در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: علوم پزشکی صدرا
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: رضایتمندی بیماران,بیماران سرپایی,اعصاب و روان,اخلاق و اخلاق حرفه ای
- چکیده: مقدمه: رعایت اصول اخلاق حرفه ای در بیماران اعصاب و روان از اهمیت بسزایی برخوردار است و نه تنها سبب ایجاد ارتباط بهتر با بیمار و بهبودی سریعتر وی و ارتقاء فرآیند درمان و تکریم ارباب رجوع می شود، بلکه باعث کاهش شکایات ناشی از خطاهای شغلی تیم درمانی توسط بیماران نیز میگردد. هدف این مطالعه تعیین سطح رضایتمندی بیماران سرپایی اعصاب و روان از رعایت اصول اخلاق حرفه ای تیم درمانی بود.مواد و روش: در این مطالعه توصیفی-مقطعی، 120 نفر از بیماران مراجعهکننده به درمانگاههای اعصاب و روان وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شیراز وارد مطالعه شدند. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه 20 سؤالی پژوهشگرساخته در زمینه میزان رضایت بیماران در مورد رعایت اصول اخلاق حرفهای توسط تیم درمانی درمانگاه استفاده شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 926/0به دست آمد. اطلاعات با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و تست کای دو و کروسکالوالیس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند.یافتهها: میانگین نمره رضایت بیماران سرپایی درمانگاههای اعصاب در زمینه رعایت اصول اخلاق حرفهای توسط تیم درمانی(47/4±15/46) بود. بیشترین میانگین سطح رضایتمندی از رعایت اصول اخلاق حرفهای مربوط به گویههای «توضیحات داده شده در مورد نحوه استفاده از داروهایی که باید در منزل استفاده شود» و «رازداری و حفظ اسرار مربوط به بیماری» و کمترین میانگین مربوط به «در دسترس قرار دادن اطلاعات درمورد خدمات» بود. یافتهها نشان داد که زنان، افراد متاهل و افرادی که در محدوده سنی 60-51 سال قرار داشتند میزان رضایت بیشتری از رعایت اصول اخلاق حرفهای توسط تیم درمانی داشتند. این در حالی بود که نوجوانان (18-13 سال) کمترین رضایت را از رعایت اصول اخلاق حرفهای توسط تیم درمانی را در میان گروه سنی گزارش نمودند.بحث و نتیجهگیری: نتایج نشان داد که سطح رضایت بیماران در درمانگاههای روانپزشکی از رعایت اصول اخلاق حرفهای و پزشکی تیم درمانی در حد متوسط بود. از آنجا که مردان، نوجوانان و افراد مجرد رضایت کمتری از رعایت اصول اخلاق حرفهای توسط تیم درمانی داشتند، توجه به این گروهها دارای اهمیت بیشتری میباشد.
- چکیده انگلیسی: Background: Observing the principles of professional ethics in psychiatric patients not only leads to improvement of patient-doctor relationship, early recovery, preferment of treatment process, and client respect, but it also results in a reduction in the patients’ complaints about medical staff’s misdemeanors. The present study aimed to determine the level of psychiatric patients’ satisfaction with principles of professional ethics of the medical team.
Methods: This descriptive, cross-sectional study was conducted on 120 of patients referring to the psychiatric clinics of Shiraz University of Medical Sciences. The data were collected using a researcher-made questionnaire including 20 questions about patients' satisfaction level with the medical staff’s observation of professional ethics. The reliability of the questionnaire was confirmed by cronbach's alpha=0.926. The data were analyzed by SPSS using chi-square and Kruskal-Wallis tests.
Results: The mean score of the patients’ satisfaction with the medical team’s observation of professional ethics was 46.15+4.47. The patients’ highest mean score of satisfaction was related to “explanations about the drugs which had to be consumed at home” and "respecting the patients' privacy", while the lowest mean score was related to "providing information about services". According to the results, women, married individuals, and those between 51 and 60 years old showed the highest level of satisfaction with observation of professional ethics principles by the medical staff. The lowest satisfaction level, on the other hand, was related to the adolescents (13-18 years old).
