در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فناوری آموزش
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: منطق فازی,دورههای آموزشی,دانش بنیان,سیستمهای توصیهگر,استدلال مبتنی بر نمونه
- چکیده: در این پژوهش، ابتدا دو مورد از چالشهای پیش روی شرکتهای کوچک و متوسط در نیازسنجی و برنامهریزی آموزشی مورد بررسی قرار میگیرد و مسأله انتخاب دورههای آموزشی و مهارتی مناسب تشریح میشود. سپس در جهت شناسایی نیازهای آموزشی شرکتها و برنامهریزی دورههای آموزشی مناسب، سیستمی برای پیشنهاد دورههای آموزشی با استفاده از روش استدلال مبتنی بر نمونه و منطق فازی ارائه میشود. استدلال مبتنی بر نمونه، برای حل مسائل جدید از مسائل مشابه حلشده پیشین استفاده میکند. پایگاه دانش این متدولوژی که در آن تجربیات و دانش اندوخته قبلی به صورت نمونهها ذخیره میشود، کمک میکند تا دانش متخصصان در سیستم پیشنهادی جمعآوری و حفظ شود. استفاده از این سیستم در برنامهریزی آموزشی شرکتها، گامی نوین در جهت همسوسازی فعالیتهای آموزشی و مدیریت دانش است و با هدف افزایش عملکرد و تعالی در سازمانها انجام میشود. از طرف دیگر در بازنمایی و بازیابی نمونهها (مقیاس شباهت) از منطق فازی استفاده شده است تا در مدیریت ابهام و عدم قطعیتی که در اطلاعات جمعآوری شده از شرکتهای کوچک و متوسط وجود دارد به سیستم کمک کرده و کارایی آن را افزایش دهد. در مدل کردن حوزههای عملکردی، چارچوب بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت (EFQM) به کار رفته است و همچنین به منظور کاهش زمان به ثبات رسیدن عملکرد سیستم، با استفاده از یک آستانه شباهت و یک روش ابتکاری برای تکمیل فرایند پیشنهاد(SMART) که بر اساس عملکرد ذهن خبره عمل میکند، خلأ ارائه توصیههای مرتبط پوشش داده میشود. در پایان، مدل طراحیشده با روشهای مرسوم حوزه استدلال مبتنی بر نمونه، ارزیابی شده و نتایج ارزیابی گزارش شده است.
- چکیده انگلیسی: In this study, firstly two challenges ahead of SMEs in doing need assessment & educational planning are considered. Then the issue of finding and selecting training courses is elaborated. Afterwards, a system of recommending training courses using case-based reasoning and Fuzzy Model is presented in order to identify the need assessment of firms as well as planning a suitable curriculum. The case-based reasoning is based on this principle that similar problems have similar solutions. In the knowledge base (case base) of this methodology in which the information & records of the past are gathered as cases, helps to collect & maintain the experts' knowledge in the proposed system. In this system, the Fuzzy model has been used to cope with the ambiguities & uncertainties in case representation and retrieval phase. EFQM (European Foundation for Quality Management) is applied for case modeling. Besides, in order to overcome the cold start problem, a module that is called SMART (Supplementary Module to Accomplish Recommending Task) has been used in which infer as an expert. Finally, this system is evaluated and the results are reported.
