در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه مدیریت نظامی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: قدرت نرم,سیاستگذاری فرهنگی,سیاستگذاری دفاعی,منابع فرهنگی
- چکیده: اتخاذ تصمیمها و سیاستهای مطلوب و اثربخش در حوزه دفاعی، نیازمند بهرهگیری حداکثری از منابع سخت و نرم است. از جمله منابعی که از آن میتوان در اثربخشی به سیاستگذاری دفاعی استفاده نمود، منابع فرهنگی قدرت نرم است. این مقاله به بررسی و تحلیل اثربخشی به سیاستگذاری دفاعی جمهوری اسلامی ایران در پرتو کاربست منابع فرهنگی قدرت نرم میپردازد و تلاش میکند به این پرسش پاسخ دهد که کاربست منابع فرهنگی قدرت نرم در اثربخشی به سیاستگذاری دفاعی جمهوری اسلامی ایران چگونه است؟
برای پاسخ به این پرسشها، با استفاده از روش اسنادی (کتابخانهای) و میدانی (مصاحبه) دادهها و اطلاعات جمعآوری، و با شیوه کیفی و از طریق کدگذاری باز و محوری تجزیه و تحلیل گردیدهاند. جامعه آماری این تحقیق، شامل تعداد 22 نفر از استادان، صاحبنظران، پژوهشگران و کارشناسان و مجریان مربوط به حوزه پژوهش است که با استفاده از روش تعیین نمونهگیری زنجیرهای (گلوله برفی) انتخاب شدهاند. نتایج حاصل از مصاحبه با صاحبنظران، حاکی از آن است که کاربست منابع فرهنگی قدرت نرم ج.ا. ایران نقش مؤثری را در اثربخشی به تصمیمگیریهای سیاستگذاران دفاعی، شکل دادن به دادههای سیاست دفاعی و تسهیل در دستیابی به هدفهای دفاعی و نظامی دارد. نشانههای این اثربخشی را در شکلدهی به ساختار ذهنی سیاستگذاران دفاعی، فعلیت بخشیدن و تحرکبخشی به سیاستگذاری دفاعی، توکل به خدا، صبر و استقامت، بهرهگیری از راهحلهای علمی در سیاستگذاریها، نظم و انسجام در فرآیند سیاستگذاری دفاعی، بسیج مردمی، تهییج روحیه و ایجاد آمادگی در نیروها، خودباوری و اعتماد به نفس، بازدارندگی مؤثر و ... میتوان مشاهده کرد.- چکیده انگلیسی: Desired and efficient decisions and policies in defense policy require the maximum utilization of hard and soft resources. Among this resources, cultural sources of soft power can be used to affect defense policy. This study aims to examine and analyze the affect Islamic Republic of Iran's defense policy in light of the utilization of soft power cultural resources. To reach this goal, data were collected using the documentary (field) and field (interview) method, then qualitatively analyzed through open and axial coding. The statistical population of this research consisted of 22 professors, experts, researchers and executives in the field of research who were selected by snowball sampling method. The results of the interviews with experts suggest that the utilization of cultural resources to the soft power of the I.R. of Iran has an efficient role in affecting the decision of defense policy makers, shaping defense policy data, and facilitating the achievement of defense and military goals. Signs of this efficiency include shaping the mental structure of defense policy makers, activating and mobilizing defense policy, trusting in God, patience and endurance, utilizing scientific solutions in policymaking, order and coherence in the process of defense policy, mobilization of people, morale-boosting, self-esteem and confidence, efficent deterrence, and so on.
