در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه مدیریت بر آموزش انتظامی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: آموزش,مدل مفهومی,توسعه آموزشی
- چکیده: آموزش و پرورش، سرمایه نسل امروز و آینده ما است. سرمایه ای که نمی توان قیمتی برآن نهاد و همان چیزی است که بشر را از تاریکی و جهل به عصر روشنایی سوق داده است. از طریق آموزش و پرورش نه تنها می توانیم کیفیت زندگی و مهارت های مردم را بهبود ببخشیم، بلکه به جامعه ای منصفانه تر و ملتی پیشرفته و خلاق دست خواهیم یافت. در واقع آموزش و پرورش به عنوان زیربنایی ترین نهاده در جامعه، شرط اصلی و تردید ناپذیر توسعه همه جانبه کشور است. توسعه یعنی بستر آفرینی برای تحقق و تجلی عینی حیات طیبه در زندگی فردی و اجتماعی آدم هاو اگر جامعه ای به این سمت حرکت کرد، متعالی، پیشرفته و توسعه یافته است. آموزش و توسعه رابطه دو سویه ای با هم دارند، از یک سو آموزش بستر ساز توسعه است، از سویی دیگر، توسعه لازمه تحول اساسی در نظام آموزشی است. بنابراین آموزش برای توسعه امری ضروری محسوب می شود زیرا منجر به توسعه خود، خانواده، جوامع محلی، ملی و به تبع آن توسعه جهانی خواهد شد. در واقع آموزش به عنوان یک کاتالیزور برای تغییرات مثبت اجتماعی، عدالت اجتماعی و صلح عمل خواهد کرد. این مقاله با هدف بررسی نتایج پژوهش های انجام شده در زمینه توسعه و توسعه اموزش صورت گرفت. این مقاله از نوع توصیفی تحلیلی بوده است. در این راستا عوامل تاثیر گذار و تاثیر پذیر در توسعه آموزش شناسایی شد و سعی نمودیم که با ارایه چارچوب مفهومی هر پژوهش به ترکیب منطقی از آنها برسیم.
- چکیده انگلیسی: Education and Training are capital of today future’ generations. This capital has high value. By education and training, we can not only improve life quality and people skills but also make a creativity and development society. The goal of this research is to study research results on development and training development. This essay is descriptive-analytic.
- انتشار مقاله: 09-02-1393
- نویسندگان: فرشته هدایتی,حسن ملکی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فن آوری اطلاعات و ارتباطات در علوم تربیتی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: برنامه درسی,طراحی,فاوا,عملکرد دانش آموزان
- چکیده: هدف این پژوهش، طراحی برنامه درسی فاوا و بررسی اثربخشی آن بر عملکرد دانش آموزان دوره متوسطه بوده است. روش پژوهش از دو بخش زمینه یابی و شبه آزمایشی از نوع طرح آزمون مقدماتی و نهایی تشکیل شده است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانشآموزان، دبیران و متخصصان برنامه درسی و فاوای شهر تهران به ترتیب به تعداد 128934، 12890 و 60 نفر بوده است. حجم نمونه شامل 120 دانشآموز، 120 دبیر و 60 نفر متخصص فاوا و برنامه درسی بوده که با استفاده از شیوه نمونهگیری خوشه ای انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها از آزمون 97 سؤالی 5 گزینهای در 10 مؤلفه و همچنین آموزش الگوی برنامه درسی فاوا بر روی دانشآموزان، استفاده شد. جهت تحلیل دادهها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آنووا، توکی و t مستقل) استفاده شد. تحلیل توصیفی داده ها نشان داد که هر سه گروه آزمودنیها مؤلفههای الگوی برنامه درسی فاوای دوره متوسطه را بالاتر از سطح متوسط ارزیابی کرده و در نتیجه آنها را پذیرفته اند. تحلیل استنباطی دادهها نیز نشان داد که بین دیدگاه دانشآموزان، دبیران و متخصصان در رابطه با مبانی فلسفی، اجتماعی و روان شناختی و در حوزه های مفاهیم و اصطلاحات، دانش، مهارت، اصول انتخاب محتوا و سازماندهی در الگوی برنامه درسی فاوا تفاوت معنی داری وجود داشته که با استفاده از آزمون تعقیبی توکی تفاوت بین دیدگاه آزمودنیها نیز مشخص گردید. همچنین نتایج نشان داد که سطح مبانی، مفاهیم و اصطلاحات، دانش، نگرش، توانش دانشآموزانی که الگوی برنامه درسی فاوا را آموزش دیدهاند، به طور معنی داری بالاتر از دانشآموزانی بود که این آموزش را دریافت نکردند.
