introduced by unhappy couples is failure in developing communication. One of the most important successful factors in marital life is growth and emotional maturity. The purpose of this study has been to evaluate the effectiveness of communication skills training on the evolution of emotional maturity of female students on the eve of marriage.
Materials and Methods: This study is a clinical trial with pre-test and post-test plan along with control group. The research group included all female students on the eve of marriage (candidate and married) of Abarkouh universities in academic year 2010-2011. In this study sampling method was randomized, as the emotional maturity test was taken from 21-26 years old female students who were on the eve of marriage, then among of those were obtained test score between 89 and 106 (indicates unstable emotionally), 30 persons were selected randomly and replaced in two groups, experimental and control group. Then the experimental group attended in 10 sections/90 minutes on communication skills training program. Tool used in this study was emotional maturity scale (EMS). After the education, the post-test was taken from the control and experimental group. Data of tests were analyzed by descriptive statistics and independent T-test.
Results: Results showed that the communication skills training is effective on female students' emotional maturity (P=0.001).
Conclusion: Considering the importance of communication skills and emotional maturity in marriage of young people, holding educational courses for youth in order to better knowledge how to communicate with others, especially, before marriage can be useful.- انتشار مقاله: 27-07-1391
- نویسندگان: زهرا منصورنژاد,سید رضا پورسید,فریبا کیانی,محمد رضا خدابخش
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: سلامت جامعه
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: سلامت روان,افسردگی,اضطراب,طرحوارهدرمانی,اختلالات خلقی
- چکیده: مقدمه: اختلالات افسردگی و اضطرابی از شایعترین اختلالات روانپزشکی در جمعیت عمومی هستند که به صورت بحرانی افزایش یافتهاند. لذا هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر اضطراب و افسردگی زنان مراجعهکننده به متخصص توانبخشی بود.
مواد و روشها: پژوهش حاضر، یک مطالعه نیمه تجربی از نوع پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل و جامعه آماری شامل بیماران زن مراجعهکننده به متخصص توانبخشی همدان بود. نمونهها شامل 36 نفر بودند که از این تعداد 18 بیمار در گروه آزمایش و 18 بیمار در گروه کنترل قرار گرفتند. نمونهها به روش نمونهگیری تصادفی مبتنی بر ملاک ورود انتخاب شدند. ارزیابی روانی شامل مصاحبه بالینی بر طبق DSM-5، پرسشنامه اضطراب و افسردگی بک بود. طرحواره درمانی طی 8 جلسه (هفتهای 2 جلسه) 2 ساعته در مورد گروه آزمایش انجام شد. پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری 1ماهه بعد از دوره آموزش در مورد هر دو گروه انجام شد و دادهها به کمک آمارههای توصیفی و آزمون تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج به دست آمده حاکی از تأثیر طرحواره درمانی بر کاهش اضطراب و افسردگی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بود (01/0p<). یافتهها نشان دادند که شاخصهای اضطراب و افسردگی پس از مداخله درمانی به شیوه طرحواره درمانی در دوره پیگیری به طور معنیداری کاهش یافتند (01/0p<).
نتیجهگیری: برنامه طرحواره درمانی میتواند جزء برنامههای مداخلاتی در سطوح گروههای بیماران اختلالات خلقی در مراکز مشاوره و بیمارستانهای عمومی قرار گیرد و سلامت روان بیماران مبتلا به اختلالات جسمی را ارتقاء دهد.- چکیده انگلیسی: Introduction: Anxiety-and depression-related disorders are among the most prevalent psychological disorders and increasingly concern in the general population. Hence the aim of this study was to investigate the impact of remedial schema on anxiety and depression among clients referring to rehabilitation specialist.
Materials and Methods: The current research method is semi-experimental of pre- and post-test type with the control group and statistical community including all female patients referred to rehabilitation specialist. Eighty patients in trial group and 18 patients in control group were selected using entrance criterion through random sampling. Psychiatric evaluation included the clinical interview in accordance with DSM-5, scale of Beck anxiety survey (1988), and second edition of Beck depression survey (2000). Remedial schema was prepared during eight sessions of two-hour (two sessions every week) and no training was applied to the control group. For each of the two groups, pre- and post-test scores, and one-month follow up after training were obtained. The data were analyzed using description statistics and a mixed-design analysis of variance model
Results: The obtained results indicated that the schema therapy had a significant anxiety- and depression-relief effects in the trial group compared to the control group (p<0.01). Similar effects were also observed in the follow-up period (p<0.01).
