در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهش های چینه نگاری و رسوب شناسی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: میدان مارون,مخزن آسماری,تراکم شکستگی,نمودار تصویرگر,دادههای مغزه
- چکیده: میدان نفتی مارون در میانی فروافتادگی دزفول در امتداد تاقدیسهای آغاجاری، اهواز و رامین قرار گرفته است. با توجه به نقش مهمی که شکستگیها در افزایش تولید ایفا میکنند، در این مطالعه سعی شده تا الگوی تراکمی شکستگیهای مخزن آسماری در میدان نفتی مارون مورد بررسی قرار گیرند. بدین منظور نتایج دادههای نمودارهای تصویرگر، مغزه دادههای نمودار ترسیمی سرچاهی، روشهای تحلیل دایره محاطی و تغییرات انحناء هندسه تاقدیس مورد تحلیل قرار گرفت. سازند آسماری مهمترین سنگ مخزن این میدان است که به پنج زون مخزنی تقسیم شده است. زون مخزنی یک، دو، سه عمدتاً از آهک و دولومیت تشکیل شدهاند. بنابراین تراکم شکستگیها در این زونها (بخصوص در زون یک که90 درصد دولومیتی است) بیشـتر است. همچنین در زونهای مخزنی چهار و پنج این میدان به دلیل افزایش میان لایههای شیلی و مارنی و کاهش شکنندگی، شکستگیها ازگسترش کمتر برخوردار بوده، بیشتر شکستگیهای میکروسکوپی دیده میشود. طبق نتایج حاصله انطباق خوبی بین روش تحلیل دایره محاطی، دادههای نمودار تصویرگر، دادههای مغزه، تغییرات انحناء و گسترش شکستگیها در تاقدیس مارون دیده میشود. تحلیل دادههای مذکور بیانگر این است که بیشترین تراکم شکستگیها در یال جنوبی مخزن در بخش مرکزی و در یال شمالی بخش شمال شرقی متمرکز است. بنابراین بخش غربی مخزن، تراکم شکستگی کمتری نسبت به قسمتهای مرکزی را دارد. باتوجه به نتایج بهدست آمده میتوان استنباط نمود که برای حفر چاههای توسـعهای و تولیـدی آتی باید پارامترهای ذکر شده مد نظر قرار گرفته، به قسمت شمالشرقی و یال جنوبی تاقدیس مارون توجه بیشتری گردد.
- چکیده انگلیسی: Marun oilfield is located in the middle part of Dezful Embayment and is situated along the Aghajari, Ahvaz and Ramin anticline. Given the important role of fracture characteristics for improving production, so the aim of this research is to investigate the density pattern of fracture in Asmari formation in Marun oilfield. For this purpose, results of image log, core data, graphic well log, methods of inscribed circle analysis and curvature changes geometry of anticline were analyzed. Asmari formation is the main reservoir rock in Marun oilfield that divided into five zones. Limestone and dolomite are the main lithology of zones 1, 2 and 3 which has a high density of fractures (especially in zones with 90% dolomite). Also there is less fracture density (micro fracture) in the 4 and 5 Asmari zone due to an increase of shale and marl layers and due to less break ablity has a less distribution of fractures. The result show that there are a good conformity existed between the results of inscribed circle analysis, image log, core data, curvature and the presence of fractures in Marun anticline. The data indicate that highest density of fracture density concentrates in the southern limb in the central region of anticline and also in the north limb in the northeast region of the anticline. So, finally using these parameters, it is recommended that further development and production wells be drilled in the north eastern part of the oil filed as well as center part of southern flank of the anticline.
