در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: علوم و فنون هستهای
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: مونت کارلو,باریکه الکترونی,پرتو درمانی,شتابدهنده خطی پزشکی
- چکیده: باریکههای الکترونی بطور وسیعی در پرتو درمانی مورد استفاده قرار میگیرند. با توجه به اینکه مقدار انرژی اسمی الکترونها ویژگیهای باریکههای الکترونی را برای مقاصد درمانی به اندازه کافی فراهم نمیآورند، لازم است دادههای دْز عمقی را برای باریکههای الکترونی مشخص کرده و آنها را مورد استفاده قرار داد. هدف از این تحقیق بدست آوردن دادههای دْز عمقی باریکههای الکترونی MeV 6 و MeV 8 حاصل از شتابدهنده خطی نپتون 10PC و ارزیابی ویژگیهای این باریکهها به روش شبیهسازی مونتکارلو است. در این تحقیق از کد BEAMnrc برای مدلسازی شتابدهنده مورد نظر استفاده شد. همچنین برای شبیهسازی فانتوم آب مورد استفاده (RFA300)، کد DOSXYZnrc بکار رفت. نمودارهای دْز عمقی در امتداد محور مرکزی و عمود بر آن برای این باریکههای الکترونی در میدان 2cm10×10 به روش مونتکارلو ترسیم شدند. پارامترهای عمق دْز R100 ،Rq، R85، R50 و Rp از نمودارهای دْز عمقی بهنجار شده بدست آمدند. نمودارهای دْز عمقی محاسباتی در امتداد محور مرکزی و عمود بر آن سازگاری بسیار خوبی با مقادیر نمودارهای تجربی نشان دادند. با توجه به اینکه شتابدهندههای مختلف از یک سازنده و با مدل مشابه اغلب ساختارهای مشابهی دارند، به نظر میرسد که با شبیهسازی یک شتابدهنده از یک سازنده و با تغییر بیناب انرژی و شاخص کیفیت باریکههای مدل شبیهسازی شده، بتوان به مدل محاسباتی سایر شتابدهندهها از همان سازنده دست یافت. علاوه بر این، به نظر میرسد با فراهم شدن مدل محاسباتی برای هر شتابدهنده، بتوان اثر هر یک از ساختارهای سر درمانی شتابدهنده را بر باریکههای الکترونی بررسی کرد و در نهایت توزیع دْز حاصل را بدست آورده و مورد ارزیابی قرار داد.
- چکیده انگلیسی: Electron beams are widely used in radiation therapy. Since the nominal electron energy value is not quite meaningful for physics or dosimetry purposes in treatment planning, depth dose data for electron beams must be determined and used. The purpose of this study was to obtain the depth dose data for the 6 and 8 MeV electron beams of a NEPTUN 10PC linac and evaluating its beam characteristics using Monte Carlo method. The linac electron beams were modeled using the BEAMnrc code. The DOSXYZnrc code was also used for the simulation of RFA 300 water phantom. The central axis depth dose and the beam profiles were calculated for the beam energies at the 10×10 cm2 field size. The R100, Rq, R85, R50 and Rp parameters were extracted from the normalized depth-dose curves. The calculated results were compared with the experimental data, where the agreement between them was very good. Since different linacs from the same manufacturer and model usually have the same structures, it seems that it can be possible to model different linacs based on a particular one from the same manufacturer by defining their energy spectra and the beam quality indexes. In addition, using this method enables us to assess the characteristics of the electron beam at the exit of the linac and the effects of every part of the linacs head structure on the electron beams. It may also be possible to study and evaluate the final dose distribution.
