در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: علوم و تکنولوژی محیطزیست
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: همدان,برنج,امنیت غذایی,فلز سنگین
- چکیده: چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت موضوع این پژوهش با هدف بررسی عناصر روی، سرب و کادمیوم در محصول برنج عرضهشده در بازار مصرف شهر همدان در سال 1394 انجام یافت.
روش بررسی: بدین منظور از 10 نوع محصول برنج موجود در بازار سطح شهر همدان نمونهبرداری مطابق روش استاندارد انجام شد. پس از انجام مراحل آمادهسازی نمونهها به روش هضم اسیدی، غلظت عناصر در آنها توسط دستگاه نشر اتمی قرائت شد. پردازش آماری داده ها نیز توسط نرم افزار SPSS انجام یافت.
یافتهها: نتایج بیان گر آن بود که کمینه و بیشینه میانگین غلظت عناصر در نمونههای برنج بر حسب میلیگرم در کیلوگرم برای روی با 0002/0±0862/0 و 00781/0±02/1 بهترتیب مربوط به برنج B و C، برای سرب با 00529/0±226/0 و 00529/0±894/4 بهترتیب مربوط به برنج A و H و برای کادمیوم با 001/0± 006/0 و 00436/0± 043/0 به ترتیب مربوط به برنج H و A میباشد. همچنین نتایج بیان گر اختلاف معنیدار آماری میانگین غلظت تجمعیافته فلزات سنگین در نمونههای برنج عرضهشده در بازار مصرف شهر همدان با رهنمود WHO میباشد، بهطوری که میانگین غلظت عناصر روی و کادمیوم کمتر و میانگین غلظت عنصر سرب بیشتر از حد مجاز میباشد.
بحث و نتیجهگیری: در نهایت میتوان عنوان کرد گرچه در حال حاضر محصول برنج مصرفی شهر همدان در معرض آلودگی بیش از حد مجاز به فلز سنگین سرب میباشد، تماس بیش از حد با سرب میتواندمنجر به بیماریهای غیرمنتظره، مشکلات روانی و رفتاری گردد و تبعات بهداشتی غیر قابل جبرانی را نیز برای مصرف کنندگان به دنبال داشته باشد.
- چکیده انگلیسی: Background and Objective: Considering the significance of the issue, this research was performed to study the elements of Zn, Pb and Cd in the rice products available in the markets of Hamedan in 1394.
Method: Accordingly, ten types of that rice were sampled through a standard method. After passing the preparation stages of the samples by acidic digestion method, the concentration of elements was read in Atomic Emission Device. Spss was applied to process the statistical data.
Findings: The results indicated that the minimum and maximum average of element concentration in rice samples (according to mlg/kg) were as the following: for Zink with 0.0862±0.0002 and 1.02±0.00781 in B rice and C respectively, for Lead with 0.226±0.00529 and 4.894±0.00529 in A and H rice, and for Cadmium with 0.006±0.001 and 0.043±0.00436 in H and A. The results also showed meaningful, statistical deviation of accumulated concentration average of heavy metals in rice samples available in the markets of Hamedan through WHO. Concentration averages of Zinc and Cadmium are less while concentration average of Lead is more than permissible level.
Discussion and Conclusion: Finally, it can be stated that the rice product which is being consumed in Hamedan is exposed to Lead pollution which is more than permissible level and it can cause psychological and behavioral problems and health consequences which cannot be compensated.- انتشار مقاله: 07-10-1395
- نویسندگان: شیما اکبری,مهرداد چراغی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: Health Education and Health Promotion
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: گاو,تشخیص,کلمات کلیدی: دیکروسلیوم دندریتیکوم,الایزا نقطه ای
- چکیده: خلاصه دیکروسلیوم دندریتیکوم در زمره ترماتودهای دی ژنه ا مستقر در مجاری صفراوی نشخوارکنندگان می باشد که در بعضی مناطق ایران نظیر استان های شمالی کشور، در صد بالایی از جمعیت دامی مذکور به آن آلوده اند. هدف از بررسی حاضر ارزیابی یکی از روشهای تشخیص سرمی با استفاده از دو پادگن مختلف کرم بالغ در آلودگی طبیعی گاو به این ترماتود کبدی بود. بدین منظور طی بازرسی کشتارگاهی نمونه های مثبت و منفی سرمی ( از هر مورد 40 نمونه ) با استفاده از دو پادگن بدنی و دفعی ترشحی در روش الایزا نقطه ای آزمایش شد. برای تهیه پادگن ها بعد از مراجعه به کشتارگاه ، کبد گوسفندهایی که به دیکروسلیوم آلوده بودند به آزمایشگاه منتقل گردید و کرم های بالغ از آن جدا شد. پادگن بدنی با هموژنیزاسیون و پادگن دفعی ترشحی با انکوباسیون ترماتودهای بالغ تهیه گردید. روش الایزا نقطه ای با استقرار پادگن ها بر روی کاغذ نیتروسلولز و انکوباسیون در مجاورت سرم های تحت آزمایش و سپس سرم کونژوگه انجام شد. حساسیت و ویژگی آزمون الایزا نقطه ای با استفاده از پادگن بدنی 5/75% و 77% و در استفاده از پادگن دفعی ترشحی 5/64% و 87% بود. ارزش پیشگویی مثبت و منفی در استفاده از پادگن بدنی و دفعی ترشحی به ترتیب 77% ، 5/75% و 87% ، 5/64% ارزیابی گردید. با توجه به نتایج بدست آمده در این تحقیق پیشنهاد می شود بعد از شناسایی پادگن اختصاصی جهت تشخیص آلودگی با دیکروسلیوم دندریتیکوم کارایی آن در روش های مختلف سرمی بررسی شود تا بتوان روش تشخیصی مناسب در غربالگری موارد آلودگی معرفی گردد.
