در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: قند خون,وبلاگ,دیابت نوع دو,پیامک,آموزش¬ تغذیه,چربی¬های خون,وبلاگ مشارکتی گروهی
- چکیده: مقدمه استفاده از روشهای نوین آموزشی ممکن است در کنترل بیماری و کاهش عوارض آن موثر باشد. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر آموزش تغذیه با استفاده از وبلاگ، وبلاگ مشارکتی گروهی و پیامک بر قند و چربیهای خون در بیماران دیابتی نوع دو انجام شد. روش کار این مطالعه نیمه تجربی در سال 1391 در مرکز دیابت کرمانشاه انجام شد. جامعه آماری شامل مبتلایان به بیماری دیابت نوع دو تحت پوشش مرکز دیابت کرمانشاه بودند که به روش نمونهگیری در دسترس، تعداد60 نفر در سه گروه 20 نفری انتخاب شدند. دادهها به وسیله انجام آزمایشات بیوشیمیایی در دو نوبت قبل از مداخله آموزشی و سه ماه بعد از آن جمعآوری گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس و تی زوجی توسط نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج FBS و HbA1c آزمودنیها در آزمایشات قبل و بعد از آموزش درگروه وبلاگ، وبلاگ مشارکتی گروهی و پیامک از لحاظ آماری، کاهش معنیداری نداشت. درگروه وبلاگ: T-C(01/0>p) و LDL-C (01/0>p) به طور معنیداریکاهش یافت، ولی تغییر معنیداری درTG و HDL-C مشاهده نشد. درگروه وبلاگ مشارکتی گروهی: T-C (05/0=p) و LDL-C (01/0>p) اختلاف معنیداری داشت، اما TG و HDL-Cتفاوت معنیداری نداشت. درگروه پیامک T-C (03/0p=)، TG (05/0p=) و LDL-C (01/0>p) تفاوت معنیداری داشتند ولی HDL اختلاف معنیداری نداشت. نتیجهگیری آموزش تغذیه با استفاده از وبلاگ، وبلاگ مشارکتی گروهی و پیامک میتواند در کاهش میزان T-C، LDL-Cو TG موثر باشد که در نتیجه ممکن است از عوارض قلبی و عروقی ناشی از دیابت بکاهد. استفاده از این روشها در آموزش بیماران دیابتی نوع دو پیشنهاد میگردد.
- چکیده انگلیسی: Introduction Using modern methods of education may effect on controlling the disease and reducing its complications. This study was conducted to examine the impact of nutritional education using blogs, group-collaborative blogs and SMS on glucose and lipids Profiles in patients with type II diabetes in 2012 in Kermanshah. Materials and Methods The population consisted of patients with type II diabetes who were Referred to Kermanshah diabetic center using convenient sampling method, 60 patients were selected and divided into three groups of 20. Data are collected before and three months after educational intervention by biochemical test. Data was analyzed by using anova and paired t-test. The SPSS software version 16 was used. Results The findings indicated that there was no significant difference in FBS and HbA1c in all three groups between before and after intervention. In the blogs, the levels of T-C (p<0.01) and LDL-C (p<0.01) were significantly reduced, but the levels of TG and HDL-C were not significantly different, In the group-collaborative blogs, the level of difference of T-C (p= 0.05) and LDL-C (p<0.01) were significant, but TG and HDL-C were not significant. Furthermore in SMS group, T-C (p=0.03), TG (p=0.05) and LDL-C (p<0.01), the differences were significant, but the difference was not statistical meaningful in HDL-C Level. Conclusion Nutrition education using blogs, group-collaborative blogs and text messaging can be effective in reducing T-C, LDL-C and TG Level which may reduce the cardiovascular complications of diabetes. Using these methods in training patients with type II diabetes is recommended.