- انتشار مقاله: 16-02-1385
- نویسندگان: نصراله جباری,بیژن هاشمی ملایری,علی فرج الهی,انوشیروان کاظم نژاد,عباس شفایی,شهین جباری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: زنان، مامایی و نازایی ایران
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: آموزش,لیبر,مامایی,حمایت هایی مداوم مامایی
- چکیده: مقدمه: آموزش دانشجویان مامایی، در توانمندسازی زائو جهت سازگاری با لیبر، بسیار مهم است. مطالعه حاضر با هدف طراحی، اجرا و ارزشیابی برنامه آموزش حمایت های مداوم مامایی طی لیبر بر اساس کتاب های درسی رشته مامایی به این دانشجویان انجام شد. روشکار: این مطالعه مداخله ای در سال 1389 بر روی 70 دانشجوی مامایی دانشکده پرستاری و مامایی نسیبه ساری انجام شد. جهت سنجش میزان بکارگیری رفتارهای حمایتی طی لیبر از پرسشنامه حمایت لیبر استفاده شد. جهت ارزشیابی برنامه، تمام دانشجویان در آغاز مطالعه و بعد از انجام سه زایمان، پرسشنامه LSQ را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های کای اسکوئر، کولموگروف- اسمیرنوف، من ویتنی یو و تی مستقل انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد. یافتهها: میانگین امتیاز LSQ قبل از مداخله در گروه شاهد 10/14±82/63 و در گروه مداخله 44/9±84/70 و پس از مداخله در گروه شاهد 40/19±54/59 و در گروه مداخله 74/18±78/90 بود. پس از مداخله، امتیاز LSQ در گروه آموزش به طور معناداری بیشتر بود (001/0>p). میانگین اختلاف امتیاز LSQ قبل و بعد از مداخله در حیطه فیزیکی، عاطفی و اطلاعاتی بین دو گروه تفاوت معناداری داشت (001/0>p) اما در حیطه طرفداری از تصمیم زائو، تفاوت معنی داری در دو گروه وجود نداشت (061/0=p). دانشجویان گروه شاهد بیشتر از گروه مداخله، فقدان مهارت و تجربه را به عنوان مانع بکارگیری این حمایت ها مطرح کردند. نتیجهگیری: برنامه آموزش حمایت های مداوم مامایی بر اساس کتاب های درسی رشته مامایی، در ارتقاء بکارگیری این حمایت ها توسط دانشجویان مامایی طی لیبر مؤثر است.
- چکیده انگلیسی: Introduction: Educating the midwifery students to empower the parturient to cope with labor is very important. The aim of this study was designing, implementation and evaluation of educational program in continuous labor support to midwifery students according to midwifery textbooks. Methods: This interventional study was conducted on 70 midwifery students studied in school of nursing and midwifery, Sari, Iran in 2010. Labor Support Questionnaire (LSQ) was used and completed by all of the midwifery students at onset of study and after three deliveries. Data were analyzed using Chi-square test, Kolmogorov-Smirnov, Mann-Whitney U and independent t-tests. P value less than 0.05 was considered significant. Results: Mean score of LSQ before intervention was 63.82±14.10 in control group and 70.84±9.44 in the experimental group, and after intervention it was 59.54±19.40 in control group and 90.78±18.74 in experimental group. After intervention, mean score of LSQ increased significantly in experimental group (p<0.001). Average of before and after differences of LSQ in the physical, emotional and informational aspects was statistically significant between two groups (p<0.001) but in the advocacy aspect of parturient decision, no significant difference was found between two groups (p=0.061). Students in the control group reported more than intervention group that the lack of skills and experience as a barrier to use the support. Conclusion: Education of continuous labor support according to midwifery textbookshad significant effects on increasing of ability and practice of midwifery students in continuous labor support.
- انتشار مقاله: 03-06-1392
- نویسندگان: فاطمه واثق رحیم پرور,گلنار ناصحی,زهره خاکبازان,انوشیروان کاظم نژاد
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: زنان، مامایی و نازایی ایران
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: زنان,اولتراسونوگرافی,بی اختیاری استرسی ادراری,پایداری کف لگن
