در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: حرکت
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: هزینه انرژی,آمادگی هوازی,عوامل خطر زای کرونر قلب و لیپوپروتئن
- چکیده: به نظر می رسد بین میزان فعالیت بدنی و آمادگی هوازی با عوامل خطرزای بیماری های قلبی عروقی ارتباط وجود دارد. از طرفی هزینه انرژی می تواند شاخص مناسبی برای تعیین میزان فعالیت بدنی باشد. بنابراین هدف تحقیق حاضر تعیین ارتباط بین هزینه انرژی و آمادگی هوازی با عوامل خطرزای کرونر قلب در دانشجویان 20 تا 33 سال بود ه است . بدین منظور 50 دانشجوی پسر غیر ورزشکار دانشگاه گیلان با میانگین سن 2/8 + 22/52 ، قد 7/12+ 175/3 ، وزن 10/21+71/90 ، هزینه انرژی 461 + 2676 و آمادگی هوازی 5/03 + 56/57 به صورت خوشه ای و تصادفی به عنوان آزمودنی انتخاب شدند . آزمودنی ها پرسشنامه مربوط به سلامتی ، برگه رضایت نامه و پرسشنامه سه روز فعالیت بدنی بوچارد را تکمیل کردند . اندازه گیری ها در این تحقیق شامل تعیین توده بدن ، قد و درصد چربی بدن ، شاخص توده بدنی ، نسبت دور کمر به دور باسن ، توان هوازی و عوامل خطرزای کرونر قلب بوده است . تجزیه و تحلیل نتایج با استفاده از ضریب گشتاوری پیرسون نشان داد که بین EE با TC ، LDL-c ، TC/HDL-c ، DBP ، BW ، PBF و BMI رابطه معنا داری وجود دارد . همچنین بین آمادگی هوازی با TC ، LDL-c ، BW ، PWF و BMI رابطه معنی داری وجود داشت . در بررسی رابطه شاخص های ترکیب بدنی با عوامل خطرزای CHD بین PBF با TC ، LDL-c و بین BW با SBP و DBP رابطه معنی داری مشاهده شد. نتایج نشان داد که وضعیت سلامت در دانشجویان بیشتر تحت تاثیر هزینه انرژی روزانه و آمادگی هوازی است . هرچند چربی بدن نیز عاملی مداخله گر به نظر می رسد . بنابراین افزایش EE و آمادگی هوازی می تواند از خطر CHD در دانشجویان پیشگیری کند.
- چکیده انگلیسی: -
- انتشار مقاله: 11-10-1348
- نویسندگان: ابوطالب باقری,حمید محبی,فرهاد رحمانی نیا
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: حرکت
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تری گلیسیرید (TG),شاخص توده بدنی (BMI),فشار خون دیاستولیک (DBP),فشار خون سیستولیک (SBP),کلستروب تام (TC),لیپوپروتئین پرچگال (HDL),لیپوپروتئین کم چگال (LDL)
- چکیده: هدف از تحقیق حاضر بررسی ارتباط سطح فعالیت بدنی با عوامل خطر زای کرونری قلب در کارگران مرد میانسال بود بدین منظور30 آزمودن یبا میانگین سنی 3/53 + 44 سال، قد 5/04 + 170 سانتی متر و وزن 7/41 + 76/63 کیلوگرم از بین کارگران مرد میانسال کارخانه های استان گیلان به صورت غیر تصادفی هدفدار انتخاب شدند برای اجرای تحقیق نخست آزمودنی ها پرسشنامه اندازه گیری سطح فعالیت بدنی (PA) یک را تکمیل کردند سپس وزن قد دور شکم و ران برای تعیین در صد چربی بدن (BF) صورت گرفت همچنین عوامل خطر زای بیماری قلبی کرونری شامل فشار خون سیستولیک (SBP) فشار خون دیاستولیک (DBP) کلسترول تام (TC) لیپوپروتئین کم چگال (LDL) لیپوپروتئین پرچگال (HDL) تری گلیسیرید (TG) نسبت کلسرتول به لیپوپروتئین پرچگال (TC/HDL) و نسبت دور شکم به دور لگن (WHR) نیز تعیین شد برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از ضریب همبستگی پیرسون استفاده و حداقل سطح معنی داری برای این تحقیق 0/05 تعیی شد نتایج این تحقیق نشان داد بنی PA با % BF , SBP , DBP , WHR , TG , HDL , LDL , TC رابطه معنی داری مشاهده نشد
