در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علمی دانش انتظامی غرب استان تهران
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: سرمایه اجتماعی,اعتماد,همبستگی,مشارکت,جرم,تعامل گروهی
- چکیده: وجود انواع جرایم مانند سرقت، قتل و نظایر آن در یک جامعه، معلول ناسازگاریهای اجتماعی و نحوة تعامل افراد جامعه با یکدیگر، نوع شبکههای روابطی که بین آنها شکل میگیرد، ارزشهای حاکم بر این روابط و مهمتر از همه نحوة مشارکت افراد برای حل مشکلات متقابل است، به تعبیر دیگر کاهش یا تغییر سرمایه اجتماعی یک جامعه اثر مثبت و منفی در بروز و ظهور یا کاهش و افزایش میزان نابهنجاریها و جرایم دارند و در تبیین و تحلیل این مسائل و تصمیمگیری برای کاهش میزان جرائم و اصلاح و بهبود افراد درگیر و در نهایت داشتن جامعهای سالم، پویا و سعادتمند، لزوم توجه به نحوة تعامل افراد جامعه در زمینههای مختلف دارد؛ بنابراین هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر کاهش جرم شهرستان شهریار میباشد. این مطالعه از نظر روش تحقیق، پیمایشی از نوع توصیفی - تحلیلی است و از نظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری آن، جوانان 30-18 سال شهرستان شهریار میباشد که تعداد 200 نفر با استفاده از فرمول کوکران انتخاب و شیوه نمونهگیری غیر احتمالی در دسترس، و ابزار پژوهش، پرسشنامه و مصاحبه میباشد که روایی ابزار بهصورت شکلی و صوری با مراجعه به متخصصان، و پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ 82/0 بهدست آمد. یافتهها نشان داد میزان سرمایه اجتماعی و ابعادش(مشارکت اجتماعی، همبستگی، تعامل گروهی، اعتماد اجتماعی) در بین مجرمان و غیر مجرمان تفاوت معنیدار دارد، البته این میزان در مجرمان کمتر از غیر مجرمان بود. همچنین نتایج تحقیق، حاکی از رابطه معنیدار و منفی بین سرمایه اجتماعی ( اعتماد اجتماعی، همبستگی اجتماعی، مشارکت اجتماعی و تعامل گروهی ) با شاخص میزان جرم است؛ یعنی اعتماد متقابل بین افراد جامعه، تعامل گروهی مثبت، همبستگی اجتماعی بالا و سطح خوب مشارکت اجتماعی، میزان جرم در جامعه را کاهش میدهد.
- چکیده انگلیسی: Occurrence of different types of crime such as theft, murder, etc in a society is result of social incompatibility and way of interaction between people, type of relations between them, values, and most important way of partnership for solving reciprocal problems. In other words, decrease or change of one society's social capital has positive and negative impact on occurrence or decrease and increase of malformations and crimes. In addition, attention to way of interaction between people in different fields is needed for analyzing the problems and decision making in order to decrease of crime rate and improvement of engaged people, and finally to have a safe society. Therefore, main objective of this study is to review impact of social capital on crime rate reduction in Shahriar city. Method: Method of this study is descriptive-analytical type of padding and its objective is applicable. Statistic society consists of Shahriar's 18-30 years old youth. 200 of these people are selected by use of Cochran formula. Way of sampling is improbability available and study tools are questionnaire and interview. Validity of tools are achieved formal with reference to experts and stability is made by Cronbach's alpha. Result: Findings suggest that social capital scale and its scale (social partnership, correlation, group interaction, social trust) makes prominent difference between criminals and non-criminals. This scale between criminals was less than non-criminals. Results also show that there is a negative relation between social capital (social trust, social correlation, group interaction and social partnership) and crime rate index; this means that reciprocal trust between society's people, positive group interaction, high social correlation and suitable level of social partnership leads to crime reduction in the society.