- انتشار مقاله: 25-03-1395
- نویسندگان: مهدی خشنودکیا,حسن امیری بختیار,حیدر بصیری,حسن امیری بختیار,خیرالله نورائی نژاد
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهش های چینه نگاری و رسوب شناسی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: محیط رسوبی,کروژن,پنجره نفتی,واژه های کلیدی: ژئوشیمی آلی,پتانسیل هیدروکربن زائی,میدان نفتی مسجد سلیمان
- چکیده: میر حسن موسوی، استادیار، گروه مهندسی نفت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مسجد سلیمان * حسن امیری بختیار، دکتری زمین شناسی شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب، اهواز مسعود شایسته، کارشناس ارشد، شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب، اهواز سحر عبدل زاده، کارشناس ارشد گروه مهندسی نفت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مسجد سلیمان مسعود غلام آل محمد، کارشناس ارشد گروه مهندسی نفت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مسجد سلیمان نیما مسلم زاده، کارشناس گروه مهندسی نفت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مسجد سلیمان چکیده بررسی ژئوشیمیایی پنج سازند سرگلو، گدوان، کژدمی، گورپی و پابده که به عنوان سنگهای منشاء احتمالی در میدان نفتی مسجد سلیمان مطرح می باشند، نشان داد که همه سازندها توانایی زایش هیدروکربن را پیدا نموده اند. نتایج نشان می دهد که پتانسیل تولید هیدروکربن سازند گورپی در این میدان پایین بوده، در حالیکه سازندهای سرگلو، گدوان، کژدمی و پابده از پتانسیل تولید خوبی برخوردار و سنگ منشاهای اصلی تولید هیدروکربن می باشند. کروژن غالب در نمونه ها از نوع II و مخلوط II/III می باشد، بنابراین این نوع کروژنها مستعد تولید نفت و نفت/گاز هستند. محیط رسوبی مواد آلی نشانگر ته نشست مواد آلی در محیطهای احیایی تا کمی اکسیدان دارد. دو سازند گدوان و کژدمی با داشتن محدوده متغیر رخساره ای حاکی از تلفیق ماده آلی دریایی با خشکی و همچنین شرایط محیط رسوبگذاری با پیشروی و پسروی های متعدد دریا همراه بوده است. شاخص حرارتی مواد آلی نشان دهنده ورود اکثر نمونه ها بدرون پنجره نفتی می باشد. مدلسازی تاریخچه تدفین در این میدان نشان دهنده ورود کلیه سازندهای مورد مطالعه بدرون پنجره نفت زایی است. * نویسنده مسئول: 09125857514 E mail:moosavi_m_h@yahoo.com
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 25-03-1395
- نویسندگان: میر حسین موسوی,حسن امیری بختیار,حسن امیری بختیار,مسعود شایسته,سحر عبدل زاده,مسعود غلام آل محمد,نیما مسلم زاده
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهش های چینه نگاری و رسوب شناسی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: واژههای کلیدی : سازند تاربور,کوه چهلچشمه خرامه,استراکد,ماستریشتین
- چکیده: چکیده با توجه به اهمیت استراکدها در تشخیص محیط دیرینه و سن رسوبات، در این تحقیق استراکدهای موجود در مارنهای واحدهای 1 و 3 سازند تاربور در کوه چهلچشمه خرامه مورد بررسی قرار گرفته است. سازند تاربور در این منطقه 712 متر ضخامت دارد و به شش واحد سنگی تفکیک شده است. در این مطالعه تعداد 60 نمونه از مارنهای واحدهای 1 و 3 برداشت شده که پس از شستشو و مطالعه نمونهها تعداد 21 گونه از استراکدها شناسایی شدند که با توجه به مجموعه آنها سن ماستریشتین و محیط رسوبی گرم، پراکسیژن و کمعمق برای این واحدها در نظر گرفته میشود.
- چکیده انگلیسی: Abstract As ostracods are excellent index in determining the paleoenvironment, age and paleoecology of sediments, the ostracods in marls units 1 and 3 of Tarbur Formation have been studied. Tarbur Formation with 712 m thickness is divided into 6 units. In this study, 60 samples of marls units 1 and 3 have been washed, and studied and totally 21 species identified. The ostracods indicate a Maestrichtian age and warm, oxygen-rich and shallow depositional environment for the studied units.
