در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: دانش حسابداری
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: معادلات ساختاری,فرار مالیاتی,اجتناب مالیاتی,استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی (IFRS),IFRS در ایران
- چکیده: هدف:این پژوهش به بررسی تأثیر استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی (IFRS) بر فرار مالیاتی و اجتناب مالیاتی در کشور ایران با مراجعه به نظر اعضای حرفهای حسابداری و مالیاتی، شامل اعضای جامعة حسابداران رسمی و ممیزان سازمان امور مالیاتی میپردازد.
روش: میزان تأثیر IFRSبر فرار مالیاتی و اجتناب مالیاتی، با استفاده از پرسشنامه و در مقیاس طیف پنج گزینهای لیکرت بررسی شد. بدین منظور 334 پرسشنامه، طراحی و بین اعضای جامعه حسابداران رسمی و ممیزان سازمان امور مالیاتی توزیع شد و 184 فقرة آن در نهایت مورد استفاده قرار گرفت. به منظور بررسی تأثیر متغیرها از روش معادلات ساختاری (SEM) و برای تحلیل الگوها از رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده شد.
یافتهها: یافتهها نشان دادIFRSتأثیر با اهمیت منفی در جلوگیری فرار مالیاتی و با اهمیت مثبت در جلوگیری از اجتناب مالیاتی دارد. رضایت مؤدیان مالیاتی، بهعنوان یک متغیر تعدیلی، در روابط بالا معنادار نیست. پذیرشIFRS بر افزایش قابلیت اتکاء صورتهای مالی تأثیر مثبت و معناداری دارد. افزایش قابلیت اتکاء صورتهای مالی، بهعنوان یک متغیر میانجی، برای فرار مالیاتی معنادار نیست، اما برای اجتناب مالیاتی معناداراست.
نتیجهگیری:IFRS کاربردهای با اهمیتی در زمینه فرار مالیاتی و اجتناب مالیاتی دارد. اما، برای پذیرش بیشتر آن، باید محدودیتها شناسایی و رفع شوند.- چکیده انگلیسی: Objective: This study aims to examine the impacts of International Financial Reporting Standards (IFRS) on tax evasion and tax avoidance in Iran by referring to the professional accounting and tax opinion of the Iranian Certified Public Accountants (ICPA) and Iranian National Tax Administration (INTA).
Method: The impacts of IFRS on tax evasion and tax avoidance were obtained through a questionnaire on a five-option Likert scale. The designed questionnaire was distributed among 334 members of ICPA and INTA, of which 184 were suitable for use in this study. Structural equation method (SEM) was used to investigate the effects of specific variables, and partial least squares (PLS) approach was used to analyze the model.
Results: Findings indicated IFRS has significant negative effect on the prevention of tax evasion, and significant positive effect on the prevention of tax avoidance. The impact of satisfaction of taxpayers, as a moderator in the above relationships is not significant. Acceptance of IFRS has significant positive effect on increasing the reliability of financial statements. Increasing the reliability of financial statements, as an intermediary variable, is not significant for tax evasion, but is significant for tax avoidance.
Conclusion: IFRS has important application in understanding tax evasion and tax avoidance, but to be more acceptable, its restrictions must be identified and resolved.- انتشار مقاله: 29-03-1398
- نویسندگان: دکتر محمد نمازی,حسن اسماعیلپور
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: حسابداری سلامت
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: معادلات همزمان,تمرکز مالکیت نهادی,سطح مالکیت نهادی,سیاست بدهی,شرکتهای دارویی
- چکیده: مقدمه: به دلیل اهمیت صنعت داروسازی و رابطه آن با سلامت جامعه و در راستای بررسی روابط موجود در این صنعت، پژوهش حاضر به بررسی روابط متقابل بین سیاست بدهی و مالکیت نهادی در شرکتهای دارویی و مقایسه آن با شرکتهای غیردارویی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1390-1380 میپردازد.
روش پژوهش: در پژوهش حاضر از طرح شبهتجربی و روش دادههای ترکیبی استفاده شده است. همچنین، به دلیل وجود اریب همزمانی در متغیرهای درونزای پژوهش و تشخیص معادلات به عنوان «دقیقاً مشخص»، فرضیههای پژوهش با استفاده از روش معادلات حداقل مربعات دو مرحلهای مورد آزمون قرار گرفتهاند. نمونه مورد استفاده در پژوهش شامل دو گروه شرکتهای دارویی و غیردارویی (هرکدام 187 سال- شرکت) فعال در بورس اوراق بهادار تهران است که با استفاده از نمونهگیری جفتی انتخاب شدهاند.