- انتشار مقاله: 17-09-1392
- نویسندگان: مصطفی جعفری,یحیی پاسدار,منصور رضایی,حسین مهدی زاده,حسین اشتریان
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: قند خون,وبلاگ,دیابت نوع دو,پیامک,آموزش¬ تغذیه,چربی¬های خون,وبلاگ مشارکتی گروهی
- چکیده: مقدمه استفاده از روشهای نوین آموزشی ممکن است در کنترل بیماری و کاهش عوارض آن موثر باشد. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر آموزش تغذیه با استفاده از وبلاگ، وبلاگ مشارکتی گروهی و پیامک بر قند و چربیهای خون در بیماران دیابتی نوع دو انجام شد. روش کار این مطالعه نیمه تجربی در سال 1391 در مرکز دیابت کرمانشاه انجام شد. جامعه آماری شامل مبتلایان به بیماری دیابت نوع دو تحت پوشش مرکز دیابت کرمانشاه بودند که به روش نمونهگیری در دسترس، تعداد60 نفر در سه گروه 20 نفری انتخاب شدند. دادهها به وسیله انجام آزمایشات بیوشیمیایی در دو نوبت قبل از مداخله آموزشی و سه ماه بعد از آن جمعآوری گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس و تی زوجی توسط نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج FBS و HbA1c آزمودنیها در آزمایشات قبل و بعد از آموزش درگروه وبلاگ، وبلاگ مشارکتی گروهی و پیامک از لحاظ آماری، کاهش معنیداری نداشت. درگروه وبلاگ: T-C(01/0>p) و LDL-C (01/0>p) به طور معنیداریکاهش یافت، ولی تغییر معنیداری درTG و HDL-C مشاهده نشد. درگروه وبلاگ مشارکتی گروهی: T-C (05/0=p) و LDL-C (01/0>p) اختلاف معنیداری داشت، اما TG و HDL-Cتفاوت معنیداری نداشت. درگروه پیامک T-C (03/0p=)، TG (05/0p=) و LDL-C (01/0>p) تفاوت معنیداری داشتند ولی HDL اختلاف معنیداری نداشت. نتیجهگیری آموزش تغذیه با استفاده از وبلاگ، وبلاگ مشارکتی گروهی و پیامک میتواند در کاهش میزان T-C، LDL-Cو TG موثر باشد که در نتیجه ممکن است از عوارض قلبی و عروقی ناشی از دیابت بکاهد. استفاده از این روشها در آموزش بیماران دیابتی نوع دو پیشنهاد میگردد.
- چکیده انگلیسی: Introduction Using modern methods of education may effect on controlling the disease and reducing its complications. This study was conducted to examine the impact of nutritional education using blogs, group-collaborative blogs and SMS on glucose and lipids Profiles in patients with type II diabetes in 2012 in Kermanshah. Materials and Methods The population consisted of patients with type II diabetes who were Referred to Kermanshah diabetic center using convenient sampling method, 60 patients were selected and divided into three groups of 20. Data are collected before and three months after educational intervention by biochemical test. Data was analyzed by using anova and paired t-test. The SPSS software version 16 was used. Results The findings indicated that there was no significant difference in FBS and HbA1c in all three groups between before and after intervention. In the blogs, the levels of T-C (p<0.01) and LDL-C (p<0.01) were significantly reduced, but the levels of TG and HDL-C were not significantly different, In the group-collaborative blogs, the level of difference of T-C (p= 0.05) and LDL-C (p<0.01) were significant, but TG and HDL-C were not significant. Furthermore in SMS group, T-C (p=0.03), TG (p=0.05) and LDL-C (p<0.01), the differences were significant, but the difference was not statistical meaningful in HDL-C Level. Conclusion Nutrition education using blogs, group-collaborative blogs and text messaging can be effective in reducing T-C, LDL-C and TG Level which may reduce the cardiovascular complications of diabetes. Using these methods in training patients with type II diabetes is recommended.
