در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مدیریت دولتی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: بودجه,چالشهای لایحۀ تفریغ بودجه,لایحۀ بودجه,لایحۀ تفریغ بودجه
- چکیده: براساس اصل 55 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ضروری است دیوان محاسبات کشور بهمنظور حسن اجرای نظارت و کنترل فعالیتهای مالی دولت، «گزارش تفریغ بودجه» تهیه کند. بررسی بهعملآمده نشان میدهد طی 105 سال بودجهریزی قانونی در کشور ایران، قوۀ مجریه نتوانسته است لایحۀ تفریغ بودجه را بهموقع تهیه، تنظیم و تقدیم دیوان محاسبات عمومی و قوۀ مقننه کند. در پژوهش حاضر قصد داریم مشکلات تدوین این لایحه را بررسی کنیم. تحقیق حاضر با استفاده از روش تحلیل محتوای مصاحبههای نیمهساختاریافته با متخصصان و خبرگان حوزۀ حسابداری و بودجه در ایران صورت گرفته است. عوامل یادشده بهترتیب فراوانی از موضوع لایحه و قانون بودجه، مسائل دستگاههای اجرایی، مفهوم تفریغ بودجه، مسائل قانونی، مشکلات حسابداری دولتی، مسائل موجود در دیوان محاسبات، چالشها و مفاهیم رفتاری و محیطی و مسئلۀ تحقیق و تخصص، ریشه گرفتهاند.
- چکیده انگلیسی: According to Article 55 of Islamic Republic of Iran`s constitution, preparing "the budget settlement report" by the Supreme Audit Court in order to enforce the monitoring and control of the financial activities of the government is essential.. Studies have shown that during the 105 years of legal budgeting in Iran, the executive branch has not been able to prepare the settlement of budget bill on time to offer to the supreme audit court the legislative branch. In this study, we are going to identify the codification problems of the budget settlement report. This study, using semi-structured interviews, contents analysis by specialists and experts in the field of accounting and budgeting in Iran. Many factors, respectively, related to the budget bill and the law of budgeting; executive issues, the concept of settlement funds; regulatory issues; governmental accounting problems; problems in the Court, challenges and behavioral and environmental concepts and issues are research and expertise
- انتشار مقاله: 21-04-1395
- نویسندگان: غلام حسین نیکوکار,فرزانه جلالی,مهدیه فلاح هروی,بیتا مشایخی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: بورس اوراق بهادار
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: کیفیت حسابرسی,تقاضای حسابرسی,عرضۀ حسابرسی,مدل یکپارچه کیفیت حسابرسی,نظریهپردازی زمینه بنیان
- چکیده: هدف از پژوهش حاضر، ارائه مدلی برای کیفیتحسابرسی، با توجه به ویژگیهای محیطی و شرایط حاکم بر حرفه حسابرسی کشور میباشد. در این رابطه با توجه به رویکرد اکتشافی تحقیق و از آنجا که حرفۀ حسابرسی در ایران از منظر محیط حقوقی، ساز وکار نظارتی، اندازه مؤسسات و ... دارای ویژگیهای خاص خود میباشد، در این تحقیق از روش تحقیقکیفی و رویکرد مبتنی بر نظریه پردازی زمینه بنیان استفاده شده است. به این منظور با اخذ نظرات خبرگان حرفه حسابرسی و بازار سرمایه، به بررسی عواملتأثیرگذار بر کیفیت حسابرسی پرداخته شده و در انتها "مدل یکپارچه کیفیت حسابرسی"، شامل شرایط علی، عوامل مداخلهگر و بستر و همچنین راهبردهای مربوط به کیفیت حسابرسی و پیامدهای آنها ارائه گردیدهاست. در این تحقیق، کیفیت حسابرسی با رویکرد سیستمی، بررسی شده است. در این دیدگاه، کیفیت ورودیها، فرایند و خروجیهای حسابرسی، تعیین کنندۀ کیفیت حسابرسی میباشد و کیفیت تمام اجزای سیستم، مورد توجه قرارمیگیرد. با توجه به اینکه طبق بررسیهای انجام شده، تاکنون در کشورمان در تحقیقات رشته حسابداری و حسابرسی، از روش نظریهپردازی زمینهبنیان استفاده نشده است، یکی از نوآوریهای پژوهشحاضر، بکارگیری این روش تحقیق میباشد. بعلاوه، ازآنجاکه کیفیت حسابرسی دارای ماهیتی پیچیده و چندوجهی است و علاوه بر ویژگیها و عملکرد شخصی حسابرسان، تحت تأثیر ویژگیهای شرکت، ذینفعان و سایر مشارکتکنندگان در زنجیرۀ عرضۀ گزارشگری مالی و محیط قانونی