- چکیده: مقدمه: حرکت قاعده مثانه منعکس کننده سطح پایداری کف لگن بوده و با اعمال بار مکانیکی ناشی از تغییر وضعیت بدن تغییر می کند. لذا اتخاذ وضعیت مناسب بدنی جهت انجام تمرینات آماده سازی عضلات کف لگن در درمان بی اختیاری استرسی ادراری اهمیت دارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی حرکت قاعده مثانه حین اعمال بار و مقایسه آن در دو گروه زنان با و بدون بی اختیاری استرسی ادراری با استفاده از اولتراسونوگرافی به روش ترانس ابدومینال انجام شد. روش کار: این مطالعه کارآزمایی بالینی از اواخر تابستان 1387 تا اواسط بهار 1388 بر روی 41 زن مراجعه کننده به درمانگاه زنان بیمارستان ولی عصر- مجتمع بیمارستانی امام خمینی تهران انجام شد. پس از تکمیل فرم اطلاعاتی، تصویربرداری در شرایط استراحت خوابیده طاق باز با پاهای صاف و با فلکسیون ران و زانو، سرفه و والسالوا، انقباض عضلات کف لگن و عضله عرضی شکم انجام و مقدار حرکت قاعده مثانه بر حسب میلی متر اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمون های کولموگروف - اسمیرنوف، تی مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه، آزمون تعقیبی مقایسه زوج های بونفرونی و پیرسون انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد. یافته ها: در بررسی اثر متقابل مداخله و گروه بر حرکت قاعده مثانه، اثر اصلی مداخله معنی دار بود (0001/0=p). در گروه کنترل، فلکسیون زانوها باعث حرکت رو به بالای بیشتر قاعده مثانه در مقایسه با گروه بیماران شد (میانگین 3/6 در مقابل 5/2 میلی متر) (05/0>p). تفاوتی بین سرفه و والسالوا و نیز انقباض عضلات کف لگن و عرضی شکم در اثر بر حرکت قاعده مثانه مشاهده نشد (05/0
- چکیده انگلیسی: Introduction: Bladder base movement (BBM) reflects the level of pelvic floor (PF) stability and responds with mechanical load induced changes of PF or body position. Adoption of proper body position during pelvic floor muscle (PFM) training for management of Stress Urinary Incontinence (SUI) is very important. This study was performed aimed on investigating BBM while performing different postural interventions in women with and without SUI using Trans Abdominal Ultrasonography (TAUS). Methods: This clinical trial was conducted on 41 women referred to Vali Asr hospital of Imam Khomeini Hospital in Tehran during 2008-2009. After collecting demographic information, Trans Abdominal Ultrasonography was done at rest, during Crook lying and Straight Leg Raising (SLR), cough and Valsalva maneuvers, during PFM and Transversus Abdominis (TrA) contractions and BBM was assessed. Data were analyzed using SPSS software (version 16), Kolmogorov-Smirnov test, independent T-test, repeated measures ANOVA test, Bonferroni post hoc test and Pearson’s correlation test. P less than 0.05 was considered statistically significant. Results: Regarding ultrasonic assessment, only the main effect of intervention was significant (p=0.0001). Adopting crook lying position affected BBM more positively in continent women compared with incontinent women (mean 6.3 vs. 2.5 mm; P<0.05). There were no differences in effects of cough, Valsalva maneuvers, TrA and PFM contractions on BBM between two groups (P>0.05). Conclusion: Changing patient position from straight leg raising to crook lying causes upward movement of bladder base. Comparing the two groups was shown that the effect of crook lying on elevation of bladder base in control group was significantly more than patients.
- انتشار مقاله: 24-08-1394
- نویسندگان: فریده دهقان منشادی,محمد پرنیان پور,زینت قنبری,جواد صراف زاده,انوشیروان کاظم نژاد
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: طب توانبخشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: کیستیک فیبروزیس,پاکسازی,فیزیوتراپی تنفسی,دستگاه کمک به سرفه
- چکیده: مقدمه و اهداف
کیستیک فیبروزیس یک اختلال ژنتیکی است که باعث تولید ترشحات چسبنده در طول راههای هوایی میشود. کمک به خروج ترشحات نقش مهمی در درمان این بیماران ایفا میکند. هدف از تحقیق حاضر مقایسه کمک مکانیکی به سرفه و فیزیوتراپی سنتی در بیماران کیستیک فیبروزیس می باشد.
مواد و روش ها
در مطالعه حاضر 14 بیمار کیستیک فیبروزیس با میانگین سنی 4/11 سال شرکت کردند. هر بیمار در دو روز مختلف، دو روش درمانی متفاوت را دریافت کرد (فیزیوتراپی سنتی و دستگاه مکانیکی کمک به سرفه). ظرفیت حیاتی اجباری، حجم بازدم اجباری در ثانیه اول، جریان بازدم اجباری بین 25%-75% بازدم و میزان ترجیح بیماران به هر یک از روشهای درمانی اندازهگیری شد.
یافته ها
نتایج نشان داد تفاوت معناداری در تغییر ظرفیت حیاتی اجباری (83/0P=)، حجم بازدم اجباری در ثانیه اول (21/0P=) و جریان بازدم اجباری بین 25%-75% بازدم (74/0P=) بعد از دو روش درمانی وجود ندارد. همچنین تفاوت معناداری در میزان پذیرش هر یک از روشهای درمانی توسط بیماران وجود ندارد (66/0P=).