- انتشار مقاله: 17-09-1392
- نویسندگان: مصطفی جعفری,یحیی پاسدار,منصور رضایی,حسین مهدی زاده,حسین اشتریان
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فناوری آموزش
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تفکر انتقادی,علوم,نقشه های استدلالی,پیش آزمون و پس آزمون,آزمون تفکر انتقادی واتسون گلیزر
- چکیده: هدف اصلی این مقاله شناخت و تعیین میزان تاثیر آموزش با استفاده از نقشه های استدلالی بر بهبود میانگین نمرات تفکر انتقادی دانش آموزان بود. این پژوهش در قالب یک طرح آزمایشی چند گروهی با پیش آزمون و پس آزمون انجام یافته و داده های تحقیق با استفاده از آزمون ساده شده تفکر انتقادی واتسون گلیزر گردآوری شده است. در این راستا60 نفردانش آموز دختر و 60 نفر دانش آموز پسر از میان دانش آموزان پایه دوم راهنمایی شهرستان ایوان در سال تحصیلی 90-89 انتخاب شدند و با رعایت اصل انتساب تصادفی در چهار گروه جای گرفتند. دانش آموزان طی 7 جلسه ی 90 دقیقه ای با استفاده از نقشه های استدلالی مورد آموزش و در معرض تجربیات و تکالیف یادگیری قرار گرفتند. دو هفته پس از پایان اجرای طرح مجدداً از همه آزمودنی ها آزمون تفکر انتقادی به عمل آمد. سپس فرضیات تحقیق با استفاده از آمار استنباطی شامل تجزیه و تحلیل واریانس، کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که اجرای روش نقشه های استدلالی در کلاس در مباحث علوم بر افزایش میانگین نمرات تفکر انتقادی در دانش آموزان دختر و پسر موثر واقع شد ه است.
- چکیده انگلیسی: The main purpose of this paper is identification and determination effects of the using education by argumentation maps on improvement the average grades of the Critical thought in the students. This research is modeled in a multi-group semi-experimental project with pre and post examination. Data of done this project، in order to consideration the rate of think and logic testing’s، the test is done using Watson Glaser Critical thought. The sample of research was included of the 60 girls and 60 boys students at EIVAN Township have been done، who are studying in the second grade in guidance school at academic year 89-90. In part of the four groups is considered، which are selected using random sampling from students in the second grade of guidance school. Thence forth the experimentally group during 7convocation 90 minutes’ by using argumentation maps was exposed on the experiments and responsibilities learning. After two weeks the end of the project، the Critical thinking from all testing’s is done again. The data of research are briefed and classified using qualified statistically index such as: average، variance، amplitude and percent of amplitude. Then the assumptions of research are analyzed using test (t)، variance and covariance analyses. The analyses of the obtained data shown that carrying out of the argumentation maps in the class at science subjects are more effective on increment of the grad averages of Critical thought for girls and boys students.
