در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مدیریت نوآوری در سازمان های دفاعی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: نوآوری,همکاری,مرور نظاممند,پیشخوانی
- چکیده: زمینه و هدف: اهمیت مرحله پیشخوانی در تضمین موفقیت پروژههای مبتنی بر همکاری برای بسیاری از پژوهشگران و سیاستگذاران در کشورهای پیشرفته نمایان شده است. علیرغم ارائه مدلهای متعدد، هنوز ابهاماتی در زمینه عوامل اثرگذار در این مرحله وجود دارد. بر این اساس در این مطالعه سعی شد تا چارچوبی برای شناسایی عناصر مؤثر بر آن نیز ارائه شود. روششناسی: این پژوهش از نظر هدف، اکتشافی و از نظر نوع استفاده، پژوهشی کاربردی است. در این پژوهش با استفاده از روش تحقیق مرور نظاممند، تعداد 105 پژوهش مرتبط در فاصله زمانی 1993-2017 شناسایی و تعداد 60 مطالعه بهعنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها: یافته در پنج دسته «عوامل درون سازمان» «عوامل میان سازمانی» «فعالیتهای ضروری» «عوامل زمینهای» و «نتایج» در الگوی تحقیق ارائه شد. نتیجهگیری: بر اساس این مطالعه، موفقیت چارچوب همکاری میان سازمانی را باید بهصورت یک فرایند در نظر گرفت. مرحله نخست و راهبردی این فرایند یعنی پیشخوانی نیازمند توجه به عوامل و تدارک ملزوماتی است که توفیق سازمانهای مشارکتکننده در تأمین آنها میتواند موفقیت همکاری در مراحل بعد را تا حد بسیار زیادی تضمین کند.
- چکیده انگلیسی: The importance of the front-end phase as a strategic step in ensuring the success of collaborative based innovation projects has distinguished by many scholars and policymakers in advanced countries. According to the experts in this field, front-end phase is not only a vital factor for the success of the project, but also plays a crucial role in optimizing the resources. In spite of providing several models in this area, there are still some uncertainties about the factors affecting this stage, especially in managing collaborative based project. On the other hand, by examining internal research it can be concluded that little attention has been paid to this issue either in the field of research or implementation. Accordingly, in this study, it was tried to introduce a framework for identifying the influential elements, as well as introducing it as an important factor for project management. Regarding this issue, by using systematic review methodology, 105 related studies in this area were identified during the period 1993-2017 and 60 studies were selected as a sample. The findings were presented in five categories: "internal Factors", "Inter-Organizational Factors", "Essential Activities", "contextual Factors" and "Results".
- انتشار مقاله: 11-10-1397
- نویسندگان: حسین رحمان سرشت,بهرام جبارزاده کرباسی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مدیریت دولتی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: رفتار شهروندی سازمانی,نگرش شغلی,: رفتار تسهیم دانش,کنترل رفتاری درکشده در تسهیم دانش,هنجارهای ذهنی نسبت به تسهیم دانش
- چکیده: هدف از پژوهش حاضر، مطالعۀ نحوۀ اثرگذاری عوامل نگرش شغلی، هنجارهای ذهنی تسهیم دانش و کنترلهای رفتاری درکشده در تسهیم دانش، بر رفتار تسهیم دانش با توجه به نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی است. بهمنظور دستیابی به این هدف، دادههای پژوهش با توزیع پرسشنامه میان 384 نفر از کارکنان بیمارستان جمعآوری شد و تحلیلهای مد نظر از طریق مدلیابی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج حاکی از آن است که از میان ابعاد نگرش شغلی، عجینشدن با شغل و تعهد سازمانی بهطور مستقیم و رضایت شغلی بهطور مستقیم و غیر مستقیم منجر به تسهیم دانش سازمانی میشوند. بهعلاوه، کنترل رفتاری بهصورت غیر مستقیم و هنجار ذهنی بهطور مستقیم و غیر مستقیم بر رفتار تسهیم دانش اثر میگذارند. بنابراین، رفتار شهروندی سازمانی فقط در رابطۀ عجینشدن با شغل ـ تسهیم دانش و تعهد سازمانی ـ تسهیم دانش نقش میانجی را ایفا نمیکند؛ یعنی، عجینشدن با شغل و تعهد سازمانی فقط بهطور مستقیم به تسهیم دانش میان کارکنان منجر میشود. این یافتهها بر لزوم توجه به رفتار شهروندی سازمانی در تسهیم دانش سازمانی اشاره میکنند.