نتیجه گیری
دستگاه مکانیکی کمک به سرفه به همان اندازه فیزیوتراپی تنفسی سنتی در پاکسازی راههای هوایی بیماران کیستیک فیبروزیس موثر است و بیماران هیچکدام را بر دیگری ترجیح نمیدهند.- چکیده انگلیسی: Background and Aims: Cystic fibrosis is a genetic disorder that produces adhesive secretions along airway. Assisting the clearance of airway secretions plays an important role in treating these patients. The purpose of the present study was comparing mechanical cough assist and traditional chest physiotherapy in patients with cystic fibrosis.
Materials and Methods: A total of 14 patients (mean age: 11/4 years) with cystic fibrosis participated in in the current study. Each patient was treated on two different days using two different methods, i.e. mechanical cough assist and traditional chest physiotherapy. Forced Vital Capacity (FVC), Forced Expiratory volume in one second (FEV1), Forced Expiratory Flow between 25% and 75% expired (FEF),and patient preference were evaluated.
Results: The results showed no significant difference in changing the FVC (P=0/83), FEV1(P=0/21), and FEF(P=0/74) after two treatment methods. Also, no significant difference was observed in patients adherence (p=0/66).
Conclusion: Mechanical cough assist and traditional chest physiotherapy have the same effects on airway clearance in patients with cystic fibrosis and the patients prefer both of them at the same level.- انتشار مقاله: 29-07-1396
- نویسندگان: ملیحه حاتمی نیا,مهدی دادگو,شبنم شاه علی,قمرتاج خانبابایی,انوشیروان کاظم نژاد,سوسن آقامحمدی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: طب توانبخشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: شایستگی مهارت حرکتی ادراک شده,شایستگی مهارت حرکتی واقعی,جا به جایی,کنترل شیء
- چکیده: مقدمه و اهداف
شایستگی حرکتی ادراکشده، درک و دریافت افراد از تواناییهای ورزشیشان است که میتواند بر کسب مهارت های حرکتی تاثیر بگذارد. شایستگی حرکتی ادراکشده اغلب به عنوان یک متغیر میانجی که سبب دستیابی به سایر پیامدهای مرتبط با سلامتی مطلوب از قبیل فعالیت جسمانی یا تداوم تمرینی می شود، تلقی میگردد. هدف تحقیق حاضر بررسی وضعیت شایستگی مهارتهای حرکتی ادراکشده در کودکان پیش دبستانی و مقایسه بین دختران و پسران بود.
مواد و روش ها
روش تحقیق حاضر توصیفی-مقایسه ای بود و جامعه آماری، کلیه کودکان 4-6 ساله مهدکودکها و مراکز پیش دبستانی شهر تهران بودند. نمونه گیری در سال 1396 به صورت در دسترس از 2 مرکز پیش دبستانی در تهران انجام گردید و 86 نفر از کودکان 4-6 ساله بهعنوان نمونه انتخاب شدند. پس از جمع آوری رضایت نامه های والدین، آزمون تصویری شایستگی مهارت های حرکتی ادراک شده از کودکان به عمل آمد. برای بررسی و تجزیه و تحلیل آماری داده ها از آمار توصیفی برای محاسبه شاخص های مرکزی و پراکندگی مقیاس های کمی و رسم جداول و از آمار استنباطی برای آزمون فرضیه ها از آزمون t مستقل و آزمون ناپارامتریک من-ویتنی استفاده گردید. تمامی تجزیه و تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 25 انجام شد و سطح معناداری در تمام محاسبات آماری 0/05 در نظر گرفته شد.
یافته ها
یافته ها نشان داد که اختلاف معناداری بین نمرات شایستگی حرکتی ادراک شده و نیز نمرات شایستگی حرکتی مهارت های جا به جایی و کنترل شیء دختران و پسران پیش دبستانی وجود ندارد (0/05 نتیجه گیری
با توجه به نتایج پژوهش حاضر به نظر میرسد که بین شایستگی مهارتهای حرکتی دختران و پسران پیش دبستانی تفاوتی وجود ندارد.- چکیده انگلیسی: Background and Aims: Perceived Movement Competence (PMC) is the perception of individuals about their motor abilities which can affect motor skills acquisition. PMC is mostly considered as a mediating variable to achieve other desirable health-related outcomes, such as physical activity or exercise persistency. The aim of the present study was to evaluate the competence of perceived movement skills in preschool children and to compare it between boys and girls.
