در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: منظر
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: منظر,کوه,کویر
- چکیده: این شماره مجله، با تأخیر نسبت به موعد خود چاپ شد. در این فاصله خبر فوت استاد «محمد شهیر»، معمار منظر برجسته هندی موجب تأثر علاقمندان این حرفه شد. استاد که مقالاتی برای مجله منظر نگاشته بود، با مرمت باغهای تاریخی هند و افغانستان که به سبک ایرانی ساخته شده بودند، نقش مهمی در روزآمد کردن باغ ایرانی و فعالسازی آن در جریان زندگی امروزی داشت. تجربههای «محمد شهیر» در معماری منظر و مرمت باغهای ایرانی یادگاری گرانبها برای جوانان امروز است. روحش شاد و پرفتوح باد...
تهران، از دو سو با عنصر شگرف طبیعی محدود شده : کوهستان البرز در شمال و کویر نمک در جنوب. این دو مهمترین عناصر منظر قلمرو تهران هستند که نقش اصلی را در تعامل تهرانیها با محیط برای ساختن منظر تهران ایفا کردهاند؛ اما امروز کمتر نشانی از آنها در شهر باقی است.
منظر، محصول تعامل انسان با محیط است؛ اگر گفتگوی آنها، راه عادی خود را بپیماید. مداخله نیروهای بیرونی آثار مخربی بر سیستم بنیاد شده بر تعامل این دو برجای میگذارد که منظری آشفته میآفریند، با نشانهای کمی از عناصر پایه منظر. منظری که روند طبیعی خود را در شکلیابی طی کرده باشد، متنی است که هم برای ساکنان، فضا را با معنی میسازد (مکان) و هم قابلیت قرائت خواهد داشت برای ناظران بیرونی.
کوه و کویر، دو عنصر پایه منظر تهران، در سیمای امروز شهر به حاشیه رانده شدهاند. فارغ از آن که زیستن در میانهای چنین متضاد، مزیتی به تهران میبخشد که میتواند آن را به شهری منحصر به فرد برای گردشگران و شهروندان بدل سازد، این دو منشأ عناصر خرد و میانی منظر هستند که هر یک میتواند مبنای برنامهها و طرحهای شهری قرار گیرد.
رودخانههایی که از کوه به دشت جاری میشوند، حلقههای وصل دو عنصر اصیل منظر تهراناند که ستون فقرات شهر باید باشد. جنس و رنگ زمین در کوههای سنگی و دشت رس، سیمای متفاوتی به ساختههای دو پهنه میبخشد. شیب زمین از شمال به جنوب با جویبارهایی که در امتداد آنها جاریاند و بادی که از درههای شمالی به سوی دشت جنوبی میوزد جهت را در شهر به روشنی بارز میسازد.
هشتصد متر اختلاف ارتفاع، دو اقلیم متفاوت را در دوسوی تهران پدید میآورد که دو تابش مختلف، آسمانهایی با دو آبی متفاوت، تابش نور و حرارت مختلف و گیاهانی متفاوت محصول آن است.
تداوم این تفاوتها و بسیاری مشخصات دیگر در طول تاریخ، دو هویت جداگانهای را برای شمال و جنوب تهران رقم زده که چنانچه مراعات شود، رد عناصر اصیل منظر بر سیمای تهران خواهد درخشید؛ و الاّ همسان فرزندی بینشان از پدر خواهد بود.
شهرهای سنتی ایران که چنین مشخصاتی دارند، به جبر محدودیت انسان در اعمال زور بر محیط، منظری خوانا و برآمده از حکایت صادق تعامل انسان و محیط دارند؛ و همین شباهت مصداق زیبایی آنها خوانده می شود.
شهرهای مدرن، که ذیل عربدههای مستانه مهندسان با طرح جامع سلاخی میشوند، ربط خود را با محیط از دست میدهند؛ زیرا نه تنها مهندسان همه چیز را نمیدانند، بلکه حیات منافشان نیز مانع پذیرش تغییر است. از این روست که علیرغم آن که ندای «احیای منظر تهران» از هر کوی و برزن آنچنان برخاسته که حتی متولیان طرح جامع نیز شعار آن را میدهند، اما پاسخی عملی نمییابد.
