در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مجله دست آوردهای روان شناختی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده: -
- چکیده انگلیسی: -
- انتشار مقاله: 04-07-1380
- نویسندگان: حسین شکرکن,مهناز مهرابیزاده هنرمند,غلامعباس نوین نام
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مجله دست آوردهای روان شناختی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: افسردگی,پرخاشگری,میگرن,تیپ شخصیتی الف
- چکیده: اهداف این پژوهش ساخت و اعتباریابی پرسشنامهای برای سنجش پرخاشگری متناسب با ویژگیهای فرهنگی- اجتماعی جامعه بوده و سپس بررسی 4 فرضیه اصلی زیر بوده است:
1. بین نمرههای پرخاشگری دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز و نمرههای افسردگی این دانشجویان همبستگی مثبت وجود دارد. 2. بین نمرههای پرخاشگری دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز و نمرههای این دانشجویان در الگوی شخصیتی- رفتاری تیپ الف همبستگی مثبت وجود دارد. 3. بین نمرههای پرخاشگری دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز و نمرههای این دانشجویان در پرسشنامه سردرد میگرن همبستگی مثبت وجود دارد. 4. بین نمرههای پرخاشگری دانشجویان مؤنث و مذکر دانشگاه شهید چمران اهواز تفاوت معنیداری وجود دارد.
در این پژوهش حجم سه نمونه به ترتیب: نمونه هنجاری 550 نفر، نمونه بازآزمایی و آزمون فرضیهها 229 نفر و نمونه سنجش روایی 215 نفر بود که به صورت تصادفی چند مرحلهای از بین دانشجویان شرکت کننده در کلاسهای معارف اسلامی دانشگاه شهید چمران انتخاب شده بودند. ابتدا بر اساس تحلیل عوامل، پرسشنامه پرخاشگری مشتمل بر 3 عامل و 30 ماده ساخته شد که بر روی عامل اول (خشم و غضب) 14 ماده، بر روی عامل دوم (تهاجم و توهین) 8 ماده و بر روی عامل سوم (لجاجت و کینهتوزی) 8 ماده قرار گرفته است. پایایی این پرسشنامه براساس ضرایب بازآزمایی و آلفای کرونباخ رضایتبخش بود. همچنین روایی این پرسشنامه بوسیله پرسشنامههای ملاک شامل پرسشنامه شخصیتی آیزنک، پرسشنامه شخصیتی چند وجهی مینه سوتا و پرسشنامه BDVI ارزیابی شد. ضرایب همبستگی و خلاصه نتایج آزمونهای رگرسیون چند متغیری بر روی پرسشنامههای فوقالذکر حاکی از رضایتبخش بودن روایی این پرسشنامه بوده است.
برای آزمون فرضیههای پژوهش از پرسشنامههای پرخاشگری (ساخته شده توسط پژوهشگر)، تیپ شخصیتی الف، پرسشنامه سردرد میگرن و میزان افسردگی (D) از پرسشنامه شخصیتی چند وجهی مینه سوتا استفاده شد. بر اساس ضرایب همبستگی به دست آمده فرضیه اول تأیید شد (به استثنای همبستگی عامل دوم پرخاشگری با افسردگی در آزمودنیهای مذکر). همچنین همبستگی عامل سوم پرخاشگری با افسردگی در کل آزمودنیها و هر دو جنس معنیدار نبود. فرضیه دوم تحقیق در مورد کل آزمودنیها و آزمودنیهای مؤنث و مذکر به تفکیک نیز تأیید شد. بر اساس ضرایب به دست آمده فرضیه سوم در مورد کل آزمودنیها و آزمودنیهای مؤنث و مذکر نیز به تفکیک تأیید شد. همچنین فرضیه چهارم (به ترتیب: 55/2=t (01/0>P)، نیز به تفکیک 86/2=t (01/0>P)، 92/7=t (001/0>P) و 27/2=t (05/0>P) تأیید شد.- چکیده انگلیسی: This study was launched to construct and validate a scale for measuring aggression in accordance with cultural values and social characteristics of Iranian people, and to examine the following four hypotheses: 1) There is a positive correlation between aggression and depression, 2) There is a positive correlation between aggression and Type A characteristics, 3) There is a positive correlation between aggression and migraine headache symptoms, and 4) There is a significant difference between male and female students’ scores on aggression. All three different samples of this study were randomly drawn from the undergraduate students taking various general courses of Shahid Chamran University (Ahvaz): Normative sample (N—550), test- retest sample (n=229), and validation study sample (n=215). Based on a factor analysis, a 30-item questionnaire entitled Ahvaz Aggression Inventery (AM) was developed to measure aggression, comprising three subscales: Rage and Anger (14 items), Assault and Insult (8 items), and Negativism (8 items). The internal consistency and test-retest reliability coefficients of AAJ were all satisfactory. Validity of AAI was found to be very high based on its concurrent administration with Eysenck Personality Questionnaire (EPQ), MMPI, and BDVI (a purpose- designed validity scale).