و مقرراتی پیرامون قرار دارد، لذا به منظور بررسی جامعتر موضوع، مدلسازی کیفیت حسابرسی از جنبههای مختلف (عرضه و تقاضا) مدنظر قرارگرفته است. طبق نتایج تحقیق، "التزام" شرکاء به کیفیت حسابرسی، مهمترین عامل مؤثر در سطحکار و مؤسسه حسابرسی شناخته شد که در صورت همراه شدن آن با دانش و تجربه و برخورداری از امکانات، و اتخاذ راهبردهای لازم میتواند منجر به دستیابی به کیفیت حسابرسی شود. در این میان عواملی چون «اثربخشی نظامکنترلکیفیت در حرفه، وضعیت تأیید صلاحیت حسابدارانرسمی، تقاضا برای کیفیت حسابرسی، اثر بخشی پاسخ خواهی از حسابرس، وضعیت نهادههای حسابرسی در حرفه، تناسب تعداد مؤسسات حسابرسی و بازارکار، میزان حمایت از مؤسسات در مقابلتعویض و فشار» در سطح حرفه و «اندازه و ساختار یافتگی مؤسسه، شهرت و اعتبار مؤسسه و شرکاء، تخصصحسابرس در صنعت، تناسب حقالزحمه حسابرسی با کار، ماندگاریکارکنان و شرکاء، دورة تصدی، فشارزمانی، و پیچیدگی کسب و کار و معاملات» در سطح مؤسسه و کار حسابرسی، عوامل مداخلهگری هستند که دستیابی به کیفیت حسابرسی را تحت تأثیر قرار میدهند. مجموعه این عوامل، در «مدل یکپارچه کیفیتحسابرسی» ارائه شدهاند.
- چکیده انگلیسی: The purpose of this research is development of Audit Quality model, with regard to contextual and environmental attributes and conditions governing the audit profession in Iran. For this, with regard to exploratory approach of this research, and because of special attributes of Iran's audit profession in terms of the legal environment, regulatory and supervisory mechanisms, audit firms size, and etc., we used qualitative research method and grounded theory approach. Therefore, with obtaining the insights of auditing and capital market experts through unstructured interviews, we discovered determinants of Audit Quality (AQ) and finally developed "Integrated Audit Quality Model" including causal conditions, intervening conditions, context, as well as action strategies related to AQ and their consequences. In this research, AQ with a systemic approach is considered. In this approach, the quality of inputs, process and outputs of auditing determines AQ, so quality of different parts of this system is considered. Since the qualitative method with grounded theory approach has not been used so far in accounting and auditing researches in our country, one of the innovations of the present study is to apply this method. Furthermore, due to the fact that AQ has a complex and multifaceted nature, and, in addition to personal characteristics and performance of auditors, is affected by the attributes of the clients, stakeholders and other persons contribute in financial reporting supply chain, and surrounding legal and regulatory environment, various aspects of AQ were considered to achieve a more comprehensive model. According to the results, partners' commitment to AQ is the most important factor in audit engagement and firm level, which if coupled with knowledge and experience and having the necessary facilities, and implementing action strategies, lead to achieving AQ. Factors such as "effectiveness of quality control system, licensing and certification requirements of CPAs, demand for AQ, effectiveness of holding auditors accountable, audit inputs quality, appropriateness of number of audit firms and companies, supporting auditors against pressure and changing" in audit profession level, and "firm size and structure, reputation, industry specialization, appropriateness of audit fee, durability of partners and staffs, tenure, time pressure, and complexity of business transactions" in audit engagement and firm level are intervening conditions that affect AQ. These factors are presented in "Integrated Audit Quality Model".