یافتهها: نتایج حاصل از آزمون فرضیههای پژوهش تفاوت عمدهای در روابط مورد بررسی در شرکتهای دارویی نسبت به شرکتهای غیردارویی را نشان میدهد. به این معنا که رابطه متقابل معنادار بین متغیرهای تمرکز مالکیت نهادی، سطح مالکیت نهادی و سیاست بدهی در شرکتهای دارویی وجود ندارد؛ در صورتی که این روابط در شرکتهای غیردارویی، به استثنای اثرگذاری متغیر سطح مالکیت نهادی بر متغیر سیاست بدهی، با اهمیت و منفی تشخیص داده شده است.
نتیجهگیری: نبود رابطه معنادار بین متغیرهای مورد بررسی در شرکتهای دارویی را میتوان ناشی از استفاده ناچیز از بدهی در صنعت دارویی، به دلیل تضاد منافع بین مالکان و بستانکاران و یا نبود تقارن اطلاعاتی، دانست.- چکیده انگلیسی: Introduction: Due to the importance of pharmaceutical industry and its relationship with the public health, and in order to investigate the existing relations in this industry, the present study examines the reciprocal relationships between debt policy and institutional ownership in pharmaceutical companies, and compares it with non-pharmaceutical companies listed on the Tehran Stock Exchange from 2002 to 2012.
Method: In this research, quasi-experimental design and panel data method have been used. Also, due to the existence of simultaneous skew in endogenous variables of the research and the recognition of equations as “just identified”, the research hypotheses have been tested by two-stage least squares method. The applied sample of the research consists of two groups of active pharmaceutical and non-pharmaceutical companies on the Tehran Stock Exchange (each group 187 years-company) which have been selected through pair sampling.
Results: The results derived from testing the research hypotheses show a significant difference in the studied relations in pharmaceutical companies beside non-pharmaceutical companies. It means that there is not a reciprocal and significant relationship between institutional ownership concentration, the level of institutional ownership, and debt policy among the pharmaceutical companies; however, these relationships in non-pharmaceutical companies, except for the level of institutional ownership variable's impact on debt policy, were identified as significant and negative.
Conclusion: The absence of a meaningful relationship between the investigated variables in the pharmaceutical companies may be caused by the limited use of debt in the pharmaceutical industry due to the conflict of interests between the owners and creditors, or it may be the result of the lack of informational asymmetry.- انتشار مقاله: 13-12-1392
- نویسندگان: دکتر محمد نمازی,احمد شکرالهی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: حسابداری سلامت
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: معادلات همزمان,تمرکز مالکیت نهادی,سطح مالکیت نهادی,سیاست بدهی,شرکتهای دارویی
- چکیده: مقدمه: به دلیل اهمیت صنعت داروسازی و رابطه آن با سلامت جامعه و در راستای بررسی روابط موجود در این صنعت، پژوهش حاضر به بررسی روابط متقابل بین سیاست بدهی و مالکیت نهادی در شرکتهای دارویی و مقایسه آن با شرکتهای غیردارویی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1390-1380 میپردازد.
روش پژوهش: در پژوهش حاضر از طرح شبهتجربی و روش دادههای ترکیبی استفاده شده است. همچنین، به دلیل وجود اریب همزمانی در متغیرهای درونزای پژوهش و تشخیص معادلات به عنوان «دقیقاً مشخص»، فرضیههای پژوهش با استفاده از روش معادلات حداقل مربعات دو مرحلهای مورد آزمون قرار گرفتهاند. نمونه مورد استفاده در پژوهش شامل دو گروه شرکتهای دارویی و غیردارویی (هرکدام 187 سال- شرکت) فعال در بورس اوراق بهادار تهران است که با استفاده از نمونهگیری جفتی انتخاب شدهاند.
یافتهها: نتایج حاصل از آزمون فرضیههای پژوهش تفاوت عمدهای در روابط مورد بررسی در شرکتهای دارویی نسبت به شرکتهای غیردارویی را نشان میدهد. به این معنا که رابطه متقابل معنادار بین متغیرهای تمرکز مالکیت نهادی، سطح مالکیت نهادی و سیاست بدهی در شرکتهای دارویی وجود ندارد؛ در صورتی که این روابط در شرکتهای غیردارویی، به استثنای اثرگذاری متغیر سطح مالکیت نهادی بر متغیر سیاست بدهی، با اهمیت و منفی تشخیص داده شده است.