- انتشار مقاله: 11-10-1348
- نویسندگان: سروش فتحی,کاظم میر مقدم
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه جغرافیا و برنامه ریزی منطقه ای
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: امنیت,هویت,جنگ تحمیلی,تحولات قومی,اقوام
- چکیده: ناهمگونی قومی، دینی و اقتصادی، ویژگی ساختی عموم کشورهای جهان سوم، بخصوص خاورمیانه میباشد. جنگ قومیتها و استفاده از خرده فرهنگها در جهان سوم بویژه خاورمیانه فصل مهمی از تاریخ درگیریها این ملتها را نشان میدهد. واقعیت موجود با فرایند نوین غلبه گفتمان خودگردانی و با استقلالجویی همه اقوام بهجای استیلا جویی یک قوم، عملاً به مسئلهای هویتی و امنیتی تبدیل گردیده و در بسیاری از موارد تمامیت اراضی واحدهای مختلف سیاسی را تهدید مینماید. کشور ما نیز که متشکل از اقوام مختلف است سبب تحولات قومی در ایران قبل از جنگ تحمیلی و بعد از جنگ تحمیلی شده است. سؤال اصلی مقاله حاضر این است که تحولات قومی در مرزهای ایران قبل و بعد از جنگ تحمیلی دارای چه ابعادی بوده است؟ در واقع نتایج این پژوهش نشان میدهد که یکی از مقاطعی که همراه با تحولات قومی در ایران بوده است مقطع جنگ تحمیلی است. در حالی که با پیروزی انقلاب اسلامی در بعضی مناطق غرب و شمال غرب و نیز شرق کشور شاهد تحرکات قومی و هویت خواهی، خودمختاری و نیز استقلال خواهی قومی هستیم اما از مقطع جنگ تحمیلی به بعد درجه همبستگی و انسجام قومی افزایش مییابد و به نوعی شاهد کم رنگ شدن این مسئله هستیم. با توجه به این مقدمه در این مقاله تلاش خواهد شد با استفاده از منابع کتابخانهای و نیز مقالات علمی و پژوهشی و نیز مقالت علمی و پژوهشی به تبیین و تحلیل تحولات قومی در مرزهای ایران قبل و بعد از جنگ تحمیلی پرداخته شود.
- چکیده انگلیسی: Abstract
Ethnic, religious, and economic heterogeneity is a structural feature of the general Third World countries, especially the Middle East. The ethnic conflicts and the use of subcultures in the Middle East reveal an important chapter in the history of the clashes of these nations. The reality with the new process of overcoming the autonomy of the discourse and the independence of all the ethnic groups rather than the statelessness of a nation has become virtually an issue of identity and security and in many cases threatens the integrity of the various political units. Our country, which consists of different ethnicities, has caused ethnic changes in Iran before the imposed war and after the imposed war. The main question of the present article is what dimensions of ethnic development in the boundaries of Iran before and after the imposed war? In fact, the results of this study indicate that one of the stages associated with ethnic changes in Iran has been the imposed war period. And we are witnessing somewhat diminishing this issue. According to this introduction, in this article, we will attempt to explain and analyze the ethnic changes in the boundaries of Iran before and after the imposed war with the use of library resources, scientific and research papers, as well as scientific and research materials.- انتشار مقاله: 17-01-1397
- نویسندگان: علی عادلی,سروش فتحی,نیر پیراهری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه جغرافیا و برنامه ریزی منطقه ای
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: توسعه,صنعت گردشگری,امنیت سیاسی,روابط خارجی,نهادمندی سیاسی
- چکیده: امروزه توسعه صنعت گردشگری به عنوان الگوی درآمدی پایدار در کشورهای جهان دارای اهمیت بسزایی میباشد. در این میان این سعنت با توجه به حساسیتهایی که دارد بسیار شکننده بوده و لازم است تا تدابیر مناسبی برای پایداری آن در نظز گرفته شود. توجه به امنیت سیاسی و شاخصهای سازنده آن یکی ازمهمترین فاکتورهایی است که میتواند رونق یا رکود این فعالیت را رقم زند. از این رو این پژوهش با هدفواکاوی شاخصهای امنیت سیاسی در راستای توسعه صنعت گردشگری در استان مازندرانصورت پذیرفته است. تحقیق حاضر از نظر اهداف درونی در زمره پژوهشهای توصیفی- تحلیلی و از نظر اهداف بیرونی در زمره پژوهشهای کاربردی قرار میگیرد. در جهت جمعآوری دادههای مورد نیاز از روشهای پیمایشی (مصاحبه و پرسشنامه)، برداشت و مشاهدات میدانی و مطالعات اسنادی استفاده شده است. در بخش تجزیه و تحلیل دادهها تلاش بر آن بوده است تا در بررسی هر یک از شاخصها و زیرشاخصها، با تلفیق انواع دادههای بدست آمده نتایجی هرچه جامعتر و کاملتر حاصل شود. در این راستا از نرم افزار SPSS و آزمونهایی همچون همبستگی اسپیرمن و تحلیل مسیر (آزمونهای KMO و آزمون بارتلت) استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل دادهها حاکی از آن است؛ از آن جایی که مقدار شاخص KMO