- انتشار مقاله: 11-10-1348
- نویسندگان: آزاده مداحی,کاوه مهرانی,بیتا مشایخی,علی رحمانی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: بورس اوراق بهادار
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: متغیرهای کلان اقتصادی,بازده سهام,صورتهای مالی,نمره ترکیبی,متغیرهای بنیادی طبقهبندی موضوعی: D00
- چکیده: تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین اطلاعات حسابداری و بازده سهام برای شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1373 تا 1384 و نیز تاثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر این رابطه میپردازد. نتایج حاصل از تحلیل اولیه داده ها نشان میدهد که رابطه معنیداری بین نمره ترکیبی مالی که تلفیق هشت متغیر بنیادی مستخرج از صورت-های مالی است و بازده سهام شرکتها طی دوره مورد پژوهش وجود دارد. در ادامه به بررسی تاثیر چند متغیر کلان اقتصادی مهم و مربوط بر این رابطه پرداخته شد که نتایج حاصله بیانگر این است که متغیرهای شاخص کل قیمت سهام، تولید ناخالص داخلی به قیمت پایه بدون نفت، هزینه ناخالص داخلی، درآمد نفت، نرخ تورم و تولید ناخالص ملی بر رابطه بین نمره ترکیبی و بازده سهام تاثیر معنیدار داشته و سایر متغیرها بر این رابطه بیتاثیرند.
- چکیده انگلیسی: In this research, in addition to examination of the relation between fundamental variables derived from financial statements and stock returns, we want to detect the impact of macroeconomic variables on this relation. The results show that there is a significant relation between stock returns and composite score which are derived from combination of eight fundamental variables. In next step, we examine the impact of some relevant and important macroeconomic variables on the above relation. The results show that six macroeconomic variables, including stock price index, GDP, gross domestic expenditures, oil revenue, inflation rate and GNP have statistically significant impact on the relation and the others have no significant impact.
- انتشار مقاله: 11-10-1348
- نویسندگان: بیتا مشایخی,آرش تحریری,حمیدرضا گنجی,محمدرضا عسگری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: بورس اوراق بهادار
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: راهبری شرکتی,هیات مدیره,سرمایه گذاران نهادی,دوگانگی نقشهای مدیر عامل و رئیس هیات مدیره (طبقه بندی موضوعی:H11,G30 )
- چکیده: ادبیات حسابداری آکنده از مطالعاتی است که به بررسی رابطه بین راهبری شرکتی و عملکرد واحد تجاری در کشورهای توسعه یافته پرداخته اند. از سوی دیگر مطالعات اندکی در این خصوص در کشورهای در حال توسعه انجام شده است. این مقاله به بررسی اثر برخی جنبه های راهبری شرکتی بر عملکرد واحدهای تجاری فعال در اقتصادهای نوظهور همچون ایران، می پردازد. در این تحقیق، میزان حضور مدیران غیر موظف در هیات مدیره، تفکیک نقش مدیر عامل از رئیس هیات مدیره و میزان حضور سرمایه گذاران نهادی در هیات مدیره، به عنوان شاخصه های راهبری شرکتی و بازده داراییها، بازده حقوق صاحبان سهام و سود هر سهم به عنوان معیارهای عملکرد واحد تجاری مورد بررسی قرار گرفتهاند. برای آزمون فرضیه های تحقیق از اطلاعات شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سالهای مالی 1385 و 1386 استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که با افزایش حضور مدیران غیر موظف در هیات مدیره، عملکرد واحد تجاری بهبود یافته است. بررسی انجام شده نشان میدهد که رابطه معنی دار و مشخصی بین تفکیک نقش مدیر عامل و رئیس هیات مدیره و سطح عملکرد واحد تجاری وجود ندارد. علاوه بر این، یافته های تحقیق نشان می دهد که حضور سرمایه گذاران نهادی در هیات مدیره نتوانسته است باعث بهبود عملکرد واحد تجاری گردد.