- انتشار مقاله: 10-09-1389
- نویسندگان: محمد درزی,مهدی حسینی,علیاصغر لیایی,زهرا مرادیمنش,حبیباله اصغری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: سرعت,اقتصاد,هزینه یابی,راه آهن سریعالسیر
- چکیده: تحقیق حاضر به بررسی اقتصادی هزینههای راه آهن سریعالسیر در سرعتهای مختلف بهره برداری پرداخته، بر اساس تغییر هزینهها پیشنهادی در جهت سرعت بهینه بهره برداری ارائه میدهد. تعیین سرعت بهینه بهره برداری از دیدگاه اقتصادی همواره موضوعی چالش برانگیز برای پیاده سازی راه آهن سریعالسیر در ایران بوده است. مقاله حاضر تلاش میکند تا تاثیر عامل سرعت بر سود دهی و افزایش بازدهی صنعت ریلی را، با استفاده از تحلیلهای اقتصادی و ارزیابی عوامل تاثیرگذار بر این مسئله شناسایی نماید. با توجه به در دسترس بودن اطلاعات سرعت و بهره برداری در شبکه حمل و نقل ریلی سریعالسیر اروپا، مجموعه دادههای پراکنده این شبکه به عنوان مطالعه موردی گردآوری شده و مبنای محاسبات اقتصادی قرار گرفته است. سپس، نحوه محاسبه متوسط سرعت با توجه به نوع قطار، مسافت، زمانهای تلف شده و زمان سیر قطار، ارائه گردیده است. در ادامه هزینههای بهره برداری متناظر با سرعتهای مختلف با لحاظ کردن اثرات زمان بندی پروژهها و ارزش زمانی پول محاسبه شده است. در نهایت با جمع بندی اطلاعات حاصل از آنالیزهای انجام شده، سرعت تقریبی 250 کیلومتر برساعت به عنوان سرعت بهینه شبکه حمل و نقل ریلی سریعالسیر بر مبنای مطالعه موردی تعیین گردیده است.
- چکیده انگلیسی: The present research establishes an economic-based analysis to distinguish the relationship between the operating speed and overall costs of the high speed railway (HSR) system. In order to implement the HSR system, determining the optimum operating speed is a challenging issue from the economic point of view. This research seeks to determine the influence of speed on the effectiveness and profitability of the HSR, by identifying the influential parameters and their possible effects on economic evaluations. Due to the availability of speed information and operational data in the European HSR network, the scattered data of the entire HSR network in the Europe are collected as a case study. Then, average operating speeds of the trains are calculated based on train specifications, distance, wasted time and travel time. Afterwards, operation costs associated with different speeds are estimated, taking into account the duration time of projects and the real-time value of costs. The research is eventually led to an optimum speed of 250 km/h, based on results obtained in the chosen case study.
- انتشار مقاله: 06-06-1393
- نویسندگان: زهرا علیمرادی,عبدالحمید اشراق نیای جهرمی,میثم نعیمی,حسین امین صدرآبادی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علمی تخصصی دانش انتظامی ایلام
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: دینداری,افراد عادی,کلیدواژهها:آسیب هایاجتماعی,افراد زندانی
- چکیده: آسیب های اجتماعی امروزه اثرات نامطلوبی بر روی جوامع بهجای گذاشته اند،این تحقیق با نشان دادن روند روبهرشد آسیب هایاجتماعی در استان ایلام ، با هدف تاثیر دین بر کاهش آسیبهای اجتماعی، به عنوان راهحلی در ممانعت از اینگونه آسیب ها صورت گرفته است، روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است که در زمره تحقیقات کاربردی قرار دارد، اطلاعات مورد نیاز با توزیع پرسشنامه در در بین 150 نفر از زندانیان محبوس در زندان مرکزی استان ایلام به عنوان گروه آزمایشی و 150 نفراز افراد عادی به عنوان گروه شاهد جمع آوری شده است ، پس از توزیع و تکمیل پرسشنامهها و وارد نمودن دادههای این پرسشنامهها، با استفاده از نرمافزار SPSSضریب پایایی (اَلفای کرونباخ) محاسبه گردید، یافتههای تحقیق نشان داد که اگر چه میتوان رابطهی جداگانه و مستقیم هر یک از متغیرهای مستقل (ابعاد دینداری )با متغیر وابسته ( میزان آسیبهای اجتماعی)را بر اساس نظریههای دینداری و پیوند اجتماعی تبیین کرد، اما نتایج حاصل از تحلیل چند متغیری، بیانگر آن است که تنها بعد اخلاقیات تاثیر مستقیم بر کاهش آسیبهای اجتماعی داشته است و بیشترین سهم را در ممانعت از آسیبهای اجتماعی را به خود اختصاص داده است.