عکس روی جلد محصول مشارکت «آیدا آلهاشمی» و «فرنوش پورصفوی» و مداخلهای فناورانه در دو عکس است که تنگنای هوای آلوده و زوائد بصری وادارشان ساخت تا اینچنین بتوان تصویری واقعی از تهران در قلمرو خود به دست داد.
سردبیر- چکیده انگلیسی: This issue of Manzar magazine was published with a delay. In the meantime, the sad news of the decease of Dr. “Ahmad Shahir”, the Indian landscape architecture influenced the professionals of his field profoundly. Professor Shahir had written articles on restoration of Indian and Afghanistan historic gardens in Persian style. He had a significant role in updating and activating Persian garden in the current life. His experiences in architecture and restoration of Persian gardens are precious remnant for the youth. May God bless and rest his soul in peace.
Tehran is confined collaterally by two natural features: Alborz Mountains in north and salt desert in south. These two are the most significant elements defining Tehran territory and creating a way for Tehran people to interact with the environment; while there no sign of them exists in city currently.
Landscape is born of man and environment interaction; if their dialog proceeds normally. External interferences lay destructive effects on the system based on their mutual interaction, creating a disheveled landscape with few fundamental landscape signs. A landscape that has headed a normal process in its formation is a context that creates space (place) for its residents while being legible to its observers.
Mountain and desert, two fundamental landscape elements of Tehran are derived to margins in today’s city image. Despite the fact that living in their contradicting midst brings a privilege to Tehran and turns it into a unique city for tourists and citizens, the two mentioned elements are middle and micro landscape elements that can set urban projects and program foundation.
Rivers that flow from the mountains to the plains connects two main elements of Tehran landscape and they are considered as the backbone of the city. The material and colors of the earth in the heart of stone mountains and clay plains feature a distinctive composition. The north to south slope with flowing streams within and the blowing breezes explicates the city orientation clearly.
Eight hundred altitude variances create two different climates with two distinctive solar radiations and two blue colors of sky, light, heat and vegetation.
The persistence of these differences and many other characteristics in history has determined two separate identities for the north and south of Tehran, if observed, rejection of original landscape elements will remain on the face of Tehran, turning it into a son without a father.
Traditional cities of Iran with such characteristics, due to lack of human interferences, offer legible and interaction based landscape and these similarities provide beauty.
Modern cities, slaughtered by intoxicated outcries of master plan, lose their connection with environment; since engineers do not only know everything, but also resist variation. Thus, despite the call of "Revitalization Tehran Landscape" from every corner, in a way that even the supervisors of the master plan are also chanting it, the answer is not practical.
The cover picture is obtained by Aida Alehashemi’s and Farnoush Poursafavi’s participation and their technological combination of the two photos where the dilemma of polluted air and visual processes led them through building up a true picture of actual Tehran territory.
Editor- in- chief- انتشار مقاله: 13-11-1394
- نویسندگان: سید امیر منصوری,سید امیر منصوری,سید امیر منصوری,سید امیر منصوری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: منظر
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده: بنا به روایت کاوشهای باستانشناسی، معبد از قدیمیترین نمونههای معماری انسانها بوده که بر شکلگیری بناهای دیگر انسانساخت همچون خانه و کاخ اثر گذاشته است. انسانهای دوران باستان، که فهم ویژه خود از جهان و هستی را داشتند، برای ایجاد «رابطه» با آن، به تجسم اعتقاد خود میپرداختند. اشیاء و عناصری را به عنوان نماد قدسیت، جهان والا و خیر مطلق انتخاب میکردند و آنها را در صحنه زندگی خود به کار میگرفتند. اینچنین بود که زیباآفرینی آغاز شد.