- چکیده انگلیسی: The purpose of the present study was to determine the relationship between physical activity level and coronary heart disease risk factors in middle-aged male workers . The subjects, age, weight and height were respectively 44.63± 3.52 yrs, 76.63± 7.41 kg and 170±5.04 cm. Subjects completed Baecke physical activity questionnaire and we measured weight, height, abdominal and hip circumference. Also, we measured skin fold in chest, abdomen and thigh to determine BF%. Finally we determined coronary heart disease risk factors such as SBP, DBP, TJ, LDL-c, HDL-c, TG, TC/HDL and WHR. We used pearson correlation analysis to analyze data at minimal level of significance (‘P<0.05). The results showed that there is a reverse significant relationship between physical activity level with TC,LDL-C, TC, HDL and BMI (‘P<0.05), whereas there is not a significant relationship between physical activity level with HDL-C, TG, WHR, SBP, DBP and BF%. The results showed that PA can cause a decrease in CHD risk factors and middle-aged workers can promote their health.
- انتشار مقاله: 11-10-1348
- نویسندگان: دکتر فرهاد رحمانی نیا,دکتر حمید محبی,محمد فتحی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: حرکت
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: ورزش,گلوکز,انسولین
- چکیده: به منظور تعیین اثر ورزش در مقدار IGFBP-1 در جریان خون مطالعه حاضر در شرایط ورزش طولانی و کلمپ هیپرگلیسمی و هیپرانسولینمی انجام شد هشت دوچرخه سوار مرد به طور تصادفی در دو نوبت جداگانه در شرایط کلمپ گلوکز G و کلمپ گلوکز به همراه تزریق انسولین IG به مدت 120 دقیقه روی دوچرخه ارگومتر با شدت تقریبا 70% حداکثر اکسیژن مصرفی VO2max رکاب زدند نمونه های خون در حالت استراحت قبل از کلمپ و سی دقیقه پس از کلمپ و زمان ورزش برای تعیین مقدار گلوکز انسولین IGFBP-3 ,IGFBP-1JGF-1 گرفته شد و مورد تجزیه قرار گرفتند غلظت گلوکز خون در هر دو آزمایش به طور معنی داری افزایش یافت 001/0< P و در حدود ده میلی مول در لیتر حفظ شد میانگین غلظت انسولین در پلاسما نیز در هر دو آزمایش به طور 32 معنی داری افزایش یافت 001/0> P و مقدار آن زمان ورزش به ترتیب در شرایط G 3/7+32 و GI 6/16+102 میکرو واحد در هر میلی لیتر بود مقدار IGFBP-1 پس از سی دقیقه کلمپ در هر آزمایش تغییر نکرد اما پس از 60 و 120 دقیقه ورزش به طور معنی داری کاهش پیدا کرد 001/0>P نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد غلظت زیاد گلوکز و انسولین در خون به دلیل تزریق خارجی این مواد ترشح IGFBP-1 را زمان ورزش کاملا متوقف کرده یا موجب افزایش کلیرانس (پاکسازی ) آن از گردش خون می شود بنابراین می توان گفت انسولین تنظیم کننده اصلی IGFBP-1 است و به نظر می رسد ورزش به تنهایی عامل تنظیم کننده ترشح IGFBP-1 باشد
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 11-10-1348
- نویسندگان: دکتر حمید محبی,دکتر حمید محبی,
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: حرکت
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: اکسیداسیون چربی,اکسیداسیون کربوهیدرات,گلیکوژن عضله و روش کلمپ گلوکز,گلوکز دریافتی
