در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: Amirkabir (Journal of Science and Technology)
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده:
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 13-05-1396
- نویسندگان: علیرضا فلاحی,علیرضا فلاحی,علیرضا فلاحی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: اقتصاد مقداری
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: مدل تعادل عمومی,نرخ حقیقی ارز,نرخ مبادله تجاری,مدل دادههای تابلویی پویا
- چکیده: علی رغم ضعف مدلهای ساختاری در تعیین تغییرات نرخ ارز، مشاهدات نشان میدهد که نرخ ارز به برخی متغیرهای بنیادی اقتصاد واکنش نشان می-دهد. با توجه به رشد فزاینده بخش خارجی در بیشتر اقتصادها، مطالعات معاصر توجه خاصی به تاثیرات نرخ مبادله (TOT) در تعیین نرخ ارز داشتهاند. در این مطالعه مدل ساختاری تعیین نرخ حقیقی ارز (RER) بین 70 واحد پولی طی دوره زمانی 2013-1980 در چارچوب دادههای تابلویی بررسی شده است. مدل تجربی تحقیق مبتنی بر چارچوب نظری تعادل عمومی و دارای پایههای اقتصاد خرد میباشد. نتایج تحقیق فرضیه اثرگذاری TOT بر RER را در حالت ایستا و پویای مدل تأیید نموده به طوری که افزایش یک درصدی TOT، RER را 167/0 درصد افزایش خواهد داد. نتایج آزمون های علیت انگل-گرانجر و سیمز نشان میدهند که جهت علیت از TOT به سوی RER خواهد بود. علاوه بر این، RER تحت تأثیر متغیرهای ساختاری دیگری همچون تراز تجاری، پیشرفت تکنولوژی و نرخ بهره حقیقی میباشد. برآورد مدل در گروه کشورهای نفتی و غیرنفتی حاکی از آن است که TOT، برخلاف کشورهای غیرنفتی، در کشورهای نفتی اثرگذاری معنیداری بر RER ندارد. دلیل این امر عرضه کنترل شده منابع ارزی در کشورهای نفتی برخلاف عرضه خرد همان منابع در کشورهای غیرنفتی است.
- چکیده انگلیسی: Despite the weakness of structural models in determination exchange rate movements, observations show it responds to some fundamental variables. Due to growing foreign sector in most economies, recent studies pay special attention to terms of trade (TOT) effect on exchange rate. This study deals structural model of real exchange rate (RER) between the 70 currencies during the period of 1980-2013 in panel data model. Empirical micro-founded model are based on general equilibrium method. Static and dynamic models have confirmed TOT impact on RER, one percent increases in TOT increase RER by 0.167 percent. Engle-Granger and Sims tests show causality is from TOT to RER. Other variables such as trade balance, real interest rate and technological progress influenced RER. Estimation of Oil and non-oil countries models suggest that exchange rate, against non-oil countries, has a significant impact on RER in oil producing countries. So controlling the supply foreign exchange reserves in oil producing countries, despite lacking the same resources in the non-oil countries, makes it reasonable.
- انتشار مقاله: 29-10-1394
- نویسندگان: سید حامد فهیمی فرد,محمد علی فلاحی,مصطفی کریم زاده,محمد طاهر احمدی شادمهری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: اقتصاد مقداری
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: رشد اقتصادی,توسعه مالی,آزمون علّیت,بازارهای مالی,نفت
- چکیده: ارتباط میان عملکرد بخش واقعی و بخش مالی توجه مطالعات بسیاری را به خود معطوف کرده است. با این وجود، در حالی که اجماعی نسبی میان اقتصاددانان درباره اثر مثبت توسعه مالی بر رشد اقتصادی وجود دارد، رابطه علّی بین این دو هنوز محل مجادلات بسیاری است. به علاوه در غالب مطالعات رابطه توسعه مالی و رشد اقتصادی بدون توجه به عوامل پیرامونی مؤثر بر آنها مورد بحث قرار گرفته است. به همین دلیل، مطالعات اندکی به بررسی اثر نفت بر عملکرد بازارهای مالی پرداختهاند. مقاله حاضر تلاش میکند تا با مطالعه اثر درآمدهای نفتی بر رابطه علّیت توسعه مالی و رشد اقتصادی، پاسخی به تفاوت رابطه علّی مالی-رشد در کشورهای وابسته به منابع نسبت به کشورهای توسعهیافته دارای اقتصادهای تولیدمحور ارائه دهد. این مقاله با بکاگیری الگوی تصحیح خطای برداری به انجام آزمون علّیت سهمتغیره میان رشد اقتصادی و شاخصهای منتخب توسعه مالی و نیز شاخص چندبُعدی توسعه مالی (که با استفاده از روش تجزیه مؤلفههای اصلی استخراج شده است)، با لحاظ نمودن شاخص سهم درآمدهای نفتی از درآمدهای دولت در الگو طی سالهای 1352 تا 1389 میپردازد. یافتههای این تحقیق گویای آن است که بر خلاف نتایج آزمون علّیت دومتغیره که علّیت معکوس از رشد به توسعه مالی را نشان میدهد، نتایج آزمون علّیت سهمتغیره این حالت انفعالی را در مورد برخی از شاخصهای توسعه مالی رد کرده و در مورد سایر شاخصها نشان میدهد که این رابطه علّی یکطرفه در حضور درآمدهای نفتی تضعیف میشود.