- انتشار مقاله: 09-08-1390
- نویسندگان: حسین مهدی زاده,فریبا لطفی,مریم اسلام پناه
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: توسعه کارآفرینی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: "کارآفرینان هیبرید","کارآفرینان تماموقت","مدل شایستگی کارآفرینی"
- چکیده: برخی از افراد گاه بر اثر الزامات اقتصادی و یا بهدلیل کشف فرصتهایی مقرون بهصرفه، در کنار شغل حقوقبگیری اقدام به راهاندازی کسبوکار میکنند. این افراد که کارآفرینان هیبرید یا حقوقبگیر نامیده میشوند، نقش مهمی در اقتصاد و کاهش بیکاری دارند. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که آیا کارآفرینان هیبرید از نظر شایستگیهای کارآفرینانه، با سایر کارآفرینان و حقوقبگیران متفاوتاند؟ هستند به این منظور در قالب یک مطالعة کاربردی و پیمایشی با استفاده از پرسشنامة محققساخته و مبتنی بر مدل «شایستگی کارآفرینی»، به مقایسة شایستگیهای سه گروه موردمطالعه میپردازیم. نمونة آماری پژوهش 138نفر کارآفرین هیبرید، 142نفر کارآفرین تماموقت و 140نفر حقوقبگیر عادی بودند که با روش نمونهگیری گلوله برفی و تصادفی انتخاب شدند. نتایج آزمون مقایسة میانگین یکطرفه واریانس و شفه در نرمافزار SPSS نشان داد: درحالیکه کارآفرینان هیبرید از شایستگی کمتری نسبت به کارآفرینان تماموقت در دو مؤلفة «مدیریت مالی» و «مدیریت و ارزیابی ریسک» (از شایستگیهای «فنی سطح صنعت») برخوردارند، اما در هر چهار مجموعه از شایستگیهای «اثربخشی فردی»، «آکادمیک»، «محل کار» و «فنی سطح صنعت» تفاوتی ندارند. همچنین میزان شایستگیهای آنان در هر چهار مجموعه، بیشتر از حقوقبگیران عادی است. بنابراین با آموزش و ارتقای این شایستگیها، میتوان به تبدیل کارآفرینان هیبرید به کارآفرینان تماموقت و ایجاد بنگاههای خصوصی توانمند امیدوار بود.
- چکیده انگلیسی: There are some people who launch a business while keeping their wage jobs which could be due to economic issues or some affordable opportunities. They are called Hybrid entrepreneurs and play a significant role in economy. This research aimed to find out whether these entrepreneurs are different from other entrepreneurs and wage-workers in terms of entrepreneurial competencies or not? Data were collected using a made questionnaire based on "Entrepreneurship Competency Model" developed by Consortium for Entrepreneurship Education. The statistical samples of this study include 142 full-time entrepreneurs, 138 hybrid entrepreneurs, and 140wage-workers, which were selected through Purposive snowball and random sampling. The results of ANOVA and Scheffe tests showed that while hybrid entrepreneurs had lower level of competency than full-time entrepreneurs in “financial management” and “risk assessment and management”, two subset of "industry-wide technical competencies" set, they have similar levels of competence in all four sets of “personal effectiveness”, "Academic", "Workplace" and "Industry-wide technical" competencies. Hybrid entrepreneurs also have advantages over wage-workers in all four sets of competencies. therefore, training to enhance these competencies can enable these entrepreneurs to transit to full-time entrepreneurship which lead to creation of empowered private firms.
- انتشار مقاله: 01-07-1398
- نویسندگان: ملاحت حسنی,حسین مهدی زاده
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: توسعه کارآفرینی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: کسبوکارهای نوپا,استان ایلام,زیستبوم کارآفرینی,کسبوکارهای نوپای مبتنی بر فاوا
- چکیده: این پژوهشِ کاربردی با هدف تدوین و کاربست چارچوبی برای ارزیابی زیستبوم کسبوکارهای نوپای فاوا در استان ایلام و با بهرهگیری از روش آمیخته اکتشافی، به انجام رسید. در مرحله تدوین، با تشکیل گروه کانونی و مشارکت 14 نفر از خبرگان کسبوکارهای فاوا، چارچوبی در سه سطح مؤلفهها، ابعاد و نشانگرهای زیستبوم تدوین شده و هفت مؤلفه (سیاست، تأمین مالی، فرهنگ، پشتیبانی، سرمایه انسانی، بازار و جذابیت محیطی) شناسایی شد. در مرحله کاربست، با بهکارگیری روش فرآیند تحلیل سلسلهمراتبی (AHP)، درجه اهمیت هرکدام از معیارهای دوگانه «میزان اهمیت» و «میزان دسترسی» برای رتبهبندی محاسبه شده و سپس، با استفاده از وزنهای بهدست آمده، نشانگرهای شناساییشده در مرحله تدوین، با استفاده از مدل TOPSIS رتبهبندی شدند. پاسخگویان در این مرحله نیز 14 مشارکتکنندهی مرحله پیشین بودند که از بین فعالان زیستبوم کسبوکارهای نوپای فاوا در استان ایلام با شیوه نمونهگیری هدفمند برگزیده شده بودند. ابزار تحقیق نیز پرسشنامه محققساخته براساس یافتههای مرحله پیشین بود. ارزیابی وضعیت زیستبوم کسبوکار موردمطالعه نشان داد که بیشترین میزان شکاف در ابعاد دولت، بیمه و مالیات، سرمایه مالی، الگوسازی فرهنگی، خدمات حمایتی و شبکه استارتآپی وجود دارد.