Materials and Methods: In the current descriptive comparative study, the statistical population was 4-6 year-old children from all preschool centers in Tehran. Convenience sampling was used to select 86 children from two preschools as statistical sample in 2017. After receiving consent letters from their parents, they were evaluated via pictorial scale of perceived movement competence. Descriptive statistics was used for statistical analysis, and Inferential statistics was applied to test the hypotheses using independent t-test and nonparametric Mann-Whitney test. All statistical analyses were performed using SPSS, version 25, and the significance level was considered 0.05 in all statistical calculations
Results: The results revealed that there were no significant differences in perceived movement skills competence as well as locomotor and object control Perceived competence scores between preschool girls and boys (P>0.05).
Conclusion: According to the results, there was no difference in the perceived movement skills competence between preschool girls and boys.- انتشار مقاله: 28-10-1398
- نویسندگان: مرضیه آرمان,عباس بهرام,انوشیروان کاظم نژاد,شهاب پروین پور
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: طب انتظامی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: آگاهی,ازدواج,انتظار,نگرش,مطالعات اعتبارسنجی
- چکیده: اهداف: ازدواج یکی از وقایع مهم حیاتی است و عوامل آگاهی، نگرش و انتظار از مهمترین عوامل مؤثر در ازدواج موفق هستند. هدف از انجام این مطالعه، طراحی و اعتباریابی پرسشنامۀ آگاهی، نگرش و انتظار از ازدواج در نمونهای از پرسنل مجرد نیروی انتظامی شهر تهران بود. مواد و روشها: این مطالعه توصیفی- اکتشافی و آزمونسازی در ۶ ماه ابتدای سال ۱۳۹۳ در کلیه پرسنل نیروی انتظامی شهر تهران انجام شد. با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای ۲مرحلهای، ۳۹۶ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه خودساختۀ "آگاهی، نگرش و انتظار از ازدواج" و همچنین فرم اطلاعات دموگرافیک استفاده شد. روایی محتوای پرسشنامه با استفاده از نسبت روایی محتوا و شاخص روایی محتوا بررسی شد. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از روش همسانی درونی (آلفای کرونباخ) ارزیابی شد. دادهها در قالب نرمافزار SPSS ۲۲ تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها: بر اساس تحلیل عاملی اکتشافی، ۳ عامل آگاهی، نگرش و انتظار از ازدواج استخراج شدند که در مجموع ۴۱% از واریانس کل را تبیین نمودند. از این مقدار، حدود ۷% به عامل نگرش، ۱۴% به عامل انتظار و ۲۰% به عامل آگاهی اختصاص داشت. نسبت روایی محتوا و شاخص روایی محتوای پرسشنامه به ترتیب ۰/۹۱ و ۰/۸۹ و پایایی پرسشنامه ۰/۸۲ بود. نتیجهگیری: پرسشنامۀ آگاهی، نگرش و انتظار از ازدواج با روایی و پایایی بالا، ابزار مناسبی برای ارزیابی این عوامل است.
- چکیده انگلیسی: Abstract Aims: Marriage is one of the most important events and the factors of knowledge, attitude and expectation are the most important factors in a successful marriage. The purpose of this study was to construct and validate the knowledge, attitude and expectation toward marriage questionnaire in a sample of single police personnel of Tehran, Iran. Materials & Methods: This descriptive-exploratory and survey-designing study was carried out in all police personnel of Tehran, Iran, in the first 6 months of 2014. Using the 2-stage cluster sampling, 396 subjects were selected as sample. The self-assessment knowledge, attitude and expectation toward marriage questionnaire and also demographic information form were used for data collection. The questionnaire content validity was assessed using of Content Validity Ratio (CVR) and Content Validity Index (CVI). The reliability of the questionnaire was also evaluated using the internal consistency method (Cronbach's Alpha). Data analysis was performed using SPSS 22 software. Findings: Three factors including knowledge, attitude and expectation toward marriage were extracted in based on explanatory factor analysis which expressed 41% of total variance. About 7% of this amount was attributed to attitude, 14% to expectation and 20% to knowledge factor. The CVR and CVI were 0.91 and 0.89, respectively. The reliability was 0.82. Conclusion: The questionnaire of knowledge, attitude and expectation toward marriage with high validity and reliability is a good tool for evaluating these factors.