- چکیده: درتحقیق حاضر، اثر هیپرگلیسمی برمتابولیسم کربوهیدرات درطول یک فعالیت شدید استقامتی مورد بررسی قرار گرفت.بدین منظور هشت آزمودنی مرد ورزشکار برای دو نوبت ودرهرنوبت به مدت 120 دقیقه روی دوچرخه ی ارگومتربا شدت تقریباً70 درصدازحداکثراکسیژن ،مصرفی ‹ › رکاب زدند.در آزمایش کلمپ گلوکز‹A› 30 دقیقه قبل از شروع ورزش وزمان ورزش غلظت گلوکز خون آزمودنی ها با تزریق وریدی گلوکزدر حدود 12 میلی مول در لیتر،نگاه داشته شدودرآزمایش کنترل ‹B›به مقدار حجم مشابهی که درآزمایش اول گلوکز تزریق شده بود،محلول9/0 درصد سالین تزریق گردید. با محاسبه ی مقدار کل اکسیداسیون کربوهیدراتمشخص شدکه درآزمایشA اکسیداسیون کربوهیدراتنسبت به آزمایش Bبطور معنی داری ‹P<0/001› بالاتر است وحداکثر مقدارگلوکز دریافتی بین دقایق 100 تا 120 ورزش بین 33/1 وg/min 78/2 متغیر می باشد مقدار گلیکوژن عضله پس از هردو آزمایش نسبت به زمان استراحت بطور معنی داری ‹P<0/01›کاهش یافته بود‹3/170 درمقابل ?mol/g dry Wt 206 ›.تفاوت در کاهش گلیکوژن عضله دربین دو آزمایش را می توان مربوط به ذخیره شدن 6/22 گرم گلوکز ،درزمان 30 دقیقه ی تزریق اولیه ی آن دانست.نتایج این تحقیق نشان می دهد که حفظ هیپرگلیسمی موجب افزایش اکسیداسیون کربوهیدرات ودریافت گوکز می شود وتاثیری در ذخیره سازی گلیکوژن عضلات ندارد.اگرچه هیپرگلیسمی ممکن است منجر به ذخیره سازی منابع دیگر کربوهیدرات به ویژه ذخایر کبدی نیزشود.
- چکیده انگلیسی: In the present study the effects of hyperglycemia (i.e.,12 mmolll) throughout prolonged intense exercise on carbohydrate metabolism were examined. Eight male subjects undertook two trials during which they exercised on a cycle ergometer at an intensity of -70% Vozmax for 120 min. In the first trial (trial A), subjects had their blood glucose concentration clamped at 12 mmolll, 30 min before exercise and throughout exercise, The same rate and volume of infusion of 0.9% saline as had occurred for trial A were used in a placebo trial (trial B). Calculted of the rates of total carbohydrate oxidation showed that trial A resulted in significantly higher values when compared with trial B (P
- انتشار مقاله: 11-10-1348
- نویسندگان: دکتر حمید محبی,دکتر حمید محبی,
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: حرکت
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: پرتاب دیسک,زاویه ی رهایی,زاویه ی وضعی وحمله,سرعت زاویه ای,کار وتوان مکانیکی
- چکیده: در تحقیق حاضر برخی از عوامل سینماتیکی وسینتیکی که در اجرای پرتاب کنندگان برتر کشور مؤثرند،مورد بررسی واندازه گیری قرار گرفتند .10 پرتاب کننده ی برتر کشور که میانگین وانحراف معار سن ،قد ووزن آنها به ترتیب 61/5?1/26 ،055/0?88/1 و89/8?2 /107 بود ودرمسابقات لیگ باشگاه های کشور در سال 1380 شرکت داشتند، به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. اجرای این پرتاب کنندگان با استفاده از دودوربین با شاترهای بالا‹9000› از دو جهت فیلمبرداری شد وارتباط بین متغیرهای مختلف با نتیجه ی اجرا‹برد› به وسیله ی تجزیه وتحلیل ویدئویی وبه کمک مدل های ریاضی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین مسافت پرتاب ومتغیرهای سرعت زاویه ای دوران دوم ، سرعت رهایی ، نیروی گریز از مرکز ، کار انجام شده توسط عضلات ، توان مصرفی عضلات ، گشتاور وارد بر مفصل شانه، مسافت طی شده توسط دیسک در دوران ، شعاع دوران، زاویه ی رهایی وزمان پرواز دیسک ، همبستگی معنی داری وجود دارد.علاوه براین، مشخص شدکه عامل اصلی افزایش برد،نیروی گریز از مرکز استونیروی عضلات صرفاًبرای کنترل دیسک در هنگام دوران به کار می آید.از طرف دیگر ،سرعت زاویه ای در هر مرحله از دوران متفاوت است وزوایای رهایی ، وضعی وحمله ی یک پرتاب کننده باید متناسب با سرعت رهایی اوتغییرکند.