برابر 0.813 است (نزدیک به 1) تعداد نمونه برای تحلیل عاملی کافی است. همچنین مقدار sig آزمون بارتلت، کوچکتر از 5 درصد است که نشان میدهد که تحلیل عاملی برای شناسایی ساختار، مدل عاملی، مناسب است. با توجه به انجام تحلیل عاملی روی 7 متغیر اصلی اثر امنیت سیاسی بر توسعه گردشگری استان مازندران شامل: امنیت (v1)، اسکان (v2)، رسانه و ارتباطات (v3)، نیروی انسانی (v4)، روابط خارجی (v5)، عملکرد نهادهای حکومتی و نظارتی (v6)، نهادمندی سیاسی (v7) دو عامل به عنوان عامل اصلی شناسایی گشت که این دو عامل به صورتعامل انسانی و اجتماعی و عامل ساختاری و نهادینامگذاری گشت. تحلیل عاملی نشان میدهد که متغیرهای امنیت، رسانه و ارتباطات، اسکان، نیروی انسانی تحت عامل اول که با نام عامل انسانی و اجتماعی نامگذاری شده است قرار میگیرد. متغیرهای روابط خارجی، عملکرد نهادهای حکومتی و نظارتی و نهادمندی سیاسی تحت عامل دوم، که با نام عامل ساختاری و نهادی نام گذاری شده قرار میگیرد.
- چکیده انگلیسی: Abstract
Today, the development of tourism as a sustainable income model in the countries of the world is very important. In the meantime, due to the sensitivities that it has, it is very fragile and it is necessary to take appropriate measures to ensure its stability. Attention to political security and its constructive indicators is one of the most important factors that can make a boom or stagnation of this activity. Therefore, this research was conducted with the aim of analyzing political security indicators in the development of tourism industry in Mazandaran province. The present research is a descriptive-analytical study for internal goals and is considered as an applied research for external purposes. Survey methods (interviews and questionnaires), surveys and field observations and documentary studies have been used to collect required data. In the data analysis section, efforts have been made to achieve more comprehensive and comprehensive results by analyzing each of the indices and sub-indices by combining the data types. In this regard, SPSS software and Spearman correlation and path analysis (KMO tests and Bartlett test) were used. The results of the data analysis indicate that since the KMO index is 0.813 (close to 1), the number of samples for the factor analysis is sufficient. Also, the value of sig of the Bartlett test is less than 5%, which indicates that the factor analysis is appropriate for identifying the structure, factor model. According to factor analysis, seven main variables of political security impact on tourism development in Mazandaran province include security (v1), housing (v2), media and communication (v3), human resources (v4), external relations (v5), performance Government and oversight institutions (v6), political institutionalization (v7), two factors were identified as the main factor that both were human and social and institutional and structural factors. Factor analysis shows that the variables of security, media and communication, housing, and human resources are named under the first factor, which is named after the human and social agent. Foreign exchange variables, the functioning of government institutions and regulatory and institutional institutions under the second factor, which are The name of the structural and institutional agent is named.- انتشار مقاله: 26-01-1396
- نویسندگان: عیسی خواجوند احمدی,مهرداد نوابخش,سروش فتحی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: سپهر سیاست
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: عدالت اقتصادی,بخش خصوصی,خصوصیسازی,اصل 44 قانون اساسی,بخش تعاونی
- چکیده: هدف پژوهش حاضر بررسی و ارائه سازوکارهای مناسب جهت اجرای ثمربخش سیاست خصوصیسازی در راستای توزیع منصفانه و ثمربخش فرصتها و منابع است. روش تحقیق کیفی و توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد، در کشورهایی با ضعف نهادهای کارآمد مانند ایران، خصوصیسازی از طریق واگذاری بنگاهها، در جهتی مخالف با اهداف قانون اساسی درباره محقق ساختن عدالت اقتصادی پیش رفته و باعث تخصیص ناعادلانه منابع بین اقشار مختلف شده است. به نظر میرسد خصوصیسازی تدریجی از طریق بهبود فضای کسب و کار، تقویت بخش تعاونی و واگذاری بخشی از بنگاههای دولتی به شرکتهای بزرگ تعاونی و سهامدار شدن اقشار فرودست در این بخش، در دراز مدت از تجمع ثروت در دست عدهی کمی جلوگیری کرده و با افزایش مشارکت مردم، منجر به رشد طبیعی بخش خصوصی شده و عدالت اقتصادی با ثباتی را محقق میگرداند.