- چکیده انگلیسی: The existing accounting literature on the relationship between corporate governance and firms’ performances has focused mainly on industrialized countries such as USA and European data. Thus, little knowledge exists on this issue about developing countries. This study investigates the roles of some corporate governance indices on a firm's performance in emerging economies. In this paper, we use board independence, board leadership, and institutional investors as corporate governance indices, and ROA, ROE, and EPS as firm's performance surrogates. For testing the hypotheses in this study, data from the Tehran Stock Exchange (TSE) companies for the 2005-2006 financial years were used. We found when there are more outside directors in the board, the firm performance is stronger. However, we find no relationship between leadership structure and Iranian firm performance. Besides, the presence of institutional investors in the board of directors cannot promote the firm performance.
- انتشار مقاله: 11-10-1348
- نویسندگان: بیتا مشایخی,محمد بزاز,مهدی محمدآبادی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: زن در توسعه و سیاست
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: جنسیت,عملکرد آموزشی,مدل توانمندیهای آموزشیِ اسپیرمن
- چکیده: در سالهای اخیر تعداد پذیرفتهشدگان، دانشجویان و فارغالتحصیلان دخترِ رشتهی حسابداری در مقاطع مختلف آموزش عالی افزایشی چشمگیر داشته است. صاحبنظران و محققان این رشته درصدد برآمدهاند به تبیین تفاوتهایی بپردازند که ممکن است بین دختران و پسران در زمینههای علمی و عملی حسابداری وجود داشته باشد. هدف این تحقیق نیز تحلیل این موضوع است که آیا میتوان شواهدی در حمایت از این نظر (طرز تفکر) یافت که حسابداری یک رشتهی تحصیلیِ مردانه است. در این راستا پژوهش حاضر به تحلیل تأثیر جنسیت بر عملکرد آموزشی دانشجویان حسابداری میپردازد. در این تحقیق، دانشجویان حسابداری دانشگاه تهران - در حال گذراندن درس اصول حسابداری 3- نمونهی مورد تحلیل هستند و فرضیههای تحقیق با استفاده از مدل توانمندیهای آموزشی اسپیرمن آزمون میشوند. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که در صورت کنترل اثرات تبعیِ توانمندیهای آموزشی، در حمایت از این فرضیه که جنسیت تأثیری مهم بر عملکرد آموزشی دانشجویان حسابداری بر جای میگذارد، شواهد تجربی قابل قبولی وجود ندارد.
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 11-10-1348
- نویسندگان: بیتا مشایخی,مهدی محمدآبادی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: راهبرد مدیریت مالی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: کیفیت گزارشگری مالی,کارایی سرمایهگذاری,سررسید بدهی,سرمایهگذاری اضافی,سرمایهگذاری ناکافی
- چکیده: مطابق نظریههای نئوکلاسیک، شرکتها بهمنظور بیشینهسازی ارزش خود تا زمانی سرمایهگذاری میکنند که مزایای حاشیهای با هزینههای حاشیهای این سرمایهگذاری برابر باشد. در چهارچوب کینزی که پیشبینی میشود سرمایهگذاری بهوسیلۀ اولویت برای رشد یا امنیت مالی تعیین میشود و در چهارچوب نمایندگی که مشکلات عدم تقارن اطلاعاتی را در نظر میگیرد، امکان دارد شرکتها از سطح مطلوب سرمایهگذاری خود منحرف شوند و بنابراین، از سرمایهگذاری ناکافی یا سرمایهگذاری اضافی رنج ببرند. در این مطالعه به آزمون نقش کیفیت گزارشگری مالی و سررسید بدهی در کارایی سرمایهگذاری پرداخته میشود. نمونۀ مورد استفاده دربرگیرندۀ 110 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1386 تا 1390 است و برای پردازش و آزمون فرضیهها از رگرسیون دادههای تلفیقی و روش حداقل مربعات تعمیمیافتۀ برآوردی استفاده شده است. نتایج مطالعه نشان میدهد، کیفیت گزارشگری مالی (بهویژه با استفاده از مدل کاسزینک) و سررسید بدهی کوتاهتر، کارایی سرمایهگذاری را افزایش میدهند. همچنین، شرکتهایی که استفادۀ بیشتری (کمتر) از بدهی کوتاهمدت میکنند، شاهد تأثیر کمتر (بیشتر) کیفیت گزارشگری مالی (با استفاده از مدل کاسزینک) بر کارایی سرمایهگذاری خواهند بود.