- انتشار مقاله: 25-03-1395
- نویسندگان: پوراندخت عبدالهی,حسن امیری بختیار,حسن امیری بختیار,مهناز پروانه نژاد شیرازی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهش های چینه نگاری و رسوب شناسی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: بلوغ,کروژن,واژه های کلیدی : پتانسیل سنگ منشاء,پنجره نفتی,میدان نفتی آغاجاری
- چکیده: سحر عبدل زاده، کارشناس ارشد نفت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران محمد رضا کمالی، دانشیار پژوهشگاه صنعت نفت تهران * حسن امیری بختیار، دکتری، شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب، اهواز مسعود شایسته، کارشناس ارشد، شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب، اهواز میر حسن موسوی، استادیار گروه مهندسی نفت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مسجد سلیمان چکیده بررسی پتانسیل هیدروکربورزایی سازندهای گدوان، کژدمی و پابده به عنوان سنگهای منشاء احتمالی در میدان عظیم نفتی آغاجاری با استفاده از دستگاه پیرولیز راک-اول 6، نشان داد که سازندهای گدوان و بویژه کژدمی توانایی زایش هیدروکربور را پیدا نموده است. نتایج نشان می دهد که پتانسیل تولید هیدروکربور سازند گدوان در این میدان پایین بوده، در حالیکه سازندهای کژدمی و پابده از پتانسیل تولید خوبی برخوردار است. مواد آلی سازند گدوان، کژدمی و پابده بترتیب از نوع کروژن III ، II/III و II می باشد. نمونه های سازند گدوان و کژدمی با توجه به مقادیر T max دارای بلوغ حرارتی هستند که نشان دهنده ورود تمامی نمونه های این دو سازند به درون پنجره نفتی است، درصورتیکه سازند پابده نابالغ است و امکان زایش هیدروکربور را ندارد. منحنی تعیین رخساره آلی نیز نشان دهنده رخساره آلی C برای سازند گدوان، BC برای سازند کژدمی و B-BC برای سازند پابده بوده که نشانگر شرایط محیط دریایی نسبتا احیایی تا اکسیدان می باشد. در آخر از میان این سه سازند کاندید سنگ منشاء، سازند کژدمی را با توجه به مقدار کربن زنده، پتانسیل زایش و بلوغ حرارتی مناسب بعنوان سنگ منشاء میدان آغاجاری معرفی می نماید.
- چکیده انگلیسی:    Abstract  Investigating on hydrocarbon source rock potentiality of Gadvan, Kazhdumi and Pabdeh formations using Rock-Eval pyrolysis in Aghajari giant oilfield shows that Gadvan and particulary Kazhdumi formations have potential to generate hydrocarbon. Results indicate that hydrocarbon potential is low for Gadvan Formation while, the Kazhdumi and Pabdeh formations show much better potential. Type of organic matter indicates that Gadvan, Kazhdumi and Pabdeh formations contain type III, II/III and II kerogen, respectively. Based on Tmax values derived from Rock - Eval pyrolysis, Gadvan and Kazhdumi formations are thermally mature and entered oil window stage while none of Pabdeh samples crossed it to catagenetic stage. Organic facies C for Gadvan Formation, BC for Kazhdumi Formation and B-BC for Pabdeh Formation are deduced from organic facies curve suggesting, marine persistent anoxic to oxidizing conditions prevailed during deposition. Finally, amongst the three studied formations, Kazhdumi Formation with highest organic carbon content, better potential and optimum thermal maturation is introduced as the best source rock for ail accumulation in Aghajari oilfield Â
- انتشار مقاله: 25-03-1395
- نویسندگان: حسن امیری بختیار,حسن امیری بختیار,محمدرضا کمالی,سحر عبدل زاده,مسعود شایسته,میرحسن موسوی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهش های چینه نگاری و رسوب شناسی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: واژههای کلیدی : سازند تاربور,کوه چهلچشمه خرامه,استراکد,ماستریشتین
- چکیده: چکیده با توجه به اهمیت استراکدها در تشخیص محیط دیرینه و سن رسوبات، در این تحقیق استراکدهای موجود در مارنهای واحدهای 1 و 3 سازند تاربور در کوه چهلچشمه خرامه مورد بررسی قرار گرفته است. سازند تاربور در این منطقه 712 متر ضخامت دارد و به شش واحد سنگی تفکیک شده است. در این مطالعه تعداد 60 نمونه از مارنهای واحدهای 1 و 3 برداشت شده که پس از شستشو و مطالعه نمونهها تعداد 21 گونه از استراکدها شناسایی شدند که با توجه به مجموعه آنها سن ماستریشتین و محیط رسوبی گرم، پراکسیژن و کمعمق برای این واحدها در نظر گرفته میشود.