نتیجهگیری: نبود رابطه معنادار بین متغیرهای مورد بررسی در شرکتهای دارویی را میتوان ناشی از استفاده ناچیز از بدهی در صنعت دارویی، به دلیل تضاد منافع بین مالکان و بستانکاران و یا نبود تقارن اطلاعاتی، دانست.- چکیده انگلیسی: Introduction: Due to the importance of pharmaceutical industry and its relationship with the public health, and in order to investigate the existing relations in this industry, the present study examines the reciprocal relationships between debt policy and institutional ownership in pharmaceutical companies, and compares it with non-pharmaceutical companies listed on the Tehran Stock Exchange from 2002 to 2012.
Method: In this research, quasi-experimental design and panel data method have been used. Also, due to the existence of simultaneous skew in endogenous variables of the research and the recognition of equations as “just identified”, the research hypotheses have been tested by two-stage least squares method. The applied sample of the research consists of two groups of active pharmaceutical and non-pharmaceutical companies on the Tehran Stock Exchange (each group 187 years-company) which have been selected through pair sampling.
Results: The results derived from testing the research hypotheses show a significant difference in the studied relations in pharmaceutical companies beside non-pharmaceutical companies. It means that there is not a reciprocal and significant relationship between institutional ownership concentration, the level of institutional ownership, and debt policy among the pharmaceutical companies; however, these relationships in non-pharmaceutical companies, except for the level of institutional ownership variable's impact on debt policy, were identified as significant and negative.
Conclusion: The absence of a meaningful relationship between the investigated variables in the pharmaceutical companies may be caused by the limited use of debt in the pharmaceutical industry due to the conflict of interests between the owners and creditors, or it may be the result of the lack of informational asymmetry.- انتشار مقاله: 13-12-1392
- نویسندگان: دکتر محمد نمازی,احمد شکرالهی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: توسعه و سرمایه
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: بازار سرمایه,بورس اوراق بهادار تهران,حسابرسی,حسابداری مدیریت,حسابداری مالی,مطالعات تجربی
- چکیده: این مقاله به بررسی، طبقهبندی و تحلیل مطالعات انجام شده در بازار سرمایه (بورس
اوراق بهادار تهران) میپردازد. هدف نهایی این تحقیق، تعیین مطالعات بورس در زمینههای گوناگون و ارائه یک بانک اطلاعاتی از مجموعه مطالعات انجام شده در قالب پایاننامههای دانشگاهی و مقالات چاپ شده در نشریات علمی معتبر است. به دنبال مطالعه نمازی و ناظمی (1384)، طبقهبندی و تحلیل مطالعات انجام شده در بازار سرمایه طی سالهای 1382-1370 و براساس رویکرد توصیفی و تحلیل محتوای 405 مطالعه انجام شده است. مطالعات اصلی به چهار دسته حسابداری مالی، حسابرسی، حسابداری مدیریت و سایر موضوعهای حسابداری تقسیمبندی، و نتیجهگیریهای عمده هر یک از این موارد نیز ارائه شده است.- چکیده انگلیسی: The major purpose of this study is classifying and analyzing capital market research conducted in Tehran Stock Exchange Market (TSEM). Since Namazi and Nazemi (2005) have classified and analyzed "Finance Studies" of the TSEM during 1991-2003, following them, we just review, classify and analyze the significant "Accounting Studies", which are related to TSEM. Consequently, by employing "content analysis" and archival methodology, the studies are classified into four main topics: financial accounting, auditing, managerial accounting, and other subjects. Finally, the significant results achieved by authors in each group of the above studies, are presented. In sum, it is concluded that in recent years, the amount of research conducted about accounting issues related to TSEM, have been increased in various significant aspects of the capital market; yet, much more studies must be done.