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 11-10-1348
- نویسندگان: دکتر مرتضی شهبازی مقدم,دکتر حمید محبی,منصور کارنیا شفارود
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: حرکت
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: هورمون رشد,کورتیزول,انسولین,گلوکاگون,تکنیک کلمپ گلوکز,کاتکولامین ها
- چکیده: در این تحقیق اثر هیپر گلیسمی در طول یک فعالیت استقامتی بر واکنش های هورمونی موردمطالعه وبررسی قرار گرفت .هشت آزمودنی مرد برای دو نوبت ودرهر نوبت به مدت 120 دقیقه روی ارگومتر با شدت تقریباً 70% از حداکثر اکسیژن مصرفی ‹ ›ورزش کردند در آزمایش اول ‹A› 30 دقیقه قبل از شروع ورزش ودر زمان ورزش غلظت گلوکز خون آزمودنی ها در حدود 12 میلی مول در لیتر نگاه داشته شد‹کلمپ گلوکز› ودر آزمایش دوم ‹B› به مقدار حجم مشابهی که در آزمایش اول گلوکز تزریق شده بود ،محلول 9/0 درصد سالین تزریق شد‹کنترل› . در اثر ورزش غلظت لاکتیک در هردوآزمون افزایش یافته بود اما تغییرات غلظت لاکتیک نسبت به تزریق گلوکز در مقایسه با تزریق سالین واکنش بیشتری نشان داد. تزریق گلوکز ونگه داشتن هیپرو گلیسمی زمان ورزش موجب شد به طور معنی داری غلظت اسید چرب استریفیه نشده ‹NEFA› ،گلیسرول ،اپی نفرین ،نوراپی نفرین، گلوکاگون وهورمون رشد در پلاسما کاهش یابد، در حالی که غلظت انسولین در پلاسما به طور معنی داری افزایش یافت.به طور کلی این نتایج مشخص می سازند که تزریق گلوکز وهیپرگلیسمی زمان فعالیت طولانی با شدت بالا باعث متوقف کردن واکنش های هورمونی به ورزش می شودکه به طور معمول مسئول رهاسازی گلوکز از کبد وتجزیه گلیگوژن عضلات می باشد.