- چکیده انگلیسی: The purpose of the present study is to investigate and present appropriate mechanisms for effective implementation of privatization policy in a fair and productive distribution of opportunities and resources. The results showed that in countries with weak institutions such as Iran, privatization through outsourcing has run counter to the constitutional goals of achieving economic justice and has led to unfair allocation of resources between different strata. It seems that The gradual privatization by improving the business environment, strengthening the co-operative sector and transferring part of the state-owned enterprises to large co-operative corporations and subsidiaries in the sector, have prevented the accumulation of wealth in the long run and by few Public participation has led to the natural growth of the private sector and the pursuit of stable economic justice. The research method was qualitative and descriptive-analytical method.
- انتشار مقاله: 17-08-1398
- نویسندگان: فاطمه قابل رحمت,سروش فتحی,مجید توسلی رکن آبادی,علی مرشدی زاد
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علمی- پژوهشی زن و جامعه
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: کیفیت زندگی,رضایت شغلی,اشتغال زنان
- چکیده: با ورود زنان به بازار کار و عهدهدار شدن نقشهایی به جز نقش همسری و مادری، آنها با نقشهایی متعددی روبهرو میشوند که گاه ممکن است تعارضها و تنشهایی برای آنها بوجود آورد و در نتیجه، سلامت روانی آنها را نیز تهدید کند و گاهی برعکس، ممکن است به خاطر ورود به جامعه و افزایش تعاملات اجتماعی اثرهایی مثبت برای آنها داشته باشد و در واقع، کیفیت زندگی آنها را بالا ببرد. این پژوهش به مطالعه اثرهای اشتغال زنان بر کیفیت زندگی آنها میپردازد. هدف این پژوهش، پاسخ به این پرسش است که آیا وضعیت اشتغال زنان- شامل ویژگیهای عینی شغل آنها و نگرشی که نسبت به وضعیت اشتغال خود دارند (رضایت شغلی)_ بر کیفیت زندگی آنان تاثیر دارد؟ به این منظور، در چارچوب روش پیمایش از بین 284 نفر از زنان شاغل در وزارت علوم، پژوهشات و فناوری، 163 نفر بر اساس روش نمونهگیری تصادفی ساده و فرمول کوکران، انتخاب و پرسشنامه در میان آنان توزیع شد. بدین منظور، از پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و مقیاس سنجش رضایت شغلی کندال و اسمیت استفاده شد. برای آزمون فرضیهها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل واریانس استفاده شد. یافتهها نشان دادند که از بین متغیرهای مستقل پژوهش، رضایت شغلی، مقدار حقوق، سن و وضعیت تاهل بر مقدار کیفیت زندگی زنان شاغل مورد مطالعه تاثیر داشته است. در واقع، افرادی که از رضایت شغلی و مقدار حقوق بالاتری برخوردار بودند، افراد در رده سنی 34-25 و افراد مجرد از کیفیت زندگی بالاتری برخوردار بودند. روی هم رفته، افراد مورد مطالعه از کیفیت زندگی متوسطی برخوردار بودند و در واقع اشتغال زنان تاثیری مخرب بر کیفیت زندگی آنها نداشته است.
- چکیده انگلیسی: The purpose of this study was to answer the question whether the employment status of women, including physical characteristics, their jobs and their attitude toward their employment status (job satisfaction) _Br affect quality of life? To this end, the World Health Organization Quality of Life Questionnaire was used to measure job satisfaction Kendall and Smith. The collected data were analyzed using spss software for FrzyhHa test of Pearson, D. Summers test, Kendall's tau and Kay C. Squire was used. Research findings showed that the independent variables, job satisfaction, marital status and age of the studied women who have had an impact on quality of life. In fact, people who had a higher level of job satisfaction, and single people aged 25-34 had higher quality of life.