- انتشار مقاله: 19-05-1385
- نویسندگان: دکتر محمد نمازی,امین ناظمی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: توسعه و سرمایه
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: بورس اوراق بهادار تهران,خطای پیشبینی سود,مدل رگرسیون
- چکیده: سودهای پیشبینی شده اطلاعات با اهمیتی برای سرمایهگذاران و سایر استفادهکنندگان از صورتهای مالی فراهم میکند. در سالهای اخیر تعداد زیادی از مطالعات به بررسی دقت سودهای پیشبینی شده توسط مدیریت پرداختهاند. در این پژوهش اثر9متغیر بر دقت پیشبینی سود توسط مدیریت شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شده است. این متغیرها شامل رشد سود، رشد فروش، رشد داراییها، سود پیشبینی شده در گذشته، سود سهام پرداختی، اندازه شرکت، اهرم مالی، قیمت سهام و صنعت میباشند. دقت پیشبینی با استفاده از خطای پیشبینی، قدر طلق خطای پیشبینی، مربع خطای پیشبینی و لگاریتم طبیعی مربع خطای پیشبینی اندازهگیری میشود. با استفاده از یک نمونه 77 تایی از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 1383-1379، نتایج حاصل از مدل رگرسیون ساده نشان داد که بین رشد سود، رشد فروش، رشد داراییها، سود پیشبینی شده در گذشته، اهرم مالی، قیمت سهام و دقت پیشبینی سود رابطه وجود دارد. اما بین سود سهام پرداختی و اندازه شرکت با دقت پیشبینی سود رابطه وجود ندارد. همچنین نتایج حاصل از مدل رگرسیون چند گانه نشان داد که بین
- چکیده انگلیسی: Forecasted profits provides important information for investors and other users of financial statements. In recent years, a large number of studies have investigated the accuracy of forecasted profits made by company management. In this study, we investigate the effect of nine variables on accuracy of management earnings forecasts for firms in Tehran Stock Exchange Market. These variables include Growth Profit, Growth Sale, Growth Assets, Past Forecasted Profit, Dividend, Company Size, Leverage, Stock’s Price and Industry. Accuracy is measured by forecast errors, absolute forecast errors, squared forecast errors and natural logarithm of squared forecast errors. Using a sample of 77 firms in Tehran Stock Exchange Market within 1379-1383 years, our findings on simple regression model show that there are relationships between growth profit, growth sale, growth assets, past forecast profit, But there aren’t leverage, stock’s price and accuracy of earnings forecasts relationships between dividend, company size and accuracy of earnings forecasts. In addition, the results of the results of multiple regression model show that there are relationships between growth profit, leverage and accuracy of earnings forecasts.
- انتشار مقاله: 01-11-1385
- نویسندگان: دکتر محمد نمازی,کاظم شمس الدینی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تحقیقات مالی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده: این تحقق کارایی بورس اوراق بهادار ایران را با استفاده از فرضیات مربوط به تئوری کارایی بازار سرمایه در شکل ضعیف ، جهت پاسخگویی به سوالات زیر مورد بررسی قرار می دهد : 1-آیا تغییرات متوالی قیمت سهام مستقل از یکدیگرند ؟ 2-آیا توزیع درصد تغییرات قیمت سهام از تابع توزیع نرمال تبعیت می کند ؟ 3-آیا با استفاده از قاعده تجاری فیلتر می توان منافعی بیش از روش خرید – نگاهداری کسب نمود ؟ فرضیه های تحقیق عبارتند از : 1- تغییرات متوالی قیمت سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ایران مستقل از یکدیگرند . 2- درصد تغییرات قیمت سهام از تابع توزیع نرمال تبعیت میکند . 3- با استفاده از قاعده تجاری فیلتر ، منافعی بیش از روش خرید- نگاهداری می توان کسب نمود . نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که تغییرات متوالی قیمتهای سهام در بازار بورس اوراق بهادار ایران از مدل گردش تصادفی تبعیت نمی کند و علاوه بر آن متوسط بازده اوراق بهادار با استفاده از قاعده تجاری فیلتر بیش از متوسط بازده روش خرید – نگاهداری است . بنابراین تغییرات قیمت به صورت مستقل و تصادفی نیستند و روند و الگوی خاصی در رفتار قیمتها مشاهده می شود و آگاهی از این الگو می تواند جهت کسب منافع بیشتر به سرمایه گذاران کمک نماید . با توجه به نتایج بدست آمده عدم کارایی بازار بورس در سطح ضعیف به اثبات می رسد .