- چکیده انگلیسی: Social problems of today rather than have adverse effects on communities, this study show an increasing trend in damage Hayajtmay in Ilam province, with the aim of reducing the influence of religion on social damage, as a solution to prevent such harm is done, method the research is descriptive and correlational one is applied, Information required by distributing questionnaires among 150 prisoners in the central prison in Ilam province as a test group and a control group of 150 normal persons were collected, then distributed and collected the questionnaires and entering data the questionnaire with SPSS software reliability (Cronbach's alpha) was calculated, findings showed that although the direct relationship between the individual and each of the independent variables (of religion) with the dependent variabl(The social pathologies) based on the theories explaining the religious and social ties, butthe results of the multivariate analysis showed that only the direct impact on the reduction of social damage morality has contributed most to the prevention of social damage allocated.
- انتشار مقاله: 16-06-1394
- نویسندگان: زهرا مرادی,زهرا مرادی,
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علمی- پژوهشی اطلاعات جغرافیایی « سپهر»
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تغییر اقلیم,Hadcm3,لرستان,سناریو,ریزمقیاس گردانی
- چکیده: افزایشگازهایگلخانهای در چند دههاخیر باعث بر هم خوردن تعادل اقلیمی کره زمین شده که بهآن پدیده تغییر اقلیم اطلاق میشود. مهمترین تبعات تغییر اقلیم افزایش دمای متوسط کره زمین، افزایش پدیدههای حدیاقلیمی نظیر سیل، طوفان، تگرگ، امواج گرمایی، افزایش سطح آب دریاها، ذوب شدن یخ های قطبی و سرماهای نابهنگام خواهد بود. استفاده از مدلهای ریز مقیاس نمایی آماری در برآورد نوسانات اقلیمی، این امکان را فراهم ساخته که بتوان دادههای آب و هوایی را در مقیاس مکانی و زمانی مناسب تولید کرد. چنین قابلیتی کمک شایانی به مطالعه نوسانات اقلیمی در مقیاس محلی و منطقهای کرده است. در این تحقیق کارایی مدل LARS-WG برای تولید و شبیه سازی دادههای روزانه دما، بارش و ساعت آفتابی در استان لرستان با استفاده از پارامترهای آماری MAE, T-STUDENT,MAE,R2 مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت و تغییرات ناشی از آنها نیز در آینده آشکارشد. نتایج حاصل از آن نشان داد که در سطح اطمینان 99 درصد تفاوت معنی داری بین دادههای واقعی و دادههای حاصل از مدل وجود ندارد و مدل کارایی لازم را در جهت تولید دادههای روزانه داراست. پس از اطمینان از کارایی مدل، از خروجی های مدل HADCM3 استفاده شد و دادههای روزانه دما، تابش و بارش برای دوره پایه (2005-1961)، تحت سه سناریوی A1B(سناریوی حد وسط)، A2(سناریوی حداکثر) و B1 (سناریوی حداقل) شبیه سازی گردید.بر اساس برآورد مدل HADCM3 برای سناریوهای مورد بررسی در دورههای آتی، میانگین دمای بیشینه و بارش استان به ترتیب حدود(9/0 تا 03/1 درجه) و(04/12 درصد)افزایشو میانگینساعات آفتابیحدود6/0 کاهش خواهد یافت.همچنین با وجود تغییرات کمتر دمای بیشینه نسبت به دمای کمینه، افزایش متوسط دمای هوا در این دوره قابل انتظار میباشد. طبق این نتایج شرایط اقلیمی استان لرستان در 50 سال آینده تفاوت محسوسی با شرایط فعلی خواهد داشت و برنامه ریزیهای بلند مدت و استراتژیک برای مدیریت این شرایط ضروری بنظر میرسد.