- چکیده انگلیسی:  Abstract   Dicrocoeliasis is a parasitic disease caused by digenean tremarode Dicrocoelium dendriticum. The serological diagnosis of this helmenthic disease can be made by different techniques. In the present study the Dot-ELISA (Dot â Enzyme linked immunosorbent assay) was used for serodiagnosis of naturally infected cattle. Adult Dicrocoelium dendriticum obtained from the liver of naturally infected sheep were washed in cold phosphate buffer saline (PBS, pH=7.4) and stored at -20 °c. To detect antibody in sera, somatic and excretory-secretory (ES) antigens of mature trematode were used. Somatic and ES antigens prepared with haemogenization and incubation of mature trematode, respectively. For diagnostic purposes 40 positive and 40 negative cattle sera after confirmed by slaughtered were tested.  Diagnostic sensitivity and specificity values for Dot â ELISA using somatic and ES antigens were: 75.5 %, 77 % and 64.5 %, 87% respectively. Positive and negative predictive values for somatic and ES antigens were 77 %, 75.5 %, and 87 %, 64.5 %. Cross reactivity occurred with hydatid cyst (2 cases) and Fasciola (3 cases). Our findings suggested that using specific antigens for serodiagnosis of dicrocoeliasis in ruminant, particularly sheep in Iran is a primary screening test.
- انتشار مقاله: 09-11-1395
- نویسندگان: بهنام مشگی,مهیار فرید خمامی,سید حسین حسینی,شیما پوراکبری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهش اجتماعی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: سرمایه اجتماعی,اعتماد,کلید واژه:گرایش به شبکه اجتماعی مجازی,عضویت,احساس صمیمیت,آگاهی
- چکیده: چکیده:
این تحقیق درصدد شناسایی عوامل اجتماعی موثر بر گرایش دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شرق به شبکه های اجتماعی است و چارچوب نظری تحقیق مبتنی بر نظریه هابرماس، نظریه ولمن و نظریه شکاف آگاهی تیکنو-دونوهو می باشد. روش تحقیق پیمایش و ابراز گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر طیف لیکرت و سوالات باز می باشد. نمونه ی مورد مطالعه 364 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تهران شرق(قیامدشت) هستند که با روش نمونه گیری طبقه ای نامتناسب و در نهایت با استفاده از روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. داده های حاصله به صورت توصیفی و استنباطی و با اجرای آزمون های اسپیرمن، پیرسون، رگرسیون تحلیل شدند. مطابق یافتههای تبیینی تحقیق بین گرایش به شبکه های اجتماعی و متغیرهای سرمایه اجتماعی (28/0=r )،اعتماد به شبکه (16/0=r )، احساس صمیمیت (41/0=r) و آگاهی اینترنتی ( 38/0=r) و بین میزان استفاده از شبکه های مجازی و متغیرهای سن (19/0-=r)، احساس صمیمت (42/0=r)، آگاهی(25/0=r )، اعتماد به شبکه های مجازی (16/0=r) و سرمایه اجتماعی (30/0=rs) رابطه معنادار وجود دارد ولی بین پایگاه اجتماعی پاسخگو وگرایش به شبکه های مجازی(26/0(sig= رابطه وجود ندارد و میزان احساس صمیمت و راحتی در شبکه های مجازی بیشترین تأثیر را درگرایش دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تهران شرق به انواع شبکه های اجتماعی مجازی(لاین، وایبر، اینستاگرام و...) دارد.
