در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مشکوه
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: فَلَق,تفسیر سورۀ فلق,صبح,سیاق سوره
- چکیده: معنای واژۀ «فَلَق» در ابتدای سورۀ فَلَق، از دیرباز محل اختلاف آرای مفسران و مترجمان قرآن بوده است. تأثیر تفاوت برداشت از یک کلمه بر تفاوت برداشت از مفهوم کل سیاق؛ به ویژه در سیاقهای کوچک، بر کسی پوشیده نیست. نوشتار حاضر از این جهت فراهم آمده است تا با بررسی آرای مفسران فریقین و دلایل آنان دربارۀ واژۀ «فَلَق» و نیز تحلیل آنها، به بررسی معنای این واژه بپردازد. مفسران دربارۀ معنای این واژه، سه دیدگاه مهم دارند؛ عدهای «فَلَق» را به معنای صبح، عدهای به معنای آفرینش، و عدهای به معنای مکانی در جهنم میپندارند. هر گروه برای دیدگاه خود، به اقامۀ دلایل و استشهاد از قرائنی پرداختهاند؛ اما بر اساس یافتههای نوشتار حاضر، دلایل و شواهد ارائهشده در دیدگاه نخست و سوم اشکالاتی دارد و «فَلَق» در آن سوره، به معنای آفرینش است؛ چرا که این برداشت، سازگاری بیشتری با سیاق آیات سوره دارد.
- چکیده انگلیسی: The meaning of the word "Falaq" at the beginning of Falaq Surah has long been a point of contention between the Qur'an commentators and translators. The effect of difference of a word perception on difference in the concept perception of the whole context; especially in small contexts is obvious. The present article has been done in order to examine the meaning of this word by examining the commentators’ opinions of the two sects and their reasons for the word "falaq", as well as their analysis. Commentators have three main views on this word meaning; some think "Falaq" means morning, some creation, and others as a place in hell. Each group has presented reasons and testimonies for its own point of view; but according to the findings of the present article, the reasons and evidences presented by the first and third views have some drawbacks and "Falaq" in Falaq Surah means creation; because this interpretation is more compatible with the context of the surah verses.
- انتشار مقاله: 01-02-1400
- نویسندگان: محمدحسین نقی زاده,صمد عبداللهی عابد
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فلسفه و کلام اسلامی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تشبیه,علی(ع),تجسیم,تنزیه.
- چکیده: گرایش به خدا در فطرت انسانها قرار داده شده و آدمی در طول تاریخ در پی شناختن خدای خود بوده و بسا که در این مسیرْ مصادیق ناشایست را به عنوان خدا پرستیده است. برخی برای شناخت خدا او را به انسان یا موجودات دیگری تشبیه میکنند و حتّی قائل به تجسّم خدا میشوند، و برخی دیگر برای در امان ماندن از تشبیه دچار تنزیه مطلق میگردند و میگویند که ما را راهی برای شناخت خدا نیست. امام علی (ع) تشبیه را ردّ کرده و برای ردّ آن، ادلّهای به میان آورده است. از آن جمله: همتا نداشتن خدا، اینکه شباهت مخلوقات به یکدیگر دلیل بیهمتایی خداست، احاطهناپذیری خدا و.... او برای ردّ تجسیم نیز، ادلّه و شواهدی آورده است، همچون اینکه عظمت نفوذناپذیر خدا مانع رؤیتاش است، و نیز تقدّم زمانی خداوند، همانند نداشتن او، مکانمند نبودن او، خستگیناپذیری و عدم عجز و عدم تحمل رنج و...؛ و در این راستا آیات موهم تجسیم را تأویل کرده است. علی(ع) تنزیه مطلق را قبول ندارد و قائل به این است که خدا را در حدّی که خود خدا و پیامبراناش معرّفی کردهاند و بر اساس آیات و افعالاش میتوان شناخت؛ ولی برای شناخت ذات و کُنه صفاتاش راهی نیست. او برای تنزیه نیز ادلّهای آورده است، مثل: حدّ نداشتن خدا، محاط نبودن خدا، و توصیفناپذیری خدا.