- چکیده انگلیسی: The present investigation examined the effects of hyperglycemia throughout prolonged intense exercise on hormonal responses. Eight male subjects undertook two trials during which they exercised on a cycle-ergometer at an intensity of 70% VO2max for 120 min. In the first trail (Trial A), subjects had their blood glucose concentration clamped at 12 mmol/l 30 min before exercise and throughout exercise. The same rate and volume of infusion of 0.9% saline as had occurred for trial A were used in a placebo trial (trial B). Plasma lactate concentrations were elevated during exercise in both trials (P
- انتشار مقاله: 11-10-1348
- نویسندگان: دکتر حمید محبی,دکتر حمید محبی,
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: حرکت
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: امتیاز آپگار,سلامت نوزاد,مرحله دوم زایمان,نتیجه بارداری
- چکیده: هدف از تحقیق حاضر مقایسه نتیجه بارداری و سلامت نوزاد در بدو تولد در مادران ورزشکار و غیر ورزشکار است جامعه تحقیق را دبیران زن تربیت بدنی و غیر تبیت بدنی شهر مشهد تشکیل می دهند که در زایمان اول خود در سنین 24 تا 32 سال مورد مطالعه قرار گرفتند طی مصاحبه ای که بین 1033 نفر صورت گرفت افرادی که زایمان خود را در بیمارستان خصوصی یا به صورت غیر طبیعی انجام داده بودند و نیز مبتلایان به بیماری های جدی سیستمیک وارثی همچنین مادران چند قلوزا و سیگاری از مطالعه حذف شدند و در نهایت با توجه به شرایط ورزش در هر گروه 50 مادر ورزشکار و 150 مادر غیر ورزشکار مورد بررسی قرار گرفتند روش کار به این صورت بود که ابتدا اطلاعات فردی وشغلی طی مصاحبه و اطلاعات مربوط به زایمان از طریق پرونده های پزشکی زایمانی نمونه ها جمع آوری شد و سپس متغیرهای تحقیق که طول مدت بارداری زمان مرحله دوم زایمان وزن نوزاد و امتیاز آپگار نوزاد در بدو تولید بود در دو گروه مشخص گردید این اطلاعات با استفاده از روش های آماری t استودنت و مجذور کای مورد تحلیل و بررسی آماری قرار گرفت نتایج تحقیق نشان داد بین مدت زمان دوران بادراری ومرحله دوم زایمان وامتیاز آپگار دقیقه اول نوزدان تفاومت معنی داری وجود ندارد ولی وزن نوزاد مادر ورزشکار هنگام تولد 41/34+93/160گرم کمتر از گرم دوم بود که از این نظر بین مادر ورزشکار و غیر ورزشکار تفاوت معنی داری مشاهده شد (05/0< p )
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 11-10-1348
- نویسندگان: دکتر فرهاد رحمانی نیا,دکتر حمید محبی,فرزانه صم
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: حرکت
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: هزینه انرژی,آمادگی هوازی,عوامل خطر زای کرونر قلب و لیپوپروتئن
- چکیده: به نظر می رسد بین میزان فعالیت بدنی و آمادگی هوازی با عوامل خطرزای بیماری های قلبی عروقی ارتباط وجود دارد. از طرفی هزینه انرژی می تواند شاخص مناسبی برای تعیین میزان فعالیت بدنی باشد. بنابراین هدف تحقیق حاضر تعیین ارتباط بین هزینه انرژی و آمادگی هوازی با عوامل خطرزای کرونر قلب در دانشجویان 20 تا 33 سال بود ه است . بدین منظور 50 دانشجوی پسر غیر ورزشکار دانشگاه گیلان با میانگین سن 2/8 + 22/52 ، قد 7/12+ 175/3 ، وزن 10/21+71/90 ، هزینه انرژی 461 + 2676 و آمادگی هوازی 5/03 + 56/57 به صورت خوشه ای و تصادفی به عنوان آزمودنی انتخاب شدند . آزمودنی ها پرسشنامه مربوط به سلامتی ، برگه رضایت نامه و پرسشنامه سه روز فعالیت بدنی بوچارد را تکمیل کردند . اندازه گیری ها در این تحقیق شامل تعیین توده بدن ، قد و درصد چربی بدن ، شاخص توده بدنی ، نسبت دور کمر به دور باسن ، توان هوازی و عوامل خطرزای کرونر قلب بوده است . تجزیه و تحلیل نتایج با استفاده از ضریب گشتاوری پیرسون نشان داد که بین EE با TC ، LDL-c ، TC/HDL-c ، DBP ، BW ، PBF و BMI رابطه معنا داری وجود دارد . همچنین بین آمادگی هوازی با TC ، LDL-c ، BW ، PWF و BMI رابطه معنی داری وجود داشت . در بررسی رابطه شاخص های ترکیب بدنی با عوامل خطرزای CHD بین PBF با TC ، LDL-c و بین BW با SBP و DBP رابطه معنی داری مشاهده شد. نتایج نشان داد که وضعیت سلامت در دانشجویان بیشتر تحت تاثیر هزینه انرژی روزانه و آمادگی هوازی است . هرچند چربی بدن نیز عاملی مداخله گر به نظر می رسد . بنابراین افزایش EE و آمادگی هوازی می تواند از خطر CHD در دانشجویان پیشگیری کند.