- انتشار مقاله: 05-09-1397
- نویسندگان: یعقوب یوسفوند,علی اصغر کاظمی زند,ابوالقاسم طاهری,سید مصطفی ابطحی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: سیاست متعالیه
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: ایران,قانون اساسی,توسعه سیاسی,نظام قانونگذاری,حکومت قانون,فقهای عصر مشروطه
- چکیده: هدف پژوهش حاضر بررسی فراز و فرود فرآیند توسعه سیاسی در ایران معاصر با توجه به نگرشهای متفاوت فقهی فقهای عصر مشروطه نسبت به مفاهیم نوآیین بود. این پژوهش با استفاده از روشهای مطالعات جامعهشناسی تاریخی تفسیری درپی پاسخ به این پرسش است که نگرشهای فقهی فقهای عصر مشروطه درباره مفهوم قانون چه تاثیری بر فرآیند توسعه سیاسی در ایران معاصر گذاشته است؟ نتایج نشان میدهد، منازعه مفهومی فقهای عصر مشروطه در مواجهه با مفهوم قانون مستند به دلائل شرعی و ناپایداری فضای گفتگوی مسالمتآمیز میان آنان، به اتخاذ مواضع متضاد نظری و عملی منجر شد. ارائه این نتایج متضاد در قالب فتاوای فقهی لازمالعمل به مردم، تقدسبخشی به عملکردها ذیل عناوین شرعی و طرد طرف مقابل، تاثیر به سزایی در شکلدهی به رفتارهای سیاسی ایرانیان داشت؛ به صورتی که به عنوان یکی از عوامل ایجاد چندپارگیهای اجتماعی، سیاسی و حقوقی و بروز رفتارهای خشونتآمیز در ایران معاصر محسوب میشود. ایجاد چنین شکافهای غیرمنعطف در ایران عصر مشروطه لاجرم فضای مناسبی برای حرکت به سمت دستیابی به شاخصهای لازم در فرآیند توسعه سیاسی را تحت تاثیر قرار میدهد.
- چکیده انگلیسی: The purpose of the present study is to survey the ups and downs of the process of political development in contemporary Iran with respect to the different jurisprudential views about new concepts held by jurists in the Persian constitutional period. Relying on sociological, historical, and exegetical study methods, this research seeks to answer what impact the jurisprudential views about law held by jurists in the constitutional period had on the political development of contemporary Iran. The results showed that jurists’ disagreement with the concept of law in the constitutional period led to their opposite theoretical and practical decisions due to their obligation to religious rules and the instability of peaceful talks in that time. Their opposition through jurisprudential binding Fatawas, sanctification of some acts as being religious, and negation of the counteracts had an immense effect on the political behavior of Iranians such that it caused social, political, and legal segmentation as well as violent reactions among Iranians. Such inflexible gaps in Iran during the constitutional period definitely paved the way to move toward achieving essential criteria in the process of political development.
- انتشار مقاله: 09-04-1397
- نویسندگان: علیرضا صالحی,سید مصطفی ابطحی,ابوالقاسم طاهری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: جستارهای سیاسی معاصر
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: سرمایه اجتماعی,اعتماد,شیراز,الگوی اسلامی ایرانی,توسعه سیاسی
- چکیده: چکیده:
پیششرط توسعه سیاسی و کارآمدی حکومتها به سرمایه اجتماعی هر کشوری برمیگردد. سرمایه اجتماعی به عنوان پیوندها و هنجارهای مشترک و تعمیم اعتماد اجتماعی در سطح خرد و کلان نه تنها عامل تسهیل امور برای افراد و گروههاست بلکه عامل مهم در شناسایی جامعه سیاسی نیز میباشد. هدف این پژوهش، بررسی ارتباط میان سرمایه اجتماعی و توسعه سیاسی و شناساندن جایگاه سرمایه اجتماعی و عنصر سازنده آن یعنی اعتماد، در رسیدن به توسعه سیاسی با نگاه بومی(اسلامی-ایرانی) در ایران است. پژوهش حاضر به لحاظ نوع تحقیق؛ توسعه ای- کاربردی و روش تحقیق؛ آمیخته(کمی- کیفی)، ابزار تحلیل؛ مبتنی فیش برداری و پیمایش می باشد. جامعه آماری شهروندان شهر شیراز با حجم نمونه 283 نفر به صورت تصادفی ساده می باشد. اندازه گیری پایابی داده ها با آلفای کرونباخ 810/0 و در محیط نرم افزار spss20 و نرمال بودن توزیع داده ها نیز با آزمون کولوموگروف-اسمیرنوف مورد بررسی قرار گرفت و روایی محتوا نیز توسط اساتید تایید شد. نتیجه کلی پژوهش بر این است که رابطه مستقیم و معنا داری بین سرمایه اجتماعی با مولفه اعتماد و توسعه سیاسی با رویکرد بومی وجود دارد.- چکیده انگلیسی: Abstract