زیبایی، صورت وجود برتر است و زیباسازی، فرآیند معنابخشی به محیط زندگی که در جزء و کل عناصر پیرامون اثر میگذارد. انسان با انتخاب از میان عناصر طبیعت و چیدمان جدید از آنها، فضایی میآفریند که حامل معنای مورد نظر اوست. پس از آن، زمانی را در فضا به زندگی میگذراند؛ نسل در پی نسل، و تدریجاً «فضا» به «مکان» بدل میشود. «فضا»، صورت مطلوب و بایسته زندگی انسان و «مکان»، محصول تلفیق زندگی با آن است.
حیاط، به معنای آنجا که در پیرامون است، نوع مشهور فضای ایرانی است. عرصهای با آسمان باز، آبی در میانه و درختانی در کناره که زندگی دور تا دور آن رخ میدهد؛ عناصر زندگی، ساختههای انسانی هستند که هریک در روندی مشابه پدید آمدهاند. اشکالمعنا یافتهای که در جریان تاریخ با سوهان نیازها و اقتضائات انسانی صیقل خوردهاند.
حیاط ایرانی، مکان و منظری1 است که به تدریج و در طی هزارهها، شکل نهایی خود را یافته و به عنوان جوهر فضا، در اقسام مختلف معماری ایران بروز کرده است. معماری حیاط مرکزی، که برای توصیف گونه غالب معماری ایرانی استفاده میشود، وصف پدیدآمدن فضا بر مدار حیاط است؛ حیاطی که مظهر معناست و موجب زیبایی فضا و تبدیل آن به مکان زندگی. در این روند، حیاط به مثابه عنصر حامل معنا، به «جسم» معماری، روح و «جان» میبخشد؛ حیاط موجب حیات میشود.
مراسم سلام عید دوره قاجار در میدان ارگ تهران، گویای روند دمیدهشدن حیات در فضای زندگی ایرانی است. حوض آب بزرگی در میانه فضا، مرکز پرگاری است که عناصر و رویدادها را نظم داده است. درختانی در کنار، فضا را کمال بخشیده است. پس آنگاه ایوان قصر، که به این صحنه چشم دوخته، و توپ جنگی، که مظهر قدرت حاکم است، در دو سوی آن تعبیه شدهاند. خیابان به مثابه فضای اجتماعی از کناره قصر، که جایگاه قدرت است، خود را به کانون حیاتبخش میرساند و بنای دیگری، به نشانه قدرت دست دوم در کنار حیاط، از خوان نعمت آن مینوشد.
خوانش حیاط ایرانی، که علیرغم تفاوت در شکل عناصر پیرامونی ماهیت واحدی دارد رمز کمالجویی از حیاط تا حیات را برملا میسازد.
مراسم سلام عید، به عنوان دنبالهروی سنتی که تخت جمشید را پدید آورد، رفتاری است که خود را با منظر ایرانی انطباق داده است؛ علیرغم آن که جای زیادی برای جمعیت انبوه وجود ندارد، اما گویی این رفتار در آن فضاست که منزلت واقعی خود را به دست میآورد. تجمع جمعیت در زمان خاص و در مکانی با ویژگیهای گفته شده، نمایش صحنهایست از حیات به روایت ایرانیان.- چکیده انگلیسی: According to archeological excavations, temples are the earliest outcomes of human architecture that have affected the formation of other human-constructed buildings such as houses and palaces. Ancient people, with their particular perception of the world, embodied their beliefs in order to "relate" to the world. They chose exceptional objects and elements as symbols of sanctity, the supreme world and the absolute blessing to be used in their life scenes. And so beauty creation came to life.
Beauty is the embodiment of a better existence and beautification is signification of the environment to influence the surrounding elements in whole and detail. Man rearranges what he chooses from nature to create a space that implies his intended meaning. Thereby he spends time living in space and generation by generation; the "space" gradually becomes a "place". "Space" is the desirable and necessary form for human life and "place" is the product of space combined with life.
