در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تحقیقات اقتصاد کشاورزی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: برنج,هم جمعی,روابط قیمتی,آزمون برون زایی ضعیف,رهبر قیمت
- چکیده: سبد کالایی برنج متشکل از رقم های کیفی مختلف بوده که این مسئله اتخاذ سیاست ها و برنامه های مناسب جهت کنترل و تنظیم قیمت در بازار را با دشواری مواجه ساخته است. با توجه به تفاوت کیفی رقم های مختلف برنج، بهره گیری از سبد متنوع کیفی و استفاده از رقم رهبر در بازار را می توان به عنوان دو راهکار اصلی در تنظیم بازار برنج مدنظر قرار داد. در راستای اتخاذ راهبردی مناسب بر مبنای روابط قیمتی برای تنظیم بازار برنج، در این مقاله با بهره گیری از داده های سری زمانی ماهیانه ی قیمت خرده فروشی هفت رقم عمده ی موجود در بازار ایران(برنج صدری ممتاز، صدری درجه یک، صدری معمولی، بی نام، طارم، خزر و ندا) طی سال های 1378 تا 1388، به بررسی روابط موجود در سیستم قیمت ها پرداخته شده است. براین اساس، با بهره گیری از آزمون هم جمعی، روابط بلندمدت در بین سری های زمانی مذکور مورد بررسی قرار گرفت. استفاده از آزمون هم جمعی زوجی بیانگر مستقل بودن سری زمانی قیمت برنج صدری ممتاز و لزوم حذف آن از سیستم است. در نهایت با بهره گیری از درایه های ماتریس تعدیل و آزمون برون زایی ضعیف مشخص شد که رقم های صدری درجه یک، خزر و ندا نقش رهبری قیمت در بازار برنج را بر عهده داشته اند. وجود ویژگی برون زایی ضعیف برای رقم های صدری درجه یک، خزر و ندا بیانگر آن است که این رقم ها عامل محرک در فرایند تعیین قیمت سایر رقم های دیگر برنج می باشند. از این رو، تمرکز و استواری برنامه های تنظیم بازار بر رقم های رهبر قیمت می تواند کنترل سریع، کارا و مؤثر قیمت ها را در بازار برنج در پی داشته باشد.
- چکیده انگلیسی: Rice commodity basket involves different qualitative varieties in a way that establishing proper policies and programs for controlling and adjusting price in market is very difficult. According to qualitative difference of rice varieties, using different qualitative basket and price leader variety in market could be considered as two original solutions for adjusting rice market. For acquiring proper strategy in rice market adjustment on the basis of price relationship, present study investigated price relationship among seven main rice varieties’ price system include Sadri Momtaz, Sadri Daraje Yek, Sadri Mamoli, Binam, Tarom, Khazar and Neda during 1999 though 2009 using monthly time series data. Results of stationary ADF and KPSS tests showed that all of seven time series were I(1). Using co-integration test, long run relationship among mentioned time series were investigated. Bivariate co-integration test results revealed that Sadri Momtaz time series was independent from other system variables and should be omitted from the system. Finally, using adjustment matrix elements and weakly exogenous test, it was revealed that Sadri Daraje Yek, Khazar and Neda playing the role of price leadership in rice market. Existing weakly exogenous characteristic for Sadri Daraje Yek, Khazar and Neda varieties showed that these varieties were motive elements in process of determining price of other rice varieties. So, concentrating and basing adjustment market programs on price leadership varieties could result immediate, efficient and effective control of prices in rice market
- انتشار مقاله: 25-09-1394
- نویسندگان: سیدصفدر حسینی,محمد کاوسی کلاشمی,شراره کاوسی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهشنامه اقتصاد انرژی ایران
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: انعطافپذیری,بیعمتقابل,مشارکت در تولید,قراردادهای جدید نفتی
- چکیده: درتنظیم قراردادهای نفتی، بهکارگیری چارچوب قراردادی مناسب که منافع دو طرف را تأمین کند و جذب حداکثری سرمایه خارجی و فنآوری پیشرفته را در پیداشته باشد، ضروری است. عنصر کلیدی در خصوص توزیع منافع بین طرفین، انعطافپذیری بهینه قرارداد است. در این مقاله برای نخستین بار انعطافپذیری رژیم مالی قراردادهای بیع متقابل، مشارکت در تولید و قراردادهای جدید نفتی ایران از طریق شبیهسازی مدل مالی قرارداد در دو سناریوی سختگیرانه و متعارف مطالعه شده است. در سناریوی سختگیرانه، پارامترهای قرارداد بیع متقابل میان شرکت ملی نفت و شرکت شل، مبنا قرار گرفته و پارامترهای دو قرارداد دیگر به گونهای برآورد شده که نتایج اصلی با نتایج تحقق یافته در قرارداد یاد شده یکسان شود. سپس تأثیر پارامترهای برآوردی بر توزیع درآمد ناخالص و بازدهی طرفین بررسی و با هدف تحلیل میزان انعطافپذیری قراردادهای مورد بررسی، به تحلیل حساسیت مؤلفههای بازدهی داخلی پیمانکار و دریافتی طرفین قرارداد نسبت به تغییرات قیمت و هزینههای سرمایهای و عملیاتی پرداخته شده است. براساس نتایح، رژیم مالی قراردادهای مشارکت در تولید این امکان را به طرفین میدهد که میان مفاد و ساختار قرارداد با منافع خود تطابق و هماهنگی پدید آورند. این در حالی است که برخی ابزارهای ناکارآمد قراردادهای بیع متقابل و قراردادهای جدید نفتی ایران منجر به عدم انعطافپذیری بهینه در برابر تغییر شرایط اقتصادی شده است.