All four hypotheses of this Study were confirmed for the whole sample, as well as for the female and male samples separately. Regarding the first hypothesis, however, only the overall correlatton between aggression and depression was significant; The correlation between the second sub-scale and depression for the male subjects, as well as the correlation between the third sub- scale and depression for the male and female subjects were not found to be significant. Implications of these findings are discussed in detail.
- انتشار مقاله: 12-01-1379
- نویسندگان: شهین زاهدیفر,بهمن نجاریان,حسین شکرکن
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مجله دست آوردهای روان شناختی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: خودکارآمدی,اضطراب امتحان,جایگاهمهار درونی و هوش
- چکیده: هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان همه گیرشناسی اضطراب امتحان و رابطه آن با خود کارآمدی و جایگاه مهار درونی با توجه به کنترل متغیر هوش در دانشآموزان پسر و دختر دبیرستانهای اهواز میباشد. نمونه مربوط به همه گیرشناسی 3109 دانشآموز پسر و دختر دبیرستانهای اهواز بود که با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. همچنین 340 دانشآموز برای آزمون فرضیهها به طور تصادفی گزینش شدند. برای جمع آوری دادهها از پرسشنامه اضطراب امتحان برای همه گیرشناسی، و مقیاس خود کار آمدی، پرسشنامه جایگاه مهار و آزمون هوش، برای آزمون فرضیهها استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان همه گیرشناسی اضطراب امتحان در نمونه مورد بررسی 3/17 درصد است. میزان همه گیرشناسی اضطراب امتحان در دانشآموزان دختر نسبت به پسر ( 22 درمقابل 12/8 درصد) و عرب نسبت به فارس (18/7 در مقابل 16/4) بیشتر است. نتایج آزمون فرضیهها نشان داد که با کنترل متغیر هوش، اضطراب امتحان با خودکار آمدی (0/29-=r) و جایگاه مهار درونی (0/24-=r) همبستگی منفی معنیداری دارد. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد که بین ترکیب خطی متغیرهای پیش بین ( خود کار آمدی، جایگاه مهار درونی و هوش) با متغیر ملاک (اضطراب امتحان) همبستگی چندگانه معنیداری وجود دارد(0/01=P).
- چکیده انگلیسی: The purpose of the present study was to investigate the scope of epidemiology of test anxiety and the relations of self-efficacy and locus of control with it as moderated by intelligence in Ahvaz high school students
To study the epidemiology of test anxiety, 3109 high school students were selected from their population by a simple random sampling method. The participants completed the test anxiety inventory. Also for hypothesis testing, 340 high school students were selected by a simple random sampiñig method. The subjects completed the self-efficacy scale, locus of control inventory and intelligence test. The results showed the rate of epidemiology of test anxiety to be 17.4% in study sample. The epidemiology of test anxiety in girl students (22%) was proved to be higher than that of the boy students (12.8%) and in Local Arab students (18.7%) higher than local persian students (16.4%). The results of hypoteses showed that, test anxiety is negatively related to self-efficacy (r=-0.29) and locus of control (r=-0.24) intelligence variable being controlled. Also, the result of multiple regression showed that the multiple correlation coefficients between predictive variables (self-efficacy, locus of control and intelligence) and criterion variable (test anxiety) was statistically sigificant.- انتشار مقاله: 22-01-1379
- نویسندگان: مهناز مهرابیزاده هنرمند,عباس ابوالقاسمی,بهمن نجاریان,حسین شکرکن
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مجله دست آوردهای روان شناختی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: اثربخشی,رواندرمانی,اختلال نقص توجه- بیشفعالی