- چکیده انگلیسی: The purpose of this applied research was to formulate and apply a framework for assessing the ecosystem of ICT startup businesses in Ilam province using an exploratory mixed methodology. In the first phase, based on the formulations of the focus group and with the participation of 14 ICT key informants, a framework for three levels of ecosystem components, dimensions and indicators, and seven components (policy, finance, culture, support, human capital, market and Environmental attractiveness) was identified. In the second phase, using the AHP method, the importance degree of each dual criterion of the importance and accessibility amount was calculated and then by using the weights obtained, the identified indicators in the first phase, ranked by the using TOPSIS model. Respondents at this phase were also former participants in focus group who were selected among the ICT startup ecosystem stakeholders in Ilam province through purposeful sampling. The research instrument was a researcher-made questionnaire based on the findings of the first phase. Assessing the status of the ICT- based startups ecosystem showed that there is the highest gap in dimensions of the government, insurance and tax, financial capital, cultural role models, support services and startup network
- انتشار مقاله: 14-05-1398
- نویسندگان: همایون مرادنژادی,محمدشریف شریف زاده,مرجان واحدی,حسین مهدی زاده
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علمی علوم زمین
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: GPS,ژئویید,ارتفاع ارتومتریک,ارتفاع بیضوی,ترازیابی با GPS
- چکیده: امروزه با گسترش استفاده از سامانه تعیین موقعیت جهانی (GPS) این امکان فراهم شده که بتوان ارتفاع ژئودتیک هر نقطه را نسبت به بیضوی مرجع به سادگی با کمترین زمان و هزینه تعیین کرد. با وجود مزایای روش نوین ترازیابی با GPS در برابر ترازیابی سنتی، دسترسی به ارتفاع ارتومتریک نقاط با این روش محدودیتهایی دارد. نکته اساسی در این خصوص وجود اختلاف میان سطح مبنای ارتفاعی ترازیابی سنتی (ژئویید) و سطح مبنای ارتفاعی GPS (بیضوی) است که باید اثر آن در ترازیابیهای نسبی مورد توجه قرار گیرد. در این پژوهش به جنبههای مختلف روش ترازیابی با GPS برای کسب بیشترین دقت در مؤلفه ارتفاعی و مقایسه این روش (ترازیابی با GPS) با ترازیابی هندسی (یا ترازیابی سنتی) پرداخته میشود. برای بررسی و مطالعه ترازیابی با GPS و میزان دقت قابل حصول، از اطلاعات شبکه 55 کیلومتری فیزیکال ژئودزی و شبکه ژئودینامیک ایران در منطقه آذربایجان و اطلاعات نقاط ژئودزی جزیره قشم استفاده شده است. این اطلاعات در برگیرنده ارتفاعات ارتومتریک و ژئودتیک شبکه نقاط مورد استفاده است که در این پژوهش در 5 دسته با فواصل مختلف تقسیم و انتخاب شدهاند. برای محاسبه ارتفاع ژئویید از آخرین مدل ژئویید ملی جاذبی ایران (IRGeoid10) با دقت مطلق متوسط cm 26± و دقت نسبی متوسط ppm 8/2± استفاده شده است. نتایج حاصل بیانگر کاهش دقت اختلاف ارتفاع ترازیابی با GPS بر حسب افزایش طول خطوط مبناست. محاسبه متغیر k به عنوان معیاری برای تشخیص درجه ترازیابی، نشان میدهد که در حال حاضر ترازیابی با GPS در ایران دقتی معادل ترازیابی درجه 4 فراهم میسازد.