- انتشار مقاله: 03-02-1396
- نویسندگان: سولماز ترکمن,سروش فتحی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علمی- پژوهشی زن و جامعه
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: کیفیت زندگی,رضایت شغلی,اشتغال زنان
- چکیده: با ورود زنان به بازار کار و عهدهدار شدن نقشهایی به جز نقش همسری و مادری، آنها با نقشهایی متعددی روبهرو میشوند که گاه ممکن است تعارضها و تنشهایی برای آنها بوجود آورد و در نتیجه، سلامت روانی آنها را نیز تهدید کند و گاهی برعکس، ممکن است به خاطر ورود به جامعه و افزایش تعاملات اجتماعی اثرهایی مثبت برای آنها داشته باشد و در واقع، کیفیت زندگی آنها را بالا ببرد. این پژوهش به مطالعه اثرهای اشتغال زنان بر کیفیت زندگی آنها میپردازد. هدف این پژوهش، پاسخ به این پرسش است که آیا وضعیت اشتغال زنان- شامل ویژگیهای عینی شغل آنها و نگرشی که نسبت به وضعیت اشتغال خود دارند (رضایت شغلی)_ بر کیفیت زندگی آنان تاثیر دارد؟ به این منظور، در چارچوب روش پیمایش از بین 284 نفر از زنان شاغل در وزارت علوم، پژوهشات و فناوری، 163 نفر بر اساس روش نمونهگیری تصادفی ساده و فرمول کوکران، انتخاب و پرسشنامه در میان آنان توزیع شد. بدین منظور، از پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و مقیاس سنجش رضایت شغلی کندال و اسمیت استفاده شد. برای آزمون فرضیهها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل واریانس استفاده شد. یافتهها نشان دادند که از بین متغیرهای مستقل پژوهش، رضایت شغلی، مقدار حقوق، سن و وضعیت تاهل بر مقدار کیفیت زندگی زنان شاغل مورد مطالعه تاثیر داشته است. در واقع، افرادی که از رضایت شغلی و مقدار حقوق بالاتری برخوردار بودند، افراد در رده سنی 34-25 و افراد مجرد از کیفیت زندگی بالاتری برخوردار بودند. روی هم رفته، افراد مورد مطالعه از کیفیت زندگی متوسطی برخوردار بودند و در واقع اشتغال زنان تاثیری مخرب بر کیفیت زندگی آنها نداشته است.
- چکیده انگلیسی: The purpose of this study was to answer the question whether the employment status of women, including physical characteristics, their jobs and their attitude toward their employment status (job satisfaction) _Br affect quality of life? To this end, the World Health Organization Quality of Life Questionnaire was used to measure job satisfaction Kendall and Smith. The collected data were analyzed using spss software for FrzyhHa test of Pearson, D. Summers test, Kendall's tau and Kay C. Squire was used. Research findings showed that the independent variables, job satisfaction, marital status and age of the studied women who have had an impact on quality of life. In fact, people who had a higher level of job satisfaction, and single people aged 25-34 had higher quality of life.
- انتشار مقاله: 03-02-1396
- نویسندگان: سولماز ترکمن,سروش فتحی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علمی- پژوهشی زن و جامعه
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: زن,کارگر,صنعت,کار,فرهنگ کار
- چکیده: این پژوهش با هدف بررسی عوامل موثر بر فرهنگ کار در بین کارگران زن بخش صنعت شهرستان ابهر می باشد. حجم نمونه پژوهش شامل 130 نفر از کارگران زن که بر اساس فرمول کوکران انتخاب و شیوه نمونه گیری تصادفی ساده می باشد این پژوهش با روش پیمایشی و اسنادی انجام شده است و جمع آوری داده ها از راه فیشبرداری و پرسشنامه انجام گرفته است که داده های مربوطه از واحد های تولیدی و صنعتی شهرستان ابهر و با بهره گیری از پرسشنامه فرهنگ سازمانی کوئین و محقق ساخته جمع آوری شده است. در این پژوهش برای آزمون فرضیات از شاخص آماری همبستگی پیرسون استفاده شده است نتایج نشان داد، میان متغیرهای عوامل فردی– شخصیتی، عوامل شغلی، عوامل اقتصادی، عوامل فرهنگی و عوامل سازمانی با فرهنگ کار رابطه وجود .تحلیل رگرسیون فرهنگ کار با متغیرهای مستقل بیانگر این واقعیت است که از میان متغیرهای مستقل پژوهش عوامل فرهنگی از اهمیت بالایی برخوردارند
- چکیده انگلیسی: The aim of this research was to study the factors influencing the work culture among female workers in the industrial sector of Abhar town. This study involved a sample of 130 female workers, selected through random selection, according to Cochran formula. The research method was survey and documentary research methods. A use was made of Queens’ work culture questionnaire and cards to collected data. To evaluate the hypotheses Pearson correlation analysis was performed. The results revealed that there was a correlated relationship between personal/personality factors, job-related factors, economic factors, cultural factors, and organizational factors and work culture. Multiple regression analysis further indicated that from among the independent variables cultural variables had the greatest significance