- چکیده انگلیسی: The aim of current research is to determine how factors of job attitude, subjective norms regarding knowledge sharing, and perceived behavioral controls affect knowledge sharing behavior, considering the role of organizational citizenship behavior as a mediating factor. To achieve this purpose, the research data was collected by providing research questionnaire in 384 members of the hospital staff and was analyzed through Structural Equation Model (SEM). The results indicate that among the dimensions of job attitude, job involvement and organizational commitment directly, and job satisfaction directly and indirectly lead to sharing knowledge across the organization. In addition, behavioral control indirectly, and subjective norm directly and indirectly affect knowledge sharing behavior. Thus, it can be said that organizational citizenship behavior does not play the mediatory role just in the job involvement-knowledge sharing and organizational commitment-knowledge sharing relationships. In other words, job involvement and organizational commitment only directly contributes to knowledge sharing among employees. These research findings refer to the necessity of considering organizational citizenship behavior in sharing knowledge among organizational staff.
- انتشار مقاله: 11-07-1392
- نویسندگان: حسین رحمان سرشت,نرگس شیخی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مجله علمی "مدیریت فرهنگ سازمانی"
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: مدیریت دانش,پیچیدگی,تمرکز,رسمیت,رگرسیون چندگانه.
- چکیده: امروزه دانش، به منزله منبعی ارزشمند و استراتژیک و نیز یک دارایی مطرح است و ارایه محصولات و خدمات با کیفیت مناسب و اقتصادی، بدون مدیریت و استفاده صحیح از این منبع ارزشمند، امری سخت و بعضا ناممکن است. از سوی دیگر، پرداختن به مدیریت دانش بدون ساختار مناسب و حمایتی امکانپذیر نیست. سازمانها باید ساختارهایی را بپذیرند که به آنها اجازه دهد تا حد امکان دانش بیشتری را خلق و انتقال دهند. ساختار سازمانی بر جریان اطلاعات و همچنین بر محیط و ماهیت تعاملات انسانی تأثیر میگذارد و منجر به ایجاد مزیت رقابتی در اقتصاد دانایی میگردد. برای رسیدن به این نوع ساختار، ارتباط متغیرهای رسمیت، پیچیدگی، تمرکز و مدیریت دانش با استفاده از پرسشنامههایی که روایی و پایایی آنها به اثبات میرسد، در "معاونت تولید قطعات پرسی شرکت ایران خودرو" مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن حاکی از آن است که بین ساختار سازمانی و ابعاد آن با مدیریت دانش در واحد فوق ارتباط معناداری وجود دارد. سرانجام برای بررسی اثر همزمان متغیرهای ساختار سازمانی و مدیریت دانش و نیز اولویتبندی آنها از رگرسیون چندگانه استفاده میشود.