- چکیده انگلیسی: The goal of the research was to design ICT – based curriculum and studying its impact on the performance of high school students. The research method was a descriptive survey and quasi- experimental one. The statistical population of the research included 128934 (all the students), 12890 (all the teachers) and 60 (all the curriculum and ICT specialists) in Tehran. The statistical sample consisted of 120 students, 120 teachers and 60 specialists in ICT and Curriculum. They were selected through multi–stage sampling method. A questionnaire having 97 five – choice questions in 10 factors along with an ICT – based curriculum teaching were used to collect the data. To analyze the data both descriptive and inferential statistics (ANOVA, Tukey and t test) were used. Descriptive analysis of the data indicated that all three groups of subjects evaluated the factors of ICT Curriculum Model beyond average level and finally accepted the results. Inferential analysis of the data showed that there was a significant difference among students, teachers and experts viewpoints regarding philosophical, social and psychological foundations and basic concepts of ICT Curriculum Model such as knowledge, skill and principle of content selection and organization. The results also indicated that the level of foundations, concepts, expressions, knowledge, attitude and capability of the students who were taught through ICT – based curriculum was significantly higher than those who were not taught.
- انتشار مقاله: 25-01-1390
- نویسندگان: اسماعیل کاظم پور,خلیل غفاری,فرشته هدایتی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: روانشناسی تربیتی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: برنامه ریزی درسی,مشارکت معلمان,معلمان با تجربه و کم تجربه
- چکیده: این پژوهش با هدف مقایسه ی وضع موجود و مطلوب مشارکت معلمان با تجربه و کم تجربه در فرایند برنامه ریزی درسی (طراحی، اجرا، ارزشیابی) صورت گرفته است. روش تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی بود. جامعه ی آماری، شامل همه ی معلمان با سابقه ی کاری بالاتر از 15 سال به تعداد 3899 نفر و سابقه ی کاری کمتر از 5 سال به تعداد 259 نفر در دوره های مختلف تحصیلی شهر رشت بوده است که به استناد جدول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 351 نفر معلمان با تجربه (بالای 15 سال) و تعداد 139 نفر معلمان کم تجربه (کمتر از 5 سال) انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر، پرسشنامه ی محقق ساخته بود که پس از تأیید روایی محتوایی، برای محاسبه ی پایایی آن از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته های حاصل از اجرای آزمون تحلیل واریانس یکراهه نشان داد که بین میانگین نمره های وضع موجود و مطلوب مشارکت معلمان با تجربه و کم تجربه در فرایندهای طراحی، اجرا و ارزشیابی برنامه ریزی درسی تفاوت معنی داری وجود دارد. و همچنین میانگین نمره ی وضع مطلوب مشارکت معلمان با تجربه و کم تجربه در این فرایندها در مقایسه با وضع موجود بالاتر می باشد.
- چکیده انگلیسی: The main purpose of this study was to compare the present and the ideal status of teachers’ participation in the process of curriculum development (planning, implementation and evaluation) among Rasht experienced and inexperienced teachers. As for the population of the study, all Rasht teachers including 3899 experienced teachers (above 15 years) and 259 inexperienced ones (below 5 years) in different levels of education considering two educational districts were included. Based on stratified random sampling and based to Morgan’s table, 351 experienced teachers with more than 15 years of experience as well as 139 inexperienced teachers with less than 5 years of experience were selected. The coefficient (Cronbach Alpha) was used to calculate the reliability. By applying a researcher-made questionnaire, the validity of content was obtained using the Delphi method. The findings from the One-Way ANOVA showed that there was a significant relationship between the means of the experienced and the inexperienced teachers’ marks in the process of curriculum development (planning, implementation and evaluation) between present and ideal conditions of teachers’ participation at the level. Moreover, the means of the experienced and inexperienced teachers’ marks in this process of participation, in comparison to the ideal condition of participation, was higher than the present status of participation.
- انتشار مقاله: 05-06-1389
- نویسندگان: اسماعیل کاظم پور,فریده حق پرست,فرشته هدایتی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: رویکردی نو در علوم تربیتی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: نسل z,شور و شوق,مدرسه فردا,تجربه,راهکار
- چکیده: امروزه تبدیل مدارس به یک مکان سالم، زنده، چالاک، پویا و مهیج که شور و شوق، زنده بودن، دوست داشتن، باهم بودن، بخشیدن، مهربان بودن، عامل بودن ... را بیاموزد؛ یکی از بزرگترین چالش های مربیان محسوب می شود. نشاط، تحرک، پویایی، چالاکی ... از ویژگیهای نسل امروز است و موافق مقتضیات فطری اوست، خمودگی، سستی، انزوا، بی تحرکی .. آفت بزرگ و مانع عظیم رشد و شکوفایی خلاقیت نسل جوان میباشد. مطابق تئوری طبقه بندی نسل ها، امروزه اکثریت طبقه نسلی دانش آموزای و دانشجویی را طبقه نسلی z تشکیل می دهد. به نظر می رسد، که توجه به هنجارها، باورها و ویژگیهای این نسل برای اتخاذ رویکردهای آموزشی متناسب با ویژگی های آنان ضرورت خواهد داشت. برنامهریزیهای آموزشی نظامهای آموزش و پرورش در کشورهای توسعه یافته با توجه به خصوصیات این نسل؛ این دیدگاه را سرلوحه خود قرار داده اند: "شوق زندگی کردن را به دانشآموزان بیاموزیم". لذا مدرسه فردا، مدرسه ای است که از یک طرف پاسخگوی الزامات این نسل باشد و شوق آموختن و زندگی کردن را بیاموزد و از طرفی دانش آموزانی باسواد مطابق تعریف جدید یونسکو تربیت نماید. شخصی با سواد تلقی می شود که بتواند با استفاده از خوانده ها و آموخته های خود، تغییری در زندگی خود ایجاد کند... . این مقاله ابتدا مروری بر مطالعات گذشته و حال، و ارائه راهکارهایی برای آینده خواهد پرداخت.