- چکیده انگلیسی: The belief in Allah and having the inclination towards Him is of the innate human disposition; and human beings have throughout the history sought to know their God and many have undeservingly applied the quest to false gods whom they have worshiped. In order to know Allah, some people liken Him to human beings or other creatures and even they attribute a body to Him; yet others establish absolute transcendence of God in order to avoid comparison claiming that they can by no means come to know God. Imam ‘Ali (a.s) rejects the comparison and establishes arguments on it such as the following: Allah has no match; the similarities among the creatures are the reasons of the uniqueness of Allah; Allah cannot be encompassed, etc. As for the rejection of anthropomorphism, he mentions some reasons and evidence such as the following: The impenetrable tremendousness of Allah withholds vision. Allah is pre-eternal; Allah is unmatched and place embraces Him not. He is never weary and incompetent and is not affected by suffering, and so forth. Thus, Imam ‘Ali (a.s.) interprets the Quranic verses which might have resulted in fanciful anthropomorphism. He does not establish the absolute transcendence of Allah, rather he knows that Allah can be discerned to the extent He Himself and His messengers did make Him known and as His signs and actions reveal. However, knowing the essence and the substance is by no means possible; The Imam (a.s) establishes some arguments for transcendence: Allah has no limits: Allah cannot be encompassed; Allah is beyond description.
- انتشار مقاله: 11-10-1348
- نویسندگان: صمد عبداللهی عابد,صمد عبداللهی عابد,صمد عبداللهی عابد
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فلسفه و کلام اسلامی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تشبیه,علی(ع),تجسیم,تنزیه.
- چکیده: گرایش به خدا در فطرت انسانها قرار داده شده و آدمی در طول تاریخ در پی شناختن خدای خود بوده و بسا که در این مسیرْ مصادیق ناشایست را به عنوان خدا پرستیده است. برخی برای شناخت خدا او را به انسان یا موجودات دیگری تشبیه میکنند و حتّی قائل به تجسّم خدا میشوند، و برخی دیگر برای در امان ماندن از تشبیه دچار تنزیه مطلق میگردند و میگویند که ما را راهی برای شناخت خدا نیست. امام علی (ع) تشبیه را ردّ کرده و برای ردّ آن، ادلّهای به میان آورده است. از آن جمله: همتا نداشتن خدا، اینکه شباهت مخلوقات به یکدیگر دلیل بیهمتایی خداست، احاطهناپذیری خدا و.... او برای ردّ تجسیم نیز، ادلّه و شواهدی آورده است، همچون اینکه عظمت نفوذناپذیر خدا مانع رؤیتاش است، و نیز تقدّم زمانی خداوند، همانند نداشتن او، مکانمند نبودن او، خستگیناپذیری و عدم عجز و عدم تحمل رنج و...؛ و در این راستا آیات موهم تجسیم را تأویل کرده است. علی(ع) تنزیه مطلق را قبول ندارد و قائل به این است که خدا را در حدّی که خود خدا و پیامبراناش معرّفی کردهاند و بر اساس آیات و افعالاش میتوان شناخت؛ ولی برای شناخت ذات و کُنه صفاتاش راهی نیست. او برای تنزیه نیز ادلّهای آورده است، مثل: حدّ نداشتن خدا، محاط نبودن خدا، و توصیفناپذیری خدا.
- چکیده انگلیسی: The belief in Allah and having the inclination towards Him is of the innate human disposition; and human beings have throughout the history sought to know their God and many have undeservingly applied the quest to false gods whom they have worshiped. In order to know Allah, some people liken Him to human beings or other creatures and even they attribute a body to Him; yet others establish absolute transcendence of God in order to avoid comparison claiming that they can by no means come to know God. Imam ‘Ali (a.s) rejects the comparison and establishes arguments on it such as the following: Allah has no match; the similarities among the creatures are the reasons of the uniqueness of Allah; Allah cannot be encompassed, etc. As for the rejection of anthropomorphism, he mentions some reasons and evidence such as the following: The impenetrable tremendousness of Allah withholds vision. Allah is pre-eternal; Allah is unmatched and place embraces Him not. He is never weary and incompetent and is not affected by suffering, and so forth. Thus, Imam ‘Ali (a.s.) interprets the Quranic verses which might have resulted in fanciful anthropomorphism. He does not establish the absolute transcendence of Allah, rather he knows that Allah can be discerned to the extent He Himself and His messengers did make Him known and as His signs and actions reveal. However, knowing the essence and the substance is by no means possible; The Imam (a.s) establishes some arguments for transcendence: Allah has no limits: Allah cannot be encompassed; Allah is beyond description.