- چکیده انگلیسی:
Abstract
The purpose of this article is to find the effective social factors influence on Islamic Azad university of Iran’s east Tehran branch (Ghiyamdasht) student’s orientation to social medias. Theoretical framework of this study is based on Habermas Theory, Wellman Theory and Tikno-Donho’s Knowledge Cap Theory. The research methodology is survey research and the data collection tool is self-made questionnaire according to Likert scale with open questions. 364 students of Ghiyamdasht university have been surveyed. The sampling method used is stratified sampling and in the end the simple random sampling. Gathered descriptive and inferential data analyzed with the Spearman-Pearson regression method. The result revealed that between orientation to social media and social capital(r=0.28), trust to media(r=0.16), feeling of intimacy(r=0.41) and internet awareness(r=0.38). Between the use of social medias and age(r= -0.19), feeling of intimacy(r=0.42), awareness(r=0.25), trust to social media(r=0.16) and social capital(r=0.30) and there is meaningful correlation, but there is no correlation between responsive social status and tendency to social medias (sig=0.26). Among the factors tested, feeling of intimacy in social media has the most effect on Ghiyamdasht students orientation to social medias like (Line, Viber, Instagram, …).
- انتشار مقاله: 13-07-1395
- نویسندگان: شیما اکبری,نازنین ملکیان
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهش اجتماعی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: سرمایه اجتماعی,اعتماد,کلید واژه:گرایش به شبکه اجتماعی مجازی,عضویت,احساس صمیمیت,آگاهی
- چکیده: چکیده:
این تحقیق درصدد شناسایی عوامل اجتماعی موثر بر گرایش دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شرق به شبکه های اجتماعی است و چارچوب نظری تحقیق مبتنی بر نظریه هابرماس، نظریه ولمن و نظریه شکاف آگاهی تیکنو-دونوهو می باشد. روش تحقیق پیمایش و ابراز گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر طیف لیکرت و سوالات باز می باشد. نمونه ی مورد مطالعه 364 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تهران شرق(قیامدشت) هستند که با روش نمونه گیری طبقه ای نامتناسب و در نهایت با استفاده از روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. داده های حاصله به صورت توصیفی و استنباطی و با اجرای آزمون های اسپیرمن، پیرسون، رگرسیون تحلیل شدند. مطابق یافتههای تبیینی تحقیق بین گرایش به شبکه های اجتماعی و متغیرهای سرمایه اجتماعی (28/0=r )،اعتماد به شبکه (16/0=r )، احساس صمیمیت (41/0=r) و آگاهی اینترنتی ( 38/0=r) و بین میزان استفاده از شبکه های مجازی و متغیرهای سن (19/0-=r)، احساس صمیمت (42/0=r)، آگاهی(25/0=r )، اعتماد به شبکه های مجازی (16/0=r) و سرمایه اجتماعی (30/0=rs) رابطه معنادار وجود دارد ولی بین پایگاه اجتماعی پاسخگو وگرایش به شبکه های مجازی(26/0(sig= رابطه وجود ندارد و میزان احساس صمیمت و راحتی در شبکه های مجازی بیشترین تأثیر را درگرایش دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تهران شرق به انواع شبکه های اجتماعی مجازی(لاین، وایبر، اینستاگرام و...) دارد.
- چکیده انگلیسی:
Abstract
The purpose of this article is to find the effective social factors influence on Islamic Azad university of Iran’s east Tehran branch (Ghiyamdasht) student’s orientation to social medias. Theoretical framework of this study is based on Habermas Theory, Wellman Theory and Tikno-Donho’s Knowledge Cap Theory. The research methodology is survey research and the data collection tool is self-made questionnaire according to Likert scale with open questions. 364 students of Ghiyamdasht university have been surveyed. The sampling method used is stratified sampling and in the end the simple random sampling. Gathered descriptive and inferential data analyzed with the Spearman-Pearson regression method. The result revealed that between orientation to social media and social capital(r=0.28), trust to media(r=0.16), feeling of intimacy(r=0.41) and internet awareness(r=0.38). Between the use of social medias and age(r= -0.19), feeling of intimacy(r=0.42), awareness(r=0.25), trust to social media(r=0.16) and social capital(r=0.30) and there is meaningful correlation, but there is no correlation between responsive social status and tendency to social medias (sig=0.26). Among the factors tested, feeling of intimacy in social media has the most effect on Ghiyamdasht students orientation to social medias like (Line, Viber, Instagram, …).
- انتشار مقاله: 13-07-1395
- نویسندگان: شیما اکبری,نازنین ملکیان
- مشاهده