- چکیده انگلیسی: Abstract As ostracods are excellent index in determining the paleoenvironment, age and paleoecology of sediments, the ostracods in marls units 1 and 3 of Tarbur Formation have been studied. Tarbur Formation with 712 m thickness is divided into 6 units. In this study, 60 samples of marls units 1 and 3 have been washed, and studied and totally 21 species identified. The ostracods indicate a Maestrichtian age and warm, oxygen-rich and shallow depositional environment for the studied units.
- انتشار مقاله: 25-03-1395
- نویسندگان: پوراندخت عبدالهی,حسن امیری بختیار,حسن امیری بختیار,مهناز پروانه نژاد شیرازی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهش اجتماعی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: فرهنگسازمانی,تابآوری,مشارکت,یکپارچگی,انطباقپذیری و رسالت
- چکیده: مفهوم تابآوری طی تحقیقات سه دهه گذشته علوم اجتماعی به مثابه یک پدیده چندبعدی شناختهشده است که در بافتهای مختلف اجتماعی و درونی متفاوت هستند. تابآوری در مورد کسانی بکار میرود که در معرض خطر قرار میگیرند ولی دچار اختلال نمیشوند. فرهنگسازمانی موضوعی است که بهتازگی در دانش مدیریت و در قلمرو رفتار سازمانی راه یافته است. به دنبال نظریات و تحقیقات جدید در مدیریت، فرهنگسازمانی دارای اهمیت روزافزونی شده و یکی از مباحث اصلی و کانونی مدیریت را تشکیل داده است.هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر فرهنگسازمانی بر تابآوری نیروی انسانی در دانشگاه شریف تهران میباشد.تحقیق حاضر از لحاظ روش گردآوری دادهها، توصیفی- پیمایشی بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه کارکنان دانشگاه شریف تهران به تعداد 1352 نفر است. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان و به روش نمونهگیری تصادفی ساده تعداد 300 نفر از کارکنان انتخاب شد. در تحقیق حاضر از دو پرسشنامه استفاده شده است. الف –پرسشنامه فرهنگسازمانی دنیسون (2000) و ب- پرسشنامه تابآوری (کانر و دیویدسون). این پرسشنامهها استاندارد میباشد و روایی آنها توسط محققین مختلف مورد تأیید قرار گرفته است. تحقیق دارای یک فرضیه اصلی و چهار فرضیه فرعی می باشد. نتایج یافتههای تحقیق با استفاده از مدل معادلات ساختاری و نرمافزار Spss و Lisrel مشخص شد که فرهنگسازمانی بر تابآوری نیروی انسانی در دانشگاه شریف تهران تأثیر دارد. همچنین نتایج نشان داد که مشارکت (درگیر شدن در کار)، یکپارچگی (سازگاری یا همانندی)، انطباقپذیری و رسالت یا مأموریت بر تابآوری نیروی انسانی در دانشگاه شریف تهران تأثیر دارد.
- چکیده انگلیسی: The purpose of this study was to investigate the effect of organizational culture on resilience of manpower in Sharif University of Tehran. The purpose of the research was applied and in terms of data collection method, it was descriptive-survey. The statistical population of this research includes all employees of Sharif University of Tehran in 1352 people. The sample size was selected using Morgan table and by simple random sampling 300 employees were selected. In this study, two questionnaires were used. A. Denison's Organizational Culture Questionnaire (2000) and (b) Resilience Questionnaire (Connor and Davidson). These questionnaires are standard and their validity has been verified by various scholars. The results of the research using Structural Equation Modeling and Spss and Lisrel software revealed that organizational culture affects the resilience of manpower at Tehran's Sharif University. The results also indicated that participation (engagement in work), integration (adaptation or similarity), adaptability and mission or mission on resilience of manpower in Tehran's Sharif University.