Yard, meaning there that is around, is the prominent type of Iranian space; an area with an open blue sky in the middle, and surrounded by trees where life happens all around it. Elements of life are human-made creations produced in the same process; meaningful forms that have reshaped in the course of history with the human requirements and demands.
Iranian yard is a place and a landscape1 that is shaped gradually over the millennia. It has appeared as the essence of space in various types of architecture is Iran. The central courtyard architecture, which is used to describe the dominant type of Iranian architecture, is the description of space formation pivoted by the yard; a yard that is a symbol of meaning and beautifier of space in order to transform it into a place. Therefore, in the process, the yard as the element of cresting meaning, offers spirit and “life” to the "body" of architecture through essence of yard.
Eid greeting ceremony of Qajar era in Arg square of Tehran narrates the life giving flow in Iranian space of living. A large pool of water in the middle of the space arranges the elements and the order of events as the center of a compass. Thereby the palace porches that seems to have locked their views to the scene, and the cannon which is a symbol of power, have been built on both sides. The street as a social space from the edge of the palace approaches to his redemptive focus of yard and and another building as the secondary sign of power in side of the yard, benefits from its virtue.
Reading the Iranian yard which is of the same nature despite the difference in the peripheral elements is the key to reveals its desire to seek perfection from yard to life.
Eid greeting ceremony, as a traditional celebration that created Persepolis, is a unique behavior of adaptation to Iranian landscape. Despite inadequate space to room a large crowd, the behavior in the space depicts its real status. The crowd gathered at a specific time and place with mentioned features is the manifestation of a scene narrated by Iranians.- انتشار مقاله: 01-03-1394
- نویسندگان: سید امیر منصوری,سید امیر منصوری,سید امیر منصوری,سید امیر منصوری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: منظر
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده: 1. تصویر رایج گردشگری در ایران، در نمونه های سطح بالا، راهنمایی است که در میان فضاهای یک مجموعه تاریخی به گروه گردشگران توضیحاتی درباره شهرت بنا می دهد: سال ساخت، دوره حکومتی، اندازه ها، تعداد اجزاء مهم، سبک کلی و روایتهای هیجان انگیزی که از مجموعه چهره ای رمزآلود و ماورایی می آفریند. گردشگر پس از مراجعت، به سرعت داده های نخستین را به فراموشی میسپارد و از ترکیب داستان ها و افسانههای وابسته، که با شاخه های سست به مجموعه تاریخی متصل شده تصویری افسانه ای می سازد که با حقیقت شیء فاصله زیاد دارد و امکان بهرهمندی از تجربه تاریخی را به حداقل میرساند. در این رویکرد آثار تاریخی اشیائی برای نازیدن و اعجاب مخاطب اند و بنا نیست چراغ راه آینده باشند. درنتیجه گردشگری از این نوع، به تفرجی بدل می شود که برهم زننده عادات روزمره است و نوعی تمدد اعصاب؛ و انتظار معرفت از آن به حداقل می گراید. این است که در جامعه ما مفهوم گردشگری به گشت وگذار و خوش گذرانی نزدیکتر است تا سیاحت و عبرت. اولی حالت روحی موقت انسان را نشانه می گیرد و دومی معرفت و فهم پایدار او را. روشن است در گردشگری نوع دوم، که معرفت گراست، نشاط ناشی از سفر و تغییر حالت متعارف نیز نهفته است، اما هدف آن توسعه بینش و ارتقاء فهم گردشگر در مواجهه با تجربه پیشینیان یا طبیعت است.