- چکیده انگلیسی: Today, with the use of Global Positioning System (GPS), it is possible to determine the geodetic height (relative to a Reference Ellipsoid) in easy mode with less time and cost. Despite of some advantages for leveling with GPS (GPS/Levelling) relative to traditional leveling, there is an important limitation which indicates the difference between Ellipsoid (as the reference datum for geodetic height) and Geoid (as the reference datum for orthometric height) named geoidal height. In order to achieve maximum accuracy in height component and then evaluating the quality results, different aspects of GPS/Levelling are considered in this study. In order to study the Feasibility of replacing precise levelling with GPS in Iran, a part of 55 km physical geodesy and geodynamic network in Azerbaijan region as well as the dense geodetic multipurpose network in Qeshm island were used. Based on different distances between each couple of points, this information, consisting of Orthometric and Geodetic heights for each point, is classified in 5 groups. The last Geoid model of Iran (IRGeoid10) with an absolute average accuracy of ±26 cm and a relative average accuracy of ±2.8 ppm are used for geoidal height. Obtained results show the accuracy of leveling height difference with GPS would be reduced by increasing the length of baseline. Index K as a criterion for determining level degree was calculated. This index shows that levelling with GPS in Iran could provide a precision of 4th degree leveling which can serve many engineering applications.
- انتشار مقاله: 22-07-1394
- نویسندگان: حسین مهدی زاده,یحیی جمور
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تعاون و کشاورزی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: مدیریت آب,تعاونی آببران,خراسان شمالی,اثرات اجتماعی- اقتصادی
- چکیده: این پژوهش با هدف بررسی آثار تعاونیهای آببران بر وضعیت اقتصادی- اجتماعی کشاورزان استان خراسان شمالی انجام گرفت.جامعة آماری را بهرهبرداران استان خراسان شمالی به تعداد 20721 نفر تشکیل دادند که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای، 102 نفر از ساکنان روستاهای دارای تعاونی آببران و 92 نفر از ساکنان روستاهای فاقد تعاونی آببران بهعنوان نمونه انتخاب شدند. روایی پرسشنامه با استناد به دیدگاه صاحبنظران و کارشناسان و پایایی آن از طریق محاسبة ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرهای اقتصادی (76/)0 و برای متغیرهای اجتماعی (84/0) قابل قبول برآورد شد. نتایج مقایسة میانگینها نشان داد که میانگین متغیرهای استفاده از روشها و سیستمهای پیشرفتة آبیاری، دبی آب ورودی، قدرت پسانداز، میزان سرمایهگذاری برای استقرار سیستم آبیاری تحتفشار و ارتباط با مروجان و کارشناسان کشاورزی در روستاهای دارای تعاونی آببران بهطور معناداری از روستاهای فاقد تعاونی بیشتر است. در مقابل، میانگین متغیرهای هزینة تأمین آب، اختلافات آب (نزاع بر سر آب) و تمایل به مهاجرت در روستاهای فاقد تعاونی بیشتر است.به طور کلی، نتایج نشان داد تعاونی آببران در استان خراسان شمالی توانسته است در بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی روستاهای تحت پوشش تعاونی در حد متوسط مؤثر باشد. با توجه به نتایج پژوهش، هرچند بهرهبرداران روستاهای دارای تعاونی آببران از مدیریت منابع آبی خود رضایت دارند، اما ازآنجاکه سطح این رضایت پایینتر از حد مناسب و ایده آل بود، بهمنظور رضایت بیشتر بهرهبرداران پیشنهاد شد که توزیع آب بدون هیچگونه تبعیضی طبق برنامهای زمانبندیشده و بر اساس نیاز آبی مزرعة هر بهرهبردار صورت پذیرد.