- چکیده انگلیسی: The relationship between real and financial sector have focused the attention of many previous studies. Although there is an approximate consensus among economists about the positive effect of financial development on economic growth, the causality between these two is still challenging. In addition, in most studies the finance-growth nexus has been discussed without considering the effective environmental factors. Hence, a few studies had investigated the effect on financial markets performance. By studying the effect of oil revenues on causal relationship between financial development and economic growth, the present article attempts to offer an answer to the distinct in finance-growth causality between resource-based developing countries and production-oriented developed economies. This paper considers the ratio of oil revenues as a share of total government revenues in Iran during 1352 to 1389. It tests tri-variate causality between economic growth and some indicators of financial development in the presence of inflation rate during 1352 to 1389 by using VECM model and also multilateral index of financial development which derive from principle component analysis. The findings indicate that in contrast with the results of bi-variate causality tests which indicate the adverse causality from growth to finance, the results on tri-variate causality tests in the presence of high inflation rates reject this passive effect in some cases of financial development indexes and this one-way causal relation become weaken in the case of others.
- انتشار مقاله: 05-09-1393
- نویسندگان: محمدعلی ابوترابی,محمدعلی فلاحی,مصطفی سلیمی فر,سید محمد حسینی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: اقتصاد مقداری
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: رشد اقتصادی,علیت گرنجری,اندازه ی دولت,هم انباشتگی,داده های پانل
- چکیده: در این مقاله آثار متقابل و ارتباط علّی میان مخارج مصرفی دولت و تولید ناخالص داخلی غیر نفتی را برای 9 کشور منتخب عضو اوپک طی دوره ی 2006-1970 بررسی شده است. برای اجتناب از مسأله ی تورش متغیرهای حذف شده، سه متغیر کنترل؛ تورم، درجه ی باز بودن اقتصاد و درآمدهای نفتی در یک چارچوب چند متغیره به کار گرفته شده اند. با استفاده از روش های اقتصادسنجی مشتمل بر آزمون هم انباشتگی پانلی، و روش تعمیم یافتهی گشتاورها شواهد مستحکمی دال بر علیت دو طرفه ی مثبت میان رشد اقتصادی و اندازه ی دولت در کوتاه مدت وجود داشته است. در بلندمدت علیت یک طرفه ی مثبت از رشد اقتصادی به اندازه ی دولت وجود داشته است. نتایج علیت قوی، نتایج علیت کوتاه مدت را تأیید کرده است. بر اساس این یافته ها، هم قانون واگنر و هم دیدگاه کینز حمایت شده است. همچنین تورم و درآمدهای نفتی آثار منفی و معنی داری بر رشد اقتصادی غیر نفتی داشته است. تأثیر درجه ی باز بودن اقتصاد بر رشد اقتصادی از نظر آماری بی معنی بوده است. بر اساس برخی از یافته های تحقیق، تورم و درجه ی باز بودن اقتصاد آثار منفی و معنیداری بر اندازه دولت داشته است. در صورتی که یک تأثیر مثبت و معنی دار برای درآمدهای نفتی یافت شده است.