- چکیده انگلیسی: Nowadays knowledge is a strategic and valuable resource as well as a property for any organization. Without proper management and use of this valuable resource, providing good quality products and services is difficult and sometimes impossible. On the other hand, implementing knowledge management without appropriate structure is not possible. Organizations should adopt structures that allow them to create and tranfer more possible knowledge. organizational structure affects on information flow as well as environment and nature of human interactions and eventually competitive advantages in knowledge economy. In order to reach to this kind of structure, the relationship between formality, complexity and centralization and knowledge management in press division of Iran Khodro were examined. The results show that there is a significant relationship between organizational structure and its dimensions and knowledge management. Finally, we used multiple regression to investigate the simultaneous effects of organizational structure dimensions on knowledge management
- انتشار مقاله: 11-10-1348
- نویسندگان: حسین رحمان سرشت,سیدقادر رادمرد,محمد گلوانی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه مدیریت توسعه فناوری
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: پنجره های فرصت,محصولات و سامانه های پیچیده,رژیم فناورانه,رژیم بازار,توربین های گازی
- چکیده: طی دهه های گذشته موضوع محصولات و سامانه های پیچیده در کشورهای متاخر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. با این حال، واکاوی یادگیری و همپایی فناورانه در این صنایع از منظر پنجره های فرصت مغفول مانده است. حتی پژوهش هایی که از دیدگاه پنجره های فرصت برای تببین پدیده هایی همچون چرخه های همپایی بهره گرفته اند تمایزی میان محصولات و سامانه های پیچیده با محصولات مصرفی با سیستم تولید انبوه قائل نشده اند. بنابراین، پژوهش حاضر با بهره گیری از رویکردی کیفی و استراتژی مطالعه موردی به واکاوی پنجره های فرصت در صنعت توربین های گازی در ایران به عنوان یک صنعت با محصولات و سامانه های پیچیده پرداخته است. بعلاوه، این پژوهش با مقایسه پنجره های فرصت صنعت توربین های گازی در ایران با پنج صنعت منتخب به شناسایی تشابهات و تمایزات میان آنها اقدام کرده است. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که ترتیب پنجره های فرصت در صنعت توربین های گازی در ایران بدین صورت است: پنجره بازار داخلی، پنجره سیاست ها، یادگیری فناورانه و پنجره بازار خارجی به صورت محدود. یافته های این پژوهش با در نظر گرفتن رژیم فناورانه و بازار خاص محصولات و سامانه های پیچیده قابل توضیح است.
- چکیده انگلیسی: During last decades the subject of complex product systems (CoPS) in latecomer countries has been remarkably considered by many scholars. However, investigation of technological learning and catching up in these industries from windows of opportunity perspective has been overlooked. Even the research works that employed the windows of opportunity perspective to expose phenomena such as catch-up cycles, does not distinguish between products and complex systems with consumer products with a mass production system. So, the present study uses a qualitative approach and a case study strategy to explore the opportunity windows in the gas turbine industry in Iran as an industry with complex products and systems. Moreover, this study compared the windows of the gas turbine industry in Iran with the 5 selected industries to identify similarities and distinctions among them. Our findings show that the sequence of opportunity windows in the gas turbine industry in Iran is as follow: the opportunity window for the domestic market, the opportunity window of policies, technology learning window instead of technology opportunity window, and the window of opportunity for the foreign market. Some parts of our findings can be explained by considering the technological and market regimes for complex products and systems.
- انتشار مقاله: 19-05-1397
- نویسندگان: مصطفی صفدری رنجبر,حسین رحمان سرشت,منوچهر منطقی,سید سروش قاضی نوری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه مدیریت توسعه فناوری
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: کشورهای در حال توسعه,محصولات و سامانه های پیچیده,قابلیت های فناورانه,شرکت توربوکمپرسور نفت
- چکیده: طی دهه های اخیر اقتصادهای نوظهور و کشورهای تازه صنعتی شده تلاش های زیادی در زمینه دستیابی به دانش و قابلیت های فناورانه مورد نیاز برای ساخت و توسعه محصولات و سامانه های پیچیده به نمایش گذاشته اند. یکی از این موارد کشور ایران است که در سال های گذشته برای دستیابی به دانش، مهارت و فناوری های ساخت توربین های گازی تلاش های زیادی کرده و به نتایج مطلوب و قابل ملاحظه ای دست یافته است. این پژوهش قصد دارد با استفاده از رویکرد کیفی و استراتژی پژوهش مطالعه موردی اکتشافی، الگویی نظری برای ساخت و انباشت قابلیت های فناورانه ساخت توربین های گازی به عنوان محصولات و سامانه های پیچیده در یک بنگاه متاخر ایرانی (شرکت توربوکمپرسور نفت) بدست دهد. نتایج و یافته های این پژوهش حاکی از آن است که الگوی ساخت و انباشت قابلیت های فناورنه ساخت توربین های گازی در این شرکت شامل سه مرحله است: 1) خرید، مونتاژ و بهره برداری از توربین های وارداتی؛ 2) ساخت مشترک توربین های گازی به صورت تحت لیسانس؛ و 3) ساخت توربین های گازی به طور مستقل در شرایط تحریم. بعلاوه، تکامل و پویایی استراتژی های کسب فناوری و سازوکارهای یادگیری فناوری در هر مرحله از الگوی مورد نظر نمایش داده شده اند.