- چکیده انگلیسی: 1. The common image of tourism in Iran, in high-level samples, is a guide that provides explanations about a building’s popularity among the spaces of a historical collection: construction year, regency, sizes, number of important components, general style and interesting stories that create a mysterious visage of the complex. The tourist however, after returning, forgets about the initial data, makes up a fictional image far away from reality of the object, and minimizes the possibility of benefitting from the historical experience. In this method, historic works are objects to the observers’ wonder and not intended to be guides for future. Thus, such kind of tourism turns in to a paseo only interrupts the daily habits and expecting knowledge from it, decreases to its least. That is, in our society the concept of tourism is closer to surfing and fun rather than exploring and learning. The first one, aims at the temporary spiritual state of human and the second one his knowledge and sustainable understanding. It is clear that in tourism, the second one, which is knowledge-oriented, happiness lies in alternative modes of travel and change but its purpose, is the development of the tourist’s insight and promoting his understanding in facing his predecessors’ experiences or nature.
- انتشار مقاله: 16-04-1394
- نویسندگان: سید امیر منصوری,سید امیر منصوری,سید امیر منصوری,سید امیر منصوری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: منظر
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده: در استخر عباس آباد بهشهر، دنبال چه باید بود؟ دریاچه ای در میانه جنگل و بر بالای کوه؛ با عمارتی در میان آب و باغی در کنار. چرا در میان جنگل درخت ها را بریده اند تا باغ بسازند! و این برکه، در آن ارتفاع بر بالای دره ای عمیق و مشرف به خزر برای چیست؟ امروز در باغ عباس آباد، درختان جنگلی روئیده و جز ته رنگی از محوطه سازی باغ و آب نماهای آن اثر دیگری از باغ نیست. در کناره دریاچه، دو برج آجری، که تأسیسات فشارشکن برای انتقال آب به آب نماها بوده اند، باقی است. بر بالای چشمه عمارت، که به جزیره می ماند، گیاهان هرز روئیده است. مهمترین جاذبه مدیری تشده برای مردمی که برای گردش به کناره دریاچه می آیند، تخت، منقل و قایق هایی است که آب بازی و تفرج طبیعت را اصل شناخته است و به تاریخی که بر این مجموعه گذشته توجهی ندارد. چرا باید در میان جنگل باغ ساخت؟ این بنا در میان آب چه می کند؟ چرا در اینجا سد ساخت هاند؟ تلاش سازندگان برای انتقال پرهزینه آب از بالادست به این نقطه برای چه بوده است؟ باغ دوم که در طرف دیگر دریاچه است چیست؟ این سؤالات در برنامه گردشگری مجموعه تاریخی عباس آباد جایی ندارد. حکایت منظر عباس آباد، ستایش طبیعت گزیده است. برخلاف طبیعت گرایی شرق دور، که طبیعت و هرچه در آن است به همان صورت تقدیس میشود، طبیعت گرایی ایرانیان به منظر گزیده تعلق خاطر دارد. عناصر گزیده از طبیعت، آب و گیاهان خاص، جوهر منظر را می سازند. معنای فضا، قدسیت و زیبایی آن با حضور این عناصر به دست می آید. از این روست که در میان جنگل، ساخت یک باغ توجیه میشود. آب، شرط زیبایی فضاست که با دشواری به اینجا آورده می شود. سد از موقعیت طبیعی زمین نتیجه می شود و چشم هعمارت با پلی برای دسترسی به آن، حضور در میانۀ فضای قدسی است و رو به منظر هم جنس خود دارد؛ رابطه این دو از طریق ارتباط بصری به دست می آید. کانسپت معماری منظر مجموعه عباس آباد این چنین شکل گرفته است. عبا سآباد بهشهر یک منظر است. یک زندگی است که بقایای آن برجاست. میان جسم و جان این زندگی پیوندی برقرار بوده که از آن یک حقیقت، یک ماهیت و یک منظر میساخته است. امروزه جان آن به دست فراموشی سپرده شده، اما از جسم آن آثاری باقی است که اگر به طور صحیح قرائت شود، جان آن قابل بازیافت است. یک هدف مهم گردشگری، درک تجربه های پیشینیان و فهم سرنوشت آنان است. برای این منظور برنامه ریزان و مدیران باید شناخت صحیحی از موضوع داشته باشند تا بتوانند عناصر معنادهنده به مکان را بازیابی و به گردشگران معرفی کنند. این خواسته زمانی محقق می شود که بدانیم هر «کلی » که روزگاری زندگی ویژه خود را داشته، یادگار انسانهایی است که در تعامل با محیط و تاریخ پدید آمده است. این یادگار، منظر خوانده میشود و عبرت از تاریخ و طبیعت میسر نم یشود، مگر آنکه آنها را منظر بشناسیم و درصدد خوانش آن برآییم. گردشگری امروز برای ارتقای کیفیت محتاج چنین رویکردی است. تصویر گسترده استخر عبا سآباد با چشمه عمارت و قایقها، انتخاب هوشمند «نورا وحیدیان » است از منظری که علیرغم حکایت های بسیار، ناخوانده مانده و مردمان به هدایت مدیران، بی خبر از گوهری که در برابرشان است، سرگرم پدالوهای رنگین شده اند. سردبیر