Conclusion: The results showed that the patients were averagely satisfied with observation of professional ethics in psychiatric clinics. Since the lowest satisfaction levels were related to males, adolescents, and singles, more attention should be paid to these groups.- انتشار مقاله: 25-09-1396
- نویسندگان: فرزاد محمودیان,نرگس غزنوی جهرمی,پریسا نبیئی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: علوم پزشکی صدرا
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: کیفیت زندگی,ارتباط,سرطان
- چکیده: علیرغم پیشرفتهای قابل توجه علم پزشکی، سرطان(Cancer) یکی از علل مهم مرگ و میر در دنیا می باشد و به عنوان یکی از مهمترین بیماریهای قرن حاضر و دومین علت مرگ و میر بعد از بیماریهای قلب و عروقی مطرح است . میزان مرگ ناشی از سرطان در کل دنیا در سال 2007 حدود 9/7 میلیون نفر (حدود 13% کل موارد مرگ و میر) تخمین زده میشود. فرد متعاقب تشخیص آن دچار اضطراب و افسردگی ناشی از ترس غیرواقعی از مرگ و کاهش انرژی اجتماعی میگردد، بطوری که ضرورت بستری مکرر و نگرانی های مداوم برای بیماران و خانواده های آنها ، فرد را به سمت و سوی اختلالات روانی می کشاند.بررسی مسائل اخلاقی در بیماران مبتلا به سرطان بسیار چالش برانگیز است و ممکن است این بیماران در وضعیت روحی مناسبی جهت تصمیمگیری در رابطه با افزایش طول زندگی و یا کاهش کیفیت زندگی و عوارض جانبی آن نباشند. با این حال در چنین مواردی خواسته بیمار باید مورد احترام قرار گیرد.هدف از این مقاله بررسی ارتباط بالینی مناسب پزشکان و پرستاران با افراد مبتلا به سرطان می باشد. این ارتباط بین پزشک و بیمار در تمامی مراحل بیماری از انجام آزمایشات غربالگری سرطان گرفته تا برقراری اعتماد کامل بین بیمار و پزشک را شامل میشود. همچنین مساله اتانازی در فرهنگهای مختلف مورد بررسی قرار گرفته و سطوح مختلف تعامل بین پزشک و بیمار بیان شده و در نهایت راهکارهایی چند در جهت تعامل هر چه بهتر و موثرتر پزشکان و پرستاران با این گونه بیماران پیشنهاد میگردد.
- چکیده انگلیسی: In spite of considerable advances in medical sciences, cancer is one of the major causes of death in the world. Cancer is one of the most important diseases of the time and is considered as the second cause of mortality after cardiovascular diseases. The rate of cancer-related deaths in the world was estimated to be about 7.9 million individuals (about 13% of all deaths) in 2007. Cancer patients suffer from depression, anxiety, unrealistic fear of death, and reduction of social energy. Moreover, continuous hospitalization and concerns for the patients and their families lead these patients towards mental disorders.
Ethical issues are highly challenging in cancer patients. Some cancer patients may not be in an appropriate mental state to decide regarding increasing the life span or decreasing the life quality and its complications. In any event, the patients’ decision must be respected.