- چکیده: این پژوهش به منظور مقایسه اثربخشی سه روش روان درمانی تعلیم خودآموزی کلامی به کودکان، تعلیم رفتار درمانی و خودآموزی کلامی به مادران کودکان، در کاهش بیتوجهی و تکانشوری کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه -بیش فعالی انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه، مشتمل بر دانشآموزان پسر کلاس سوم و چهارم ابتدائی مدارس دولتی شهرستانهای شیراز بوده است. از جامعه موردنظر به شیوه تصادفی چند مرحلهای 2863 دانشآموز جهت تشخیص ADHD مورد غربالگری قرار گرفتند. بدین ترتیب، مجموعاً 160 آزمودنی ADHD در چهار گروه 40 نفری به طور تصادفی گمارده شدند. از همان کلاسها، 40 کودک بهنجار بهطور تصادفی جهت گروه گواه بهنجار انتخاب شد. پژوهش به شیوه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با پنج گروه انجام شد. چهار گروه متعلق به کودکان ADHD است و یک گروه مربوط به کودکان طبیعی است. نوع مداخله در گروههای ADHD به روش تصادفی تعیین شد. متغیرهای وابسته (بی توجهی و تکانشوری) با فرم فارسی آزمون عملکرد پیوسته ارزیابی شد. نتایج نشان داد، گروه تعلیم خودآموزی کلامی به کودک بیشترین را بهبودی را در عملکرد نشان میدهد. تحلیل واریانس چند متغیری و تحلیل واریانس یک راهه، و روش پیگیری توکی، تفاوتهای معنیداری بین گروههای تعلیم خودآموزی کلامی به مادر و کودک از یک سو و گروههای گواه از سوی دیگر در پاسخهای صحیح و حذف نشان داد گروه تعلیم رفتار درمانی به مادر با هیچ کدام از گروههای گواه تفاوت معنیداری نشان نداد.
- چکیده انگلیسی: This study was designed to compare the efficacy of three psychotherapy approaches to the treatment of attention deficit hyperactivity disorder (ADHD) in the reduction of inattention and impulsive behavior of male elementary school students. From the total population of Shiraz 3rd and 4th grade male elementary school children, 2863 students were screened for ADHD, and 160 of the students diagnosed as suffering from AHDH were randomly allocated to four groups (40 subjects in each group): Children self-instruction training group; the behavior therapy group, the mother self-instruction training group and a control group. In addition, another control group consisted of 40 “normal subjects randomly selected from the ADHD subjects’ classmates was also formed for further comparisons. In this study, the dependent variables were inattention and impulsive behavior as measured by the Farsi version of the Continuous Performance Test. Using the pre-and post- test scores on these two measures, the data analysis indicated that performance of the groups receiving verbal self-instruction training (both children and their mothers) had improved significantly more than both the ADHD subjects in the behavior therapy and the normal subjects groups.
- انتشار مقاله: 28-01-1379
- نویسندگان: حبیب هادیانفرد,بهمن نجاریان,حسین شکرکن,مهناز مهرابیزاده هنرمند
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مجله دست آوردهای روان شناختی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده: در این پژوهش، رابطه رغبتهای شغلی، ارزشها و نگرش دبیران متوسطه و پیشدانشگاهی رشتههای نظری دزفول با عملکرد آموزشی آنان در نیمسال اول سال تحصیلی 79-1378 بررسی گردید. نمونههای تحقیق 100 دبیر زن و 120 دبیر مرد بودند که با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای از بین 800 دبیر انتخاب شدند. در پژوهش حاضر، روشهای آماری تحلیل دادهها، شامل همبستگی ساده و همبستگی چندگانه با روش ورود و گام به گام (مرحلهای) میباشند. در این تحقیق از پرسشنامه رغبتسنج هالند، پرسشنامه نظام ارزشی آلپورت، ورنون و لیندزی، و نگرشسنج معلم مینهسوتا استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان میدهند که بین رغبت هنری با عملکرد آموزشی در نمونه دبیران مرد و کل آزمودنیها رابطه مثبت و از نظر آماری معنیدار وجود دارد. بین ارزش اقتصادی با عملکرد آموزشی در دبیران زن رابطه منفی و معنیدار آماری و بین ارزش اجتماعی با عملکرد آموزشی آنها رابطه مثبت و معنیدار وجود دارد. اما بین ارزش اجتماعی دبیران مرد با عملکرد آموزشی آنان رابطه منفی معنیدار آماری مشاهده شد. بین سایر رغبتهای شغلی، ارزشها و نگرش با عملکرد آموزشی رابطهای مشاهده نگردید. همچنین بین متغیرهای پیش بین و متغیر ملاک همبستگی چندگانه وجود دارد.