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 11-10-1348
- نویسندگان: دکتر محمد نمازی,زکیه شوشتریان
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تحقیقات مالی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده: تاثیر بازار اوراق بهادار در توسعه اقتصادی یک کشور غیر قابل انکار است و وظیفه اصلی این بازار به حرکت انداختن موثر سرمایه ها و تخصیص بهینه منابع می باشد لذا در سالهای اخیر تحقیقات تجربی زیادی در رابطه با کارایی بازار سرمایه انجام شده است که از جمله آن میتوان از مدل بازی منصفانه ، ساب مارتینگل ، مدل گردش تصادفی ، همبستگی پیاپی ، مقایسه تابع توزیع بازده سهام باتوابع توزیع شناخته شده ، قاعده فیلتر ، آزمون گردشها ، میانگین متحرک ، نمو هموار ، مدل پیش بینی کوادراینک ، میانگین متحرک وزنی ، تکنیکهای شبکه عصبی ، سطح مقاومت ، همبستگی غیر خطی و ... رانام برد در اکثر تحقیقات انجام شده رفتار قیمت اوراق بهادار به عنوان معیاری جهت تعیین کارایی بازار مورد توجه قرار گرفته است . دراین مقاله آزمونهای مهم تجربی کارایی بازار اوراق بهادار کشورهای مختلف در سطح ضعیف مورد بررسی قرار گرفته است سطح ضعیف کارایی در ارتباط با بررسی اطلاعات مربوط به گذشته می باشد و در صورت کارابودن بازار انتظار می رود که تغییرات متوالی قیمتها مستقل از یکدیگر بوده و مطالعه روند قیمتها در گذشته نتواند منشاء پیدایش قیمت آینده سهام گردد .
- چکیده انگلیسی: The purpose of this article is to present the summary of all the research done on the weak form of efficient market hypothesis. These tests include normality test of return distribution, auto correlation test. run test and filter tests.
- انتشار مقاله: 11-10-1348
- نویسندگان: دکتر محمد نمازی,زکیه شوشتریان
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: بررسیهای حسابداری و حسابرسی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: ریسک سیستماتیک,متغیرهای حسابداری,بورس اوراق بهادار
- چکیده: هدف اصلی این مقاله بررسی سودمندی متغیرهای حسابداری در پیش بینی ریسک سیستماتیک شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در راستای این هدف تعداد 40 شرکت که اطلاعات مورد نیاز برای دوره 11 ساله مورد تحقیق (80-70) در مورد آن ها قابل دسترسی بود انتخاب شدند. سپس اطلاعات مربوط به 17 متغیر مستقل مورد مطالعه قرار گرفت و ریسک سیستماتیک به عنوان متغیر وابسته محاسبه شد. به منظور آزمون فرضیه ها از تکنیک های آماری رگرسیون ساده و رگرسیون چند متغیره بهره گرفته شد و نهایتا از روش گزینش دنباله ای متغیرها تحت عنوان حذف پسرو جهت انتخاب مدل بهینه استفاده گردید. معنی دار بودن الگوها با استفاده از آماره های t , f صورت گرفت. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که در سطح رگرسیون ساده. بین دوازده متغیر تحقیق با ریسک سیستماتیک رابطه معنادار وجود دارد. همچنین در مرحله طراحی مدل نیز مشخص گردید که از 17 متغیر پیش بینی کننده هشت متغیر باقی مانده در آخرین گام مجموعا توانایی تبیین بیش از 85 درصد تغییرات ریسک سیستماتیک را داند.
- چکیده انگلیسی: The main goal of this article is to investigate the usefulness of accounting variables in assessing the systematic risk in accepted corporations in Tehran Stock Exchange. In order to achieve this goal, 40 firms with available information in a period of 11 years (13 70- 1380) were chosen. Then, the information regarding 17 independent variables were gathered and the systematic risk was measured as the dependent variable. Two statistical techniques, simple regression and multiple regressions, were used to test the hypothesis and finally, “backward elimination method” was employed to find the optimum model. The significance of the models was tested according to T-Test and F- test. To assure the lack of autocorrelation between the variables and residuals, the Durbin-Watson test was used and the results of the achieved model were compared with other selected variable methods such as “forward selection” and “stepwise regression technique”. By using simple regression analysis, the results showed that, there is a significant relationship between financial leverage, operation leverage, current ratio, debt ratio, return on asset and the systematic risk. With respect to the design of the model, it was concluded that among the 17 predicted variables, 8 variables remaining in the last step of the backward elimination method, accounted for more than %85 of variations of the systematic risk.