- انتشار مقاله: 11-10-1348
- نویسندگان: صمد عبداللهی عابد,صمد عبداللهی عابد,صمد عبداللهی عابد
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فرهنگ رضوی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: عصمت,علم امام,امام رضا (ع),بررسی متنی سندی
- چکیده: جهان اسلام از دیرباز دارای مذاهب فکری و اعتقادی با گرایشهای خاص ازجمله شیعه، معتزله و اشاعره بود. این مذاهب در برخی از مسائل و اعتقادها همچون «امامت و رهبری» دارای اختلافهای ریشهدار و عمیقی بودند. افرادی با توجه به مبانی فکری و عقیدتی خویش، امامت و به تبع آن، عصمت و اعلم بودن را در غیر پیامبر(ص) نمیپذیرند و با توجه به شبهههایی همچون نبودن نصی بر امامت ائمه(ع)، خطاکار بودن همة افراد جامعه به غیر از پیامبر(ص)، سعی بر انکار این امر میکنند. ولی عالمان امامیه با توجه به مبانی فکری، عقیدتی و نصوص وارده از ناحیة ائمه(ع)، امامت را مختص امامان معصوم(ع) بعد از پیامبر(ص) میدانند. یکی از این نصوص وارده، حدیثی جامع از امام رضا(ع) در رابطه با «صفات امام معصوم» است. در این نوشتار سعی بر آن است که به دو صفت ضروری امام معصوم «عصمت و علم» پرداخته و از نظر عالمان امامیه بررسی و تبیین شود. نتیجه اینکه 1. این حدیث دارای سندی حسن است و در کتابهای زیادی نقل شده است. در بررسی محتوایی نیز به ویژگیهایی برای امام پرداخته است که یا با آیات قرآنی همخوانی دارند یا از امور عقلی هستند که انکارناپذیرند. امام(ع)، امامت را کمال دین معرفی کردهاند، چراکه امام، معدن علم خداست و به جهت اینکه وارث علم و فهم پیامبر(ص) بوده و عالمتر از همه است، میتواند جامعة دینی را به کمال برساند 2. از جهتی دیگر، امامان، منزه و مصون از خطا و گمراهیاند و توفیق و تأیید الهی، آنها را در رسیدن به اهدافشان استوار ساخته است. آنها بندگان مطهر و مخلص خدا هستند که همة اینها بیانگر مقام عصمت برای آنهاست و این مقام، موهبتی الهی بوده که به امامان عطا شده است و کسیکه علم و طهارت حداکثری در جامعة اسلامی را داشته باشد که دوست و دشمن به آن معترفند، صلاحیت رهبری جامعه را دارد.
- چکیده انگلیسی: Islam has long been thought of religions and beliefs with certain tendencies, including Shi’a, Mu’tazila and was Ash’ari. The religions and beliefs on some issues such as “Leadership and leadership” has had deep-rooted conflicts. With regard to their intellectual and ideological foundations, leadership and consequently, innocence and declared to be in non-prophet rejected And due to a lack of evidence of leadership Shbhhhayy Imams,guilty of all people except the Prophet (PBUH), they try to deny it. But Shiite scholars, according to belief, conscience and incoming texts, dedicated leadership of the Imams (AS) knew. One of the texts received, comprehensive hadith from Imam Reza (AS) on “the qualities of the Imam” is. In this paper, according to the Hadith Sharif tried Razavi, essential Dvsft Vsmt science Imam Shiite scholars to examine and explain the terms. The study, which was conducted by the library, The tradition of the document was found among the sayings of “good” is and has been quoted in the prestigious anecdotal And in terms of text and content with rational and strict Quranic principles, consistency and compatibility is complete.