- چکیده انگلیسی: Today, turning schools into a healthy, agile, dynamic and exciting place that that teach passion, being alive, loving, being together, forgiving, being kind, acting ... is one of the biggest challenges for educators. Vitality, mobility, dynamism, agility ... are characteristics of today's generation. Weakness is great pest and it is a huge obstacle to the growth of the young generation's creativity. According to generational classification theory, the majority of today's generation of students is the generational class z. It seems that this generation's norms, beliefs and characteristics will need to be addressed in order to adopt educational approaches tailored to their characteristics. Educational planning in developed countries due to the characteristics of this generation has the following perspective:"To teach students the passion to live." So tomorrow's school is one that will meet the needs of this generation and teach them the passion to learn and live. And on the other hand, educate literate students according to the new definition of UNESCO.
- انتشار مقاله: 24-09-1398
- نویسندگان: فرشته هدایتی,فرشته هدایتی,فرشته هدایتی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: رویکردی نو در علوم تربیتی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: یادگیری,نسل z,طراحی کلاس
- چکیده: مطابق تئوری طبقه بندی نسل ها، بر اساس شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی متولدین دوره های تاریخی معینی، یک نسل را تشکیل می دهند که تا حدودی می توان گفت از نگرش ها و تجربیات مشابهی برخوردارند. در این طبقه بندی به ترتیب می توان به نسل از یاد رفته ؛ نسل بین دو جنگ ؛ نسل بزرگان ؛ نسل خاموش ؛ نسل انفجار جمعیت ؛ نسل X ؛ نسل Y ؛ نسل Z و نسل آلفا اشاره نمود. تفاوت ما بین نسل ها در کلاس درس اولویت های مختلفی را به وجود می آورد و توقعات متفاوتی را طلب می کند. با توجه به تنوع نسلی، امروزه ما باید فراتر از راهی که هر یک از ما شخصاً آموزش دیده بودیم حرکت کنیم و طیف کاملی از تفاوت های نسلی را در کلاسهای آموزشی امروز جای دهیم. حضور حداکثری نسل z در سیستم های آموزشی، نیازمند یادگیری مهارت ها و فناوری هایی است که بتواند آنها را برای موفقیت در جهان آماده کند . بر این اساس در این مقاله ابتدا معرفی مختصری از طبقه بندی نسل ها داشته و سپس با معرفی نسل زد ، به ارائه مدل های طراحی کلاس های درسی پرداخته است. محیط های یادگیری مثبتی که احساس خوب بودن را منتقل کند و رویدادهای یادگیری را گسترش دهد. این مقاله از نوع توصیفی بوده و در آن برای جمع آوری اطلاعات از منابع و سایت ها و متون معتبر مرتبط استفاده شده است.
- چکیده انگلیسی: According to the theory of generation classification, based on the political, social and economic conditions, born in certain historical periods, They form a generation that can be said to have somewhat similar attitudes and experiences. In this classification, we can refer to the lost generation, interbellum generation, greatest Generation, silent Generation, baby boomers, generation X, generation Y, Gen Z and gen alpha. Our generational differences in the classroom create different priorities and different expectations. Due to the generational diversity, today we must move beyond the path that each of us was personally trained and let's put the full range of generational differences in today's educational classrooms. Maximum presence of z generation in educational systems, it requires learning the skills and technologies that can prepare them for success in the world. Accordingly, in this article first we had a summary introduction to the classification of generations then, with the introduction of Generation Z, we have presented the design models of classrooms. Positive learning environments that transfer a sense of well-being, Expand learning events. This article is descriptive and uses relevant sources, sites and relevant texts to collect information.
- انتشار مقاله: 07-09-1399
- نویسندگان: فرشته هدایتی,فرشته هدایتی,فرشته هدایتی
- مشاهده