- چکیده انگلیسی: Abstract[1] The increase in greenhouse gases in the last few decades has disrupted the climatic balance of the Earth which is called the phenomenon of climate change. The main consequences of climate change will be the increase in global average temperature, the increase of climatic extreme phenomena such as floods, storms, hail, thermal waves, sea level rise, melting of polar ice and untimely cold. The use of Statistical Downscaling Models for estimating climatic fluctuations allows weather data to be generated at the appropriate spatial and temporal scales. Such capabilities have contributed greatly to studying local and regional climatic fluctuations. In this research, the efficiency of LARS-WG model was examined and evaluated for generating and simulating daily temperature, sunny hours and rainfall data in Lorestan province using MAE, T-STUDENT, MAE, R2 statistical parameters and their subsequent changes in the future became apparent too. The results showed that at 99% confidence level, there is no significant difference between actual data and data obtained from the model and the model has the necessary efficiency in generating daily data. After making sure of the model’s efficiency, the outputs of the HADCM3 model were used and the daily temperature, radiation and precipitation data for the base period (1961-2005) were simulated under three scenarios of A1B (mid-range scenario), A2 (maximum scenario) and B1 (scenario Minimum).Based on the HADCM3 model estimates for the scenarios under study in future periods, the average maximum temperature and precipitation of the province would increase about (0.9 to 1.3 degrees) and (12.04 percent), respectively, and average sunny hours would decrease by about 0.6.Also, despite lower changes in maximum temperature than the minimum temperature, the average temperature increase in this period is expected. According to these results, the climatic conditions of Lorestan province in the next 50 years will have a significant difference with the current situation and long-term strategic plans seem necessary to manage these conditions.
[1] - به دلیل کیفیت نامناسب متن چکیده مبسوط انگلیسیِ ارائه شده توسط نویسنده مسئول مقاله، نشریه به ناچار اقدام به ترجمه مجدد متن چکیده فارسی و انتشار آن به جای چکیده مبسوط انگلیسی نموده است.- انتشار مقاله: 18-10-1394
- نویسندگان: بهروز نصیری,زهرا یارمرادی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه پژوهشهای کاربردی روانشناختی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: دانشجویان متأهل,دینداری,تعهد زناشویی,رضایت جنسی,صمیمیت زناشویی
- چکیده: هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی رضایت جنسی و تعهد زناشویی براساس دینداری و صمیمیت بین زوجین بود. طرح این مطالعه، همبستگی از نوع بنیادی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان متأهل ساکن خوابگاه دانشگاه تهران در سال 1397 بود. حجم نمونه 158 نفر از زوجین دانشجوی متأهل دانشگاه تهران ساکن خوابگاه بودند که به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. دادههای این پژوهش توسط پرسشنامههای رضایت جنسی (ISS)، تعهد زناشویی (DCI)، سنجش نگرش مذهبی (ARA) و صمیمیت زوجین (AIC) که روایی و پایایی آنها تأیید شده است، جمعآوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی و استنباطی (رگرسیون) از نرم افزار 24-SPSS استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که 35 درصد از رضایت جنسی توسط دینداری و صمیمیت زناشویی قابل پیشبینی است و همچنین دینداری و صمیمیت زناشویی قادر به پیشبینی 43 درصدی از تعهد زناشویی میباشند. نتایج تحقیق نشان داد که دینداری و صمیمت زناشویی بر رضایت جنسی و تعهد زناشویی تأثیر مثبت دارد و با تقویت دینداری و صمیمیت زناشویی، میتوان میزان رضایت جنسی و تعهد زناشویی را در زوجین افزایش داد.
- چکیده انگلیسی: This study aims to predict sexual satisfaction and marital intimacy of married university students.The present correlation study was conducted, and the target population chosen for this research were 158 married individuals married on campus. The data of this study were collected through questionnaires of religiosity (ARA), marital intimacy (AIC), sexual satisfaction (ISS), and also marital commitment (DCI). For a better interpretation and analysis, the descriptive inferential method (regression) was applied.The results indicated that 35 percent of sexual satisfaction can be predicted by means of marital intimacy and religiosity. There is also a 43 percent prediction of marital commitment. It seems that religiosity and marital intimacy can significantly affect the sexual satisfaction. Religiosity seems to be a factor in enhancing sexual satisfaction and marital commitment.