- انتشار مقاله: 23-02-1396
- نویسندگان: صمد عبداللهی عابد,جمشید بیات,مصطفی فریدونی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: سراج منیر
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: روایت,توبه,سند,متن,استغفار,امامان معصوم (ع)
- چکیده: در این نوشتار، روایات «توبه و استغفار»، که در کُتُب معتبر حدیث همچون الکافی، أمالی و... وجود دارند، مورد بررسی سندی متنی قرار گرفته است و مشخّص شده که مهمترین مستند شبهات افراد، در رابطه با عدم عصمت امامان (ع)، روایاتی است که در آنها امامان (ع) به گناهان خود اعتراف کردهاند و خواستار طلب عفو از خدا شدهاند. با بررسیهای سندی و متنی مشخّص شده اکثر این روایات از نظر سندی ضعیف میباشند و از نظر متن، 1) مضمون این احادیث، بیشتر در مورد توجّه داشتن به خداست که دیگران را به چگونگی این توجّه فرا میخوانند. 2) تعبیراتی همچون عصیان، توبه و استغفار را که به عنوان دلیل بر عدم عصمت میآورند، همه جا ملازم با عدم عصمت نیست، بلکه این الفاظ استعمال و اطلاقهای متعدّدی دارند. 3) استغفار امامان (ع) نوعی استغفار دفعی که مانع عروض غفلت و گناه است میباشد. 4) اینکه توبه و استغفار، از نگاه قرآن، یکی از عبادات بزرگ محسوب میشود که از جملة آنها میتوان به این موارد اشاره کرد؛ فراخوان همة مؤمنان به سوی استغفار است و نیز خداوند دوستدار توبهکنندگان است.
- چکیده انگلیسی: In this paper, the narrations regarding Repentance and Forgiveness, which exist in reliable Hadith references such as Al-Kafi, Amali, etc., have undergone an evidence-based textual review, and it has been identified that the greatest doubts regarding the fallibility of Imams (pbut) are the narrations in which the Imams have admitted their sin and have asked for God’s forgiveness. As a result of evidential and textual reviews, it has been identified that most of these narrations are weak in terms of being constructed on documentary evidence, and, regarding their texts: 1) The subject of these hadiths is mostly about paying attention to God which draws others’ attention to this action; 2) the terms such as sin, repentance and forgiveness, used as evidence of fallibility, do not necessarily indicate fallibility and have different uses; 3) forgiveness of Imams (pbut) is a type of repulsive forgiveness which prevents the manifestation of sins; 4) repentance and forgiveness, in Quran’s view, is one of the greatest prayers, examples of which can be mentioned by referring to these points. All believers are called to forgiveness, and God loves those who repent.