The present study aimed to investigate the clinical relationship between the cancer patients and the physicians as well as nurses. Such a relationship involves all the stages from screening to creation of trust between the patients and the physicians. Furthermore, euthanasia has been investigated in various cultures and different levels of interaction between the patients and physicians have been assessed. Finally, strategies have been recommended for improving the physicians’ and nurses’ interaction with these patients.- انتشار مقاله: 20-09-1396
- نویسندگان: فرزاد محمودیان,نجمه شکرخند
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: علوم پزشکی صدرا
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: اخلاق,ارتباط,پرستار,پزشک,مراقبت از بیمار
- چکیده: مقدمه: چگونگی ارتباط حرفه ای و شغلی پزشک با پرستار بازده درمانی را تحت تاثیر جدی قرار میدهد. از آنجا که فرآیند درمان سخت تحت تأثیر نوع تعاملات و ارتباطات بالینی است و در این راه چالش های متفاوتی وجود دارد، این مطالعه به منظور بررسی تجربه پرستاران در خصوص چالش های موجود در روابط حرفه ای بین پزشک و پرستار انجام شد.مواد و روش: مطالعه حاضر به صورت کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. دادهها با استفاده از 12 سوال بازپاسخ از 16 نفر از کارشناسان پرستاری جمعآوری شد. مشارکتکنندگان با روش نمونهگیری هدفمند، جهت دستیابی به تجربه غنی از موضوع مورد تحقیق انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از تحلیل محتوا با رویکرد استقرایی و با استفاده از روش کلایزی ( Colaizzi) تحلیل شد.یافتهها: مهمترین مشکل در تجربه پرستاران، مورد احترام قرار نگرفتن آنها از جانب پزشکها بود (40%). مهم ترین علل ناهماهنگی، عدم شناخت پزشک ها از پرستارها( 20%) و راندهای بالینی بدون حضور پرستاران(20%) بودند. در خصوص عوامل موثر در بهبود این رابطه، 3/33% احترام به پرستارها، و 3/73% انجام درمان بصورت کار گروهی را مطرح نمودند. مضامین پدیدارشده در این مطالعه شامل مشکلات پرستاران در رابطه حرفهای با پزشکان، ناهماهنگی پزشکان و پرستاران، اجرای دستورات توسط پرستاران، صفات شاخص پزشک بر اساس نظرات پرستاران، معیارهای یک پرستار ایده آل براساس نظرات پرستاران، اثرات حضور پرستار در راندهای آموزشی - درمانی از نظر پرستاران، تصویری ذهنی پرستاران از پزشک، عکس العمل پرستار در مواقع تذکر دادن مطلبی از سوی پزشک و نظر پرستاران درباره ارتقاء کیفیت رابطه ی حرفه ای پزشکان و پرستاران بود.بحث و نتیجهگیری: با توجه به ضرورت احترام اعضای تیم درمان در فرآیندها و پروسههای درمانی، نیاز به آموزش اخلاق و مهارتهای ارتباطی به صورت آموزش هم زمان گروه های پزشکی و پرستاری احساس می شود. نظارت و کنترل بر روند ارتباطات حرفه ای و شغلی در مراکز درمانی و بیمارستانها می تواند با مراقبت از انجام آیین نامه ها و قوانین مرتبط وضعیت حرفه ای و شغلی را به نحو چشمگیری بهبود بخشد. انجام مطالعات در سایر مراکز درمانی توصیه می گردد.
- چکیده انگلیسی: Introduction: The nurse-physician relationship seriously affects the treatment outcome. Moreover, the treatment process is influenced by the type of clinical relationships and interactions and various challenges are encountered in this regard. Therefore, the present study aimed to evaluate the nurses’ experiences about the challenges of nurse-physician professional relationships.
Method: In this qualitative, phenomenological study, the data were gathered from 16 nurses using 12 open ended questions. The participants were selected through purposive sampling. After all, the data were analyzed using qualitative content analysis and Colaizzi method.
Results: The nurses’ most important problem was not being respected by the physicians (40%). In addition, lack of coordination mostly resulted from the physicians’ unfamiliarity with the nurses’ roles (20%) and clinical rounds without the presence of nursing staff (20%). Yet, this relationship was believed to improve by respecting the nurses (33.3%) and team work (73.3%). The phenomenological issues in this study included the nurses’ problems in their professional relationships with physicians, lack of coordination among the nurses and physicians, execution of orders by nurses, physicians’ features according to nurses’ opinions, the nurses’ mental image of physicians, nurses’ reaction to physicians’ notifications, and nurses’ ideas about improvement of their professional relationships with physicians.- انتشار مقاله: 20-09-1396
- نویسندگان: فرزاد محمودیان,سیدمرتضی سیدجعفری,مهسا کشمیری,علی عظیمی,محمد حسین وثوقی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: برنامه ریزی فضایی (جغرافیا)
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: کیفیت خدمات,عشایر دهستان چغاخور,ادراکات,انتظارات,صندوق بیمة اجتماعی روستاییان و عشایر
- چکیده: طرح مسئله: بیمة اجتماعی، برخورداری از «اطمینان» و «تأمین» در زندگی اجتماعی است. با توجه به اینکه جامعة عشایری همواره با چالشها، آسیبپذیریها و شرایط خطر مواجه است، بیمه و خدمات بیمهای در این مناطق جایگاه ویژهای مییابد؛ به گونهای که همانند بعضی کشورها با اجرای نظام بیمة اجتماعی کارآمد، بخشی از این چالشها برطرف میشود. در این میان لازمة پیشرفت، ادامة حیات و باقیماندن بیمه در صحنه، درک درست نیازهای مشتریان و جلب رضایت آنان است.