- انتشار مقاله: 22-03-1399
- نویسندگان: زهرا مرادی,یاسر مدنی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه پژوهشهای ادبی - قرآنی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: سیاق,تشابه,تفسیر ادبی,فاضل السامرایی
- چکیده: سیاق از مقولۀ دلالتهای عقلی و بهترین قرینه در کشف دقیق معانی آیات برای مفسرین، زبان شناسان وعلمای بلاغت میباشد. مساله اصلی این پژوهش نیز تبیین، ارزیابی و چگونگی کاریرد آن در کتاب التعبیر القرآنی به قلم ادیب عراقی، فاضل صالح السامرایی بوده که با استقراء و گزینش برخی آیات از قرآن کریم انجام گرفتهاست. وی با هدف نشان دادن جلوههای ادبی اعجاز قرآن ضمن رد مساله تکرار به بیان اسرار آیات متشابه پرداختهاست و ثابت نموده چگونه هر واژهای بر جای خود آنچنان مستقر است که امکان جابجایی با لفظ مشابه را ندارد؛ زیرا با روح کلمه و کلام یعنی سیاق پیوند خورده است. یکی از شاخصههای مهم تبیینهای او پیوند لغت و نحو با معانی در بلاغت است. وی در این عرصه با تکیه بر آراء پیشینیان و کتب آنها مانند «ملاک التاویل» غرناطی و تطبیق دیدگاه آنان با سیاق درون متنی و برون متنی، به ظرافتهای معنایی تازهای دست یافته که میتوان آن را توسعه معنایی در بستر سیاق تلقی نمود.
- چکیده انگلیسی:
Context is one of the categories of rational reasoning and the best indication to meticulously discover ayahs' meaning for the commentators, linguists, and rhetoricians. The main concern of the present study, carried out using deduction and through selecting a number of Qur'anic ayahs is explicating, assessing and describing the manner of the use of context in the book entitled At-Ta'bir Al Qur'āni authored by the Iraqi scholar Fadhel Saleh al-Samarrai. While rejecting repetition, and aiming at depicting literary manifestations of the Qur'anic miracle, he has explained the mystery of mutashābih ayahs and has proved how each word is so fixed in its place that cannot be replaced by a similar word because it is mingled with the words' spirit and with discourse, i.e. context. One of the important yardsticks for his explanation is the connection of words and syntax with meaning in rhetorics. Drawing on preceding scholars' opinions and books such as Abū Ḥayyān al-Gharnāṭī's Milāk al-ta’wīl and comparing their views with intratextual and intertextual context, he has found novel semantic subtleties that can be considered context-based semantic expansion.
- انتشار مقاله: 18-03-1395
- نویسندگان: حامد صدقی,زهرا مرادی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه مهندسی حمل و نقل
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: ظرفیت,سرعت,زمان سیر,راهآهن تهران- میانه
- چکیده: تحقیق حاضر به بررسی امکان افزایش سرعت و پیاده سازی راهآهن سریعالسیر در مناطق با محدودیتهای عوارض و توپوگرافی میپردازد. بر این اساس، روشی ارائه شده است که در آن با تقسیم بندی محور راهآهن موجود به زیربخشهای با شرایط منطقه ای مختلف، یک استراتژی ترکیبی جهت ارتقای سرعت مورد استفاده قرار میگیرد. با اعمال این استراتژی، افزایش سرعت در هر بخش تا حدی پیش میرود که شرایط منطقه ای و جغرافیایی اجازه اعمال تغییرات را فراهم نماید. با تکیه بر مطالعه موردی راهآهن موجود تهران- میانه به عنوان مسیری با محدودیتهای متنوع در برابر پیاده سازی راهآهن سریعالسیر ، موضوع افزایش سرعت قطارها در آن محور مورد ارزیابی فنی قرار گرفته و تاثیرات ناشی از افزایش سرعت عبور قطارها در بخشهای مختلف مسیر، تحت سناریوهای مختلف مطالعه شده است. متدولوژی مورد استفاده جهت تعیین ظرفیت خط در شرایط ارتقا یافته، روش نیرو- زمان سیر میباشد که مبتنی بر روابط دینامیک حرکت قطارها (رابطه دیویس) در شرایط هندسی مختلف خطوط ریلی میباشد. در نهایت زمان سیر قطار و ظرفیت نهایی عبور قطارها از خط ریلی، برای وضعیت موجود و سناریوهای افزایش سرعت مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که افزایش سرعت عبور قطارها در بخشهای بحرانی مسیر، سبب کاهش قابل توجه زمان سیر و در نتیجه افزایش تعداد زوج قطارهای عبوری از خط خواهد شد و ظرفیت کل محور و شبکه را تا حد امکان ارتقاء خواهد داد. استراتژی پیشنهادی این مقاله تحت عنوان افزایش تدریجی سرعت در محورهای ریلی موجود، الگوی مناسبی برای کریدورهای فعلی کشور ایران میباشد که عموما دارای تلفیقی از محدودیت های جغرافیایی، عوارض، نقاط اجباری و غیره هستند. همچنین اعمال این سیاست باعث کاهش هزینه ها و ارتقای تدریجی شرایط بهره برداری و در نهایت تبدیل شدن کریدور فعلی به زیرساخت راهآهن سریعالسیر میشود.