- انتشار مقاله: 26-09-1398
- نویسندگان: مائده امینی,انوشیروان کاظم نژاد,محمد غلامی فشارکی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: طب انتظامی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: پلیس,ازدواج,نگرش
- چکیده: اهداف: نگرش به ازواج یک پدیده شناختی است که بر رغبت به ازدواج، سن ازدواج و پایداری آن تاثیر قابل توجهی دارد. مطالعه حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر الگوی نگرش به ازدواج انجام شد. ابزار و روشها: این مطالعه مقطعی با استفاده از نمونهگیری خوشهای ۲مرحلهای در سال ۱۳۹۴-۱۳۹۳ در ۷۵۰ نفر از پرسنل نیروی انتظامی شهر تهران انجام شد. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه خودساخته نگرش به ازدواج استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمونهای تحلیل عاملی، ضریب همبستگی اسپیرمن و تحلیل مسیر در قالب نرمافزار SPSS ۲۳ و AMOS ۲۳ تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها: شاخصهای تعداد برادر و خواهر، سابقه کار و تعداد ایدهآل فرزندان همبستگی مثبت معنادار و سن ایدهآل نیز همبستگی منفی معناداری با شاخص نگرش به ازدواج داشتند. همبستگی شاخصهای سن و وضعیت اقتصادی با شاخص نگرش به ازدواج معنادار نبود (۰/۰۵p>). شاخص نیکویی برازش با مقادیر ۰/۰۰=RMSEA، ۰/۹۹=GFI، ۰/۹۹=NFI و ۰/۷۳=CMIN/DF نشاندهندۀ مناسببودن مدل مسیر بود. در آزمون تحلیل مسیر مشخص شد که جنسیت، سن ایدهآل برای ازدواج و تعداد خواهر و برادر اثر مستقیم بر نگرش به ازدواج و سن، سابقه کار، تعداد ایدهآل فرزند و وضعیت اقتصادی نیز اثر غیرمستقیم بر نگرش به ازدواج داشتند. نتیجهگیری: ایجاد فرهنگ داشتن فرزند بیشتر در خانواده، ثباتبخشیدن به وضعیت استخدامی افراد و داشتن سابقه کار مناسب نگرش به ازدواج را افزایش میدهد.
- چکیده انگلیسی: Abstract Aims: Marriage attitude is a cognitive phenomenon that has a considerable influence on willingness to get married, age when married and the stability of marriage. This study was done with the aim of exploration affecting factors on marriage attitude pattern. Instrument & Methods: This cross sectional study was done with using two-stage cluster sampling in year 2015-2016, on 750 Tehran, Iran, police personnel. Self-made questionnaire on marital attitude was used to data collection. Data was analyzed using factor analysis Spearman correlation coefficient and path analysis in SPSS 23 and AMOS 23. Findings: The number of siblings, work experience and the ideal number of children indicators had a positive significant correlation and the ideal age had a significant negative correlation with the marital attitude. The correlation between age and economic situation indicators with marital attitude was not significant (p>0.05). The goodness of fit index with values of RMSEA=0.00, GFI=0.99, NFI=0.99 and CMIN/DF=0.73, showed that the path model is suitable. In the path analysis test it was determined that gender, the ideal age for marriage and the number of siblings had direct effects and age, years of work experience, the ideal number of children and the economic situation had indirect effects on marital attitude. Conclusion: Creating the culture of having more children in the family, stabilize the employment situation and having appropriate work experience increase attitudes toward marriage.
- انتشار مقاله: 26-09-1398
- نویسندگان: الهه غضنفری,انوشیروان کاظم نژاد,محمد غلامی فشارکی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: طب انتظامی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: آگاهی,ازدواج,انتظار,نگرش,مطالعات اعتبارسنجی
- چکیده: اهداف: ازدواج یکی از وقایع مهم حیاتی است و عوامل آگاهی، نگرش و انتظار از مهمترین عوامل مؤثر در ازدواج موفق هستند. هدف از انجام این مطالعه، طراحی و اعتباریابی پرسشنامۀ آگاهی، نگرش و انتظار از ازدواج در نمونهای از پرسنل مجرد نیروی انتظامی شهر تهران بود. مواد و روشها: این مطالعه توصیفی- اکتشافی و آزمونسازی در ۶ ماه ابتدای سال ۱۳۹۳ در کلیه پرسنل نیروی انتظامی شهر تهران انجام شد. با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای ۲مرحلهای، ۳۹۶ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه خودساختۀ "آگاهی، نگرش و انتظار از ازدواج" و همچنین فرم اطلاعات دموگرافیک استفاده شد. روایی محتوای پرسشنامه با استفاده از نسبت روایی محتوا و شاخص روایی محتوا بررسی شد. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از روش همسانی درونی (آلفای کرونباخ) ارزیابی شد. دادهها در قالب نرمافزار SPSS ۲۲ تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها: بر اساس تحلیل عاملی اکتشافی، ۳ عامل آگاهی، نگرش و انتظار از ازدواج استخراج شدند که در مجموع ۴۱% از واریانس کل را تبیین نمودند. از این مقدار، حدود ۷% به عامل نگرش، ۱۴% به عامل انتظار و ۲۰% به عامل آگاهی اختصاص داشت. نسبت روایی محتوا و شاخص روایی محتوای پرسشنامه به ترتیب ۰/۹۱ و ۰/۸۹ و پایایی پرسشنامه ۰/۸۲ بود. نتیجهگیری: پرسشنامۀ آگاهی، نگرش و انتظار از ازدواج با روایی و پایایی بالا، ابزار مناسبی برای ارزیابی این عوامل است.