- چکیده انگلیسی: During last decades a large amount of efforts have been done by emerging economies and new industrialized countries in order to and acquiring essential knowledge and technological capabilities for manufacturing and developing complex products and systems (CoPS). As an example, Iran has been doing a lot of efforts in order to acquire essential knowledge, skills and capabilities for manufacturing and upgrading gas turbines and it achieved pleasant and remarkable results. So, this paper aims at investigating the pattern of building and accumulating technological capabilities of manufacturing gas turbines by an Iranian latecomer firm named Oil Turbo Compressor Company (OTC) through applying qualitative approach and case study strategy. The findings show that, the pattern of building and acquiring technological capabilities of manufacturing gas turbines in OTC includes three stages: 1) Buying, assembling and exploiting imported gas turbines; 2) Co-manufacturing gas turbines under license; and 3) Independently manufacturing and producing gas turbines under sanction. In addition, the evolution and dynamism of technology acquisition strategies and technology learning mechanisms in each stage of mentioned pattern have been presented.
- انتشار مقاله: 01-11-1395
- نویسندگان: مصطفی صفدری رنجبر,حسین رحمان سرشت,منوچهر منطقی,سید سروش قاضی نوری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه مطالعات مدیریت راهبردی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: الگوریتم ژنتیک,مدیریت تغییر,سیستم استنتاج فازی,الگوی یکپارچه تغییرات سازمانی
- چکیده: برخورداری از مدلی یکپارچه برای مدیریت تغییرات میتواند پیچیدگی ذاتی تغییر را با تشخیص رابطه میان عناصر حیاتی، ساده کند. به دلیل پویایی عوامل مؤثر بر تغییرات سازمانی و برهمکنشی آنها بر یکدیگر، تدوین مدلی ایستا چندان راهگشا نیست. در مطالعه پیشرو سعی شد در چهار مرحله و با ترکیب روشهای کیفی (تحلیل محتوا و فن دلفی) با روشهای هوش مصنوعی (الگوریتم ژنتیک و مفهوم منطق فازی)، روشی جدید برای ساخت الگوی پویا و یکپارچه تغییرات سازمانی ایجاد شود تا بتوان میزان موفقیت تغییر را تخمین زد. بهعلاوه با اعمال محدودیتهای حاکم بر شرایط مختلف، نقشه راهی در اختیار مدیران برای هدایت تغییر قرار دهد. پس از احصاء و غربال عوامل مؤثر بر تغییرات با روشهای کیفی، مدل اولیه به دلیل پیچیدگی و ابعاد بالای مسئله با نظریه فازی ساخته و برای دقیقتر کردن مدل از الگوریتم ژنتیک استفاده شد. برای اعمال محدودیتها و یافتن مقدار قابلقبول متغیرها جهت موفقیت برنامه تغییر از الگوریتم ژنتیک استفاده شد.