the precondition for political development and social capital of every country goes to the effectiveness of government. The aim of this study was to investigate the relationship between social capital and social capital and political development and introducing the element manufacturer's confidence in achieving political development with a native look (Islamic Irani) in Iran. Current research in terms of research, e-applications development and research methodology; mixed (quantitative-qualitative), analytical instruments, navigation is taking notes. The population of citizens of the city with a sample size of 283 people is randomly. The results of the study is significant direct relationship between social capital and trust component and endemic political development approach.- انتشار مقاله: 29-11-1399
- نویسندگان: محمدرضا دمیری,سید مصطفی ابطحی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: جستارهای سیاسی معاصر
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: عراق,خاورمیانه,داعش,گروه های تکفیری,تحقیر
- چکیده: در این مقاله تلاش شده است ظهور و گسترش پدیده تکفیر از منظر احساس تحقیر مورد بررسی قرار گیرد. موضوع تحقیر منجر به بروز هیجان جمعی و فردی است که در شرایط خاصی میتواند به کنش یا واکنش خشونتآمیز منتهی گردد. در جوامعی که تضادهای اجتماعی نابرابریهای ناموجه، فشارها و تحقیرهای داخلی و خارجی در کنار شرایط استبداد و انسداد وجود داشته باشند. حس ناکامی و ناامیدی رشد میکند و در پی آن در بستر فضای اجتماعی گروههای رشد میکنند که از وضع موجود ناراضی و درتلاش برای تغییر آن میافتند. این تغییرات با توجه به متن خود آغشته به نفرت و خشونت هستند. در چارچوب عراق ایده هویت دهنده اسلام تکفیری است، ایدهای که رنگ زمینه خود را دارد و در مقابل هویت ملی قرار گرفته است. برپایه چارچوب نظری روانشناسی اجتماعی درصدد پاسخ به این سئوال هستیم که چگونه احساس تحقیر باعث ظهور و گسترش گروههای تکفیری در خاورمیانه بطور کلی و علیالخصوص در عراق شده است؟ گروههای تکفیر چگونه هویت خود را در تضاد با هویت ملی و بر پایه اسلام تعریف کردهاند.
- چکیده انگلیسی: In this article, we have attempted to investigate the emergence and spread of the Takfir phenomenon based on humiliation. Humiliation result in individual and collective emotions that can lead to violent behavior or reaction under particular circumstances. In some societies where there are unjustified social inequality, internal and external pressures and humiliations alongside conditions of despotism and blockage, the sense of frustration grows. Subsequently, within such social space, groups grow that are dissatisfied in this situation and strive to change it. These changes, according to their text, are along with hatred and violence. Within the situation of Iraq, identified idea is Takfiri Islam, an idea that has its own background and is against national identity. Based on the theoretical framework of social psychology, we try to answer the question of how humiliation has led to the rise and spread of Takfiri groups in the Middle East in general and in Iraq in particular. How do takfiri groups define their identity in opposition to national identity based on Islam?