- چکیده انگلیسی: In regulating oil contracts applying the appropriate contractual framework is necessary to meets the interests of both parties and maximize the absorption of foreign investment and advanced technology. In terms of distributing benefits between parties, the key element is the contract optimum flexibility. Flexibility of financial regime in buy back contracts, participation in production and Iran new oil contracts through simulation of the financial model using Excel software and Visual Basic programming language under two rigorous and conventional scenarios has been studied for the first t in this manuscript. In rigorous scenario the parameters of buy back contract between Iran national oil company and Shell Co. and parameters of two other contracts are estimated in such a way that original and achieved results are the same. Then, the effect of the estimated parameters on the distribution of gross income and the efficiency of the parties is investigated and with the aim of analyzing the degree of flexibility of contracts, the sensitivity of the efficiency and receipts of the parties to the changing price and capital costs is studied. Results showed financial regime in participation contracts allow the parties to coordinate the contents and structure of the contract with its benefits. While some of the inefficient tools of buy back and Iran new oil contracts have led to a lack of optimal flexibility in changing economic conditions.
- انتشار مقاله: 06-08-1397
- نویسندگان: شراره کاوسی,محمدعلی فلاحی,محمد جواد رزمی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: بررسی مسائل اقتصاد ایران
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: کژگزینی,کژمنشی,کلیدواژهها: اطلاعات نامتقارن,تئوری انگیزش
- چکیده: در دهههای 1950 و 1960 جریان نظری در اقتصاد، بهویژه اقتصاد نئوکلاسیکی، حداکثرسازی رفتار عقلایی، روششناسی فردگرایانه، و اطلاعات کامل است. برخی اقتصاددانان معتقدند ناکامیهای اقتصاد نئوکلاسیک ریشه در این مفروضات انعطافناپذیر داشته است، به همین دلیل روش جدیدی برای مطالعه و تحلیل روابط اقتصادی بنا نهادند. ایدة اصلی آنان به جای استفاده از الگوهای تعادل عمومی، بر تحلیلهای جزئی جهت تبیین پیچیدگیهای تعاملات استراتژیک میان آحاد اقتصادی دارای اطلاعات خصوصی متمرکز است. در این دیدگاه، بنگاه نه به منزلة یک تابع تولید و بنیان فنی بلکه به عنوان ساختار سازماندهی تلقی میشود. در این ساختار، بررسی نحوة شکلگیری قرارداد بین آحاد اقتصادی در شرایط عدم تقارن اطلاعات و چگونگی یافتن راههایی که کارگزار را به اتخاذ تصمیم مناسب سوق دهد، به وسیلة تئوری انگیزش تحلیل میشود. هدف اصلی این مطالعه معرفی تئوری انگیزش، تبیین شیوة عملیاتی و بهکارگیری آن در کارهای تجربی است.
- چکیده انگلیسی:
During the 1950s and 1960s, the theoretical trend in economics, particularly neoclassical economics, was rested on certain assumptions including rational behavior maximization, methodological individualism, and complete information. Some economists believed that such inflexible assumptions caused the failures of neoclassical economics; hence they established a new method for studying and analyzing the economic relations. Instead of using general equilibrium models, their basic idea is centered on partial analyses to clarify the complexities of strategic interactions among economic agents possessing private information. In this approach, a firm is considered as an organizing structure rather than a production function or a technical foundation. In this structure both the formation of a contract among economic agents due to the lack of symmetric information and the ways that lead the agents to make appropriate decisions are analyzed using the incentive theory. This study is mainly aimed at introducing the incentive theory, explicating its operational method, as well as implementing it in empirical contexts.
- انتشار مقاله: 18-02-1394
- نویسندگان: مهدی خداپرست,شراره کاوسی
- مشاهده