- انتشار مقاله: 24-09-1394
- نویسندگان: حمید پوریوسفی,سروش فتحی,محمدعلی پوریوسفی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علمی تخصصی دانش انتظامی سمنان
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: خشونت عاطفی,خشونت جسمی,خشونت اقتصادی,خشونت جانی
- چکیده: خشونت علیه زنان نوعی بیماری همه گیر جهانی است که در سکوت پیشروی می کند و همه ملت ها کم و بیش به آن مبتلا هستند. خشونت علیه زنان به هیچ وجه خاص جوامع عقب افتاده یا جوامع مسلمان نیست. در پیشرفتهترین کشورهای جهان، زنان و کودکان از تبعات و عوارض ناشی از خشونت، به خصوص در زندگی خانوادگی رنج میبرند و آزارهای جسمی و جنسی و روانی نه تنها تندرستی، سلامت عقل، تعادل عاطفی و روانی آنها را به خطر میاندازد بلکه جامعه را نیز متضرر میسازد. خشونت های خانگی عمدتاً شامل خشونت فیزیکی، روانی و ... علیه زنان و سوء استفاده و بد رفتاری با کودکان است. هدف مقاله حاضر بررسی نوع و وضعیت خشونت خانگی علیه زنان در شهر سمنان می باشد روش پژوهش، پیمایش است و تعداد 300 زن به شیوه نمونه گیری خوشه ای (ساکن شهر سمنان) مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه اکتشافی و پرسشنامه می باشد نتایج به دست آمده از یافته های تحقیق نشان داد، 34 درصد از زنان در معرض انواع خشونت از جمله روانی، اجتماعی، اقتصادی و ... قرار گرفته اند.
- چکیده انگلیسی: Violence against women is a global pandemic disease that has spread in silence, and all nations are more or less affected. Violence against women is not special for Muslim communities or back warded. In most advanced countries in the world women and children Suffer from consequences and effects of violence, particularly in family life and physical, sadism and mental torture not only risks health, wisdom health, emotional mental balance but society will also be affected. Domestic violence often involves physical psychological violence and etc against women and abuse against children. This paper reviews the kind and status of domestic violence against women in Semnan province, survey was carried out by method and the number of cluster sampling were studied300 women (living in Semnan). Tools for data collection were exploratory interview and questionnaire; the results of the research findings showed that 34% of women were at risk of violence, including psychological, social, and economic and etc.
- انتشار مقاله: 11-10-1348
- نویسندگان: سروش فتحی,طاهره میرساردو,الهه پهلوان
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: جامعه شناسی اقتصادی و توسعه
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: واحدهای صنعتی,مولفه های فرهنگی کسب وکار,عملکرد تولیدی-تجاری
- چکیده: فرهنگ به عنوان عامل بنیادین در شکلگیری کسب و کارها و همچنین تاثیر آن بر تسهیل فرایندهای تولید از اهمیت قابل توجهی در مطالعات علمی برخوردار بوده است. در این تحقیق تلاش شد تاثیر مولفههای فرهنگی کسب وکار بر عملکرد واحدهای صنعتی استان اردبیل مورد بررسی قرار گیرد. مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش پیمایشی است. جامعهی آماری این پژوهش کلیهی کارآفرینان فعال در بخش صنعتی استان اردبیل بودهاند. حداقل حجم نمونه برای تکمیل پرسشنامههای این پژوهش 184 نفر از کارآفرینان در نظر گرفتهشده و به روش تصادفی انتخاب گردید و پرسشنامه در میان آنان توزیع گردید. روایی ابزار تحقیق با استفاده از مدل تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شده است. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزارهای SPSS و SMART PLS با روش آمار توصیفی و مدلسازی معادلات ساختاری انجام شد. یافتهها نشان داد که مولفههای فرهنگی کسب وکار تاثیر مثبتی بر عملکرد تولیدی- تجاری واحدهای صنعتی دارد. همچنین یافتههای تحقیق حاکی از آن است که مولفههای فاصله از قدرت پایین، فردگرایی، اجتناب از عدم اطمینان پایین، جهتگیری بلندمت و مردگرایی تاثیر مثبتی بر عملکرد تولیدی- تجاری واحد های صنعتی دارد.