- چکیده انگلیسی: The present study examined the Water User Associations effects on the socio- economic status of farmers in Northern Khorasan Province. The statistical population was composed of 20721 people, out of which 102 villages being members of WUAs were sampled by multi-stage random sampling and 92 villages who were not members were selected according to Cochran's formula. The questionnaires validity was confirmed by a panel of experts, and its reliability was estimated to be economic variables 0.76 and for social variables, 0.84 by Cronbach's alpha. Results of t-test and Mann-Whitney-u test found that villages who were members of WUAs had better performance than those who were not members of these cooperatives in terms of "using advanced irrigation systems", "water use", "power savings", "the amount of investment to establish a pressurized irrigation system" and "relations with promoters and agricultural experts". Also, the average variables of cost of water supply, water disputes (dispute over water) and the desire to migrate in villages with Water User Associations are significantly less than those without cooperatives. In order to provide more satisfaction to the exploiters, it is proposed that water distribution be done without any discrimination according to the needs of the farm.
- انتشار مقاله: 14-03-1396
- نویسندگان: سکینه صابری,حسین مهدی زاده,سمیره صی محمدی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تعاون و کشاورزی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: "ارزش ها","نگرش زیست محیطی","پاسخگویی زیست محیطی شرکت","شرکت های تعاونی","استان ایلام"
- چکیده: پاسخگویی زیستمحیطی شرکت مبین واکنش شرکتها به موضوعات زیستمحیطی است. هدف این مطالعه بررسی تأثیر ارزشها و نگرش زیستمحیطی بر پاسخگویی زیستمحیطی شرکتهای تعاونی تولید کشاورزی استان ایلام بود. این تحقیق با توجه به هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری دادهها، توصیفی بود. جامعة آماری مطالعه را 70 نفر از مدیران شرکتهای تعاونی تولید کشاورزی استان ایلام تشکیل دادند که به روش سرشماری مطالعه شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه بسته استفاده گردید که روایی ظاهری و محتوایی آن با نظرسنجی از متخصصان و صاحبنظران در زمینة موضوع تأیید شد. برای سنجش پایایی ابزار تحقیق از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که میانگین آن برای متغیرهای مطالعه 85/0 به دست آمد. مطابق یافتهها، جهتگیریهای ارزشی با نگرش زیستمحیطی همبستگی معنیداری داشتند، اما با پاسخگویی زیستمحیطی شرکت همبستگی نداشتند. دو ارزش قدرت و نوعدوستی 41/0 درصد از تغییرات نگرش زیستمحیطی را تبیین کردند. نگرش زیستمحیطی نیز با پاسخگویی زیستمحیطی شرکت همبستگی نداشت. با توجه به نتایج، نتیجهگیری شد ارزشها و نگرش زیستمحیطی در میان مدیران عمیق و واقعی نبودهاند؛ زیرا منجر به رفتار مسئولانه و پاسخگو در قبال محیطزیست نشدهاند.
- چکیده انگلیسی: Corporate environmental responsiveness (CER) refers to the extent to which organizations respond to natural environmental issues. The goal of this research was to investigate effective factors in CER of agricultural production cooperatives in Ilam Province, Iran. This was an applied research in terms of goal orientation and a descriptive-correlational study based on the method. The study population included 70 managers of agricultural production cooperatives in Ilam province. Census sampling method was applied in the study. For data collection, we used a closed-ended questionnaire. The face and content validity of the questionnaire were assessed by a panel of experts. Cronbach’s alpha was calculated to estimate the reliability of the questionnaire (85%). The findings revealed that the mean CER was below average. Based on the analysis of the questionnaire items, corporate policies were based on waste removal had the highest priority. On the other hand, corporate policies were based on the use of recycled raw materials and natural environmental training/seminars were utilized for corporate employees and managers were ranked the lowest among CER items.