- چکیده انگلیسی: What to look for in Abbas Abad pool? A lake in middle of the forest on the mountain heights with an encircled building with waters and a garden ashore? Why are the trees cut and used to build a garden? And what is the purpose of placing a lake on a dominant and deep valley over the Khazar Sea. Today, green trees are grown in Abbas Abad Garden and no sign of Landscaping or water features can be found. There exist two pressure reducing facilities for transferring waters to fountains at both sides of the pool within two brick towers. The weeds are all over the Cheshme-Emarat which used to look like an island. The most enchanting attraction is the seats, fireplaces and boats which provide recreation and nature promenade regardless of its forgotten history. Why to build a garden within the forest? What does this building do among the waters? Why is there a built dam? Why and to what cost did the designers try to transfer water from upstream to this point? What is the second garden on the other side of the lake? These questions are not queried in tourism plans of Abbas Abad. Abbas Abad landscape tale praises the selective nature. Unlike naturalism of Far East, where nature and everything in it is blessed, Persian naturalism belongs to the selected landscape. Selected elements of nature, water and special herbs make the essence of landscape. Sense of space, sacredness and beauty is achieved with the presence of these elements. Therefore, building a garden is justified in a forest. The conditional beauty of this place owing to the waters is brought here with difficulties. As a result of the natural earth dam and Cheshme-Emarat with a bridge across it, presence in the sacred space and a view of landscape, the connection is achieved visually. The architectural concept of Abbas Abad landscape is thereby shaped. 74 3 شماره ۲۹ زمستان ۱۳۹۳ Selective Nature Behshahr’s Abbas Abad is a landscape, a life with its remnants. There existed a connection between the physics and spirits of this life which created identity and landscape. Today, the spirit of the place is forgotten despite the remnant body which may become ruins if it is not conserved and it can become alive in case the spirit is recovered. A significant aim of tourism is achievement of past experiences and perceiving their destiny. Therefore, managers and planners should have an integral recognition from the issue to provide and revive the identifying elements of place. This goal will be achieved through understanding of the fact that every general phenomenon had a specific time of its own which is the memory of people who used to be in complete interaction with history and environment. This memory is the landscape and experiencing from history and nature can be grasped and studied through landscape. Today’s tourism requires this approach to enhance its quality. The wide image of Abbas Abad pool and Cheshme- Emarat and the boats is a clever election of “Noura Vahidian” from an unread landscape where people are engaged in oaring unaware of the genuine landscape which has not been recognized or introduced by managers. Editor- in- chief
- انتشار مقاله: 15-04-1394
- نویسندگان: سید امیر منصوری,سید امیر منصوری,سید امیر منصوری,سید امیر منصوری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: منظر
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده:
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 17-10-1393
- نویسندگان: سید امیر منصوری,سید امیر منصوری,سید امیر منصوری,سید امیر منصوری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: منظر
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده:
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 17-10-1393
- نویسندگان: سید امیر منصوری,سید امیر منصوری,سید امیر منصوری,سید امیر منصوری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: منظر