- چکیده انگلیسی: Geometrical and topographical constraints are of the most important difficulties against the implementation of the high speed railways. This paper examines the possibility of establishing a gradual-based strategy for speed enhancement of the existing railway lines, in the areas with design constraints. Accordingly, an incremental methodology is proposed in which a railway line is divided into the various segments with different sub-regional conditions. This strategy is used to improve the speed, capacity and to reduce the travel time. The Tehran-Miyaneh railway line is selected as a case study, that with problematic geographical circumstances. The empirical Davis equation is used to determine the capacity of the railway line in which the capacity is defined in terms of the maximum number of trains that can pass from a particular rail section. The design speeds and capacities of different blocks are calculated for the selected case study. Considering the priority of the critical blocks, the enhancement of capacity and speed is studied for the case study. The results of operational conditions are obtained for the enhancement scenarios and compared with that of the basic scenario. The relationship between capacity and travel time is determined and compared for various speed intervals. The capacity of the route is increasingly enhanced by the incremental speed enlargements in different scenarios.
- انتشار مقاله: 30-06-1393
- نویسندگان: زهرا علیمرادی,عبدالحمید اشراق نیای جهرمی,میثم نعیمی,ماهان کوچنانی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: علوم و تحقیقات بذر ایران
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: پروتئین,جو,کاروتنوئید,آنزیم,کلروفیلa,محتوای کل فنلی
- چکیده: به منظور بررسی اثر پیری تسریع شده بر فعالیت ترکیبات آنتی اکسیدانی و شاخصهای جوانهزنی جو آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا" تصادفی روی هشت ژنوتیپ بومی جو به همراه دو رقم شاهد بهرخ و نصرت در سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل پیر کردن بذر در دو سطح پیری و عدم پیری(شاهد) و عامل دوم شامل ده ژنوتیپ جو بود.درصد جوانهزنی پس از پیری در بیشتر ژنوتیپ ها کاهش یافت اما این کاهش نسبت به بذرهای پیر نشده معنی دار نبود.پیری تسریع شده به طور معنیداری سرعت جوانهزنی، طول ساقهچه، طول ریشهچه،غلظت رنگیزههای فتوسنتزی و فعالیت آنزیم کاتالاز را کاهش داد. اما میانگین مدت زمان جوانه زنیو محتوای کل فنلی ژنوتیپها و دو رقم بهرخ و نصرتپس از پیری افزایش یافت. ژنوتیپ شماره سه بیشترین فعالیت آنزیم کاتالاز را پس از پیری داشت. افزایش فنل در ژنوتیپها متفاوت بود به طوری که ژنوتیپ شماره هشت بیشترین محتوای فنل را قبل و بعد از پیری داشت همچنین این ژنوتیپ نسبت به سایر ژنوتیپها کمتر تحت تاثیر پیری تسریع شده قرار گرفت.به طور کلیژنوتیپهایی که محتوای فنلی و فعالیت آنزیمیبالایی داشتند از بنیه وسرعت جوانهزنی بالاییپس از پیری بذر برخوردار بودند.