- چکیده انگلیسی: Under neo-classical theory, firms invest until the marginal benefit equals the marginal cost of this investment in order to maximize their values. However, in the Keynesian framework, where expected investment will be determined by the preference for growth or for financial security, and in the agency framework, which considers information asymmetry problems, firms may deviate from their optimal investment levels and hence suffer from underinvestment or overinvestment. This study examines the role of financial reporting quality and debt maturity in investment efficiency. The sample of this study, includes 110 companies listed on the Tehran Stock Exchange during the period 2007-2011 and for processing and testing hypotheses, pooled regression and Estimated Generalized Least Squares (EGLS) methodology are used. The results show that financial reporting quality and lower debt maturity improve investment efficiency. Also, firms with higher (lower) use of short-term debt, exhibit lower (higher) financial reporting quality impact on their investment efficiency.
- انتشار مقاله: 07-06-1394
- نویسندگان: بیتا مشایخی,فرشاد محمدپور
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: دانش حسابداری
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: مدیریت سود,نرخ مؤثر مالیاتی,گروههای تجاری,مدیریت مالیات
- چکیده: هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطۀ بین مدیریت مالیات و مدیریت سود در گروههای تجاری در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. برای آزمون فرضیههای تحقیق از الگوی رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شده است. نتیجۀ بررسی 126 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1387 الی 1393، حاکی از آن است که بین مدیریت سود و مدیریت مالیات، رابطۀ منفی معنادار وجود دارد. یافتههای تحقیق نشان داد که شرکتهای عضو گروههای تجاری در مقایسه با شرکتهای مستقل سودشان را بیشتر مدیریت میکنند. همچنین، گروههای تجاری متنوع در مقایسه با شرکتهای مستقل مدیریت سود بیشتری دارند. علاوه بر این، به نظر میرسد با افزایش مالکیت اصلی در فرعی مدیریت سود بالاتری اتفاق خواهد افتاد. در بخش انگیزه، نتایج تحقیق نشان میدهد که مدیریت سود راهبردی گروههای تجاری (متنوع و غیر متنوع) در پاسخ به انگیزههای مالیاتی است. بویژه، به نظر میرسد که اقلام تعهدی اختیاری شرکتهای عضو گروههای تجاری به طور قابل توجهی به نرخ مؤثر مالیاتی وابسته است. در نهایت، نتایج نشان میدهد که مدیریت سود به طور خاص از طریق معاملات درون گروهی انجام میشود.
- چکیده انگلیسی: The aim of this research was to investigate the relationship between tax management and earnings management in business groups in the companies listed in the Tehran Stock Exchange, (TSE). To test the study hypotheses, the multiple linear regression model was used. The results from 126 companies listed in the TSE in the period 2007 to 2014 showed that there exists a significant negative relationship between earnings management and tax management.
Findings of this study indicated that the firms in business groups, compared with independent firms, concentrate on management of their earnings, more. Also, firms in diversified business groups, compared with independent firms, have more earnings management. Moreover, it seems that the increase in ownership share in main company in subsidiary results in more earnings management. With regard to motivation for earnings management, the results indicated that strategic earnings management in business groups, diversified and non-diversified, is in response to tax incentives. In particular, it seems that discretionary accruals in firms in business groups significantly depends on the effective tax rate. Finally, the results showed that earnings management are carried out specifically through the intra-group transactions.- انتشار مقاله: 22-03-1395
- نویسندگان: بیتا مشایخی,مصطفی دلدار
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: دانش حسابداری
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: اجتناب مالیاتی,راهبری شرکتی,استقلال هیأت مدیره,اندازه هیأت مدیره,مالکان نهادی
- چکیده: با تفکیک مدیریت از مالکیت مشکلات نمایندگی بسیاری بین گروههای مختلف ذینفعان به وجود آمد. راهبری شرکتی مکانیزمی است که برای کاهش این مشکلات مطرح گردید. مالیات یکی از موارد جذابی است که مورد توجه نهادهای مختلف قرار دارد. درحالیکه سهامداران خواستار حداکثر شدن سود و ارزش شرکت میباشند؛ بنابراین، ممکن است سهامداران خواستار کاهش مالیات و پرداخت مالیات کمتر باشند. با این حال، جامعه خواستار این است که شرکتها مالیات خود را به طور منصفانه شناسایی و پرداخت نمایند. در این بین، راهبری شرکتی میتواند بین نیازهای گروههای مختلف توازن برقرار نماید. این پژوهش، به بررسی رابطۀ برخی از معیارهای مهم راهبری شرکتی؛ شامل درصد مالکیت نهادی، استقلال هیأت مدیره و اندازه هیأت مدیره؛ و اجتناب مالیاتی میپردازد. برای این منظور 146 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازۀ زمانی 1381 الی 1391 مورد بررسی قرار گرفت. نتیجۀ بررسی 1227 سال- شرکت به صورت الگوی پنل نامتوازن؛ مبین آن است که رابطۀ معناداری بین راهبری شرکتی و اجتناب مالیاتی وجود ندارد. علاوه بر این، رابطۀ منفی و معناداری بین متغیرهای کنترلی سودآوری و اندازۀ شرکت و همچنین رابطۀ مثبت و معناداری بین حسابرسی مالیاتی و اجتناب مالیاتی مشاهده گردید.