Conclusion: According to the findings of the present study, , schema therapy can promote mental health status in patients suffering from physical disorders and may be a part of interventional programs for patients with mood disorders in consulting centers and general hospitals.- انتشار مقاله: 19-02-1396
- نویسندگان: نرگس زمانی,محمدرضا خدابخش,سعید زمانی,فریبا کیانی,حامد خستو هشجین
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: سلامت جامعه
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: ناگویی خلقی,دانشجویان دختر,علائم افسردگی,رفتارهای خوردن آشفته
- چکیده: مقدمه: نتایج تحقیقات نشان میدهند که هیجانات نامطلوب به طور خاص با رفتارهای خوردن آشفته رابطه دارند و زمانی که رفتار خوردن در پاسخ به هیجانات منفی صورت گیرد، احتمال بیشتری وجود دارد که فرد سلامتیاش را از دست دهد . هدف از پژوهش حاضر، تعیین نقش افسردگی و ناگویی خلقی در پیشبینی رفتارهای خوردن آشفته در میان دانشجویان دختر بود . مواد و روشها : این مطالعه مقطعی بر روی 464 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه علامه طباطبائی که به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند، انجام گردید. شرکتکنندگان به پرسشنامههای علائم افسردگی ، ن اگویی خلقی و مقیاس رفتارهای خوردن آشفته پاسخ دادند. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان داد که بین علائم افسردگی ، ناگویی خلقی و رفتارهای خوردن آشفته همبستگی درونی معنیداری وجود دارد ( 01/0 p< ). همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیرهای علائم افسردگی و ناگویی خلقی به ترتیب 23% و 22% از واریانس رفتارهای خوردن آشفته را به طور معنیداری پیشبینی میکنند( 01/0 p< ). نتیجهگیری : نتایج پژوهش حاضر حاکی از اهمیت علائم افسردگی و ناگویی خلقی در پیشبینی رفتارهای خوردن آشفته میباشد و این عوامل میتوانند میزان بالایی از تغییرپذیری این علائم را تبیین نمایند.
- چکیده انگلیسی: Â Introduction: The previous Research has shown that undesirable emotions are related to disordered eating behaviors and when eating is in response to negative emotions, it is more likely to affect a person's health. The aim of this study was to investigate the role of depression symptoms and alexithymia in predicting disordered eating behaviors among female College students. Â Material and Methods: This cross-sectional study was conducted on 464 female students of Allameh Tabatabaâi University which were selected by multiple cluster sampling, was conducted. Participants responded to the questionnaires of depression symptoms , Toronto Alexithymia Scale and The eating attitudes test . Data were analyzed using Pearson correlation coefficient and stepwise regression. Â Results: Results showed that there was a significant internal correlation among depression symptoms, alexithymia and disordered eating behavior (p
- انتشار مقاله: 19-02-1396
- نویسندگان: محمدرضا خدابخش,فریبا کیانی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: سلامت جامعه
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: دانشجویان,تهران,علائم افسردگی,کمالگرایی,استرسهای روزانه
- چکیده: مقدمه: اختلالات خلقی از جمله افسردگی، شایعترین و مهمترین اختلالات روانی میباشند. به علاوه دانشجویان به عنوان گروهی پرخطر برای ابتلا به این اختلال شناخته میشوند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش کمالگرایی و استرسهای روزانه در پیشبینی علائم افسردگی در میان دانشجویان بود. مواد و روشها : این مطالعه توصیفی بر روی 477 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی که به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند، انجام گردید. شرکتکنندگان به پرسشنامههای خصوصیات دموگرافیک، کمالگرایی، استرسهای روزانه و علائم افسردگی پاسخ دادند. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چند متغیره گام به گام تحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان داد که بین کمالگرایی، استرسهای روزانه و علائم افسردگی همبستگی درونی معنیداری وجود دارد ( 01/0 p< ). همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیرهای کمالگرایی و استرسهای روزانه به ترتیب 29% و 11% از واریانس علائم افسردگی را به طور معنیداری پیشبینی میکنند( 01/0 p< ). نتیجهگیری : نتایج پژوهش حاضر حاکی از اهمیت کمالگرایی و استرسهای روزانه در پیشبینی علائم افسردگی میباشد و این عوامل میتوانند میزان بالایی از تغییرپذیری این علائم را تبیین نمایند.