- انتشار مقاله: 11-06-1393
- نویسندگان: صمد عبداللهی عابد,جمشید بیات
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: سراج منیر
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تخیل,داستان,حقیقت,واقع گرایی,نمادین
- چکیده: داستان های قرآن کریم ، خصوصیات و ویژگی های منحصر به فردی دارد که مختص خود قرآن است به گونه ای که از یک داستان ، آن بخش از وقایع را بازگو می کند که در برآوردن هدف هدایت قرآن موثر است و پایبند به این نیست که تمام جزئیات وقایع را بیان کند. در این مسیر از داستان های تخیلی و تو خالی برای ارائه هدف خود استفاده نمی کند اما این به معنای آن نیست که قرآن در بازگو کردن قصه های خود از قالب های هنری استفاده نمی کند. یکی از شیوه های بیانی قرآن برای تبیین حقایق و مطالب فراتر از درک محدود بشری، به کار بردن تمثیل و تشبیه است تا مخاطبان در نسل های مختلف، آن را درست بشناسند و درک کنند چنان که می فرماید: و تلک الامثال نضربها للناس لعلهم یتفکرون. این مثال ها را برای مردم می زنیم. باشد که بیندیشند. برخی از مفسران، داستان هایی از قرآن را فقط نمادین دانسته اند و واقعیت آن را انکار کرده اند در حالی که گروهی دیگر، کلام و بیان قرآن را واقعیت می دانند. این جستار به بیان دیدگاه های مفسران در این زمینه پرداخته، تعابیر ایشان در واقعی یا تخیلی بودن برخی از داستان های قرآنی را مورد بحث قرار داده است و بر این اساس به عنوان نمونه، به بررسی داستان آدم ع و فرزندانش پرداخته است
- چکیده انگلیسی: The Qur’anic stories possess characteristics which are unique to the holy book of Islam. Only parts of the story which serve the guiding purpose of the Qur’an are narrated, and details are sometimes left out. The fact that it refrains from using shallow imaginative stories does not suggest that the Holy Qur’an does not use literary forms in its narration of stories. It uses allegory and simile; therefore, different generations would understand the facts beyond mankind’s limited understanding. As stated by Allah the Almighty, “Such are the similitudes which We propound to men, that they may reflect” (59:21). Some interpreters describe the Qur’anic stories as symbolic and reject their truth. On the other side, some believe in their veracity. This article studies the interpreters’ attitudes towards the Qur’anic stories, including the story of Adam and his children.
- انتشار مقاله: 11-08-1391
- نویسندگان: صمد عبداللهی عابد,محمد بستان افروز
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: سراج منیر
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: نهجالبلاغه,شعر,شهریار,حدیث,علی (ع)
- چکیده: سخنگفتن از نعمتهای الهی برای انسان است تا بدینوسیله امتیازش از دیگر موجودات مشخّص گردد واینامتیازدر سخنوران و شاعران بیشتر خود را نشان میدهد؛ زیرا ارزشهای هر جامعه را با هنر میتوان زنده نگهداشت و شعر در این میان از جایگاه ویژهای برخوردار است. حال اگر شاعران آثار خود را با تعالیم آسمانی عجین سازند، ماندگاری شعرشان بیشتر خواهد بود. بدیندلیل است که شاعرانی مثل مولوی، حافظ، سعدی و شهریار از آیات قرآن و احادیث معصومین(ع) جهت بارورکردن کلام خود استفاده کردهاند.مقالهی حاضر به تأثیرپذیری شهریار از کلام علی(ع) میپردازد که یا با عین عبارت یا به مضمون یا اشاره و تلمیح و غیره خود را نشان داده است. این تأثیرپذیری ریشه در باورهای درونی شهریار و عشق وصفناپذیر او به علی (ع) دارد. شهریار از عشق مجازی به عشق حقیقی رسیده که مصداق بارز و حلقهی اتّصال شهریار به خدا نیز علی(ع) است. در این مقاله اشعاری که شهریار از سخنان امیر بیان برگرفته، با آن سخنان آن حضرت (ع) تطبیق داده شده است.
- چکیده انگلیسی: The speech is one of God’s gifts bestowed upon human beings by which God has made him superior to other beings. This gift can be seen most eminently in the hands of poets and rhetoricians. Because we can preserve the values of each society through art, poetry, among others, has an outstanding place. Now, when poets use the religious teachings in their works, it helps their poems to endure much longer. For this reason, such poets as Mowlavi, Hafiz, Sa’di and Shahriar have used the quranic verses and religious sayings of the Infallibles to enrich their poetry. This paper investigates the influence of Imam Ali's speech upon Shahriar's poetry. Ths is done either directly through quoting Imam Ali's exact words or indirectly through allusions. This influence has its roots in the indescribable love of Shahriar towards Imam Ali (peace be upon him) and his beliefs in him. Shahriar has reached from a virtual love to a true love and it is Imam Ali through whom Shahriar connects himself to God. In this paper, we compare and contrast those of Shahriar’s poetry mostly taken from the Commander of Expression, Imam Ali, with Imam Ali's speech in Nahj al-Balaghah.