- چکیده انگلیسی: Abstract Aims: Marriage is one of the most important events and the factors of knowledge, attitude and expectation are the most important factors in a successful marriage. The purpose of this study was to construct and validate the knowledge, attitude and expectation toward marriage questionnaire in a sample of single police personnel of Tehran, Iran. Materials & Methods: This descriptive-exploratory and survey-designing study was carried out in all police personnel of Tehran, Iran, in the first 6 months of 2014. Using the 2-stage cluster sampling, 396 subjects were selected as sample. The self-assessment knowledge, attitude and expectation toward marriage questionnaire and also demographic information form were used for data collection. The questionnaire content validity was assessed using of Content Validity Ratio (CVR) and Content Validity Index (CVI). The reliability of the questionnaire was also evaluated using the internal consistency method (Cronbach's Alpha). Data analysis was performed using SPSS 22 software. Findings: Three factors including knowledge, attitude and expectation toward marriage were extracted in based on explanatory factor analysis which expressed 41% of total variance. About 7% of this amount was attributed to attitude, 14% to expectation and 20% to knowledge factor. The CVR and CVI were 0.91 and 0.89, respectively. The reliability was 0.82. Conclusion: The questionnaire of knowledge, attitude and expectation toward marriage with high validity and reliability is a good tool for evaluating these factors.
- انتشار مقاله: 26-09-1398
- نویسندگان: مائده امینی,انوشیروان کاظم نژاد,محمد غلامی فشارکی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: طب انتظامی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: پلیس,ازدواج,نگرش
- چکیده: اهداف: نگرش به ازواج یک پدیده شناختی است که بر رغبت به ازدواج، سن ازدواج و پایداری آن تاثیر قابل توجهی دارد. مطالعه حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر الگوی نگرش به ازدواج انجام شد. ابزار و روشها: این مطالعه مقطعی با استفاده از نمونهگیری خوشهای ۲مرحلهای در سال ۱۳۹۴-۱۳۹۳ در ۷۵۰ نفر از پرسنل نیروی انتظامی شهر تهران انجام شد. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه خودساخته نگرش به ازدواج استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمونهای تحلیل عاملی، ضریب همبستگی اسپیرمن و تحلیل مسیر در قالب نرمافزار SPSS ۲۳ و AMOS ۲۳ تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها: شاخصهای تعداد برادر و خواهر، سابقه کار و تعداد ایدهآل فرزندان همبستگی مثبت معنادار و سن ایدهآل نیز همبستگی منفی معناداری با شاخص نگرش به ازدواج داشتند. همبستگی شاخصهای سن و وضعیت اقتصادی با شاخص نگرش به ازدواج معنادار نبود (۰/۰۵p>). شاخص نیکویی برازش با مقادیر ۰/۰۰=RMSEA، ۰/۹۹=GFI، ۰/۹۹=NFI و ۰/۷۳=CMIN/DF نشاندهندۀ مناسببودن مدل مسیر بود. در آزمون تحلیل مسیر مشخص شد که جنسیت، سن ایدهآل برای ازدواج و تعداد خواهر و برادر اثر مستقیم بر نگرش به ازدواج و سن، سابقه کار، تعداد ایدهآل فرزند و وضعیت اقتصادی نیز اثر غیرمستقیم بر نگرش به ازدواج داشتند. نتیجهگیری: ایجاد فرهنگ داشتن فرزند بیشتر در خانواده، ثباتبخشیدن به وضعیت استخدامی افراد و داشتن سابقه کار مناسب نگرش به ازدواج را افزایش میدهد.