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: منظر,هنر,لندفیل,بهیافت,منظر اتلاف
- چکیده: عصر صنعت با خود فرهنگ مصرفگرایی را به همراه دارد که تنها با اتمام زندگی بشر روی زمین به پایان میرسد. بشر امروزی به طور دایم کالا و فضا را مصرف میکند، دور میاندازد و سپس با عواقب نامطلوب که یکی از آنها ایجاد سایتهای دفن زباله است مواجه میشود. نتیجه این رویارویی، تلاش بشر به احیای سایتهای متروک، مهجور و مصرف شدهای است که جزئی از شهرها هستند. راه حل معمول و رایج برای پنهانکردن سایتهای دفن زباله بدون احیای آنها قابل قبول نیست. احیای این سایتها و رویارویی با آنها و ارایه راهحلهایی برای کاهش آسیبهایی که به موجب آلودگیهای زیستمحیطی و بصری آنها بر شهرها تحمیل میشود، در دهههای اخیر بسیار مورد توجه واقع شده است. بررسی "مفهوم بهیافت" به عنوان مفهومی نوین در زمینة مصرفگرایی و محیط زیست، ضمن شناخت ویژگیهای سایتهای دفن زباله و نخاله ، برخورد معماری منظر با این پدیده را بررسی و الگویی منظرین و متناسب با ماهیت و زمینه آن را معرفی سازد؛ چراکه مفهوم بهیافت، جوهرۀ هنر را عاملی میداند که باعث ارتقای کیفی کالاها و فضاهای مصرفشده میشود. در این میان معماری منظر به عنوان یک دیسیپلین و به واسطۀ ارتباطی که با انواع هنر برقرار میکند، رویکردی متفاوت به احیای این سایتها دارد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد رویکرد منظرین به احیای سایتهای دفن زباله، علاوه بر در نظرگرفتن جنبههای زیستمحیطی، بر جنبههای ذهنی تأکید دارد و میتواند با حفظ پیشینه، ویژگیهای مفهومی این سایتها را برجسته و با بهرهگیری از تکنیکهای هنری، مخاطب را در مورد مسایل زیستمحیطی آگاه کند.
- چکیده انگلیسی: Industrial age has its own culture of consumerism which ends with the completion of human life on earth. The modern human constantly consumes goods and spaces and throws them away which makes them faces undesirable consequences including landfill sites. The result of this confrontation is the man's effort to revive such obsolete sites that are parts of the cities. The common solution to hide the waste disposal sites without restoring them is not acceptable. Reclamation of these sites, dealing with them and providing solutions to reduce the environmental and visual pollution imposed on cities has been noticed extremely in recent decades. Studying the concept of "upcycling" as a new concept in the field of of consumerism and environment both identifies the characteristics of landfill sites and scrutinizes landscape architecture's approach to deal with this phenomenon and introduces a model which is appropriate to the nature and its context. The concept of upcycle, which means the process of converting waste materials or useless products into new materials or products of better quality for better environmental value, considers the art as a factor which increases the quality of wasted goods and spaces. Landscape architecture as a discipline and by its relation with different kinds of arts has a new approach to revive such sites. The Land art and the art of upcycle are introduced to revive Landfills in both small-scale and large-scale. The results of this research indicate that revival of these sites with landscape approach considers the environmental aspects and also emphasizes on mental aspects and highlights the conceptual features that informs the audience about environmental crisis by using the art techniques, and finally introduce stable, safe, economical and practical solutions.
- انتشار مقاله: 30-06-1393
- نویسندگان: سید امیر منصوری,نفیسه سیده
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: منظر
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده:
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 30-06-1393
- نویسندگان: سید امیر منصوری,سید امیر منصوری,سید امیر منصوری,سید امیر منصوری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: منظر
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده: نوسازی در ایران، مفهومی جدید است. قدیمیترین اقدامات مدیریت شهری در این زمینه به تأسیس سازمان نوسازی در تهران در بیش از چهار دهه قبل باز میگردد که هدف از آن لوکسگرایی و مدرنیزاسیون شهر از طریق حذف زواید و ناهنجاریها از چهرة شهر بود. کارنامة سازمان تا دهة 80 نیز حاکی از همین رویکرد است.