هدف: هدف پژوهش حاضر، تحلیل دیدگاه عشایر دهستان چغاخور (استان چهارمحال و بختیاری) دربارة کیفیت خدمات صندوق بیمة اجتماعی روستاییان و عشایر است.
روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفیتحلیلی و پیمایشی است. جامعة نمونه، 450 نفر از عشایر دهستان عضو صندوق بیمة اجتماعی روستاییان و عشایر است که با استفاده از فرمول کوکران، 188 نفر از آنان بهمثابة حجم نمونه انتخاب شدند. دادههای بهدستآمده ازپرسشنامة مدل سروکوال با کمک آزمون تی استیودنت دو گروه مستقل تجزیه و تحلیل شد؛ همچنین برای تعیین درجة اهمیت ابعاد از آزمون فریدمن و بهمنظور مشخصکردن دقیقتر تفاوت میانگینها و تحلیل فضایی از آزمون تعقیبی توکی استفاده شد.
یافتهها و نتایج: نتایج حاصل از آزمون تی استیودنت دو گروه مستقل و مدل تحلیل شکاف نشان داد بین وضع موجود و وضع مورد انتظار بیمهشدگان در همة ابعاد جز عوامل محسوس با مقدار مثبت (0.12+t= ) شکاف وجود دارد. بیشترین شکاف در بعد اطمینان خاطر (t= -0.94) و پس از آن به ترتیب در ابعاد پاسخگویی
(t= -0.86)، قابلیت اعتماد (t= -0.46) و همدلی (t= -0.09) بود. در این بین ابعاد اطمینان خاطر با میانگین رتبهای 36/0 و عوامل محسوس با میانگین رتبهای 06/0، به ترتیب بیشترین و کمترین درجة اهمیت را برای بیمهشدگان داشتهاند. نتایج نشان داد انتظارات بیمهشدگان از کیفیت خدمات بیش از ادراکات آنها بوده و رضایت آنان از خدمات در سطح متوسط ارزیابی شده است.
نوآوری: مدل سروکوال بیشتر بهمنظور ارزیابی عملکرد سازمانهای دولتی و غیردولتی مانند بیمارستانها، بانکها، ادارات و دانشگاهها و کمتر در محیطهای عشایری و عملکرد ادارات دولتی متولی عشایر به کار گرفته شده است؛ بنابراین اینگونه مطالعات دربارة جوامع عشایری ضروری مینماید. با این تفاسیر، از آنجا که تاکنون در حوزة جامعة عشایری چهارمحال و بختیاری دربارة تحلیل کیفیت خدمات صندوق بیمة اجتماعی پژوهشی صورت نگرفته است، مقالة حاضر با درک ضرورت موجود سعی دارد این موضوع را بررسی و راهکارهایی را برای حل تنگناهای موجود ارائه کند و این امر، نوآوری پژوهش پیش رو به شمار میآید.- چکیده انگلیسی: Problem Statement: Social insurance enjoys guarantee and security in social life. As the tribal community is constantly confronted with challenges, risk conditions and vulnerabilities, insurance and insurance services in these areas have a special place so that, like some countries, with the implementation of an efficient social insurance system, some of these challenges can be addressed. But, this requires progress, survival, and staying on stage, understanding customers' needs and satisfying them.
Purpose: The purpose of this study was to analyze the views of the tribes of Choghakhor (Chaharmahal and Bakhtiari province) on the quality of services provided by the Social Insurance Fund for villagers and tribes.
Methodology: In this descriptive-analytical survey, 450 members of the Nomads of Chaghakhor ruraldistrict, which are members of the Social Insurance Fund for Villagers and Nomads. Using Cochran's formula, 188 of them were selected as the sample size. The data obtained from the SERVQUAL model questionnaire were analyzed by two-way t-test. The Friedman test was used to determine the degree of significance, and the Tukey post hoc test was used to determine the accuracy of mean differences and spatial analysis.