طبقه بندی JEL:
C33 ،H11 ،O40- چکیده انگلیسی: This paper investigates the interaction effects and the causal relationship between government consumption expenditures on goods and services and non-oil gross domestic product for a panel of 9 selected OPEC countries over the period of 1970-2006. In the multivariate framework, three control variables; inflation, openness and oil revenues are used as control variables to avoid the problem of omitted variables bias. Using econometric techniques including panel cointegration, and panel generalized method of moment; three sets of results have been obtained: first, there is a strong evidence of positive bidirectional causality between non-oil economic growth and government size in the short-run; there is a positive unidirectional causality running from non-oil economic growth to government size in the long-run; the results of the strong causality confirm those of the short-run causality. Based on these findings, both Wagner’s law and Keynes view are supported. Second, inflation and oil revenues have negative and significant impacts non-oil economic growth; the impact of openness on non-oil economic growth is statistically insignificant. Third, inflation and openness have negative and significant impacts on government size, while a positive and significant impact is found for oil revenues.
JEL classification: C33, H11, O40- انتشار مقاله: 25-03-1393
- نویسندگان: محمدعلی فلاحی,مهدی خداپرست مشهدی,مصطفی سلیمی فر,امین حق نژاد
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهش اجتماعی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: کیفیت زندگی,امنیت اجتماعی,اخلاق توسعه اجتماعی,واژگان کلیدی: توسعه اجتماعی,وفاق اجتماعی
- چکیده: توسعه اجتماعی مفهومی است که اخیرا مورد توجه جدی سیاستگزاران و به ویژه مدیران شهری قرار گرفته است. این تحقیق به منظور برسی مفهوم توسعه اجتماعی و شناخت شاخص های آن و میزان بررسی سطح پایایی و روایی آن صورت گرفت. شیوه انجام تحقیق در بخش مطالعه مفهوم توسعه اجتماعی از نوع اسنادی بود و در بخش سنجش میزان روایی و پایایی ابزار از نوع پیمایش می باشد. جامعه آماری تحقیق کلیه شهروندان ساکن در شهر تهران می باشند. شیوه نمونه گیری تحقیق از نوع خوشه ای چندمرحله ای است. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی می باشد. حجم نمونه تحقیق 384نفر می باشد که این رقم بر اساس مراجعه به جدول مورگان تعیین شد. برای کاهش دادن خطا این میزان افزایش یافت. با توجه به یافته های تحقیق در بخش مرور اسنادی، مهمترین شاخص های توسعه اجتماعی (کیفیت زندگی، وفاق اجتماعی، اخلاق توسعه اجتماعی و امنیت اجتماعی) می باشد. داده های تحقیق توسط ابزار پرسشنامه و براساس 120 گویه و پرسش بدست آمد. شاخص سازی و ساختن ابزار برای بررسی پایایی و روایی ابزار از تکنیک تحلیل عاملی توسط نرم افزارهای لیزرل و spss استفاده شد. یافته های تحقیق نشان می دهد شاخص های امنیت اجتماعی، وفاق و همبستگی اجتماعی، کیفیت زندگی و اخلاق توسعه اجتماعی بیش از 70درصد از واریانس متغیر توسعه اجتماعی را تبیین می نمایند. همچنین سطح توسعه اجتماعی در شهر تهران نزدیک به متوسط می باشد.