- چکیده انگلیسی: -
- انتشار مقاله: 11-10-1348
- نویسندگان: ابوطالب باقری,حمید محبی,فرهاد رحمانی نیا
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهشنامه فیزیولوژی ورزشی کاربردی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: مقاومت به انسولین,تعادل منفی انرژی,رژیم غذایی پرچرب,تری آسیل گلیسرول,دی آسیل گلیسرول
- چکیده: مقدمه و هدف: بی تحرکی با متابولیسم ناقص چربی درون عضلانی ارتباط دارد که منجر به تجمع متابولیتهای اسید چرب و مقاومت به انسولین می شود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی آثار تمرین هوازی و محدودیت کالری بر چربی درون عضلانی، پروفایل لیپیدی و مقاومت به انسولین پس از 18 هفته رژیم غذایی پرچرب در موشهای صحرایی نر بود.
روششناسی: نمونۀ آماری تحقیق حاضر را 48 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با میانگین وزن 6/12±5/194 گرم تشکیل دادند. نمونهبرداری بافت و خون پس از ناشتایی شبانه در هفتههای 18 و 28 صورت گرفت. پس از اندازه گیری وزن موش ها در هفته اول، موشها رژیم غذایی پرچرب مصرف کردند. موشهای تغذیه شده با غذای پرچرب پس از 18 هفته، به گروههای کنترل و تعادل منفی انرژی شامل تمرین هوازی و محدودیت رژیم غذایی تقسیم شدند. گروههای تعادل منفی انرژی به مدت 10 هفته، به ترتیب تحت تمرین هوازی (دویدن) با شدت70 تا 75 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی و 25% محدودیت رژیم غذایی قرار گرفتند. سطوح تری گلیسرید لیپاز بافت چربی، دی و تری آسیل گلیسرول عضله نعلی و همچنین سطوح سرمی گلوکز، انسولین و نیمرخ لیپیدی اندازهگیری شدند. شاخص مقاومت به انسولین نیز محاسبه گردید.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که روشهای تعادل منفی انرژی سبب کاهش معنیدار سطوح دی آسیل گلیسرول عضله و سطوح سرمی انسولین، گلوکز و شاخص مقاومت به انسولین، در موشهای صحرایی چاق شد (05/0>P). همچنین تنها در گروه محدودیت رژیم غذایی کاهش معنیدار تری آسیل گلیسرول درون عضلانی مشاهده شد (05/0>P). کاهش سطوح تری آسیل گلیسرول و کلسترول نیز فقط در گروه تمرین هوازی نشان داده شد (05/0>P).