- چکیده انگلیسی: In order to evaluate the effect of accelerated aging on antioxidant compounds and germination indices of barley, an experiment was conducted as factorial in a completely randomized design on eight native barley genotypes and two barley varietyBehrokh and Nosratwith three replications. The first factor was seed aging at two levels including aging and non-aging as control and the second factor was ten barley genotypes that the varieties were as control. Germination percentage of the most genotypes decreased after aging although it has not significant difference with non-aged seed. The results showed that accelerated ageing decreased significantly germination rate, shoot length and root length, concentration of photosynthetic pigments and catalase (CAT) activity. However mean germination time and total phenol content of genotypes and Behrokh and Nosrat varieties increased significantly after seed aging. Genotype 3 had the highestenzyme CAT activity after ageing. Increment of phenol content was different among the genotypes and genotype 8 had the highest phenol content before and after aging rather than the other genotypes and it affected less than the other genotypes by accelerated ageing. Totally the results of thisstudyindicated that genotypes that initially had high phenolic content and enzymatic activity also had vigor and germination rate after seed aging.
- انتشار مقاله: 23-09-1395
- نویسندگان: زهرا مرادیان,سعیده ملکی فراهانی,علیرضا رضازاده
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: علوم و فناوری بذر ایران
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: Priming,Onion,Zargan Cultivar,cardinal temperatures,thermal time
- چکیده: به منظور بررسی اثر پرایمینگ بر جوانهزنی بذر پیاز خوراکی رقم زرگان در شرایط دمایی متفاوت این تحقیق با 6 سطح دمایی 5 تا 30 درجه سانتیگراد و سه پیش تیمار بذر یعنی شاهد، هیدرو پرایمینگ و هالو پرایمینگ با نیترات پتاسیم 0/5 % به مدت 12 ساعت با سه تکرار انجام گرفت. نتایج نشان داد پرایمینگ بذر پیاز با نیترات پتاسیم 0/5 % توانست بر مولفههای جوانهزنی موثر باشد. بذرهای پرایمینگ شده با نیترات پتاسیم 0/5 % میزان جوانه زنی بیشتری در دامنههای مختلف دمایی نشان دادند. نیترات پتاسیم 0/5 % توانست بر واکنش جوانه زنی به دما تاثیر گذاشته و بذرها در مقایسه با دو تیمار دیگر در دمای 5 درجه سانتیگراد در حدود 33/6 % جوانهزنی بیشتری داشتند. سایر نتایج نشان داد درصد جوانه زنی در دمای 20 درجه سانتیگراد در کلیه پیش تیمارها به حداکثر مقدار خود رسیدند و پس از آن تقریبا روند ثابتی داشتند. در ارزیابی مدل دوتکهای برای پیش بینی دماهای کاردینال جوانهزنی بذر تیمار شده دماهای پایه، مطلوب و سقف به ترتیب 1/07، 27/38، 46/09 درجه سانتیگراد (در تیمار نیترات پتاسیم 0/5%)، 1، 25، 43 درجه سانتیگراد (در تیمار هیدروپرایمینگ) و 1/09، 27/6، 46/12 درجه سانتیگراد (در تیمار شاهد) تعیین شد. برای پیش بینی زمان جوانهزنی در دماهای ثابت مختلف از مدل زمان-دمایی استفاده گردید که ضریب ثابت دمای طبیعی برابر 1872/794 درجه سانتیگراد ساعت بود.
- چکیده انگلیسی: In order to study the effect of priming on onion seed germination of Zangan Cultivar in different temperature conditions, this study was carried out with 6 levels of temperature of 5 to 30 ° C and three seed pretreatment, include control, hydro-priming and halo-priming with 0.5% potassium nitrate with three replicate. The results showed that priming treatment with potassium nitrate (0.5%) could be effective on germination components. Primed seeds with potassium nitrate (0.5%) showed more germination at all temperatures. Potassium nitrate (0.5%) treatment also affected the germination reaction to temperature. These seeds showed 33.6% more germination than the other two treatments at 5°c. The results showed that germination percentage at 20°c in all treatments reaches its maximum and then remained relatively constant. In evaluating the segmented model for predicting cardinal temperatures, seed germination at base, optimum and ceiling temperatures was 1.7, 27.38, 46.09°c(in potassium nitrate (0.5%) treatment), 1, 25, 43°c (in hydro-priming treatment) and 1.9, 27.6, 46.12°c (in control treatment). For predicting time of germination at different constant temperatures used Thermal-time that constant coefficient of Thermal-time was 1872.79(°Ch).