- چکیده انگلیسی: Separating management jobs and ownership imposes agency problem among different groups of stakholders. Corporate Governance in organizations is a mechanism for mitigating the problem. Also, in different organizations, tax computation and payment is viewed as an interesting subject. Investors demand for increasing earnings and firm’s value that make them to reduce the amount of taxes and may lead to less payment of taxs. Nevertheless, the public ask for companies’ recognition of fair amount of taxes and companies’ regular payments of taxes. In this environment, corporate governance may create balance between the public’s and companies’ interests. This study investigates the relationships between some indexes of corporate governance, such as institutional ownership, board independency and board size, and the issue of tax avoidance. For this purpose, we studied 146 companies listed in the Tehran Stock Exchange, during 2001-2012. The results from 1227 firm-year data within an unbalanced panel data model showed no significant relationship between corporate governance and tax avoidance. Additionally, findings showed a negative significant relationship between control variables of profitability and firm’ size, and a positive significant relationship between tax auditing and tax avoidance.
- انتشار مقاله: 08-01-1392
- نویسندگان: بیتا مشایخی,سیدجلال سیدی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: دانش حسابداری
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: اندازه,محافظهکاری مشروط,محافظهکاری غیرمشروط,نسبت بدهی,هزینۀ سرمایه
- چکیده: در این پژوهش، رابطۀ نسبت بدهی، اندازه و هزینۀ سرمایۀ شرکت با محافظه کاری از نوع مشروط و غیرمشروط در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شده است. برای سنجش محافظهکاری مشروط، از الگوی احمد و دولمان (2007) و محافظهکاری غیرمشروط، از الگوی بیور و رایان (2000) استفاده شده است. برای بررسی این رابطه، تعداد 91 شرکت در طی سالهای 1383 الی 1390 انتخاب گردید. تجزیه و تحلیل دادهها از طریق دادههای پانل و با استفاده از الگوی اثرات ثابت انجام شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد بین نسبت بدهی و محافظهکاری در هر دو نوع مشروط و غیرمشروط رابطۀ مثبت و معناداری وجود دارد که مؤید این فرضیه است که قراردادهای بدهی یکی از مهمترین منابع تقاضا برای محافظهکاری به شمار میروند. رابطۀ معنادار منفی اندازۀ شرکت تنها در الگوی محافظه کاری غیرمشروط مورد تأیید قرار گرفت. بنابراین، امکان اظهارنظر صریح در خصوص پذیرش یا عدم پذیرش وجود رابطۀ معنادار میان اندازۀ شرکت و میزان محافظه کاری وجود ندارد و رابطۀ معناداری میان هزینۀ سرمایه با هر دو نوع محافظه کاری مشاهده نشد.