- چکیده انگلیسی: Culture as a fundamental factor in the formation of businesses and also its impact on facilitating production processes has been of considerable importance in scientific studies. In this study, an attempt was made to investigate the effect of the components of the cultural business environment on the performance of industrial units in Ardabil province. The present study terms of method is survey study. The statistical population of this study was all entrepreneurs active in the industrial sector of Ardabil province. The minimum sample size for completing the questionnaires of this research was 184 entrepreneurs and was randomly selected and the questionnaire was distributed among them. The validity of the research instrument was calculated using the confirmatory factor analysis model and its reliability was calculated using Cronbach's alpha. Data analysis was performed using SPSS and SMART PLS software using descriptive statistics and structural equation modeling. Findings showed that the cultural components of business has a significant and positive effect on the productive-commercial performance of industrial units. The findings also showed that the components of low power distance, individualism, low uncertainty avoidance, long-term orientation and masculinity have a significant effect on the productive-commercial performance of industrial units.
- انتشار مقاله: 07-07-1399
- نویسندگان: علی نظری شیخ احمد,سروش فتحی,مصطفی ازکیا
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: توسعه اجتماعی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: رانت,توسعه سیاسی,دولت رانتیر,رانتیریسم
- چکیده: امروزه اهمیت نفت و ثروتهای هنگفت حاصل از فروش آن بر کسی پوشیده نیست، زیرا این ثروتها همواره دارای پیامدهایی به لحاظ اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، و نیز در روند حرکت به سوی توسعه (در همهی ابعاد آن) در کشورهای صادرکننده این منبع خدادادی که به اصطلاح به آن دولتهای رانتیر گفته میشود، میباشد. همین مهم باعث میگردد مطالعه و بررسی پیامدها و تأثیر آن در روند حرکت به سوی ابعاد توسعه با نظر گرفتن شرایط سیاسی ـ اجتماعی مرتبط با دولت در کشورهای مذکور را دو چندان میکند. کشور ایران که اقتصاد آن سالها متکی به ثروتهای نفتی بوده و همین اقتصاد نفتی همواره کارکردهایی در مسیر توسعه کشور داشته است. از همین رو در این پژوهش سعی شده است با یک روش دلفی به بررسی تهدیدهای رانتیریسم و توسعه سیاسی جمهوری اسلامی ایران پرداخته شود که بر اساس نتایج حاصله، از مهمترین تهدیدهای رانتیریسم در توسعه سیاسی جمهوری اسلامی ایران میتوان مداخله گسترده کشورهای خارجی، کاهش امنیت ملی و عدم تعامل با اقتصاد جهانی، عدم جدیت در دریافت مالیات از مردم در مقابل عدم پاسخگویی دولت به ملت، تمرکز منابع عمده درآمد در دست دولت و عدم شکلگیری گروههای مستقل اجتماعی، استقلال دولت از جامعه نام برد.
- چکیده انگلیسی: Nowadays, the importance of oil and the considerable wealth of its sale is no secret to anyone, since the wealth had always social, economic, cultural and political consequences in the process of moving toward development (in all its dimensions) in the exporting countries of this God-given source, so-called rentier states. This important issue, in turn, doubles the necessity of investigating the implications of the process and its impact on the process of moving toward development dimensions, given the socio-political conditions associated with the states in these countries. Iran’s economy has relied on oil wealth for many years, and that oil economy has always had some functions in the country’s development path. Thus, this study attempts to investigate the threats of rentierism and political development of the Islamic Republic of Iran by a Delphi method. According to the results, the major threats of rentierism in the political development of the Islamic Republic of Iran can be a lack of seriousness in collecting taxation from the people versus a lack of the state accountability to the nation, concentration of the major revenue sources in the hands of the state, and nonexistence of independent social groups, independence of the state from society, widespread intervention of foreign countries, a decline in national security and a lack of engagement with the global economy.
- انتشار مقاله: 06-11-1398
- نویسندگان: سعید باغخانی,مجید کفاشی,سروش فتحی,مهرداد نوابخش
- مشاهده