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که روشهای تعادل منفی انرژی حتی در زمان مصرف غذای پرچرب میتوانند سبب کاهش دی آسیل گلیسرول عضله اسکلتی شوند که تا حد زیادی با بهبود مقاومت به انسولین همسو است.- چکیده انگلیسی: Background&Purpose: Physical inactivity is associated with dysregulation of intramuscular triglyceride (IMTG) metabolism leading to the accumulation of fatty acid metabolites and insulin resistance. The purpose of this study was to evaluate the effects of aerobic training and caloric restriction on intramuscular lipid metabolism, lipid profile and insulin resistance after 18 weeks high fat diet in male rat
Methodology: Study sample were consisted of forty eight Wistar male rats with average weight; 194.5±12.6 g. Blood and muscle samples were collected at, 18th and 28th weeks after an overnight fasting. After weight rats in first week, rats consume high-fat-diet. After 18 weeks High-fat-diet group randomly divided into control (C), calorie restriction (CR) and aerobic training (T) groups. Negative energy balance groups underwent an aerobic training (running) with intensity of 70 to 75% of VO2max, and %25 calorie restriction for 10 weeks. Adipose Triglyceride Lipase, Triacylglycerol (TAG) and diacylglycerol (DAG) Levels in soleus, insulin and glucose levels and lipid profile were measured. HOMA-IR was also calculated.
Results: The results of this study indicated that negative energy balance methods, decreased muscle DAG levels and serum concentrations of insulin, glucose, triacylglycerol and insulin resistance index in obese male rats (P≤0.05). Serum triacylglycerol and cholesterol levels decreased only in T group (P≤0.05).
Conclusion: This study indicated that negative energy balance methods can actually decrease TAG and DAG levels even with simultaneous consumption of high-fat-diet which is largely congruent with improvement in insulin resistance.- انتشار مقاله: 09-05-1396
- نویسندگان: ابوذر جوربنیان,حمید محبی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهشنامه فیزیولوژی ورزشی کاربردی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تمرینات مقاومتی,مقاومت به انسولین,اختلال متابولیسم گلوکز
- چکیده: سابقه و هدف: تمرینات مقاومتی اغلب به منظور افزایش حجم و قدرت عضلانی مورد استفاده قرار میگیرد؛ اما آثار متابولیکی این نوع تمرینات نیز دارای اهمیت است. هدف مطالعه حاضر ارزیابی اثر تمرینات مقاومتی بر اختلالات متابولیسم گلوکز در افراد جوان دارای اضافه وزن بود. مواد و روشها: در این مطالعه تعداد 16 مرد جوان غیرورزشکار (سن: 09/2±1/21 سال و قد: 4/0±2/175 سانتیمتر) شرکت کردند و بر اساس شاخص توده بدن در دو گروه برابر وزن مطلوب (25-20BMI: ) و اضافه وزن (30-25BMI: ) تقسیم شدند. تمرین مقاومتی به مدت هشت هفته و با شدت 80-60% 1-RM توسط دو گروه اجرا شد. نمونههای خونی پیش و پس از هشت هفته و پس از مصرف 75 گرم گلوکز در دقایق 0، 30، 60، 90 و 120 جمعآوری و شاخص تحمل گلوکز و مقاومت به انسولین ارزیابی شد. یافتهها: یافتهها نشان داد در گروه وزن طبیعی، توده خالص بدن (044/0=p)، قدرت (007/0=p)، استقامت عضلانی (01/0=p) و هایپرتروفی عضلات پایین تنه (04/0=p) افزایش و درصد چربی بدن (031/0=p) کاهش یافت. در گروه اضافه وزن نیز توده خالص بدن (02/0=p)، قدرت (01/0=p)، استقامت عضلانی (01/0=p) و هایپرتروفی عضلات پایین تنه (005/0=p) افزایش و درصد چربی بدن (04/0=p) کاهش یافت. تحمل گلوکز تنها در گروه اضافهوزن افزایش (01/0=p) و شاخص مقاومت به انسولین در هر دو گروه وزن طبیعی (002/0=p) و اضافه وزن (001/0=p) کاهش یافته بود (05/0p<). نتیجهگیری: به طور کلی به نظر میرسد اجرای تمرینات مقاومتی علاوه بر بهبود عملکردهای جسمانی، موجب کاهش مقاومت به انسولین در افراد با وزن طبیعی و اضافه وزن میشود.
- چکیده انگلیسی: .
- انتشار مقاله: 13-11-1393
- نویسندگان: تهمینه سعیدی ضیابری,حمید محبی,محمد بنی جمالی
- مشاهده