- چکیده انگلیسی: This research project examined the relationship between vocational interests, values and attitude regarding educational performance in teachers of high schools and preuniversity schools of theoretical branches in city of Dezful. In the this study vocational interests, values and attitude were considered as predictive variables. While educational performance served as criterion variable. In this study, 220 teachers of high schools and preuniversity level (100 females and 120 males) were randomly selected. The instruments used in this research consisted of Halland Interest Inventory, Study of Values from Ailport et. al., and Minnesota Teacher Attitude Inventory. The methods of analysis of the data included simple correlation and multiple correlation. The statistical analysis of data resulted in statistically significant correlation between artistic interest and educational performance was positive in female teachers. The correlation between economic value and educational performance in female subjects was negative and statistically significant. The correlation between social value and educational performance was positive in female teachers but negative in male teachers. No statistically significant correlations were found between other vocational interets, values and attitude with educational performance. The result of multiple regression showed that the multiple correlation coefficient between predictive variables and criterion variable were greater than simple correlition between each of predictive variables and criterion variable. In this study the significance level of the statistic tests was P=0.05.
- انتشار مقاله: 10-07-1378
- نویسندگان: فوزیه الهامپور,مهناز مهرابیزادههنرمند,حسین شکرکن
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مجله دست آوردهای روان شناختی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده: با اینکه روانشناسان بسیاری به پدیده خلاقیت ابراز علاقه کردهاند، پژوهش روانشناختی در خصوص آن به سرعت گسترش نیافت، تا اینکه ج.پی. گیلفورد[1] در خطابه خود به هنگام احراز ریاست انجمن روانشناسی آمریکا در سال 1950، اعلام کرد که این موضوع سزاوار توجه خیلی بیشتری از آن چیزی است که دریافت میدارد. این مقاله پیشرفتی را که روانشناسان، از زمان درخواست گیلفورد برای تلاش در این زمینه، در جهت فهم خلاقیت به عمل آوردهاند بازنگری میکند. پیشرفت پژوهشی در چهار جبهه روی داده است: فرایندهای شناختی درگیر در عمل خلاق، ویژگیهای متمایز آدم خلاق، تحول و تظاهر خلاقیت در طول زندگی فرد، و محیطهای اجتماعی شدیداً وابسته به فعالیت خلاق. با اینکه پرسشهای مهمی هنوز بیپاسخ ماندهاند، اینک روانشناسان بیش از پیش میدانند که چگونه افراد به این کنش بهینه انسانی ویژه و مهم دست مییابند.
- چکیده انگلیسی: Although many psychologists have expressed an interest in the phenomenon of creativity, psychological research on this topic did not rapidly expand until Wafter J. P. Guilford claimed, in his 1950 APA presidential address, that this topic deserved far more attention than it was then receiving. This article reviews the progress psychologists have made in understanding creativity since Guilford’s call to arms. Research progress has taken place on 4 fronts: the cognitive processes involved in the creative act, the distinctive characteristics of the creative person, the development and manifestation of creativity across the individual life span, and the social environments most strongly associated with creative activity. Although some important questions remain unanswered, psychologists now know more than ever before about how individuals achieve this special and significant form of optimal human functioning.
- انتشار مقاله: 25-01-1377
- نویسندگان: حسین شکرکن,حسین شکرکن,حسین شکرکن
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مجله دست آوردهای روان شناختی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده: در این پژوهش، رابطه نظام ارزشی و رشد اخلاقی با هویتیابی در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز در سال تحصیلی 78-1377 بررسی گردید. در این تحقیق، نظام ارزشی و رشد اخلاقی متغیرهای پیشبین و هویتیابی متغیر ملاک میباشند. نمونههای تحقیق 141 دختر و 138 پسر دانشجو بودند که با روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای از جامعه دانشجویان سال دوم به بعد انتخاب گردیدند. پژوهش حاضر، تحقیقی بنیادی و از نوع همبستگی است. روشهای آماری تحلیل دادهها، شامل همبستگی و رگرسیون چند متغیری است. در این تحقیق از پرسشنامه ارزشهای آلپورت، لیندزی و ورنون برای سنجش نظام ارزشی، از پرسشنامه تعیین موضوع (DIT) رست، برای تشخیص مراحل قضاوت اخلاقی و از پرسشنامه "هویت شخصی" احمدی برای سنجش بحران هویت استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان میدهد که: بین ارزش اقتصادی با بحران هویت، همبستگی مثبت و بین ارزشهای نظری، اجتماعی و دینی با بحران هویت همبستگی منفی وجود دارد. بین ارزشهای سیاسی و هنری با هویتیابی رابطهای یافت نشد. همچنین افزایش رشد اخلاقی با کاهش بحران هویت همراه است. از دیگر نتایج تحقیق حاضر این است که همبستگی چندگانه نظام ارزشی و رشد اخلاقی با هویتیابی از همبستگی ساده آنها بیشتر است.