- انتشار مقاله: 25-11-1398
- نویسندگان: سید رسول حسینی,سید جواد میری,سید مصطفی ابطحی,کمال پولادی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: جستارهای سیاسی معاصر
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: هویت ملی,ناسیونالیسم,خاورمیانه,داعش,بنیادگرایی,بعثیسم
- چکیده: یکی از دلایل پایان استعمار در خاورمیانه نضج گرفتن احساسات ملی گرایانه بود. مصر پیشرو برنامههای ناسیونالیسم در جهان عرب بود. ناسیونالیسم در سوریه و عراق در قالب حزب بعث و توسط رهبرانی نظامی ظهور یافت. ناسیونالیسم نتوانست دستاوردهایی که در غرب ایجاد کرد را در خاورمیانه ایجاد کند. اگر بر عمق و اجتماعی بودن چنین ادعای ناسیونالیستی چشم بپوشیم، باید اذعان کنیم ظهور دولتهای ملی با جغرافیای سیاسی جدید در منطقه از دستاوردهای آن بود. یعنی برجستهترین دستاورد ناسیونالیسم را باید مرزبندیهای سیاسی تحت عنوان کشور دانست. ولی با گذشت زمان ایدئولوژی ناسیونالیسم رو به ضعف نهاد و با شکست اعراب در مقابل اسرائیل در سال 1967 به کلی از بین رفت.ملی گرایی نتوانست هویت ملی را برای کشورهای خاورمیانه رقم بزند و فرایند ملت- دولت سازی و یکپارچگی ملی را تداوم بخشد. به همین دلیل برخی ملتهای عربی از ناسیونالیسم به بنیادگرایی روی آوردند نه برای برساختن ملت - دولت و یا اصلاح ساختارهای سیاسی، بلکه برای کسب هویت جدید و متفاوت از هویت ملی و برای جبران ناکامیهای به ارث رسیده از گذشته. به عبارت دیگر می توان ادعا کرد در رهیافت جدید خاورمیانه هویت ملی هنوز در ابهام است و حتی مرزهای سرزمینی نیز با خطر فروپاشی مواجهه هستند.
- چکیده انگلیسی: One of the reasons for the end of colonialism in the Middle East was to raise of nationalist sentiment. Egypt was the leading nationalist program in the Arab world. Nationalism in Syria and Iraq was emerged in the form of the Ba'ath Party and military leaders. But this nationalist claim in the Middle East could not create achievements that make in the West. If we ignore the depth and sociality of this nationalist claim, we should admit the achievements of nationalism made national states with the new geopolitical background in the region. Just the most prominent accomplishment of nationalism was the new political boundaries in the Middle East. This research seeks to study this hypothesis; that nationalism couldn't bring national identity for the Middle East, which based on that, the process of nation-state making, national unity and political stability in the region would happen and persist. For this reason, Arab nations have shifted away from nationalism to fundamentalism, not for nation-state or reform of political structures, but for obtaining a new and different identity from the national identity and to compensate for the inherited failures of the past. On the other words, in the new approach in the Middle East, which fundamentalism and violence are its key tools, the national identity is still buried in ambiguity, and territorial borders are also in danger of fundamental collapse. In this paper, Social Identity Theory is used to identify fundamentalist groups, especially ISIS.
- انتشار مقاله: 26-03-1398
- نویسندگان: سید رسول حسینی,سید جواد میری,سید مصطفی ابطحی,کمال پولادی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: جستارهای سیاسی معاصر
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: سرمایه اجتماعی,اعتماد,شیراز,الگوی اسلامی ایرانی,توسعه سیاسی
- چکیده: چکیده:
پیششرط توسعه سیاسی و کارآمدی حکومتها به سرمایه اجتماعی هر کشوری برمیگردد. سرمایه اجتماعی به عنوان پیوندها و هنجارهای مشترک و تعمیم اعتماد اجتماعی در سطح خرد و کلان نه تنها عامل تسهیل امور برای افراد و گروههاست بلکه عامل مهم در شناسایی جامعه سیاسی نیز میباشد. هدف این پژوهش، بررسی ارتباط میان سرمایه اجتماعی و توسعه سیاسی و شناساندن جایگاه سرمایه اجتماعی و عنصر سازنده آن یعنی اعتماد، در رسیدن به توسعه سیاسی با نگاه بومی(اسلامی-ایرانی) در ایران است. پژوهش حاضر به لحاظ نوع تحقیق؛ توسعه ای- کاربردی و روش تحقیق؛ آمیخته(کمی- کیفی)، ابزار تحلیل؛ مبتنی فیش برداری و پیمایش می باشد. جامعه آماری شهروندان شهر شیراز با حجم نمونه 283 نفر به صورت تصادفی ساده می باشد. اندازه گیری پایابی داده ها با آلفای کرونباخ 810/0 و در محیط نرم افزار spss20 و نرمال بودن توزیع داده ها نیز با آزمون کولوموگروف-اسمیرنوف مورد بررسی قرار گرفت و روایی محتوا نیز توسط اساتید تایید شد. نتیجه کلی پژوهش بر این است که رابطه مستقیم و معنا داری بین سرمایه اجتماعی با مولفه اعتماد و توسعه سیاسی با رویکرد بومی وجود دارد.- چکیده انگلیسی: Abstract
the precondition for political development and social capital of every country goes to the effectiveness of government. The aim of this study was to investigate the relationship between social capital and social capital and political development and introducing the element manufacturer's confidence in achieving political development with a native look (Islamic Irani) in Iran. Current research in terms of research, e-applications development and research methodology; mixed (quantitative-qualitative), analytical instruments, navigation is taking notes. The population of citizens of the city with a sample size of 283 people is randomly. The results of the study is significant direct relationship between social capital and trust component and endemic political development approach.- انتشار مقاله: 29-11-1399
- نویسندگان: محمدرضا دمیری,سید مصطفی ابطحی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: جستارهای سیاسی معاصر
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: عراق,خاورمیانه,داعش,گروه های تکفیری,تحقیر
- چکیده: در این مقاله تلاش شده است ظهور و گسترش پدیده تکفیر از منظر احساس تحقیر مورد بررسی قرار گیرد. موضوع تحقیر منجر به بروز هیجان جمعی و فردی است که در شرایط خاصی میتواند به کنش یا واکنش خشونتآمیز منتهی گردد. در جوامعی که تضادهای اجتماعی نابرابریهای ناموجه، فشارها و تحقیرهای داخلی و خارجی در کنار شرایط استبداد و انسداد وجود داشته باشند. حس ناکامی و ناامیدی رشد میکند و در پی آن در بستر فضای اجتماعی گروههای رشد میکنند که از وضع موجود ناراضی و درتلاش برای تغییر آن میافتند. این تغییرات با توجه به متن خود آغشته به نفرت و خشونت هستند. در چارچوب عراق ایده هویت دهنده اسلام تکفیری است، ایدهای که رنگ زمینه خود را دارد و در مقابل هویت ملی قرار گرفته است. برپایه چارچوب نظری روانشناسی اجتماعی درصدد پاسخ به این سئوال هستیم که چگونه احساس تحقیر باعث ظهور و گسترش گروههای تکفیری در خاورمیانه بطور کلی و علیالخصوص در عراق شده است؟ گروههای تکفیر چگونه هویت خود را در تضاد با هویت ملی و بر پایه اسلام تعریف کردهاند.
- چکیده انگلیسی: In this article, we have attempted to investigate the emergence and spread of the Takfir phenomenon based on humiliation. Humiliation result in individual and collective emotions that can lead to violent behavior or reaction under particular circumstances. In some societies where there are unjustified social inequality, internal and external pressures and humiliations alongside conditions of despotism and blockage, the sense of frustration grows. Subsequently, within such social space, groups grow that are dissatisfied in this situation and strive to change it. These changes, according to their text, are along with hatred and violence. Within the situation of Iraq, identified idea is Takfiri Islam, an idea that has its own background and is against national identity. Based on the theoretical framework of social psychology, we try to answer the question of how humiliation has led to the rise and spread of Takfiri groups in the Middle East in general and in Iraq in particular. How do takfiri groups define their identity in opposition to national identity based on Islam?