- انتشار مقاله: 11-10-1348
- نویسندگان: دکتر محمد نمازی,دکتر شکر ا.. خواجوی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: بررسیهای حسابداری و حسابرسی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تئوری نمایندگی (کارگزاری),رشد سود و رشد ارزش افزوده بازار,سود حسابداری,شاخص های پاداش,طرح های پاداش مدیران عامل
- چکیده: این مقاله با استفاده از تئوری نمایندگی (کارگزاری) به بررسی دو موضوع مهم می پردازد: 1- ارتباط پاداش مدیران عامل شرکت ها در ایران با سود حسابداری. رشد سود و رشد ارزش افزوده بازار. 2- مطالعه سازه های مهم در تعیین پاداش مدیران عامل. در مورد اول. از اطلاعات شرکت های سودده پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در مقطع سال های 1376 تا 1380 استفاده گردیده و از روش تحلیل واریانس و رگرسیون استفاده به عمل آمده است. در مورد دوم تحقیق پیمایشی از طریق ارسال پرسش نامه و جمع آوری نظرات مدیران عامل و مشاوران نهادها. شرکت های سرمایه گذاری و سازمان های صنعتی انجامپذیرفته و فن های آماری آزمون دو جمله ای و آزمون تحلیل واریانس فریدمن و کروسکال - والیس به کار رفته و در پایان. خلاصه یافته ها و نتایج هر یک از موارد بالا ارائه گردیده است.
- چکیده انگلیسی: This research investigates two important issues using Agency Theory: First, the relationship between the bonuses of executive directors of Iranian companies and accounting income, profit growth, and market added value will be examined. Secondly, the important indices in the setting of director’s bonus will be studied. For our first part of research, the data and information has been gathered from income Producing companies which have been listed in Teharan’s stock exchange between the years of 1997 and 2001. For the second part of our research, some questionnaires have been used asking the viewpoints of executive directors and advisors. The results of each part have then been submitted using statistical methods.
- انتشار مقاله: 11-10-1348
- نویسندگان: دکتر محمد نمازی,محمد سیرانی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: بررسیهای حسابداری و حسابرسی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: بورس اوراق بهادار تهران,ریسک سیستماتیک,تجزیه و تحلیل اقلام صورت های مالی,تئوری اطلاعات
- چکیده: هدف اصلی این مطالعه استفاده از تئوری اطلاعات شنن جهت یافتن معیار جدیدی برای اندازه گیری ریسک سرمایه گذاری در اوراق بهادار می باشد. در راستای این هدف، ابتدا مدل تئوریک رابطه ی بین آنتروپی اقلام صورت های مالی و ریسک سیستماتیک ارایه گردید. سپس به منظور آزمون عملی مفهوم آنتروپی و ریسک . اطلاعات مورد نیاز برای یک دوره 5 ساله از شرکت های فعال در بورس اوراق بهادار تهران ا صنایع مختلف جمع آوری شد. با استفاده از آزمون آماری روش تلفیق داده های میان گروهی و سری های زمانی و تست های آماری مربوطه کل شرکت ها و همچنین صنایع بطور مجزا مورد آزمون قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از این است که بین آنتروپی اطلاعات اقلام ترازنامه و صورتحساب سود و زیان و تغییرات بهای سهام رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین. بین آنتروپی و ترازنامه و صورتحساب سود و زیان و ریسک سیستماتیک رابطه ی معنی داری وجود دارد. نتیجه اخیر نشان دهنده ی آن است که با استفاده از محتوای اطلاعات گزارشات مالی می توان ریسک سیستماتیک را تخمین زد. بنابراین این مطالعه روش جدیدی را برای محاسبه ریسک سیستماتیک معرفی می کند.
- چکیده انگلیسی: The main purpose of this article is to use Shannon’s information theory in order to introduce a new measure for risk determination in the stock market. in approaching this purpose, first the theoretical model between the “Anthropy” of the financial statement’s items and the systematic risk were presented. Then in order to test the concept of anthropy and risk in practice, information about the active firms in Tehran’s stock market for a yearlong period, was collected. Using the statistical method called “panel data” and “time series data”, the whole companies and different industries were tested. The results indicate that there exist a significant relationship between the anthropy of the balance sheet items and the income statement items. in addition, there exists a significant relationship between the anthropy of the balance sheet items, income statement items, and the systematic risk. The latter result indicates that by utilizing the content of the financial statements, the systematic risk can be estimated. Thus, this study introduces a new approach to estimate the systematic risk.
- انتشار مقاله: 11-10-1348
- نویسندگان: دکتر محمد نمازی,بهروز زارع
- مشاهده