- چکیده انگلیسی: This study was carried out to investigate the relationship of value system and moral development with identity in students of Shahid Chamran University of Ahvaz, in the academic year of
1998-1999. Value system and moral development are considered as the predictive variables, while identity serves as the criterion variable. The sample consisled of 279 undergraduates (sophomere and higher) of whom 141 were female and 138 were male. The instruments used consisted of the Study of Values Inventory, the Defining Issues Test (DIT) and Ahmadi’s Identity Inventory. The analysis of the data yielded statistically significant simple correlation coefficients between theoretical, social, religious, and economic values and moral development on the one hand, and identity on the other. The results of the regression analysis showed that the linear combination of the six values plus the moral development increased the extent of the correlation with identity. Moreover, the results of the stepwise regression analysis indicated that economic value and moral development are the best predictors of identity- انتشار مقاله: 12-07-1377
- نویسندگان: کیانوش محمدی روزبهانی,مهناز مهرابیزاده هنرمند,حسین شکرکن
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مجله دست آوردهای روان شناختی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده: عزت نفس عاملی است که در بررسی رفتار سازمانی میتواند رابطه میان خشنودی شغلی و عملکرد شغلی را تعدیل کند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه خشنودی شغلی و عملکرد شغلی بادر نظر گرفتن متغیر تعدیل کننده عزتنفس است. در واقع، هدف پژوهش حاضر، بررسی بخشی از نظریه خود هماهنگی کورمن (1977) است. نمونه پژوهش متشکل از تمام کارکنان شبکه های آبیاری کرخه و شاوور شهرستان اهواز با حجم نمونه 149 نفر است که از این تعداد 148 نفر مرد و 1 نفر زن بودند. فرضیههای پژوهش عبارتند از: 1ـ درافراد با عزتنفس پائین، میان خشنودی شغلی و عملکرد شغلی رابطه مثبت وجود دارد. 2ـ در افراد با عزتنفس بالا، میان خشنودی شغلی و عملکرد شغلی رابطهای وجود ندارد. برای آزمون فرضیهها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است و نمونه تحقیق متشکل از دو گروه کارگران و مهندسان ـ مدیران است. نتایج حاکی از آنند که در افراد با عزتنفس بالا، در گروه کارگران و مهندسان ـ مدیران، میان خشنودی شغلی و عملکرد رابطهای وجود ندارد. در گروه کارگران با عزت نفس پائین، میان خشنودی شغلی و عملکرد رابطه ای مثبت و معنی دار وجود دارد ولی در گروه مهندسان ـ مدیران رابطهای وجود ندارد. به طور کلی، نتایج تحقیق در افراد با عزت نفس بالا در تمام گروهها با یافتههای پژوهش کورمن (1977) مطابقت دارند. لیکن، نتایج تحقیق در افراد با عزت نفس پایین، تنها در گروه کارگران با با یافتههای کورمن (1977) همسو است.
- چکیده انگلیسی: The purpose of the present study was to examine the relationship of job satistaction and job performance as it is moderated by self-esteem of employees. The sample consisted of 149 (148 male and 1 female) employees of the irrigation system of Karkheh and Shavoor of Ahvaz. The hypotheses tested in this study are: 1. In low seif-esif-esteem employees, there is a positive relationship between job satisfaction and job performance. 2. In high self-esteem employees, there is no relationship between job satisfaction and job performance.
Spearman correlation coefficient was used to test the hypotheses in the two subsamples of workers and engineer-managers. Results indicate that in both groups of workers and engineer-managers with high Self-esteem, there is no significant correlation between job satisfaction and job performance. In low self-esteem workers, there is a significant positive correlation, but in low self-esteem engineers and managers, such a correletion is not found.