- چکیده انگلیسی: Â Introduction: Mood disorders including depression are the most common and most serious mental disorders among people. Students as a high risk group are also known for developing this disorder. The aim of this study was to investigate the role of perfectionism and daily stresses on predicting the depression symptoms among the students . Â Materials and Methods: This cross-sectional study was carried out on 477 students at Allameh TabatabaâI University through multiple cluster sampling. Participants responded to the questionnaires of demographic characteristics, perfectionism, daily stresses and depression symptoms. Data were analyzed using Pearson' s correlation coefficient and stepwise multipee linear regression. Â Results: Results showed that there was significant internal correlation among perfectionism, daily stresses and depression symptoms (p
- انتشار مقاله: 19-02-1396
- نویسندگان: محمدرضا خدابخش,فریبا کیانی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: سلامت جامعه
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: دانش آموزان,سلامت روان,سبک های فرزند پروری,جهتگیری مذهبی
- چکیده: خلاصه مقدمه: اختلال در سلامت روان، پیشرفت فرد و هم چنین توانایی او را در انجام وظایف محوله دچار اختلال نموده و تحقیقات نشان میدهد ابعاد جهتگیری مذهبی و سبکهای فرزند پروری نقش به سزایی در ارتقای سلامت روان و بهزیستی روانشناختی فرد دارد. پ ژوهش حاضر با هدف تعیین نقش پیشبینی کننده جهتگیری مذهبی و سبکهای فرزند پروری در سلامت روان دانشآموزان انجام شد. مواد و روشها : این مطالعه بر روی 278 دانشآموز (124 پسر، 154 دختر) مقطع متوسطه شهرستان بوکان انجام گرفت. از شرکتکنندگان خواسته شد تا مقیاس جهتگیری مذهبی الپورت، پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه سبک فرزند پروری بامریند را تکمیل کنند. دادهها پس از جمعآوری با استفاده از نرمافزار آماری SPSS نسخه 19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. به منظور بررسی رابطه بین متغیرها، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد استفاده قرار گرفت. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد جهتگیری درونی و سبک های فرزند پروری مقتدرانه و آسانگیر با سلامت روان همبستگی مثبت معنادار و همچنین سبک استبدادی وجهت گیری بیرونی با سلامت روان رابطه منفی معنادار دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد سلامت روان توسط جهتگیری مذهبی و سبکهای فرزند پروری پیشبینی میشود. نتیجهگیری : این مطالعه نشان داد که بین جهت گیری مذهبی و سبک های های فرزند پروری با سلامت روان رابطه معناداری وجود دارد و سبک فرزند پروری و جهتگیری مذهبی به عنوان عامل تأثیرگذار بر سلامت روانی نیازمند توجه بیشتری در تحقیقات بالینی هستند.
- چکیده انگلیسی: Â Introduction: Lack of mental health interferes with one's individual achievement and ability for undertaking the responsibilities. Studies have shown that religious orientation and parenting styles have an important role in one's increasing general health and psychological well-being. The aim of the current investigation was to study the effects of religious orientation and parenting styles on students' mental health. Â Materials and Methods: This study was carried out on 278 students (124 boys and 154 girls) of Bukan's high schools. The participants were asked to complete the Religious Orientation Inventory, mental health questionnaire and Parenting Style questionnaire. The obtained data were analyzed through the SPSS software, Version 18. The Pearson's correlation coefficient and regression analysis were used for determining the relationships among the variables of the study, Â Results: The results of the investigation indicated that internal orientation and authoritative parenting styles have significant effect and positive correlations with mental health while the autocratic style exterior orientation has significant negative relationship with mental health . The results of regression analysis showed that well-being is predictable by internal orientation and parenting styles. Â Conclusion: Evaluation and knowledge of parenting styles and religious orientation and their relationships with mental health can provide the significant implications on the provision of students' general well-being. Parenting styles and religious orientation, as significant variables in mental health, need more clinical research and attention.