سازمان عمران و بهسازی شهری، در دهة 70 از سوی دولت تأسیس شد تا به حکم قانون برنامۀ دوم توسعه، به نوسازی بافتهای فرسوده شهرهای مختلف کشور، طی 10 سال اقدام کند!
نخستین اقدامات علمی و حرفهای در زمینه نوسازی بافت فرسوده شهری، مربوط به قراردادی است که جهاددانشگاهی دانشکده هنرهای زیبا در سال 1360 تحت عنوان "احیای بافت قدیم کرمان" با شهرداری کرمان منعقد کرد. به دلیل فقدان سابقة مداخله در بافتهای تاریخی یا فرسوده، قرارداد همسان برای این هدف وجود نداشت. معاون وقت شهرسازی و معماری وزارت مسکن در ابلاغ استعلام استانداری کرمان برای تعیین تکلیف قرارداد پیشنهادی جهاد نوشته بود : "اقدام در حد بدنه کوچههای فرعی بلامانع است" و بیش از آن را به طرح جامع شهر واگذار کرده بود. همان طرحی که پل سوارهروی پیشنهادی آن روی میدان تاریخی مشتاقیه و خیابان جدید به موازات محور اصلی شریعتی، اعتراض مسئولان وقت را نسبت به حفظ آثار تاریخی برانگیخته بود. این قرارداد در استان منعقد شد و اولین گام در راه نوسازی شهری در ایران برداشته شد. پس از آن مدیریتهای مختلفی در وزارت مسکن ایجاد شد که نهایتاً به تشکیل شرکت مادر تخصصی عمران و بهسازی شهری در سال 1376 منجر شد که کلیة فعالیتهای نوسازی شهری را ذیل مدیریت واحد تعریف کرد.
تشکیل شرکتهای عمران و مسکنسازان ابتدا به صورت محدود در چند منطقه کشور و بعداً تکثیر آن در همه استانها، پاسخی به چالشهای اجرایی طرحهای نوسازی مورد نظر شرکت بود. تعریف شاخصهای فرسودگی، تعیین اسامی و عناوین مختلف برای انواع بافتهای مشکلدار، تعیین 77 هزار هکتار محدوده فرسوده در شهرهای مختلف کشور، تهیه طرحهای مختلف مداخله و نوسازی بافتهای فرسوده از جمله اقداماتی بود که تا دورۀ اخیر در شرکت عمران و بهسازی دنبال شد. مدیریت فعلی شرکت عمران و بهسازی با آسیبشناسی روند نوسازی در ایران اقدامات مختلفی را برای اصلاح راهبردهای جاری پیش رو قرار داد که انجام پژوهشهای کاربردی با همکاری متخصصان این حوزه در عناوین جاری و مبتلا به کشور از جمله آنهاست.
ویژهنامه حاضر با موضوع "بررسی نقش ادبیات نوسازی در ایران" به واکاوی نسبت میان مفاهیم و اصطلاحات نوسازی با اقدامات پیش رو پرداخت که دستاوردهای جالبی را عرضه میکند- چکیده انگلیسی: Renovation in Iran is a new term. The oldest urban management7s proceedings in this context returns to the establishment of renovation organization in Tehran about four decades ago with the aim of modernization and Luxury-oriented the city with removing the maladaptive and superf luous elements of cityscape. The organization log until 80th decade indicates this approach.
- انتشار مقاله: 03-04-1393
- نویسندگان: سید امیر منصوری,سید امیر منصوری,سید امیر منصوری,سید امیر منصوری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: منظر
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده:
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 02-04-1393
- نویسندگان: سید امیر منصوری,سید امیر منصوری,سید امیر منصوری,سید امیر منصوری
- مشاهده