- چکیده انگلیسی: Having an integrated model of change management can simplify the inherent complexity of change by recognizing the relation between critical elements. Because of dynamic nature of variables and their interaction, developing a static model is not useful. This study tries to generate a new method for constructing a dynamic organizational change model in four steps with combining qualitative methods (content analysis and Delphi technique) and artificial neural networks (Fuzzy theory and genetic algorithm). In addition, by governing restrictions of various conditions, a road map is provided for managers to leading change. After recognizing and screening variables by qualitative methods, due to the complexity and scale of the problem the initial model is built with fuzzy theory and genetic algorithms are used for more accuracy. For governing restrictions and finding acceptable amount of variables to have a successful change program, genetic algorithm is used.
- انتشار مقاله: 15-12-1392
- نویسندگان: هانیه آزرمجو,حسین رحمان سرشت,وحید ناصحی فر
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه مطالعات مدیریت راهبردی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: صنعت,بوم شناسی,فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP),رقابتمندی,رقابتمندی صنعت
- چکیده: امروزه هیچ شکی نیست که در بستر جهانی شدن، تنها صنایعی از کشورها میتوانند در حیطه رقابت با صنایع سایر کشورها موفق میشوند که از رقابتمندی بالاتر برخوردار باشند. مقوله رقابتمندی، یک موضوع چند سطحی بوده و در سطح بنگاهی، صنعت و ملی کاربرد دارد. از آنجا که بیشتر تأکید مطالعات نظری و تجربی بر روی رقابتمندی در سطح بنگاهی و ملی می باشد؛ این مقاله بر آن شد تا به تبیین این مفهوم در سطح صنعت بپردازد. برای دستیابی به الگوی جامع رقابتمندی کل صنعت، باید علاوه بر سطح صنعت، دو سطح ملی و بنگاهی نیز مورد بررسی قرار می گرفت. از اینرو با برخورداری از یک نگرش چندسطحی، متغیرهای مناسب و اثرگذار بر رقابتمندی در هر سطح به تفکیک معرفی شد. سپس با استفاده از روش فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP)، الگوی عمومی مزبور بر اساس نظرات خبرگان برای شرایط ایران آزمون شد و مشخص شد که در صنعت ایران به طور کلی، رقابتمندی کل صنعت به شدت تحت تأثیر عوامل مطرح در سطح ملی یا فضای رقابتمندی کلان میباشد و بقیه عوامل در سطوح دیگر (مانند عوامل در سطح بنگاهی، بین بنگاهی و صنعت) از اهمیتچندانی برخوردار نیست.بنابراین جهت افزایش رقابتمندی کل صنعت کشور، باید تأکید بیشتری بر اصلاح و بهبود عوامل کلان در سطح ملی صورت پذیرد.
- چکیده انگلیسی: Nowadays, under the pressure of globalization process, industries with high potential of competitiveness can succeed in competition with industries of other countries. Competitiveness is a multi-level Word and uses in firm, industry and national level; although the theoretical and empirical studies emphasize on firm and national level. Hence, this subject considers the concept of industry competitiveness. For representing the generic model of industry competitiveness must be paid attention to firm and national level, in addition to industry level, because the factors of firm and national level influence on industry competitiveness. So far, with using multi-level approach, effective variables on competitiveness in different levels are introduced. Then, this general model was applied in the case of Iran, with use of the analytic network process (ANP). Results from the ideas of experts indicate that the total industry competitiveness is heavily influenced by factors of national level (macro competitiveness level) and the factors of other levels (firm, inter-firm and industry variables) have no significant influence in competitiveness of industry in Iran. So in general, for increasing the competitiveness of industries in Iran, we must emphasize on the factors of macro (national) level.