- انتشار مقاله: 23-10-1396
- نویسندگان: محمدعلی عسکری سرچشمه,زهرا بیگم مرادی شکوریان,مجتبی دلشاد,رضا توکل افشاری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: علوم و مهندسی آب و فاضلاب
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: استان لرستان,مکانیابی,آبهای زیرزمینی,مدل فازی,تغذیه مصنوعی
- چکیده: ایران سرزمینی است خشک با نزولات جوی بسیار کم بهطوریکه میانگین بارش آن کمتر از یک سوم متوسط بارندگی در دنیا است. امروزه با افزایش جمعیت کشور و بهتبع آن افزایش تقاضا برای مواد غذایی، بهرهبرداری از منابع آب، بهویژه منابع آب زیرزمینی بسیار بیشتر از گذشته شده است، بهطوریکه این میزان مصرف بیشتر از میزان تغذیه منابع آب زیرزمینی است. لذا باید این کمبود منابع آب زیرزمینی جبران شود. هدف از این پژوهش مکانیابی پهنههای مناسب تغذیه مصنوعی سفرههای آب زیرزمینی در استان لرستان است. در این تحقیق ابتدا لایههای مورد نیاز همچون شیب، جنس خاک و ساختار زمینشناسی، کاربریاراضی، میزان بارندگی، پراکنش آبرفتهای کواترنری و تصاویر ماهوارهای در منطقه موردنظر تهیه شد. سپس در نرمافزار GIS با انطباق لایههای اطلاعاتی و استفاده از منطق Fuzzy مکانهای مناسب برای تغذیه مصنوعی آبهای زیرزمینی و محلهای مناسب پخش سیلاب استخراج شد. براساس نتایج بهدست آمده، از کل مساحت استان (28294 کیلومترمربع) حدود 36/9258 کیلومترمربع (5/32%) مناسب برای طرحهای تغذیه مصنوعی و حدود 36/5926 کیلومترمربع (حدود 21%) سطح استان مناسب برای اجرای پروژههای پخش سیلاب است. در نهایت از تلفیق دو نقشه حاصل، مکانهای مناسب برای تغذیهمصنوعی و پخش سیلاب در این استان حدود 21/7682 کیلومترمربع (79/21%) برآورد شد. در نتیجه استفاده و بهکارگیری مدلهای سیستم اطلاعات جغرافیایی برای تجزیه و تحلیل حجم بالای دادههای جغرافیایی و ارزیابی و اولویتبندی تصمیمگیریها در قضاوت کارشناسانه، ابزار کارامدی را برای مکانیابی محلهای تغذیه مصنوعی و پخش سیلاب فراهم میکند.
- چکیده انگلیسی: Iran is a dry land with very little rainfall. The average rainfall in Iran is less than a third of the global average. Nowadays, with the increase in population and the subsequent increase in demand for food, the utilization of water resources, and in particular groundwater resources, is considerably increased. Currently the amount of groundwater resources exploitation exceeds its supply and so the lack of groundwater resources should be compensated. The purpose of this study was to locate zones suitable for the artificial recharge of the aquifers with a case study for Lorestan Province. For this purpose, AHP was employed as an efficient techniques and comprehensive system designed for multiple criteria decision-making. Required layers such as the slope, soil and geological structure, land use, rainfall, distribution of Quaternary alluvial and satellite imagery of the area was prepared. Then GIS software was used to overlay the layers and information and with use of Fuzzy logic, distinguishing suitable sites for artificial recharge of groundwater and the flood spreading. Based on the results, form the total area of the province (28294 km²), about 9258.36 km² (32.5%) are suitable for the design of artificial recharge and 5926.36 km² (about 21%) can be considered for flood spreading. Finally, the integration of the two resulting maps led to suitable sites for artificial recharge and flood spreading as about 7682.21 km² (21.79%). Therefore, GIS models are a powerful tool to locate artificial recharge and flood plain sites, because of their ability for analysis of large geographical data and prioritization of scientific decisions.
- انتشار مقاله: 05-11-1397
- نویسندگان: زهرا یارمرادی,مهدی خداداد,بهروز نصیری,مصطفی کرمپور
- مشاهده