- چکیده انگلیسی: Abstract Aims: Marriage attitude is a cognitive phenomenon that has a considerable influence on willingness to get married, age when married and the stability of marriage. This study was done with the aim of exploration affecting factors on marriage attitude pattern. Instrument & Methods: This cross sectional study was done with using two-stage cluster sampling in year 2015-2016, on 750 Tehran, Iran, police personnel. Self-made questionnaire on marital attitude was used to data collection. Data was analyzed using factor analysis Spearman correlation coefficient and path analysis in SPSS 23 and AMOS 23. Findings: The number of siblings, work experience and the ideal number of children indicators had a positive significant correlation and the ideal age had a significant negative correlation with the marital attitude. The correlation between age and economic situation indicators with marital attitude was not significant (p>0.05). The goodness of fit index with values of RMSEA=0.00, GFI=0.99, NFI=0.99 and CMIN/DF=0.73, showed that the path model is suitable. In the path analysis test it was determined that gender, the ideal age for marriage and the number of siblings had direct effects and age, years of work experience, the ideal number of children and the economic situation had indirect effects on marital attitude. Conclusion: Creating the culture of having more children in the family, stabilize the employment situation and having appropriate work experience increase attitudes toward marriage.
- انتشار مقاله: 26-09-1398
- نویسندگان: الهه غضنفری,انوشیروان کاظم نژاد,محمد غلامی فشارکی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: نشریه مدیریت ورزشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: دانشجویان,داوطلبی,موانع فردی و سازمانی.
- چکیده: هدف از این پژوهش، بررسی موانع داوطلبی در انجمن های ورزشی دانشگاه ها است. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعة آماری تحقیق حاضر دانشجویان غیرداوطلب در انجمن های ورزشی دانشگاه های ایران بودند که بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، 250 نفر از 25 دانشگاه کشور به عنوان نمونة آماری تحقیق انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامة محقق ساخته ای بود که روایی صوری و محتوایی آن توسط گروهی از استادان صاحب نظر دانشگاهی تأیید شد. برای محاسبة پایایی ابزار از روش آلفای کرونباخ (92/0 =? ) و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی با چرخش واریماکس استفاده شد. بر اساس تحلیل عاملی 14 متغیر در دو گروه با عناوین موانع سازمانی و فردی قرار گرفتند. با استفاده از مقیاس پنج ارزشی لیکرت میزان اهمیت متغیرها از دیدگاه آزمودنی ها بررسی شد که بر این اساس "مشغله های درسی" با میانگین 14/1± 69/3 و "کمبود وقت" با میانگین 12/1± 58/3 با اهمیت ترین موارد و "مشکلات جسمانی و بیماری ها" با میانگین 21/1 ±46/2 به عنوان کم اهمیت ترین متغیر انتخاب شد. این پژوهش پیشنهاد می کند که موانع فردی و سازمانی دلایلی برای داوطلب نشدن افراد در انجمن های ورزشی دانشگاه ها هستند؛ اگر چه بسیاری از موانع مؤثر در تصمیم گیری برای داوطلب شدن، فردی است و سازمان ها به طور مستقیم نقشی در کنترل آن ندارند، اما یک سری از موانع با تصمیم گیری مدیریتی سازمان مرتبط است. بنابراین سازمان ها باید هنگام جذب و گزینش داوطلبان به موانع فردی و سازمانی توجه داشته باشند.
- چکیده انگلیسی: The purpose of this study was to assess barriers of volunteers in sport associations of universities. The method applied in this research was descriptive- correlation. The statistical population consisted of non-volunteer students in sport associations of Iran universities. 250 students from 25 universities were selected as subjects by the random clustered sampling method. A researcher-made questionnaire was used to collect data. The content and face validity of the questionnaire was confirmed by expert university panel. Cronbach’s alpha coefficient was used to test the reliability of the questionnaire (?=0.92). Factor analysis with varimax rotation was used to analyze the data. 14 variables were selected and classified into two categories: personal barriers and organizational barriers. A 5-point Likert scale was used to determine the significance of the variables. The results showed that the important barriers were academic commitment (3.69+1.14; mean+SD) and lack of time (3.58+1.12). The most important barrier was health problems and illness (2.46+1.21). This study suggested that personal and organizational barriers play a role as the reasons why individuals do not volunteer in sport associations of universities. Although many barriers which influence the decision to volunteer are personal in nature and are not directly controlled by organizations, there are a number of factors that are relevant to management decision-making. Therefore, organizations have to consider these barriers when they seek or select volunteers.
- انتشار مقاله: 11-10-1348
- نویسندگان: رضا اندام,مهرعلی همتی نژاد,مهرزاد حمیدی,رحیم رمضانی نژاد,انوشیروان کاظم نژاد
- مشاهده