- انتشار مقاله: 12-02-1399
- نویسندگان: حسن امیری,پریسا جعفری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهش آب در کشاورزی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تبخیر و تعرق,بهرهوری آب,نیاز آبی زیتون
- چکیده: بررسی واکنش درختان میوه به مقدار آب مصرفی یکی از راهکارهای مهم در مدیریت آب آبیاری است. این آزمایش به منظور ارزیابی پنج رقم زیتون به مقادیرآبیاری در قالب آزمایش کرتهای خرد شده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی از سال 1390 تا 1392 در ایستگاه تحقیقات زیتون دالاهو در استان کرمانشاه انجام گردید. ارقام زیتون شامل کنسروالیا، مانزانیلا، سویلانا، زرد زیتون و آمفی سیس در کرتهای اصلی و مقادیرآبیاری شامل 100 درصد (شاهد)، 80% و 60 درصد نیازآبی درختان زیتون در کرت های فرعی قرار داده شدند. با استفاده از نرم افزار محاسب تبخیر و تعرق (calculatorETo) و آمار روزانه هواشناسی، میزان تبخیر و تعرق بالقوه طی این مدت بطور متوسط 8/8115 میلی متر در سال برآورد گردید. حجم آب مورد نیاز درختان در تیمار 100 درصد نیاز آبی 1/5828 متر مکعب در هکتار تعیین گردید. نتایج این تحقیق نشان داد؛ که تاثیرمقادیرآبیاری بر برخی از صفات زایشی از جمله عملکرد میوه، وزن میوه و گوشت معنیدار بود. بیشترین عملکرد در تیمارهای 80% و 100 درصد نیاز آبی در رقم کنسروالیا به ترتیب با 17745 و 17106 کیلوگرم در هکتار بدست آمد. اثر مقادیر آبیاری در میزان درصد روغن در ارقام مختلف از نظر آماری معنیدار نبود. ارقام از نظر صفات مورد بررسی تنوع زیادی داشتند؛ بطوریکه در بهره وری آب آبیاری، وزن میوه و گوشت، طول و قطر میوه، وزن هسته، ماده خشک و میزان روغن دارای تفاوت معنیداری بودند. اثر متقابل رقم و مقادیر آبیاری تنها برای صفت بهرهوری آب آبیاری معنیدار بود. نتایج این تحقیق نشان داد که با افزایش مقدار آبیاری بهرهوری آب آبیاری کم میشود. بطوریکه در رقم کنسروالیا در سطح آبیاری 60 درصد کارائی بهرهوری آب آبیاری 2/4 کیلوگرم بر متر مکعب و در سطح آبیاری 100 درصد 9/2 کیلوگرم متر مکعب بود. رقم کنسروالیا با میانگین کارآیی مصرف آب برابر 64/3 کیلوگرم بر متر مکعب بیشترین بهره وری آب آبیاری را در بین ارقام دارا بود.
- چکیده انگلیسی: Evaluation of fruit trees response to water is one of the important strategies in irrigation management. Current study was conducted in order to assess the response of five olive commercial cultivars to three levels of irrigation. The study was conducted in Olive Research Station, in Dallaho Kermanshah province, for three years (2011-13). A split plot experiment based on randomized complete block design with three replications was used to apply the treatments. The main plots included the cultivars Conservalla, Amphisis, Manznilla ,Sivillano and Zard-e- ziton, while different levels of irrigation including 100%, 80% and 60% of water requirement were assigned to sub-plot were assigned to subplots.Potential evapotranspiration was estimated as 1158.8 mm year-1 during 2011-13 using ETo calculator software and daily climatic data. Water amount for olive trees in 100% water requirement level was determined as 5828.1 cubic meters per hectare. The results of this study showed that the effects of irrigation levels on some of the reproductive traits such as fruit yield, and fruit and meat weight were significant. Highest yield was obtained in Conservalla with 80% and 100% water demand and amounted to 17745 kg ha-1 and 17106 kg ha-1,respectively. Irrigation levels had no effect on oil content of the olive cultivars. The cultivars were very diverse in terms of traits, such that there was a significant difference in irrigation water productivity, fruit and meat weight, fruit length and diameter, kernel weight, dry matter, and oil content. Interaction between cultivars and irrigation levels was significant only in the case of irrigation water productivity. The results of this research showed that with increasing irrigation levels, productivity of irrigation water decreased. In the cultivar Conservalla at irrigation level of 60%, irrigation water productivity was 4.2 kg/m3 and at irrigation level of 100%, it was 2.9 kg/m3 . Conservative cultivar with average water use efficiency of 3.64 kg/m3 had the highest irrigation water productivity among the studied cultivars.