- انتشار مقاله: 20-05-1395
- نویسندگان: حسین مهدی زاده,کامران طاهرپور,زهره معتمدی نیا
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تعاون و کشاورزی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: کارآفرینی,شهرستان دهلران,اصول تعاون,تعاونیهای برتر تولید کشاورزی
- چکیده: هدف این پژوهش بررسی ارتباط میان روحیة کارآفرینی و پایبندی به اصول تعاون با موفقیت تعاونیهای برتر تولید کشاورزی شهرستان دهلران بود. این تحقیق با توجه به هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ گردآوری دادهها از نوع تحقیقات توصیفی بود. نمونة آماری این تحقیق را 20 نفر از مدیران و کارشناسان 5 تعاونی برتر تولید کشاورزی شهرستان دهلران تشکیل دادند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه بسته استفاده شد. روایی محتوایی ابزار تحقیق با استفاده از نظرسنجی از متخصصان و صاحب نظران در زمینه موضوع تأیید گردید. برای سنجش پایایی ابزار تحقیق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که میانگین آن برای متغیرهای مطالعه 81/0 بود. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای میانگین و ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد. مطابق یافتهها، بین کنترل درونی، تحمل ابهام و تحمل فشار و سخت کوشی از ابعاد روحیه کارآفرینی و نیز میان اصول کنترل دموکراتیک، آموزش و اطلاعرسانی و توجه به جامعه از ابعاد پایبندی به اصول تعاون با موفقیت تعاونیها ارتباط معناداری وجود داشت.
- چکیده انگلیسی: This study aimed at investigating the relationship between dehloran agricultural production cooperatives' success and their managers’ entrepreneurial spirit and commitment to cooperation principles. It was an applied research interms of purpose and a descriptive research interms of data collection. Twenty managers of 5 top agricultural cooperatives in Dehloran were surveyed. Data were collected by using a questionnaire which its validity was confirmed by a panel of experts and Cronbach alpha indicated its reliability acceptable (0.81). Conducting spearman coefficient analysis, results revealed that there was a significant relationship between agricultural cooperatives success and the level of their managers’ “internal control” and “tolerance ambiguity” as well as their commitment to “democratic control”, “Education, training and information” and “concern for the community” principle of cooperation.
- انتشار مقاله: 26-07-1393
- نویسندگان: سید قدرت اله حسینی,حسین مهدی زاده
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تعاون و کشاورزی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: ایلام,اشتغال,تعاون,صلاحیت,دانشآموختگان کشاورزی
- چکیده: این پژوهش توصیفی- پیمایشی با هدف بررسی صلاحیتهای مورد نیاز دانشآموختگان کشاورزی برای اشتغال در بخش تعاون انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل 380 دانشآموخته کشاورزی در استان ایلام بوده است که حجم نمونه در این گروه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 180 نفر برآورد شد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بوده است که روایی آن را صاحب نظران حوزه اشتغال و کارآفرینی و پایایی آن را ضریب آلفای کرونباخ ( 955/0=α) تأیید کردند. در این تحقیق صلاحیتهای موردنیاز اشتغال در بخش تعاونی به سه دسته صلاحیتهای قبل از تأسیس، تأسیس و راه اندازی و صلاحیتهای مدیریت شرکت تعاونی تقسیم شدند. نتایج حاصل از آزمون t تک گروهی نشان داد که میزان بهرهمندی دانشآموختگان از صلاحیتهای مورد نیاز در هر سه مرحله در حد متوسط است که بر این اساس برای دستیابی به سطوح مطلوبی از صلاحیتهای مورد نیاز باید برنامه های آموزشی و مهارت آموزی ویژه برای دانش آموختگان طراحی و اجرا شود.
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 02-06-1391
- نویسندگان: احمد یعقوبی فرانی,فرشته رحمانی,حسین مهدی زاده,کریم نادری مهدیی
- مشاهده