- انتشار مقاله: 08-02-1389
- نویسندگان: حسین رحمان سرشت,سید عبدالجابر قدرتیان کاشان
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه مطالعات مدیریت راهبردی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: الگوریتم ژنتیک,مدیریت تغییر,سیستم استنتاج فازی,الگوی یکپارچه تغییرات سازمانی
- چکیده: برخورداری از مدلی یکپارچه برای مدیریت تغییرات میتواند پیچیدگی ذاتی تغییر را با تشخیص رابطه میان عناصر حیاتی، ساده کند. به دلیل پویایی عوامل مؤثر بر تغییرات سازمانی و برهمکنشی آنها بر یکدیگر، تدوین مدلی ایستا چندان راهگشا نیست. در مطالعه پیشرو سعی شد در چهار مرحله و با ترکیب روشهای کیفی (تحلیل محتوا و فن دلفی) با روشهای هوش مصنوعی (الگوریتم ژنتیک و مفهوم منطق فازی)، روشی جدید برای ساخت الگوی پویا و یکپارچه تغییرات سازمانی ایجاد شود تا بتوان میزان موفقیت تغییر را تخمین زد. بهعلاوه با اعمال محدودیتهای حاکم بر شرایط مختلف، نقشه راهی در اختیار مدیران برای هدایت تغییر قرار دهد. پس از احصاء و غربال عوامل مؤثر بر تغییرات با روشهای کیفی، مدل اولیه به دلیل پیچیدگی و ابعاد بالای مسئله با نظریه فازی ساخته و برای دقیقتر کردن مدل از الگوریتم ژنتیک استفاده شد. برای اعمال محدودیتها و یافتن مقدار قابلقبول متغیرها جهت موفقیت برنامه تغییر از الگوریتم ژنتیک استفاده شد.
- چکیده انگلیسی: Having an integrated model of change management can simplify the inherent complexity of change by recognizing the relation between critical elements. Because of dynamic nature of variables and their interaction, developing a static model is not useful. This study tries to generate a new method for constructing a dynamic organizational change model in four steps with combining qualitative methods (content analysis and Delphi technique) and artificial neural networks (Fuzzy theory and genetic algorithm). In addition, by governing restrictions of various conditions, a road map is provided for managers to leading change. After recognizing and screening variables by qualitative methods, due to the complexity and scale of the problem the initial model is built with fuzzy theory and genetic algorithms are used for more accuracy. For governing restrictions and finding acceptable amount of variables to have a successful change program, genetic algorithm is used.
- انتشار مقاله: 15-12-1392
- نویسندگان: هانیه آزرمجو,حسین رحمان سرشت,وحید ناصحی فر
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه مطالعات مدیریت راهبردی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: اندازة شرکت,عملکرد تجاری,راهبردهای احیا,کمکهای دولت
- چکیده: در این مقاله، الگوی رابطه بین راهبردهای احیا و عملکرد تجاری در شرایط رکود اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش تبیینی- توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعة آماری، مدیران ارشد بیست شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران بودند که طی سالهای 1385 تا 1391 ابتدا حداقل دوسال متوالی افت شاخصهای درآمد خالص و بازده دارایی و متعاقب آن حداقل دو سال بهبود عملکرد (احیای موفق) و یا دو سال متوالی کاهش عملکرد (احیای ناموفق) را تجربه کردهاند. بهمنظور سنجش میزان پایایی و روایی سازة سوالات بهترتیب از ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. نتایج این آزمونها نشان داد که سؤالات از پایایی و روایی لازم برخوردار است. برای تحلیل دادههای پرسشنامه از ضریب همبستگی اسپیرمن و ضریب همبستگی جزیی استفاده شد. نتایج نشان میدهد که بین راهبردهای سازماندهی مجدد بدهی، کاهش هزینه، کاهش دارایی عملیاتی، سرمایهگذاری در مجموعه داراییها، تغییر در عرضة محصول، تغییر بازار و عملکرد تجاری شرکتهای بحرانزده رابطة معناداری وجود دارد. اما بین راهبرد واگذاری یا فروش مجموعه داراییها و عملکرد تجاری رابطة معناداری وجود ندارد. همچنین تأثیر اندازۀ شرکت و کمکهای دولت بر رابطۀ میان راهبردهای احیا و عملکرد تجاری مورد تأیید قرار نگرفت.