- چکیده انگلیسی: social development is a concept recently taken seriously by سیاستگزاران and especially urban managers. this study wasconducted to investigate the concept of social development and recognition of its indicators and the level of reliability andvalidity of its reliability and validity. the method of conducting research in the study section was the concept of socialdevelopment of documentary type and in the assessment section the validity and reliability of the tool is a survey type.statistical population is the study of all citizens living in tehran city. sampling sampling method is multi - step cluster. thisresearch is applicable in terms of the purpose of the application. The sample size consists of 384 people whose figure isdetermined according to the Morgan table. In order to reduce the error , the rate increased. according to the findings in the documentary review section, the most important indices of social development ( quality of life, social consensus, socialdevelopment ethics and social security ) are. the research data were questionnaire and questionnaire based on 120 گویه andquestionnaire. modeling and making the tool used to examine the validity and validity of the tool was used by spss andlisrel software. the findings show that social security indicators, وفاق and social cohesion, quality of life and socialdevelopment are more than 70 percent of the variance variable of social development. also , the level of socialdevelopment in tehran is close to median
- انتشار مقاله: 27-06-1397
- نویسندگان: علی فلاحی,مجید کفاشی,بهرنگ صدیقی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهش اجتماعی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: کیفیت زندگی,سلامت اجتماعی,اخلاق توسعه اجتماعی
- چکیده: امروزه مفهوم سلامت اجتماعی در کنار دوبعد مهم دیگر سلامت جایگاه وافری پیدا نموده است. از طرفی یکی از برنامه های مهم سیاستگزاران اجتماعی برای تحقق سلامت اجتماعی و توسعه شهرها توجه به مفهوم ارتقاء کیفیت زندگی است. کیفیت زندگی لزوماً همیشه منجر به سلامت اجتماعی نخواهد شد. این تحقیق درصدد است رابطه کیفیت زندگی بر سلامت اجتماعی را با کنترل و میانجیگری اخلاق توسعه اجتماعی تبیین نماید. روش انجام تحقیق از نوع میدانی و شیوه پیمایش بود. جامعه آماری این تحقیق کلیه شهروندان ساکن در شهر تهران هستند. شیوه نمونه گیری به صورت خوشه ای چند مرحله ای بود. حجم نمونه تحقیق به میزان 384 تعیین گردید ولی برای جبران خطاهای مرسوم در نمونه گیری این میزان افزایش یافت. برای آزمون فرضیه های تحقیق از ضرایب همبستگی پیرسیون و تفکیکی و برای آزمون مدل نظری تحقیق از مدلسازی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار لیزرل استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی تفکیکی نشان داد همبستگی کیفیت زندگی بر سلامت اجتماعی با کنترل متغیر اخلاق توسعه اجتماعی همچنان معنی دار شده ولی متغیر کنترل، منجر به تضعیف شدت رابطه می شود. در آزمون مدل نظری تحقیق مشخص شد که کیفیت زندگی از طریق اخلاق توسعه اجتماعی با سلامت اجتماعی رابطه قوی دارد. در این مدل اثر کیفیت زندگی بر سلامت اجتماعی به صورت مستقیم معنی دار نشد. همچنین مهمترین مولفه اثرگذار کیفیت زندگی بر سلامت اجتماعی، سلامت روان می باشد.
- چکیده انگلیسی: امروزه مفهوم سلامت اجتماعی در کنار دوبعد مهم دیگر سلامت جایگاه وافری پیدا نموده است. از طرفی یکی از برنامه های مهم سیاستگزاران اجتماعی برای تحقق سلامت اجتماعی و توسعه شهرها توجه به مفهوم ارتقاء کیفیت زندگی است. کیفیت زندگی لزوماً همیشه منجر به سلامت اجتماعی نخواهد شد. این تحقیق درصدد است رابطه کیفیت زندگی بر سلامت اجتماعی را با کنترل و میانجیگری اخلاق توسعه اجتماعی تبیین نماید. روش انجام تحقیق از نوع میدانی و شیوه پیمایش بود. جامعه آماری این تحقیق کلیه شهروندان ساکن در شهر تهران هستند. شیوه نمونه گیری به صورت خوشه ای چند مرحله ای بود. حجم نمونه تحقیق به میزان 384 تعیین گردید ولی برای جبران خطاهای مرسوم در نمونه گیری این میزان افزایش یافت. برای آزمون فرضیه های تحقیق از ضرایب همبستگی پیرسیون و تفکیکی و برای آزمون مدل نظری تحقیق از مدلسازی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار لیزرل استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی تفکیکی نشان داد همبستگی کیفیت زندگی بر سلامت اجتماعی با کنترل متغیر اخلاق توسعه اجتماعی همچنان معنی دار شده ولی متغیر کنترل، منجر به تضعیف شدت رابطه می شود. در آزمون مدل نظری تحقیق مشخص شد که کیفیت زندگی از طریق اخلاق توسعه اجتماعی با سلامت اجتماعی رابطه قوی دارد. در این مدل اثر کیفیت زندگی بر سلامت اجتماعی به صورت مستقیم معنی دار نشد. همچنین مهمترین مولفه اثرگذار کیفیت زندگی بر سلامت اجتماعی، سلامت روان می باشد.
- انتشار مقاله: 05-08-1398
- نویسندگان: علی فلاحی,مجید کفاشی
- مشاهده