- انتشار مقاله: 11-07-1391
- نویسندگان: صمد عبداللهی عابد,عنایت الله قاضی شیراز
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: سراج منیر
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: معاد جسمانی,المیزان,آلوسی,روحالمعانی,علاّمهطباطبائی
- چکیده: معاد جسمانی و اعتقاد به آن از ملزومات و ضروریّات دین مبین اسلام میباشد، بهطوریکه عدم اعتقاد به آن از موجبات کُفر است. دربارهی کیفیّت معاد، اندیشمندان اسلامی نظریّات گوناگونی را ارائه کردهاند. متکلّمین از منظر کلامی و فلاسفه از منظر فلسفی و محدّثین از منظر روایات بدین موضوع نگریستهاند. در این مقاله سعی شده است که دیدگاههای دو مفسّر بزرگ عالم تشیّع و تسنّن، یعنی علاّمه طباطبائی و آلوسی در روحالمعانی و المیزان، در آیاتی که دالّ بر معاد جسمانی هستند، بررسی شود. رویکرد آلوسی، رویکردی کلامی است و آن اینکه در قیامت، انسان بعد از تألیف اجزای متفرّق او، عین انسان دنیوی خواهد بود، ولی علاّمهطباطبائی، رویکردی فلسفی دارد و آن اینکه آنچه در قیامت اتّفاق میافتد، تبدّل است نه تألیف و عینیّت انسان اُخروی با توجّه به روح اوست وگرنه بدن اُخروی عین بدن دنیوی نخواهد بود؛ بلکه مثل آن است.
- چکیده انگلیسی: The corporeal afterlife and belief in it is one of the important requirements of Islam; so much so that the disbelief in it is equal to profanity. Various views have been held by Islamic scholars on the quality of the afterlife. The subject has been looked into theologically by theologians, philosophically by philosophers, and with focus on hadith by hadith scholars. This paper seeks to examine viewpoints of two of the great Islamic exegetists of the Qur’an in Shia and Sunni traditions, AllamehTabatab’i and Alousi respectively, by analyzing in their respective books, al-Mizan and Ruh al-Ma‘ani, their exegeses of the verses which imply the corporeal afterlife. Alousi adopts a theological approach arguing that, in the afterlife, the human being will be the same as what he was in the world after his scattered pieces converge together. Allameh Tabataba’i, however, adopts a philosophical approach and argues that what happens in the afterlife is conversion not convergence, and that the sameness is in the soul not the body – which will not be the same as that of the world, but similar to it.
- انتشار مقاله: 11-09-1390
- نویسندگان: مسلم سیمرغی زنوزی,صمد عبداللهی عابد
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: سراج منیر
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: قرآن,ترجمه,قرائت,مترجم,لغت
- چکیده: ترجمه که بهمعنای تبیین از زبانی به زبان دیگر است، اهمیّت زیادی دارد و زمانی که متن مورد ترجمه، کتاب آسمانی باشد، این اهمیّت بیشتر خواهد شد. از اینرو، انتقال معانی قرآن به همان شیوایی که خداوند بیان داشته، در ترجمه امکان ندارد و ترجمهی قرآن، صرفاً گوشهی بسیار کوچکی از این کتاب را نمودار میسازد و جنبهی قُدسی قرآن را دارا نمیباشد؛ زیرا ترجمه، سخن مترجم و قرآن، سخن خداست، ولی از آنجا که ترجمهی قرآن از ضرورتهای انکارناپذیر برای تبلیغ دین است، علمای دین با وجود کشمکشهای زیاد، آن را لازم دانستهاند و از دیرباز، ترجمههای مختلفی برای قرآن ارائه کردهاند که بهخاطر بشریبودن آنها، بدون خطا نبوده است. یکی از ترجمههای محقّقانهی معاصر را آقای دکتر رضایی اصفهانی بههمراه گروهی از استادان انجام دادهاند که بسیاری از خطاهای ترجمههای پشینیان را ندارد، ولی با وجود این، بهخاطر بُعدِ بشریبودن ترجمه، در برخی موارد، خطاهایی ملاحظه میشود که یادآوری آن موجب اصلاح برداشت از کلام خدا خواهد بود. خطاهای این ترجمه گاهی لغوی، گاهی مرتبط با اِعراب و قواعد صرف و نحو و در برخی موارد نیز بهدلیلِ ارائهی توضیحات اضافیِ داخل پرانتز است که خواننده را دچار اشتباه میکند. برخی خطاها نیز مرتبط با قرائتهای غیر معمول است که مترجمین براساس آن قرائتها ترجمه کردهاند. دیگر خطاها نیز در فنون نگارش و ویراستاری است که اصلاح آنها موجب بهترشدن ترجمه خواهد بود.