- چکیده انگلیسی: This paper has investigated the model relationship between turnaround strategies and business performance of firms in crisis. The objective of this study are explanatory-descriptive. The sample is the senior managers of accepted firms in Tehran Stock Exchange which experienced reduction of net income indicators and return on assets at least two consecutive years, during 1385-1391 and afterward, they experienced performance improvement for two consecutive years (successful turnaround) and/or their reduction in performance index continued for two other consecutive years (unsuccessful turnaround). Data of the questionnaire was analyzed by Spearman correlation coefficients and partial correlation coefficients. According to the results, significant relationship exists among debt restructuring, cost reduction, operating asset reduction, Portfolio-Asset investment, changes in product offering, changes in market entry strategies and business performance of firms in crisis. However, relationship between Portfolio-Asset divestment strategy and business performance was not accepted. The effect of company size and government assistance on relationship between turnaround strategies and business performance were not accepted as well
- انتشار مقاله: 15-12-1391
- نویسندگان: حسین رحمان سرشت,یحیی حساس یگانه,میر فیض فلاح شمس,منصور ایراندوست
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه مطالعات مدیریت راهبردی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: صنعت,بوم شناسی,فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP),رقابتمندی,رقابتمندی صنعت
- چکیده: امروزه هیچ شکی نیست که در بستر جهانی شدن، تنها صنایعی از کشورها میتوانند در حیطه رقابت با صنایع سایر کشورها موفق میشوند که از رقابتمندی بالاتر برخوردار باشند. مقوله رقابتمندی، یک موضوع چند سطحی بوده و در سطح بنگاهی، صنعت و ملی کاربرد دارد. از آنجا که بیشتر تأکید مطالعات نظری و تجربی بر روی رقابتمندی در سطح بنگاهی و ملی می باشد؛ این مقاله بر آن شد تا به تبیین این مفهوم در سطح صنعت بپردازد. برای دستیابی به الگوی جامع رقابتمندی کل صنعت، باید علاوه بر سطح صنعت، دو سطح ملی و بنگاهی نیز مورد بررسی قرار می گرفت. از اینرو با برخورداری از یک نگرش چندسطحی، متغیرهای مناسب و اثرگذار بر رقابتمندی در هر سطح به تفکیک معرفی شد. سپس با استفاده از روش فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP)، الگوی عمومی مزبور بر اساس نظرات خبرگان برای شرایط ایران آزمون شد و مشخص شد که در صنعت ایران به طور کلی، رقابتمندی کل صنعت به شدت تحت تأثیر عوامل مطرح در سطح ملی یا فضای رقابتمندی کلان میباشد و بقیه عوامل در سطوح دیگر (مانند عوامل در سطح بنگاهی، بین بنگاهی و صنعت) از اهمیتچندانی برخوردار نیست.بنابراین جهت افزایش رقابتمندی کل صنعت کشور، باید تأکید بیشتری بر اصلاح و بهبود عوامل کلان در سطح ملی صورت پذیرد.
- چکیده انگلیسی: Nowadays, under the pressure of globalization process, industries with high potential of competitiveness can succeed in competition with industries of other countries. Competitiveness is a multi-level Word and uses in firm, industry and national level; although the theoretical and empirical studies emphasize on firm and national level. Hence, this subject considers the concept of industry competitiveness. For representing the generic model of industry competitiveness must be paid attention to firm and national level, in addition to industry level, because the factors of firm and national level influence on industry competitiveness. So far, with using multi-level approach, effective variables on competitiveness in different levels are introduced. Then, this general model was applied in the case of Iran, with use of the analytic network process (ANP). Results from the ideas of experts indicate that the total industry competitiveness is heavily influenced by factors of national level (macro competitiveness level) and the factors of other levels (firm, inter-firm and industry variables) have no significant influence in competitiveness of industry in Iran. So in general, for increasing the competitiveness of industries in Iran, we must emphasize on the factors of macro (national) level.
- انتشار مقاله: 08-02-1389
- نویسندگان: حسین رحمان سرشت,سید عبدالجابر قدرتیان کاشان
- مشاهده