- انتشار مقاله: 25-11-1398
- نویسندگان: سید رسول حسینی,سید جواد میری,سید مصطفی ابطحی,کمال پولادی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: جستارهای سیاسی معاصر
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: هویت ملی,ناسیونالیسم,خاورمیانه,داعش,بنیادگرایی,بعثیسم
- چکیده: یکی از دلایل پایان استعمار در خاورمیانه نضج گرفتن احساسات ملی گرایانه بود. مصر پیشرو برنامههای ناسیونالیسم در جهان عرب بود. ناسیونالیسم در سوریه و عراق در قالب حزب بعث و توسط رهبرانی نظامی ظهور یافت. ناسیونالیسم نتوانست دستاوردهایی که در غرب ایجاد کرد را در خاورمیانه ایجاد کند. اگر بر عمق و اجتماعی بودن چنین ادعای ناسیونالیستی چشم بپوشیم، باید اذعان کنیم ظهور دولتهای ملی با جغرافیای سیاسی جدید در منطقه از دستاوردهای آن بود. یعنی برجستهترین دستاورد ناسیونالیسم را باید مرزبندیهای سیاسی تحت عنوان کشور دانست. ولی با گذشت زمان ایدئولوژی ناسیونالیسم رو به ضعف نهاد و با شکست اعراب در مقابل اسرائیل در سال 1967 به کلی از بین رفت.ملی گرایی نتوانست هویت ملی را برای کشورهای خاورمیانه رقم بزند و فرایند ملت- دولت سازی و یکپارچگی ملی را تداوم بخشد. به همین دلیل برخی ملتهای عربی از ناسیونالیسم به بنیادگرایی روی آوردند نه برای برساختن ملت - دولت و یا اصلاح ساختارهای سیاسی، بلکه برای کسب هویت جدید و متفاوت از هویت ملی و برای جبران ناکامیهای به ارث رسیده از گذشته. به عبارت دیگر می توان ادعا کرد در رهیافت جدید خاورمیانه هویت ملی هنوز در ابهام است و حتی مرزهای سرزمینی نیز با خطر فروپاشی مواجهه هستند.
- چکیده انگلیسی: One of the reasons for the end of colonialism in the Middle East was to raise of nationalist sentiment. Egypt was the leading nationalist program in the Arab world. Nationalism in Syria and Iraq was emerged in the form of the Ba'ath Party and military leaders. But this nationalist claim in the Middle East could not create achievements that make in the West. If we ignore the depth and sociality of this nationalist claim, we should admit the achievements of nationalism made national states with the new geopolitical background in the region. Just the most prominent accomplishment of nationalism was the new political boundaries in the Middle East. This research seeks to study this hypothesis; that nationalism couldn't bring national identity for the Middle East, which based on that, the process of nation-state making, national unity and political stability in the region would happen and persist. For this reason, Arab nations have shifted away from nationalism to fundamentalism, not for nation-state or reform of political structures, but for obtaining a new and different identity from the national identity and to compensate for the inherited failures of the past. On the other words, in the new approach in the Middle East, which fundamentalism and violence are its key tools, the national identity is still buried in ambiguity, and territorial borders are also in danger of fundamental collapse. In this paper, Social Identity Theory is used to identify fundamentalist groups, especially ISIS.