Findings and Results: The results showed that there is a gap between the current and the expected situation of the insured in all dimensions, except for tangible factors with a positive value (t=+0/12). The highest gap was in confidence level (t=-0/94), and then in response dimensions (t=-0/86), reliability (t=-0.46), and empathy (t=-0/09). Meanwhile, the reliability dimensions with the average of 0.36 and tangible factors with an average of 0.66 had respectively the highest and lowest significance for the insured. The results showed that the insured’s expectations of quality of service were higher than their perceptions and their satisfaction with the services was evaluated at the moderate level.
Innovation: The SERVQUAL model has been used more to evaluate the performance of governmental and non-governmental organizations such as hospitals, banks, offices, and universities, and has been less applied to nomadic environments and the performance of nomadic government agencies. So, such studies on nomadic communities are necessary. Given these interpretations, since no research has been conducted on the quality of services provided by the Social Insurance Fund in the context of the Chaharmahal and Bakhtiari tribal community, the present article attempts to discuss this issue and present solutions to the existing bottlenecks, and this demonstrates the innovation of the current research.- انتشار مقاله: 23-02-1398
- نویسندگان: فرهاد عزیزپور,فرزاد محمودیان,سمیه عزیزی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: برنامه ریزی فضایی (جغرافیا)
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: عشایر اسکانیافته و اسکان نیافته,شاخصهای اقتصادی و اجتماعی,شهرستان کوهرنگ
- چکیده:
چکیده
هرچند نسبتِ جمعیت عشایر، کمتر از جمعیت شهر و روستا است؛ لیکن جامعه عشایری ایران بهعنوان یک واقعیت اجتماعی ـ اقتصادی، بخشی از ساختار تاریخی ـ سیاسی و فرهنگی و عضو فعال از پیکره جامعه ملی است و نقش آن بهویژه در تأمین مواد پروتئینی و سایر فرآوردههای لبنی قابلتوجه است. در سده اخیر تحولات وسیعی به لحاظ اسکان و تداوم کوچ، به تبعیت از سیاستها و رویکردهای مختلف برای این جامعه ایجادشده و موافقان و مخالفانی را با استدلالهای متفاوت داشته است. بااینوجود بررسی و مطالعه علمی در خصوص شرایط این جوامع، تصمیمگیری و برنامهریزی را در جهت توسعه پایدار آسانتر مینماید. در پژوهش حاضر که از نوع مطالعات توصیفی – تحلیلی است، سعی گردید به بررسی و مقایسه شاخصهای اقتصادی و اجتماعی در دو گروه جامعه اسکانیافته و اسکان نیافته عشایری پرداخته شود. روش تحقیق از نوع پیمایشی و ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه است. حجم نمونه از روش کوکران محاسبه (260 نمونه) و روش نمونهگیری از نوع تصادفی بوده است. دادههای گردآوریشده با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی شامل فراوانی، درصد و آزمون یومان ویتنی در محیط نرمافزاری SPSS تجزیهوتحلیل شده است. یافتههای تحقیق بیانگر تفاوت قابلتوجه بین دو گروه در شاخصهای اجتماعی مانند مشارکت، آموزش، امنیت اجتماعی، بهداشت و درمان است؛ بااینوجود به لحاظ شاخصهای اقتصادی ازجمله درآمد، مالکیت، اشتغال، میزان تولید و... تقریباً مشابه همدیگر هستند و تفاوت قابلملاحظهای بین دو گروه اسکانیافته و اسکان نیافته وجود ندارد- چکیده انگلیسی: Although the nomadic population than the urban and rural population is a nomadic Iranian society, as a socio-economic reality of the political and cultural history and an active member of the national community and Nomads’ role in providing protein and other dairy products is under attention.
The aim of this study was to evaluate and compare social and economic indexes of the two groups settled and nomadic settlements are not. Methods A questionnaire survey to collect data. Cronbach's alpha coefficients were calculated for the nomadic community questionnaire 0/819 respectively, which indicates the reliability and trustworthiness of devices measured in this study. The sample size was calculated by the method of Cochran (260 samples) and random stratified sampling method collected data using descriptive and inferential statistical methods including frequency, percent and U man-Whitney test for normality and analyzed by SPSS software environment. The findings reveal dramatic differences between two groups in terms of social indicators and economic indicators are almost similar to each financial reason.- انتشار مقاله: 23-12-1393
- نویسندگان: اصغر نوروزی,فرزاد محمودیان
- مشاهده