- انتشار مقاله: 05-04-1395
- نویسندگان: ابوالمحسن حاجی امیری,عباس رضایی زاد
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهش اجتماعی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: فرهنگسازمانی,تابآوری,مشارکت,یکپارچگی,انطباقپذیری و رسالت
- چکیده: مفهوم تابآوری طی تحقیقات سه دهه گذشته علوم اجتماعی به مثابه یک پدیده چندبعدی شناختهشده است که در بافتهای مختلف اجتماعی و درونی متفاوت هستند. تابآوری در مورد کسانی بکار میرود که در معرض خطر قرار میگیرند ولی دچار اختلال نمیشوند. فرهنگسازمانی موضوعی است که بهتازگی در دانش مدیریت و در قلمرو رفتار سازمانی راه یافته است. به دنبال نظریات و تحقیقات جدید در مدیریت، فرهنگسازمانی دارای اهمیت روزافزونی شده و یکی از مباحث اصلی و کانونی مدیریت را تشکیل داده است.هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر فرهنگسازمانی بر تابآوری نیروی انسانی در دانشگاه شریف تهران میباشد.تحقیق حاضر از لحاظ روش گردآوری دادهها، توصیفی- پیمایشی بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه کارکنان دانشگاه شریف تهران به تعداد 1352 نفر است. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان و به روش نمونهگیری تصادفی ساده تعداد 300 نفر از کارکنان انتخاب شد. در تحقیق حاضر از دو پرسشنامه استفاده شده است. الف –پرسشنامه فرهنگسازمانی دنیسون (2000) و ب- پرسشنامه تابآوری (کانر و دیویدسون). این پرسشنامهها استاندارد میباشد و روایی آنها توسط محققین مختلف مورد تأیید قرار گرفته است. تحقیق دارای یک فرضیه اصلی و چهار فرضیه فرعی می باشد. نتایج یافتههای تحقیق با استفاده از مدل معادلات ساختاری و نرمافزار Spss و Lisrel مشخص شد که فرهنگسازمانی بر تابآوری نیروی انسانی در دانشگاه شریف تهران تأثیر دارد. همچنین نتایج نشان داد که مشارکت (درگیر شدن در کار)، یکپارچگی (سازگاری یا همانندی)، انطباقپذیری و رسالت یا مأموریت بر تابآوری نیروی انسانی در دانشگاه شریف تهران تأثیر دارد.
- چکیده انگلیسی: The purpose of this study was to investigate the effect of organizational culture on resilience of manpower in Sharif University of Tehran. The purpose of the research was applied and in terms of data collection method, it was descriptive-survey. The statistical population of this research includes all employees of Sharif University of Tehran in 1352 people. The sample size was selected using Morgan table and by simple random sampling 300 employees were selected. In this study, two questionnaires were used. A. Denison's Organizational Culture Questionnaire (2000) and (b) Resilience Questionnaire (Connor and Davidson). These questionnaires are standard and their validity has been verified by various scholars. The results of the research using Structural Equation Modeling and Spss and Lisrel software revealed that organizational culture affects the resilience of manpower at Tehran's Sharif University. The results also indicated that participation (engagement in work), integration (adaptation or similarity), adaptability and mission or mission on resilience of manpower in Tehran's Sharif University.
- انتشار مقاله: 12-02-1399
- نویسندگان: حسن امیری,پریسا جعفری
- مشاهده