- انتشار مقاله: 26-03-1398
- نویسندگان: سید رسول حسینی,سید جواد میری,سید مصطفی ابطحی,کمال پولادی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: جستارهای سیاسی معاصر
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: سرمایه اجتماعی,اعتماد,شیراز,الگوی اسلامی ایرانی,توسعه سیاسی
- چکیده: چکیده:
پیششرط توسعه سیاسی و کارآمدی حکومتها به سرمایه اجتماعی هر کشوری برمیگردد. سرمایه اجتماعی به عنوان پیوندها و هنجارهای مشترک و تعمیم اعتماد اجتماعی در سطح خرد و کلان نه تنها عامل تسهیل امور برای افراد و گروههاست بلکه عامل مهم در شناسایی جامعه سیاسی نیز میباشد. هدف این پژوهش، بررسی ارتباط میان سرمایه اجتماعی و توسعه سیاسی و شناساندن جایگاه سرمایه اجتماعی و عنصر سازنده آن یعنی اعتماد، در رسیدن به توسعه سیاسی با نگاه بومی(اسلامی-ایرانی) در ایران است. پژوهش حاضر به لحاظ نوع تحقیق؛ توسعه ای- کاربردی و روش تحقیق؛ آمیخته(کمی- کیفی)، ابزار تحلیل؛ مبتنی فیش برداری و پیمایش می باشد. جامعه آماری شهروندان شهر شیراز با حجم نمونه 283 نفر به صورت تصادفی ساده می باشد. اندازه گیری پایابی داده ها با آلفای کرونباخ 810/0 و در محیط نرم افزار spss20 و نرمال بودن توزیع داده ها نیز با آزمون کولوموگروف-اسمیرنوف مورد بررسی قرار گرفت و روایی محتوا نیز توسط اساتید تایید شد. نتیجه کلی پژوهش بر این است که رابطه مستقیم و معنا داری بین سرمایه اجتماعی با مولفه اعتماد و توسعه سیاسی با رویکرد بومی وجود دارد.- چکیده انگلیسی: Abstract
the precondition for political development and social capital of every country goes to the effectiveness of government. The aim of this study was to investigate the relationship between social capital and social capital and political development and introducing the element manufacturer's confidence in achieving political development with a native look (Islamic Irani) in Iran. Current research in terms of research, e-applications development and research methodology; mixed (quantitative-qualitative), analytical instruments, navigation is taking notes. The population of citizens of the city with a sample size of 283 people is randomly. The results of the study is significant direct relationship between social capital and trust component and endemic political development approach.- انتشار مقاله: 29-11-1399
- نویسندگان: محمدرضا دمیری,سید مصطفی ابطحی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: جستارهای سیاسی معاصر
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: عراق,خاورمیانه,داعش,گروه های تکفیری,تحقیر
- چکیده: در این مقاله تلاش شده است ظهور و گسترش پدیده تکفیر از منظر احساس تحقیر مورد بررسی قرار گیرد. موضوع تحقیر منجر به بروز هیجان جمعی و فردی است که در شرایط خاصی میتواند به کنش یا واکنش خشونتآمیز منتهی گردد. در جوامعی که تضادهای اجتماعی نابرابریهای ناموجه، فشارها و تحقیرهای داخلی و خارجی در کنار شرایط استبداد و انسداد وجود داشته باشند. حس ناکامی و ناامیدی رشد میکند و در پی آن در بستر فضای اجتماعی گروههای رشد میکنند که از وضع موجود ناراضی و درتلاش برای تغییر آن میافتند. این تغییرات با توجه به متن خود آغشته به نفرت و خشونت هستند. در چارچوب عراق ایده هویت دهنده اسلام تکفیری است، ایدهای که رنگ زمینه خود را دارد و در مقابل هویت ملی قرار گرفته است. برپایه چارچوب نظری روانشناسی اجتماعی درصدد پاسخ به این سئوال هستیم که چگونه احساس تحقیر باعث ظهور و گسترش گروههای تکفیری در خاورمیانه بطور کلی و علیالخصوص در عراق شده است؟ گروههای تکفیر چگونه هویت خود را در تضاد با هویت ملی و بر پایه اسلام تعریف کردهاند.
- چکیده انگلیسی: In this article, we have attempted to investigate the emergence and spread of the Takfir phenomenon based on humiliation. Humiliation result in individual and collective emotions that can lead to violent behavior or reaction under particular circumstances. In some societies where there are unjustified social inequality, internal and external pressures and humiliations alongside conditions of despotism and blockage, the sense of frustration grows. Subsequently, within such social space, groups grow that are dissatisfied in this situation and strive to change it. These changes, according to their text, are along with hatred and violence. Within the situation of Iraq, identified idea is Takfiri Islam, an idea that has its own background and is against national identity. Based on the theoretical framework of social psychology, we try to answer the question of how humiliation has led to the rise and spread of Takfiri groups in the Middle East in general and in Iraq in particular. How do takfiri groups define their identity in opposition to national identity based on Islam?
- انتشار مقاله: 25-11-1398
- نویسندگان: سید رسول حسینی,سید جواد میری,سید مصطفی ابطحی,کمال پولادی
- مشاهده