- چکیده انگلیسی: In this study, the relationship between factors including debt ratio, size and capital cost of firm with conditional and unconditional conservatism in the Tehran Stock Exchange is investigated. The model of Ahmed and Duellman (2007) and the model of Givoly and Hayn (2000) were used to measure the conditional and unconditional conservatisms, respectively. The statistical sample included data from 91 companies, which is collected and analyzed for the period 1383 to 1390. The data analysis of panel data within a fixed effects model was employed. The results show that there is a significant positive relationship between debt ratio and both the conditional and unconditional conservatisms. This confirms the hypothesis that debt contracts are the most important sources of demand for conservatism. Also, there is a significant negative relationship only between firm size and unconditional conservatism, and that there is no relationship between cost of capital and both the conditional and unconditional conservatisms.
- انتشار مقاله: 21-03-1393
- نویسندگان: مجید شهبازی,بیتا مشایخی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: دانش حسابداری و حسابرسی مدیریت
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: آنتروپی شانون,فراترکیب,حسابرسی عملیاتی,حسابرسی منابع انسانی
- چکیده: یکی از ریسکهای اصلی حوزه کسب و کار، ریسک منابع انسانی است و از کارآمدترین ابزارهای مدیریت ریسک منابع انسانی برقراری چارچوب های کنترل داخلی از طریق حسابرسی منابع انسانی است. حسابرسی منابع انسانی ابزاری حیاتی برای در امان ماندن سازمان از بسیاری از جریمهها و هزینههای قانونی تحمیلی به شرکت به واسطه فعالیتهای منابع انسانی است. این تحقیق در پی شناسایی انواع، سطوح و مراحل حسابرسی منابع انسانی میباشد و از منظر هدف جزو تحقیقات توسعهای قرار میگیرد. با توجه به هدف تحقیق، در قالب پارادایم تفسیری، روش تحقیق کیفی برگزیده شد و از میان روشهای تحقیق کیفی روش فراترکیب انتخاب گردید. در نهایت با بررسی و تحلیل عمیق ادبیات موضوع در بازه زمانی 30 ساله(1988-2018) تحت مراحل هفتگانه روش فراترکیب سندلوسکی و باروسو، در خصوص سطوح حسابرسی منابع انسانی، سه سطح اصلی شامل سطح فرآیندها، سطح متخصصان و متولیان منابع انسانی و سطح نتایج واحد منابع انسانی استخراج و در مورد انواع حسابرسی قابل اجرا در حوزه منابع انسانی 4 دسته، شامل حسابرسی عملیاتی، مالی، رعایت و استراتژیک شناسایی گردید و مراحل حسابرسی منابع انسانی نیز در قالب سه مرحله اصلی پیش از حسابرسی با 4 زیرمرحله، مرحله حسابرسی در محل با 7 زیرمرحله و مرحله پس از حسابرسی با 5 زیرمرحله شناسایی و استخراج شد. در پایان نیز از روش آنتروپی شانون به منظور بررسی آماری میزان پشتیبانی یافتههای پژوهشهای پیشین از یافتههای پژوهش حاضر بهره گرفته شد و همراستا با نتایج حاصل از تحقیق پیشنهاداتی جهت تحقیقات آتی ارائه گردید.
- چکیده انگلیسی: One of the main risks in business is human resource risk and one of the most effective tools for managing HR risks is to establish internal control frameworks through human resource auditing. HR auditing is a vital tool for protecting the organization from the many fines and legal costs imposed on the company through human resources activities. This research seeks to identify the types, levels, and stages of HR auditing and is a developmental research. According to the purpose of the research, in the form of an interpretive paradigm, the meta-synthesis method as a qualitative research method was selected and employed. then, through an in-depth analysis of the related literature over a 30-year period (1988–2018) about HR audit levels by using the seven steps of the meta-synthesis method presented by Sandelowski and Barroso, three main levels including process level, HR specialists level and HR results level were extracted. In the case of applicable audit types in the field of HR, four categories including operational, financial, compliance and strategic auditing were identified. Finally, the HR audit stages were identified and extracted in the form of three main stages including pre-audit stages with 4 sub-stages, audit stage with 7 sub-stages and post-audit stage with 5 sub-stages. At the end of the study, Shannon entropy method was used for ensuring the amount of supporting of previous research findings from the present study findings by statistical analysis and along with the results of the research, some suggestions were presented for future research.
- انتشار مقاله: 18-09-1398
- نویسندگان: سیدرضا سیدجوادین,حسین صفری,بیتا مشایخی,فاطمه تقی پور
- مشاهده