- انتشار مقاله: 09-07-1378
- نویسندگان: حسین شکرکن حسین شکرکن,فریبا حافظی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مجله دست آوردهای روان شناختی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده: در پژوهش حاضر، 480 آزمودنی از چهار گروه متفاوت تحصیلی - پایههای پنجم دبستان، سوم راهنمایی، سوم دبیرستان و مراکز تربیت معلم - شرکت داشتهاند. هدف عمده پژوهش، مقایسه این 4 گروه آزمودنی از لحاظ مراحل مختلف قضاوت اخلاقی بوده است. فرضیههای تحقیق به طور کلی بیانگر این بودند که بین 4 گروه آزمودنی مورد مطالعه از نظر هر یک از مراحل قضاوت اخلاقی تفاوت وجود دارد. برای سنجش فرضیهها از فرم کوتاه "آزمون توصیف مسایل[1] (رست[2]1972) که حاوی سه داستان با مضامین اخلاقی است استفاده به عمل آمد. یافتهها فرضیههای تحقیق را تأیید کردند و نشان دادند که بین آزمودنیهای مقاطع مختلف تحصیلی از لحاظ هر یک از مراحل قضاوت اخلاقی تفاوت معنادارد وجود دارد.
- چکیده انگلیسی: This study was conducted to find out the differences between four groups of Ahvaz primary, Guidance school, and teachers’ training school students regarding their moral judgment. The sample consisted of 480 students (each group consisting of 120 Ss). The Defining Issues Test (DIT) was used to measure moral judgment. It was hypothesized that there was significant differences in moral judgment of the four subject groups. Analysis of variance was used as the statistical method to test the hypotheses. The results supported the research hypotheses.
- انتشار مقاله: 08-07-1376
- نویسندگان: جمشید کمایی,جمال حقیقی,حسین شکرکن
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مجله دست آوردهای روان شناختی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی:
- چکیده: این تحقیق به مقایسه عملکرد تحصیلی و سازگاری عاطفی-اجتماعی دانشآموزان دختر و پسر پایه اول ابتدایی شهرستان اهواز پرداخته است. بدین منظور از بین دانشآموزان پایه اول شهرستان اهواز با روش تصادفی ساده 60 دانشآموز دختر و 60 دانشآموز پسر متولد مهرماه 1366، (7 ساله) و 60 دانشآموز دختر و 60 دانشآموز پسر متولد شهریور ماه 1367، (6 ساله) انتخاب گردید. جهت سنجش عملکرد تحصیلی از امتحان هماهنگ سه درس ریاضی، روخوانی و دیکته و برای سنجش سازگاری عاطفی-اجتماعی آزمودنیها، از پرسشنامه سنجش رفتار سازشی استفاده شد. فرمنظر خواهی و مشخصات فردی و خانوادگی نیز توسط والدین آزمودنیها تکمیل و همچنین نمرههای نوبت اول و دوم همه آزمودنیها در سه درس مذکور و انضباط جهت همبستگی با آزمونهای هماهنگ و پرسشنامه سازشی از مدارس جمعآوری گردید. همچنین برای کنترل هوش آزمودنیها، آزمون ماتریسهای پیشرونده ریون رنگی به صورت انفرادی روی همه آنان اجرا شد. بر اساس نتایج تحلیلهای آماری، مشخص گردید که تفاوت معنیداری چه از نظر عملکرد تحصیلی و چه از نظر سازگاری عاطفی-اجتماعی بین آزمودنیهای 6 ساله و 7 ساله وجود ندارد. و میان آزمودنیهای پسر و دختر نیز از نظر این دو متغیر تفاوت معنیداری وجود ندارد. لذا فرضیههای تحقیق همگی تأئید شدند و معلوم گردید که تفاوت معنیداری بین عملکرد تحصیلی و سازگاری عاطفی-اجتماعی دانشآموزان دختر و پسر 6 ساله و 7 ساله پایه اول مدارس ابتدایی شهرستان اهواز وجود ندارد.
- چکیده انگلیسی: The present research has compared the academic performance and affective-social adjustment of the 6 and 7 year old first grade male and female students ot the elementary schools of Ahvaz. The sample consisted of 60 male and 60 female students horn in the month of Mehr 1366 (7-year old), and 60 male and 60 female students born in the month of Shahrivar 1367 (6-year old) selected randomly. The measurement of academic performance included the scores in mathematics, reading, and dictation. The affective-social adjustment was measured with the Adjustment Behavior Questionnaire. The students’ intelligence was controlled. The findings showed no significant difference between the school pertormance or attective-social adjustment ot the comparison groups. thus contirmrng the research hypotheses.
- انتشار مقاله: 08-07-1376
- نویسندگان: حمید شرقی,بهمن نجاریان,حسین شکرکن
- مشاهده