- انتشار مقاله: 19-02-1396
- نویسندگان: سلیمان احمدبوکانی,محمد رضا خدابخش,احمد اعتمادی,فریبا کیانی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه دانش انتظامی چهارمحال و بختیاری
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: سرسختی تحصیلی,فرزندپروری مثبت,وابستگی به تلفن همراه
- چکیده: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش فرزندپروری مثبت بر سرسختی تحصیلی دانش آموزان دختر وابسته به تلفن همراه در شهر شهرکرد است. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش را 740 نفر از دختران دبستانی که در سال تحصیلی 97-96 در مدارس مختلف شهر شهرکرد مشغول به تحصیل بودند، تشکیل داده است. نمونه مورد مطالعه پژوهش را 40 نفر از دختران دبستانی 9 تا 12 سال شهر شهرکرد که در سال تحصیلی 97-96 در مدارس ناحیه 1 شهرکرد مشغول به تحصیل بودند، تشکیل میدهد که با استفاده از روش غربالگری انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 20 نفره (گروه آزمایش و گروه کنترل)، و تحت آموزش برنامه فرزندپروری مثبت قرار گرفتند. دادهها با پرسشنامههای سرسختی تحصیلی بنیشک و همکاران(2005) و وابستگی به تلفن همراه سواری(1392) جمع آوری شدند. دادهها از طریق نرمافزار SPSS تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش فرزندپروری مثبت به مادران، بر افزایش سرسختی تحصیلی (Eta=0.58 P<0/05 F=41.29) دختران دبستانی دارای وابستگی به تلفن همراه در شهرکرد و کاهش وابستگی آنها به تلفن همراه، تأثیر معناداری داشته است؛ بنابراین از آموزش فرزندپروری مثبت به عنوان یک مداخله مطلوب میتوان برای بهبود و تقویت سرسختی تحصیلی دانش آموزان دارای وابستگی به تلفن همراه و کاهش وابستگی آنها به تلفن همراه استفاده کرد.
- چکیده انگلیسی: -
- انتشار مقاله: 03-04-1397
- نویسندگان: راضیه معین فر,احمد غضنفری,فریبا کیانی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه دانش انتظامی چهارمحال و بختیاری
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: خودکارآمدی تحصیلی,سرسختی تحصیلی,فرزندپروری مثبت,تاب آوری تحصیلی
- چکیده: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش فرزندپروری مثبت بر خودکارآمدی، سرسختی و تاب آوری تحصیلی دختران دبستانی 9 تا 12 سال شهر شهرکرد انجام شده است. روش پژوهش، نیمه تجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش را 740 نفر از دختران دبستانی تشکیل دادهاند که در سال تحصیلی 96-97 در مدارس مختلف شهر شهرکرد مشغول به تحصیل بودند. نمونه مورد مطالعه پژوهش حاضر را 40 نفر (نیز مادران آنها) تشکیل دادند که با استفاده از روش غربالگری (ملاک انتخاب: کسب 1 انحراف معیار پایین تر از میانگین در پرسشنامه های تحقیق و تمایل مادران به شرکت در جلسات فرزندپروری)انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 20 نفره (20 نفر در گروه آزمایش و 20 نفر در گروه کنترل)، تقسیم شدند و تحت آموزش برنامه فرزندپروری مثبت طی 8 جلسه یک و نیم ساعته و هفتهای یک بار قرار گرفتند. جمعآوری دادهها بر اساس پرسشنامه باورهای خودکارآمدی تحصیلی زیمرمن و مارتینز(1990)، پرسشنامه سرسختی تحصیلی بنیشک و همکاران (2005)و پرسشنامه تاب آوری تحصیلی ساموئلز(2004)، انجام شد. اطلاعات از طریق نرمافزار SPSS با روش تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که آموزش فرزندپروری مثبت به مادران، بر خودکارآمدی تحصیلی(Eta=0.51 P<0/05 F=48.98)، سرسختی تحصیلی(Eta=0.58 P<0/05 F=41.29) و تاب آوری تحصیلی(Eta=0.62 P<0/05 F=101.39) تاثیر معناداری دارد؛ بنابراین از آموزش فرزندپروری مثبت به عنوان یک مداخله مطلوب میتوان برای بهبود و تقویت خودکارآمدی، سرسختی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان استفاده کرد.
- چکیده انگلیسی: -
- انتشار مقاله: 03-11-1396
- نویسندگان: راضیه معین فر,احمد غضنفری,فریبا کیانی
- مشاهده