- چکیده انگلیسی: Translation which means interpretation from one language into another is of enormous significance and gains even more importance when the text to be translated is a divine book. Conveying the meanings of the Holy Qur'an while preserving the elegance of the word of God seems impossible in translation; in effect, translation of the Holy Qur'an reproduces merely a small proportion of the profound meanings of this Book and hence does not enjoy the divine aspect of the original Book – translation is the word of the translator, and the Qur'an is the word of God; however, since translation of the Qur'an is an indisputable requirement for propagating Islam, religious authorities, in spite of various conflicts, have deemed it necessary and since long ago, there have been various translations of the Qur'an; since these translations are the productions of human beings, however, they are not devoid of error. One of the contemporary scholarly translations of the Qur'an is done by Rezaei Esfahani, together with a group of other professors; many errors of the previous translations have disappeared in this translation; however, since it is a task done by human beings, again there are some errors and reminding them will contribute to a more correct interpretation of the word of God. The errors of this translation are sometimes lexical, related to the phonetics, syntax and morphology of Arabic language; other errors are due to additional explanations given in parentheses which may mislead the reader; some others are related to unusual readings of the Qur'an based on which this translation is done; and there are still some other errors pertinent to the style of writing, removal of which improves the quality of the translation.
- انتشار مقاله: 10-06-1390
- نویسندگان: ناصر حمزه پور,صمد عبداللهی عابد
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تفسیر پژوهی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: معنا,مهد,مهاد
- چکیده: واژه مهد و مشتقات آن، یکی از پرکاربردترین عبارات به کار رفتهشده در قرآن میباشد. وجود معانی متعدد برای یک واژه، خواننده را سردرگم کرده و در نتیجه، از تشخیص معنای حقیقی و جامع یک واژه، و نیز فهم مقصود خدای متعال از آیات قرآن، عاجز مینماید؛ چرا که در صورت تعدد غیر ضروری معنا برای یک واژه، گاه خواننده نمیداند باید کدام معنا از یک لغت را با کدام کاربرد آن در قرآن کریم، تطبیق دهد. در اینگونه موارد، رسیدن به معنایی واحد و جامع، میتواند چارهساز باشد. دانشمندان لغت، معناهایی تحت عنوان «گهواره»، «آماده کردن جایی برای سکونت و استراحت»، «گستراندن فرش و مانند آن» و «آماده و هموار کردن» را برای واژه«مهد»، ذکر کردهاند؛ از این رو، نوشتار حاضر درصدد آن است تا با بررسی میزان مطابقت هر یک از معانی مذکور با کاربردهای واژه «مهد» در قرآن، معنایی را برگزیند که دقیق و جامع بوده و با تمامی کاربردهای این واژه در قرآن، مطابقت نماید. بر اساس پژوهش حاضر، تطابق سه معنای نخست از معانی مذکور با تمام کاربردهای واژه «مهد» در قرآن، محل اشکال است؛ از دیدگاه نگارندگان، معنای چهارم، جامعتر و دقیقتر بوده و با تمام کاربردهای «مهد» و مشتقات آن در قرآن، مطابقت کامل داشته، آنها را در بر میگیرد که در طول نوشتار حاضر، به ذکر و بررسی آنها پرداخته و گامی در جهت اثبات این مدعا به عمل خواهد آمد.
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 28-01-1399
- نویسندگان: محمدحسین نقی زاده,فیروز اصلانی,صمد عبداللهی عابد
- مشاهده